eitaa logo
مباحثات
1.6هزار دنبال‌کننده
210 عکس
98 ویدیو
2 فایل
@ahmadnajmi ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️به مناسبت رحلت عالم ربانی علامه حسن‌زاده آملی 🔹ایشان در جلد دوم کتاب «عیون مسائل نفس»، سِرّ عالم شدن خود را چنین بیان نموده اند: "در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى كه در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف و تهجد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم ؛ در رؤیاى مبارك سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل كردم و به زیادت جمال دل آراى ولى الله اعظم ، ثامن الحجج ، على بن موسى الرضا - علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیه و الثناء - نائل شدم . در آن لیله مباركه قبل از آن كه به حضور باهر النور امام (علیه السلام ) مشرف شوم ، مرا به مسجدى بردند كه در آن مزار حبیبى از احباء الله بود و من فرمودند: در كنار این تربت دو ركعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه كه بر آورده است ، من از روى عشق و علاقه مفرطى كه به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم . سپس به پیشگاه والاى امام هشتم ، سلطان دین رضا - روحى لتربه الفداء، و خاك درش تاج سرم - رسیدم و عرض ادب نمودم ، بدون اینکه سخنى بگویم ، امام كه آگاه به سر من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى دانست فرمود: نزدیك بیا! نزدیك رفتم و چشم به روى امام گشودم ، دیدم آب دهانش را جمع كرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود كه : بنوش ، امام خم شد و من زیانم را در آوردم و با تمام حرص و ولع از كوثر دهانش آن آب حیات را بوسیدم و در همان حال به قلبم خطور كرد كه امیرالمؤمنین على (علیه السلام ) فرمود: پیغمبر اكرم (صلى الله علیه وآله ) آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخوردم كه هزار در علم و از هر درس هزار در دیگرى به دوى من گشوده شد. پس از آن امام (علیه السلام ) طى الارض را عملا به من بنمود، كه از آن خواب نوشین شیرین كه از هزاران سال بیدارى من بهتر بود به در آمدم ، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم كه روزى به گفتار حافظ شیرین سخن به ترنم آیم كه : دوش وقـت سحـــر از غصه نجــــاتم دادند وندر آن ظلمـــت شـــب آب حیــــاتم دادند چه مبارك سحرى بود و چه فرخنده شبى آن شب قـــــدر كه این تازه بـــــراتم دادند 🔻🔻🔻 @mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️مرحوم علامه حسن‌زاده آملی در بیان آیت‌الله جوادی آملی «ایشان این جمله را بارها می‌گفت که:تا جان به لب نرسد، جام به لب نمی‌رسد....» 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️نگاهی به تاریخچه پیاده‌روی اربعین 🔸بازنشر | به بهانه پیاده‌روی عظیم اربعین حسینی 🖊سید سجاد مرتضوی 🔹از نقل‌های تاریخی این گونه به دست می‌آید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار(ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده‌‎ و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است‏؛ ولی در قرن‌های گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومت‌های مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار(ع) در زمان‌ها و مکان‌های مختلف دچار سختی‌های فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است. 🔹حاکمان حکومت‌های شیعی مانند حکومت آل بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشته‌اند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدولة، یکی از نوادگان عضدالدولة‌‎، در سال ۴۳۱ ه. ق با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین(ع) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود‌‎. 🔹در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) رفت. نقل‌های دیگر تاریخی نیز شهادت بر این مطلب می‌دهد‏. 🔹علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار(ع)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشته‌اند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری (قده) مرسوم بوده‎ و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) رفته‌اند و مرحوم آخوند خراسانی (قده) نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف می‌شدند. میرزا حسین نوری (قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین(ع) به پیاده‌روی از نجف تا کربلا اقدام می‌کردند و این سفر، سه روز به طول می‌انجامید‌‎. 🔹تشرف به کربلا با پای پیاده، تا زمان محدث نوری (قده) بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی با وارد شدن اولین نوع از اتومبیل‌ها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و به دنبال آن، زیارت با پای پیاده نیز بسیار کمرنگ شد و به فراموشی سپرده شد. ولی پس از مدتی و با مطرح شدن آیت‌الله‌العظمی سید محمود شاهرودی (قده) به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مجددا مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات، ایشان را همراهی می‌کردند، رفته رفته مردم عراق به این مسئله توجه نموده و این گونه سفرهای مقدس رواج یافت‏. 🔹ایشان حدود ۲۶۰ مرتبه‌‎، مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی می‌کردند. این امر سبب شد تا پیاده‌روی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامه امینی در زیارت‌هایی که به کربلای معلی داشته‌اند، براى کسب پاداش بیشتر، بارها مسیر بین نجف تا کربلا را با پای پیاده پیموده‌اند‌‎. این امر، چنان بین روحانیون ساکن در نجف اشرف رواج پیدا کرده بود که غالب طلاب بارها مسیر این شهر تا بارگاه امام حسین(ع) را پیاده پیموده و حتی در غیر زمان اربعین و عرفه‏ نیز گروه‌هایی از طلاب، پیاده به سمت کربلا حرکت می‌کردند. غالب علمای معاصر نیز در سفر پیاده کربلا شرکت کرده و کرامات و خاطرات زیبایی از این سفرها نقل شده است‌‎. 🔹سفر پیاده تا کربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسیاری پیدا کرد و در مناسبت‌های مختلف، زائران امام حسین(ع) از سراسر این کشور، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان تا کربلای معلی را می‌پیمودند و در بین آن مناسبت‌ها، پیاده‌روی اربعین از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. با روی کار آمدن دولت بعث عراق، حکومت با این مسئله به شدت برخورد نموده و بسیاری از زائرین پیاده را اسیر و اعدام کرد و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانید، ولی بعد از سقوط صدام، عشق حسینی، دلباختگان امام حسین(ع) را به سمت خود کشانده و دوباره این سنت حسنه و ارزشمند را برپا کرده است. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21846/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️مباحثات 🔹روایت آیت‌الله سیفی مازندرانی از چگونگی حضور در جبهه‌ها و جانبازی چرا علیرغم وعده‌ی پزشکان اسپانیائی برای معالجه ۳۰درصدی چشم، ایشان این پیشنهاد را نپذیرفتند؟ 🔸قسمت شانزدهم گفت‌وگوهای تصویری مباحثات مشاهده و دانلود نسخه کامل گفت‌وگو: https://www.aparat.com/v/0jdhw 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡پیام تسلیت ۱۱۰ تن از علما و اساتید حوزه علمیه در پی رحلت علامه فقید حسن‌زاده آملی بسم الله الرحمن الرحیم ارتحال اندوهبار و جانسوز عالم ربانی و حکیم صمدانی، فانی در ولای اهل‌بیت و عترت طاهره (صلوات الله علیهم) حضرت استاد، آیةالله حسن‌زادۀ آملی (طیّب‌الله ثراه و جعل الجنة منقلبه و مثواه) را به محضر انور حضرت بقیة‌الله الأعظم (أرواح من سواه فداه) مراجع معزّز، حوزه‌های علوم دینی، دانشگاهیان، علاقه‌مندان، شاگردان، بستگان ایشان، و به مردم خون‌گرم مازندران تعزیت می‌گوئیم و از خداوند رحمان و رحیم برای آن فقید عزیز رَوْح و ریحان و رضوان و حشر با انبیاء و اولیاء الهی مسألت می‌کنیم. آیةالله حسن‌زاده عمری را با تعلّم و تعلیم معارف دین به سرآورد و صدها طالب علم را از آبشخور معارف زلال ثقلین، با بیانی شیرین و کلامی دلنشین سیراب می‌کرد و شاگردان و علم‌آموزان را با محبّت و علاقه شدید به اهل‌بیت(علیهم‌السلام) به‌ویژه حضرت سیدالأوصیاء امیرالمؤمنین(علیه افضل صلوات المصلِّین) و حضرت صدیقۀ طاهره(سلام الله علیها) می‌پرورانید و اصرار داشت که از حضرت مولی با تعبیر «وصیّ» و «سید الأوصیا» یاد کند. نیز چنان علاقۀ وافری به تراث ارجمند شیعه و عالمان شیعه به‌ویژه بزرگانی امثال کلینی، شیخ طوسی، محقّق طوسی و علامۀ حلّی داشت که خواه‌ناخواه شاگردان ایشان نیز به امثال این بزرگان علاقه‌مند می‌شدند، و اصول کافی شریف را نخستین بار ایشان اعراب‌گذاری و مشکول کرد. تواضع علمی و عملی و مهربانی و رأفت شدید او با همه به‌خصوص جوانان و عموم مردم زبانزد بود و سفارش ایشان به تهجّد و تعبّد و تأمّل در معارف ثقلین بر دل و جان می‌نشست؛ زیرا خود عالم عامل، و سالهای سال سه ماه رجب، شعبان و ماه رمضان را روزه‌دار بود. چنان علاقه‌ای به تربیت طلّاب و شاگردان امام صادق(علیه السلام) داشت که ایام تعطیل نیز برای آنان جلسه تدریس برگزار می‌کرد. جامعیت علمی، آزادگی، شیوایی بیان، صفای باطن، علاقۀ شدید به مردم و طبقۀ محروم و فروتنی ایشان، باعث می‌شد که نصایح ایشان نه تنها بر دلها بنشیند بلکه به أعماق روح و روان شنونده نفوذ کند. از شمار دو چشم یک تن کم / وز شمار خرد هزاران بیش از خداوند رحمان و رحیم و غفّار و غفور مسألت می‌کنیم که ایشان را با اولیاء خود محشور بفرماید. ۱. مسعود آذربایجانی ۲. علی رضا آل بویه ۳. عبدالرحیم اباذری ۴. محمدعلی اسکندری ۵. محسن الويری ۶. حمید الهی‌دوست ۷. علی رضا امینی ۸. ناصرالدین انصاری ۹. عبد الرضا ایزدپناه ۱۰. مهدی باقری سیانی ۱۱. سید حسین بهشتی‌نژاد ۱۲. علي بنايي ۱۳. محسن پرویز ۱۴.حمید پارسا نیا ۱۵. حسن پویا ۱۶. محمود تقي زاده داوري ۱۷. سعید جازاری ۱۸. مصطفی جعفر پیشه ۱۹. رسول جعفریان ۲۰. مجید جلالی ۲۱. محسن جلالی ۲۲. محمود رضا جمشيدي ۲۳. جویا جهان‌بخش ۲۴. محسن جوادی ۲۵. مرتضی جوادی آملی ۲۶. ابوالفضل حافظیان ۲۷. مهدی حقی ۲۸. مهدی خاموشی ۲۹. عبد الحسين خسروپناه ۳۰. عبدالامیر خطاط ۳۱. محمد رحمانی نیشابوری ۳۲. حسین رحیمیان ۳۳. سید حسین رضوی ۳۴. مهدی رضوی ۳۵. سید عباس رضوی فدکی ۳۶. ناصر رفیعی ۳۷. حسن رمضانی ۳۸. احمد زادهوش ۳۹. محمد زاهد نجفی ۴۰. علی اکبر زمانی نژاد ۴۱. محمدتقی سبحاني، علیرضا سبحانی ۴۲. سید محمد حسین سجاد ۴۳. سید احمد سجادی جزی ۴۴. سید علی سیدی ۴۵. سید علی شبیری زنجانی ۴۶. حمیدرضا شریعتمداری ۴۷. مهدی باقر شریف قرشی ۴۸. سید کاظم شمس ۴۹. علی شیروانی ۵۰. محسن صادقي ۵۱. هادی صادقی ۵۲. سيد عباس صالحي ۵۳. حسن طارمي راد ۵۴. سید یوسف طباطبائی‌نژاد ۵۵. سید کاظم طباطبایی ۵۶. سید محمد طباطبايي يزدي ۵۷. عباس ظهيري، ۵۸. احمد عابدی ۵۹. سيد محمود علوي ۶۰. سید علی عماد ۶۱. مهدی غروی قوچانی ۶۲. علی فاضلي ۶۳. محمد هادی فلاح زاده ۶۴. محمد حسین فلاح زاده ۶۵. علي اكبر فصيحي ۶۶. رحیم‌ قاسمی ۶۷. کاظم قاضی‌زاده ۶۸. سید علی قاضی عسکر ۶۹. محمد قائینی ۷۰. محسن قمی ۷۱. علی کرباسی زاده ۷۲. کریم کشکولی ۷۳. نجف لک‌زایی ۷۴. محمد جواد محمودی ۷۵. محمد کاظم محمودی ۷۶. علی مختاری ۷۷. رضا مختاری ۷۸. عبد الهادی مسعودی خمینی ۷۹. علی اکبر مسعودی خمینی ۸۰. محمدمهدی معراجی ۸۱. احمد مبلغی ۸۲. جواد محدثی ۸۳. محمد محمدی ری‌شهری ۸۴. محمد مطهری ۸۵. محمدحسن مظاهری ۸۶. مرتضی مقتدائی ۸۷. مسعود مکارم ۸۸.محسن مهاجرنیا ۸۹. محمدعلی مهدوی‌راد ۹۰. سید ابوالحسن مهدوی ۹۱. مهدی مهدوی پور ۹۲. مهدی مهریزی ۹۳. محمد علی میرزایی ۹۴. سید علی میرشریفی ۹۵. حامد ناجی ۹۶. احمد نجفي خوانساری ۹۷. سید جعفر نبوی ۹۸. هادی نجفی ۹۹. سید حسین نسابه ۱۰۰. سید محمد نقیب ۱۰۱. محمد نقدی ۱۰۲. علی نکونام گلپایگانی ۱۰۳. علی نظری منفرد ۱۰۴. سید عبدالفتاح نواب ۱۰۵. محمد جواد نورمحمدی ۱۰۶. هاشم نیازی ۱۰۷. احمد واعظی ۱۰۸. علی ورسه‌ای ۱۰۹. مجید هادی‌زاده ۱۱۰. محمد رضا یوسفی 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡️اعضای جدید جامعه مدرسین؛ از عالمان نام‌دار تا مدرسان اثرگذار 🔹از زمانی که آیت‌الله مقتدائی اعلام کرد 7 نفر به عنوان اعضای جدید جامعه مدرسین حوزه علمیه قم انتخاب شده اند 8 سال می گذرد. آخرین بار در سال 1392 بود که حضرات آقایان احمد بهشتی، محسن فقيهی، محسن اراكی، سيد احمد حسينی خراسانی ، سيد عليرضا حائری، محمد عندليب همدانی و جواد مروی به جمع اعضای جامعه مدرسین اضافه شدند. این عضوگیری تا قبل از دهه 90 در اغلب موارد حداکثرهر پنج‌سال یک‌بار انجام می‌شد. 🔹اما انتخاب اعضای جدید اکنون چندسالی است به تاخیر افتاده‌است، بویژه آنکه در دهه 90 قریب به پانزده نفر از اعضای این جامعه که اغلب از نسل اول هم بوده‌اند رحلت کرده‌اند و لزوم افزودن عضو جدید بیش از همیشه احساس می‌شود. 🔹انتخاب اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برعهده‌ی کمیسیونی است که شرایط مختلف علمی، حوزوی، اجتماعی و سیاسی ده‌ها نفر از گزینه‌های احتمالی را سنجیده و پس از تایید نهائی به جلسه شورای عالی جامعه مدرسین عرضه می‌کنند تا با رای اعضای این تشکل قطعی شوند. 🔹جایگاه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از جهات مختلف درون حوزوی و برون‌حوزی قابل توجه است. انتخاب اعضای شورای عالی حوزه و مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور و معرفی او به مراجع تقلید برای تایید نهائی، تشکیل و ساماندهی مجمع نمایندگان طلاب و مهمتر از همه معرفی مراجع تقلید به مکلفین از جمله امورات درون‌حوزوی جامعه مدرسین است که رهبر معظم انقلاب آنها را «وظیفه‌ی ذاتی جامعه مدرسین» عنوان کرده‌اند. 🔹از جهت برون حوزوی نیز در دهه شصت و هفتاد جامعه مدرسین نقش‌آفرینی جدی در سطح ملی داشت. از ورود به موضوع اختلاف برسر اقتصاد باز یا دولتی گرفته تا مواضع پدرانه نسبت به تشکل‌ها و جریان‌های مختلف سیاسی و اعمال نظر جدی در لیست‌های انتخاباتی مجلس و ریاست‌جمهوی و ارائه لیست مستقل در خبرگان و ... که به دلائل مختلفی که در این خلاصه نمی‌گنجد این نقش‌آفرینی - به جز ارائه لیست خبرگان- از اواخر دهه هشتاد کم فروغ و رو به افول گذاشت. 🔹اما هم‌اینک علیرغم برخی نقد‌های موجود به عملکرد جامعه مدرسین بویژه در امور درون‌حوزوی و خطر از بین رفتن مرجعیت این نهاد در حوزه، فرصت خوبی برای تزریق انرژی مجدد به این نهاد پیش آمده‌است. به رسم گذشته لازم است تعدادی از مدرسان و شخصیت‌های حوزوی به این جمع اضافه شوند و در صورت انتخاب عالمانه و دوراندیشانه آنان می‌توان انتظار داشت موتور محرکه این نهاد بی‌بدیل مجددا به حرکت درآید. 🔹در کنار تمامی معیارهای انتخاب اعضای جدید که مدنظر اعضای کمیسیون و سایر اعضای جامعه مدرسین است توجه به دو نکته ضروری است: 🔸نخست آنکه با نگاهی به اعضای اولیه جامعه مدرسین در ابتدای دهه 40 شمسی مشخص می‌شود این اعضا علمای وقت نبوده و با میانگین سنی بین 35 تا 45 سال جزء فضلاء محسوب می‌شدند و بواسطه‌ی دارا بودن کرسی درس و حضور بدون تکلف در میان بدنه‌ی طلاب به معنای واقعی جامعه‌ی «مدرسین» بودند و شاید به همین دلیل بود که ورود آنان به فعالیت‌های انقلابی و مبارزانی توانست موج بزرگی در حوزه ایجاد کند. با توجه به همین الگو و بررسی اعضائی که در سه دهه اخیر به جامعه مدرسین پیوستند می‌توان گفت به جز چند مورد نادر، مذاق این نهاد در انتخاب اعضا به سوی علمای طراز نخست با میانگین سنی بالای 60سال گرایش پیدا کرده‌است. این درحالی است که هم‌اکنون تعداد قابل توجهی از اساتید قریب‌الاجتهاد با همان سن اعضای نخست تشکیل‌دهنده‌ی جامعه مدرسین ظرفیت بسیار مناسبی برای عضویت در این نهاد هستند. 🔸دوم آنکه اعضای منتخب لازم است توانمندی نقش‌آفرینی در مسئولیت‌های گوناگون را داشته باشند؛ مسئولیت‌هایی که در نهاد جامعه مدرسین لزوما بر عهده‌ی اعضای آن باید باشد وعملکرد قوی این معاونت‌ها و بخش‌های گوناگون است که در نهایت به پررنگ‌تر شدن جایگاه درون‌حوزوی و برون‌حوزوی جامعه مدرسین منجر می‌شود. https://mobahesat.ir/23509 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡️پاسخ سرکار خانم منصوری به درخواست تعدادی از طلاب حوزه علمیه خواهران این پاسخ اگرچه برای مباحثات ارسال نشده است اما به رسم ادب و انعکاس دیدگاه‌های مختلف منتشر می‌شود. بسم الله الرحمان الرحیم ریاست محترم حوزه‌های علمیه خواهران جناب حجه الاسلام والمسلمین آقای بهجت پور باسلام و احترام هفته‌ای که گذشت، این حقیر، به بهانه‌های مختلفی، آماج توهین‌ها، حسادت و تنگ‌نظری‌ها و سخنان دور از انتظاری، درون و بیرون مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه قرار گرفت که البته، مقاومت از درون سازمان با توجه به فضایی که وجود داشت، برای بنده امری طبیعی به نظر می‌رسید. لیکن در صفحه مباحثات متنی با عنوان "حوزه علمیه خواهران، بازیچه رویکردهای جامعه‌شناسانه" قرار گرفت که نکاتی چند، لازم به تذکر است. ✅تا آن‌جا که مساله، مساله‌ی شخص بنده است، دوستان و طلاب عزیز را که در محضر حضرت حق و به قصد سربازی حضرت ولیعصر، ارواحنا لتراب مقدمه الفداه در این عرصه حضور دارند، به تقوای الاهی توصیه می‌نمایم و خود را در کنار آنان، مفتخر به شاگردی مکتب اهل بیت در حوزه‌های علمیه و بالنده به حفظ قرآنی می‌دانم که هرچه داریم، از این دو امر ارزشمند است. نگارنده‌ی متن مذکور، به خوبی بنده را میشناسند و طلاب عزیز خوب است متوجه این نکته باشند که مساله‌ی نگارنده، مساله‌ای کاملا شخصی است و دعوا، دعوایی علمی نیست. هرچند، ذکر این مساله لازم است، که به نظر می رسد حوزه‌ی محترم علمیه، بعنوان نهادی که متولی اصلی تهذیب و تربیت اخلاقی و معنوی جامعه است، نیازمند بازنگری جدی در علل و ملزومات وضعیتی است که از این دست رفتارهای به دور از اخلاق و انصاف را موجب می‌شود. اما ناظر به عنوان و برخی گفتارهای درون متن، چند مساله را باید متذکر شد. ✅اولا؛ دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام، در صدد لبیک به دغدغه‌ی بزرگی است که امامین انقلاب مکررا بر آن تاکید کرده‌اند و اصل هدف انقلاب اسلامی، یعنی ایستادگی در برابر علم سکولار و فرهنگ، سیاست و اقتصادی است که برخاسته از این علم، جوامع بشری را به بحران کشانیده است و اساسا، داب بزرگ مجموعه‌ی دفتر تبلیغات اسلامی، که با هدایت و حمایت رهبر معظم انقلاب تاسیس گردیده‌است، تحول در علوم انسانی و اسلامی‌سازی علومی است که سیل گونه، وارد جامعه‌ی علمی کشور(چه دانشگاه‌ها و چه حوزه‌ها) شده است. ✅ثانیا؛ حقیر، حقیقت علوم انسانی را در مالکیت علوم اسلامی دانسته و بر این نکته تاکید و اصرار دارم که هرچقدر ما در شناخت دقیق جهان اجتماعی و مسائل آن، که بحران‌های جدی برای جامعه‌ی کنونی ایجاد کرده‌است، تعلل کنیم، باید در محضر خداوند متعال پاسخگو باشیم. اگرچه که جریان‌های ضد دین و سکولار پیش از انقلاب و حتی پس از آن، با تزریق ارزشهای مدرن، گسستی جدی در ساحت علم و عمل را موجب شدند، لیکن علوم اسلامی و مبانی دینی، این ظرفیت را دارا هستند که با تفصیل و مبتنی بر آن‌چه در منابع اسلامی و تراث مسلمین است، به بازخوانی و بازسازی علم اجتماعی در عرصه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی همت گمارند. دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام، با تاسیس رشته‌های فلسفه‌ی علوم اجتماعی و دانش اجتماعی مسلمین، که مورد حمایت رهبر معظم انقلاب نیز بوده است، تلاش داشته تا نشان دهد، اولا علوم اجتماعی سکولار، داشته‌ای جز بحران‌زایی و سکولار کردن برای جامعه‌ی اسلامی_ایرانی نداشته است و ثانیا، ظرفیت عظیم تراث مسلمین را در زمینه‌ی حل مسائل اجتماعی نشان دهد و بارور سازد. دانش آموختگی بنده در این دو رشته نیز، با همین رویکرد بوده است و خوب است گرامیان، تفاوت ماهیتی این دو رشته را از جامعه‌شناسی مرسوم دانشگاه متوجه باشند. ✅اصل قبول معاونت حوزه‌های علمیه‌ی خواهران از جانب این حقیر، به قصد تبدیل علم آموخته در دانشگاه و حوزه با دغدغه‌های مذکور، به عرصه‌ی عمل و یاری رساندن به بخش‌های فرهنگی حوزه‌های علمیه در فضایی است که مسائل و بحران‌هایش از جنس جهان مدرن هستند و راهکار مقابله با آنان، نیازمند شناختی دقیق از نقاط بحران‌زاست‌. لیکن به نظر می‌‌رسد با فضایی که در هفته گذشته در و بیرون از مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران به عنوان یک نهاد بالادستی، رقم خورد، عملا بخش زیادی از نیرویی که می‌توانست صرف مدیریت بخش فرهنگی و ورود به عملیات جدی فرهنگی شود، باید صرف مشاجرات و منازعات درون سازمانی گردد و عملا دغدغه‌های حقیر، یا با تعویق محقق خواهند شد و یا با سد بزرگی از جمله مقاومت نیروهای سازمان_به جای همکاری_، ولو برای مدتی خاص مواجه خواهد شد که هدف این حقیر محقق نخواهد گردید. همان گونه که بارها به برخی دوستان نیز متذکر شده‌ام، اینجانب هیچ کاری را مهم‌تر و شیرین‌تر از فعالیت در عرصه‌ی علمی و فعالیت پژوهشی نمی‌دانم و قبول این مسئولیت را صرفا از سر تکلیف می‌دانستم و در همین جا، انصراف خود را از قبول این مسئولیت اعلام می‌دارم.
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین با تشکر از حسن ظن حضرتعالی مریم منصوری، یکم مهرماه ۱۴۰۰ شمسی
⚡ حسین مهدی‌زاده و تدریس انتقادی کتاب «پسااسلامیزم» میلاد دخانچی ✏ محمد لیاقت 🔹 با آقای مهدی‌زاده در یک مدرسه مشغول تدریس بودیم؛ من ادبیات عرب و ایشان کلام و عقاید. کلاس ادبیاتم مقارن با کلاس او بود. گاهی در سکوت بچه های کلاسم برای تامل در پرسش کلاسی، صداهایی از کلاس آقای مهدی‌زاده به گوش می‌رسید. پیدا بود که سطح نشاط و فعالیت بچه‌ها در کلاس بالاست. 🔹 اتفاقا چند بار شنوای تمجید بچه‌ها از روش تدریس مهدی‌زاده بودم. برای منی که از بیرون نظاره‌گر بودم، گویی روش تدریسی که در این کلاس اتخاذ شده بود، بیش از حتی یک دیالوگ فعال بود چه برسد به مونولوگ کم فایده‌ی یک طرفه. آن‌طور که بچه‌های کلاس نقل می‌کردند کار استاد در کلاس طرح جدی مسائل_شبهات و وظیفه‌ی بچه‌ها حل آن‌هاست؛ در واقع اصل فرآیند شکل‌گیری دانش بر عهده‌ی خود بچه‌هاست و استاد نقش ناظر و مدیر را دارد. 🔹 هرچند حسین مهدی‌زاده متعلق به سنت فکری است که شخصا آن را در برخی از بنیادهای نظری معرفت و همچنین بخشی از پازل معرفت عام دینی مورد نقد می‌دانم، امّا آنچه که لازم است مورد تمجید و توجه قرار بگیرد، اقدام عالمانه و مترقیانه‌ی او در این روزهاست؛ اقدامی که از نظرگاه من در راستای ترویج و توسعه‌ی فرهنگ ناب علمی قابل تحلیل و تعریف است. 🔹 من به عنوان فردی که مدت‌هاست دغدغه‌ی فرهنگیِ ارتقاء بسترهای نرم پیشرفت(ترقی و تعالی)در فضای فرهیختگانی ایران را در سر می‌پرورانم، شاید بیش از هر کسی باید تلاش کنم تا اهمیت این فعالیت را بدانم و آن را به فعالین این حوزه گوشزد کنم. 🔹 او مشغول تدریس انتقادی کتاب پسااسلامیزم، نوشته ی دکتر میلاد دخانجی است. فارغ از اصل اشکالات و چالش های مربوط به ایده و پروژه‌ی این کتاب و جریان فکری که به زعم حقیر، در بستر ناکارآمدی های وضعیت فعلی حکمرانی در ایران، پروپاگاندای سمی رسانه ای علیه جامعه‌ی ایران و البته جذابیت فرمی این جریان از ایده تا صاحب ایده، در بین جوانان در حال توسعه و شکل‌گیری است، آنچه که امیدبخش و نویدآفرین است، نوع تعامل فرهنگی جناب مهدی‌زاده به عنوان یک فاضل حوزوی، نسبت به این جریان است. 🔹 این فعالیت مهدی‌زاده به مثابه‌ی یک پیش‌ران فرهنگی در عرصه‌ی برقراری دیالوگ بین حوزه و افکار رقیبش است؛ حوزه‌ای که روزگار مدیدی با خاستگاه کاملا دینی، سردمدار تعامل و گفتگوی علمی با سایر تفکرات و جریانات بوده است. برای منی که از بیرون این اقدام حسین عزیز را مورد تحلیل قرار میدهم، به روشنی عیان است که در وضعیت نابسمان فرهنگی نقد و نظر در جامعه فرهیختگانی در ایران، این تلاش، عمق استراتژیک صدور معارف اسلامی و انقلاب فرهنگی را چندین پله ارتقاء خواهد داد. 🔹 تصور کنید که اگر تنها درصدی از ظرفیت فلسفه‌ی اسلامی با این رویکرد با مخالفین یا رقبای آن، به اشتراک گذاشته می‌شد، چه پیشرفتی در توسعه‌ی عرضی اولا و ثانیا به انضمام و امتداد عملی_طولی آن (همچون فلسفه‌ی غرب)، صورت می‌گرفت! مشاهده متن کامل یادداشت: https://mobahesat.ir/23517 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ حوزه تهران نیازمند یک «فیضیه» است ✏ حمید سبحانی‌صدر 🔹 طلبه که باشی، از هر نقطه کشور که به شهر مقدس قم مشرف شوی، بعد از حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) مکانی را سراغ داری که میتوانی با دیگر طلبه‌ها ساعاتی را سپری کنی. 🔹 آری؛ مدرسه‌ی فیضیه این خصوصیت پدرانه را دارد که به روی هر طلبه‌ای آغوش بگشاید. مدرسه فیضیه نگهبان دارد، اما جلوی ورود هیچ طلبه‌ای را نمی‌گیرد. چون اینجا سالیان درازی است که مأمن طلاب علوم دینی است. فرقی نمی‌کند از کدام شهر یا از کدام مدرسه دیگر آمده باشی. در فیضیه می‌توانید به ملاقات هم بروید، دور هم بنشینید و مباحثه و گفتگو کنید. 🔹فیضیه مأمن و مأوی و مدرس‌ و مصلی و میعادگاه است؛ هم برای اساتید بزرگ حوزه، هم برای طلاب، هم برای تجمعات بزرگ و اثرگذار. مرکز مدیریت حوزه به‌جای خود، اما وجود فیضیه و دارالشفاء و حرم مطهر و مسجد اعظم و مراکزی عمومی از این دست، نقش مهمی در یکپارچه‌سازی و پیوند میان مدارس متعدد و متنوع قم آن هم با آن گستردگی دارد، و شناساندن و بهره‌مندسازی از محضر جمع کثیری از اساتید بزرگ در فنون مختلف دارد. 🔹 اما تهران؛ کجاست مکانی که مأوی و مدرس‌ و میعادگاه اساتید و طلاب باشد؟ اگر اهل علمی از شهری دیگر به تهران بیاید، کجا را دارد که بی‌آنکه از نام و نشانش بپرسند، برای ساعتی هم که شده در آن مأوی گیرد و تنی بیاساید؟ 🔹 اصلا طلبه‌های همین شهر تهران، اگر بخواهند چند ساعتی در یک محیط حوزوی، آسوده‌خاطر کنار هم به گفتگو بنشینند، کجا را دارند؟ آری؛ تهران فیضیه ندارد! تهران دارالشفائی ندارد که اهل علم آن از پیر و جوان به همدلی یکدیگر، ساعتی در سایه‌سار درختان آن به ملاقات و گفتگو بنشینند. 🔹 البته تهران هم فیضیه داشت؛ اما در سالهای پس از انقلاب با محذوراتی که بود، محدودش کردند و درب آن را به روی عموم بستند. اما در سالهای کمی دورتر اساتید مبرز حوزه جایی برای بروز و ظهور داشتند، بی‌آنکه درب و دربانی مانع حضور آنها شود، تا جویندگان علم از برکات آنها بهره ببرند. 🔹 وقتی مراکز عمومی و پر رفت و آمد حوزه، به مدارس خصوصی تبدیل شد، (منظورم از مدارس خصوصی مدارسی است که تنها به طلبه‌های همان مدرسه اختصاص دارد و مانع حضور دیگر طلاب میشود)، خیلی از اساتید صاحب‌نام حوزه تهران هم به خانه و مسجد خود محدود شدند. جویندگان علم تنها می‌توانستند به مدارسی بروند که در آن پذیرش شده بودند و ناگزیر از فیض حضور اساتید بزرگ بازماندند. 🔹 اگر امروز در تهران اساتیدی هستند که بقیة‌السلف علمای ماضین‌اند و کاملا از وجودشان بی‌خبر و از نورشان بی‌بهره‌ایم، یک دلیل آن نبود یک مرکز علوم دینی عمومی است که محل رفت و آمد طلاب و فضلای حوزه تهران باشد. نمی‌دانم شاید اگر مراکز اداری حوزه‌ی تهران یا به عبارتی مرکز مدیریت حوزه علمیه تهران هم به جای یک آپارتمان، در مسجد_مدرسه‌ای بزرگ از همان مدارس کهن تهران استقرار می‌یافت کمی صورت مسأله فرق می‌کرد. شاید میشد از این همه پراکندگی مدارس تهران جلوگیری کرد. 🔹 سخن کوتاه؛ حوزه تهران نیازمند یک فیضیه است! ان،شاءالله در هفته‌های پیش‌رو کمی جزئی‌تر در اینباره خواهم نوشت. مشاهده متن در سایت https://mobahesat.ir/23522 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ مجمع نمایندگان طلاب، از انتخابات الکترونیک تا لزوم تحول در منتخبین 🔸 نهمین دوره انتخابات مجمع نمایندگان طلاب در موعد قانونی خود یعنی پایان سال 1400 در حالی برگزار خواهد شد که چند چالش جدی این انتخابات را منحصربه‌فرد کرده‌است. 🔸 مجمع نمایندگان که با دغدغه‌ی تعدادی از طلاب انقلابی و تاکید صریح امام خمینی و با هدف مشارکت بدنه‌ی طلاب در تصمیم‌گیری‌ها و ارتباط با سطوح تصمیم‌گیر حوزه تشکیل شده بود هم‌اینک پس از گذشت 32 سال افت و‌خیزهای زیادی را تجربه کرده است. افت‌وخیزهایی که به دلایل مختلف منجر به کم‌رنگ‌تر شدن نقش‌آفرینی این نهاد انتخاباتی حوزوی شده‌است. 🔸 اما هم‌اینک علیرغم همه‌ی آنچه که در هشت ‌دوره‌ی اخیر گذشته‌است، در آستانه‌ی اتمام دوره‌ی هشتم و برگزاری انتخابات دوره‌ی نهم قرار داریم که چند موضوع مهم در این زمینه مطرح است. 🔹 اصلی‌ترین نقطه‌ی قوت مجمع نمایندگان طلاب ساختار انتخاباتی آن است و نمایندگان خود را منتخب طلاب دانسته و با همین پشتوانه به دنبال ارائه طرح‌ها و انجام سایر وظایف محوله هستند. اما در انتخابات دوره هشتم مشارکت طلاب تنزل قابل توجهی داشته – که در جای خود به صورت مشروح به چرائی آن خواهیم پرداخت- و بیم آن می‌رود بخاطر شرایط کرونائی، انتخابات پیش‌رو با استقبال سردتر از گذشته نیز مواجه شود. بویژه آنکه سبک زندگی کرونائی در دو سال اخیر هم عملا حضور در محافل عمومی را برای همه‌ی‌ مردم دشوار کرده‌است؛ از سوی دیگر در دوسال گذشته جلسات حضوری طلاب شهرستان‌ها هم برگزار نشده‌است. در همین راستا پیشنهاد می‌شود برگزاری غیرحضوری انتخابات ( الکترونیک) مورد توجه مسئولان برگزاری قرار گیرد، چه آنکه بسترهای لازم فنی از طریق سامانه‌های مختلف از جمله سامانه‌ی مرکز خدمات حوزه برای تمامی طلاب فراهم شده است. اگرچه برخی مشکلات فنی مانند حوزه انتخابی وجود دارد اما مصلحت و منافع برگزاری غیرحضوری انتخابات به قدری بالا و مهم است که می‌توان راه‌کارهای مناسب هم برای این مشکلات فراهم نمود. 🔹 یکی از لوازم بازگشت مجمع نمایندگان طلاب به جایگاه واقعی خود تغییر اساسی بافت آن که شامل نمایندگان منتخب و به تبع آن کمیسیون‌ها و هیئت‌رئیسه و رئیس این مجمع است. بدون تعارف شرایط فعلی مجمع نمایندگان یک سازمان ایستا و بدون تاثیرگذاری خاصی است که عمده دلیل آن خود نمایندگان هستند. قطعا تحول جدی بویژه در بین نمایندگانی که طی چند دوره حضورشان تمامی ظرفیت خود را به کار بسته‌اند لازم است تا نمایندگانی با انرژی، پویا و دارای ایده‌ها و طرح‌های نوین وارد این مجمع شوند و کمیسیون‌ها و هیات رئیسه و بویژه رئیس هم متاثر از این تحولات، با ترکیبی جدید نهمین دوره را آغاز نماید. 🔹 از جمله دلایل کم‌رنگ شدن نقش مجمع نمایندگان، اعتقاد ونوع نگاه تصمیم‌گیران و نهادهای بالادستی به این مجمع است. به اعتقاد بسیاری از نمایندگان فعلی مجمع، متاسفانه شخصیت‌های بالادستی باور لازم به جایگاه مجمع و جدی گرفتن آن را ندارند و به همین دلیل نمایندگان هم عملا انگیزه‌ای برای نقش‌‌آفرینی و انجام وظایفی که بدان قسم یاد کرده‌اند ندارند. لازم است این نگاه و باور با مطالبه‌ی جدی بدنه‌ی حوزه علمیه و طلاب و اساتید محترم تغییر یابد. 🔸 آنچه که به صورت خلاصه بیان شد مسائل و اولویت‌های فعلی مجمع نمایندگان است و مباحثات تلاش خواهد کرد در روزهای پیش‌رو با هدف کمک به برگزاری پرشور و انتخاب آگاهانه طلاب، به بررسی دقیق‌تر این مسائل از جمله آسیب‌های موجود مجمع نمایندگان بپردازد. 🔸 ازشما اساتید،طلاب و عموم مخاطبان مباحثات دعوت می‌کنیم با ارسال نظرات و یادداشت‌های خود ما را در این امر مهم یاری نمائید. مشاهده متن در سایت: https://mobahesat.ir/23525 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚫️ مراسم بزرگداشت تولیت فقید حوزه علمیه مروی ؛ حضرت آیت الله مهدوی کنی رحمه الله 🎙سخنران:حضرت آیت الله اعرافی 📚همراه با رونمایی از کتاب گرانسنگ «فیضیه تهران» ⏰ زمان: سه شنبه ۲۷ مهرماه ساعت ۱۵ 🕌 مکان: مسجد حوزه علمیه فخریه مروی 🌐 پخش زنده: www.howzehmarvi.ir/live •┈•✾•🍀🌺🍀•✾•┈• 🕌 کانال رسمی معاونت پژوهش حوزه علمیه مروی تهران: 🆔 @Pajouheshgaranemarvi
⚡ حوزه علمیه‌ی و ماجرای مدعیان یمانی 🔹 در حالی خبر پشیمانی و برائت یکی از پیروان و مبلغین جریان یمانی به صورت رسمی منتشر شده است که همچنان بسیاری از افراد در فضای مجازی و گاهی در فضای حقیقی با تبلیغ و دعوت به این گروه مواجه می‌شوند. 🔹 در روزهای اخیر فیلمی از حجت‌الاسلام سیدحسن سیدپورآذر که به گفته‌ی افراد نزدیک به او، زئیس دانشکده‌ی! این فرقه در ایران بوده‌است منتشر شده که به صورت رسمی این جریان را انحرافی دانسته و از عضویت و تبلیغ آن ابراز ندامت کرده‌است. 🔹 اگرچه جریان‌های مختلف انحرافی با چاشنی مذهبی کم و بیش در کشور ما وجود داشته‌است اما به گستردگی و نفوذ جریان یمانی نبوده‌اند و در مدت اندکی به رسوائی رسیده‌اند. به گفته‌ی کارشناسان جریان مدعی یمانی که در چندکشور اسلامی و بویژه ایران با ادعای زمینه‌سازی برای ظهور فعالیت می‌کند از روش‌های مختلف علوم غریبه نیز برای فریب و به دام انداختن مخاطبان بهره برده‌است. 🔹 در این بین برخی طلاب و فضلای حوزوی که در ابتدا با خلوص نیت و ارادت به محضر ولی عصر با این جریان آشنا شده‌اند هم متاسفانه به دام این جریان خطرناک افتاده‌اند که متقابلا برخی از اساتید و فضلای حوزوی در موضوع فرق و ادیان تلاش کردند با روشنگری و بحث‌های علمی این افراد را متوجه اشتباه خود کنند. 🔹 ماجرای آگاهی و بازگشت حجت الاسلام سیدپورآذر نیز از همین دست است و به نظر می‌رسد چنانچه تلاش و فعالیت کارشناسان و آگاهان به مسائل جریان‌های انحرافی ادیان و مذاهب به صورت جدی ادامه پیدا کند این فرقه‌ی انحرافی با شکستی سنگین مواجه شده و عملا بساط آن برچیده شود. 🔹 از سوی دیگر فعالیت و گسترش این جریان نشان می‌دهد جامعه‌ی دینی ما حتی طلابی که سالها درس فقه و اصول خوانده‌اند شدیدا آسیب پذیر بوده و چه بسا در آینده و در مواجهه با دیگر حرکت‌های انحرافی دچار لغزش شوند. اصلی ترین علت آسیب‌پذیری طلاب و برخی فضلای حوزی ضعف مبانی کلامی است. 🔹 جریان مدعی یمانی و طلابی که به آن گرویدند این پیام را برای بزرگان و سیاست‌گذاران حوزوی دارد که به دروس اصلی حوزوی یعنی ادبیات و فقه و اصول بسنده نکنند و قراردادن چند کتاب کلامی به عنوان دروس جنبی را کافی ندانند. 🔹 پیشنهاد می‌شود مدیران آموزشی حوزه کمیته‌ای تخصصی برای شناخت دلایل انحراف اعتقادی طلاب تشکیل دهند و در ادامه با مشورت صاحب نظران ادیان و فرق و کلام، تمهیدات لازم را برای تقویت مبانی اعتقادی طلاب فراهم سازند. ▫ مطالب پیشین مباحثات در همین زمینه: 🔸 گزارش نشست علمی/بازخوانی پرونده مدعی یمانی https://mobahesat.ir/17672 🔸 در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سیدهادی صالحی مطرح شد:زمینه‌های رشد جریان احمد الحسن https://mobahesat.ir/10228 🔸 حجت‌الاسلام محمد شهبازیان:خطر نفوذ جریان یمانی در میان روحانیون https://mobahesat.ir/9920 🔸 نشست تخصصی نقد جریان مدعی یمانی برگزار شد؛ خطر جریان مدعی یمانی در بیان اساتید حوزه علمیه https://mobahesat.ir/7161 🔻🔻🔻 @mobahesat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️نشان مهر گرامیداشت سفر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به قم 🔹قسمت اول:ضرورت اخلاق و تهذیب در حوزه‌های علمیه 🔸همراه با برخی فیلمهای منتشر نشده 🔻🔻🔻 @mobahesat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️نشان مهر گرامیداشت سفر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به قم 🔹قسمت دوم : حمایت و نصیحت، رابطه حوزه و نظام 🔸همراه با برخی فیلمهای منتشر نشده 🔻🔻🔻 @mobahesat
پاسخ وارده: خیر فیضیه قم اصلاً این طور نیست، الآن عده خیلی زیادی از طلاب قم که طلبه رسمی نیستند که کارت شناسایی داشته باشند یا اینکه مدتها قبل طلبه بودند و کارت شناسایی الآن ندارند یا اینکه طلبه آزاد هستند برای ورود به مدرسه فیضیه مشکل دارند زیرا ورود به مدرسه فیضیه نیازمند کارت شناسایی معتبر است. علاوه بر اینکه اجازه ورود به فیضیه برای طلاب هم فقط محدود به ۹۰ روزی می شود که درسها برقرار است زیرا ایام درسی حدود صد و ده روز یا نود روز هست بقیه ایام سال اجازه ورود به مدرسه فیضیه حتی به طلاب هم داده نمی شود. در تعطیلات نوروز چهارده روز مدرسه تعطیل کامل است و فقط برای اقامه نماز جماعت چهل دقیقه در مدرسه باز می شود و به دلیل وجود بانک تجارت در داخل مدرسه دارالشفاء در ایام ششم فروردین تا سیزده فروردین ساعت اداری فقط در ساعت اداری در مدرسه دارالشفاء باز می شود آنهم فقط بخاطر وجود بانک تجارت است و فقط در مدرسه دارالشفا باز می شود نه در مدرسه فیضیه. روزهای پنج شنبه و جمعه و تعطیلات رسمی هم اگر چه در مدرسه فیضیه باز هست ولی درب تمامی حجرات بسته است لذا طلاب که عموماً از موبایل یا لپ تاپ برای مباحثه استفاده می کنند به دلیل بارندگی و سرما در فصل بهار و پاییز نمی توانند در حیاط مدرسه مباحثه کنند زیرا به دلیل بسته بودن تمامی در تمامی حجرات باید در حیاط بنشینند که خطر بارندگی برای لپ تاپ آنها وجود دارد در زمستان نیز جایی برای نشستن نیست زیرا روزهای غیر درسی در حجرات بسته است و تنها جای نشستن سنگ های مرمر بسیار سرد باغچه مدرسه یا نیمکت های آهنی بسیار سرد در زمستان و پاییز است، جالب اینجاست که بوفه مدرسه فیضیه نیز که در گوشه مدرسه قرار دارد حتی یک صندلی برای غذا خوردن طلاب ندارد و طلاب باید در زمستان که نمی توانند روی سنگ مرمر سرد باغچه بنشینند سرپا غذا بخورند. آیا بهتر نیست بوفه مدرسه فیضیه را به داخل زیر زمین بسیار بزرگ دارالشفاء منتقل کنند که به راحتی می توان برای صدها طلبه صندلی و میز غذاخوری قرار داد تا طلاب مباحثه کرده و چای بخورند و از بوفه غذا بخرند؟ حتی آن چند صندلی چوبی مدرسه که توسط گربه ها بارها روی آن ادرار شده است هم برای مباحثه بدرد خور نیستند زیرا علاوه بر اینکه توسط گربه ها نجس شده اند هیچ پریز برقی هم در حیاط مدرسه نیست که لپ تاپ را به آن متصل کرد و عجیب آن که وقتی بنده از یکی از طلاب سؤال کردم امکان دارد یک صندلی چوبی تک نفره را از داخل حیاط دارالشفاء به داخل حیاط فیضیه ببرم که کنار تنها پریز برق آنجا قرار دهم و از لپ تاپ استفاده کنم ، گفت خیر و هشدار داد که این گونه حرکات یعنی انتقال یک صندلی چوبی تک نفره از حیاط دارالشفاء به داخل حیاط فیضیه فردا توسط دوربین مدار بسته توسط خدام بررسی می شود و توبیخ می شوی و مجازات دارد. یعنی ایشان تجربه کرده بود که این حرکات عادی و ابتدایی توسط دوربین مدار بسته چک شده و طلبه را مجازات و توبیخ کرده اند. به این طلبه ای که مقاله فوق را نوشته است و گفته است تهران باید مثل قم شود توصیه می کنم به این فکر کند که شهر تهران سی سال است تعداد زیادی کتابخانه شبانه روزی برای کنکوری ها دارد یا شهر کتابی دارد که صدها نفر با لپ تاپ در فضای آن مشغول کار هستند. در شهر قم حتی یک کتابخانه شبانه روزی وجود ندارد. حتی یک کتابخانه وجود ندارد که روزهای تعطیل یا جمعه باز باشد حتی یک فضای کار گروهی مثل فضای کار گروهی کتابخانه دانشگاههای معتبر دنیا ندارد مثل فضای کار لپ تاپ در باغ کتاب تهران که تأسیس شده است. قم بیش از سی سال از شهر تهران عقب تر است. لطفاً در اینترنت کلمه باشگاه همکارا یا میزهای پژوهش باغ کتاب تهران را سرچ کنید. مشکل امروز ما این است که بوفه مدرسه فیضیه یک صندلی ندارد که طلبه چای بخورد و باید سرپا بایستد و غذا بخورد ولی در تهران مثل تمامی کتابخانه دانشگاه های معتبر دنیا باشگاه همکارا یا میزهای پژوهش برای کار گروهی تأسیس شده است ، سی سال دیگر قم به تهران نمی رسد آن وقت شما دنبال این هستید که تهران مثل قم شود؟ 🔻🔻🔻 @mobahesat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️نشان مهر گرامیداشت سفر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به قم 🔹قسمت سوم : آزاداندیشی، هویت علمی حوزه 🔸همراه با برخی فیلمهای منتشر نشده 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ استاد رضا مختاری پیرامون شخصیت علامه حسن‌زاده آملی: سیره سلف، احترام به بزرگان در عین نقد آنان بوده است/ مراقب اختلاف افکنی دشمنان برای ازبین بردن اصل دین و تشیع باشیم ◀ اختصاصی مباحثات 🔹 مرحوم علامه حسن‌زاده آملی در بعضی موضوعات و برخی تخصص‌ها طرف مشورت و اعتماد مرحوم آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی بودند. برای نمونه ارجاع یک استفتاء به علامه حسن‌زاده آملی از سوی آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی، در موضوع تعیین قبله و محاسبه ریاضی بود.ایشان جناب آقای شیخ علی شاکری و جناب انصاریان را به‌همراه متن استفتاء خدمت علامه حسن‌زاده آملی روانه کردند و فرمودند که سلام بنده را خدمت ایشان برسانید و عرض کنید که چون جواب این سؤال تخصصی است و از عهده شما برمی‌آید، لطفاً اعلام نظر بفرمایید. 🔹 استاد حسن‌زاده آملی نه‌تنها درباره خود اهل‌بیت، بلکه از منسوبان و امام‌زادگان هم تجلیل کم‌نظیری داشته‌اند؛ با عبارات عاطفی و خاص «عمه‌جان » و «ما همه به فدایش» و... به حضرت معصومه(س) عرض ارادت می‌کردند. حالات ایشان در زیارت حضرت معصومه واقعاً رشک‌برانگیز بودو گاهی زمین پائین پای حضرت معصومه(س) را می بوسیدند. ایشان حتی به زیارت امام‌زادگان گمنام هم می‌رفتند. 🔹 همانطور که مطلع هستید، کتاب کشف المراد یکی از بهترین کتاب‌های کلامی شیعه به‌خصوص در موضوع امامت است که ایشان این کتاب را تصحیح و منتشر کردند. علامه حسن‌زاده آملی برای اولین بار اصول کافی را اعراب‌گذاری کردند. می‌دانید که اعراب‌گذاری کتاب حدیثی کار بسیار دشواری است، اما به‌خاطر توجه خاصی که ایشان به مکتب اهل‌بیت و احادیث بر جای مانده از آنان داشته‌اند، این کار را انجام دادند. بعد هم کتاب شرح نهج‌البلاغه میرزا حبیب‌ﷲ خوئی را که ناقص مانده بوده، به تکمیل آن اقدام کردند . در خدمت به قرآن هم خلاصه منهج الصادقین مرحوم کاشانی را تصحیح کردند که بعدها دفتر تبلیغات اسلامی آن را تجدید چاپ کرد. 🔹 اگر بخواهیم ده نفر از علمای طراز نخست در زمان غیبت را نام ببریم، قطعاً یکی از آنان سید مرتضی است، اما ما ایشان را نقد می‌کنیم، ولی نقدی محترمانه و همراه با تکریم و احترام.شیخ صدوق شخصیتی است که با دعای حضرت ولی‌عصر(عج) به دنیا آمده و جزو افتخارات شیعه است، ولی آیا تمامی نظرات او را قبول داریم؟ ده ها نفر نظریه سهوالنبی او را نقد کرده‌اند، اما کسی به ایشان جسارت نکرده است. جسارت یا تحقیر و بی‌ادبی به ساحت علما و بزرگانْ آثار سوئی دارد؛ از جمله بی‌برکتی در عمر. توهین به بزرگان، بعضاً موجب کوتاهی عمر می‌شود که شواهد مختلفی هم در کتاب‌های گذشته ذکر شده، و هم ازمعاصران نقل شده است. 🔹 ما نباید توقع داشته باشیم که همه افراد به یک شکل فکر کنند. در واقع محال است. همانطور که می‌گویند اثر انگشت چند میلیارد انسان با یکدیگر متفاوت است، اندیشه انسان‌ها هم مانند خطوط سرانگشتان آنان است. اصحاب ائمه در زمان حضور آنان با یکدیگر اختلاف داشتند. یونس بن عبدالرحمن با فضل بن شاذان یا دیگران با یکدیگر اختلافات کلامی و فقهی جدی داشتند، اما اینها نمی‌تواند مجوزی برای بی‌احترامی و توهین باشد. 🔹 بزرگان همیشه توصیه کرده‌اند که هر تخصص، زبان و بیان خاص خود را دارد؛ چه‌بسا یک کتاب شرح نظریات فلان عالم، فقط توضیح نظر او برای فهم بهتر سخنانش است و نظر شارح نباشد، اما عده‌ای به برخی کتاب‌های شرح مراجعه و مطلبی را که برای تبیین نظر ماتن است به‌عنوان نظر شارح عنوان می‌کنند. 🔹 برخی مطالب به نادرست به افراد نسبت داده می‌شود یا یک فرد با هویت کاملاً نامشخص در فایل صوتی ادعا می‌کند که در فلان همایش در مشهد بودیم و فلان عالم حتی یک بار هم به زیارت حرم امام رضا(ع) مشرف نشد که از دروغهای شاخدار است. این افراد جاعل اصلاً فکر نمی‌کنند که مثلاً شخصی مثل علامه حسن‌زاده آملی هزاران نفر شاگرد داشته و این شاگردها با او انس و ارتباط داشته‌اند و شاهد ارادت رشک‌برانگیز استادشان به اهل‌بیت علیهم‌السلام بوده‌اند؟ 🔹 آیا در این زمانه که یهود خبیث، وهابیت و بهائیت و دشمنان دیگر تمام همت خود را برای از بین بردن ریشه تشیع و اصل دین به کار بسته‌اند، چنین کارهایی صحیح است؟. چه‌بسا این مطالب شیطنت همان شبکه‌های معاند و مخالف تشیع و اسلام برای اختلاف‌افکنی باشد. 🔹 تذکر این نکته هم لازم است که اگر احیاناً برخی شاگردان اساتید معظم اشتباهی داشته باشند یا در احترام و تمجید استادشان غلو کنند، در واقع این اشتباه شاگرد است و نباید به پای اساتید نوشته شود. ما در تاریخ با پدیده غلات یا برخی فرقه ها مثل واقفه و فطحیه مواجه هستیم؛ آیا نعوذ بﷲ این انحراف فکری و اعتقادی آنان را به پای امیرالمؤمنین و ائمه معصوم علیهم‌السلام می‌نویسیم؟ 🔸 مشاهده متن کامل: https://mobahesat.ir/23537 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ پاسخی به توهین سایت رجانیوز به مرجعیت معظم تقلید عبرت رئیس‌جمهور مخالف ولی‌فقیه و مرجعیت کافی نیست؟ 🔸 سایت رجانیوز با انتشار مطلبی از آقای «مهدی جمشیدی» عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی با عنوان « هشت سال عبرت کافی نیست؟» مطالب ناروائی را به محضر مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله‌العظمی صافی گلپایگانی نسبت داده است. مباحثات با ابراز تاسف از این اقدام یک رسانه با شعار انقلابی، بیان چند نکته را ضروری می‌داند. 🔹 نویسنده متن با تقطیع غیراخلاقی بیانات این مرجع تقلید به این نتیجه‌ی کلی رسیده است که «چشم امید مرجعیت به خارج و غرب» است. متنی که نویسنده در ابتدا از ایشان نقل کرده بدین گونه است:« گرانی برای مردم طاقت‌فرسا شده و این‌که با بسیاری از کشورها قهر باشیم، به ضرر مردم است» این در حالی است خبر اصلی منتشره بدین گونه است: ایشان تاکید کردند:«بنده بسیار نگران وضعیت اقتصادی و مشکلات مردم هستم. مردم نجیب و شریف کشور ما مستحقّ این وضعیت نیستند.حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در قسمت دیگری از بیانات خود تصریح کردند :توصیه حقیر این است که باید با تمام کشورهای دنیا با عزّت و اقتدار رابطه داشته باشیم. اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست و به ضرر مردم عزیزمان است. شما باید با عقلانیت و تعامل سازنده، حقوق ملت را احقاق کنید» 🔹 به اعتقاد نویسنده، مراجع تقلید در قبال اقدامات نادرست داخلی و خارجی دولت تدبیر و امید سکوت کرده یا با آن همراهی کرده‌اند. به نظر می‌رسد این عضو هیات علمی محترم در هشت سال اخیر فقط رسانه‌های مورد پسند خود را پیگیری می‌نمود. چرا که مراجع عظام تقلید در این مدت ده‌ها بار و به بهانه‌های مختلف در خصوص مشکلات اصلی جامعه مانند وضعیت بحرانی اقتصاد، بانکداری، ناهنجاری‌های فرهنگی و مسائل سیاسی داخلی و خارجی تذکرات و عتاب‌های جدی به دولت وقت داشته‌اند. همانگونه که رهبر معظم انقلاب بارها تاکید داشته‌اند رابطه حوزه‌ی علمیه و نظام باید «حمایت ناصحانه» باشد اما نویسنده انتظار دارد مراجع تقلید نیز مانند احزاب سیاسی مورد پسند وی همیشه عمل کنند. 🔹 آنچه که در بیانات مرجعیت معظم در خصوص چگونگی رابطه با کشورهای دیگر بیان شده دو کلید واژه‌ی مهم «عزت و اقتدار» را دارد. همان دو شرط اصلی که سیاست کلی نظام و مورد تاکید همیشگی مقام معظم رهبری نیز بوده‌است. ازین رو قراردادن مرجعیت معظم در مقابل رهبری توسط نویسنده نشان دهنده‌ی پیش‌فرض‌های ذهنی وی نسبت به نهاد مرجعیت است که لازم است به صورت مبنائی اصلاح شود. 🔹 متاسفانه در سال‌های اخیر شاهد تلاش عده‌‌ای برای ایجاد تقابل بین مراجع تقلید و انقلاب اسلامی و رهبری معظم بوده‌اند. این افراد شامل دو گروه «معاندین و سکولارها» و «انقلابی‌نمایان» هستند. وضعیت گروه نخست ناگفته پیداست اما خطر گروه دوم بخاطر قرارگرفتن در مناصب دولتی یا استفاده از رسانه‌های رسمی بسیار خطرناک است و هردو درواقع نفوذی‌های دشمن برای از بین بردن تعامل مراجع تقلید و نظام هستند. 🔹 در اینجا لازم است به سایت رجانیوز و نویسنده‌ی مطلب فوق که با تیتر «هشت سال عبرت کافی نیست» ؛ «عبرت تاریخی رئیس‌جمهوری» را یادآوری کنیم که براساس شعارهای انقلابی به جایگاه مهم ریاست‌جمهوری رسید اما بخاطر انحرافات فکری از جمله در قبال ولی فقیه ومرجعیت هم‌اکنون منفور جریان انقلابی است و برای خودنمائی دست به دامان شبکه‌های معاند از جمله رسانه‌های خبیث عربستان شده‌است. 🔸مشاهده متن در سایت مباحثات https://mobahesat.ir/23547 🔸 مشاهده متن کامل بیانات مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله‌العظمی صافی گلپایگانی: https://b2n.ir/u77356 🔸 مشاهده متن سایت رجانیور به قلم مهدی جمشیدی https://b2n.ir/p69760 🔻🔻🔻 @mobahesat
🏴به مناسبت بی‌حرمتی برخی‌ها به 🏳مرجع‌مجاهد،اول‌دبیرشورای‌نگهبان‌ 🏳عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان‌ 🏳آیةالله‌‌شیخ‌لطف‌الله‌صافی‌گلپایگانی 💠رهبرانقلاب ‼️مراجع تقلید کنونی، مکرر متعددشان به بنده گفتند که ما تضعیف این نظام را به هر کیفیتی حرام قطعی میدانیم. خیلیشان از روی لطف به میگویند که ما تو را مرتباً دعا میکنیم. این نشان دهنده قدرشناسی از نظام اسلامی است. ۹۱/۷/۲۰ ‼️از مسایل مهم در حوزه، نظام اخلاقی حوزه‌هاست، نظام اخلاقی ما در حوزه‌ها باید در جهت تکریم اساتید و مراجع تقلید قرار گیرد. هر کسی آسان به حد مراجع معظم تقلید نمیرسد؛ صلاحیت‌های زیادی لازم است. غالبا مراجع قله‌های علمی حوزه‌های علمیه محسوب میشوند، بنابراین احترام مراجع بایستی محفوظ باشد! ۸۹/۷/۲۹ ‼️جوانان پرشور و انقلابی حوزه، نبادا حرکت انقلابی جوری باشد که بتوانند تهمت افراطی گری به او بزنند؛ از افراط و تفریط بایستی پرهیز کرد. اگر آن چیزی که گزارش شده است که به بعضی بزرگان و مراجع یک وقتی اهانتی شده باشد، بدانید این قطعا انحراف است. ۸۹/۷/۲۹ 💠آیةالله صافی گلپایگانی ‼️تقویت آقای خامنه‌ای تقویت نظام و انقلاب است، خدا را شکر کنید که ایشان در تمام مسائل و تمام خطرات پیشقدم بوده‌اند و واقعا ناخدای خوبی است در این دریای طوفان زده. ما چه حکومتی را بپذیریم که در رأس آن مثل آقای خامنه‌ای را پیدا کنیم؟ کی بهتر از ایشان که با تمام وجود مقابل دنیای زورگو و بی‌منطق ایستاده است و دنیا هم از ایشان حساب میبرد ایشان نعمت بزرگ خداست و اگر قدر ایشان را ندانیم چوب میخوریم! کتاب حضرت ماه ص۲۶ @Jahade_tabeini
یادداشت وارده/ ⚡ مرجعیت، دیوار مستحکم اسلام و انقلاب ✏ اسماعیل شاه‌بیگی 🔹 درس‌آموزی تاریخ محدود به صده‌ها و هزاران سال پیش نیست. گاهی اوقات نگاهی به دو سه دهه اخیر هم می‌تواند برای بسیاری از ما درس‌آموز باشد. یکی از این تجربیات آموزنده‌ی تاریخی تحولات و عاقبت «محمد نوری‌زاد» روزنامه‌نگاری است که از صدر جبهه‌ِ انقلاب به ذیل معاندان اسلام و انقلاب سقوط کرد. 🔹 محمد نوری‌زاد هنرمند و نویسنده‌ای بود که با روایت فتح و صداوسیما مطرح شد. قلم و آثار او همگی در دفاع از اسلام اصیل و انقلاب بود و ضد لیبرالیسم و سکولاریسم و … . یادداشت‌های هفتگی وی در کیهان و اوج دولت دوم خرداد از اذهان پاک نمی‌شود. 🔹 اما نقطه‌ی آغازین انحراف او از دفاع تمام قد از انقلاب و دشمن ستیزی کجا بود؟ او در اواسط دهه هشتاد یادداشتی خطاب به آیت‌ﷲ‌العظمی مکارم شیرازی و ظاهرا در دفاع از رهبری و انقلاب نوشت با این مضمون که «در حکومت اسلامی که راس آن ولی‌فقیه مجتهد حضور دارد مراجع تقلید حق دریافت و تصرف در وجوهات را ندارند». اگرچه طرح این نظریه در محافل علمی امری طبیعی است اما این مطلب با لحنی تند و توهین‌آمیز بدون هیچ‌گونه استناد فقهی و علمی همراه بود. 🔹 نوری‌زاد روند اعتراضی خود به مراجع تقلید را ادامه داد و یادداشت‌های نخست او دفاع از انقلاب و رهبری بود اما با پشت سر گذاشتن مراجع، رهبر معظم انقلاب و نهادهای انقلابی را مورد هجمه قرار داد و وضعیت او پس از سال‌ها به جایی رسید که وقیح‌ترین مطالب را منتشر کرد و به پابوسی بهائی‌ها مشرف شد. 🔹 شاید آن روزی که نوری‌زاد ظاهرا در دفاع از رهبری و انقلاب مطالب توهین‌آمیزی به مراجع می‌نوشت کسی فکر نمی‌کرد که او در تلاش است حصن حصین مرجعیت را از راه بردارد و در مرحله بعد به راحتی علیه انقلاب و اسلام قلم‌فرسائی کند. 🔹 همانگونه مرجعیت امام خمینی بود که توانست حمایت بی‌نظیر میلیون‌ها انسان را همراه خود کند و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و جمهوری اسلامی ایران را به نهضتی بی‌بدیل در نیا تبدیل کند، اکنون نیز حمایت مراجع تقلید و حتی انتقادهای آنان بزرگترین پشتوانه‌ی نظام اسلامی است. 🔹 همگان معتقدیم به جز ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام هیچ فردی در هیچ جایگاهی خالی از لغزش و اشتباه و بی‌نیاز از نقد نیست. مراجع تقلید و بیت معظم آنان از نقدها و گلایه‌های حتی تند اما دلسوزانه و ناصحانه قطعا استقبال می‌کنند. اما آنچه که در ورای برخی نقدها وجود دارد برداشتن اصلی‌ترین حریم و سد مستحکم اسلام و انقلاب برای رسیدن به گام‌های بعدی است. 🔹 واکنش دوراندیشانه‌ی روزهای گذشته بزرگان حوزه از جمله جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم نسبت به توهین یکی از سایت‌‌های داخلی نیز متاثر و برگرفته از همین شناخت است و طلاب و طیف انقلابی جوان باید به تجارب این بزرگان احترام گذارند. چراکه « آنچه در آينه جوان بيند/ پير در خشت خام بيند» 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ در جلسه‌ی نقد کتاب جدید استاد فراتی عنوان شد: ▫ احتمالا تفسیر نجف از تشیع با اقبال عمومی‌تری مواجه شود/ آیت‌الله سیستانی میانه‌ی امام خمینی و آقای خوئی است 🔹 احساس می‌کنم در دوره جدید، به تدریج بر اهمیت حوزه نجف افزوده خواهد شد و در آینده قدرتمندتر هم خواهد شد و می‌تواند روایتی که از تشیع ارائه می‌کند، به یک رویارویی معرفتی و عملی با قرائت ما از تشیع در قم تبدیل شود. به عبارت دیگر، آلترناتیو تشیع سیاسی برخاسته از نجفی بشود که در واقع تشیع مدنی را توضیح می‌دهد. این تقابل یا هماوردی، در آینده می‌تواند برای کسانی که به دنبال قرائتی هستند تا جایگزین قرائت کنونی ما از تشیع در قم یا ایران کنند، به آن پناه ببرند و در پناه آن به نقد یا رویارویی با قرائت حاکم در ایران بپردازند، این قرائت نجف است. 🔹 مدرسه نجف تحت سیطره مدرسه آقای خوئی است. به رغم اینکه آیت‌الله خوئی الان مرحوم شده است اما مدرسه آن الان آنچنان هژمونی دارد که فارغ‌التحصیلان این مدرسه و کسانی که خارج از این مدرسه قرار دارند تحت هژمونی این مدرسه‌اند و اساسا فکری که ساختارشکنانه‌ی این مبانی و ایده های مدرسه را به حاشیه ببرد، چندان وجود ندارد. 81 سالی که آقای خوئی در نجف حضور داشت، از دوره جوانی اش، اهمّ رخدادهای عراق آن دوره را از جنگ با انگلیسی ها، انقلاب «ثورة العشرین»، کودتای قاسم، و کودتاهای بعدی که منتهی به قدرت گرفتن بعثی‌ها در عراق شد را لمس کرد و کشمکش‌های درونی حوزه را در تعامل با سیاست را از نزدیک دید و با یک تجربه خیلی عینی‌تری حوزه را مدیریت کرد. 🔹 آیت‌الله سیستانی مبدع مدرسه جدیدی در عراق بعد از سقوط صدام است که می‌تواند متفاوت‌تر از مدرسه آقای خوئی هم بیاندیشد و هم عمل کند. آیت الله سیستانی همانند استادش آقای خوئی، اصلا قائل به ولایت فقیه نبود و تمام ادله‌ای که مثلا موافقین ولایت‌فقیه از مرحوم ملا احمد نراقی تا امام خمینی در این زمینه اقامه کرده بودند را نپذیرفت. اما در ورای سلب دولت از فقیه در مقام ایجاب، ایشان از یک نظریه‌ای در حوزه سیاست دفاع کرد که امروزه از آن به «دموکراسی توافقی» تعبیر می‌کنیم. آقای خوئی وقتی که دولت را از فقیه سلب می‌کرد، و دلالت ادله لفظی را در این باب نمی‌پذیرفت، در ایجاب بحث خودش گفتگوی ایجابی یا اثباتی در باب اداره جامعه نداشت، یعنی رها می کرد. اما آقای سیستانی یک نگاه ایجابی بعد از سلب دولت از فقیه داشت که آن هم بیشتر تحت تاثیر استادش شیخ حسین حلّی است. 🔹 این تعبیر آقای شهرستانی است گفتند که آقای سیستانی میانه‌ی امام و آقای خوئی است . رفتار آقای سیستانی در دوره صدام مانند استادش آقای خوئی است. شرایط که به هم ریخت، رفتار متفاوت‌تری پیدا کرده‌است. اما ظاهر بررسی مبانی فقهی و اصولی این دو شخصیت نشان می‌دهد که اگر آقای خوئی الان زنده بود، احتمال اینکه می‌توانست مانند شاگردش سیستانی رفتار کند خیلی بعید است. 🔹 صدر نسلی را تربیت کرد که اینها بعدا دعوی مرجعیت کردند. یکی از دلایلی هم که نجفی‌ها در مقابل صدر دوم مقاومت کردند این بود که صدر دوم می‌خواست که بحث مرجعیت از درون خاندان ها را بشکند که به نظر من هم تا حدودی موفق شد. اما مشکلی که پیدا کرد این بود که فارغ‌التحصیل‌های مدرسه صدر دوم آنچنان به لحاظ فقهی و اصولی قوی نبود. 🔹 روش بنده در تهیه این کتاب دو چیز بود. نخست اینکه گفت‌وگوهای زیادی انجام دادم، چه با آقایانی که در قم بودند یا در نجف بودند. سفرهای متعددی به نجف رفتم و با اساتید دانشگاه کوفه و هم با طیف های متعددی از نیروهای درون حوزه گفت‌وگو کردم. این کار محصول روش پژوهش میدانی و کتابخانه‌ای بود. من از سال 97 تا 99 مرتب به نجف می رفتم. سال 99 که مشغول نوشتن متن شدم. در این زمینه اثر مشابهی کار نشده است. این سبک نگارش جریان‌شناسی جزو علاقه‌مندی‌های‌ ما در ایران است. عراقی‌ها اصلا اینطوری نمی‌نویسند. 🔸 مشاهده متن کامل گزارش: https://mobahesat.ir/23559 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡️عبرت ۴۰ ساله 🖋سید فرید حاجی سیدجوادی 🔹از زمان پیدایش مرجعیت عامه در میان شیعیان که سابقه‌ای حدودا ۲۰۰ ساله دارد، قله اعتبار بخشی به معارف و مناسک مذهبی نهاد مرجعیت بوده است. پیش از آن علمای بلاد کانون چنین اعتباربخشی بودند و هریک در قلمرو خود مرجعیت محلی داشتند. 🔹 انقلاب اسلامی با ایده ولایت فقها بر تشکیل حکومت نهاد جدیدی را به جامعه شیعیان معرفی کرد که پیش از آن سابقه نداشت و به لحاظ نظری نیز مناسبات آن با نهادهای سابق تبیین نشده بود. 🔹با گذشت ۴دهه از استقرار نظام ولایت‌فقیه همچنان مناسبات آن با احکام اولیه شرعی، مراجع تقلید، قانون عرفی، دیوانسالاری دولتی محل بحث و اختلاف نظر باقی مانده است. آنچه در میدان جامعه و سیاست ایران از روابط مقام رهبری با نهادهای سنتی و مدرن تجربه شده، تابع تشخیص و اراده کنشگران اصلی بوده و هنوز الگوی مدون و تثبیت شده‌ای نیافته، و از همین رو است که گاه و بی‌گاه اصطکاک‌هایی میان آنها پیدا می‌شود. 🔹در شرایطی که نظریه ولایت فقیه به تبیینی مقبول نزد عالمان دینی از روابط رهبر نظام اسلامی با دیگر کانون‌های ذی‌نفوذ در جامعه نیافته است، برخی عوامل میدانی با اتکا به ابزارهای رسانه‌ای، اقتصادی، قضایی و امنیتی در پی آن‌اند تا دیگر کانون‌های قدرت اجتماعی را در چارچوب اراده حاکمیت مهار نمایند. 🔹 از همان دهه اول انقلاب، این فعالیت‌ها دوسویه ایجابی و سلبی داشته است. در سویه ایجابی به دنبال چهره‌سازی از روحانیون همسو و ارائه آراء و اندیشه‌های موید نظریه ولایت فقیه برآمدند و در سویه سلبی نیز شاهد طیفی از اقدامات علیه علما و مراجع تقلیدی بوده‌ایم که در مقام عمل و نظر با رای ویا عملکرد نظام اختلاف نظر داشتند. شدیدترین برخوردها را در حصر خانگی برخی مراجع شاهد بودیم، که بعضا با زمینه‌ای از یورش و تسخیر بیوت از سوی معترضان انجام گرفت. خفیف‌ترین اقدامات سلبی نیز اعتراض و پرخاش‌هایی بوده که در مطبوعات و خطبه‌های نماز جمعه سرزده است. 🔹آنچه در مورد اخیر اتفاق افتاد اگرچه جزو خفیف‌ترین اقدامات سلبی به شمار می‌رود ولی آماج آن یکی از محترم‌ترین و همراه‌‌ترین مراجع تقلید با نظام اسلامی بوده است. ادبیات و لحن نوشته نیز تناسبی با محتوای منتشر شده از دیدار آیت الله صافی با رییس مجلس نداشت. شاید نویسنده‌ی جوان چنین پنداشته بود که باید با برخوردی صریح و قاطع از همه کسانی که همچنان ایده تنش‌زدایی در سیاست خارجی را پیگیری می‌کنند، زهر چشمی گرفته شود. اما ناآگاهی از مناسبات حوزه و توهم حقانیت، نتیجه معکوسی به بار آورد و «سرکنگبین صفرا فزود». 🔹 همگرایی اغلب شخصیت‌ها و طیف‌های حوزوی در پشتیبانی از مرجعیت چنان بود که برای حامیان نیز چاره‌ای جز سکوت باقی نگذاشت و واکنش نهادهای رسمی و کانون‌های اقتدار حوزوی و حکومتی، نویسنده را به عذرخواهی واداشت و رسانه منتشر کننده را روانه دادگاه کرد. 🔹این واقعه می تواند فرصتی باشد برای نسل جوان طلاب انقلابی تا با بازخوانی تاریخچه مواجهه نسل‌های پیشین با نهادهای سنتی و ذی‌نفوذ روحانیت از آن‌ها درس و عبرت بگیرند. این وقایع از ماجراهای کتاب شهید جاوید در دهه ۵۰ آغاز شده و در دهه ۶۰ بیشترین تواتر رخداد را داشته است. سرانجام افرادی که به خیال تقویت قدرت ولایت فقیه و نظام با مراجع تقلید درافتاده‌اند، پیش‌روی ماست و تکرار تجربه آنها جز پشیمانی ثمره‌ای نخواهد داشت؛ «من جرب المجرب حلت بها الندامه». 🔻🔻🔻 https://mobahesat.ir/23565 @mobahesat
⚡ متن کامل بیانات منتشر نشده در سفر به شهر قم؛ عرفان نظری و عملی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب 🔸 مقدمه:مباحثات پیش از این به مناسبت سالگرد سفر رهبر معظم انقلاب به شهر قم، برخی از بیانات و فیلم های منتشر نشده از این سفر را به صورت موضوعی تهیه و منتشر نمود که مورد استقبال گسترده خاطبان قرار گرفت. نظر به اهمیت موضوع، متن فرمایشات ایشان درباره «عرفان نظری و عملی و نسبت آن با حوزه های علمیه» تقدیم می شود. 🔹 مرحوم آقاى قاضى حدود ده سال با مرحوم آسيد مرتضى كشميرى معاشر بوده. آ سيد مرتضى كشميرى از لحاظ مذاق عرفانى بكلى متفاوت است با آقاى قاضى. به نظرم ايشان ميگويد حرام است «فتوحات» دست بگيريد. ظاهراً تا وقتى كه مرحوم آقاى قاضى زنده بوده، به «فتوحات» دست نميزده. آقاى قاضى در عين حال كه مذاقاً با آ سيد مرتضى كشميرى مخالف بوده، اما ميگويد من نماز خواندن را از آسيد مرتضى كشميرى ياد گرفتم. ببينيد، اين خيلى حرف بزرگى است. مرحوم آقاى قاضى وقتى نجف مى‏آيد، يك آدم بسيطى در اين زمينه‏ها نبوده؛ شاگرد پدرش بوده. ميدانيد پدر مرحوم آ ميرزا على آقا قاضى شاگرد آخوند ملاحسينقلى همدانى بوده است؛ يعنى خود ايشان از طريق پدرش هم به آخوند ملاحسينقلى همدانى وصل ميشود. ايشان تربيت شده‏ى پدرش بوده و مقاماتى هم داشته؛ در عين حال وقتى كه نجف مى‏آيد و با مرحوم آسيد مرتضى كشميرى ارتباط پيدا ميكند، ميگويد من نماز خواندن را از آسيد مرتضى كشميرى ياد گرفتم. 🔹 همين حاج آقا محمد شاه‏آبادى شما من خيال ميكنم اهل اين معانى است. از ايشان خواسته شود كه هفته‏اى يك بار بيايد و طلبه‏ها را نصيحت كند؛ چون بالاخره پسر آقاى شاه‏آبادى است ديگر. من شنيدم كه ايشان گفته حرفهاى اساسى مرحوم پدرم پيش من است؛ پيش اينهائى كه ميگويند و ادعا ميكنند، نيست. ديدم ايشان يك چيزهاى مختصرى هم چاپ كرده‏اند، ليكن بحثهاى علمى مرحوم شاه‏آبادى مورد نظر نيست. عرفان نظرى اصلاً در اينجا مورد نظر ما نيست و فايده‏اى هم ندارد. واقعاً عرفان نظرى فايده‏اى ندارد. 🔹 حالا آقاى رجبى هم اينجا تشريف دارند، توى مؤسسه‏ى ايشان هم ظاهراً عرفان نظرى تدريس ميشود؛ اما عرفان نظرى هيچ كس را بالا نمى‏آورد. اين را من به شما آقاى رجبى عرض ميكنم؛ اين را گوش كنيد. من يك شب از امام پرسيدم آقا شما مرحوم حاج ميرزا جواد آقا را درك كرديد؟ درس ايشان رفتيد؟ ايشان بلافاصله گفتند افسوس، نه. بعد گفتند آقاى حاج شيخ محمدعلى اراكى آمد به من پيشنهاد كرد كه برويم درس آ ميرزا جواد آقا. ايشان هفته‏اى يك بار جلسه داشت. گفتند با ايشان يكى دو جلسه رفتيم. بعد اينجورى تعبير كردند: آن وقتها ذهن ما پر بود، اين درس را نپسنديديم. آن وقت امام نپسنديده بود؛ اما حالا در هشتاد و چند سالگى كه حتماً ايشان از لحاظ معنوى پخته‏تر شده بود، افسوس ميخورد كه چرا نرفته. ذهن ايشان آن وقت از چه پر بود؟ از همين حرفهاى عرفان نظرى. يعنى وقتى كه كسى رفت پاى درس شاه‏آبادى نشست و آن حرفها و آن اصطلاحات و آن زرق و برق الفاظ را شنفت، ولو براى خود آن آدم با معنا همراه است، اما اين حرفها براى هر كسى معنا نمى‏آورد؛ طبعاً حرفهاى ساده‏ى مثل حاج ميرزا جواد آقا را نمى‏پسندد؛ در حالى كه لبّ عرفان، همان حرفهاى ساده بوده. 🔹 آقاى خوشوقت ميگفتند كه من ميخواستم كتاب «لقاءاللَّه» را چاپ كنم، پيش امام رفتم و گفتم شما يك تقريظ بنويسيد. امام گفتند نه، اين را چاپ نكن؛ برو «المراقبات» را چاپ كن، آن مؤثرتر و بهتر است. ايشان هم آمده بود و چاپ كرده بود. بنابراين عرفان اينهاست. عرفان لفظ نيست. كسى بود كه آشنا و دوست نزديك ما بود و در عرفان هم مسلط بود. حالا بنده كه خودم وارد نبودم، اما كسانى كه وارد بودند، ميگفتند ايشان در عرفان نظرى توى حوزه‏ها نظير ندارد. به اعتقاد من او هيچ حظى از عرفان نداشت. جلسه داشتيم، نشسته بوديم، گفته بوديم، شنيده بوديم؛ اما ميدانستم كه آن آقا واقعاً هيچ حظى از عرفان نداشت؛ در حالى كه عرفان نظرى‏اش هم از همه بهتر بود. 🔹 آنچه كه طلبه را بالا ميبرد، تزكيه ميكند و معراج طلبه ميشود، عرفان نظرى نيست؛ اگرچه عرفان نظرى هم ممكن است كمكهائى بكند. بايد اين عرفان عملى را، اين حالت سلوك را توى طلبه راه انداخت. ما همت كنيم، طلبه را اهل نماز شب كنيم؛ اين خيلى كمك ميكند. برنامه‏ريزى ك نيد كه از ميان پنجاه هزار طلبه‏ى حوزه‏ى قم - حالا با حذف يك عده خيلى پائين‏ترها و يك عده خيلى پيرترها - اقلاً سى هزارتاشان هر شب نماز شب بخوانند. اگر اين شد، به نظر من حوزه از جهت اخلاقى راه مى‏افتد. بنابراين لازم است نظام جامع در همه‏ى اين زمينه‏ها تهيه شود. 🔸 مشاهده متن کامل: https://mobahesat.ir/23568 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ طغیان‌گری با تابلوی انقلابی‌ 🔹 هر حرکت یا جریان به‌حق می‌تواند با گذر ایام دچار برخی آسیب‌ها و رفتارهای ناهنجاری شود که با اهداف اصلی آن حرکت در تضاد است. انقلاب اسلامی هم همواره از رفتارهای رادیکال و غیر معقول به نام انقلاب رنج می‌برده است و ضربات وارده از این رفتارها کمتر از برنامه‌ریزی و هجوم دشمن خارجی نیست. 🔹 در حوزه علمیه‌ی انقلابی نیز همیشه برخی جریانات باعث به انحراف کشیدن آرمان‌های اصلی این شجره‌ی طیبه بوده و هستند. اگرچه این گروه‌ها با تعدادی کم و بدون پشتوانه‌ی علمی و فکری رفتار کرده‌اند اما بخاطر استقبال و بزرگ‌نمائی از سوی رسانه‌های معاند و ابراز نگرانی از سوی رسانه‌های دلسوز بسیار بسیار بیشتر از آنچه که واقعیت دارند دیده می‌شوند. 🔹 «روحیه‌ی طغیانگری» وجه شاخص این افراد انگشت‌شمار است که با نفوذ در جریان‌های انقلابی، مطالبات کاملا درست و به‌حق آنان را به حاشیه می‌برند. ماجرای چند دست‌نوشته در تجمع مطالبه‌گری طلاب در زیرزمین مدرسه فیضیه یکی از مصادیق این‌گونه رفتارهاست. 🔹 با بروز پدیده‌ی کرونا، این تعداد انگشت‌شمار با تابلوی طب اسلامی و سنتی تلاش کردند انرژی خود را در این مسیر تخلیه کنند و از نارضایتی اجتماعی نسبت به عملکرد دولت دوازدهم نیز برای این امر بهره‌برداری نمودند. با گذشت زمان و بی‌توجهی جامعه به این رفتارها، حرکات این عده از حالت طغیانگری نیز فراتر رفت و عملا به اقدامات غیرعقلانی و غیرقابل کنترل تبدیل شد. مع الاسف همچنان تابلوی دفاع از انقلاب بر دوش آنان است! 🔹 فراخوان برای تجمع روز پنج‌شنبه این گروه در مقابل جامعه مدرسین نیز ازین دست اقداماتی است که علیرغم توصیه‌ی دلسوزان و بزرگان حوزه قرار است برگزار شود. چنین اقداماتی باعث به ابتذال کشیده‌شدن سایرمطالبات منطقی است که پیش یا پس از این برگزار خواهد شد. 🔹 به صورت کلی رفتارهای این تعداد اندک بخاطر انعکاس رسانه‌ای آن عملا باعث آبروریزی و ضربه به حوزه‌های علمیه است. لذا انتظار می‌رود بزرگان حوزه تلاش کنند با مدیریت صحیح و اقناع‌سازی فکری و ... این معضل درون حوزوی را مهار سازند تا انشاء‌الله نیاز نباشد متولیان امنیتی و قضائی جهت برخوردهای لازم وارد عمل شوند. 🔸 مشاهده متن یادداشت: https://mobahesat.ir/23573 🔻🔻🔻 @mobahesat