4_5954160299710876063.mp3
20.67M
🎙 صوت| بیانات رهبرانقلاب در جمع طلاب حوزههای علمیه ۹۸/۲/۱۸
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️مباحثات/حوزویان و رسالت اجتماعی(۱۲)
🔹یادداشت وارده
🔸تا زمانیکه مردم روحانیت را در پیوند با قدرت میدانند، روحانیون مفری از شنیدن و تحمل نقدها و حتی تخریبها نخواهند داشت
🔸چندی است سایت مباحثات، به پروندهای با عنوان «مشارکت اجتماعی طلاب» پرداخته است. بهانهی اصلی این پرونده نیز سیل اخیری بود که ایران را درگیر کرد. یادداشت پیشرو نیز نگاهی متفاوت به این مشارکت دارد.
انتشار این مطلب لزوما دیدگاه مباحثات نبوده و از نقدهای وارده استقبال میکنیم.
🔹حرف اصلیِ عمدهی مردمانی که از تخصیص بودجهها ـ حدأقل روی کاغذ ـ به حوزههای علمیه راضی نیستند، این میباشد که اساساً روحانیت علیرغم بودجه، قدرت و ادعایی که دارد، چه کارکرد مفیدی را داشته است. «چرا علیرغم اینکه مفاهیم کلیدی ادارهی این نظام از حوزهی علمیه برآمده و از مفاهیم جاری در آن تغذیه میشود، علیرغم اینکه نهاد روحانیت سِمتهای کلیدی کشور را در اختیار داشته و دارد و علیرغم ادعای برخی از دانشگاههای حوزوی و موسسات حوزوی مبنی بر داشتن راهکار و نظر در عرصههای حکومتداری و اقتصاد و فرهنگ و دینداری نظام نتوانسته است مشکلات را از میان بردارد و هر روز فشارهای بیشتری بر مردم تحمیل میشود؟». در دسترسترین پاسخی که روحانیون میتوانند برای این پرسش داشته باشند، «کارشکنیهای دشمن» است اما واقعیت این است که فارغ از میزان صحت این پاسخ، مردمِ رنجیده از مشکلات و فشارهای اقتصادی دیگر توان قبول چنین پاسخی را ندارند و حدأقل این پاسخ، در این برهه از زمان، آنها را آرام نمیکند و حتی ایشان را خشمگینتر خواهد ساخت.
🔹آنچه که نقدها، سوالات و بهانهجوییهای پیرامون روحانیت را میتواند کاهش دهد این است که در اذهان مردم، دیگر نهاد روحانیت، با نهاد «قدرت» گره نخورده باشد. تا زمانیکه از نظر مردم، نهاد حکومت با نهاد روحانیت در پیوندی عمیق باشد، سوالات، نقدها، بهانهجوییها و تخریبها، تمامی نخواهد داشت و روحانیت هم مفری از شنیدن و تحمل آن ندارد.
ادامه مطلب در سایت مباحثات
👇👇👇
http://mobahesat.ir/18856
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/
«تجربه زیسته در لباس طلبگی»
🔹حجت الاسلام دکتر محسن الویری در نشستی با جمعی از فضلاء و پژوهشگران حوزوی تجربیات خود از تلبس و فعالیت های مختلف با لباس روحانیت را بیان کردهاست. تجربیات و نکاتی که جمعبندی و ارائه شده میتواند برای بسیاری از طلاب و همچنین پژوهشگران موضوع دین مفید و جذاب باشد.
🔹متن کامل این نشست جهت انتشار در اختیار مباحثات قرار گرفته است که از ایشان سپاسگزاریم.
🔸دانلود متن کامل:
http://yon.ir/JRdNh
🔸گزارش نشست:
http://mobahesat.ir/18902
🔻🔻🔻
@mobahesat
28.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹گفت وگوهای تصویری مباحثات
قسمت هفدهم
🔹گفتوگو با آیتالله شیخ محمد سند بحرینی
🔸ایشان در این قسمت به بیان احوالات شخصی،ویژگیهای علمی و دیدگاههای مختلف خود درباره حوزه نجف و قم میپردازد.
زمان:1ساعت و ۳۵دقیقه
(زیرنویس عربی)
مشاهده و دریافت نسخه کامل در آپارات:
https://www.aparat.com/v/qwxPc
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔹صفحهی ایسنتاگرام مباحثات تلاش میکند محتوای منتشر شده در سایت و کانال تلگرامی را در قالبی متفاوت ارائه دهد.
🔸میتوانید این صفحه را پیگیری کنید
https://instagram.com/mobahesat
🔻🔻🔻
@mobahesat
هفت - نوسازی و تغییرات اجتماعی.mp3
16.07M
مباحثات/#تورق
🔹پادکست معرفی کتاب
قسمت هفتم:«نوسازی و تغییرات اجتماعی/دینداری و روحانیت در ایران امروز »
🔸تالیف:کاظم سامدلیری
(نویسندگان کتب در موضوع حوزه و روحانیت _ترجیحا تازه منتشره_ میتوانند یک نسخه از کتاب خود را برای معرفی به ما ارسال کنند)
🔸پادکستهای تورق را میتوانید در ناملیک هم پیگیری کنید
http://yon.ir/y70s4
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/ صفحه اساتید
مهدی نصیری:
غلو عرفانی خطری برای شریعت و عقلانیت در حوزه های علمیه / در حاشیه گرامیداشت سید هاشم حداد در مشهد مقدس
💥 قرار است امروز پنج شنبه مجلس گرامیداشتی برای سید هاشم حداد موسوم به روح مجرد در مشهد مقدس با سخنرانی چند تن از روحانیون برگزار شود. این مجلس از سلسله نشست های معرفی عرفان ناب شیعی اعلام شده و از حداد به عنوان عارف کامل نام برده شده است.
🔸 سید هاشم حداد که در اطلاعیه مراسم از او با عنوان عارف کامل شیعی یاد شده کیست و شاخصه ها و اندیشه های عرفانی او کدام است؟
حداد برای اولین بار توسط آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتابی با عنوان «روح مجرد» به عنوان عارف کامل معرفی شد و در فضائل و مناقب او به عنوان عارفی که تا مرحله ذات الهی ارتقاء یافته و به مقام انسان کامل که در عرفان ابن عربی عین خدا و خود خداست، رسیده، قلمزنی شد.
🔸 کتاب روح مجرد در توصیف سید هاشم حداد می نویسد:
ـ «حاج سيّد هاشم، ظهور و مَظْهَر كلمه مباركه لا هُوَ إلّا هُو بود، او مَظْهر توحيد است.»
ـ «از تعيّن برون جسته، و از اسم و صفت گذشته، و جامع جميع اسماء و صفات حضرت حقّ متعال به نحو اتمّ و اكمل و مورد تجلّيات ذاتيّۀ وَحدانيّۀ قهّاريّه، أسفار أربعه را تماماً طيّ نموده و به مقام «انسان کامل» رسیده بود .»
«مرحوم آقا سيّد هاشم حدّاد مىفرمود: ما جائى هستيم كه جبرئيل را قدرت نزديك شدن به آن نيست، و از ادراك مرتبه وجودى ما عاجز است.»
🔸نویسنده روح مجرد: «آنچه را که حداد مي گفتند حق بود که از زبان ايشان جاري مي شد. و اگر ايشان مي گفتند محمد حسين اين ليوان خون است بخور، مي خوردم... من وجود متجسد اله را (در ایشان) مشاهده مي کردم... نه اينکه کلام ايشان بعد انطباق بر واقع کند و مؤيد با واقع باشد بلکه کلام ايشان مولد حق است،... من با آقاي حداد ور رفتم تا به اينجا رسيدم.»
🔸محسن طهرانی فرزند نویسنده کتاب روح مجرد: «پدرم به مقام لوح محفوظ رسيده بود؛ و از ثانيه ثانيه حوادث خبر داشت و بدا در علم او راه نداشت... این مطالبی که می شنوید؛ بداء و ... همه را بریزید دور، این ها در آن مرتبه اولیاء تامّة هیچ گونه ربطی ندارد؛ این ها به مقام لوح محفوظ رسیده اند»
🔸 فرقه حدادیه معتقد است که باید پرچم انقلاب از امام خمینی به دست حسینی طهرانی نویسنده کتاب روح مجرد می رسید.
🔸 با نگاهی به آنچه در باره سید هاشم حداد و حسینی طهرانی در سطور فوق گذشت باید برای هر انسان منصف و بصیری روشن شود که با چه جریان غالی عرفانی خطرناکی در حوزه های علمیه مواجه هستیم. جریانی که همه مرزهای عقلانیت و شریعت را در نوردیده و سخن از الوهیت آهنگر و نعل بندی عوام و متوهم می گوید و طلاب جوان حوزه ها را به همراهی با جریانی صوفی منش که کمترین ارزشی برای علم و فقاهت و تفکر و عقلانیت قائل نیست، دعوت می کند.
🔸 همیشه یکی از خطرناکترین دشمنان همه ادیان الهی، جریان های متدین و جاهل غالی بوده اند که در برابر برخی مسائل دینی غلو می کرده اند و از جمله این جریان خطرناک نیز در میان اسلام و تشیع با قول به الوهیت و خدایی امیرالمؤمنین علیه السلام شکل گرفت.
🔸 در توقیعی که از ناحیه حضرت حجت سلام الله علیه علیه غالیان شیعه صادر شده است، حضرت در پایان می فرمایند: "جاهلان و احمقان شیعه و کسانی که بال پشه از مذهبشان برتر است خاطر ما را آزردند."
متن کامل یادداشت؛
http://blogs.mobahesat.ir/nasiri/2036
صفحه وبلاگ اساتید را از اینجا پیگیری کنید:
http://blogs.mobahesat.ir/nasiri/2036
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔹مباحثات ضمن قدردانی از زحمات ده ساله برادر ارجمند جناب حجتالاسلام والمسلمین مولایی، انتصاب سرکار خانم جلالی به عنوان مدیر روابط عمومی حوزه علمیه خواهران را به ایشان تبریک عرض مینماید
🔻🔻🔻
@mobahesat
تاملی در باب مرجعیت آینده
🔸جامعه مدرسین و راهکار«جامعیت کمی و کیفی» نظارت بر مرجعیت
🔹«مرجعیت آینده» یا همان سوال ساده که «مراجع تقلید در آیندهی نزدیک چه کسانی خواهند بود؟» هر از چندی به بهانههای مختلف مورد توجه رسانهها قرار میگیرد. قاعدتا هر رسانه براساس نوع نگاه و سلایق فکری خود برخی افراد را مناسب این جایگاه میداند و این بحثها برخی حواشی احتمالی هم درپی دارد.
🔹جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با توجه به نیم قرن سابقه و بهرهمندی از شخصیتهای کم نظیر علمی و مبارزاتی، خود را در جایگاهی میداند که در شرایط خاص و مورد نیاز اقدام به معرفی مراجع جائزالتقلید کند. اصلیترین نقشآفرینی ایجابی جامعه مدرسین مربوط میشود به اعلام مرجعیت امام خمینی در ابتدای دهه چهل و معرفی هفتنفر از مراجع تقلید پس از رحلت آیتاللهالعظمی اراکی – اگرچه بعدها به صورت غیررسمی نام آیات عظام صافی گلپایگانی و سیستانی نیز اضافه شد- و اقدامات سلبی این تشکیلات درباره دو تن مراجع از بود که در دهه۶۰ و ۸۰ روی داد.
🔹اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اوائل دهه هشتاد به این نتیجه رسیدند که صیانت از جایگاه مرجعیت تنها با معرفی موردی در برخی از مقاطع تاریخی کافی نیست و نیاز است به برخی از شئون مرجعیت نیز اشراف یا نظارت داشته باشند. تاسیس دفتر و انتشار رساله توضیح المسائل یکی از اصلیترین مواردی بود که مورد توجه این تشکیلات قرار گرفت و به همین منظور کارگروهی با حضور برخی از اعضای این تشکیلات شکل گرفت.این کارگروه فعالیت برخی از علما یا اطرافیان آنها را که به نوعی تداعیکنندهی امورات مرجعیتی بود مورد رصد قرار داد و حتی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواست که صدور هرگونه مجوز برای انتشار رساله توضیحالمسائل با تایید آنان انجام پذیرد.
🔹طبیعی است این اقدام مورد مخالفت شدید طیفی از حوزویان قرار گیرد. چراکه آنان معتقدند شئون مرجعیتی امری کاملا سنتی و برآمده از متن حوزه است و هیچ ساختار و تشکیلاتی نمیتواند بر آن نظارت یا تعیین تکلیف کند. برخی دیگر نیز بیان کردهاند معرفی مرجعیت نباید انحصارا از طریق جامعه مدرسین باشد.اما جامعه مدرسین معتقد است نظارت بر اعلام مرجعیت یا انتشار رسالهی توضیحالمسائل نه تنها مغایرتی با شئون و سنتهای حوزوی ندارد، بلکه در راستای صیانت از این جایگاه بسیار مهم و حساس است. چه آنکه کسانی بر این امر نظارت دارند که خود نیز از جهت علمیو … در عداد مجتهدین هستند.
🔹به دلیل تغییرات در جایگاه جامعه مدرسین در طی دو دهه گذشته – که دلایل مختلفی از جمله ورود مصداقی در معرفی کاندیداهای ریاستجمهوری و مجلس و…- هژمونیای که این مجموعه طی دهههای ۶۰ و ۷۰ داشته کم شده این سوال را ایجاد میکند که آیا میتوان انتظار داشت تصمیمات آنان در قبال مسائل مرجعیتی – مانند معرفی مراجع پس از رحلت آیتاللهالعظمی اراکی – مورد اقبال و احترام اکثریت جامعه بویژه حوزویان قرار گیرد؟
🔹در دوگانه فوق به نظر میرسد رویه در شرایط مرضیالطرفینی حل و فصل گردد، به این معنی که جامعه مدرسین در کنار انجام تکلیفی که بر آنها متعین شده است، لازم است سازوکار کمیته نظارت بر امور مرجعیتی را به گونهای بازسازی کند تا تصمیمات اتخاذ شده در آن با اقبال حداکثری بویژه در بین حوزویان مواجه شود. یکی از راههای این بازسازی، تغییر سازوکار کمیه فوق برای رسیدن به «جامعیت کمی و کیفی» است. به نظر میرسد حضور نمایندگان مراجع عظام تقلید و سهیم کردن نظر آنان در این کمیته قطعا میتواند علاوه بر گستردگی زاویه نگاه و تصمیمگیری، جامعیت کافی و مورد نیاز را به این تصمیمات برگرداند.
🔹آنگونه که از دیدارهای خصوصی با مراجع تقلید نقل شده است، همهی آنان از تشکیل کارگروه نظارت بر امور مرجعیتی در جامعه مدرسین استقبال و حمایت کردهاند. این حمایت سرمایهی بسیار بزرگی برای جامعه مدرسین محسوب میشود و از سوی دیگر فرصت مناسبی برای مشارکت نظر مراجع فعلی در تصمیمگیریها!. قطعا دعوت از نمایندگان مراجع عظام تقلید برای حضور در این کارگروه و سهیم کردن نظر آنان باعث جامعیت تصمیمات اتخاذ شده خواهد بود و مخالفان این کارگروه و یا کسانی که نمیخواهند به تصمیمات آن عمل کنند در اقلیت قرار خواهند گرفت.
مشاهده مطلب در سایت:
http://mobahesat.ir/18926
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️مباحثات/ نقدی بر اظهارات آیتالله گرامی پیرامون دیدگاه سیاسی میرزای شیرازی
احمد هاشمی
🔸مباحثات برای انعکاس نظرات سطوح مختلف حوزوی به گفتوگو می نشیند. طبعا انجام گفتوگو با این شخصیتها به منزلهی تایید تمامی دیدگاهها و نظرات آن اساتید و همچنین تمامی مطالب بیان شده در گفتوگو نمیباشد. لذا، نقد و بررسی دقیق ومنصفانه و عاری از هرگونه برچسب یا اتهامزنی میتواند به شفاف شدن فضا و همچنین بیان واقعیت کمک کند. مطلب پیشرو با توجه به استناد و متانت در بیان اگرچه برای مباحثات ارسال نشده است، اما به منظور نقد و بررسی آراء و نظرات منتشر میشود.
از نویسنده محترم تشکر کرده و از ارسال نقدها و نظرات گوناگون برای درج در سایت استقبال میکنیم.
🔹اخیرا بخش گزینش شدهای از مصاحبه سایت مباحثات با آیتاللهگرامی با عنوان «فراز و فرود پایگاه مردمی روحانیت (مربوط به تاریخ 21 آذر ماه 1396 که در همان زمان در سایت جماران بازنشر گردید در تاریخ 14 اردیبهشت 98 در کانال تلگرامی مصطفی تاجزاده بازنشر شد. این متن شامل خلاصهای از بخش ابتدایی مصاحبه آقای گرامی و با تمرکز بر «عدم ورود روحانیون و علما در سیاست» و درپی اثبات این مدعاست که برکنارماندن از حکومت، روحانیت را در موضع انتقادی قرار میدهد و به نفع دین تمام میشود، ولی ورود روحانیت به سیاست و تشکیل حکومت، به تضعیف آن میانجامد؛ ادعایی که معالاسف با استناد به نقل قولی از میرزای شیرازی صاحب فتوای تحریم تنباکو بیان شده است.
🔹 آیتالله گرامی در پایگاه اطلاعرسانی خود در گفتگویی به تاریخ 26 اردیبهشت 1396 درباره فتوای تحریم تنباکو با نقل این ماجرا فقط به نقل قول شیخ آملی از شیخ نوری اشاره میکند و سخنی از توصیه شیخ محمدتقی آملی به میان نمیآورد و جالب آنکه ایشان در ادامه ضمن نقل ماجرا، اظهاراتی متفاوت با محتوای مصاحبه اخیرشان بیان میدارند.
🔹در نقل آیتالله سیدرضی شیرازی، سیدجمال خود را برای تصدی حکومت پیشنهاد میدهد، ولی در نقل آیتالله گرامی سیدجمال به میرزای شیرازی توصیه تصدی حکومت مینمایند، توصیهای که در این مصاحبه، محور اصلی اظهارات منسوب به میرزای شیرازی قرار گرفته است. در مقایسه این دو نقل قول باید گفت که ضمن وجود اضطراب در نقل آیتالله گرامی که فینفسه اعتبار آن را کاهش و مورد چالش قرار داده، شاهدی در نقل قول آیتالله گرامی دال بر اصالت و صحت نقل آیتالله سیدرضی شیرازی، وجود دارد.
🔹در خوشبینانهترین حالت، آیتالله گرامی با مسامحه در بیان، به نقل ماجرایی تاریخی پرداخته و در آخر فضای فکری ذهن خود را سهوا به نقل از میرزای شیرازی بیان نمودهاند، وگرنه با توجه به نقل آیتالله سیدرضی شیرازی، در بیان میرزای شیرازی درباره عدم ورود روحانیت به سیاست سخنی بیان نشده است. با مقایسه متن این دو گفتگوی آقای گرامی در موضوع واحد که به فاصله هفت ماه از یکدیگر انجام شده، اضطراب در نقل به خوبی بر خواننده نمایان میشود و با مقایسه مصاحبه ایشان با خاطرات آیتالله رضی شیرازی، شواهد سازگاری این نقل با واقعیتهای تاریخی، به شدت مخدوش میشود که البته معالاسف از آسیبهای معمول در خاطرات شفاهی است.
ادامه مطلب در سایت مباحثات
👇👇👇
yon.ir/x1Y8E
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔مباحثات/ از منکَرِ شرعی تا قانونشکنی!
🔸نگاهی به پدیده نهی از منکر براساس ارزشهای مدرن و یک پرسش
محمدکاظم حقانی فضل
🔹در کلیپهایی که گاه و بیگاه از ماجرای حجاب و برخورد برخی از روحانیون و مذهبیها با خانمهای بدحجاب و بیحجاب میبینم یک رخداد تازه جلب توجه میکند. از باب نهی از منکر میگویند که رعایت نکردن حجاب، خلاف قانون است و شما قانون را زیر پا گذاشتهاید.
این شیوه استدلال نمونه دیگری هم دارد که در ماه رمضان خود را نشان میدهد. به این صورت که مؤمنان و رعایتکنندگان شریعت برای ممنوعیت خوردن و آشامیدن در ملاء عام، بر لزوم احترام روزهداران و رعایت حقوق ایشان تأکید میکنند.
🔹در واقع تکیه بر مفاهیمی مثل قانون و حقوق متقابل افراد، امر به معروف و نهی از منکر را بلاموضوع میکند. کسانی که به این استدلالها تمسک میکنند در گام اول خود را خلع سلاح میکنند. زیرا از نظر شرعی نمیتوان منکر بودن این عناوین را ثابت کرد. و اگر منکر بودن ثابت نشود، نهی از منکر نه تنها واجب نیست و بلکه در برخی موارد ممکن است جایز هم نباشد.
🔹تا اینجای کار به نظر میرسد، غیر ملتزمان به شریعت بازی را بردهاند. گویا طرف مذهبی به هر دلیلی، مبانی و ارزشهای طرف غیرمذهبی را پذیرفته است و در زمین بازی طرف مقابل بازی میکند. مذهبی پذیرفته است که یک نفر حق دارد که حجاب و روزه را قبول نداشته باشد و این به خودش مربوط است (چیزی که در فقه شیعه در حد ارتداد است). آنچه مهم است رعایت قانون و پاسداشت حقوق مذهبیها است.
🔹آنچه رخ داده است پایین آمدن از موضع شرع به موضع عرف، فروکاهش دین و احکام شرعی به قوانین عرفی و غلبه هژمونیک ارزشهای مدرن بر ذهن و زبان اهل مذهب است. و بسی بعید مینماید که ادامه این وضعیت به نفع دین و دینداران باشد.
🔹این پرسش همچنان گشوده است که در جامعهای چنین متکثر، آيا باید رفتارهای دینی را با میزان ارزشهای همگانی که هر روز مدرنتر و فردگراتر میشود تنظیم کرد؟ یا برعکس باید همگان را با نهی از منکر و امر به معروف به زیر چتر رفتار دینی آورد؟ وقتی دفاع از یک رفتار دینی با تأکید بر دینی بودنش، بُرش ندارد چه باید کرد؟ شاید لازم باشد فقهپژوهانی که دغدغه جاری کردن احکام اجتماعی اسلام را دارند، باب امر به معروف و نهی از منکر در کتابهای فقهی را از این منظر نیز بازخوانی کنند!
ادامه مطلب در سایت مباحثات
👇👇👇
yon.ir/FdXUV
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️در سوگ امامجمعهی محبوب شهر
🔹در سالهای اخیر نهاد نمازجمعه و امامت جمعه مورد چالش و مطالبات جدی بودهاست. در ابتدای انقلاب امامجمعه محور تمامی رخدادها و مسائل دینی، فرهنگی واجتماعی و حتی اقتصادی شهر وملجا و پناهگاه مردم بود،اما این جایگاه به دلایل مختلفی که از مجال این بحث خارج است در سه دههی اخیر دچار افت قابل توجهی شده است. همین امر باعث شده که نسل دوم و سوم انقلاب انتقادهای جدی به بسیاری از ائمهجمعه حتی نمایندگان ولیفقیه در مراکز استانها داشته باشند. به نظر میرسد بخشی از این انتقادات نیز صحیح بوده است.
🔹فاصلهگرفتن امامجمعه از مردم و محدود بودن به تریبون نمازجمعه و جلسات رسمی و دولتی از جمله آسیبهایی بوده که برخی یا تعداد قابل توجهی از امامان جمعه دچار آن شدند.
🔹با انتشار خبر ناگوار حمله و شهادت امام جمعه کازرون مرحوم حجتالاسلام والمسلمین خرسند این دغدغهها مجددا در اذهان زنده شد. اما اینبار امامجمعهای مورد حمله وشهادت قرار گرفت که توانسته بود خود را از آسیبها و مشکلات گریبانگیر سایر ائمه جمعه برهاند.
🔹در دو سال اخیر ماجرای اختلافات قومیتی یا تقسیمات جغرافیائی بین کازرون و مناطق اطراف بارها در رسانهها حتی رسانههای بیگانه منتشر میشد. اما آنچه که مورد توجه قرار گرفته بود محوریت امام جمعه فقید در این اعتراضات بود. ایشان توانسته بودند ملجأ و پناهگاه بسیاری از این اعتراضات باشند. معترضین مقابل بیت ایشان تجمع میکردند و بیشترین دفاع از خواستهی مردم توسط امام جمعهی شهر مطرح میشد.
🔹همین امر باعث شدهبود که دیگر مردم چشم امیدی به رسانههای مختلف از جمله رسانههای بیگانه نداشته باشند و حتی جلوی سوءاستفادهی این اعتراضات نیز گرفته شود. اتفاقی که در سایر شهرها کمتر دیده میشود. چرا نباید امامجمعه سنگ صبور و پناهگاه کارگران و معلمانی باشد که ماهها حقوق نگرفتهاند یا مورد ظلم واقع شدهاند؟ امام جمعه اگر نتواند محور شهر حتی در اعتراض به نهادهای مختلف نظام و دولتی قرار گیرد عملا میدان را برای سوءاستفادهی بیگانگاه آماده کردهاست و آن وقت انتقاد از رسانههای بیگانه هیچ فایدهای ندارد.
🔹برای مرحوم حجتالاسلام خرسند که در یکی از بهترین شبهای سال و پس از استغفار و نیایش به صورت مطلومانه به شهادت رسید طلب علو درجات را داریم
http://mobahesat.ir/18958
🔻🔻🔻
@mobahesat
هشت - نبرد قدرت در ایران.mp3
23.37M
مباحثات/#تورق
🔹پادکست معرفی کتاب
قسمت هشتم:«نبرد قدرت در ایران؛چرا و چگونه روحانیت برنده شد »
🔸تالیف:محمد سمیعی
(نویسندگان کتب در موضوع حوزه و روحانیت _ترجیحا تازه منتشره_ میتوانند یک نسخه از کتاب خود را برای معرفی به ما ارسال کنند)
🔸پادکستهای تورق را میتوانید در ناملیک هم پیگیری کنید
http://yon.ir/y70s4
🔻🔻🔻
@mobahesat
کانال مباحثات در پیامرسان ایتا تلاش میکند پس از چند ماه وقفه در انتشار مطالب، فعالیت مجدد خود را آغاز کند
از صبر و شکیبائی شما عزیزان سپاسگزاریم
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️مباحثات/ در آستانه روز قدس
شبهه ناصبی بودن مردم فلسطین را یهودی ها جعل کرده اند تا احساس همدردی به فلسطینی ها را از بین ببرند/
حمایت از فلسطین، نه تنها با منافع ملى ما تعارض ندارد، بلکه در راستاى تأمین منافع ملى ایران به حساب مىآید
🔸شعار امسال روز جهانی قدس «شکست معامله قرن و تثبیت آرمان فلسطین» قرار گرفته است. ایران همواره به عنوان یکی از اضلاع اصلی بحث فلسطین بوده و در سطح جهان و داخل مخالفان و موافقان خاص خود را دارد. آنچه در ادامه میآید، در راستای سیاستها و استراتژی جمهوری اسلامی در حمایت از فلسطین میباشد.
🔹 بیشتر مردم فلسطین، پیرو مذهب شافعی هستند. در میان فرقههای چهارگانه اهل سنت، نزدیکترین فرقه به تشیع از نظر علاقه و احترام به اهلبیت و احکام فقهی، همین فرقه شافعی است.در مورد شبهه ناصبی بودن مردم فلسطین، و اینکه دشمن علی(ع) هستند، این، حرفی است که یهودیها جعل کردهاند برای اینکه احساس همدردی نسبت به فلسطینیها را از بین ببرند. میدانند مردم ایران شیعهاند و شیعه دوستدار علی(ع) و معتقد است هر کس دشمن علی(ع) باشد کافر است، برای اینکه احساس همدردی را از بین ببرند، این مطلب را جعل میکنند. داخل اینها شیعه هم وجود دارد. در میان خبرهای منتشر شده از تهاجم رژیم صهیونیستی، خبری بود که دقت در آن نشاندهنده علاقهمندی مردم فلسطین به اهلبیت پیامبر(ص) است. بمباران مسجد علی ابن ابی طالب واقع در محله الزیتون شهر غزه توسط جنگندههای اسرائیلی در روز ۱۰ دی ۸۷. حال مدعیان ناصبی بودن مردم فلسطین، به این سؤال جواب دهند که چگونه مردمی میتوانند هم نسبت به اهلبیت جسارت داشته باشند و هم آنقدر برای آنها احترام و تقدس قائل باشند که نامشان را بر مساجد خود بگذارند؟ در میان رهبران مذاهب اسلامی امام شافعی بیش از دیگران ارادت قلبی خود را نسبت به خاندان اهلبیت ابراز داشته است. حتی از اینکه او را به خاطر این ارادتمندی رافضی خوانند، ابا نکرد.ارادت و علاقه امام شافعی به اهلبیت پیامبر چنان بود که برخی از اهل سنت او را شیعه پنداشتند و حتی جهت محاکمه به بغداد برده شد.
🔹 با توجه به نیازهاى ضرورى مردم فلسطین، کمکهای ایران محدود بوده و تأثیر منفى در روند آبادانى و حل مشکلات اقتصادى و معیشتى ما بر جاى نمىگذارد.بلکه نتایج مثبتى را در کوتاه مدت و طولانى مدت، در سطح منطقهاى و بینالملل، براى کشورمان به ارمغان می آورد. انجام حمایتهاى اقتصادى، سیاسى و تبلیغاتى در حد توان از ملتهاى مسلمان دیگر خصوصا فلسطین، نه تنها با منافع ملى ما تعارض ندارد، بلکه در راستاى تأمین منافع ملى ایران به حساب مى آید. آیندهنگرى و تأمین منافع بلندمدت، خود بهترین دلیل بر انجام چنین اقداماتى مىباشد، زیرا آرمانها و اهداف توسعهطلبانه رژیم صهیونیستى هرگز به فلسطین محدود نیست.
🔹وجود مشکلات و معضلات اجتماعى و اقتصادى در ایران نمىتواند توجیهکننده کنارهگیرى و بىتوجهى ما، از وضعیت نابسامان سایر مسلمانان و اهداف سیاست خارجى خود باشد. بلکه همراه با انجام وظیفه برونمرزى خود باید به حل مشکلات درون نیز بپردازیم.
ادامه مطلب در سایت مباحثات
👇👇👇
yon.ir/8PPiu
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️مباحثات/ ملاحظاتی پیرامون مقاله آقای مهدی نصیری درباره سید هاشم حداد و حواشی آن
جعفری(طلبه حوزه علمیه قم)
🔸انتشار مقاله آقای مهدی نصیری با عنوانِ «غلو عرفانی؛ خطری برای شریعت و عقلانیت در حوزههای علمیه» در نقد مسلک و ادعاهای مرحوم «سیدهاشم حداد» موجب مناقشاتی در میان طرفداران و منتقدین این مسلک و مرام شد. در ادامه برخی ملاحظات که در پیرامون این مقاله و برخی منتقدین مطرح است را میخوانید:
🔹 انتقاد از مسلک و مدعیات طرح شده در باب مرحوم حداد و آیةالله تهرانی منحصر در منتقدین سنتی عرفان و تصوف -مانند مکتب تفکیک و جریان آقای نصیری و...- نیست، بلکه دیگرانی از مدافعین عرفان را نیز دربر میگیرد. از جمله این منتقدین آیةالله سیدکاظم حسینی حائری از برجستهترین شاگردان شهید آیةالله سید محمدباقر صدر میباشند. ایشان در کتاب خود با نام «تزکیةالنفس» به انتقاد شدید از مسلک و مدعیات آیةالله تهرانی در کتاب «روح مجرد» میپردازند و در صورت صحت منقولات «روح مجرد» سیدهاشم حداد را یکی از مصادیق عرفای دروغین میداند که به دلیل دستور به ترک واجبات، ادعاهای گزاف، نیرنگ و عوام و... از عرفان حقیقی منحرف شده است.
🔹از دیگر منتقدین این مسلک آیةالله علمالهدی امام جمعه کنونی مشهدند. ایشان نه تنها عرفان و معنویت را آنگونه که امثال امام خمینی و علامه طباطبائی مطرح کردهاند قبول دارند، بلکه گاه و بیگاه در سخنان خود به اشکالکنندگان بر عرفان و سلوک پاسخ میدهند و به دفاع از عرفان میپردازند.هرچند ایشان به دلیل جایگاهشان در مشهد از ذکر نام افراد این جریان خودداری میکنند، اما بر آگاهان از جریانات موجود در مشهد پوشیده نیست که مقصود ایشان از بیان جملاتی مانند «غیر از اهل بیت وابسته هیچ کس نشوید» و توصیه به لزوم پرهیز از مریدبازی آن هم در جمع طلابی که مجموعه مدیریت مدرسه نگران جذب ایشان توسط جریان آیةالله تهرانی بودهاند، چیست!
🔹استاد اصغرطاهرزاده که عمدتاً تحت تاثیر حکمت متعالیه ملاصدرا و عرفان محیالدین است و منکر مدعیات علامه تهرانی نیست و جایگاهی را برای علامه تهرانی قائل هست که برخی معاریف از شاگردان ایشان قائلند و پیرامون این شخصیت می گوید که «این مقامتراشیها برای امثال علامه طهرانی یک نوع فرقهبازی است و نه عرفان»، «بنده جناب آیتاللّه حسینی تهرانی را یک دانشمند اسلامی میدانم ولی این تاریخ را، تاریخ حضور خدا توسط حضرت امام خمینی میدانم و معتقد به قطب عرفانی و نیابتهای مطرح بین عرفای گذشته نیستم.
🔹حجةالاسلام سید محمدحسین دعائی فرزند یکی از شاگردان مرحوم علامه تهرانی، از جمله پاسخگویان به سخنان جناب نصیریاند. منتها ایشان به جای پاسخگویی در زمینه غلوهای مطرح شده، بیاناتی از رهبر معظم انقلاب در تایید علامه تهرانی میآورند. مرحوم تهرانی از شرایط لازم برای ولی فقیه را سیر کامل عرفانی و رسیدن به مقام بقاء بالله میداند. با این توصیف نه مرحوم امام خمینی و نه رهبر انقلاب شایسته تصدی این سمت نبوده و نیستند، چراکه از نظر مرحوم تهرانی و مریدان ایشان حتی امام خمینی که عارفی چیره دست بود نیز به مرحله کمال نرسیده بود چه برسد به رهبر کنونی انقلاب! و در حقیقت آیةالله تهرانی خود را شایسته رهبری نظام میدانستهاند. حجةالاسلام دعایی با استناد به اختلاف دو فرزند ارشد مرحوم تهرانی و اختیار قرائت برادر ارشد، تلویحاً از زیر بار برخی ادعاها و خاطرات برادر کوچکتر شانه خالی میکنند. اما چطور بعد مدتها از نشر مطالب برادر کوچکتر به فکر عدم تایید آنها افتادهاند و حداکثر تحلیلها و دیدگاههای برادر کوچکتر مورد خدشه ایشان است و آنچه آقای نصیری از قول فرزند کوچکتر نقل کردهاند تماماً خاطره است، نه تحلیل.
ادامه مطلب در سایت مباحثات
👇👇👇
yon.ir/qlMiO
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️مباحثات/ گزارش نشست تحریف ظالمانه
هرگاه تبیین خوبی از مکتب امام خمینی شکل نگیرد، تحریف عملی رخ میدهد
🔸شامگاه شنبه، یازدهم خرداد ۱۳۹۸ در سالن کوثر سازمان تبلیغات قم، نشست بازکاوی پروژه تحریف امام خمینی توسط دشمن با عنوان «تحریف ظالمانه» توسط بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی و با همکاری اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم برگزار شد. در ادامه، گزارشی از این نشست را میخوانید.
🔹حجتالاسلام والمسلمین ماندگاری :
امروز هم با گذشت بیش از 50 سال از شروع نهضت امام خمینی، همه ابعاد شخصیت ایشان تبیین نشده است و حوزههای علمیه که رونق خود را مدیون امام خمینی هستند و صدا وسیما و قوای سهگانه نظام جمهوری اسلامی، کوتاهی کردهاند. برخی افراد که در نظراتشان مسئله جمهوریت غالب است، به دنبال جملاتی از امام خمینی میروند و آن را مطرح میکنند و پررنگ جلوه میدهند که این وجه را برجسته و پررنگ کند؛ عدهای دیگر هم مسئله اسلامیت را پررنگ میکنند. این کار در واقع برای توجیه تشخیص خودشان است و میخواهند امام خمینی را طرفدار نظر خودشان معرفی کنند.
🔹حجتالاسلام دکتر ذبیحالله نعیمیان:
نظام مبتنی بر ولایت فقیه، محصول تلاش فکری و عملی امام خمینی از مبانی دینی بود؛ اما عدهای از ابتدای انقلاب تلاش کردهاند تا این شبهه را وارد کنند که مسئله ولایت فقیه در اسلام سابقهای ندارد. در مقطعی امام خمینی، خودشان وارد عرصه پاسخگویی شدند. اما با زهم عدهای عدم ذکر اصل ولایت فقیه در پیشنویس قانون اساسی را بهانه قرار میدادند و هنوز هم میدهند که در پاسخ این افراد باید گفت، مگر آن پیشنویس مورد تأیید امام خمینی بوده است که به آن استناد مینمایید؟
🔹حجت الاسلام فلاح شیروانی:
عدهای هوشمندانه سخنان امام خمینی را تکرار نمودهاند، ولی در عمل، ارادتی به ایشان ندارند، در سخنرانی 14 خرداد سال ۱۳۹۴، رهبر انقلاب در مرقد امام خمینی، نکتههای مهمی را در باب تحریف شخصیت امام خمینی مطرح فرمودند. ایشان در آن سخنرانی و بعد هم در جمع دانشجویان به صراحت اشاره کردند که یک جمع متشکل و جدی هست که تصمیم دارند اصول و آرمانهای امام خمینی را از ذهن جوانان و جامعه پاک نمایند. این حرکت، مصداق یک تحریف هوشمندانه است.
رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان و اساتید دانشگاه فرمودند نباید اینطور باشد که نخبگان انقلابی بروند در گوشهای بنشینند و صرفاً مشغول کار تخصصی خودشان بوده و نسبت به مسائل کلانی که در جامعه رخ میدهد بیتفاوت باشند، بلکه از ایشان انتظار میرود که نسبت به مسائل جامعه نیز حساس باشند و آنها را تبیین نمایند.
🔹حجتالاسلام سیدحمید روحانی :
فردی مانند آقای هاشمی رفسنجانی ادعا میکند ما بنیصدر را شناخته بودیم و از امام خمینی میخواستیم ایشان را عزل کنند، اما با توجه به اینکه امام خمینی در جامعه حضور نداشت، از بنیصدر، حمایت میکرد. چنین دوست نادانی دست به این تحریف میزند و طوری وانمود میکند که گویا امام خمینی بینش سیاسی نداشت. در مدل تحریف برخی از عملکردها و موضعگیریهای امام خمینی، بسیار تلاش میکنند امام خمینی را پشیمان از تصمیماتش جلوه دهند. فردی که رئیس جمهور مملکت است، در بهمن ۱۳۹۵ در مرقد امام خمینی و در حضور شخصی که عنوان یادگار امام را یدک میکشد گفت که ما نباید مانند مشتی متحجرین، خودمان را به کلمات بیروح امام خمینی، محدود کنیم و باید ببینیم اگر امام خمینی امروز در میان ما بود، چه میکرد. ایشان با این جمله، حرفهای امام خمینی را بیروح معرفی کرد که متحجرین، به آنها استناد میکنند. متأسفانه آب از آب تکان نخورد و هیچکس هم جلوی این حرفها نایستاد. یکی از توطئههای این دولت این است که راه امام خمینی را به بنبست بکشاند و اندیشهها را بر خلاف آنچه که امام خمینی هدایت کرد، منحرف نمایند تا از این رهگذر ملت را به تاریکی بکشانند و مردم را زده کنند و نسبت به دولت و حکومت، بیتفاوت باشند. این دولت روشی در پیش گرفت که با دروغ و حقهبازی و ریاکاری، مردم را از دین و روحانیت زده کنند و به اسلام و روحانیت ضربه بزنند.
ادامه مطلب در سایت مباحثات
👇👇👇
yon.ir/wB4fr
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔹«شُهره گمنام» ویژهنامه شخصیت اخلاقی و معنوی امام خمینی(ره) توسط نشریه خُلق منتشر شد
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔ مباحثات/به مناسبت سالگرد ارتحال
منظومه اندیشه سیاسی امام خمینی
علی اکبر معلم
🔹امام خمینی(ره) به نمایندگان انجمنهای اسلامی دانشآموزان سراسر کشور فرمودند اسلامیبودن، مشروط به داشتن عقاید، اخلاق و اعمال اسلامی است.
اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) به سه قسم فلسفه سیاسی، اخلاق سیاسی و فقه سیاسی تقسیم میشود. در نگاه منظومهای حضرت امام، بین سه قسم مذکور پیوستگی وجود دارد.
🔹 اندیشه سیاسی کامل از نگاه امام آن است که بتواند به نحو منطقی و مستدل هم به پرسشهای اساسی انسان درباره علت نیاز به حکومت، اهداف حکومت، ولایت فقها و پیوند دین و سیاست پاسخ دهد و هم ویژگیها و شاخصهای لازم را برای انسان کامل و حاکم اسلامی در دو بُعد فضایل و رذایل تعیین و معرفی کند و هم باید به پرسشهای نوپدید مکلفان و شهروندان جامعه اسلامی در حوزه زندگی سیاسی مثل نوع و شکل حکومت پاسخ گوید. در غیر این صورت نقص اندیشه سیاسی در هر یک از سه قسم مذکور موجبات نقص سیاسی اسلام را درپی دارد و نظام سیاسی متعالی مورد نظر اسلام تحقق نخواهد یافت.
🔹 اندیشه سیاسی کامل از دیدگاه اسلام مدنظر حضرت امام، همهجانبه و نظامواره است؛ یعنی تحقق سیستم سیاسی سالم و کامل، منوط به رعایت شاخصهای هر سه قسم میباشد.
ادامه مطلب در سایت مباحثات
👇👇👇
yon.ir/xT5PB
@mobahesat
دکتر عبدالوهاب فراتی در گفتوگو با مباحثات:
بار سنگینی روی دوش فقیه حاکم است و حوزههای علمیه باید کمک کنند/ میان مرجعیت علمی و عملی ولیفقیه تزاحمی وجود ندارد
🔹بنده دنبال ترسیم الگویی از مرجعیت دینی با نهاد ولایت فقیه بودم. این موضوع را میتوان از دو زاویه بحث کرد. یکی، نسبت مجتهدین و مراجع با شخص ولی فقیه قابل بررسی است. مثلا الان نسبت ولی فقیه حاکم با تک تک مراجع در حوزههای علمیه چگونه میشود؟ به نظر بنده سطح دوممهمتر است و آن نسبت تعامل ولایت فقیه با نهاد مرجعیت دینی است. نهادهایی که ولی فقیه متولی عزل و نصب آنها یا متولی اداره آنها است، مثلا صدا و سیما یا نیروهای مسلح اگر با یک مرجعی دچار اصطکاک یا تزاحم شدند، ما باید چه کار کنیم؟
🔹ما نمیتوانیم مثل فتوای معیار به یک الگوی معیار برسیم. یعنی الگویی تعریف کنیم که هم مورد تایید ولی فقیه حاکم و هم مجتهدین درون حوزه باشد. علت این است که مبانی طرفین در باب اختیارات و بحث نیابت عامه در عصر غیبت متفاوت بوده و قانع کردن یکی به مبنای دیگری خیلی مشکل است. یکی از اشتباهاتی که الان در ترسیم این الگو مطرح میشود این است که عدهای علاقه دارند که بقیه را قانع کنند که براساس مبانی فقیه حاکم کوتاه بیایند.
🔹به نظر میرسد که «نسبت مراجع با فقیه حاکم» حل نشده و اصلا اتم آن باز نشده است. شاید این بحثها مقدمهای شود که هسته این بحث باز شود. ما فکر نکنیم که فقیه حاکم در درون حوزهها مشکلی ندارد. به هر حال حوزه در این سالها به شدت سیاسی شد و نظریههای رادیکال نگذاشته تا راهی باز شود که فقهای موجود به فقیه حاکم کمک کنند. یقینا بار سنگینی روی دوش فقیه حاکم است.
🔹از طرف دیگر، فقها با توجه به تاریخ دامنهداری که در حوزه داشتند، اقتداری که در گذشته داشتند، علاقهمند نیستند که در ذیل حکومت دینی رو به محدودیت روند. بنابراین، باید نشست و صورت مساله را خوب تبیین کرد، در گام بعدی به دنبال راهحل بود. آیا راهحل جامعهشناختی، سیاسی، کلامی و فقهی است؟ وقتی هسته این مساله باز شد، باید به الگویی رسید و آن را تبدیل به رویههای قانونی و حقوقی کرد. که در واقع قانون به حمایت از مراجع و مجتهدین و فقیه حاکم بیاید. ما برای این نسبت باید الگویی جستجو کنیم که دو ویژگی داشته باشد، یکی اینکه به جنگ با سنتهای تاریخی حوزه نرود، دوم بتواند خود را به گونهای مستند به ادله درون فقهی کند. حوزه الگویی را میپذیرد که مستند به ادله درونمذهبی باشد، و سنت تاریخ آن را بر هم نزند.
🔹آنچه امروزه مثلا در سیاست مربوط به حاکمیت ملی است، اینها تکثرناپذیر است، مثلا بحثهایی که مربوط به جنگ و صلح است، اموری که مربوط به جهتگیریهای کلان نظام است، تصمیمگیریهای حاکمیتی است، اینها در واقع همه ذیل امر سیاسی مستقر میشود، یعنی اگر شما آن را بشکنید، وحدت ملی فرو میریزد. در واقع بحثهای حاکمیتی است. اما مثلا در جاهایی که بحثهای حاکمیتی نیست، مثل نظام بانکداری که مثلا چه اشکالی دارد که ما بگوییم براساس آرای آقای جوادی آملی ما یک بانکداری در ایران تاسیس کنیم که براساس آرای فقهی اینها بانکداری کنند. چه اصراری است که ما بگوییم که نظام بانکداری ما باید براساس آرای فقهای شورای نگهبان یا براساس آرای فقیه حاکم اداره شود. پس جاهایی که تکثر را میپذیرد، مانند ولایت بر قضا، ولایت بر امور حسبه، ولایت بر امور اقتصادی، میشود آنجاها ولایت فقها را به رسمیت شناخت، و حدود مداخلات فقیه حاکم را هم مشخص کرد.
🔹در مواردی که بین رهبری و مراجع تقلید اختلافی افتاد، باید بررسی کرد که ماهیت این اختلاف چیست؟چه باید کرد؟ همچنانکه قبلا گفته شد ما دو گونه اختلاف داریم: الف. اختلاف فقهی و ب. اختلاف سیاسی و رفتاری. هر دوی این اختلاف هم مهم هستند. چرا که نمیتوانید به مراجع بگویید که شما درباره حضور ایران در سوریه و لبنان نظر ندهید. درست است مراجع قدرت اعلان جنگ و صلح ندارند، اما این به معنای آن نیست که آنان حق اعلان نظر در این باره ندارند. در اینجا باید بررسی کرد که آیا ما در اینگونه موارد نیازمند «همگرایی سیاسی» میان رهبری و مرجعیت دینی هستیم یا نه؟ مشکل ما آن است که ما درباره «همگرایی سیاسی» کاری نکردهایم.
🔸مشاهده متن کامل:
yon.ir/Jc9Hg
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸ارتحال فقیه مبارز
نگاهی کوتاه به زندگی و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مرحوم آیتاللهالعظمی محقق کابلی
🔻🔻🔻
@mobahesat
پادکست_تورق9_جستاری_در_مواجهات_معنایی.mp3
24.24M
مباحثات/#تورق
🔹پادکست معرفی کتاب
قسمت نهم:«جستاری در مواجهات معنایی روحانیت و سینمای اجتماعی ایران»
🔸تالیف:مهدی منتظرقائم - محمدجعفر اسفندیاری
(نویسندگان کتب در موضوع حوزه و روحانیت _ترجیحا تازه منتشره_ میتوانند یک نسخه از کتاب خود را برای معرفی به ما ارسال کنند)
🔸پادکستهای تورق را میتوانید در ناملیک هم پیگیری کنید
http://yon.ir/y70s4
🔻🔻🔻
@mobahesat
▪️هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع تسلیت باد
🔹مشاهده و دانلود کتاب «تاریخ حرم ائمه بقیع و سایر اماکن مدیه منوره»
🔸این کتاب به زبان عربی و ترکی استانبولی نیز ترجمه شدهاست
http://yon.ir/ZmVAX
http://yon.ir/jNtJh
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️سکولاریسم حوزوی؛ چالشها و ابهامات پیشرو
🖌وحید فراهانی
🔹امروزه به جای توصیه به عدم ورود سکولاریسم و مقابله پیشگیرانه، باید به توصیف سکولاریسم حوزوی پرداخته و اگر سالها پیش سکولاریسم حوزوی پدیده بود، امروزه در مسئله و در صورت عدم حساسیت به زودی تبدیل به معضل خواهد شد
این نوشتار میکوشد تا با بازگویی برخی از رخدادهای ماههای گذشته و از سویی تبیین بیشتر بحث از طریق تحلیل خاستگاههای سکولاریسم در حوزه، برخی از ابهامات موضوع را کاسته و آخرین برآورد نسبت به این موضوع را به مخاطب ارائه دهد
🔹به نظر میرسد یکی از چالشهای مهم در خصوص سکولاریسم حوزوی، چالش بر سر معناشناسی و از سویی کلیدواژهای است که در اذهان بسیاری از حوزویان تابو است. امروزه سکولارترین جریانات فکری حوزه نیز حاضر به پذیرفتن این کلیدواژه نیستند و خود را قویاً ضدسکولاریسم معرفی میکنند. بر این اساس فهم گوهره سخنان رهبری در این خصوص و از سویی بررسی تبارهای مختلف سکولاریسم حوزوی میتواند به تبیین و تنقیح بیشتر موضوع کمک کند.
🔹جانمایهی سخنان هشداردهندگانی که نگران سکولاریسم در حوزه هستند را میتوان «عدم کارآمدی یا عدم کفایت حمایت علمی و سیاسی حوزه علمیه از مسائل نظام جمهوری اسلامی» دانست که در صورت استمرار این ناکارآمدی، دین از صحنه مدیریت زندگی اجتماعی کنار گذاشته و منزوی خواهد شد و بدین معنا میتوان از تعبیر سکولار در این مسئله استفاده نمود.
🔹سکولاریسم حوزوی، سطوح و لایههای مختلفی همچون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد، اما عمیقترین و ماندگارترین لایه این نوع از سکولاریسم، لایه فکری آن است و اشتباه محاسباتی بزرگی است اگر تصور شود حضور روحانیت در مناصب حکومتی نظام لزوماً نشانه پایان سکولاریسم حوزوی است و به نظر میرسد اینگونه از سکولاریسم، در دو سطح قابل بررسی و تبیین است:
🔸– سکولاریسم حوزوی برخاسته از سنت: این نوع سکولاریسم با عدم بسط فقه به حوزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روز، درصدد است بساط فقه را حفظ کند که در نهایت بین آنچه در دروس خارج و سطوح عالی میگذرد و آنچه چالشهای نظام در حوزههای فوق است، ارتباطی برقرار نخواهد شد. این سطح از سکولاریزم گرچه ممکن است مخالفتی تمامعیار با نظام اسلامی و مسائل سیاسی نداشته باشد، لکن در عمل منجر به نفی ورود فقه به عرصههای استراتژیک سیاسی و حاکمیتی خواهد شد
🔸– سکولاریسم حوزوی برخاسته از مدرنیته: از جمله ویژگیهای این جریان، ترویج سؤالاتی است که اساساً سؤال جامعه ایرانی-اسلامی نیست و بیشتر وارداتی است. بر این اساس همانطور که روشنفکری ایرانی در مواجهه با مسائل و نیازهای فکری کشور، به سمت سؤالاتی حرکت کرده که در کشور مسئله نیست و در غرب به دلیل دوگانگیهای بین علم و دین، تعبد و تعقل، عقل و ایمان مطرح بوده، سکولاریسم حوزوی برخاسته از مدرنیته نیز به سمت سؤالات و دغدغههایی حرکت میکند که بیشتر مسئلهنما بوده و در شرایطی که حاکمیت اسلامی در حوزههای مختلف نظیر اقتصاد اسلامی، فقه سیاسی و … دچار مشکلات و خلأ تئوریک است، به سمت موضوعاتی حرکت میکند که یا دغدغه نیست و یا اولویتهای دسته چندم است.
🔹بررسیها نشان میدهد که سکولاریسم حوزوی هماکنون بیش از آنکه یک منازعه فکری و راهبردی در حوزه باشد، تبدیل به یک منازعه سیاسی و رسانهای شده که هر از چندگاهی با یک سخنرانی و یا بیانیه، آتش آن افروخته شده و در نهایت فرو مینشیند.
به نظر میرسد که یکی از مهمترین اقدامات برای فهم بیشتر مسئله و داشتن برآورد واقعی، تبدیل آن به یک پدیده فکری است؛ پدیدهای که بین جریانات فکری متعهد و انقلابی، نیازمند بحث و تبیین است تا با رسیدن به یک جمعبندی واحد، خطرات آن به متولیان ارائه شود. از سوی دیگر، توجه نکردن به خاستگاهها و گونههای مختلف سکولاریسم، یکی از آفات مسئله است.
مشاهده متن کامل: http://mobahesat.ir/19039
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/پروندهی ویژهی شصتمین سالگرد ارتحال آیتاللهالعظمی بروجردی(ره)
🔸زعیم حوزه و تشیع
🔹همراه با دانلود پوستر اهدائی مباحثات
http://mobahesat.ir/19065
🔻🔻🔻
@mobahesat