eitaa logo
مباحثات
1.6هزار دنبال‌کننده
210 عکس
98 ویدیو
2 فایل
@ahmadnajmi ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡ پیشنهادی مبتنی بر مناسبات ساختاری و ظرفیت های فعلی حوزه" ✏ محمد لیاقت بخش اول 🔸 مخاطب: "تصمیم گیران و تصمیم سازان حوزه" _ "طلاب و جریانات تحول خواهِ موجود در حوزه" 🔸 هدف نگارش: "تسهیل سازیِ ورودِ حوزه به عرصه های مختلف تولید علوم انسانی، در گام دوم انقلاب" 🔹 همزمان با شروع گام دوم انقلاب و باالتفات به ضرورت ورود نظام اسلامی به مرحله ی جامعه پردازی، خلأ برخورداری از نرم افزار علمیِ این حرکت پیچیده و تمدنی برای عبور از وضعیت فعلی، بیش از پیش احساس می شود. 🔹 از طرفی با تحلیل و مقایسه ی میان حوزه ی موجود و حوزه ی مطلوب نتیجه ای جز ضرورت تحول عظیم، نخواهیم داشت. 🔹 بدون شک تحول همواره در همه ی سیستم های بزرگ و پیچیده، دشوار و زمان گیر است اما خاصتا در مجموعه های دارای قدمت زیاد که روش ها در آن، رنگ تقدس گرفته، بسی دشوارتر و زمانبرتر می باشد. 🔹 مدیران و تصمیم گیران حوزه دیر یا زود، باور خواهند کرد که حوزه ی موجود، در نسبت سنجی میانِ تولیدات علمی و خروجی های سازمانی فعلی اش با تولیدات و خروجی های سازمانی که با درکِ افق های بلند انقلاب اسلامی، در چشم اندازِ حوزه ی مطلوب بدان ها نیاز دارد، بسیار عقب است. مشاهده متن کامل یادداشت: http://mobahesat.ir/22952 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ نقدی بر مقاله آیت‌الله مصطفی محقق داماد درباره مجازات پدر در برابر کشتن فرزند 🔸 انضباط فقهی و پرهیز از سقوط در وادی عرفی گرایی ✏ مهدی برزگر/استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم 🔹 قتل فجیع و تأسّف‌بار یک دختر نوجوان توسّط پدرش که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت واکنش‌های متعدّدی را برانگیخت. از سویی موجی از نفرت بر ضدّ قاتل رقم خورد و برخی افراد مغرض – که به هر بهانه‌ای برای تضعیف و تخریب آموزه‌های اسلامی متوسّل می‌شوند – به تقبیح غیرت‌ورزی در مسائل ناموسی پرداختند. البته نفرت‌پراکنان نگفتند – و نخواستند بگویند – که قتل آن دختر نه فقط معلول ضرباتی است که پدرش بر او وارد کرد، بلکه مسؤولانی که با سوء استفاده از واژه «آزادی»، لیبرالیسم فرهنگی را دامن می‌زنند و حیا و عفت عمومی جامعه را لکّه‌دار کرده‌اند نیز شریک جرم آن پدراند و در خون آن دختر شریک. 🔹 از سوی دیگر تحت تاثیر جوّ احساسی ایجاد شده در فضای مجازی، برخی به تشکیک و تقبیح قانون مجازات اسلامی و فقه شیعه پرداختند که چرا پدری که دخترش را با چنان وضع فجیعی به قتل عمد رسانده‌است نباید قصاص شود؟ در همین فضای احساسی برخی از محقّقان حوزوی با نگارش مقاله‌ای در صدد تشکیک در این حکم فقهی برآمدند که در این یادداشت مختصر در صدد پاسخ به مقاله مذکور هستیم. 🔹 پیش از ورود به بحث اصلی لازم است به منظور دفع دخل مقدّر گفته شود که نگارنده هرگز در صدد کاستن از قبح عمل پدری که فرزند خویش را کشته است نیست، بلکه کار او را مصداق بارز این آیه شریفه می داند که می‌فرماید: «و هر كس فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است؛ در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند؛ و خداوند بر او غضب می‌‏كند؛ و او را از رحمتش دور می‌‏سازد؛ و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است. 🔹 امّا چکیده مقاله استاد محترم عبارت از این است که در فقه شیعه و نیز سه فرقه از فرقه‌های اهل‌سنت، قائل به تخصیص عمومات قصاص در مورد پدر شده‌اند و دلیل آن نیز نصوص متعدّدی است که از طریق فریقین درباره آن وارد شده‌است. اما فرقه مالکیه قائلند تفاوتی در اجرای قصاص در صورت قتل عمد میان پدر و دیگران وجود ندارد مگر این که اثبات عنصر عمدی بودن قتل و سبق تصمیم نیاز به احراز قوی تری دارد و در رسیدگی قضایی، در مورد قتل فرزند توسط پدرش، اماره و یا ظهور قضایی با سایر قتل‌ها متفاوت است، اما در صورتی که پس از رسیدگی کامل، این عنصر احراز گشت، – همچنان که در قضیه اخیر چنین است – قصاص اجرا می‌گردد. محقق محترم در مقاله خویش مدعی شده‌است که روایاتی نیز که در منابع روایی ما به عنوان مخصّص عمومات قصاص وارد شده‌است، در حقیقت بیانگر همین مطلب است و نمی‌خواهد قصاص پدر در قتل عمد فرزندش را نفی کند. 🔹 در پاسخ ادعای مذکور باید گفت بازاندیشی و نوآوری فقهی کاری ضروری بلکه لازمۀ باز بودن باب اجتهاد است و بدون آن امکان تطبیق معارف و احکام مقدّس شریعت بر زمان و مکان‌های گوناگون نخواهد بود. ولی نکته این جاست که باید مرز تحوّل‌خواهی مثبت و نوآوری درست از تحوّل منفی و ناصواب را مشخّص نمود تا مبادا با نام تحوّل و نوآوری در ورطۀ عرفی گرایی و خروج از انضباط فقهی بیفتیم. 🔹 حقیقت این است که فقه شیعه یک سلسله خطوط اصیل و محکمات بی‌بدیل دارد که هرگز امکان عدول از آنها نیست و هر مکتب فقهی یا منهج علمی در همه اعصار و امصار ظهور یافته با تحفّظ بر آنها بوده‌است و هر تحول مطلوبی در حال یا آینده نیز باید در محدودۀ آنها رخ دهد. به دیگر سخن انحراف از آنها به معنای خروج از فقه منضبط و اجتهاد اصیل است. این خطوط قرمز عبارتند از حرکت بر مدار قطع و یقین، انحصار ادلّۀ شرعی در ادلّۀ اربعه معروف (قرآن، سنت، عقل و اجماع)، تفسیر متون بر مبنای متفاهم عرفی و توجّه به اقوال فقهای سابق. این ها عناصری است که قدر متیقّن و مشترک میان تمام سبک‌ها و روش‌های اجتهادی در طول تاریخ فقه شیعه بوده و همه‌ی فقهای اسلام بر آن‌ها توافق داشته‌اند. البته تبیین تفصیلی و مستدلّ هر یک از این چهار عنصر نیازمند بحث مفصّل است و مجال خویش می طلبد. 🔹 به باور نگارنده آنچه در نوشتۀ محقق محترم آمده است، خروج از شیوه تفسیری رایج و عقلایی بر مبنای متفاهم عرفی است. روشی که به جای کشف مراد متکلّم، به دنبال تحمیل خواستۀ خویش بر متن است. برای روشن شدن مطلب لازم است بدانیم تنها در منابع روایی شیعه سیزده حدیث وارد شده‌است که مفادشان عبارت است از این که پدر به خاطر قتل فرزندش قصاص نمی‌شود.این تعداد حدیث -که اعمّ از صحیح و ضعیف است- برای اثبات تواتر معنوی کفایت می‌کند و اجماع فقهای شیعه نیز مؤیّد محکمی بر مسلّم بودن فتوای مذکور میان همه فقها و مخصِّص دانستن این روایات برای عمومات ادلّۀ قصاص است. چند نمونه از این احادیث را از نظر می‌گذرانیم: مشاهده متن کامل یادداشت: http://mobahesat.ir/22955 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡پاسخ وارده: یکی از مباحثی که درباره این خبر مطرح است، حکم یکی از قضات در زمان ریاست مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی بر قوه قضائیه برای چنین حادثه ای است که قاضی وقت با استناد به أدله حقوقی إخافه و ترساندن مردم، برای آن پدر قاتل، حکم اعدام صادر نموده و به تأیید مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی نیز رسیده است. در این راستا با آیت الله دری نجف آبادی، نماینده ولی فقیه در استان مرکزی که عناوینی همچون وزیر اطلاعات، دادستان کل کشور، رئیس دیوان عدالت اداری را در کارنامه خود دارد، تماس گرفته تا جویا شویم که آیا برای حادثه قتل رومینا اشرفی نیز می توان چنین حکمی صادر شود یا خیر؟ که وی در پاسخ به خبرنگار رسانه رسمی حوزه های علمیه گفت: در ابتدا باید بیان کنیم که این حرکت، کاری احمقانه، غلط، جنون آمیز و اشتباهی بوده که به هیچ عنوان قابل توجیه نیست؛ اما اینکه چه حکمی باید برای این پدر صادر شود، به تشخیص قاضی پرونده است. وی در پاسخ به این سؤال که آیا برای پدر رومینا هم می توان همانند حکم اعدامی که در زمان ریاست مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی بر قوه قضائیه صادر شد، حکم اعدام صادر کرد یا خیر؟ اظهار داشت: در اینکه برای پدر رومینای ۱۳ ساله می توان حکم مجازات اعدام را صادر کرد یا خیر؟ به تشخیص قاضی پرونده است؛ اگر واقعا این حرکت مصداق إخافه باشد، می توان چنین حکمی داد؛ اما رسیدن به این تشخیص که این حرکت، مصداق اخافه و ارعاب است، مهم بوده و قضات بدوی، تجدیدنظر، کیفری و همچنین قضات دیوان عالی کشور باید به این تشخیص برسند که این حرکت، مصداق اخافة الناس است. نماینده ولی فقیه در استان مرکزی ابراز داشت: اگر مصداق إخافه تأیید شود، می توان چنین حکمی داد و عنوان ثانوی بر این مسئله بار می شود؛ چون عنوان اولیه این قتل، مسئله دیگری است؛ اما اگر مصداق اخافه الناس یا ارعاب برای این پرونده مشخص شود، می تواند عنوان ثانویه گرفته و حکم اعدام صادر شود؛ البته این تشخیص باید برای قضات و … تحقق پیدا کرده و به اثبات برسد. https://hawzahnews.com/news/903699 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ جناب حجت‌الاسلام والمسلمین علی مولایی 🔹 انتصاب شایسته جناب‌عالی را به عنوان مدیرکل روابط عمومی مجمع جهانی تقریب مذاهب تبریک عرض می‌نمائیم. امیدواریم در این مسئولیت همچون گذشته منشآ خدمات و اقدامات موثر باشید تحریریه مباحثات 🔻🔻🔻 @mobahest
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مباحثات/کلیپ کوتاه🔻 به مناسبت شهادت امام جعفر صادق و حادثه‌ی حمله‌‌ی وحشیانه حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم 🔹همچنین در این رابطه: گزارشی از حادثه حمله به مدرسه فیضیه http://mobahesat.ir/909/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت استاد مهدوی‌راد از دیدار با مرحوم دکتر شریعتی و دیدگاه او درباره روحانیت 🔹مشاهده نسخه کامل گفت‌وگو: https://www.aparat.com/v/wasEN 🔻🔻🔻 @mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرائی مخالفت آیت‌الله‌العظمی میلانی با دکتر شریعتی به روایت آیت‌الله سیدعلی میلانی 🔹مشاهده نسخه کامل گفت‌وگو: http://video.mobahesat.ir/?p=138 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ نکته‌ی مغفول ماجرای سیدحسن آقامیری ✏ یادداشت وارده 🔹 مناظره و به عبارتی گفت‌وگوی طلبگی استاد محترم دکتر رفیعی و جناب سیدحسن آقامیری انعکاس زیادی در فضای مجازی داشت. در بخش زیادی از این واکنش‌ها نویسندگان فارغ از آنکه منتقد یا حامی یکی از طرفین باشند، اصل برگزاری آن را برای جامعه بسیار سودمند دانسته‌اند. در این یادداشت به نکته‌ای که کمتر مورد توجه رسانه‌ها و طلاب در روزهای گذشته قرارگرفته‌است می‌پردازیم. 🔹 آقای سیدحسن آقامیری در بازه‌ی سه ساله و با بهره‌گیری از رسانه‌های نوین و شبکه‌های اجتماعی مورد توجه جدی جامعه قرار گرفت. گذشته از اینکه وی توانمندی قابل تحسینی در بهره‌گیری از این رسانه‌ها داشته‌است باید دید چه بستری در جامعه به وجود آمده‌است که قرائت همیشگی از دین‌داری را کنار گذاشته و به دنبال سبک جدیدی از پایبندی به دین است. 🔹 آنگونه که از سخنان سیدحسن آقامیری برمی‌آید و بیشتر مورد انتقاد واقع شده‌است بحث «تبلور رحمت و غضب» الهی است. اینکه بخشایش خدای رحمان شامل چه کسانی است و این بخشندگی در رعایت حدود شرعی بندگان چقدر موثر است. 🔹 اگر به سبک دین‌داری در کف جامعه توجه کنیم در دو دهه‌ی اخیر عملا «سبک زندگی دینی» دچار تحولی جدی شده‌است. بخش قابل توجهی از جامعه تمایل دارند دین را در کنار سبک جدید زندگی و تعاملات خود داشته باشند و این دین هیچ‌گاه مزاحم آنان نباشد. این بخش از جامعه که منحصر در جوانان نبوده و بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را هم تشکیل می‌دهد خود را دین‌دار اما با سبک نوین می‌دانند. برای نمونه بحث رعایت حجاب و حدود شرعی بین محرم و نامحرم را کاملا نسبی می‌دانند. تقید به واجبات شرعی را هم به میزان علاقه‌ی خود لازم و واجب می‌دانند. 🔹 سیدحسن آقامیری دقیقا در چنین بستری مخاطب خود را انتخاب کرد و سخنان خود را مطابق با نیاز این مخاطب بیان کرد. اگرچه نمی‌توان در خصوص نیت آقامیری یا اهداف او قضاوت نمود اما به جرات می‌توان گفت خود او نیز بخاطر همین سلیقه مخاطب مورد توجه قرار گرفت. روحانی خوب آن است که سلیقه و مذاق مردم را محترم شمارد و مطابق با آن معارف دینی را بیان کند! 🔹 حال این سوال جدی مطرح است که با برگزاری مناظره یا دیگر برنامه‌ها حتی اگر اشتباه آقامیری عیان شود و خود او به عملکرد نادرست هم اعتراف کند، آیا تغییری در مذاق این بخش از جامعه روی خواهد داد؟ نتیجه‌ی این مناظره – در عین ضروری بودن آن- تنها تقویت کسانی است که منتقد او بودند و حلقه و صدای این منتقدین در جزیره‌ی آنان قابل شنیدن و توجه است. مخاطبان آقامیری هیچ‌گاه به نتایج این مناظره‌ها توجه نمی‌کنند. 🔹 با این وجود باید از دغدغه‌مندان بویژه حوزویان پرسید که تکلیف این بخش از جامعه چیست؟ با تغییر در سبک دین‌داری جامعه باید چه کرد؟ برفرض آنکه آقامیری با قبول شکست کامل، کلیه فعالیت‌های خود را متوقف سازد؛ چه تضمینی وجود دارد که ده‌ها نفردیگر در این فضا رشد نکنند؟ آیا نباید به جای محکوم کردن معلول‌ها به دنبال شناخت و فهم علت‌ها برویم؟ @mobahesat
🌀 «معنویت منهای دین » برشی از کتاب «راهبرد تربیت اخلاقی در قرآن»، به بهانه ی مناظره با حسن آقامیری 🔺یکی از آسیب‌های شایع در زمانه ما، سلیقه‌ورزی در نحوه عمل ایمانی است. در دوران پسامدرن، که انسان جدید پس از یک دوره رهایی و روی‌گردانی از خدا و معنا و دست و پنجه نرم کردن با پوچی و بی‌معنایی دوباره به ایمان و معنویت بازگشته و علاقه‌مند است فطرت معناگرای خود را بار دیگر به رسمیت شناسد و عطش سرشتی خود به خدا و ایمان و معنا را بار دیگر سیراب کند، این آسیب به گستره وسیعی پدید آمده است. 🔺معنویت جدیدی که انسان بدان رجوع کرده دین نیست؛ بلکه فارغ از عملِ تعریف‌شده دینی، نوعی قرائت شخصی پدید آورده است. انسان پست‌مدرن از سویی آزادی را به عنوان تنها ارزش اخلاقی تقدیس می‌کند و از هرآنچه هوس‌های او را محدود و مقید سازد می‌گریزد. از سوی دیگر بر اساس ندای فطری خود به ایمان و معنویت روی آورده است. با این ترکیب در میدان معناگرایی و ایمان‌ورزی نیز آزادی را راه داده و علاقه‌مند است آن گونه که خود می‌خواهد و می‌پسندد و لذت می‌برد معنویت‌ورزی کند. 🔺سال‌ها پیش در یک محیط دانشگاهی جوانی را دیدم که نماز نمی‌خواند ولی می‌گفت با خدا رابطه قلبی عمیق و مؤثری دارد. پرسیدم این رابطه دلی و تأثیرگذار چگونه است؟ گفت نیمه‌های شب خلوتی را برای ارتباط با خدا برمی‌گزینم، شمعی برمی‌افروزم و یک آهنگ دل‌نواز ملایم پخش می‌کنم. در آن لحظه‌های ناب، لذت معنوی بی‌نظیری را تجربه می‌کنم که در هیچ نماز و دعا و زیارتی مشابه آن برایم حاصل نمی‌گردد. به این نتیجه رسیده‌ام که از این طریق ایمان خود را جلوه دهم و معنویت خود را تأمین کنم. می‌خواهم خودم باشم و به ندای درونم توجه کنم. 🔺این نمونه‌ای از جریان معنویت منهای دین است که متناسب با روحیةه انسان امروز، از مناسکِ تعریف شده دینی کاملا آزاد و سکولار گشته است. این ایده جذاب، سیال، فردی و رهایی‌بخش در ساحت ایمان و معنویت نوعی فرار از ساختارهای بیرونی دینی و ایجاد انضباط دلخواه درونی است. 🔺لازمه این گونه ایمان و معنویتِ خودمحور تکثر گزینه‌های مشروع معنویت‌ورزی است. در این شرایط مدعیان معنویت و آرامش، در یک فضای اطلاع‌رسانی آزاد و با ابزارهای متنوع، تعالیم متعددی را عرضه کرده و بازاری از معنویت‌ورزی‌های گونه‌گون و رنگین‌کمانی را متناسب با سلایق و علایق مختلف پدید آورده‌اند تا به گمان خود هر کس بتواند متناسب با شخصیت و نیازش معنویت مورد علاقه‌اش را پیدا کند. آنچه تنور معنویت جدید را گرم می‌کند و بازار آن را پررونق می‌سازد اولاً پذیرش این نکته است که هرکس باید اعمال معنوی مختص به خود داشته باشد ثانیاً هرکس باید به طور خودآموز وارد بازار معنویت شده و بر اساس سلیقه و ذائقه خود، آنچه برای دردش مناسب تشخیص می‌دهد خریداری کند و به کار گیرد. 🔺 عمل کردن در قالب‌های من‌درآوردی و بر اساس تشخیص و خواسته خود، بندگی خدا نیست. نوعی خودپرستی است. زیرا بندگی خدا، اطاعت امر خدا و در بند فرمان او قرار داشتن است؛ (فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ) و چنین عملی بیشتر نشانی از بندگی خواسته‌ها و در بند هوس‌ها قرار داشتن است. این گونه عمل‌ها اشباع کاذب معناگرایی انسان و نوعی تخدیر معنوی است. فرد را ارضا می‌کند، وجدان معنوی او را تسکین می‌بخشد، لذت و شیرینی و صفای روحانی را به او می‌چشاند و برای او ابتهاج معنوی فراهم می‌آورد؛ اما روح ایمان و بندگی خدا در آن وجود ندارد. ⏺ راهبرد تربیت اخلاقی در قرآن، محمد عالم زاده نوری، ص 200، با اندکی تلخیص 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡️به بهانه تقدیر از زحمات سه‌تن از اعضای شورای عالی حوزه 🔹در جلسه عصر امروز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از زحمات سه‌تن از اعضای سابق شورای عالی حضرات آیات رضا استادی ، مرتضی مقتدایی و سیدمحمد غروی تقدیر خواهد شد. پیش از این به مناسبت انتخاب اعضای هشتمین دوره شورای عالی حوزه، رسانه‌های مختلف حوزوی از جمله «مباحثات» بر لزوم تحول اساسی در ساختار شورای عالی بویژه اعضای محترم آن تاکید کرده بودند، اما انصاف آن است که در جای خود زحمات سه تن از اعضای شورای عالی که در دور جدید حضور ندارند مورد توجه و تقدیر قرار گیرد. 🔹آیت‌الله رضا استادی که از نخستین روز تشکیل شورای عالی در اوایل دهه هفتاد در این شورا حضور داشت تا به امروز در جایگاه‌های مختلف عضو و دبیر و مدیر حوزه علمیه نقش‌آفرینی‌های مختلفی داشته است. دلسوزی، توجه جدی به تربیت علمی و اخلاقی طلاب، پافشاری بر روش علمای سلف از جمله ویژگی‌های ایشان است. وی در بیست و هفت سال عضویت در این شورا همیشه در دسترس طلاب بود و به جرات می‌توان گفت که اشراف خوبی به سطوح مختلف حوزه داشت. اگرچه ممکن است برخی دیدگاه‌ها و روش‌های ایشان از جمله سلایق ساختاری و تشکیلاتی مورد پسند طلاب جوان نباشد اما نباید خلوص ایشان در خدمت به حوزه و پرورش طلاب را نادیده گرفت. 🔹آیت‌الله مرتضی مقتدایی نیز از جمله اعضای شورای عالی است که در شش دوره حضور داشت و در جایگاه دبیر شورای‌عالی و یک‌دوره مدیریت حوزه‌های علمیه منشأ خدمات بود. از جمله یک دوره مدیریت ایشان در حوزه با تغییر ساختار حوزه‌های علمیه و محول کردن مدیریت به استان‌ها نام برد که علیرغم برخی نواقص تحول مهمی به شمار می‌رود. 🔹اما حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد غروی را می‌توان یکی از اعضای منحصر‌به فرد شورای عالی نام برد. وی در چند دوره حضور با درخواست شورا و تلاش خود به صدها حوزه علمیه در اقصی نقاط کشور سرکشی کرد. در این سرکشی‌ها پای درددل مدیران، اساتید و طلاب حوزه‌های علمیه از نقاط مرزی گرفته تا کوچکترین حوزه علمیه نشست. نتیجه این سرکشی‌ها علاوه و قوت قلب اساتید و طلاب حوزه‌های شهرستان‌ها، آشنایی بدون واسطه با مسائل و مشکلات آنان و طرح و پیگیری در شورای عالی است. حضور منظم وی در جلسات شورای عالی، شوراهای اقماری همانند شورای گسترش حوزه های علمیه شورای اعطای مجوز ها و امتیازهای علمی و سایر جلسات کمیته های تخصصی مرتبط با شورای عالی همیشه مورد توجه مطلعین بوده است. 🔹در این بین نکته عجیب عدم اطلاع‌رسانی شورای عالی از حضور اعضای خود آقایان غروی و مروی و دبیر سابق شورا جناب آقای نواب در شهرستان‌هاست. هنوز جای سوال و تعجب جدی است که چرا نه تنها اراده‌ای برای اطلاع‌رسانی این خدمات و زحمات وجود نداشته بلکه تلاش خاصی برای مخفی نگه داشتن برنامه‌های شورای عالی وجود داشته‌است! 🔹به هر حال دور جدید شورای عالی حوزه علمیه قم کار خود را آغاز کرده است و انتخاب اعضای جدید قطعا منشأ تحولات و اتفاقات مثبتی خواهد بود، اما انصاف آن است که زحمات و تلاش‌های اعضای سابق نیز مورد توجه و تقدیر قرار گیرد. انصافی که در شأن روحانیت و حوزه‌های علمیه است و آن را از معرکه‌گیران سیاسی و جناحی متفاوت کرده‌است. 🔻🔻🔻 @mobahesat
💥اختصاصی مباحثات / 🔹در جلسه امشب شورای عالی حوزه علمیه قم، آیت‌الله حسینی بوشهری به اتفاق آراء به عنوان دبیر شورای عالی و حجت‌الاسلام والمسلمین جواد مروی دبیر دوم این شورا انتخاب شدند. 🔹با انتخاب مجدد آیت‌الله حسینی بوشهری به عنوان دبیر شورای عالی حوزه این انتظار می‌رود که مطالبه جدی حوزویان از جمله تحولات جدی در این شورا صورت گیرد. تغییر مسئول دبیرخانه شورا از جمله تحولات اساسی می‌تواند باشد. 🔹باید دید ایشان به این مطالبه حوزویان چه میزان توجه خواهند کرد و یا آنکه دبیرخانه شورای عالی همچنان روند کُند و یک‌نواختی خود را ادامه خواهد داد؟ 🔻🔻🔻 @mobahesat
💥اختصاصی مباحثات/ در جلسه امشب شورای عالی حوزه علمیه قم، آیت‌الله اعرافی برای یک دوره دیگر به عنوان مدیر حوزه‌های علمیه انتخاب شد. 🔻🔻🔻 @mobahesat
🔻باپیشنهاد آیت‌الله اعرافی آغاز شد؛ ❗️پویش اگر من جای مدیر حوزه‌های علمیه بودم... ◻️با اعتماد مجدد شورای عالی حوزه به آیت‌الله اعرافی برای مدیریت حوزه‌های علمیه، پویش «اگر من جای مدیر حوزه‌های علمیه بودم...» آغاز ‌شد و همه شما مخاطبان و همراهان عزیز می‌توانید دیدگاه‌های خود درباره بخش‌های مختلف حوزه را با آقای اعرافی در میان بگذارید. 💬 تمام دیدگاه‌ها بدون کلمه‌ای حذف یا سانسور، تقدیم آیت الله اعرافی خواهد شد. ✍️ برای درج ایده‌ها، طرح‌ها و مطالبات خود درباره بخش‌های مختلف حوزه، لطفاً دیدگاه‌های خود را ذیل همین خبر یا آیدی پیام‌گیر ارسال بفرمایید.👇 hawzahnews.com/news/907417 @InfoHawzah : 📬پیام‌گیر
⚡الگوی همگرایی از سیدجواد شهرستانی تا سیدعلی سیستانی 🔹 طی روزهای گذشته و پس از انتشار خبر ابتلای حجت‌الاسلام والمسلمین شهرستانی به بیماری کرونا یادداشت‌هایی از سوی اساتید و فعالان رسانه‌ای در خصوص ایشان منتشر گردید. در همین ایام بود که کاریکاتوری موهن نسبت به آیت‌الله‌العظمی سیستانی نیز در یکی از نشریات عربی منتشر شد. بررسی این دو رویداد از جهاتی قابل تامل است. 🔹 یادداشت‌های منتشره درباره جناب آقای شهرستانی عمدتا بر خدمات گسترده ایشان در حوزه‌های مختلف تاکید داشت و از سویی بر مشی صلح کل بودن ایشان حاکم بود. دو شاخصه‌ای که از مهمترین شاخصه‌های جریان حوزه نجف و مشخصا آیت‌الله‌العظمی سیستانی است. 🔹 حجت الاسلام والمسلمین شهرستانی طی سال‌های گذشته و با تسلط بر مشی و روش آیت‌الله در عراق، همان الگو را در ایران پیاده‌سازی کرده است. الگویی که گرچه ممکن است در مقاطعی چالش‌هایی با گفتمان انقلابی (نمونه اخیراعتراضات به‌حق به عملکرد سایت شفقنا) و البته ایرادات بنی‌اسرائیلی برخی افراد حاشیه‌ساز مدعی انقلابی در حوزه داشته باشد و صدای اعتراض ایشان را بلند کند، اما این الگو توانسته بسان مرجع خود، «صلح کل» بوده و برای همه جریان‌های حوزوی جذاب باشد. به نظر می‌رسد مهمترین کارکرد جناب آقای شهرستانی که البته برای حاکمیت هم مطلوب است کلید واژه «همگرایی» است. 🔹 همگرایی در سه سطح: اول) حوزویان با حوزویان از طریق گعده‌ها و ارتباطات اجتماعی و فرهنگی و سایر ساختارهای حوزه سنتی که در این خصوص جناب شهرستانی توانسته این سطح را به خوبی مدیریت کند و دفترآیت‌الله‌العظمی ‌سیستانی در قم مکانی برای رفت و آمد تمامی جریان‌های حوزوی شده‌است، جریان‌هایی که بعضاً با حاکمیت نیز زاویه دارند. دوم) حوزویان با حاکمیت از طریق ارتباط با مراکز تصمیم‌گیر با حاکمیت؛ در این زمینه نیز کارد کرد شهرستانی مثبت است و ایشان محل رجوع طیف‌های مختلف از متولیان امور می‌باشند و آقای شهرستانی هم به خوبی می‌داند دوام بقای ایشان «همگرایی» با حاکمیت در سطح اعلاست و انصافا در این زمینه نیز حاکمیت توانسته ایشان را خوبی درک و مورد توجه قرار دهد. سوم) حوزویان با مردم؛ با بهره‌گیری از مکانیزم مراکز خیریه و... این سه سطحی است که بخشی از فعالیتهای آقای شهرستانی را برجسته نموده‌است و ملجأ و پناهگاه بسیاری از طلاب و مردم شده است. 🔹 دقیقا در چنین شرایطی توهین یک نشریه عربی به محضر مرجعیت اعلای عراق آیت‌الله‌العظمی سیستانی مورد انتقاد شدید جامعه حوزویان از جمله طیف‌های انقلابی قرار گرفت. فراموش نکنیم در همین طیف‌ها خرده‌گروه‌هایی بوده و هستند که تلاش دارند به روش‌های مختلف منش سیاست‌‌ورزی آیت‌الله سیستانی را مورد پسند غربی‌ها جلوه دهند. شاید اگر «همگرایی» جناب آقای شهرستانی در سه دهه اخیر آنگونه که بیان شد وجود نداشت، این خرده‌جریان‌ها تبدیل به جریان غالب در حوزه علمیه قم شده‌بودند و شاهد واکنش‌های گسترده از جامعه مدرسین تا بدنه طلاب نبودیم! http://mobahesat.ir/22978 🔻🔻🔻 @mobahesat
درنگی در واکنش‌ها به نامه‌ی حجت‌الاسلام والمسلمین خوئینی‌ها ⚡ نامه‌ای کم‌ارزش با حواشی زیاد 🔹 نامه‌ي چند روز گذشته حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد موسوی خوئینی‌ها به رهبر معظم انقلاب واکنش‌های مختلفی را درپی داشت. اصل نامه از جهت محتوا نکات جدیدی نداشت و به گونه‌ای بود که طیف‌های مختلف سیاسی هریک در دفاع یا رد آن می‌توانستند صریح نظرات خود را بیان کنند. این نامه نیز همچون بسیاری دیگر از اقدامات و اظهارنظرها در فضای جناحی وارد دسته‌بندی‌های سیاسی می‌شود و واکنش‌ها از قبل مشخص است. 🔹 اما در این یادداشت کوتاه تلاش داریم در کنار برخی نکات کلیدی نامه به بررسی برخی واکنش‌ها نیز بپردازیم: 🔸 برخی از واکنش‌ها به نامه‌ی فوق این شائبه را ایجاد می‌کرد که منتقدین نامه از نقد یا نگارش نامه به رهبر معظم انقلاب نگران بوده و واهمه دارند. اگرچه این نکته صراحتا عنوان نشده‌است اما ادبیات و برخی از تعابیر این نظریه را القاء می‌کند. این در حالی است که اساسا نقد عملکرد یا حتی انتقاد از ولی‌فقیه و رهبر جامعه آن هم از سوی کارشناسان نه‌تنها امر مذمومی نیست بلکه باعث بلوغ فکری مردم و کمک به رهبر جامعه برای اداره‌ی بهتر آن است. شواهد بسیار زیادی از جلسات و برنامه‌های گوناگون رهبری با طیف‌های مختلف کارشناسان و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی وجود دارد که افراد نسبت به نواقص موجود در جامعه و حتی برخی اقدامات یا انتصابات رهبری نیز انتقاد صریح داشته‌اند. رهبر معظم انقلاب نیز با گشاده‌روئی این انتقاد‌ها را استماع کرده و پاسخ‌های لازم را هم بیان کرده‌اند.براین اساس باید گفت اصل نگارش نامه‌ از سوی جناب حجت‌الاسلام والمسلمین موسوی خوئینی‌ها امر جدیدی نبوده و در فرایند برنامه‌های رهبری نیز امری طبیعی است. بنابراین نباید اصل نگارش چنین نامه‌هایی به‌گونه‌ای مورد انتقاد قرار گیرد که برداشت «ترس و واهمه» از نقد ولی‌فقیه در بین منتقدین این نامه وجود داشته‌باشد. البته ناگفته پیداست که دربین کارشناسان و اهل فن نقد و انتقاد منصفانه و خیرخواهانه از جهت فرم و ادبیات چارچوب خاص خود را دارد و چنانچه رعایت شود حتی در صورت نادرست بودن محتوا نیز فرد منتقد مورد تکریم قرار می‌گیرد.با توجه به واقعیت فوق باید این مهم مورد بررسی قرار گیرد که نامه‌ی فوق با توجه به شرایط موجود ویژگی‌های انتقاد مشفقانه را داشته‌است؟ 🔸 نکته‌ی دیگری که در واکنش‌ها کمتر مورد توجه قرار گرفته‌است سطح بسیارعامیانه و نازل محتوا نسبت به نویسنده‌ی آن است. مطلب بیان شده به صورت خلاصه دنبال آن است که اثبات کند «مشکل فعلی جامعه از جمله معضلات شدید اقتصادی و بی‌عدالتی محصول تصمیم‌گیری‌های شخص اول نظام است». در حالی که افراد عادی جامعه نیز به خوبی می‌دانند آنچه که مربوط به معضلات اقتصادی و معیشت جامعه است عملا محصول تصمیم‌ها و عملکرد دولت‌هاست. در عین حال بی‌اطلاعی نگارنده یا عدم توجه عامدانه‌ی وی از تاکیدات بسیار زیادی رهبری بر دولت‌ها مبنی بر «تلاش بر ایجاد عدالت و رونق اقتصادی، خودکفائی و عدم وابستگی به نفت» و ده‌ها تذکر دیگر جای تعجب دارد. اگر آنچه که رهبر معظم انقلاب در سی‌سال گذشته و خطاب به مسئولان اجرائی کشور بیان کرده‌اند جمع‌آوری شود کتاب قطوری خواهد بود. کتابی که محور اصلی آن پیشرفت و رشد اقتصادی ایران است. برای نمونه ایشان دقیقا دوسال پیش سال خطاب به دولت فرموند:« به نظر من مسئله‌ی بانک‌ها و بخصوص تکیه‌ی روی مسئله‌ی نقدینگی احتیاج دارد به یک کارگروه دانا، حسّاس، پُرکار، خطرپذیر و شجاع؛ دولت یک کارگروهی تشکیل بدهد.یک کارگروه قویّ فعّالِ شب‌وروزکار، معیّن بشوند فقط برای اینکه فکر کنند ببینند با مسئله‌ی بانک‌ها و با مسئله‌ی نقدینگی چه‌جوری بایستی برخورد کنند؛ بخشهای جذّابی را برای جذب نقدینگی در نظر بگیرند که البتّه یک فهرستی به من داده شده.نگذاریم که این نقدینگی سرازیر بشود به طرف ارز و به طرف طلا و به طرف مسکن و به طرف کالاها، که خب طبعاً به هرجا که این نقدینگی رو کند و هجوم بیاورد، پدر آن منطقه درمی‌آید.» آیا دولت فعلی این کارگروه را تشکیل داده‌است؟ 🔹 جا داشت منتقدین نامه این سطح بسیار نازل از تحلیل و نتیجه‌گیری را در قیاس با نویسنده‌ی آن که در ده‌سال نخست انقلاب در متن مدیریت کشور حضور داشته و پس از آن نیز در قالب مدیریت فکری احزاب مهم سیاسی نقش‌آفرینی کرده است بیشتر مورد توجه قرار می‌دادند. 🔹 در یک نتیجه‌گیری کلی می‌توان گفت این نامه با محتوا و نتیجه‌گیری بسیار سطحی آن، عملا اثبات کرد متاسفانه حتی در بین رجال سیاسی نیز این نوع نگرش‌ها رسوخ کرده‌است. نگرش‌هایی که ممکن است تحت تاثیر رقابت‌ها و اختلافات قدیمی هم باشد. http://mobahesat.ir/22982 🔻🔻🔻 @mobahesat
🔻 در راستای منویات امام خامنه ای؛ 🔸 به پویش حوزوی بپیوندید ◀️ مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در راستای عمل به منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی، پویش حوزوی را راه اندازی کرده است. این پویش با هدف فرهنگ سازی استفاده از ماسک و عمل به فرمایشات امام خامنه ای راه اندازی شده است. ایشان در ارتباطی تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی بیان کردند: «من وقتی می‌بینم بعضی‌ها همین چیز ساده، همین ماسک را نمیزنند، من از آن پرستار خجالت میکشم که آن جور دارند فداکاری میکنند. من خواهش میکنم همه در این زمینه فعّالیّت کنند تا بتوانیم در ظرف مدّت کوتاهی این زنجیره سرایت را قطع کنیم و کشور را به ساحل نجات برسانیم». ◀️ روابط عمومی مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم ضمن درخواست از تمام حوزویان برای استفاده حداکثری از ماسک، در نظر دارد تصاویر ارسالی از سوی حوزویانی که از ماسک استفاده کرده اند را ضمن انتشار در سایت و کانال مجمع نمایندگان طلاب، برای رسانه های حوزوی نیز ارسال نماید تا حوزویان برای استفاده همگانی مردم از ماسک در کشور قدمی برداشته باشند. 🔻تصاویر همراه با ماسک خود را به یکی از آیدی های زیر ارسال کنید https://eitaa.com/Mnt_Admin @Sepehr_110 •┈┈••✾••┈┈• 💢 کانال رسمی مجمع نمایندگان طلاب https://eitaa.com/joinchat/4022206477C6f03594923
⚡ حجاب، الزام حکومتی آن، و چند پرسش ✏ محمدعلی علمی (طلبه حوزه علمیه قم) 🔹 آیا پاسخ این پرسش، که: «پوششی که در قرآن و روایات برای زنان مسلمان ذکر شده‌است را می‌توان به عنوان قانون یک جامعه، که اکثر جمعیتش را مسلمانان شکل می‌دهند تصویب کرد یا خیر؟» را باید در جایی غیر از کتاب، سنت، رجوع به عقل و سیره عقلا جست‌وجو کرد؟ 🔹 آیا از قرآن کریم و آیاتی که درباره حجاب نازل شده است، و تنها مومنین و مومنات را مخاطب قرار داده است، می‌توان الزام حکومتی آن برای همه‌ی زنان یک جامعه را برداشت کرد؟(رجوع شود به آیات ۲۸ تا ۳۱ سوره نور و آیه ۵۹ سوره‌ احزاب) 🔹 آیا روایاتی از قبیل روایات «باب جواز النظر إلى شعور نساء الاعراب وأهل السواد» وسائل الشیعه(وسائل الشيعة ط-آل البیت، ج ۲۰، ص ۲۰۶) واجد قرینه‌ای بر عدم الزام و اجبار حجاب بر غیر مسلمانان، و مسلمانان نا آگاه یا لاابالی در صدر اسلام نیستند؟ 🔹 به راستی، فلسفه حجاب چیست؟ آیا رعایت کردن حجاب بدون انتخابِ اختیاری و آگاهانه‌ی آن، واجد ارزش اخلاقی است یا خیر؟ اصلا حجاب یک امر شخصی است، یا علاوه بر جهت شخصی، جهت اجتماعی هم دارد؟ آیا در جهت اجتماعی آن می‌توان به «ذلک أدنی أن یُعرَفنَ فلایُؤذَینَ» قرآن کریم اکتفا کرد و فلسفه حجاب را منحصر در امتیاز زنان مسلمان، با ایمان و عفیف، و مورد آزار و اذیت قرار نگرفتن آنان دانست؟ آیا می‌توان تاثیر حجاب و عفاف و نحوه تعاملات زن و مرد در جامعه را بر افراد، نهاد خانواده و جامعه انکار کرد؟ 🔹 به پرسش آغازین این متن برمی‌گردم، آیا مطلوب است پوششی که در قرآن و روایات برای زنان مسلمان ذکر شده است را به عنوان قانون یک جامعه که اکثر جمعیتش را مسلمانان شکل می‌دهند، تصویب کرد و برای تمرد از آن مجازات تعیین کرد یا خیر؟ این کاری است که در جمهوری اسلامی ایران انجام گرفته است؛ و طبق تبصره ای که در ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی ایران آمده است: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای‌ نقدی محکوم خواهند شد.» آیا این قانون در ایران اجرا هم شده است؟ یعنی بانوانی که علاوه بر عدم پوشش وجه و کفین، قسمتی از موی سر یا بدنشان پوشیده نبوده است، و در معابر و انظار عمومی ظاهر شده‌اند، مجازات شده اند؟ اگر این قانون به صورت کامل اجرا نشده است، مشکل از قانون است یا مجریان آن؟ آیا بهتر نیست قانون به گونه‌ای نوشته شود که توسط اکثریت افراد جامعه نقض نشود؟ تصویب این قانون و اجرای کم و بیش آن، تا به امروز چه نتیجه‌هایی داشته است؟ امکان دارد عدم تفکیک بین الزام شرعی و اجبار قانونی حجاب، به اصل حجاب هم ضربه بزند یا خیر؟ اگر وضع این قانون در راستای امنیت فردی و اجتماعی افراد و برداشتن موانع آزادی در مسیر رشد آنها بوده است، بهتر نیست بین حد شرعی و قانونی آن تمایزی بگذارند و یک بار دیگر حقوق‌دانان، علمای دین، جامعه‌شناسان، روانشناسان و پژوهشگران حوزه فرهنگ گرد هم آیند و با گفت‌وگو و شراکت در عقل و عقلانیت یکدیگر و بهره بردن از تجربه ها، در مورد تعیین حدود و ثغور پوشش قانونی از طرفی، و شیوه درست نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه از طرفی دیگر، طرحی نو در اندازند؟ 🔸 مباحثات آمادگی دارد نظرات مخاطبان را در این زمینه منتشر کند. http://mobahesat.ir/22986 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ تقریرات گعده آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی 🔸 معمولا هر روز پس از نماز مغرب اگر به دفتر آیت‌الله‌العظمی سید موسی شبیری زنجانی بروید که نزدیک‌ترین دفتر در میان دفاتر مراجع بزرگ تقلید به حرم حضرت معصومه(ع) است، این مرجع تقلید 92 ساله را می‌بینید که حتی روز تعطیل آخر هفته به دفتر می‌آید و با حاضرین در دفترش بحث آزاد علمی می‌کند. این دفتر که تا ربع قرن پیش محل سکونت خاندان پدری امام موسی صدر بوده، اغلب روزها شاهد گعده علمی آیت‌الله با شاگردان و طلاب است. البته متاسفانه در پی شیوع کرونا، این جلسات موقتا تعطیل شده است. 🔹 از حاج‌آقا جواد زنجانی و برادرش حاج‌آقا ابوالفضل زنجانی شنیدم که از پدرشان سید محمد نقل می‌کردند که از استادش مامقانی شنیده بود: «در اعلمیت حسنین (صاحب جواهر و کاشف‌الغطاء) بین علما اختلاف بود. ولی اگر کسی انوارالفقاهة را با جواهر قیاس کند بر تقدم شیخ حسن کاشف‌الغطاء اعتراف می‌کند». منتهی ریاست با صاحب جواهر بوده است. مرحوم سید محمد زنجانی زمانی ریاست علمای زنجان را داشت و مورد قبول علمای عراق هم بود(۱۸ اردیبهشت ۹۸). 🔹 قاعده درأ به شبهه در حدود وقتی جاری می‌شود که هیچ اماره یا اصلی وجود نداشته باشد؛ مثلا در شبهات مفهومیه قائل به تمسک به عام نباشیم یا حتی امکان استصحاب هم نباشد(۲۰ اردیبهشت ۹۸). 🔹 مشهور، محمد بن سنان را ثقه نمی‌دانند ولی از نظر ما ثقه است(۲۴ اردیبهشت ۹۸). 🔹 شیخ انصاری هرچند در مسائل علمی چندان به صاحب جواهر اعتنا نداشت، ولی در مسأله تقلید همه را به او ارجاع می‌داد و احترامش را حفظ می‌کرد(۱۱ خرداد ۹۸). 🔹 شیخ عبدالصاحب جواهری تقریرات درس آقاضیاء را نوشته بود و مقدم بر بقیه تقریرات بود و خود آقا ضیاء مایل بود همین چاپ شود، ولی چون شیخ عبدالصاحب نظرات خودش را هم در پاورقی‌ها نوشته بود، آقاضیاء مایل نبود آنها چاپ شود و به همین خاطر به توافق نرسیدند و چاپ نشد (۱۰ شهریور ۹۸). 🔹 آشیخ محمدکاظم شیرازی سهم سادات را می‌گرفت ولی در گرفتن سهم امام محتاط بود و فقط به چند نفر سهم امام می‌داد و خودش هم تصرف نمی‌کرد (۱۰ شهریور ۹۸). 🔹 روایتی که هیچ جمع عرفی با قرآن ندارد، ولو اگر صحیح‌السند باشد باید کنار گذاشته شود. ولی اگر صرفا مخالف ظاهر قرآن بود نوبت به بحث‌هایی مثل بحث سندی می‌رسد (۱۶ شهریور ۹۸). 🔹 اینکه گفته شده: «العلة یعمم و یخصص»، یعنی علت شخص حکم را تخصیص می‌زند یعنی به موضوع آن متوجه می‌شود (۲۶ شهریور ۹۸). 🔹 معروف بین علما این است که «حکمت» در احکام به دو معناست: یکی اینکه اکثر موارد دارای آن نکته باشد. مثلا در غالب افراد نبیذ چون سکر وجود دارد، پس حکم به حرمت همه موارد می‌شود. دوم اینکه غلبه ندارد، ولی خود آن علت ذکر شده به گونه‌ای است که طبق آن، حکم عام صادر می‌شود. مثل اختلاط انساب که حکمت تشریع عده است و در اغلب موارد معلوم نیست اختلاط انساب صدق کند، ولی برای حفظ احتیاط، حکم عمومی می‌دهند (۲۶ شهریور ۹۸). 🔹 نوسان ارزش پول در زمان ائمه(ع) مثل حالا زیاد نبوده و لذا ائمه(ع) می‌گفتند که این تفاوت‌های جزئی در پرداخت دیون لحاظ نشود (۲۶ شهریور ۹۸). 🔹 شیخ انصاری شاگرد صاحب جواهر نبوده و شاید احتراما مدتی در درس ایشان شرکت کرده باشد. در زمان خود صاحب جواهر، عده‌ای شیخ را اعلم می‌دانستند ولی شیخ حاضر به عرض اندام نبود (۱۶ مهر ۹۸). 🔹 تعبیر آقای خوئی برای آمیرزا محمدتقی شیرازی با عنوان «بعض المعاصرین» خیلی لطیف نیست، چون آقای خوئی در طبقه شاگرد شاگردان آمیرزا محمدتقی بود و بهتر بود از تعبیر «بعض من عاصرناه» استفاده می‌کرد. آقای خوئی ۲۱ ساله بوده که آمیرزا محمدتقی فوت می‌کند (۱۶ مهر ۹۸). 🔹 شنیده‌ام آسید محمد فشارکی هم خودش را اعلم می‌دانست و هم تقلید از اعلم را هم واجب می‌دانست ولی رساله نداد و گفت نمی‌توانم مرجعیت را به عهده بگیرم (۱۶ مهر ۹۸). 🔹 در مواردی که عبارات یک روایت در کتاب «قرب‌الإسناد» دچار دست‌انداز و ایراد باشد و صدر و ذیل آن با هم نخواند، آنجا نقل این کتاب حجیت ندارد (اول دی ۹۸). 🔹 انصراف اطلاق و ارتکازات عرفی، اموری ذوقی است که نمی‌توان برهانی برای آنها اقامه کرد (۱۰ دی ۹۸). 🔹 ما استصحاب در کلیات را قبول نداریم. خود شیخ انصاری می‌گفت اگر حجیت ظن را نپذیریم نمی‌توانیم به استصحاب هم عمل کنیم. چون دلیل قطعی بر حجیت آن نداریم و دلیلش ظنی است. پس استصحاب نمی‌تواند مانع انسداد شود (۱۷ دی ۹۸). 🔹 اصل تقلید و وجوب تقلید اعلم عقلایی نیست و از باب موافقت با احتیاط است (۱۷ دی ۹۸). 🔸 مشاهده متن کامل: http://mobahesat.ir/22985 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ سکولاریسم در حوزه، نقدی بر خویشتن ✏ محمدصابر صادقی/حوزه علمیه قم 🔹 در باب سکولاریسم و نفوذ آن در حوزه علمیه، سخن‌ها و گفتارهای علمی و خطابی زیادی بیان شده و گاه تب آن بالا گرفته و به مواضع تند و شدید هم کشیده شده‌است. اهل سیاست نیز در این وادی وارد گشته‌اند و هرکدام از این نمد برای خود کلاهی دوخته‌اند. گاه با موضع ضد سکولاریسم افرادی که کمتر موضع سیاسی ـ اجتماعی دارند را نواخته‌اند و گاه عده‌ای با موضع ضد سکولاریسم از عدم وجود فضای گفتگو و نقد حاکمیت سخن رانده‌اند و ماهی خود را صید نموده‌اند. اما نگارنده در این یادداشت کوتاه نه به دنبال تعریف سکولاریسم و ماهیت آن هستم و نه در صدد اثبات یا نفی آن در ساختار و نهادهای حوزوی؛ آنچه مرا به این نقد فرامیخواند و وادار به نوشتن می‌کند، رویت عرفی گرایی ـ تلقی رایج از سکولاریسم ـ در میان حوزویان است و نه حوزه. 🔹 به تعبیر دیگر نگارنده در بالا و پایین زندگی و در مواجهه با طلاب و روحانیون، به رفتارها، سخن ها و قضاوت‌هایی برمیخورم که آن را جز نفوذ عرفی گرایی ـ در مقابل دین گرایی ـ در عرصه حیات، معیشت و سبک زندگی حوزویان نمی توانم تعبیر کنم. واضح‌تر آنکه در رفتارها، سخن‌ها و قضاوت‌های برخی از حوزویان قواعد عرفی‌گرایی بصورت مشهودی نفوذ کرده چه آنکه خود به آن التفات ندارند و شاید بی خبر و تقلید وار از آن قواعد پیروی می‌کنند و آن را صحیح و درست و منطبق با شرع می‌دانند، و چه‌بسا به تنبهی از این غفلت درآیند. در واقع هیچکدام از ما حوزویان در این عصر غلبه مدرنیته و جَو رسانه‌ای در امان نیستیم. ناگفته نماند که در همین عصر فرومایگی و سطحی‌گرایی و تقلیدی زندگی کردن، هستند حوزویانی که برخلاف آداب و رسوم عصر جدید مَشی می‌کنند و سنت‌های حسنه را در زندگی خود و دیگران جاری و ساری می‌کنند. مانند حوزوی که خانه خود را بر خلاف معمول گران اجاره نمی داد و به ازاء تولد فرزند کرایه دو ماه را می‌بخشید؛ بیش باد. در میانه کاری و گفتگوی پر حرارتی با چند تن از طلاب بودیم که با جملات و رفتارهایی برخورد کردم که بیش از پیش مرا به نفوذ عرفی‌گرایی در حوزویان حساس‌تر کرد؛ از بازگویی رفتارها از شدت خجالت و شرم صرف نظر می‌کنم و فقط به یک مکالمه کوتاه اشاره می‌کنم. 🔹 طلبه‌ای که احساس می‌کردیم سنتی و متدین و از همه‌ی جمع ما با تقواتر است و روحانی زاده می‌باشد، در خلال یک گفتگو و در جواب ما که می‌گفتیم «بایست مطلب غلط و خلاف واقع را درست و اصلاح کنید»، گفت:«در این زمینه دو مبنا وجود دارد، یک مبنا، مبنای شماست که باید حق و واقع را بیان کرد و اصلاح نمود و لو بلغ ما بلغ، اما مبنای دیگری هم وجود دارد، و آن عبارت است از اینکه اگرچه مطلب خلاف واقع است، اما بایست هزینه و فایده را بررسی کنیم، اگر اصلاح مطلب خلاف واقع، هزینه اش بالاست لازم نیست کاری بکنیم» و در بیان دیگر می گفت«انتخاب مبناها بسته به رای اکثریت دارد و آن فصل الخطاب است». 🔹 در این بیان می بینید که چگونه مبانی اصولی و محکم معرفتی و دینی ذبح می‌شود. در روایات متعدد به این مطلب اشاره شده است که بایست پای حق ایستاد و در مقابل خلاف ایستادگی کرد اگرچه که به ضرر ما باشد مانند: «قُلِ‏ الْحَقَ‏ عَلَى كُلِّ حَال»؛ «اتَّقِ اللَّهَ وَ قُلِ‏ الْحَقَ‏ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ هَلَاكُكَ فَإِنَّ فِيهِ نَجَاتَكَ أَيْ فُلَانُ اتَّقِ اللَّهَ وَ دَعِ الْبَاطِلَ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ نَجَاتُكَ فَإِنَّ فِيهِ هَلَاكَكَ»؛ «قُلِ‏ الْحَقَ‏ وَ لَوْ عَلَى نَفْسِك»‏؛ «قُلِ‏ الْحَقَ‏ وَ إِنْ كَانَ مُرّا». و غم انگیزتر آنکه انتخاب مبنا در این مسئله را به رای اکثریت یا دموکراسی احاله کرد، یعنی ما آنقدر از معرفت و اصول دینی تهی هستیم و عرفی گشته‌ایم که در انتخاب مبنا نیز دست به انتخابات میزنیم و آنچه دموکراسی به‌بار آورد را فصل‌الخطاب می‌دانیم! این ها نمونه‌های کوچکی است که شاید خیلی از خوانندگان هم در زندگی خود مشاهده کرده باشند و یا ناخودآگاه گرفتار آن شده باشند. نفوذ سکولاریسم و عرفی‌گرایی از آنچه در تبلیغات بیان می‌شود بسیار عمیق‌تر و ریشه‌ای تراست، هر چند فعال بودن ساختارهای عرفی و سکولار در حوزه و غیر حوزه نیز بی تاثیر نیست و در جای خود می‌بایست بررسی شود. اعاذنا الله من شرور انفسنا http://mobahesat.ir/22994 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡️از کرونا در محرم تا جریان افراطی شیعی 🔹جنبش «ماسک نزینم» حرکتی بود که در روزهای نزدیک به ماه محرم از سوی برخی فعالان «جریان افراطی شیعی» ترویج می‌شد. به اعتقاد این افراد استفاده از ماسک و رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی در مجالس روضه اهل‌بیت، توهین به ساحت آن بزرگواران است، چرا که این مجالس «دارالشفاء» هستند. این تفکر فراتر از سطح فعالان هیات هم بود و کلیپ سخنرانی برخی از روحانیون و اساتید آنان نیز دست به دست می‌شد. از سوی دیگر همه‌ی برگزارکنندگان مجالس عزاداری ماه محرم دغدغه‌ی چگونگی برگزاری این مجالس را داشتند و هریک سعی می‌کردند از روش‌های مختلف و با توجه به امکانات موجود به‌گونه‌ای این مجالس را برگزار کنند که اصول بهداشتی هم رعایت شود. 🔹با فرار رسیدن ماه محرم و عزادار شدن کشورمان خوشبختانه رعابت اصول بهداشتی در برگزاری مجالس عزاداری عملا به یک اصل مهم تبدیل شد و می‌توان گفت قریب به اتفاق برنامه‌های عزاداری تلاش می‌کنند این اصول را رعایت کنند. مراجع عظام تقلید و سایر علما و بزرگان نیز در بیانات خود رعایت اصول بهداشتی در مراسم عزاداری را لازم و ضروری دانستند. 🔹در واقع می‌توان گفت محرم امسال در کنار جلوه‌های جدید و زیبا از رعایت قوانین بهداشتی یک آموزه‌ی مهم دیگری هم داشت و آن هم عیان شدن وزنه‌ی «جریان افراطی شیعی‌» است. تبلیغات این جریان با حرکت منطقی و عاقلانه‌ی عموم مردم عملا به انزوا رفت و بدون نیاز به ورود دستگاه‌های قضائی یا امنیتی به «ضدهنجار» تبدیل شد. سایر رفتارهای و تبلیغات این جریان مانند «قمه‌زنی» و برخی رفتارهای هنجارشکن دینی در بین عموم دین‌داران هیچ جایگاهی ندارد و فقط توسط رسانه‌های معاند جهت تحریف خدشه‌دار کردن چهره‌ی تشیع صورت می‌گیرد. @mobahesat
⚡پاسخ وارده: جریان افراطی شیعی مقصود چه کسانی هستند؟ چرا بطور شفاف گفته نمی شود؟ انجام دادن چه کاری افراطی گری شیعی محسوب می شود و معیار در این مساله چیست؟ بطور مثال مدرسه تخصصی فقهی امام کاظم (ع) قم مستقر در حوزه علمیه امام کاظم قم در فلکه معلم قم وابسته به یکی از مراجع تقلید مطابق اطلاعیه رسمی سایت خودش حضور کلیه طلاب را در سال تحصیلی آینده اجباری اعلام کرده است مگر برای طلابی که علائم کرونا داشته باشند یا مدرسه تخصصی فقهی امام محمد باقر (ع) قم به عنوان پرسابقه ترین مدرسه تخصصی فقهی قم نیز در اطلاعیه رسمی سایت خود حضور تمامی طلاب در کلاس های راهنمای این مدرسه را در سال تحصیلی آینده الزامی اعلام کرده است مگر برای طلاب معذور که علائم کرونا داشته باشند این دو مدرسه وابسته به دو مرجع تقلید متفاوت هستند، دیگر مدارس تخصصی فقهی وابسته به دیگر مراجع تقلید نیز در طول تابستان برنامه های خود را اجرا کرده و حضور طلاب را اجباری اعلام کرده بودند مثل موسسه عالی فقه و علوم اسلامی که جنب مدرسه معصومیه قم قرار دارد، تاکید می شود که حضور طلاب در داخل شهر قم اجباری اعلام شده است در حالیکه قم در سراسر تابستان در وضعیت قرمز کرونا قرار داشت. ولی باید طلاب شهرستانی اجباراً به قم آمده و در خوابگاه های خصوصی این مدارس ساکن شوند، حداقل سه عدد از این مدارس به سه مرجع تقلید متفاوت وابسته هستند ... . علاوه بر اینکه دیگر مدارس فقهی که وابستگی آن به مراجع تقلید معروف نیستند نیز برای سال تحصیلی آینده همین روش را قصد دارند ادامه دهند آیا اجباری اعلام کردن حضور کلیه طلاب در طول تابستان امسال و سال تحصیلی که ۱۵ شهریور ۱۳۹۹ شروع می شود «جریان افراطی شیعی» نیست ؟ معیار و ملاک شما برای تشخیص افراط چیست؟
یادداشت وارده/ ⚡ امام حسین علیه‌السلام، مرشد یا موید؟ ✏محمدامین رادمند 🔹 یکی از مهمترین چالشها در زمینه عاشورا و سیدالشهداء این است که آیا ما پیرو امام حسین هستیم یا امام حسین پیرو ما هستند؟ آیا ما ابتدائا سیره و اهداف سیدالشهدا را شناسایی می‌کنیم و سپس بر مبنای آن رفتار می‌کنیم یا ابتدا بر اساس امیال و گرایشها و خواسته‌های خودمان اهدافی را مشخص می‌کنیم و سپس تصویری از سیدالشهدا نشان می‌دهیم که موید هدفمان باشد؟ 🔹 قبل از انقلاب تصویری که توسط انقلابیون و نویسندگان انقلابی از امام حسین ارائه می‌شد، تصویر یک امام مبارز و انقلابی بود که علیه حاکم ظالم زمان خود اقدام مسلحانه انجام می‌دهد و در همین حین عده‌ای امام حسین را صرفا امامی می‌دانستند که مسیح وار مصائبی را به جان خرید تا پیروانش را از عذاب جهنم نجات دهد؛ 🔹 در وقایع سیاسی یک دهه اخیر هم عده‌ای امام حسین را امامی می‌دانستند که علیه سلطان جائر زمان خود قیام کرد و عده‌ای راه تبعیت از امام حسین را تبعیت از ولی فقیه می‌دانند. 🔹 بعد از ماجرای برجام برخی امام حسین را امام مذاکره و مصالحه معرفی کردند و برخی امامی دانستند که هیهات مناالذله گویان با هیچ ظالمی مذاکره نکرد. 🔹 بالاخره امام حسین کدام این امام‌هاست؟ جالب اینکه تمام اینان نیز برای اثبات حرف خود به سخنی یا سیره‌ای از حضرت استناد می‌کنند و منابع ما تاب تمام این تفاسیر را دارد. 🔹 عاشورای امسال مصادف شده بود با سالگرد ربایش امام موسی صدر و خوب است به همین بهانه از ایشان نیز یاد کنیم. از آنجایی که امام موسی صدر دیگر در بین ما نیستند به نظر می‌رسد هرکسی امام صدر خودش را ساخته و همان را دوست دارد. یکی از انقلاب طرفداری میکند و استناد می‌کند به امام صدر، یکی با انقلاب مخالفت می‌کند و استناد می‌کند به امام صدر، یکی طرفدار جنبشهای مسلح منطقه است و استناد می‌کند به امام صدر و دیگری نیز که طرفدار گفت‌وگو و صلح است نیز استناد می‌کند به امام صدر. بالاخره سید موسی صدر کدام یک از این تصویرهاست؟ 🔹 نمونه دیگر مساله مختار است. داود میرباقری گفته من احساس کردم که ما نیاز به یک گلادیاتور وطنی داریم و برای همین مختارنامه را ساختم. یعنی ایشان در ابتدا یک هدف برای خودش تعیین کرده و سپس مختاری را ساخته که با اهداف خود سازگار بوده و لزوما منطبق با مختاری که در برخی منابع تاریخی گزارش شده نیز نمی‌باشد. 🔹 خلاصه آنکه به نظر می‌رسد با توجه به تعدد نقل‌ها و تواریخ و تفاسیر، هرکسی ابتدا هدف و مسیرش را مشخص می‌کند و سپس برای تایید خود سراغ سیدالشهدا میرود تا از ایشان نیز به عنوان موید خود استفاده کند. 🔹 و البته در این میان سوالی پیشینی و مهمتر نیز به وجود می‌آید و آن اینکه با توجه به این واقعیت که تنها راه شناخت ما از سیدالشهدا همین تواریخ و منقولات و روایت‌هاست، آیا اساسا راهی برای شناخت امام حسین خالص و بدون روتوش وجود دارد؟ آیا می‌توان امام حسین حقیقی را شناخت؟ جواب به این سوال قطعا ساده نیست! ⚡ انتشار یادداشت‌های وارده لزوما دیدگاه مباحثات نبوده و برای بحث و اظهارنظر بین اهل نظر و نقد منتشر می‌شود. 🔸 http://mobahesat.ir/23017 🔻🔻🔻 @mobahesat
📢اطلاعیه فوری مرکز مدیریت حوزه های علمیه اجتماع طلاب و اساتید حوزه علمیه و مردم متدین و انقلابی قم در محکومیت اهانت وقیحانه به کلام الله مجید و ساحت قدسی پیامبر اعظم (ص) همزمان با دیگر استانها و با رعایت دستورالعمل های بهداشتی ساعت 10 صبح پنجشنبه 20 شهریور در حرم مطهر حضرت معصومه(س) برگزار میگردد. https://hawzahnews.com/x9Pwq @HawzahNews| خبرگزاری حوزه
⚡️اختصاصی مباحثات 🔹آیت‌الله یوسف صانعی از مبارزان پیش از انقلاب و دادستان و عضو فقهای شورای نگهبان در دهه ۶۰ صبح امروز در ۸۳ سالگی دارفانی را وداع گفت. وی در دهه سی و چهل شاگرد علمای آیات عظام بروجردی، اراکی و محقق داماد بود و از شاگردان مبرز امام خمینی نیز محسوب می‌شد. 🔹وی همراه با اعضای جامعه مدرسین بیانیه‌های گوناگونی علیه دولت پهلوی امضا کرد و درکنار سایر علما و روحانیون تلاش گسترده‌ای برای حمایت از انقلاب آنان خمینی داشت. پس از انقلاب با حکم امام خمینی به عضویت شورای نگهبان و دادستان کل کشور منصوب شد. 🔹در سال ۱۳۷۲ رساله عملیه خود را منتشر نمود اما با شکل‌گیری دولت اصلاحات، برخی از مراجع و علما از «قاعده گریزی» فتواهایش در محافل علمی و خصوصی به شدت انتقاد کردند. درهمین اساس جامعه مدرسین در دی‌ماه سال ۸۸ در پاسخ به سوال مکرر مقلدین اعلام کرد:«با توجه به پرسش‌های مکرّر مؤمنان، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم براساس تحقیقات به عمل آمده در یک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به این نتیجه رسیده‌است که ایشان فاقد ملاک‌های لازم برای تصدّی مرجعیت می‌باشد.» 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡️خبر تکمیلی: 🔹گفته می‌شود پیکر آیت‌الله یوسف صانعی در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده خواهد شد. باتوجه به وصیت ایشان و تدارک محل دفن توسط خود ایشان که سال‌ها پیش صورت گرفته بود، پیکر ایشان در این محل دفن خواهد شد. در اطلاعیه صادره از سوی دفتر ایشان اعلام شده‌است بخاطر شرایط خاص کرونا، هیچ‌گونه برنامه رسمی تشییع و مجلس بزرگداشت برگزار نخواهد شد. 🔹گفتنی است ایشان روز گذشته بخاطر شکستگی لگن به بیمارستان منتقل شدند اما با توجه به مشکلات کلیوی و دیالیز که از مدتها قبل مبتلا بودند، نیمه‌شب شنبه دارفانی را وداع گفت. 🔻🔻🔻 @mobahesat