*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•*
#شرح_مناجات_شعبانیه
#فراز_سیزدهم
#قسمت_اول
◀️ اِلهى اِنْ كانَ صَغُرَ فى جَنبِ طاعَتِكَ عَمَلى فَقَد كَبُرَ فى جَنبِ رَجائكَ أَمَلى، اِلهى كَیفَ اَنقَلِبُ مِنْ عِندِكَ بِالْخَیْبَةِ مَحرُوماً وَ قَد كانَ حُسنُ ظَنّى بِجُودِكَ اَنْ تَقْلِبَنى بِالنَّجاةِ مَرْحُوما.
خدایا! اگر عملم در اطاعت تو ناچیز است، ولى در كنار امیدوارى به كرمت، آرزویم، بزرگ است. معبود من! چگونه از آستان جودت، تهىدست ومحروم برگردم، در صورتى كه حسن ظن من به جود تو این بوده كه بر من رحمت خواهى آورد و مرا نجات خواهى داد.
⬅️ نكاتى از این فراز
1⃣ امید فراوان به رحمت حق در كنار طاعت اندك؛
2⃣ گمان نیك به خدا.
🔹«اِلهى اِنْ كانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طاعَتِك؛ آرزوى بزرگ و طاعت اندك»
↩️ از تكرار دوباره، امیدوارى و حسن ظن به خداوند چنانچه در فرازهاى بعدى نيزتكرار خواهد شد، یكى دیگر از آداب دعا نیز فهمیده مىشود، و آن اصرارورزیدن و پافشارى كردن در اجابت خواستههاى خویش مىباشد.
چنانچه از اخبار به دست مىآید و مطلوب خداوند نیز مىباشد، از جملهآداب دعا و در واقع، از جمله شرایط استجابت خواستهها، پافشارى و سماجتدر برآوردن خواستهها از طرف پروردگار عالم مىباشد.
✨امام صادق علیهالسلام در این باره مىفرماید:
اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ كَرِهَ اِلْحاحَ النّاسِ بَعْضُهُم عَلى بَعْضٍ فِى الْمَسأَلَةِ وَ اَحَبَّ ذلِكَلِنَفْسِهِ، اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَل یُحِب اَنْ یُسْألَ وَ یُطْلَبُ ما عِنْدَه.
🍃همانا خداى عزوجل خوش ندارد كه مردم در انجام حاجت بر همدیگراصرار كنند، ولى براى خودش آن را دوست دارد. خداى عزوجل دوستدارد كه از او درخواست شود و آنچه نزد اوست خواهش شود.
همچنین از امام باقر علیهالسلام نقل شده كه فرمود: وَ اللّهِ لا یُلِحُّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ عَلَى اللّهِ عَزَّوَجَل فِى حاجَتِهِ اِلاّ قَضاها لَه.
به خدا سوگند هیچ بندهاى در دعا، پافشارى و اصرار به درگاه خداى عزوجلنكند، جز اینكه حاجتش را برآورد.
بارى، امام علیه السلام در فراز مذكور از مناجات شعبانیه و در مقام اصرار،بار دیگر آرزوی بزرگش را در کنار امیدواری به کرم پرور دگارش مطرح نموده، وبا امیدی دوباره، از معبودش، اجابت خواسته هایش را میطلبد.
⬅️ «اِلهى كَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِك بِالْخَیْبَةِ؛ گمان نیكو به خدا»
↩️ به راستى كه با این سكه صاحب عیار، یعنى «حسن ظن به خداوند» از چهتهىدستى و فقر و حرمانى مىتوان رها شد و به چه خیراتى مىتوان راه پیدا كرد؟!
گمان نیك داشتن به خداوند عزّوجلّ و اعتقاد خیر به حضرتش، پایه بسیارىاز درجه هاى معرفت و زیر بناى اصلى مرتبه توكل و تسلیم و طمأنینه و آرامش ونظایر آنها است.
در اینجا مناسب است كه تنها به یكى از بركات سرشار «گمان نیكو داشتن به حضرت حق» اشاره كنیم و آن اینكه:
✨گذشته از آنكه آدمى همواره در معرض لغزشها و خطاها قرار دارد و با وجود آنكه ممكن است حق اخلاص را در اعمالش ادا نكند، در شناخت پروردگار و عبادت او نیزآن چنان كه سزاوار خداونديش باشد، مقصر و تقصیر كار است.
👈زیرا آنجا كه اشرف مخلوقات عالم، حضرت نبى اكرم صلى الله علیه وآله در خطاب به پروردگارش عرض مىكند:
🍃«ما عَرَفْناكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك وَ ما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِك؛
آنچنان كه شایسته توست، تو را نشناختیم و آن چنان كه سزاوار توست، تو راپرستش نكردیم» تكلیف دیگر انسانها مشخص خواهد بود.
این مطلب ادامه دارد
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•*
#شرح_مناجات_شعبانیه
#فراز_سیزدهم
#قسمت_دوم
⬅️ حضرت امام خمینى رحمه الله در این باره مىفرماید:
اى ضعیف جایى كه رسول خدا صلى الله علیه وآله كه اعرف خلق اللّه است و عمل او از همه كس نورانىتر و باعظمت تر است اعتراف به عجز و تقصیر كند و بگوید:
✨«ماعَرَفْناكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك وَ ما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِك»
و ائمه معصومین علیهمالسلام آنطور در محضر مقدس حق، اظهار قصور و تقصیر كنند، از پشه لاغرى چه خیزد؟... آرى آنها مقام معرفتشان به عجز مخلوقات وعزت و عظمت واجبتعالى شأنه اقتضا مىكرد آن اظهارات و اعترافات را.ما بیچارگان از جهل و حجابهاى گوناگون، به گردن فرازى برخاستیم و خودفروشى و عمل فروشى كنیم.
👈 ما خود بالضّروره مىدانیم كه اعمال ما و همه بشر عادى بلكه همه ملائكة اللّه در میزان مقایسه بااعمال رسول خدا صلى الله علیه وآله وائمه هدى علیهمالسلام ، قدرى محسوس ندارد و به هیچ وجه در حساب نیاید.
⬅️ این دوقضیه به ما نتیجه مىدهد كه باید به هیچ یك ازاعمال خود، خشنودنباشیم،بلكه اگر به قدر عمر دنیا به عبادت و اطاعت، قیام كنیم، خجل و شرمسار باشیم.
↩️همچنین در روایتى از امام موسى بن جعفر علیهالسلام وارد شده است كه:
✨كُلُّ عَمَلٍ تُریدُ بِهِ اللّهَ عَزّّوَجلّ فَكُنْ فیهَ مُقَصِّراً عِنْدَ نَفْسِكَ فَاِنَّ النّاسَ كُلُّهُم فىاَعْمالِهِم فیما بَیْنَهُم وَ بَیْنَ اللّه مُقَصِّرونَ اَلاّ مَنْ عَصَمَهُ اللّه عَزَّوَجلّ.
هر عملى كه به قصد خداى عزوجل مىكنى، خود را در آن مقصر بدان، زیرامردم، همگى در اعمال خویش، میان خود و خدا مقصرند، مگر آن كس راكه خداى عزوجل نگه دارد.
✅حاصل سخن آنكه در میان این همه تقصیرها و كوتاهىها، آنچه مىتواندآدمى را دلگرم و امیدوار به كرم و رحمت خداوندگار نمايد«گمان نيكو وشايسته» به حضرتش مىباشد،
⚡️كه با بنده اش به نیكى معامله نماید،
⚡️از تقصیرات اوچشم بپوشد
⚡️و عبادات او را با همه كاستیها و ناخالصیها پذیرا گردد،
كه نفْسِ چنین نگاه و چنین حسن ظنى در حق پروردگار، قادر است دریچه هاى «رحمت»و «رضوان» و «مغفرت» را به سوى قلب و جان بنده بگشاید و نهاد او را مالامال ازسرور و انبساط نماید؛ همان گونه كه خود، در دعوت بندگان به «حسن ظن» به خالق خویش و در مقام تذكر به بركات «گمان نیك» به خداوند چنین فرموده است:
✨لا یَتَّكِلُ العامِلونَ لى عَلى اَعْمالِهِمَ الَّتى یَعْمَلونَها لِثَوابى، فَاِنَّهُم لَوِاجْتَهِدُوا وَ اَتْعَبُوااَنْفُسَهُم فى عَبادَتى كانُوا مُقَصِّرینَ غَیرَ بالِغینَ فى عِبادَتِهِم كُنْهَ عِبادَتى فیمایَطْلُبُونَ عِنْدى مَنْ كَرامَتى وَ النَّعیمِ فى جَنّاتى وَ رَفیعِ الدَّرَجاتِ العُلى فىجَوارِى وَ لكِنَّ بِرَحمَتى فَلْیَثِقُوا وَ فَضْلى فَلْیَرجُوا وَ اِلى حُسْنِ الظَّنِ بىفَلْیَطْمَئنُّوا. فَاِنَّ رَحْمَتى عِنْدَ ذلِكَ تُدْرِكُهُم وَ مَنّى یُبَلِّغُهُم رِضْوانى وَ مَغْفِرَتىتُلْبِسُهُم عَفوى فَاِنّى أنا اللّهُ الرَّحمنُ الرَّحیمُ وَ بِذلكَ تَسَمّیَتُ.
آنها كه براى ثواب من عملى انجام مىدهند، نباید به اعمالى كه انجام مىدهندتكیه كنند، زیرا ايشان اگر در تمام عمر خویش كوشش كنند و در راه عبادتم خود را به زحمت اندازند، باز مقصر باشند. و در عبادت به كنه بندگیم نرسندنسبت به آنچه از من طلب مىكنند كه كرامت و نعمت در بهشت و رفعت بهدرجات عالى در جوارم باشد. بلكه تنها باید به رحمتم اعتماد كنند و به فضلم امیدوار باشند و به گمان نیك و حسن ظن خویش نسبت به من اطمینان كنند.كه در این صورت است كه رحمتم ايشان را دريابد و رضوانم به آنها برسدوآمرزشم بر آنها لباس گذشت بپوشاند زیرا من خداى رحمان و رحيم هستم وبدين نام ناميده شده ام.
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
#شرح_مناجات_شعبانیه
#قسمت_چهاردهم
⬅️ اِلهى وَ قَد اَفْنَیْتُ عُمْرى فى شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ اَبْلَیتُ شَبابى فى سُكْرَةِ التَّباعُدِمِنك اِلهى فَلَم اَستَیِقَظْ اَیّامَ اغْتِرارى بِكَ وَ رُكُونى اِلى سَبیلِ سَخَطِك. اِلهى وَاَنَا عَبدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْكَ، مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ اِلَیكَ.
معبود من! پس بیدار نشدم روزگارى را كه مغرور كرمت بودم و به راه سخط وغضب مى رفتم معبود من! من بنده تو و فرزند بنده توام كه در پیشگاهت ایستاده ام و كرم و رحمت خودت را وسیله رهیابى به بارگاه تو قرار داده ام.
⬅️ نكاتى از این فراز
1. خطر سهو و غفلت از خداوند؛
2. «مستى دورى» از خداوند؛
3. بیدار نشدن بنده، حتى در زمان سخط و غضب معبود؛
4. متوسل شدن به كرم خداوندى به همراه اظهار عبودیت.
*⃣ «اِلهى وَ قَد اَفْنَیْتُ عُمرى فى شِرَّةِ السَّهوِ؛ خطر سهو و غفلت»
↩️ در این فراز از مناجات، به موضوع سهو و یا همان غفلت از یاد خداوند اشاره شدهاست. غفلت از یاد خدا، از صفات مذمومى است كه مىتواند انواع خطرات وسقوطها را به همراه داشته باشد.
⚡️مباش غَرّه و غافل چو میش سر در پیش كه در طبیعت این گرگ، گله بانى نیست
سعدى
قرآن كریم در مقام هشدار به خطر غفلت، آثار ویرانگر آن را تا آنجا مىداند كه سبب مىشود آدمى به مقامى پایینتر از مقام چهارپایان تنزل كرده در نتیجهگرفتار جهنم گردد:
✨وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثیرًا مِنَ الْجِنِّ وَ اْلإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لایُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَاْلأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُالْغافِلُونَ.
📖اعراف: 179
و به تحقیق بسیارى از جن و انس را به جهنم واگذار نمودیم، چه آنكه آنها،قلبهایىداشتند بى ادراك و دیدههایىداشتند بى نور بصیرت وگوشهایىداشتند كه شنواى حقیقت نبوده است. آنان چون چهارپایانند وبلكه گمراهتر از آنها و آنها كسانى هستند كه در غفلت به سر مىبرند.
چنانچه در پایان این آیه شریفه اشاره شد، «غفلت و سهو» به عنوان تنها صفتىمعرفى گردید كه تا این حد، انحطاط آدمى را به همراه خواهد داشت.
بكن سرمه غفلت از چشم پاك
كه فردا شوى سرمه در چشم خاك
سعدى
↩️ همچنين در آیه دیگرى خطر سهو و غفلت چنين عنوان شده است. وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطًا.
📖كهف: 28
✨ و از كسى كه قلبش را از یاد خود غافل ساختیم پیروى مكن كه از پى هواىنفس خود مىرود و در كارهایش اسراف مىورزد.
ا⬅️ ز اینكه خداوند در این آیه ابتدا موضوع غفلت را عنوان نمود و سپس موضوع پیروى از هواى ۸ و اسراف را مطرح ساخت،
👌 مىتوان دریافت كه پیروى از هواهاى نفسانى و زیاده روى در زندگى نیز، ريشه در غفلت از یاد خدادارد. در نتیجه آنها كه همواره به یاد خدا مىباشند، نه از هواى نفس پیروى مىكنند و نه در زندگى خویش گرفتار اسراف میگردند
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin