"پروین و مناظرههای سیاسی"
از میان شاعران معاصر فارسی، کمتر شاعری چون پروین اعتصامی، توانسته با استفاده از نمادهای تاریخی یا تیپها و شخصیتهای تکراری، به صورت پنهان،مضامین و انتقادات سیاسی_اجتماعی مربوط به زمان خود را در اشعارش به تصویر درآورد.
این دست از اشعار او به دلیل زبان تاویلپذیر، زمانمند نبودن اشارات و نمادها، کلیبودن انتقادها و در کنار آن بیان صمیمی و طنز لطیفی که دارد؛ در همهی زمانها مخاطب را به خود جلب میکند.
مناظرهها و گفتگوهایی چون: "دزد و قاضی"، "زنجیر و دیوانه"، "مست و هشیار"، "پیرزن و یتیم" و...، از نمونههای موفق شعر سیاسی در دیوان پروین است که به نظر میرسد، این اشعار او صورت تکاملیافته و آمیختهی مناظرههای انوری و حافظ باشد که در شعر او، هویتی تازه یافته است.
شکایت "پیرزن به قباد"، نمونهای متمایز از این سرودههاست که در ادامه از نظر میگذرد:
روز شکار، پیرزنی با قباد گفت:
کهاز آتش فساد تو، جز دود ِ آه نیست
روزی بیا به کلبهی ما از ره شکار
تحقیق حال گوشهنشینان گناه نیست
هنگام چاشت، سفرهی بینان ما ببین
تا بنگری که نام و نشان از رفاه نیست
دزدم لحاف برد و شبان گاو پس نداد
دیگر به کشور تو، امان و پناه نیست
از تشنگی، کدوبنم امسال خشک شد
آب قنات بردی و آبی بهچاه نیست
سنگینی خراج، به ما عرصه تنگ کرد
گندم توراست، حاصل ما غیر کاه نیست
در دامن تو، دیده جز آلودگی ندید
بر عیبهای روشن خویشت، نگاه نیست
حکم دروغ دادی و گفتی حقیقت است
کار تباه کردی و گفتی تباه نیست
صد جور دیدم از سگ و دربان به درگهت
جز سفله و بخیل، در این بارگاه نیست
ویرانه شد ز ظلم تو، هر مسکن و دهی
یغماگر است چون تو کسی، پادشاه نیست
مُردی در آنزمان که شدی صید گرگ آز
از بهر مرده، حاجت تخت و کلاه نیست
یکدوست از برای تو نگذاشت دشمنی
یک مرد رزمجوی، تورا در سپاه نیست
جمعی سیاهروزِ سیهکاری تو اَند
باور مکن که بهر تو روز سیاه نیست
مزدور خفته را ندهد مزد، هیچکس
میدان همّت است جهان، خوابگاه نیست
تقویم عمر ماست جهان، هر چه میکنیم
بیرون ز دفتر کهن سال و ماه نیست
سختی کشی ز دهر، چو سختی دهی به خلق
در کیفر فلک، غلط و اشتباه نیست
#پروین_اعتصامی
#مناظره
#ادبیات_سیاسی
#شعر_اجتماعی
#ادبیات_انتقادی
#شعر_عصر_رضا_شاه
https://eitaa.com/mmparvizan
یا هو
ای آبروی بهار، باران! باران!
آیینهی موجدار، باران! باران!
نمنم دل کوچههای ما را بردی
با حوصلهتر ببار، باران! باران!
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از سازمانفرهنگۍ اجتماعی و ورزشی شھردارۍشیراز
📚 #معرفی_کتاب | به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی هرروز معرفی یک کتاب از نویسندههای شیرازی
📖کتاب دوم: به رنگ درنگ
🖋نویسنده: محمد مرادی
•┈┈••••✾•●•✾•••┈┈•
⭕️#سازمان_فرهنگی_شهرداری_شیراز
🔺سروش+🔻بله🔺روبیکا
Sagharam Shekast Ey Saghi.mp3
1.74M
"در ساحل خداوند"
رحیم معینی کرمانشاهی (۱۳۰۱/۱۳۰۴_ ۲۶ آبان ۱۳۹۴) از تصنیفسرایان نامور معاصر است که آثاری ماندگار از او در ذهن و زبان اهل موسیقی برجای مانده است. او شاعری نوقدمایی متمایل به شاعران رمانتیک عصر پهلوی است که ویژگیهای این دست از سرودههای او را در "عجب صبری خدا دارد"، میتوان دید.
در تصنیفهای او نیز، آمیختگی سنتهای شعر عراقی و برخی ویژگیهای شعر رمانتیک فردگرای معاصر را میتوان دید. زبان یکدست متمایل به ادبیات بازگشتی، تنوع ساحتهای آوایی و موسیقایی در تصنیفها و ادامهی سنت توصیف عشق مقدس و گاه نیمه مقدس، از ویژگیهای بارز در غزلها و تصنیفهای اوست.
#معینی_کرمانشاهی
#شاعران_عصر_پهلوی
#موسیقی
#تصنیف
#علی_رضا_قربانی
#طاقتم_ده
#گوشه_بیداد
#همایون
#ساغرم_شکست_ای_ساقی
https://eitaa.com/mmparvizan
"شعر نمادگرای اجتماعی"
آغازگر جریان سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی نیما بوده است؛ هرچند زمینههایی از این جریان را در شعر مشروطه و پس از آن شاعران عصر رضاشاهی هم میتوان دید. سمبولیسم نیما آمیختهای از اصول زیباشناسانۀ مکتب سمبولیسم فرانسه و اندیشههای سیاسی عمدتاً چپ است که با رشد زمینههای اجتماعی آن در دهۀ 20، خود را در جایگاه یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین جریانهای شعر نو مطرح کرده است.
علاوهبر سهم نیما در شکلگیری این جریان و همچنین سازگاری آن با رویدادهای سیاسی دهههای 20 تا40، برگزاری کنگرۀ نویسندگان ایران و روسیه در سال 1325 از دیگر رویدادهای مهم ادبی بوده که به یکپارچه شدن شاعران این جریان حول محور نیما کمک کرده است. در شعر جریان نمادگرا، هرچه از نیما دور میشویم، از جنبههای زیباشناسانۀ سمبولیسم فرانسه کاسته میشود؛ شاعران از ابهام فاصله میگیرند و بر وضوح و شعارزدگی آثار افزوده میشود. درنتیجه، بهویژه از دهۀ 40 شعر اجتماعی به شعر سیاسی تبدیل میشود و پس از آن با برگزاری شبهای شعر خوشه در سال 1347، مرحلهای تازه از شعر محتواگرای جامعهمحور، با نام شعر مقاومت و شعر چریکی ظهور میکند.
جریان شعر نمادگرای اجتماعی عصر پهلوی، با تلفیق ویژگیهای سمبولیسم اجتماعی و حماسی - اسطورهای نیما با سبک و نگرش شاعرانۀ نامورانی چون: اخوان، شاملو، فروغ، سهراب، آتشی، شفیعی کدکنی و دیگران، به فضاها و ویژگیهای زبانی - محتوایی خاصی دستیافت که در نگاهی کلّی میتوان آنها را اینگونه بر شمرد:
_ تغییر در شیوۀ استفاده از قالب، وزن و قافیه.
_ استفاده از واژههای زبان امروز، و تازگی زبان.
_ استفاده از زبان و بیان نمادین.
- استفاده از زبان و بیان پرتحرک و حماسی.
_ تعهد در برابر مردم و اجتماع (جامعهگرایی).
_ آگاهانه و متفکرانهبودن اشعار.
- تأثیرپذیری از میراثهای ادبی و فرهنگی گذشته.
- برخورداری از مخاطبان فرهیخته و تحصیل کرده.
- تغییر جهانبینی کلنگر و ذهنی به جهاننگری جزئی و عینی.
#نیما_و_پیروانش
#شعر_معاصر
#جریان_شناسی
#سمبولیسم_اجتماعی
https://eitaa.com/mmparvizan
«نخستین اشارات فاطمی در شعر فارسی»
به سیمای حضرت فاطمه(س) در شعر سبک خراسانی، بهندرت اشاره شده است. قدیمترین اشارهی مربوط به آن حضرت را در قصیدهای مدحی از دقیقی میتوان دید که در مقدمهی آن، به سوگواری حضرت زهرا(س) بر حسین (ع) اشاره شده است. میسری نیز در ابیات مقدمهی دانشنامه، بر آن حضرت با عنوان جفت علی و پاکیزه دختر رسول(ص) درود میفرستد. کسایی هم در بیت پایانی مرثیهای که بر امام حسین سروده، آفرین فرستادن براهل بیت زهرا(س) را کار همیشگی خود میداند. در یکی از ابیات الحاقی شاهنامه نیز اشارهای به آن حضرت با عنوان بتول ثبت شده است.
در شعر مدحی غزنوی، حضرت فاطمه(س) تقریباً حضور ندارد؛ تنها فرخی در یکی از قصایدش از رسول با عنوان «پدرفاطمه» یاد کرده؛ همچنین در قطعهای منسوب به غضائری رازی نیز که به استناد سبکی و نسخهشناسانه، انتسابش به اين عصر مورد تردید است، به شفاعت فاطمه اشاره شده است. در یکی از رباعیات منسوب به بوسعید نیز سوگندخوردن به زهرا دیده میشود.
در شعر دوران سلجوقی، کمتر از یک درصد اشارات به فاطمه(س) اختصاص دارد. جدا از بهرهگيري زیبای ازرقي از نام آن حضرت در توصیف شب و كاربرد مدحي در ديوان معزي بهویژه در ستایش ممدوحان زن، در ديوان ناصرخسرو و سنايي جلوههاي منقبتي نام و شخصیت زهرا(س)را ميتوان ديد.
ناصرخسرو بيش از همه به آل فاطمه اشاره ميكند و به همين سبب در مدحهايش از فاطميان، نام آن حضرت حضوري درخور توجه دارد.
سنايي نيز عمدتا در كنار نام حسنين و علي(ع)، از فاطمه(س) و دیگر نامهای ایشان، زهرا و بتول، ياد ميكند و بهندرت ابياتي در منقبت ايشان سروده است.
#فاطمه
#فاطمیه
#شعر_دینی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"نسیم غدیر: دهمین کنگرهی ملی شعر غدیر"
در دو بخش شعر سنتی و قالبهای نو
مهلت ارسال آثار دهم دیماه ۱۴۰۲
نفرات اول: تندیس جشنواره و ۸۰ میلیون ریال.
نفرات دوم: تندیس جشنواره و ۶۰ میلیون ریال.
نفرات سوم: تندیس جشنواره و پنجاه میلیون ریال.
نفرات چهارم و پنجم و تقدیری: ۴۰ تا ۲۰ میلیون ریال.
آثار خود را از طریق شمارهی واتساپ یا ایمیل فراخوان به دبیرخانه ارسال کنید:
ghadirfars395@gmail.com
۰۹۳۹۷۶۲۱۲۵۵
*فراخوان را به نام امیرمومنان(ع) به اشتراک بگذارید.
#بنیاد_بینالمللی_غدیر
https://eitaa.com/mmparvizan
"آذر"
میتابد از فراسوی نزدیکی
خورشید پرطراوت پاییز.
انبوه شاخههای درخشان را
در نور میتکاند
یکریز!
بوی زلال باران...
تصنیف برگ و مرگ...
در رستخیز عالم
تکرار میشود
گویا فرشتهای است که در آسمان شب
پر میکشد به گسترهی شهر؛
من نیز؛
بر سنگفرشهایِ پیاده
آرام
مستدام
بی ذرهای تکلف: ساده
غمواژههای اول آذر را
تکرار میکنم:
فریاد زاغها؛
بیبرگی برهنهی امروز باغها؛
تعبیر روزهای زمستان است
*
یا ایها المزمّل!
ای در لحاف دلهره پیچیده!
ای روزهای سرد بسی دیده!
این چندشب، تدارک سرما را
از بستر خیال
از تختِ خوابهای گران
برخیز!
پ.ن: خیابان طالقانی
#محمد_مرادی
#بداهه
https://eitaa.com/mmparvizan
"بداهههای پاییزی"
بیا که گسترهی روح را قدم بزنیم
هوای این دلِ مشروح را قدم بزنیم
بیا به لحن تماشا! بیا به طرز سکوت!
تمامِ این غمِ انبوه را قدم بزنیم
قدمزدن، به فرازِ شُکوه دشوار است
بیا که دستِ کم آن "کوه" را قدم بزنیم
به شوق شعر و ترانه، بیا شبی تا صبح
پیاده، واژهی اندوه را قدم بزنیم
چقدر خستهی امواج روزگار شدن؟
بساز قایقَکی، نوح را قدم بزنیم
بیا که باز به شُکر سلام و فاتحهای
مسیرِ این درِ مفتوح را قدم بزنیم
جراحتی است گِران از غمی به سینهی ما
شفای این دل مجروح را قدم بزنیم
*
دلم گرفته از این کوچههای بستهی تن
بیا که گسترهی روح را قدم بزنیم
#محمد_مرادی
#بداهه
https://eitaa.com/mmparvizan
"چرا ابوالفضل زرویی؟/ به بهانهی سالروز درگذشت"
در این یادداشت که بیشتر رنگ ذوق و پسند فردی دارد، تنها به این پرسش پاسخ خواهم داد که چرا در میان صدها اهل طنز فعال و غیر فعال، دست کم از گروه #ادبیات_انقلاب_اسلامی، ابوالفضل زرویی را موفقتر از دیگران میدانم؟
۱_ اغلب طنزپردازان دو دههی اخیر؛ صرفا در یک شاخهی #نثر یا #شعر آثاری ارجمند خلق کردهاند؛ حال آنکه او طنزپردازی ذوفنون بوده است. این ویژگی را از همعصران او در #یوسفعلی_میرشکاک هم میتوان دید؛ هرچند جنس آثار زرویی متفاوت با او و دیگران است.
۲_ تنوع شکلی و معنایی در طنز از دیگر ویژگیهای هنر اوست. از میان قالبهای شعری هرچند ابوالفضل زرویی مثنویهایی درخشانتر در طنز دارد؛ تجربههایش در غزل، نیمایی و ... هم از زاویهی ارزش هنری سزامند است. مضامین و گونههای آثار او نیز یکسان و تکراری نیست؛ او از طنز #سیاسی، #اجتماعی، #فرهنگی و ... تا گونههای فردی طنز را تجربه کرده است.
۳- شگردهای ایجاد طنز در آثار او متنوع است. #نقیضه، #اغراق و #چندمعنایی از اصلیترین آنهاست؛ با این حال در کاربستهای ادبی طنز نیز آثار او رنگارنگ است.
۴_ او در طنز سیاسی و #مطبوعاتی، صاحب سبکی ویژهی خود است. این ویژگی را بیش از همه در #تذکره_المقامات میتوان دید. طنز سیاسی او خلاف اغلب معاصران، مصادرهشده یا متعلق به یک حزب یا گروه نیست و شوخی و انتقاد از اغلب نامهای جریانها و تفکرها را در این دست آثارش میتوان دید.
۵_ خلاف اغلب طنزسرایان همزمان یا بعد از او که برای جلب مخاطب به #لودگی و #فکاهه_گویی، روی آوردهاند؛ در اشعار و نوشتههای او، در کنار زبان ساده و #سهل که نخست جلب نظر میکند؛ توجه به عمق و معنای مورد نظر مخاطب #خاص نیز دیده میشود؛ بهطوری که با گذشت زمان، همچنان طنزهایی از او را میتوان خواند و محظوظ شد.
۶_ با این حال خلاف فضای #سیاه و اعتراضی طنز #جریان_روشنفکری، طنز او مثبت، سفید و امیدبخش است و با پیشینهی طنز کهن فارسی، پیوندی منطقی دارد. نوع انتخاب نام مستعار و نگاه به سنتهای طنز کهن در آثار او، موید همین ویژگی است.
۷_ در نقیضههای او، متنهای اساس؛ اغلب مناسب #محتوا و #شناخت مخاطب انتخاب شده است. متون اساس او در نقیضه متنوع و حتی گاه برآمده از #ادبیات_عامه است.
۸_ چنانکه از آثار نظری و مصاحبههایش می توان دریافت؛ او علاوه بر خلق اثر، کوشیده است بیانیه یا #مرامنامهای برای طنزهایش در نظر بگیرد و از این زاویه نیز تلاشهای او ارجمند است.
۹_ بیهیچ تردیدی، بسیاری از طنزپردازان امروز در نهادهای فرهنگی بهویژه #حوزه_هنری و #صدا_و_سیما، علی الخصوص در #شعر_طنز؛ متاثر از زبان، نوع انتخاب کلام و شیوه ی اویند.
مخلص کلام، مناجاتنامهای از او، به روایت #گل_آقا میآورم که شاید با حال و روز این ایام بیگانه نباشد و برای روحش از ایزد منان غفران و شادی طلب میکنم:
خدایا! دل شکستهای داریم و بار و بندیل گسستهای داریم.
الهی! دلی دارم زیر بار بدهی گم، تنی دارم تکیده و لرزان از تورم، هیچ کس هم نمیپرسد که این بندهی بیچارهی تو، آدم است یا منار جمجم؟
الهی! دلو تعادل اقتصادی در چاه است و دستمان کوتاه است! ...
#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
#نقد_طنز
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از کانال گروه زبان عربی خانه اندیشمندان علوم انسانی
📔بزرگداشت استاد مرحوم دکتر سید امیرمحمود انوار
🗓 پنجشنبه 16 آذر 1402 ساعت 16
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢گروه زبان و ادبیات عربی خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @Albaitalarabia
"پرواز قو در آسمان رها"
«شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبندهزاد و فریبا بمیرد
شبِ مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشهای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزلها بمیرد
گروهی برآنند کاین مرغِ شیدا
کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد»
انجمنعلمی زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شیراز برگزار میکند:
ششمین نشست از سلسلهنشستهای
«کمخواندههای ادبی»
معرّفی، تحلیل و خوانشِ گزیدهای از «اشعار مهدی حمیدی شیرازی»
با حضورِ دکتر محمّد مرادی، عضو هیأتعلمی دانشگاه شیراز
زمان: یکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۶
مکان: چهارراه ادبیات، بخش زبان و ادبیات فارسی، سالن حکمت
#دانشگاه_شیراز
#شعر_معاصر
https://eitaa.com/mmparvizan