، الان ظرف آب من در گرو نبود! (طبرسي، 1412ق، ص 135).
6. كوتاه بودن زمان مهماني
وظيفة ديگر مهمان، رعايت مدت مهمان بودن است. براساس روايات، مدت زماني كه عنوان مهمان بر فرد نهاده ميشود و ميزبان وظايف خاص خود را بايد نسبت به او انجام دهد، سه روز و دو شب است. پس از اين مدت، ديگر او مهمان نيست و مانند ديگر اعضاي خانواده خواهد بود؛ ازاينرو تكريم و پذيرايي او به اندازة ديگر اعضاي خانواده است و بر ميزبان لازم نيست كه در پذيرايي از او خود را به تكلف بيندازد. پيامبر اكرم(ص) فرمودهاند: «مهمان تا دو شب پذيرايي ميشود؛ از شب سوم جزو اهل خانه بهشمار ميآيد و هرچه رسيد بخورد» (نوري، 1407ق، ج 17، ص 88، ح 20819). «مهماني يك، دو و سه روز است. بعد از آن هرچه به او دهي صدقه شمرده ميشود» (همان، ج 14، ص 37، ح 16038).
از اين روايات ميتوان بهطور ضمني نتيجه گرفت كه چون تكريم و پذيرايي مهمان براي ميزبان زحمت دارد، شارع مقدس، با وجود توصيههاي فراوان به مهماني دادن و تكريم مهمان، به طولاني شدن اين زحمت راضي نيست، و از مهمان ميخواهد كه مدت مهمانياش را كوتاه كند، بهطوريكه بيشتر از سه روز و دو شب نباشد. اما در صورت ضرورت و نياز به افزايش اين زمان، مهمان بايد خود توجه داشته باشد كه ديگر در آن خانه مهمان نيست و نبايد انتظار تكريم و پذيرايي مانند روزهاي اول را داشته باشد، بلكه حتي بايد در كارهاي خانه به ميزبان كمك كند؛ بنابراين اين رفتار خيلي خوبي است كه برخي افراد در ابتداي ورودشان به منزل ميزبان، هديهاي به او ميدهند و در ادامه براي كمك به حال ميزبان و كم شدن زحمت او، در تهية غذا و ديگر مايحتاج خانه به ميزبان كمك ميكنند.
7. فرمانبرداري و تبعيت از ميزبان
از وظايف ديگر مهمان، در مدتي كه در منزل ميزبان به سر ميبرد، تبعيت و فرمانبرداري از او است. اين دستور شرع اسلام نيز در جهت زحمت كمتر ميزبان است. ميزبان، از وضعيت و امكانات مادي و معنوي خود براي پذيرايي از مهمان آگاه است؛ ازاينرو، مهمان بايد مراعات حال او را بكند و با درخواستهاي بيجا سبب زحمت او نشود. گاه مشاهده ميشود كه مهمان درخواستهاي بيجا از ميزبان دارد و از او ميخواهد كه او را به فلان جاي ديدني شهر ببرد يا فلان غذا را برايش درست كند. در ادامه روايتي كه دربارة مهماني سرزده نرفتن ذكر شد، پيامبر اكرم(ص) يكي ديگر از هشت طايفهاي كه در صورت اهانت ديدن، نبايد غير خود را ملامت كند، كسي را گفتهاند كه به صاحبخانه، فرمان ميدهد: «ياعلى! هشت طايفهاند كه اگر اهانت شوند بايد ملامت و سرزنش نكنند مگر خودشان را كسى كه بدون دعوت بهسر سفره طعامى برود؛ كسي كه به صاحبخانه امر كند؛...» (مجلسى، 1403ق، ج 72، ص 444).
اهميت تبعيت از ميزبان تا آنجاست كه مهمان از روزة مستحبي گرفتن بدون اجازة صاحبخانه منع شده است. امام صادق(ع) از حضرت رسول اكرم(ص) نقل ميكنند كه ايشان فرمودهاند: «هركس بر قومي مهمان شد، بدون اجازه صاحبخانه، روزة مستحبي نگيرد» (نوري، 1407ق، ج 7، ص 555؛ كليني، 1388، ج 4، ص 151).
8. چشم نگهداشتن
يكي ديگر از وظايف مهمان از زمان ورود به منزل ميزبان، چشم نگهداشتن از محرمات است كه شامل چشم نگهداشتن از تجسس و وارسي قسمتهاي مختلف منزل ميزبان، چشم نگهداشتن از نامحرم و امور ديگر ميشود. بههرحال، ممكن است خانوادة ميزبان براي عرض ادب حاضر شوند و برحسب درجة آشنايي و خويشاوندي، با پوششي متفاوت از بيرون منزل، در برابر مهمان نمايان شوند؛ ازاينرو، وظيفة مهمان چشمپاكي در برابر همسر، دختر و خانوادة ميزبان است. همچنين، چشم نگهداشتن از قسمتهايي از منزل كه اندروني و حريم خصوصي شمرده ميشود و متعلق به خانوادة ميزبان است. اميرمؤمنان(ع) فرمودهاند: «خداوند به مسيح ـ علي نبينا و آله و عليهالسلام ـ وحي كرد كه به بنياسرائيل بگو در هيچ خانهاي از خانههاي [بندگان] من وارد نشويد مگر با چشمهاي خاشع و به زيرافتاده، قلوب پاك و طاهر، دستهاي امين و پاك. و به بنياسرائيل خبر بده كه من دعاي هيچكس از بندگانم را كه ظلمي بر گردنش باشد اجابت نميكنم» (ابيفراس، بيتا، ج 1، ص 63).
9. عدم تجسس
يكي ديگر از وظايف مهم مهمان در زماني كه در منزل ميزبان سپري ميكند، پرهيز از تجسس در امور خصوصي ميزبان است. بههرحال، ميزبان به مهمان اعتماد كرده و او را به منزل خود دعوت كرده است. در برابر اين اعتماد و لطف او، مهمان نيز بايد مراقب رفتار و كردار خود باشد. در مهمانيهايي كه ممكن است چند روز طول بكشد، گاه پيش ميآيد كه مهمان احساس صميمت بيش از اندازه كرده و بدون اجازه ميزبان به قسمتهاي گوناگون منزل او ميرود. يا پرسشهايي پرشمار از امور خصوصي ميزبان و خانوادهاش ميپرسد و ميكوشد از نحوة زندگي و درآمد آنان و روابط خانوادگي، كاري و غيره آگاهي يابد و چهبسا با اين پرسشها سبب آزردگي ميزبان شود. شرع مقدس اسلام به
طوركلي، چه مهمان و چه غير او را، از تجسس در امور خصوصي ديگران نهي كرده است. مهمترين دليل بر حرمت تجسس در امور شخصي ديگران، آية دوازده سورة حجرات است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا»؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد، از بسياري از ظنها و گمانهزنيها بپرهيزيد؛ همانا بعضي از ظنها گناه هستند و تجسس نكنيد... .
پيامبر اكرم(ص) در روايتي ميفرمايند: «از عيوب و اسرار پنهاني مؤمنين جستوجونكنيد؛ چراكه هركس از عيوب مردم تجسس كند خداوند نيز از عيوب او تجسس ميكند و هركس خداوند از عيوبش تجسس كند مفتضح و بيآبرو خواهد شد، گرچه در گوشه خانهاش لغزشي كرده باشد» (محمدي ريشهري، 1379، ج 3، ص 2208).
10. رازداري
وقتي مهمان وارد خانه ميزبان ميشود، خواسته يا ناخواسته، بر نحوة زندگي ميزبان و خانوادهاش، سطح زندگي و مشكلاتشان آگاه ميشود. شرع اسلام در اينجا به رازداري توصيه ميكند. وقتي مهمان بر اسرار ميزبان آگاه شد، اجازة خارج كردن، اطلاعات و سخن گفتن از اسرار، سطح زندگي و مشكلات ميزبان و خانوادهاش را ندارد. پيامبر اكرم(ص)، كساني را كه در مجالس دوستان و آشنايان حاضر ميشوند و از مسائل خصوصي آنان مطلع ميشوند، به رازداري توصيه ميكنند و ميفرمايند: «در مـجلسها امـانتدار باشيد؛ فـاش كردن راز برادرت خيانت است؛ از اين كار دوري كن؛ و از نشستهاي عشيرهاي بپرهيز» (مجلسى، 1403ق، ج 77، ص 89، ح 3).
ناخوانده چندان روي خوش نشان نميدهند.
#فروردین
#نوروز
#اخلاق
#مهمانی
#وظایف_مهمان
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
دوستان مطالب مرتب و رفع اشکال شد
برای دریافت هر بخش روی هشتک های زیر کلیک کنید
#اهمیت_مهمانی
#وظایف_میزبان
#وظایف_مهمان
May 11
آداب نوروز از دیدگاه علما
توصیه آیت الله بهجت در خصوص نوروز
حضرت آیتالله بهجت (ره): در ایام نوروز به کمک مستضعفان بشتابید. کسانی که دارند و میتوانند، حتما به کسانی که نادار و محتاج مستمند هستند کمک کنند.
روش مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی (ره)
مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی همیشه قبل از تحویل سال مقید بودند که 365 مرتبه دعای «یا مقلّب القلوب» را به طور کامل بخوانند و برای اینکه این دعاها، تا لحظه تحویل سال تمام شود، از یک ساعت قبل از اعلام عید، شروع می کردند و مشغول خواندن این دعای شریف بودند.
ایشان بعد از لحظه تحویل سال هم، مقید بودند که اوّلین چیزی که میل میکردند تربت امام حسین علیهالسلام باشد.
یعنی حضرت استاد در دو روز از سال، مقید بودند که اوّلین چیزی که میخورند، تربت امام حسینعلیهالسلام باشد؛ یکی عید فطر بود که در ابتدای روز با تربت، افطار میکردند، و یکی هم نوروز که بعد از تحویل سال، کمی از آن را میل میکردند.
توصیه آیت الله جوادی آملی حفظه الله
آیت الله جوادی آملی فرمودند: اگر کسی در دنیا با الفبای دین بازی کرد، در قبر هم این الفبا یادش نمی آید تا بگوید خدایش، کتاب آسمانی و امامش کیست. باید توجه داشت که در قبر مشکلات علمی را از ما سۆال نمی کنند، بلکه الفبای دین را سوال می کنند.
بهترین چیزها در موقع تحویل، خواندن این دعا، با توجه به معنی است: «یا مقلّب القلوب و الابصار یا مدبّر الّیل و النّهار یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال». ای خدایی که همه چیز در دست تو است، سال خوشی به همه ما عنایت فرما
در لحظه تحویل سال باید به این نکته توجه کنیم که خودمان به دور شمس دین و قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) بچرخیم، نه این که تنها به این اکتفاء کنیم که زمین به دور خورشید بچرخد؛ زیرا این امر به خودی خود بلوغ نیست.
بایدها و نبایدهای نوروز در نظر آیت الله مکارم
گاهی درباره عید نوروز افراط و تفریط دیده میشود و برخی آن را خرافه و بدعت و برخی آن را اسلامی میدانند در حالی که رسمی ملی است و خوبیها و بدیهایی دارد.
ملاک و معیار در این زمینه دستورهای قرآن کریم است و ما باید به آنها عمل کنیم و هرچه خلاف قرآن است کنار بگذاریم و آنچه مطابق آن است را بپذیریم.
خانه تکانی ظاهر و باطن و رعایت بهداشت و دید و بازدیدها از نکات مثبت عید است اما اسلام توصیه میکند در کنار این کارها انسانها درون خود را هم از بدیها خانه تکانی کنند.
حضور و توجهی که مردم در لحظه تحویل سال به مساجد و حسینیهها دارند از جمله خوبیهای نوروز است زیرا مردم دست به دعا و نیایش بر میدارند و اسلام هم بر آن تأکید دارد.
کمک به نیازمندان ودستگیری از محرومان از فواید عید نوروز است. افزایش محبتها و صله رحمها از دیگر فواید نوروز است که اسلام هم بر آن تأکید دارد.
تجدید قوای جسمی و روحی از دیگر آثار نوروز است و ما در اسلام نسبت به انجام این امور و تفریح کردن تاکید و توصیههایی داریم چون تفریح به کار و عبادات کمک میکند
#نوروز
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
May 11
فیش منبر و روضه وفات حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)
#اهل_بیت
#حضرت_زینب
#رجب
#روضه
#صوت
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
سیره و روش زندگانی زینب کبری(س) در خود حاوی شاخصها و عناصری است که نه تنها برای جامعه زنان، بلکه قاطبه مردان نیز نیازمند آن ویژگی و خصوصیات برتر انسانی و اخلاقی هستند. زندگی سیاسی و اجتماعی زینب کبری(س) به گونهای است که در بردارندهی درسهای آموزنده و انسان سازی برای تمام انسانها است. در این نوشتار به گوشههایی از شاخصهای برتر سیاسی و اجتماعی زینب کبری(س) اشاره خواهیم کرد.
شاخص عبودیت و بندگی حق تعالی: در رأس ویژگی و خصوصیات دینی و اخلاقی زینب کبری(س) میبایست، عبودیت و بندگی زینب را سرلوحه کارها قرار داد، آنچه از فلسفه خلقت در آیات قرآن استفاده میشود، اهمیت و ارزش عبودیت حق تعالی در زندگی است؛ کما اینکه باری تعالی در این خصوص میفرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛ من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند(و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!»، با نگاهی اجمالی در سیره زینب کبری(س) بخصوص در واقعه عاشورا متوجه میشویم، در آن شرایط بحرانی و آشوب، بخصوص بعد از جنایتی که بر خاندان عصمت و طهارت روا شد و زینب کبری(س) به اسارت برده شد، ایشان ذرهای در انجام تکالیف دینی خود کوتاهی نکردند.
نقل شده است امام سجاد (ع) که فرموند: «إِنَّ عَمَّتِی زَیْنَبَ کَانَتْ تُؤَدِّیَ صلواتها مِنْ قِیَامٍ، الْفَرَائِضُ وَ النَّوَافِلِ عِنْدَ سَیْرُ الْقَوْمِ بِنَا مِنَ الْکُوفَةِ إِلَى الشَّامِ، وَ فِی بَعْضِ الْمَنَازِلِ کَانَتْ تُصَلِّیَ مِنْ جُلُوسٍ. فَسَأَلْتُهَا عَنْ سَبَبِ ذَلِکَ ؟ فَقَالَتْ: أُصَلِّی مِنْ جُلُوسٍ لِشِدَّةِ الْجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلَاثِ لَیَالٍ ، لِأَنَّهَا کَانَتْ تُقْسَمُ مَا یُصِیبُهَا مِنَ الطَّعَامَ عَلَى الْأَطْفَالِ، لِأَنَّ الْقَوْمَ کَانُوا یَدْفَعُونَ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنَّا رَغِیفاً وَاحِداً مِنَ الْخُبْزِ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ»؛ عمهام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مىنمود و در بعضى منازل نشسته نماز میگزارد! سؤال شد چرا نشسته نماز میخواند؟ امام فرمود: نماز نشسته بخاطر شدت گرسنگی و ضعف در سه شبانه روز بود. و ایشان طعام خود را بین اطفال تقسیم میکرد، چون مقدار غذایی که دشمنان میدادند، یک قرص نان برای هر نفر در طول شبانه روز بوده است.»
اوج این بندگی را می توان در شب عاشورا مشاهده کرد، حادثه عاشورا واقعهای نیست که انسان عادی به راحتی بتواند تاب و تحمل مصیبت و اضطراب آن را داشته باشد، با این حال در منابع روایی در خصوص بندگی زینب کبری(س) در آن شب پر اضطراب از فاطمه بنت الحسین(ع) این چنین نقل شده است: «عمهام زینب در تمام شب عاشورا در محراب خویش ایستاده و به پروردگارش استغاثه میکرد. در آن شب هیچ یک از ما نخوابید و صدای ناله ما قطع نشد.»
شاخص صبر و استواری: از جمله ویژگیهایی که هر انسان مسلمان، باید آن را زیبنده زندگی خود کند، شاخص صبر و استقامت است. صبر بر آرمانها و ارزشهای دینی و اسلامی از جمله زیباترین و با ارزشترین ویژگیهایی است که به زندگی انسان رنگ و بوی قرآنی و الهی میبخشد.
خدای متعال در قرآن کریم، پیامبر اکرم(ص) و یارانش را این چنین به صبر و استقامت رهنمود ساخته است: «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ؛ پس همانگونه که فرمان یافتهاى، استقامت کن و همچنین کسانى که با تو بسوى خدا آمدهاند(باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید مىبیند!»
بنابراین، بیشک زینب کبری(س) یکی از بارزترین و برجستهترین اسوههای صبر و شکیبابی در مسیر پایبندی بر اصول و ارزشهای دینی و اسلامی است. نمونهای از صبر زینبی(س) را میتوان در مجلس ابن زیاد مشاهده کرد، زمانی که با کینه و نیش زبان خطاب به زینب کبری(س) گفت: «کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِک؛ کار خدا را با برادر و خانوادهات چگونه یافتی؟» حضرت زینب(س) با آرامش و متانت کامل فرمودند: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا؛ جز زیبایی چیزی ندیدم.»
شجاعت و جرأت: از جمله شاخصترین ویژگیهای زینب کبری(س) که آن نیز در واقعه عاشورا به ظهور رسید، شجاعت و قهرمانی زینب کبری(س) است، این بانوی با فضیلت با وجود اسیر بودن، نه تنها در مقابل سربازان سفّاک و حیوان صفت ابن زیاد، هیچ گاه سستی و ترس به خود راه نداد، بلکه در مجلس ابن زیاد نیز با شجاعت غیر قابل توصیفی خطاب به آن ملعون این چنین فرمودند:
«وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَیَّ الدَّوَاهِی مُخَاطَبَتَکَ إِنِّی لَأَسْتَصْغِرُ قَدْرَکَ وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِیعَکَ وَ أَسْتَکْثِرُ تَوْبِیخَکَ لَکِنَّ الْعُیُونَ عبْرَى وَ الصُّدُورَ حَرَّى أَلَا فَالْعَجَبُ کُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ حِزْبِ اللَّهِ النُّجَبَاءِ بِحِزْبِ الشَّیْطَانِ الطُّلَقَا
ءِ فَهَذِهِ الْأَیْدِی تَنْطِفُ مِنْ دِمَائِنَا وَ الْأَفْوَاهُ تَتَحَلَّبُ مِنْ لُحُومِنَا؛ گرچه پیشامدهاى ناگوار روزگار، مرا به سخن گفتن با تو کشانده، ولى در عین حال ارزش تو از نظر من ناچیز و سرزنشت بزرگ و ملامتت بسیار است، ولى چه کنم که چشمها پر اشک و سینهها سوزان است، که افراد نجیب حزب خدا، در جنگ با احزاب شیطان، که بردگانِ آزاد شده بودند، کشته میشوند و خون ما از سرپنجههاى شما مىریزد و گوشتهاى ما از دهنهاى شما بیرون مىافتد.
از این رو، عبودیت و بندگی باری تعالی، شجاعت و دلاوری، صبر و استقامت از جمله زیباترین شاخصهای اخلاقی هستند، که میتوانند در سختترین شرایط انسان را به خوبی یاری کنند.
#اهل_بیت
#حضرت_زینب
#رجب
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
روضه حضرت زینب(سلام الله علیها)
#اهل_بیت
#حضرت_زینب
#رجب
#روضه
#صوت
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
هدایت شده از ره توشه مبلغین
پیری زمین گیرم… صبوری ناخوش احوال
یادم نرفته گیر کردی بین گودال….
از کربلایت زخمی و بی بال رفتم
با چشم هایی تار از گودال رفتم
از حال و روزم بی خبر بودم برادر
با شمر و خولی همسفر بودم برادر
با دست خالی جنگ آن اغیار رفتم
با چادر خاکی سر بازار رفتم
زخم زبان از شهر پر نیرنگ خوردم
در کوفه از شاگردهایم سنگ خوردم
از ازدحام کوچه ها ترسید زینب
از هم محلی کم محلی دید زینب
همسایه ای داغ دلم را تازه میکرد
چادر نمازم را سرش اندازه میکرد
خاکستر غم بر سر من ریخت کوفه
خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه
رفتم برای ماندن اسلام رفتم
با آستینی پاره شهر شام رفتم
از شعله ها خاکسترت را پس گرفتم
از خیزران آخر سرت را پس گرفتم
از راه های سخت و بی برگشت رفتم
#اهل_بیت
#حضرت_زینب
#روضه
#شعر
#رجب
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
May 11
May 11
بسم الله الرحمن الرحیم
💠شرح حدیثی از امام کاظم(علیه السلام)💠
قال موسی بن جعفر(علیهماالسلام):
وَاللّهِ ما اُعطِىَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ
به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان.
بحارالأنوار، ج. ۶، ص. ۲۸، ح. ۲۹
✅ شرح قسمت اول:حسن ظن و امیدواری به خدا
برخی فکر می کنند خدا با اینها پدر کشتگی دارد.همیشه اتفاقات زندگی را منفی می بینند.تا کنار هم مینشینند همه چیز را گردن خدا می اندازند که خدا بچه بود به من داد؛خدا به ما خوشی نداد،خدا برای ما نخواست و...
چرا؟چون به هر دلیلی کمی زندگی بر وفق مراد و گاها زیاده خواهی آنها نشده است.
نشانه ی این افراد این است که هی میگویند:شانس ما رو ببین!مردم بچه دارند منم بچه دارم!و...
ولي بشری که خوش بین به خداست زندگی برایش زیبا می شود.اگر ورشکست شد،زندگی به مشکل خورد،اینها فحش به خدا نمیدهند
حجت الاسلام دانشمند تعریف میکرد شخصی را دیدم دست و پا فلج و کج،پشت او را سه تا قوز بزرگ،لب پایین نداشت وقتی مرا دید گفت شیخ من آیت خدا هستم خدا را شکر مرا اینطور کرد تا مردم مرا ببینند و بگویند الحمدلله که من بدن سالمی دارم.
به خدا سوء ظن نداشته باشیم
بزرگترین گناه گناه ناامیدی است
بعد از شرک به خدا دومین گناه نا امیدی از رحمت خواست
لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ (سوره یوسف آیه۸۷) کفار فقط از رحمت خدا نا امید می شوند
شیخ صدوق(ره) به سند معتبر از عبدالله بزاز نیشابوری روایت كرده كه گفت: در میان من و حمید بن قحطبه طوسی معامله ای بود. در سالی به نزد او رفتم. چون خبر آمدن مرا شنید در همان روز ورود، مرا طلبید پیش از آن كه جامه های سفر را تغییر دهم و آن هنگام وقت زوال از ماه مبارك رمضان بود .
چون بر او وارد شدم، دیدم حمید در خانه ای نشسته است كه نهر آبی در میان آن جاری است. چون سلام كردم و نشستم، آفتابه و لگن آوردند. دستهای خود را شست و مرا نیز امر كرد كه دستهای خود را بشویم . آنگاه خوان طعام او را حاضر كردند. از خاطر من محو شده بود كه ماه رمضان است و من روزه دارم. چون دست به جانب طعام بردم روزه را به خاطر آوردم، دست كشیدم. حمید گفت: چرا طعام نمیخوری؟ گفتم: ماه مبارك رمضان است و من بیمار نیستم علتی و مرضی ندارم كه موجب افطار باشد، آن پلید گفت: من نیز علتی ندارم و بدنم صحیح است. این بگفت و بگریست.
چون از خوردن طعام فارغ شد گفتم: ایّها الامیر( ای امیر!) سبب گریه شما چه بود؟
گفت: سببش آن است كه در وقتی كه هارون در طوس بود، شبی از شبها در میان شب مرا طلبید، چون به نزد او رفتم، دیدم شمعی به نزد او می سوزد و شمشیر برهنه نزد او گذاشته است و خادمی پیش او ایستاده. چون مرا دید گفت: تا چه اندازه دراطاعت من حاضری؟ گفتم: به جان و مال تو را مطیع و فرمانبردارم. پس ساعتی سر به زیر افكند. آنگاه مرا رخصت برگشتن داد. چون برگشتم باز پیك او به طلب من آمد و این مرتبه ترسیدم و گفتم: انالله و انا الیه راجعون گویا اراده قتل مرا كرده است. چون بر او داخل شدم، باز پرسید كه چگونه است اطاعت تو نسبت به من؟
گفتم: فرمانبرداری می كنم به جان و مال و فرزند و عیال.
پس تبسمی كرد. باز مرا رخصت بازگشتن داد. همین كه داخل خانه خود شدم ، دیگر بار رسول او آمد و مرا به نزد او برد. چون بر او وارد شدم سخن سابق را تكرار كرد. این دفعه من جواب گفتم: اطاعت میكنم تو را به جان و مال و فرزند و دین خود.
رشید چون این جواب را شنید، بخندید و گفت: این شمشیر را بگیر و آنچه این خادم تو را بدان امر میكند بجای آر. پس خادم شمشیر را به دست من داد و مرا به خانه ای برد كه در آن خانه مقفّل بود. خادم در یكی از آنها را گشود. در آن حجره بیست نفر دیدم از پیران و جوانان و كودكان كه گیسوان داشتند و در بند و زنجیر بودند و همگی از فرزندان علی و فاطمه (علیهماالسلام) بودند.
آن خادم گفت: خلیفه تو را امر كرده است كه اینان را گردن زنی. پس یك یك را بیرون می آورد و من در كنار آن چاه ایستاده بودم و آنان را گردن می زدم. تا آن كه تمام آنان را كشتم. پس سرها و تنهای ایشان را در آن چاه افكند و حجره دیگر را گشود. در آن حجره نیز بیست نفر از اولاد علی و فاطمه زهرا (علیهماالسلام) مقیم بودند.
خادم گفت: خلیفه امر كرده كه اینان را نیز مقتول سازی. پس یك یك را من گردن می زدم و او سرها و بدنها را در چاه می افكند.
پس در حجره سوم را گشود. در آن حجره نیز بیست نفر از سادات علوی و فاطمی محبوس و در قید و بند بودند و گیسوها كه علامت سیادت بود داشتند.
خادم گفت: خلیفه امر كرده كه اینان را هم گردن بزنی. پس یك یك را بیرون آورد و من آنها را گردن زدم؛
تا از قتل نوزده تن اینان بپرداختم. چون نفر بیستم را آورد و من آنها را گردن زدم؛ تا از قتل نوزده تن اینان بپرداختم. چون نفر بیستم را آورد مرد پیری بود. پیرمرد گفت: دستت بریده باد ای ملعون! نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وقتی از تو بپرسد برای چه شصت تن از اولاد مرا مظلوم و بیگناه بكشتی چه پاسخ خواهی داد و چه عذری خواهی آورد؟
من چون این سخن را شنیدم بر خود لرزیدم. پس خادم نزد من آمد و بانگ بر من زد. ناچار آن سید علوی پیر را به قتل رساندم و بدنهای همه را در چاه افكندم.
حال می اندیشم، من كه شصت تن از اولاد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را مظلوم و بی تقصیر كشته ام؛ نماز و روزه، مرا چه فایده بخشد؟ یقین دارم كه پیوسته در جهنم خواهم بود.
نزد امام کاظم(علیه السلام) رفتم و قضیه را گفتم و حضرت فرمود:گناه نا امیدی او از کشتن شصت سید بیشتر است.
تتمة المنتهی، شیخ عباس قمی، ص 240
در روایت آمده شخص جهنمی را به سوی دوزخ می برند و او مدام پشت سرش را نگاه میکند. خطاب میرسد:او را به بهشت ببرید زیرا او به امید بخشش پشت سرش را نگاه می کرد
ولی این امید نباید باعث جرئت به گناه نکند.این امید راه شیطان را بسته تا ما را از توبه نا امید نکند
✅ادامه دارد.. ..
#اهل_بیت
#امام_کاظم
#اخلاق
#حسن_ظن
#امید
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
شرح قسمت دوم حدیث
✅حسن خلق
امام صادق (ع ) دراین باره فرمود:
(اِنَّ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ یعْمُرانِ الدِّیارَ وَ یزیدانِ فِی الاَْعْمارِ)
بحارالانوار ، ج 71 ، ص 150
بدرستی که نیکوکاری و خوش خلقی، سرزمینها را آباد می کند و بر عمرها می افزاید.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
(اِنَّ الْعـَبـْدَ لَیـَبـْلُغُ بـِحـُسـْنِ خـُلْقـِهِ عـَظـیـمَ دَرجـاتِ الاْ خـِرَةِ وَ اَشـْرَفَ الْمـَنـازِلَ وَ اِنَّهُ ضـَعیفُ الْعِبادَةِ)
بـدرسـتی محجة البيضاء ، ملاّ محسن فيض كاشانى ، ج 5 ، ص 93 ، دفتر انتشارات اسلامى ، قم .
بنده، در سایه خوش خلقی خود به درجات بزرگ و مقامات والایی در آخرت می رسد، با آنکه عبادتش ضعیف است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
(اِنَّ الْخُلْقَ الْحَسَنَ یمیثُ الْخَطیئَةَ کما تُمیثُ الشَّمْسُ الْجَلیدَ)بحارالانوار ، ج 71 ، ص۳۷۵
بدرستی که اخلاق نیکو لغزشها را ذوب می کند. همان گونه که آفتاب یخ را.
رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود:
(اَکثَرُ ما تَلِجُ بِهِ اُمَّتِی الْجَنَّةَ تَقْوَی اللّهِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ)
اصول كافى ، ج 2 ، ص 100
امتیازی که امّت من به سبب داشتن آن به بهشت می روند، تقوای الهی و حُسن خلق است.
🔴نمونه ای از حسن خلق امام کاظم(علیه السلام)
امام کاظم علیه السلام و مردی دشنام گو
یکی از دشمنان اهل بیت علیه السلام در مدینه، امام موسی بن جعفر علیه السلام را اذیت می کرد، هر وقت حضرت را می دید دشنام می داد و ناسزا به علی علیه السلام می گفت. روزی یکی از اصحاب حضرت عرض کرد:
به من اجازه بده این مرد تبهکار را بکشم. امام علیه السلام او را از این کار به شدت بر حذر داشت. سپس از حال آن جویا شد. گفتند: در اطراف مدینه کشاورزی می کند، امام بر مرکب خود سوار شد و به سراغ او رفت، وقتی به مزرعه او رسید مرد با ناراحتی فریاد زد:
آهای! زراعت مرا لگد مال نکن.
امام کاظم همچنان به سوی او می رفت تا به او رسید، با چهره خندان احوال پرسی کرد و فرمود: تا کنون چقدر در این مزرعه خرج کرده ای؟
مرد: صد دینار.
- امید واری چقدر حاصل برداری؟
- علم غیب ندارم.
- من می گویم چقدر امیدواری برداشت کنی؟
مرد: امیدوارم دویست دینار بردارم.
امام کاظم علیه السلام کیسه ای که صد دینار در آن بود به او داد و فرمود:
این مبلغ را بگیر و خداوند آنچه را که امید برداشت از این مزرعه داری به تو بدهد.
آن مرد گستاخ، در برابر اخلاق خوب حضرت چنان تحت تاثیر قرار گرفت که همان لحظه از جا حرکت کرد سر امام را بوسید، خواهش کرد که از خطایش چشم بپوشد.
امام کاظم علیه السلام در حالی که با لبخند که نشان می داد از تقصیرات او گذشته از آنجا برگشت. چندی نگذشت که امام علیه السلام وارد مسجد شد دید همان مرد عمری در آنجا نشسته است وقتی که امام را دید با کمال خوشرویی گفت: الله اعلم حیث یجعل رسالته : خداوند می داند مقام امامتش را به چه کسی بسپارد.
اصحاب دیدند برخورد آن مرد خشن و گستاخ، به طور کامل عوض شده دور او جمع شدند و گفتند: رفتار تو قبلاً چنین نبود. او بار دیگر امام را ستود و سوالاتی کرد و امام جواب او را داد و او رفت:
آنگاه امام کاظم علیه السلام به اصحاب فرمود: این همان شخصی بود که شما از من اجازه گرفتید تا او را بکشید. اکنون می پرسم که کدام یک از این دو کار بهتر است؟ آنچه که شما می خواستید یا آنچه که من انجام دادم؟ با دادن اندکی پول او را به راه آوردم و جلوی شرش را گرفتم
♦️بهترین حسن خلق هم حسن خلق با خانواده است
#اهل_بیت
#امام_کاظم
#اخلاق
#حسن_خلق
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
✅شرح:قسمت سوم حدیث
خودداری کردن از غیبت مومن
نقل است که زمان رسول خدا(ص)شخصی را میخواستند سنگسار کنند[چون گناهش ثابت شده بود]وقتی حکم را اجرا کردند دو نفر گفتند مثل سگ جان داد!
حضرت دست آنها را گرفت و برد کنار یک لاشه ی سگ که در حال تجزیه بود و فرمود با دندان از گوشت این سگ بکنید و بخورید.آن دو نفر ناراحت شدند و گفتند آقا به ما توهین میکنی؟!
حضرت فرمود ا:با دندان از گوشت این سگ کندن و خوردن بهتر از غیبتی بود که از برادرتان کردید[غیبت زناکاری که گناهش ثابت و در ملأ عام سنگسار شده است این چنین است ولی بحال کسی که غیبت مومن را بکند]
در مورد حرمت غیبت و آثار آن در دنیا و آخرت خیلی صحبت ها شده است.
میدانیم که غیبت از زنا گناهش بیشتر است
میدانیم که غیبت کننده اعمال صالحش در نامه اعمال غیبت شنونده می رود و ....
اما بحثی که در این قسمت خدمت بزرگواران تقدیم می شود این که چرا غیبت در قرآن تشبیه شده به خوردن گوشت برادر مرده؟نگفته مثل کشتن برادر مومن است؟چرا نگفته مثل تجاوز به عرض او و یا بردن آبروی اوست؟
۱- مُرده، روح ندارد تا از خود دفاع کند و شخصى هم که مورد غیبت قرار مى گیرد، حضور ندارد تا از خود دفاع کند.
۲- غیبت، ریختن آبرو است و آبرو که رفت، قابل جبران نیست. همانگونه که گوشت مرده، اگر کنده شود، قابل جبران نیست.اگر مالى گم شود، قابل جبران است امّا آبرو که رفت، دیگر جبرانش شبیه محال است و تفاوتى هم نمیکند که به قصد جدّى باشد یا از روى شوخى و مزاح، زیرا در هر دو صورت، آبروى طرف می ریزد.
۳- گوشت به تدریج رشد میکند ولى یکباره خورده میشود، آبرو هم به تدریج پیدا میشود ولى غیبت کننده یک مرتبه آن را میریزد.انسان سالها زحمت کشیده تا وجهه و آبرویى کسب کرده است و شما با غیبت کردن، نتیجه زحمات او را نابود میکنید.
کتاب تمثیلات حجه الاسلام قرائتی
#اهل_بیت
#امام_کاظم
#اخلاق
#غیبت
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
هدایت شده از کانال متن روضه
🕊⚜روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
کُنج سیاه چال غریبی عزیز داشت
پیری شکسته که جگری ریز ریز داشت
دلتنگیاش برایِ رضا سینه سوز بود
قلبی برای دخترکَش ناله خیز داشت
با دستهای بسته فقط ناسزا شنید
زخمِ زبانِ قاتلِ او نیشِ تیز داشت
دیشب صدای سرفهی او تا سحر كشيد
زنجیر بِینِ حلقهی خود یک مریض داشت
زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد
این استخوانِ پا چِقَدر خُرده ریز داشت
او روی در شکسته و مادر به پشتِ در
تشییع او به روضهی زهرا گریز داشت
بر روی تخته پاره تنش گیر کرده بود
انگار لنگه در دو سه تا میخِ تیز داشت
اول مدینه بعد دلم کاخِ شام رفت
زندان هرآنچه داشت ویرانه نیز داشت
با گریه گفت عمه مرا میدهد نشان
نامحرمی که تکه کلامِ کنیز داشت...
سر بين طشت بود و حرامی کنارِ طشت
نامرد بِینِ دست شرابی غلیظ داشت
#شاعر:حسن لطفي
*ديدن دَرِ زندان باز شد ، چهار حَمّال روي يك تخته ي در،امام ما رو مي آوردند، با خودشون مي گفتند:چقدر اين بدن سنگينِ،اين همه سال تو زندان بوده،چقدر سنگين؟ روپوش رو كنار زدن ديدن غل و زنجير هنوز به دست و پاشه...جانِ عالم فداش...
جارچي كنارشون جار ميزد: رافضي ها! بياييد بدن امام خودتون رو ببريد،هي صدا مي زد: "هذا امام الرافضه" اين امام از دين خارج شده هاست...بدن رو روي پل گذاشتن،چند روز نگذاشتن دست بزنن...اما موقع كفن و دفن كردن، كفن هاي نفيس آوردن...اي بي كفن حسين....*
کیست این کشته که جان همه قربان تنش!
خاک صحرا کفن و خونِ گلو پیرهنش
نيزه را سرور من بسترِ راهت كردي
شام را غلغه ي صبحِ قيامت كردي
بر لب تشنه ات آن روز حکایت می کرد
خاتمی را که در انگشت شهادت کردی
اکبر و قاسم و عباس کجایند ، کجا
عشق چون این همه را بردی و غارت کردی؟
*اما موسي بن جعفر،هلاكِ عمو جانش اباالفضلِ...*
بر لب آبم و از داغ لبت می میرم
هر دم از غصه ي جانسوز تو آتش گیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
هدایت شده از کانال متن روضه
@babolharam.ir- Karimi Shahadat Emam Kazem 97-02.mp3
2.66M
🕊⚜روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔴بابُ الْحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
May 11