بسم الله الرحمن الرحيم
♦️فضائل امام جواد (علیه السلام)
علی ابن خالد می گوید: شنیدم یک نفر از اهالی شهر شام ادعای پیامبری و نبوت کرده، و او را به همین جرم دستگیر نموده و در حالی که غل و زنجیر به دست و پایش بسته اند، او را در عسکر زندانی کرده اند.
تصمیم گرفتم تا به هر قیمتی شده او را ببینم و راست و دروغ قضیه را از زبان خودش بشنوم، وقتی که نزدیک زندان رسیدم ماموران زیادی را دیدم که همه ی اطراف زندان را محاصره کرده و از نزدیک شدن به آن جلوگیری می کنند.
با خود می اندیشیدم تا راهی پیدا کرده و با زندانی حرف بزنم، سعی کردم تا از راه ملاطفت و مهربانی و دوستی با ماموران، راه های بسته شده را بگشایم، بالاخره موفق شدم و لحظاتی بعد زندانی اهل شام را دیدم، در اولین برخورد دیدم انسانی عاقل، و صاحب درک و شعور و معرفت است.
پرسیدم: به چه جرمی تو را زندانی کرده اند؟ و حقیقت قضیه ی تو چیست؟
گفت: از اهالی شام هستم و در محله ی مقام راس الحسین علیه السلام که به جهت قرار گرفتن سر مبارک سیدالشهدا در آن مکان، از قداست بالایی برخوردار است، به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول بودم، در یکی از شبها که هوا تاریک و ظلمانی بود، در محراب و رو به قبله مشغول عبادت بوده و حالی پیدا کرده بودم، احساس کردم شخصی مرا صدا می زند، و می گوید: بلند شو، از جایم حرکت کرده و با او به راه افتادم، لحظاتی نگذشته بود که دیدم داخل مسجد کوفه هستم.
گفت: آیا این مسحد را می شناسی؟ گفتم: آری، مسجد کوفه است، سپس به نماز ایستاد و من هم مشغول نماز شدم، نمازش را که تمام کرد از مسجد خارج شد، به دنبالش حرکت کرده، و چند قدمی بیش نرفته بودم که ناگهان قبه و بارگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و مسجد النبی، را مشاهده کردم، وارد مسجد شد و شروع به نماز خواندن نمود، سپس به قبر رسول خدا نزدیک و مشغول زیارت شد، و پس از آن از مسجد خارج و به راهش ادامه داد، و من پشت سر او در حرکت بودم، که ناگهان کعبه ی خانه ی خدا را با همه ی عظمت و شکوهش از نزدیک مشاهده نمودم، او مشغول طواف شد و پس از فراغت از اعمال مخصوص خانه خدا، مسجدالحرام را ترک و به حرکت خویش ادامه داد، در این فکر و خیال بودم که پس از اینجا مرا به کجا خواهد برد، و سرانجام این مسافرت چه خواهد شد، که ناگهان خود را در عبادت گاهم در شهر شام دیدم، و از رفیق سفرم هیچ اثر و نشانه ای نبود و دیگر او را ندیدم.
از سفر شبانه و توفیق تشرف و اماکن مقدس از قبیل مسجد کوفه، مسجدالنبی، و مسجد الحرام سرشار از لذت بودم و نمی توانستم آن را فراموش کنم، مخصوصاً چهره ی آن مرد ناشناس و غریبی که ندیده بودم و نمی شناختم، یک سال از آن ماجرا گذشت تا اینکه دوباره وقتی که مشغول عبادت بودم، او را با همان چهره و سیما، زیارت کردم، خوشحال شده و از جایم برخاسته و به طرفش به راه افتادم، دستور داد تا به دنبالش بروم، مسافرت شبانه ی ما آغاز شد و مانند سال گذشته، همان مکان های مقدس را زیارت کرده و به شهر شام بازگشتیم، و در وقت مراجعت و بازگشت توجه بیشتری داشتم تا از او جدا نشوم، و از او بخواهم تا خودش را معرفی کند، وقتی که فهمیدم قصد جدا شدن دارد، گفتم: به حق کسی که این قدرت و توانایی را به تو داده است سوگندت می دهم تا خودت را معرفی کنی؟
فرمود: من محمد بن علی بن موسی بن جعفر هستم سپس از نظرم ناپدید شد، سپس از آن روز به بعد برای عده ای از دوستانم نقل کردم تا اینکه خبر پخش شد، و به گوش محمد ابن عبدالملک زیّات وزیر خلیفه ی عباسی رسید، دستور داد غل و زنجیر به دست و پایم بسته و به سرزمین عراق منتقل و زندانی شوم، و آنچه در میان مردم شایع کرده اند که من ادعای نبوت و پیامبری کرده ام دروغ است و تهمت.
علی بن خالد می گوید: قصه و زندانی شدن این مرد شامی را با جزئیات آن برای وزیر خلیفه ی عباسی (زیّات) در نامه ای نوشته و فرستادم، پس از گذشت مدت کوتاهی خبر رسید که جواب نامه ات آمده است، وقتی که به دستم رسید دیدم پشت صفحه ی نامه ی من نوشته است:
به همان کسی که او را در یک شب از شام به کوفه و مدینه و مکه برده است بگو تا او را از زندان آزاد کند.
از پاسخ وزیر سخت بر آشفته و رنجیده خاطر شدم و با حالت غم و اندوه، شب را به صبح رساندم، صبحگاهان روز بعد، به سوی زندان حرکت کردم تا زندانی اهل شام را از پاسخ وزیر آگاه سازم، وقتی که به زندان رسیدم، دیدم سربازان و محافظان زندان این طرف و آن طرف می دوند و همه ناراحت هستند، پرسیدم چه اتفاقی افتاده و چرا مضطرب و ناراحت هستید؟
گفتند: یک نفر زندانی داشتیم از اهالی شام و با اینکه درهای زندان بسته و همه ی محافظان مواظب بودند تا فرار نکند، از زندان فرار کرده و اثری از او نیافته ایم، گویا زمین او را بلعیده و یا به آسمانها پرواز کرده باشد.
علی بن خالد می گوید: من تا آن روز زیدی مذهب بوده و به امامت زید فرزند امام سجاد علیه السلام معتقد بودم ولی پس از مشاهده
ی این ماجرا فهمیدم که همه ی این کارها در دست قدرتمند مردی است که مورد تأیید خداوند و حجت او در زمین و امام معصوم است، او شخصی غیر از امام جواد علیه السلام نیست.
📚اعجوبه اهل البیت، شرحی بر زندگانی امام جواد ( علیه السلام )، سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری، مهدی اسماعیلی
♦️نصايح امام جواد (علیه السلام)
قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : مَنْ أصْغی إلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللهِ فَقَدْ عَبَدَاللهَ، وَ إنْ كانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.
«مستدرك الوسائل، ج 17، ص 308، ح 5»
امام جواد - علیه السلام - فرمود: هركس به شخصی سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنانچه سخنور برای خدا و از ـ احكام و معارف ـ خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان ـ و هوی و هوس و مادیات ـ سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.
✨نکته:با آوردن موسیقی و ، ماهواره در خانه چرا خانواده و فرزندان خود را شیطان پرست می کنیم؟چرا هر وقت سخن از دین می شود و مجلس اهل بیت سریع باید تمام شود ولی در عروسی ها گناه و فسق علنی تا پاسی از شب ادامه دارد؟ کسی هم اعتراض نمی کند که حق الناس است ولی صدای اذان که از مسجد بلند می شود ناراحت می شوند؟
خدا همه ی ما را ه هدایت کند.
#امام_جواد
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
✨متن روضه امام نهم با نوای حجت الاسلام و المسلمين میرزا محمدی✨
"السلام علیک یا ابا جعفر یا محمدبن علی ایهاالتقی الجواد"
درد بسیار و نیست دارویم
خون شد از غم دل خداجویم
میفشانم سرشک و میگویم
یا جوادالائمه ادرکنی...
*هر کی باش کار داره وا...ان شالله کاظمین بگی...چی میخوای؟شب آخر ماه ذی القعده هست رزق عرفه ات رو امام جواد بده...*
***
عزت عالمین میخواهم
سفرکاظمین میخواهم
طوف قبر حسین میخواهم
یا جوادالائمه ادرکنی
*امام رضا تا صبح گهواره جنبان جوادالائمه بود؛هی میگفت:"بابی انت و امی"من یه گهواره جنبانیم میشناسم که تا صبح گهواره ی حسینش رو تکون میداد،چی میگفت فاطمه؟هی میگفت:کربلا...کربلا
"مازلت منه کرب و بلا"
حسیییین....
#امام_جواد
#روضه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
﷽؛
💚 اگر از امام جماعت گناهی دیدیم می توانیم به مردم بگوییم تا به او اقتدا نکنند ؟ 💚
💠 يكى از ارادتمندان آیت الله احمدى ميانجى به ايشان گويد: فلان روحانى به شما اهانت كرده اگر اجازه مى دهيد به مردم بگويم تا ديگر پشت سر ايشان نماز جماعت نخوانند
ايشان فرموده بود: شما چنين تكليفى نداريد و اگر او را عادل نمى دانى خودت پشت سر او نماز نخوان و اگر به من بد گفته است از او مى گذرم
📚 اکبر دهقان ؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان ؛ نکته ۷۲۶
(آبرو و حرمت مؤمن از کعبه بالاتر است و در روایات بسیاری به پوشاندن گناه برادر دینی سفارش شده تا جایی که حتی هفتاد گناه از او بپوشانیم، مواظب باشیم موجب خلوت شدن نماز جماعت نشویم)
#داستان_نماز
#منبرک
#نماز
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
@namazmt
﷽؛
💠 وصیت شیخ حسنعلی نخودکی 💠
مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می گوید :
☀️ اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بی ارزش بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش و هَباءً مَنثُوراً (نابود) خواهد شد.
☀️ فرزندم بدان که در تمام عمرم تنها یک بار نماز صبحم قضا شد، پسر بچه ای داشتم که شب آن روز فوت شد. سحر گاه در عالم رویا به من گفتند که این مصیبت به علت فوت آن نماز صبح به تو وارد آمد. اکنون اگر یک شب، نماز شبی از من فوت شود، صبح آن شب انتظار بلایی را می کشم که به من نازل شود.
☀️ سپس حاج شیخ حسنعلی می افزاید: «پسرم تو را سفارش می کنم که نمارت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آن جا که می توانی غفلت نکن»
📚 اکبر دهقان ؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان ؛ نکته
(خداوند خطای خوبان را زودتر اصلاح می کند و تنبیه آنها را بزرگتر و سریع تر قرار می دهد مثل تنبیه سخت حضرت یونس که او را در شکم نهنگ قرار داد و حضرت یعقوب که به خاطر یک خطا او را سال ها به فراق یوسف مبتلا کرد.)
#مرگ_فرزند_به_خاطر_قضا_شدن_نماز
#داستان_نماز
#منبرک
#نماز
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
@namazmt
﷽؛
💠 آیا قبل از اسلام هم نماز بوده است؟ 💠
🌺 نماز از زمان حضرت آدم علیه السلام بوده است، البته جزئیات آن متفاوت بوده است، حکایت نماز حضرت آدم علیه السلام را بخوانید 🌺
🌹 امام صادق عليه السلام: هنگامى كه آدم عليه السلام از بهشت فرود آمد، لكّه اى سياه در صورتش پيدا شد و سر تا پايش را گرفت. گريه و اندوه آدم، از پديدار شدن آن، طولانى شد.
💚 جبرئيل عليه السلام نزد آدم آمد و به او گفت: اى آدم! چرا مى گريى؟
گفت: از اين لكّه سياهى كه در من پيدا شده است.
💛 جبرئيل گفت: اى آدم! برخيز و نماز بخوان كه اين، وقت نماز اوّل است.
آدم برخاست و نماز خواند و آن لكّه تا گردنش از ميان رفت.
💜 جبرئيل در وقت نماز دوم آمد و گفت: اى آدم! برخيز و نماز بخوان كه اين، وقت نماز دوم است.
آدم برخاست و نماز خواند و لكّه تا ناف آدم از ميان رفت.
❤️ سپس جبرئيل در وقت سوم آمد و گفت: اى آدم! برخيز و نماز بخوان كه اين، وقت نماز سوم است.
آدم برخاست و نماز خواند و لكّه تا زانوانش از ميان رفت.
💙 آن گاه جبرئيل در وقت نماز چهارم آمد و گفت: اى آدم! برخيز و نماز بخوان كه اين، وقت نماز چهارم است.
آدم به نماز برخاست و لكّه تا [روى] پاهايش از ميان رفت.
❣ جبرئيل در وقت پنجم نيز آمد و گفت: اى آدم! برخيز و نماز بخوان كه اين، وقت نماز پنجم است.
او برخاست و نماز خواند و لكّه از ميان رفت و آدم نيز خدا را حمد و ثنا گفت.
💗 جبرئيل گفت: اى آدم! فرزندانت در اين نمازها مانند تو و اين لكّه سياه هستند. هر كس از فرزندانت كه پنج نماز در هر شبانه روز بخواند، از گناهانش بيرون مى آيد، همان گونه كه تو از اين لكّه پيراسته شدى.
📚 بحار الانوار، ج 11، ص166
#حدیث_نماز
#آثار_نماز
#پرسمان_نماز
#داستان_نماز
#منبرک
#نماز
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
@namazmt
#پرسش_پاسخ_مهدوی
امام زمان (عج) یار و همراه دارد؟
(بسم الله الرحمن الرحیم)
یکی از پرسشهای مطرح درباره امام مهدی(عج) این است که آیا آن حضرت در دوران غیبت یاران و همراهانی دارد یا خیر؟ در پاسخ این پرسش باید گفت: از برخی روایات و سخنان دانشوران بزرگ شیعه چنین برمیآید که در این دوران، گروههای برگزیدهای از مؤمنان راستین، مسئولیت یاری امام عصر(عج) و انجام دستورهای ایشان را برعهده دارند.
1. بررسی روایات و سخنان علمای شیعه
در روایتی که از امام محمد باقر(علیهالسلام) نقل شده است، در این زمینه چنین میخوانیم: «صاحب این امر [امام مهدی(علیهالسلام)] ناگزیر از کنارهگیری است و او در [زمان] کنارهگیری خود ناگزیر از [داشتن] نیرو و توانی است. او با وجود آن سی نفر هیچ هراسی ندارد. چه خوب جایگاهی است [مدینه] طیبه.»1
از این روایت برمیآید که در دوران غیبت، حداقل سی نفر در خدمت امام مهدی(علیهالسلام) هستند و آن حضرت را یاری میکنند. در روایت دیگری که از آن بزرگوار نقل شده است، ایشان به ترکیب یاران آن حضرت اشاره کرده، میفرماید: «سیصد و اندی به عدد اهل بدر، بین رکن و مقام با قائم بیعت میکنند. در میان آنها، برگزیدگان(نجبا) از اهل مصر، مردان صالح و پرهیزکار (ابدال) از اهل شام و نیک مردان (اخیار) از اهل عراق وجود دارند.»2
اگرچه این روایت درباره زمان ظهور است، ولی از برخی کلمات بزرگان میتوان استفاده کرد که همین گروهها در دوران غیبت هم در خدمت آن حضرت هستند.
شیخ کفعمی(ره) در حاشیه كتاب «المصباح» خود در شرح بخشی از دعای «ام داوود» كه در آن از «اوتاد» و «ابدال» سخن به میان آمده است،3 مطلبی نقل میکند که در زمینه پرسش مورد نظر ما بسیار راهگشاست. ایشان میگوید:
«گفته شده است زمین هرگز از [یک] قطب، چهار نفر از اوتاد، چهل نفر از ابدال، هفتاد نفر از نجبا و سیصد و شصت نفر از صالحان خالی نمیماند. پس قطب همان مهدی است که درود خدا بر او باد. اوتاد هم کمتر از چهار نفر نخواهند بود؛ زیرا جهان مانند خیمهای است و [امام] مهدی مانند عمود این خیمه و اوتاد طنابهای آن هستند. البته گاهی اوتاد از چهار نفر هم بیشتر میشوند. ابدال بیش از چهل نفر، نجبا بیش از هفتاد نفر و صالحان بیش از سیصد و شصت نفرند. چنین به نظر میرسد که خضر و الیاس از اوتاد و پیوسته پیرامون قطب هستند.»4
«اوتاد در لغت به معنی میخهاست. در قرآن کریم از کوهها به عنوان اوتاد ارض یاد شده است که در کتب روایات آن را به گروههای مختلف اولیا تعبیر و تفسیر کردهاند. در روایات شیعـه واژه اوتـاد گاه به پیامبر (ص) و ائمه دوازدهگانه (علیهالسلام) و گاه به گروهی از اولیــا اطلاق شده است که در سلسلـه مـراتـب ابـدال و عبـّاد و سیّـاح قـرار دارنـد و از محبوبترین بندگان خدا هستند ...
گفتنی است، محدث نوری 5 و شیخ عبّاس قمی6 نیز در كتابهای خود این مطلب را از شیخ كفعمی نقل كردهاند.
حضرت آیت الله ناصری نیز درباره گروههای مختلف یاران امام عصر(علیهالسلام) میفرماید:
«همواره پنج گروه از اولیا در محضر آن ولی مطلق به سر میبرند و در خدمت ایشان از جانو دل میکوشند. اینان اوتاد، نجبا، نقبا، رجال الغیب و صلحا هستند.»7
2. گروههای مختلف یاران امام مهدی(علیهالسلام)
از روایات و سخنان یاد شده دانستیم که یاران امام مهدی(علیهالسلام) در دوران غیبت، همه در یک سطح نیستند و به گروههای مختلفی تقسیم میشوند. در اینجا به اجمال هر یک از این گروهها را بررسی میکنیم:
الف) اوتاد
«اوتاد» جمع «وَتِد» یا «وَتَد» و در اصل به معنای تکه چوب یا فلزی بوده است که برای بستن طناب خیمه در زمین فرو میکردهاند و موجب پایداری و استواری آن میشده است. با توجه به این معنا، در زبان عرب به هر چیز که مایه پایداری و استواری چیز دیگری میشود، اوتاد گفته میشود. چنان که کوهها را اوتاد زمین، دندانها را اوتاد دهان و رؤسا و بزرگان را اوتاد شهرها مینامند.8
در «دائرة المعارف بزرگ اسلامی»، اوتاد این گونه معرفی شدهاند:
«اوتاد در لغت به معنی میخهاست. در قرآن کریم از کوهها به عنوان اوتاد ارض یاد شده است که در کتب روایات آن را به گروههای مختلف اولیا تعبیر و تفسیر کردهاند. در روایات شیعه واژه اوتاد گاه به پیامبر(ص) و ائمه دوازدهگانه(علیهالسلام) و گاه به گروهی از اولیا اطلاق شده است که در سلسله مراتب ابدال و عبّاد و سیّاح قرار دارند و از محبوبترین بندگان خدا هستند ...
در روایات صوفیه اهل سنت اوتاد گروهی از اولیا شمرده شدهاند که شمار آنها 4 یا 7 و یا 40 تن هستند که بر خُلق موسی(علیهالسلام) و یا بر قلب جبرئیل خلق شدهاند و یا دارای یقینی همچون یقین ابراهیم (علیهالسلام) هستند که به برکت ایشان باران میبارد و بلا از زمین دور میشود و مردم به واسطه ایشان روزی مییابند ... .
ابن عربی گاهی الیاس، عیسی، ادریس و خضر(علیهالسلام) را از ا
میکند که با جسم خود در دنیا حضور دارند.»9
در مورد ویژگیهای اوتاد، مطالب گوناگونی در روایات و سخنان بزرگان نقل شده است که از جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
حضرت آیت الله ناصری نیز درباره گروههای مختلف یاران امام عصر(علیهالسلام) میفرماید: «همواره پنج گروه از اولیا در محضر آن ولی مطلق به سر میبرند و در خدمت ایشان از جانو دل میکوشند. اینان اوتاد، نجبا، نقبا، رجال الغیب و صلحا هستند.»
در قسمتی از «حدیث معراج» خدای متعال، خطاب به رسول گرامی اسلام(ص) میفرماید:
«ای احمد! میدانی به خاطر چه چیز تو را بر دیگر پیامبران برتری دادم؟» رسول گرامی اسلام عرض میکند: به خدا سوگند، نه. پس خداوند میفرماید: «به خاطر [نوع] آفرینش، خوش خلقی، بخشندگی و مهربانی نسبت به مردمان. این چنین هستند اوتاد زمین و کسی از جملة اوتاد نمیشود مگر به واسطة وجود این صفات».10
امام علی(علیهالسلام) در یکی از خطبههای خود در وصف اوتاد میفرماید:
«ای بندگان خدا! دوست داشتنیترین بندگان خدا بندهای است که خداوند وی را علیه نفس یاری دهد. پس اندوه را شعار خود سازد و خوف از عذاب را تنپوش خویش، از این رو چراغ هدایت در دلش افروخته و برای روز قیامت خود توشهای مهیا کرده، مرگی را که دیگران دورش میپندارند نزدیکش انگاشته، تن به سختیها سپرده، نگریسته و نیکو نگریسته، خدا را یاد کرده و فراوان یاد کرده ... .
به مرحلهای از یقین رسید که چهره یقین را که چون آفتاب تابان بود مشاهده کرد. خود را وقف برترین کارها یعنی فرمان خدا کرد تا هر وظیفه که بر عهده اوست به انجام رساند و هر فرعی را به اصلش باز گرداند... .
او یکی از معادن دین و اوتاد زمین است. خود را ملزم ساخته به داد رفتار کند و نخستین گام در این راه نفی هواهای نفسانی است از خود...»11
شیخ کفعمی(ره) نیز اوتاد را این گونه توصیف میکند:
«آنها گروهی هستند که یک چشم بر هم زدن هم از پروردگارشان غافل نمیشوند و از مال دنیا مگر به اندازه لازم و ضروری جمع نمیکنند و لغزشهای بشری از آنها سر نمیزند در آنها عصمت شرط نشده، ولی در قطب شده است.»12
ب) ابدال
«ابدال» از نظر لغوی جمعی بَدَل، بِدل یا بدیل به معنای جانشین و نیز به معنای کریم و شریف است.13
علامه فخرالدینی طریحی(م 1085 ق.) درباره معنای اصطلاحی «ابدال» مینویسد:
«ابدال گروهی از صالحان هستند که هرگز جهان از وجود آنها خالی نمیماند. هرگاه یکی از آنها بمیرد، خداوند فرد دیگری را به جای او قرار میدهد. در[کتاب] قاموس آمده است: «ابدال گروهی هستند که خداوند به وسیله آنان زمین را برپا میدارد. آنها هفتاد نفرند؛ چهل نفر در شام و سی نفر در دیگر سرزمینها. یکی از آنها نمیمیرد مگر این که به فرد دیگری از مردم جایگزین او میشود.»14
در برخی منابع در معرفی ابدال چنین آمده است:
«این اسم بر جمعی از بندگان خاص خدا اطلاق میشود که در میان اولیا دارای مرتبتی مخصوص بودهاند. تعداد ابدال ثابت و معین است و هرگاه عمر یکی از آنان به پایان رسد، فرد دیگری از طبقه فروتر اولیا جایگزین او میگردد. درباره وجه تسمیه این گروه به ابدال اختلاف است. به موجب برخی از روایات شیعه اینان از آن رو که جانشینان انبیا شمرده میشوند، ابدال نامیده شدهاند. بعضی گفتهاند که چون تعداد ابدال ثابت است و به محض درگذشت یکی از آنان، فرد دیگری جانشین او میگردد، چنین نامیده شدهاند. گاه نیز گفته شده است که چون آنان میتوانند به هنگام ضرورت صورتی مثالی و یا شخصی روحانی را به عنوان بدل به جای بگذارند و جایگاه خود را ترک کنند، ابدال خوانده شدهاند ... .
در روایات و ادعیه شیعه این کلمه گاه بر اوصیای پیامبر اسلام (ص) که خداوند آنان را بدل و جانشین انبیا قرار داده، اطلاق شده است و گاه مراد از آن اصحاب خاص ائمه (علیهمالسلام) بوده است. اهل سنت نیز روایاتی نقل کردهاند که در آنها ویژگیهایی برای ابدال به دست دادهاند. از علی (علیهالسلام) نقل کردهاند که گفت: ابدال، که شماره آنان چهل نفر است در شام هستند، هرگاه یکی از آنان وفات کنند، خداوند یک تن دیگر را جایگزین او میکند.
در روایاتی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده، ویژگیهای متعددی برای ابدال برشمرده شده است که از آن جمله میتوان به راضی بودن به قضای خداوند، صبر بر محارم خدا، خشمگین شدن برای خدا، بخشش و گذشت، احسان به کسانی که در حقّ آنها بد کردهاند، مواسات، جود و سخا و خیرخواهی اشاره کرد.
خداوند به برکت وجود آنان باران بر زمین میباراند و به سبب آنان مسلمانان بر دشمنان پیروز میگردند و عذاب الهی از اهل شام برداشته شود.»15
برخی اهل تحقیق نیز ابدال را این گونه تعریف کردهاند:
«در نظام صوفیه، یکی از طبقات اولیا و خاصان خدا که مردم آنها را نمیشناسند و به همین جهت رجالالغیب نیز خوانده میشوند.»16
در روایاتی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده، ویژگیهای مت
عددی برای ابدال برشمرده شده است که از آن جمله میتوان به راضی بودن به قضای خداوند، صبر بر محارم خدا، خشمگین شدن برای خدا، بخشش و گذشت، احسان به کسانی که در حقّ آنها بد کردهاند، مواسات، جود و سخا و خیرخواهی اشاره کرد.17
در یکی از این روایات ابن مسعود از پیامبر گرامی اسلام(ص) چنین نقل میکند:
«پیوسته چهل نفر از امت من هستند که قلبهایشان همانند قلب حضرت ابراهیم است. خداوند به وسیله آنها بلاها را از اهل زمین دور میگرداند که به آنان ابدال گفته میشود. سپس رسول خدا فرمود: بدانید که اینان هرگز این مقام را از خواندن نماز و گرفتن روزه و پرداخت صدقه به دست نیاوردند. عرض کردند: ای رسول خدا! پس به چه چیز به این مقام رسیدند؟ پیامبر فرمود: «به وسیله جود و بخشش و خیرخواهی برای مسلمانان.» 18
همچنین در مورد جایگاه و مرتبه ابدال گفتهاند:
«ابدال از نظر مراقبه، در مرتبهای پایینتر از اوتاد قرار دارند و گاه از آنان غفلت سر میزند، ولی با یاد کردن [از خدا] آن را جبران میکنند. و عمداً از آنها گناهی سر نمیزند.»19
گفتنی است در مورد تعداد ابدال روایات متفاوتی نقل شده است. حداقل تعداد نقل شده در روایات سی نفر و حداکثر آنها هشتاد نفر است.20
ج) نجبا
نجبا جمع «نجیب» در لغت به معنای مردمان نجیب و اصیل و بزرگزاده و گرامی گوهر است و در اصطلاح صوفیه بر چهل مرد که مأمور اصلاح احوال مردم و حمل اثقال آنها و متصرف در حقوق خلق هستند، اطلاق میشود.21
در «فرهنگ معارف اسلامی»22 و «دایرة المعارف معارف و معاریف»23 نیز بر همین معنا تاکید شده است.
نجبا از نظر جایگاه و مرتبه معنوی در درجهای پایینتر از ابدال قرار دارند.24
«گفته شده است: هرگاه یکی از اوتاد چهارگانه کم شود، یک نفر از گروه چهل نفره(ابدال) جانشین او میشود. و هنگامی که یک نفر از گروه چهل نفره کاسته شود، فرد دیگری از گروه هفتاد نفره(نجبا) به جای او قرار میگیرد. و اگر یکی از گروه هفتاد نفره از دست برود، به جای او کسی از گروه سیصد و شصت نفره (صالحان) گذاشته میشود. و در صورتی که یکی از این گروه سیصد و شصت نفره کم شود، شخصی از سایر مرد جایگزین او میشود.»
د) صلحا (صالحان)
صلحا، جمع «صلیح»، به معنای صالح است. 25 این واژه در بر گیرنده عموم انسانهای شایستهای است که به وظایف و تکالیف شرعی خود عمل و از گناهان پرهیز میکنند.
شیخ کفعمی درباره این گروه مینویسد:
«صالحان، مردمان پرهیزکاری هستند که به صفت عدالت آراسته شدهاند. گاه از آنان گناه سرمیزند، ولی با طلب آمرزش و پشیمانی آن را جبران میکنند. خدای تعالی میفرماید: «در حقیقت، کسانی که [از خدا] پروا دارند، چون وسوسهای از جانب شیطان بدیشان برسد [خدا را] به یاد آورند و بناگاه بینا شوند.»26 و 27
گفتنی است، شیخ کفعمی(ره) پس از بیان مراتب چهارگانه یاد شده، اضافه میکند:
«گفته شده است: هرگاه یکی از اوتاد چهارگانه کم شود، یک نفر از گروه چهل نفره(ابدال) جانشین او میشود. و هنگامی که یک نفر از گروه چهل نفره کاسته شود، فرد دیگری از گروه هفتاد نفره(نجبا) به جای او قرار میگیرد. و اگر یکی از گروه هفتاد نفره از دست برود، به جای او کسی از گروه سیصد و شصت نفره (صالحان) گذاشته میشود. و در صورتی که یکی از این گروه سیصد و شصت نفره کم شود، شخصی از سایر مرد جایگزین او میشود.»28
افزون بر گروههای چهارگانه یاد شده، در كلمات برخی بزرگان به عناوین دیگری برای گروههای مختلف یاران امام زمان(علیهالسلام) اشاره شده است كه به نظر میرسد با گروههای قبلی همپوشانی داشته باشد. عناوین این گروهها به قرار زیر است:
ه) نقبا (نقیبان)
نقبا، از نظر لغوی، جمع «نقیب» به معنای سالار، پیشوا، رئیس، سرپرست گروه، سردسته، بزرگتر و کسی است که معرفت به احوال مردم داشته باشد.29
در «لغتنامه دهخدا» در بیان معنای اصطلاحی نقبا چنین آمده است:
«نقبا، در اصطلاح صوفیه، کسانی هستند که بر خفایای باطن مردم اشراف دارند و خفایای ضمایر مردم بر ایشان آشکار است، چه پردهها از برابر چشم باطن ایشان برداشته شده است و ایشان سیصد تن هستند. [آنها] از اصناف اولیا و رجال الغیب باشند که مأمور دستگیری بندگان خدایند.»30
و) رجال الغیب
برخی علمای لغت، رجال الغیب را این گونه معنا کردهاند:
«گروهی از مردان خدا که از نظر مردم دنیا پوشیدهاند و جهان به وجود ایشان قوام دارد.»31
نویسنده کتاب «معارف و معاریف» نیز در تعریف این واژه مینویسد:
«رجال الغیب یا نجبا هفت تناند که در عالم پراکنده و از دید همگان پنهاناند.»32
با توجه به مطالب یاد شده شاید بتوان گفت که رجال الغیب همان ابدال یا نجبا هستند.
1. محمد بن یعقوب الکافی، ج1، ص 340، شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 102؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 153، ح 6.
2. بحارالأنوار، ج 52، ص 334، ح 64.
3. در بخشی از این دعای شریف كه از امام صادق(علیه
السلام) نقل شده و از اعمال روز نیمة رجب به شمار میآید، چنین آمده است: «اللّهمّ صلّ علی الأبدال و الأوتاد و السیّاح و العبّاد و المخلصین و الزّهاد و أهل الجدّ و الإجتهاد و... ؛ خدایا بر ابدال، اوتاد، روزهداران، عبادتكنندگان، مخلصان، زاهدان و اهل كوشش و تلاش [در راه اطاعت خدا] درود فرست و... » (شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، اعمال نیمة رجب و دعای امَ داوود).
4. ابراهیم بن علی كفعمی، المصباح، قم، الرضی و زاهدی، 1405 ق، ص 534.
5. میرزا حسن نوری، جنـة المأوی، مندرج در: بحارالأنوار، ج 53، ص 301.
6. شیخ عباس قمی، سفینـة البحار، چاپ اوّل، دارالاسوة، 1414 ق، ج 7، ص 327.
7. آب حیات: مجموعه سخنرانیهای حضرت آیت الله ناصری در مورد امام زمان(علیهالسلام)، گردآوری: مجید هادی زاده، چاپ چهارم: قم، خُلُق، 1386،ص359.
8. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اوّل: تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 1380، ج10، ص410، همچنین ر.ک: لغتنامه (دهخدا)، ج3، ص3620، ماده اوتاد؛ سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف: دایرة المعارف جامع اسلامی، چاپ سوم: تهران مؤسسه فرهنگی آرایه، 1379،ج 2 ص 637.
9. ر.ک: محمد مرتضی الزبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، چاپ اوّل: بیروت،دار الفکر، 1414 ق، ماده «وتد» ؛ فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، تهران، المكتبـة المرتضویه، 1386 ق، ج 3، صص 153 و 154.
10. شیخ حر عاملی، الجواهر السنیـة فی الأحادیث القدسیـة، قم، مكتبـة المفید، ص 200.
11. نهج البلاغه، ترجمه: محمَدمهدی فولاوند، چاپ سوم، تهران، صاائب، 1384، صص 98 و 99.
12. المصباح، ص 534؛ همچنین ر.ك: بحارالأنوار، ج 53، ص 301.
13. ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، ج ، ص ، تاج العروس من جواهر القاموس، ج ، ص.
14. مجمع البحرین، ج 1، ص 319.
15. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 384، همچنین ر.ک: لغتنامه (دهخدا)، ج 1، ص 289، ماده ابدال.
16. غلامحسین مصاحب، دایرة المعارف فارسی، چاپ دوم: تهران، امیرکبیر، کتابهای جیبی، ج1، ص5، ماده ابدال.
17. ر.ک: فردوس الاخبار، ج 2،ص 84؛ حلیة الاولیاء، ج 5، ص 8؛ المعجم الکبیر، ج 10، ص 224؛ به نقل از محمد جواد مروجی طبی، «ابدال یا پیشکاران امام زمان(علیهالسلام)»، موعود، سال دوازدهم، شمارة 86، فروردین 1387.
18. المعجم الکبیر، ج 10، ص 224؛ به نقل از همان.
19. ر.ک: بحارالأنوار، ج 53، ص 103.
20. ر.ك: «ابدال یا پیشكاران امام زمان(علیهالسلام).
21. لغت نامه (دهخدا)، ج 14، ص 22345.
22. سیّد جعفر سجّادی، فرهنگ معارف اسلامی، چاپ سوم: تهران، کومش، 1373، ج3، ص 1990.
23. معارف و معاریف، ج 10، ص 78.
24. ر.ک: بحارالأنوار، ج 53، ص 301.
25. لغت نامه (دهخدا)، ج10، ص 15026.
26. سوره اعراف (27)، آیه 201.
27. المصباح، ص 535؛ همچنین ر.ک: بحارالأنوار، ج 53، ص 301.
28. همان.
29. لغتنامه (دهخدا)، ج 14، ص 22681 ماده نقیب؛ همچنین ر.ک: معارف و معاریف.ج10، صص 196و197.
30. لغت نامه (دهخدا)، ص 22654، ماده نقباء.
31. محمد معین، فرهنگ فارسی، چاپ هشتم، تهران، امیرکبیر، 1371، ج 2، ص 1639.
32. معارف و معاریف، ج 5، ص 628، همچنین ر.ک:. لغت نامه (دهخدا)، ج 8، ص 11928، مادهی رجال الغیب؛ فرهنگ معارف اسلامی، ج 2، صص903و 904.
ابراهیم شفیعی سروستانی
#منبرک
#مهدوی
#امام_زمان
#پرسش_پاسخ_مهدوی
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
May 11
🤔🤔 آیا این ضرب المثل که میگن «عیسی به دین خود و موسی به دین خود» درست است؟
🌸👇باهم ببینیم:
🌐💠⚜⚜💠🌐
🌴 آیه 5 سوره فصل 🌴
🕋 وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ
⚡️ مشرکان گفتند: «دلهاى ما از آن چه ما را به سوى آن دعوت مىكنى در پوشش و پرده است و در گوشهاى ما سنگينى است، و ميان ما و تو حجابى است،
⚡️ تو به کار دین خود پرداز ما هم البته به کیش خویش عمل میکنیم.
➖➖🚥➖➖🚥➖➖
🌼🌼 طبق این آیه سبک عیسی به دین خود، موسی به دین خود، یک فرهنگ شیطانی هست که غیرت و تعصب دینی مؤمنان را نشانه رفته است،
🌸🌸تا نرم نرم مثل تحصیلکرده های سکولاریزه شده، نسبت به همه چیز، بی تفاوت و خنثی باشند که عاقبتش، همان عاقبت تلخ قوم ثمود است که نسبت به کشته شدن ناقه ی صالح، بی تفاوت بودند و گرفتار عذاب شدند
🌺🌺 بسزای همین بی تفاوتی! در مرام قرآن و عترت، دوچیز وجود خارجی ندارد
1⃣ یکی به من چه؟!
2⃣ یکی هم به تو چه؟!
✅اینکه بگویی به من ربط نداره باید اینو بدونی که خداوند متخصص ربط دادنه از ما گفتن 😊
#منبرک
#قرآن
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
@darshainabazqoran🌸
🔴⭕️ دوستان به آیات زیر دقت کنین لطفا:
🌐💠⚜⚜💠🌐
🌴 سوره اعراف آیه 200 🌴
🕋 وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
👹 ﻭ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺪ،
🙏 ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺷﻨﻮﻧﺪﻩ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ!
👈 و در ادامه، آیه بعد که واقعا فوق العادس رو با هم ببینیم:
🌴 سوره اعراف آیه 201 🌴
🕋 إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ
🏹 ﭘﺮﻫﻴﺰﮔﺎﺭﺍﻥ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻫﺎﻯ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ،
🙄 ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻣﻰ ﺍﻓﺘﻨﺪ
🤓 ﻭ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﻴﻨﺎ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﻧﺪ.
🔰 اول آیه که تقوا رو برامون تعریف میکنه :
⚜ تقوا مثل یک دزدگير در روح ما عمل میکنه..
🚨 تا یک وسوسه میاد سراغ ما شروع میکنه به آژیر کشیدن..
📣 اینهمه خدا تو قرآن تاکید میکنه که تقوا داشته باشین، یعنی همین دزدگير رو روی خودتون نصب کنین..
✅✅ و قسمت پایانی آیه که شاهکاره، یکی از قوانین خدا رو بیان میکنه :
📖 اگر زمانیکه وسوسه میاد سراغت، به یاد خدا بیفتی ..
👈 خدا بهت بصیرت ميده
بصیرت یعنی چی ⁉️
🎭 قدرت تشخیص درست از نادرست
✅وقتی داری با گناه مواجه میشوید و وقعا هم دوست ندارید انجام بدهد به خداوند بگوید خدایا ایمانم را به دست امانت میدهم تا از اینجا خارج بشویم بهترین امانت داره خدا امتحان بکنید ببینید همینطوره یانه؟(البته همیشه باید ایمانمان را به دست خدا بدهیم)
#منبرک
#قرآن
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
@darshainabazqoran🌸
❌ نرود میخ آهنین در سنگ ❌
🌸👇باهم ببینیم:
🌐💠⚜⚜💠🌐
🌴 آیه 45 سوره انبیا 🌴
🕋 قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَ لا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ
⚡️ بگو: من فقط از طريق وحى به شما هشدار مىدهم.
⚡️ امّا اى پيامبر! بدان كسانى كه نسبت به شنيدن حقّ كر هستند، زمانى كه انذار مىشوند، آن را نمىشنوند!.
➖➖🚥➖➖🚥➖➖
💠💠 دورتادورت پیامبر و امام هم باشد! شبانه روز محکمترین پند و انذارها برایت هم بخوانند،
🔔🔔 تا خودت گوش شنوا و قلب سربه راه نداشته باشی، سودی ندارد بحالت
#منبرک
#قرآن
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
@darshainabazqoran🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قال الباقر(علیه السلام)
لا فَضيلَةَ كالجِهادِ ، ولا جِهادَ كمُجاهَدَةِ اَلهَوي .
فضيلتي چون جهاد نيست ، و جهادي چون مبارزه با هواي نفس نيست.
تحف العقول ص 286
پیامبر اکرم(ص) وقتی رزمندگان از جنگ بازمیگشتند.حضرت به استقبال رفتند و فرمودند:مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا اَلْجِهَادَ اَلْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ اَلْجِهَادُ اَلْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَا اَلْجِهَادُ اَلْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ اَلنَّفْسِ .فروع کافی،ج۵،ص۳۸
آفرين بر گروهى كه جهاد كوچكتر را انجام دادند؛ و حال آنكه جهاد بزرگتر باقى مانده است.
گفته شد: اى رسول خدا! جهاد بزرگتر چيست؟
فرمود: جهاد و مبارزه با نفس (خويشتن).
💠اما جهاد با نفس یعنی چه؟
قبل از آن نقدمه ای عرض کنم.نا عادت داریم گناهان بزرگ را میبینیم ولی گناهان کوچکتر را نمیبینیم.تا میگویند گناه نکن سریع میگوییم مگر از دیوار مردم بالا رفته ام.
می بخور منبر بسوزان مردم آزاری نکن
می گوییم حق الناس گردنت نباشد و اصلا قبول نداریم غیبت و فحش و توهین و تهمت و... هم گناه است.
در جهاد با نفس هم همینطور است.
تا می گویند جهاد با نفس ما سریع یاد مرحوم رجبعلی خیاط یک نامحرم یکجا ما را دعوت به گناه کند و ما فرار کنیم فقط و فقط همین جهاد با نفس است.ولی همه ی قضیه این نیست.
ما همه ی زندگی عرصه ی جهاد با نفس است.
♦️چند تا مثال بزنیم.
۱)کسانی که وسواس دارند مطیع هوای نفسند.خدا گفته اینطور آب بکش ولی اینها ده بیست بار آب می کشند.
۲)مردسالاری و زن سالاری پیروی از هوای نفس است.
مرد دوست دارد که همیشه غذای گرم و خانه مرتب و خانم لباسهایش رو بشوید و سر این قضیه گاهی زن را کتک میزمد و مجبور میکند این کار را بکند در صورتی که اسلام گفته مرد حق ندارد این کار را بکند.مرد اگر تحمل کرد و این کار را نکرد می شود جهاد با نفس
آقایان معتقدند که اصلا مرد دست به سیاه و سفید نزند در خانه.اگر به همسرش کمک کرد با نفس خود جهاد کرده است.
خانم هم اگر در خانه کار کند و غذا بپزد و خانه را مرتب کند و ... می شود جهاد با نفس.
زن دوست دارد برود سر کار و گردش و تفریح و...
چون تا شوهر غر میزند نفس میگوید ول کن وظیفه ی شرعی تو که نیست پر رو شده.برو سر کار،برو خانه ی فامیلهات اما زن پا روی نفس بگذارد و این کارها را بکند.
علامه طباطبایی(ره) وقتی همسرش مرد به پهنای صورت اشک میریخت این پیرمرد ۷۰ ساله.
گفتند آقا شما عالمید و مجتهد و سنی از شما گذشته برای شما زشت است.علامه در جواب فرمود:نمیدانید که چه شخصیتی بود.اگر او نبود من نمیتواتستم المیزان را بنویسم.در طدل زندگی کاری نکرد که من بگویم ای کاش این کار را نمیکرد.من مدام در اتاق مشغول کتابت بودم.بدون این که مزاحم شود میدانست من چای زیاد میخورم.مرتب به من سر میزد و بدون سر و صدا به من رسیدگی میکرد.
این زن هوای نفس را کشته بود.
بعضی ها ایراد نگیرند آقا اسلام چرا گفته زن کار نکند و ... این برنامه ی حداست تا ما را ببرد در عرصه ی جهاد با نفس.
۲)این که من شغلی دارم حتما باید پسرم شغل من را پیشه کند.طوری که من روست دارم لباس بپوشد.دختر و پسرم با کسی که من دوست دارم ازدواج کند.
یک موقع فرد مشکل اخلاقی و ... دارد این بحثش جداست ولی اینکه بگوید باید با فلانی ازدواج کنی چون من میگویم این هوای نفس است.
اگر فرزندمان در عرصه ی انتخاب شغل،همسر،سبک زندگی و...اگر راه خلاف شرع نمیرود ما تحمیل سلیقه نباید بکنیم
این مشکلات بعد از ازدواج هم ادامه دارد.مادر زن ها و پدر زن های عزیز چه مشکلاتی که برای داماد به وجود نمی آورند چون مطیع نفس هستند.فکر میکنند باید دخترشان از دخترخاله کم نیاورد.باید باز مطیع مادر باشد و این هوا پرستی زندگی دختر را به باد می دهد.
همینطور مادر شوهر ها و پدر شوهر های عزیز فکر می کنند مالک پسر هستند.هی دخالت هی دخالت.می کویند پسر بزرگ کردیم خیرش برسد به دختر مردم.انگار پسر گوسفند است بزرگ کردم چاق شود و گوشتش را بخورم.
۳)چقدر با هوا پرستی سهم ارث همدیگر را خوردند.به هم ظلم کرده اند و زندگی هم را خراب کرده اند.
هوای نفس گاهی در امور دینی در ما رخنه می کند و در اجرای دین و مراسمات هم خدا را مد نظر نداریم.بلکه سلیقه ی شخصی خودمان را اعمال می کنیم.و اصلا خدا را نمیبینیم.
گویا خدا در این آیه با غصه و بغض کرده و حزن به ما می گوید:
أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی (بر اینکه شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پردهای
افکنده است؟! با این حال چه کسی میتواند غیر از خدا او را هدایت کند؟! آیا متذکّر نمیشوید؟! جاثیه/۳۵
بعد می گوییم من نماز میخوانم،روزه میگیرم،خمس میدهم و مسجد می آیم ولی باز زندگیم لذت بخش نیست.
این یعنی مطیع هوای نفس هستیم
#اهل_بیت
#امام_باقر
#جهاد_با_نفس
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ،و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
*شب شهادتِ امام محمد باقر همه حاجیایی هم که رفتن الان مکه هستن،اصلا کسی نیست تو مدینه،همه رفتن آماده بشن برا عرفات...ماها بریم بقیع شلوغ کنیم،هئیت بگیرم اونجا*
منم که زنده نمودم خدا پرستی را
منم که شیخ و مرادم تمام هستی را
منم که زنده نمودم علوم قرآن را
کشانده ام به تماشا بهشتِ ایمان را
منم که زنده نمودم قیام جدّم را
منم که زنده نگه داشتم مُحرّم را
در اوج عرش مقامی رفیع دارم من
و غربتی چو غروب بقیع دارم من
منم که سنگ مزارم پَرِ کبوترهاست
منم که زائرِ تنهایِ هر شبم زهراست
منم که در نَفَسَم عِطرِ کربلا جاری است
شمیم غربت من در دل منا جاری است
هزار حرف نگفته میانِ دل دارم
هزار درد نهفته میانِ دل دارم
هزار حرف نگفته ز ماجرای حسین
چقدر روضه گرفتم فقط برای حسین
هزار حرف نگفته ز ظهرِ روز عطش
ز ماجرای رباب و ز داغِ سوز عطش
سه چار ساله ولی ماجرا که یادم هست
سری که رفت روی نیزه ها که یادم هست
همین که رفت عمو، قامت حسین خمید
همین که رفت عمو، ضرب تازیانه رسید
میان سلسله ها یک به یک قطار شدند
به روی ناقه ی عریان همه سوار شدند
چه زلف ها که در این ماجرا سپیده شدند
چه حرف ها که در این کوچه ها شنیده شدند
هنوز بر تن من جای سلسله است هنوز
هنوز بر کفِ پا زخم آبله است هنوز
هنوز قصّه ی بازار شام یادم هست
هنوز سنگ سرِ پشت بام یادم هست
چه ناله ها که در این سینه ها بریده شدند
چه موی ها که سَرِ هر گذر کشیده شدند
صدای دخترکی بی قرار یادم هست
هنوز قصّه ی آن نیزه دار یادم هست
هنوز در دل ما بُغض حرمله است هنوز
هنوز بر تن من جای سلسله است هنوز
شکست پهلوی آن دختری که خورد زمین
شبیه پهلوی آن مادری که خورد زمین
سه ساله بود ولی پیر عشق بابا بود
سه ساله بود ولیکن شبیه زهرا بود
#اهل_بیت
#امام_باقر
#روضه
#شعر
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
بسم الله الرحمن الرحیم
عرفه از معرفت می آید.امروز باید کسب معرفت کنیم.
در جلد پنجم غرر الحکم از امیرالمومنین(علیه السلام)نقل شده است:مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه» هرکس خودش را شناخت خدا را شناخته است.
دَوَاؤُكَ فِيكَ وَ مَا تَشْعُرُ
وَ دَاؤُكَ مِنْكَ وَ مَا تَنْظُرُ
وَ تَحْسَبُ [تزعم] أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ
وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ
وَ أَنْتَ الْكِتَابُ الْمُبِينُ الَّذِي
بِأَحْرُفِهِ يَظْهَرُ الْمُضْمرِ
اى انسان، داروى تو در درونت وجود دارد در حالیکه تو نمیدانى و دردت هم از خودت میباشد اما نمیبينى.
آيا گمان میكنى كه تو موجود كوچكى هستى در حالىكه دنیای بزرگی در تو نهفته است؟!
اى انسان، تو كتاب روشنى هستى كه با حروفش هر پنهانى آشکار میشود.
♦️میبدی، حسین بن معینالدین، دیوان أمیر المؤمنین(ع)، محقق، مصحح، زمانی، مصطفی، ص 175، قم، دار نداء الإسلام للنشر، چاپ اول، 1411ق.
لذا میبینیم مرحوم نراقی کناب معراج السعاده را که آیت الله بهجت فرمکد روزی یک صفحه از این کتاب بخوانید و بعد از یکسال میبینید مثل دارو در شما اثر کرده است با این حدیث کتاب را شروع کرده است.حضرت علامه حسن زاده آملی کتابی دارد دروس معرفت النفس و علمای اخلاق به این امر زیاد توجه کرده اند.
معرفت نفس یعنی چه؟
از همین کتاب معراج السعاده میگوید انسان اولین مرحله این است که بدانیم چهار قوه در وجود ماست که هرکدام میخواهد امپراطور کشور وجود ما شود.
عقل،غضب،شهوت،وهم
یه قوه ی غضب و شهوت و وهم با هم نژاعی ندارند ولی هرسه در نبرد با عقل متحد هستند.پا باید سعی کنیم عقل را ملکه ی وجود کنیم چون اگر عقل حاکم شود شهوت تلدیل به عفت می شودفغضب تبدیل به شجاعت و وهم تبدیل به هوش و درایت.
ولی هرکدام از سه قوه حاکم شوند انسان را به تباهی می کشانند.
برخی اسیر اوهام هستند و برخی اسیر غضب در زندگی و برخی اسیر شهوت پول و مقام و زیبایی و علم و...
💠اینجاست که ما می بینیم کتاب کافی با باب عقل شروع می شود.
💠امام کاظم(علیه السلام) فرمودند:
يا هشام! ان لله على الناس حجتين حجة ظاهرة و حجة باطنة فاما الظاهرة فالرسل و الانبياء و الائمة و اما الباطنة فالعقول
ای هشام خدا دو حجت برای مردم فرستاده است.حجت ظاهری و حجت باطنی،انبیا و ائمه حجت ظاهری و عقل حجت باطنی است.
⬅️پس ما یک امام و پیغمبر در درون خود داریم و عقل پیغمبر درونی و امام درونی ماست
💠 پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:َ لاَ دِينَ لِمَنْ لاَ عَقْلَ لَهُ.
کسی که عقل ندارد دین ندارد
کنز الفوائد , جلد 2 , صفحه ۳۱
💠امام على عليه السلام :
لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ
هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل نيست
(نهج البلاغه،ص478)
💠امام علي عليه السّلام فرمودند:
مَا اسْتَوْدَعَ اللَّهُ امْرَأً عَقْلًا إِلَّا لِيَسْتَنْقِذَهُ بِهِ يَوْماً مَا؛
عقل وديعه الهي در انسان است تا او را از مهالك برهانَد.
نهج البلاغه، حکمت 399
💠در مورد هدف قیام امام حسین(علیه السلام) در زیارت اربعین میخوانیم:
«و بذل مهجته فیک
لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة ...
خون قلبت را در راه خدا دادی تا مردم را از جهالت برهانی
💠ْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: هَبَطَ جَبْرَئِيلُ عَلَى آدَمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ يَا آدَمُ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أُخَيِّرَكَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلاَثٍ فَاخْتَرْهَا وَ دَعِ اِثْنَتَيْنِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا اَلثَّلاَثُ فَقَالَ اَلْعَقْلُ وَ اَلْحَيَاءُ وَ اَلدِّينُ فَقَالَ آدَمُ إِنِّي قَدِ اِخْتَرْتُ اَلْعَقْلَ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ لِلْحَيَاءِ وَ اَلدِّينِ اِنْصَرِفَا وَ دَعَاهُ - فَقَالاَ يَا جَبْرَئِيلُ إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ اَلْعَقْلِ حَيْثُ كَانَ قَالَ فَشَأْنَكُمَا وَ عَرَجَ .
جبرئیل(س) نزد حضرت آدم(علی نبینا و آله و علیه السلام)آمد. گفت ای آدم از بین دین و عق و حیا یکی را انتخاب کن.آدم گفت من عقل را انتخاب کردم. جبرئیل به دین و حیا گفت برویم.دین و حیا گفتند ما ماموریم هرکجا عقل
باشد ما هم آنجا باشیم.
💠الکافی،ج۱،ص۱۰
💠قال ابوعبداَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَنْ كَانَ عَاقِلاً كَانَ لَهُ دِينٌ وَ مَنْ كَانَ لَهُ دِينٌ دَخَلَ اَلْجَنَّةَ
امام صادق(علیه السلام):هرکس عاقل باشد دین دارد و هر کس دین دارد داخل بهشت می شود
همان،ص۱۱
💠ما در روایات داریم که خداوند پاداش را به اندازه ی عقول میدهد و در سیره ی معصومین داریم وقتی از زهد و عبادت و نماز و اخلاق شخصی نزد حضرات معصومین تعریف می کردند حضرت می پرسید عقل او چگونه است؟
♦️♦️عقل چیست؟♦️♦️
أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا اَلْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ وَ اُكْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ قَالَ قُ