eitaa logo
مجمع دانشجویی آل ‌یاسین دانشگاه علوم‌پزشکی قم
481 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
284 ویدیو
19 فایل
✨ مجمع دانشجویی آل‌یاسین | دانشگاه علوم پزشکی قم ✨ 🌙 در انتظار ظهور، با عشق و امید، به سوی فردایی روشن گام برمی‌داریم.🌹 📲 صفحات مجازی مجمع:👇 https://majmaaleyasin.blogsky.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«دل‌خستگی‌ها، زایل به مــــــــرهم می‌شوند!»🌱 • تلخی‌ها گذشته اند! • امروز به صبر و استقامت غروب میشود و فردا... • فردایمان، بهاری تر از هربهار خواهد شکفت!🌾🤍 • آینده روشن و نزدیک است... -𝐣𝐨𝐢𝐧 ↴ «❁ @mmuq98
🔹 آیت الله وحید خراسانی حفظه الله 🔸 از اول محرم تا روز عاشورا هر روز صد مرتبه سوره توحید بخوانید سپس هدیه کنید به امام حسین علیه‌السلام، آثار و برکـات فراوانی خواهید دید. -𝐣𝐨𝐢𝐧 ↴ «❁ @mmuq98
📌دخترِ بابا رقیه(س) از خواب پرید، کابوس وحشتناکی دیده بود. با دستان کوچک و سردش عروسکش را درآغوش کشید و ازجا بلند شد. پرده خیمه را که کنارزد نگاهش به ماه آسمان گره خورد، چقدر شبیه عموجانش بود... کسی کنار پای رقیه زانو زد و با دست نوازشش موهایش را مرتب کرد، کسی که دل‌گرمی دنیایِ رقیه بود! _ «چرا اینجا ایستادی دخترِبابا؟» رقیه خودش را درآغوش باباحسین رها کرد و ماجرای خواب ترسناکش را برای او تعریف کرد. باباحسین در سکوت به شیرینی زبانِ دخترکش گوش سپرد و سپس آرام بغضش را فروخورد تا صدایش نلرزد: _ «تاوقتی باباهست، ترس معنی نداره دخترکم! نگران نباش و آرام بخواب.» رقیه محاسن بابا را بوسید، سرش را روی پای او گذاشت و باخاطری آسوده چشمانش را بست. او نمی‌دانست چند صباحی دیگر بجای دست نوازش بابا..... {هدیه به بابایی‌ترین دختردنیا، حضرت رقیه(س)❤️‍🩹} -𝐣𝐨𝐢𝐧 ↴ «❁ @mmuq98
📌آزاده ترین دلش لرزیده بود و انکاری برایش نداشت. عرق سردی بر تنش نشسته بود، عرق شرم بود یا ترس نمیدانست اما هرچه بود، احساسی مانع میشد که چشمانش را ببندد و مقابل حسین(ع) شمشیر بکشد. خودش هم نفهمید چرا وقتی ندای «هل من ناصر ینصرنی» رااز زبان حسین شنید؛ همزمان با دست و دلش تمام وجودش درهم فروریخت... هرقدمی که بسوی حسین برمیداشت تعلقاتش کمرنگ و کمرنگ‌تر میشدند و هربار که برای یاری حسین شمشیر بالا میبرد و می‌جنگید؛ ذره‌ذره از بند دل اسیرش رها میشد و به دریای عشق حسین‌ابن‌علی سرازیر! دقایقی گذشت... دیگر نا و نوایی برای حر نمانده بود. حر با جسمی متلاشی اما روحی صیقلی و جلایافته روی زمین افتاده بود. درست شنیده بود که میگفتند: حسین، سفینة‌النجات عالم است!❤️‍🩹 همانطور که سر به زانوی کشتی نجاتش گذاشته بود به سختی لب زد: «مرا ببخش؛ ببخش که اسیر نفسم بودم و دیر شناختمت!» حسین اشک‌های حر را پاک کرد و به نگاه بی‌رمقش لبخند زد: «از حالا به بعد تو آزادی، آزاده‌تر از هر آزاده‌ای!» حُر با قلبی که از آرامش سرشار بود، آرام چشمانش را بست.🕊 {تقدیم به آزاده‌ترین آزاده‌ی کربلا، حُرابن‌یزیدریاحی❤️‍🩹} -𝐣𝐨𝐢𝐧 ↴ «❁ @mmuq98
📌یادگار برادر عبدالله از دامان عمه جدا شد. چشمان زینب(س) ابری بود و پهنای صورتش از اشک بارانی... دستان کوچک عبدالله اشک‌های عمه را آهسته پاک کرد و بوسه‌ای روی رد اشک‌هایش گذاشت. عبدالله شمشیرش را از روی زمین برداشت و راه میدان را در پیش گرفت. درنبودِ پدر، عمو حسین برایش هم پدر بود و هم پیشوا و حال...باردیگر جدایی از پدرومولایش برایش طاقت‌فرسا بود. به میدان که رسید عمو را میانه میدان نقش بر زمین دید. به سمتش که دوید تیغه شمشیرش قدری بزرگ‌تر از قد و قامتش بود و روی زمین کشیده میشد... عبدالله روی سینه عمو افتاده‌ بود و نفس‌‌هایش بریده بریده شده بودند. صدای ضربان قلب عمو که درگوش‌هایش می‌پیچید، خاطرات باباحسن و لحظات رفتنش مقابل چشمانش نقش می‌بست. عبدالله با ویرانه‌ای که نامش «تَن» بود برای آخرین بار به عمو نگریست و درمقابل نگاه بی‌رمقِ حسین، به سوی آغوش باباحسن پرکشید... ازبالای گودال، زنی قد خمیده شد و شکست! حالا دگر زینب، نه برادری داشت و نه یادگاری از برادر💔 {تقدیم به اباعبدالله و برادرش و یادگاری که از برادر مانده بود، حضرت عبدالله‌ابن‌حسن(ع)}❤️‍🩹 -𝐣𝐨𝐢𝐧 ↴ «❁ @mmuq98
مجمع دانشجویی آل ‌یاسین دانشگاه علوم‌پزشکی قم
«در پای دوست هر چه کنی، مختصر بوَد..»🌱 روز تاسوعا بود و طبق روال مجالس روضه و هیئت در کوچه پس کوچه
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما… • اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید! اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند🤍 • خودتان را برای ظهور امام زمان (روحی لک الفدا) و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است✌️ • همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود…🌱 {فرارهایی ازمتن وصیت‌نامه شهید❣} -𝐣𝐨𝐢𝐧 ↴ «❁ @mmuq98
2.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫قطعاً شهادت، گل رُز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک می شود،آرزوی شهادت را مشاهده میکنیم. به جوانان توصیه می کنم که نماز خود را در اول وقت بخوانید. قرآن بخوانید؛ زیرا که بسیار مهم است؛ قرآن بخوانید و مواظب نماز و دین خود باشید. محرّم و عاشورا را زنده نگه دارید؛ که بسیار مهم است حتّی شده روزی یک بار. گوشه ای از وصیتنامه شهید مقاومت احمد محمد مشلب🕊🌱 -𝐣𝐨𝐢𝐧 ↴ «❁ @mmuq98
مجمع دانشجویی آل ‌یاسین دانشگاه علوم‌پزشکی قم
| عشق ِ«حسین» اعتبارِ سرمایه ی ماست!❤️✨ • جمع‌آوری نذورات نقـــدی جهت برگزاری مراسم شهادت کریم اهل‌
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👀 | امام باقـــ(ع)ــــر: فرمودند: خدا ببخشد بنده‌ای را که نام مارا زنده بدارد... |🌿 • جمع‌آوری نذورات نقـــدی جهت برگزاری مراسم شهادت کریم اهل‌بیت(ع) و رقیه خاتون(س)؛ به نیّت زنده نگه داشتن مکتبِ اباعبدالله💚 «
6037998115051665
» مهدی محمدی جعفری (شماره کارت قابل کپی می‌باشد) • [لازم به ذکر است که باقی‌مانده نذورات جمع آوری شده صرف امور تبلیغی، تبیینی و برگزاری مجالس مجمع آل یاسین خواهد شد]🌻 -𝐣𝐨𝐢𝐧 ↴ «❁ @mmuq98
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫راه کاروان عشق از میان تاریخ می‌گذرد و هر کس در هر زمان بدین صلا، لبیک گوید از ملازمان کاروان کربلاست. خدایا ! معرفتمان ده که بس بی معرفتیم. بصیرتمان ده که ببینیم انچه نادیدنی است. بینشی عطا کن که اهل ثمر شویم. و فکری ببخش تا به عظمتت پی ببریم و معرفتی یابیم. دستی ببخش تا دستگیر باشد ، و جز تو به سوی کسی دراز نشود. قدمی عطا کن که در راه تو بپیماید. و قدرتی که در خدمت تو باشد. خدایا ، در شهادت چه لذّتی است که مخلصان تو به دنبال آن اشک شوق می‌ریزند و این گونه شتابان‌اند؟!!!🕊🌱 گوشه ای از وصیتنامه شهید کربلایی حجت الله رحیمی -𝐣𝐨𝐢𝐧 ↴ «❁ @mmuq98
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| گاهی تمامِ نبودن ها، فقط به ازای یک «بودن» پُر میشود... | رجایی اگر نیست، باهنر اگر نیست...خدا هست!🌱✨ - سالروز شهادت اولین شهید جمهور ایران «شهید رجایی» و نخست وزیر شهید «شهید باهنر»🕊 -𝐣𝐨𝐢𝐧 ↴ «❁ @mmuq98