eitaa logo
مبلغان
5.2هزار دنبال‌کننده
85 عکس
38 ویدیو
562 فایل
☑ کانال تخصصی محتوایی مبلغان 🔹ارسال محتوای بین الصلاتین روزانه و مناسبتی 🔹ارسال فیش منبر روشمند مناسبتی و اقتضایی ✍️ انتقاد و پیشنهاد به محتوای کانال @Habib_shahid_hadi 🤝تبادل (فقط کانال طلاب ) و تبلیغ کانال @efefefef
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️چرا شهید بهشتی در برابر اتهامات از خود دفاع نکرد!؟ 💠آیه: إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا حج/38 خدا از کسانی که ايمان آورده اند دفاع می کند 💠حکایت؛ همین که پایمان به شهر رسید با انبوه دیوار نوشته‌هایی مواجه شدم که علیه دکتر بهشتی بود، الاغ سر راهمان سر بردیدند و مرگ بر بهشتی و بهشتی بهشتی طالقانی را تو کشتی گفتند، به همین دلیل در اخلال سخنرانی‌ام به گوشه‌ای از جنبه‌های شخصیتی ایشان اشاره کردم، بعد از جلسه بیش از ۲۲ نامه به دستم رسید که تماما حرفهای رکیک و فحش و ناسزا بود، مرا متهم کرده بودند که از یک آمریکایی حمایت کرده‌ام و با او همدست هستم، نوشته بودند خانه ۱۵ طبقه دارد‌، زن اروپایی دارد و… یک روز در مجلس خبرگان به دکتر گفتم شما چرا در مقابل این همه توهین از خودتان دفاع نمی‌کنید؟ در جواب آیه‌ای خواند و گفت فلانی من نباید از خودم دفاع کنم، بلکه باید آنقدر ایمان خودم را قوی کنم که خداوند از من دفاع کند و جواب اینها را بدهد و چون وعده خدا حق است من به این وعده اعتقاد دارم، بعد هم افزود دفاع خد ا را نمی توان با دفاع ما مقایسه کرد. 📚پی نوشت: با اقتباس و ویراست از کتاب نگاهی به زندگی و مبارزات شهید بهشتی
💠روش ارشاد و هدايت روزى امام حسن مجتبى صلوات اللّه عليه به همراه برادرش ، حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السلام از محلّى عبور مى كردند، پيرمردى را ديدند كه وضو مى گرفت ؛ ولى وضويش را صحيح انجام نمى داد. وقتى كنار پيرمرد آمدند، امام حسن عليه السلام خطاب به برادرش كرد و اظهار داشت : تو خوب وضو نمى گيرى ؛ و او هم به برادرش گفت : تو خود هم نمى توانى خوب انجام دهى ، (البتّه اين يك نزاع مصلحتى و ظاهرى بود، براى آگاه ساختن پيرمرد). و سپس هردو پيرمرد را مخاطب قرار دادند و گفتند: اى پيرمرد! تو بيا و وضوى ما را تماشا كن ؛ و قضاوت نما كه وضوى كدام يك از ما دو نفر صحيح و درست مى باشد. و هر دو مشغول گرفتنِ وضو شدند، هنگامى كه وضويشان پايان يافت ، اظهار داشتند: اى پيرمرد! اكنون بگو وضوى كدام يك از ما دو نفر بهتر و صحيح تر بود؟ پيرمرد گفت : عزيزانم ! هر دو نفر شما وضويتان خوب و صحيح است ، ولى من نادان و جاهل مى باشم ؛ و نمى توانم درست وضو بگيرم ، وليكن الا ن از شما ياد گرفتم ؛ و توسّط شما هدايت و ارشاد شدم .(1) همچنين امام صادق صلوات اللّه فرمود: روزى حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام وارد مستراح شد و تكّه نانى را در آن جا مشاهده نمود، آن را از روى زمين برداشت ؛ و آن را خوب تميز كرد و سپس تحويل غلام خود داد و فرمود: اين نعمت الهى را نگهدار تا موقعى كه بيرون آمدم آن را به من بازگردان .(2) هنگامى كه حضرت خارج شد، از غلام تكّه نان را درخواست كرد؟ غلام اظهار داشت : آن را خوردم ، حضرت فرمود: تو در راه خدا آزاد شدى ، غلام سؤ ال كرد: علّت آزادى من چيست ؟ ء عليها السلام - شنيدم ؛ و او از پدرش - رسول خدا صلى الله عليه و آله - حكايت فرمود: هركس تكّه نانى را در بين راه پيدا كند و آن را بردارد و تميز نمايد و بخورد، آن تكّه نان ، در شكمش قرار نمى گيرد مگر آن كه خداوند متعال او را از آتش جهنّم آزاد مى گرداند. و سپس افزود: چطور من شخصى را كه خداوند آزادش مى نمايد، خادم خود قرار دهم ، تو آزاد هستى .(3) 📚1-حديقة الشّيعة : ج 2، ص 296. 2- همين داستان با تفاوت هايى به برخى ديگر از امامان معصوم عليهم السلام نيز نسبت داده شده است . 3- حديقة الشّيعة : ج 2، ص 295.
💠سجده گناهان را می ریزد سجده گناهان را می ریزد. روایت است که انسان به سجده برود و مدتی در سجده باشد، « شکراً لله و الهی العفو » بگوید، مخصوصا در نماز شب، ده دقیقه، یک ربعی در سجده باشد، حس می کند وقتی که به سجده می رود، سبک می شود .آن حالت سبکی بر اثر ریخته شدن گناهان است. همانطور که باد در فصل پاییز برگ درختان را می ریزد، سجده هم گناهان را می ریزد. 📚 ( فرازی از فرمایشات آیت ا... مجتهدی - ره)
📝سؤال: مسافری که به وطن خود می رود، وقتی به حدّ ترخص برسد، نمازش چگونه است ؟ ✍ پاسخ: رسیدن به حدّ ترخّص وطن، برای تمام خواندن نماز کافی است، ولی احتیاط استحبابی در تأخیر تا ورود به شهر است و یا جمع بین شکسته و تمام مابین حدّ ترخّص و وطن. ============= 📚 سایت آیت آیت الله خامنه ای – استفتائات جدید (فروردین ماه) - leader.ir
💠نورچراغ بزازها وقتی میخواهند بدانند پارچهای زدگی و پوسیدگی دارد یا نه، برابر نور چراغ میگیرند. ما هم اگر بخواهیم بدانیم اخلاق و رفتارمان مشکلی دارد یا نه بایستی با اخلاق نورانی پیامبر(ص) مقایسه کنیم. یکی از زیباییهای اخلاق آن نازنین این بود که رحمه للعالمین بود. یعنی نسبت به همه چیز رحمت و رأفت داشت و عشق میورزید؛ حتی نسبت به سنگ و چوب. از این رو به کوه اُحد اشاره میکرد و میفرمود: هذا الجَبَل یُحِبُّنا و نُحِبُّه ما به این کوه عشق میورزیم و این کوه نیز عاشق ماست؛ و راستی کسی که به کوه و سنگ عشق میورزد میتواند از عشق آدمیان تهی باشد؟ 📚کتاب سلوک باران – حجت الاسلام محمد رضا رنجبر
💠مغرور به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست!! روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرئه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا. بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟ گفت:... نصف پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس از آنکه آشامیدی، اگر به مرض ( نا علاجی) مبتلا گردی و نتوانی آن را رفع کنی، باز چه می دهی تا کسی آن مریضی را از بین ببرد؟ هارون گفت: نصف دیگر پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس مغرور به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست. آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکوئی کنی؟! 📚( منبع : کتاب داستانهای شیرین بهلول دانا)
❃ ضعف شیــــ🔥ــــطان ❃ روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شیطان را دید که خیلی ضعیف و لاغر شده است. حضرت از او پرسید: چرا به این روز افتادی؟ شیطان گفت: ای رسول خدا! از دست امت تو رنج می برم و در زحمت بسیار هستم. پیامبر فرمود: مگر امت من با تو چه کرده اند! شیطان گفت: ای رسول خدا! امت شما شش خصلت دارند که من طاقت دیدن و تحمل این خصائص را ندارم. ❶ اول: هر وقت به هم می رسند سلام می کنند. ❷ دوم: با هم مصافحه می کنند. ❸ سوم: هر کاری را که می خواهند انجام دهند، ان شاءالله می گویند. ❹ چهارم: از گناه استغفار می کنند. ❺ پنجم: تا نام شما را می شنوند صلوات می فرستند. ❻ ششم: ابتدای هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم گویند. 📚 فضایل و آثار صلوات، ص۳۳
💠آرامش من در کنار آن شهید بیشتر از الآن بود! [روایتی از همسر شهید سید علی اندرز گو] من میدانستم که زندگی خاصی دارم. در افغانستان هم که یک هفته در یکی از روستاها میهمان کدخدا بودیم، به کدخدا و چند نفری که می خواستند برای ما گذرنامه بگیرند گفته بود: «من تیر خلاص را به حسنعلی منصور زدم و فرار کردم.» من می دانستم با چه کسی زندگی می کنم. ولی با این همه حرفها، فکر می کنم در آن روزهایِ فرار، آرامشی که در کنار آن شهید داشتم الآن ندارم. بعد از شهادت ایشان آن آرامش را از دست دادم. شاید به خاطر این که ارتباطش با معصومین زیاد بود و این آرامش به من هم منتقل می شد. آن روز که از زابل به طرف مشهد حرکت کردیم و چند سلاح کمری را دور کمرم بسته بودم ، آرامش من بیشتر از الآن بود که در این اتاق نشسته ام و دارم حرف می زنم. وقتی می گفت من می دانم حضرت زهرا (سلام الله علیها) مادرم کاری می کند، من فکر می کردم واقعا حضرت زهرا (سلام الله علیها) آنجا ایستاده است. 📚منبع: مشرق نیوز
📝این روایت را که امام زمان «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف» در بین ماست و روزی ظهور می‌کند و وجود مبارک آن عزیز را همه می‌شناسند، توضیح دهید و سندش را بیان کنید! ✍️ در این‌باره در منابع معتبر شیعی نقل شده است که حضرت در میان مردم حضور دارد، ولی مردم ایشان را نمی‌شناسند. در بعضی از این روایات آمده است که مردم حضرت را می‌بینند، ولی نمی‌شناسند؛ مانند روایتی که ابوبصیر از امام صادق «عليه‌السلام» نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: خداوند سنت‌های پیامبران پیشین را برای حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف» جاری می‌سازد... اما سنت خداوند برای یوسف «عليه‌السلام» در خصوص حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف» این است که خداوند بین او و مردم حجاب قرار می‌دهد، به گونه‌ای که مردم او را می‌بینند، ولی نمی‌شناسند.[1] همچنین سدیر صیرفی در روایت دیگری از امام صادق «عليه‌السلام» نقل می‌کند که آن حضرت دربارۀ سنت یوسف «عليه‌السلام» برای حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف» فرمود: چگونه این مردم بعید می‌دانند که خداوند برای حجتش آن‌چه را جاری کند که برای یوسف «عليه‌السلام» جاری نمود؛ در این‌که حضرت در بازار مردم حرکت می‌کند و بر فرش‌های آنان قدم می‌گذارد و آنان وی را نشناسند. [2] این روایات در منابع اصیل و قدیمی شیعی مانند: کافی، کمال‌الدین، الغیبة نعمانی و الغیبة طوسی نقل شده و اسناد آن در این کتاب‌ها درج گردیده است. 📚1. کمال‌الدین، ج2، ص29 (دربارۀ حج نیز آمده است که مردم امام زمان را در مراسم حج می‌بینند، ولی نمی‌شناسند). 📚2. دلائل الامامة، محمد بن جریر طبری، ص532.
1_943381.pdf
575K
علیه السلام https://eitaa.com/moballeghan کانال مبلغان در ایتا
1_940383.pdf
601.2K
علیه السلام https://eitaa.com/moballeghan کانال مبلغان در ایتا
✳️کمونیستی که مرید آیت الله دستغیب شد! 💠آیه: وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا بقرة/83 با مردم با زبانِ خوش سخن بگوييد 💠حکایت؛حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی امام جمارانی نقل میکند: یک نفر از کمونیستها برایم گفت من از میان شما روحانیون فقط به یک نفر ارادت فوق العاده دارم، آن هم آقای دستغیب شیرازی است، پرسیدم:چرا؟ گفت: در زندان که بودم شبی روی سکوی مخصوص استراحت زندان، خوابیده بودم، نیمههای شب ناگهان درب زندان باز شد، سید پیرمردی کوتاه قد و لاغر اندام را وارد کردند، فهمیدم عمامه بسر دارد، سرم را زیر لحاف کرده و دوباره خوابیدم. نزدیک طلوع آفتاب بود حس کردم دستی به آرامی مرا نوازش میدهد، تا چشم باز کردم سید پیرمرد سلام کرد وبا زبانی خوش گفت : آقای عزیز نزدیک طلوع آفتاب است ممکن است نمازتان قضا شود، من با تندی و پرخاش گفتم؛ من یک کمونیستم نماز نمیخوانم. آن بزرگوار فرمود: پس خیلی ببخشید من معذرت میخواهم که شما را بدخواب کردم مرا عفو کنید. دوباره خوابیدم، پس از بیدار شدن ایشان مجدداً از من عذر خواهی کرد طوری که من ازآن تندی وپرخاشی که کرده بودم پشیمان شدم. عرض کردم، آقا مانعی ندارد حالا چون شما پیرمرد هستید تشریف بیاورید روی سکو بنشینید و من پائین مینشینم، ایشان نپذیرفت و فرمود؛ نه شما قبل از من اینجا بوده اید و حق شما است آنجا بمانید، خلاصه جای بهتررا قبول نکرد و مدتی که باهم در یک سلول بودیم، من شیفته اخلاق این مرد شدم و ارادت خاصی به ایشان پیدا کردم. 📚 پی نوشت : با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
💠 ترس از عاقبت به خیری رسول خدا صلی الله علیه و آله شبی در خانه همسرشان ام سلمه بود. نیمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاریکی مشغول دعا و گریه و زاری شد. ام سلمه که جای رسول خدا صلی الله علیه و آله را در رختخوابش خالی دید، حرکت کرد تا ایشان را بیابد. متوجه شد رسول اکرم صلی الله علیه و آله در گوشه خانه، جای تاریکی ایستاده و دست به سوی آسمان بلند کرده اند. در حال گریه می فرمود: خدایا! آن نعمت هایی که به من مرحمت نموده ای از من نگیر! مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان! خدایا! مرا به سوی آن بدیها و مکروههایی که از آنها نجاتم داده ای بر نگردان! خدایا! مرا هیچ وقت و هیچ آنی به خودم وا مگذار و خودت مرا از همه چیز و از هر گونه آفتی نگهدار! در این هنگام، ام سلمه در حالی که به شدت می گریست به جای خود برگشت. پیامبر صلی الله علیه و آله که صدای گریه ایشان را شنیدند به طرف وی رفتند و علت گریه را جویا شدند. ام سلمه گفت: - یا رسول الله! گریه شما مرا گریان نموده است، چرا می گریید؟ وقتی شما با آن مقام و منزلت که نزد خدا دارید، این گونه از خدا می ترسید و از خدا می خواهید لحظه ای حتی به اندازه یک چشم به هم زدن به خودتان وا نگذارد، پس وای بر احوال ما! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: - چگونه نترسم و چطور گریه نکنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم، در حالی که حضرت یونس علیه السلام را خداوند لحظه ای به خود وا گذاشت و آمد بر سرش آنچه نمی بایست! 📚پی نوشت بحار، ج 16، ص 217.
💠 حدیث : امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند: إیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الکَذّابِ، فَإنَّهُ بِمَنزِلَةِ السَّرابِ، یُقَرِّبُ لَکَ البَعیدَ وَ یُبَعِّدُ لَکَ القَریبَ؛ از همنشینی و دوستی با دروغگو بپرهیز؛ زیرا او مثل سراب است، دور را برای تو نزدیک جلوه می دهد و نزدیک را دور می نمایاند. (1) شرح حدیث: برای وصله کردن لباس، باید از پارچه همشکل و همرنگ استفاده کرد. به تعبیر حضرت امیر علیه السّلام در حدیثی، دوست و همنشین مثل وصله ی لباس است، پس باید با انسان سنخیت و تشابه و همسانی داشته باشد. با این حساب، فرد مؤمن با چه کسانی باید رفاقت کند؟ با کسانی که در دینداری، صداقت، ایمان و اخلاق با او تشابه داشته باشند. امام سجاد علیه السّلام در این حدیث، از رفاقت با چند گروه نهی می کند که «دروغگو» یکی از آنان است. در ادامه حدیث است که: «از همنشینی با فاسق، بخیل، احمق و کسی که به دیدار خویشاوندان خود نمی رود، نیز بپرهیز.» اینان آدم را به لقمه ای نان می فروشند. آن جا که به یاری و حمایتشان نیاز داریم، از مساعدت دریغ می کنند. چون نادانند، می خواهند سود برسانند، ولی ضرر می زنند. و کسی هم که از خویشاوندانش گسسته و با آنان قطع رابطه کرده باشد، ملعون است. دروغگو، حرفهایش فریبنده، جذاب، ولی بی پایه و اساس است؛ مثل سراب و آب نما در کویر که از دور، مثل برکه ی آب یا دریا جلوه می کند، ولی هر چه نزدیکتر می شوی، می بینی از آب خبری نیست و فریبی بیش نبوده است. چرا با کسانی رفاقت کنیم که ما را به اشتباه می اندازند و از واقعیتها دور می سازند؟ همنشینی با دروغگو، انسان را دروغگو بار می آورد. منشین با بدان که صحبت بد گرچه پاکی، تو را پلید کند آفتاب، ار چه روشن است، او را پاره ای ابر، ناپدید کند (2) 📚 پی نوشت: 1. تحف العقول، ص 279 2. سنایی غزنوی. @moballeghanedin
💠 ويژگىهاى آب قليل تعریف آب قلیل : آبى است که از زمین نجوشد و آب باران (در حال باریدن) هم نباشد و مقدار آن از کُر کمتر باشد. 1. با برخورد به نجاست نجس مىشود. «1» 2. غساله آب قليل نجس است. «2» 3. زمين نجسى را كه آب بر آن جارى نمىشود را پاك نمىكند. «3» 📚 پی نوشت : (1). توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 49، م 26. (2). همان، م 27. (3). آموزش فقه، ص 105.
💠خداشناسى در كشاورزى انسان به خوبى مىتواند از طريق درختكارى و باغبانى و كشاورزى علم و قدرت خداوند متعال را بشناسد، زيرا: 1. اوست كه بادها را مىفرستد و ابر را ايجاد مىكند. 2. اوست كه بهوسيله باران زمين مرده را زنده مىكند؛ (وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذلِكَ النُّشُورُ). «1» 3. اوست كه بهوسيله نزول باران ميوهها را از دل زمين خارج مىكند؛ (اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّكُمْ). «2» 4. اوست كه ميوههاى رنگارنگ مىآفريند؛ (مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا). «3» 5. اوست كه بهوسيله آب باران زراعت و زيتون و خرما و انگور را براى شما مىروياند؛ (يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنَابَ وَ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ). «4» 6. اوست كه زارع حقيقى است، نه انسان؛ (ءَأَنتُمْ تَزرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ). «5» 7. اوست كه آب را به سرزمين خشك مىفرستد؛ (أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ). «6» 8. اوست كه خورشيد را وسيله زنده شدن طبيعت قرار مىدهد؛ (سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ). «7» 9. اوست كه زمين را براى شما رام قرار داد تا كشاورزى كنيد؛ (جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا). «8» 10. اوست كه زمين را بهوسيله درختان مزين و زيبا قرار داد؛ (إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَّهَا). «9» در برابر اينهمه لطف، اولًا استفاده بكنيد و طغيان نكنيد؛ (كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ لَا تَطْغَوْا فِيهِ) «10» ، ثانياً استفاده كنيد و اسراف نكنيد، ثالثاً حق محرومان را نيز بدهيد؛ (وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَ لَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَايُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ). «11» 📚منابع : (1). فاطر 9 (2). ابراهيم 32 (3). فاطر 27 (4). نحل 11 (5). واقعه 64 (6). سجده 27 (7). ابراهيم 33 (8). ملك 15 (9). كهف 7 (10). طه 81 (11). انعام 141
💠تقاضاى فرزند به جاى قيمت روغن حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه عليهم حكايت فرمايد: امام حسن مجتبى عليه السلام از مدينه با پاى پياده ، عازم مكّه معظّمه گرديد؛ و چون با پاى برهنه راه را مى پيمود، پاهايش آسيب ديده و متورّم شد، به طورى كه در مسير راه به سختى قدم برمى داشت ، به حضرت پيشنهاد داده شد كه چنانچه سوار شوى ناراحتى پاهايت برطرف خواهد شد. حضرت فرمود: خير، من قصد كرده ام كه پياده بروم ؛ و سپس افزود: همين كه به اوّلين منزل برسيم ، مردى سياه پوست وارد خواهد شد و او روغنى همراه خود دارد كه براى ورم و ناراحتى پا مفيد و درمان كننده است ؛ پس هنگام دريافت روغن هر قيمتى را كه گفت قبول كنيد. بعضى از همراهان حضرت گفتند: ياابن رسول اللّه ! در اين نزديكى منزلى نيست كه كسى بيايد و روغن بفروشد؟! امام عليه السلام فرمود: چرا، منزل نزديك است و روغن فروش نيز خواهد آمد. و چون مقدار مسافتى كوتاه به راه خود ادامه دادند، به منزلى رسيدند؛ حضرت فرمود: در همين منزل استراحت مى كنيم . در همين بين ، مردى سياه پوست وارد آن منزل شد، همراهان حضرت از او تقاضاى روغن براى ناراحتى پا كردند؟ آن مرد گفت : روغن براى چه كسى مى خواهيد؟ پاسخ دادند: براى امام حسن مجتبى فرزند اميرالمؤ منين علىّعليهماالسلام مى خواهيم . مرد سياه پوست گفت : من بايد خدمت آن حضرت شرفياب شوم و خودم روغن را تحويل ايشان دهم . روغن فروش بر حضرت وارد شد، سلام كرد و عرضه داشت : ياابن رسول اللّه ! من غلام شما هستم ، اين روغن در اختيار شما باشد و من در ازاى آن چيزى نمى خواهم ، جز آن كه تقاضامندم از خداوند متعال بخواهيد تا فرزندى پسر، دوستدار شما اهل بيت رسالت ؛ و نيكوكار به من عطا گرداند؟ امام مجتبى عليه السلام روغن را گرفت و به او فرمود: به خانه ات بازگرد؛ مطمئن باش كه خداوند فرزند پسرى به تو عطا خواهد نمود؛ و سپس پاهاى مبارك خود را با آن روغن ماساژ داد و ناراحتى ورم آن كاملاً خوب و برطرف گرديد. امّا مرد سياه پوست ؛ چون به منزل آمد، ديد همسرش نوزادى پسر، صحيح و سالم وضع حمل كرده است ، پس بسيار خوشحال شد و به سمت امام حسن مجتبى عليه السلام بازگشت ؛ و چون به آن حضرت ملحق شد تشكّر و قدردانى كرد.(1) 📚1-مدينة المعاجز: ج 3، ص 246، ح 868، بحار الا نوار: ج 4، ص 324، ح 3، به نقل از خرايج و جرايح مرحوم راوندی
💠اطاعت در معصیت خدا ممنوع!! قال علی [عليه السلام] لَا طَاعَةَ لِمَخْلُووقٍ فِى مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ ( الشافی ص 828) حق نداریم از هیچ مخلوقی اطاعت کنیم که آن اطاعت از مخلوق ، معصیتِ خالق باشد. آن مخلوق ، هر کس می خواهد باشد. حسن کار در اطاعت اولیای الهی و پیغمبر و ائمه معصومین علیهم السلام این است که انسان خاطرش جمع است که اینها معصومند، حرفی که آنها می زنند ، امری که می کنند ، بلا شک در آن معصیت خالق نیست، بلکه عینِ اطاعت خالق است. اما در غیر معصومین ، این معنا وجود ندارد؛ چه آن کسی که اطاعت آن را می کنیم آدم فاسق و ظالمی باشد یا آن شخص عادل و مومن باشد لکن اگر به آنچه که ما را به آن امر می کند معصیت خدا باشد حق نداریم از آن اطاعت کنیم. 📚 شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت ا... امام خامنه ای (مدظله العالی) [ 1/ 12/ 91 ]
📝 سؤال: زنی که عمل کورتاژ () را انجام داده، در حال نفاس است یا خیر؟ ✍پاسخ: بعد از سقط جنين ولو به‌صورت باشد اگر خونى را مشاهده کرد، محکوم به نفاس است. 📚سایت آیت الله خامنه ای – اجوبه الاستفتائات احکام بانوان- leader.ir
💠موزه های تماشایی این موزه ها چرا اینقدر تماشایی اند و از دور و نزدیک به نظاره و تماشای آن ها می روند؟ چون اشیاء قیمتی را با خود دارند. سینۀ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم موزه بود ، و تنها چیز های با ارزش در آنجا ثبت و ضبط می شد ، حتی اگر خلاف و خطایی از کسی می دید ، سعی می کرد برای خود یک عذر و بهانه ای درست کند و یک نکتۀ مثبتی از آن برای خود بتراشد و آنگاه آن را در سینۀ خود جای دهد. بر خلاف ما ها که سینه هامان خرابه است ، و حتی خوبی ها هم به بدی تفسیر کرده و مثبت ها را هم منفی نموده و آنگاه به ذهن و خاطر خود می سپاریم. 📚کتاب سلوک باران – حجت الاسلام محمد رضا رنجبر
💠پرهیز از کار امروز را به فردا افکندن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به ابوذر غفاری می فرماید : ای ابوذر! از آن بپرهیز که خیالات و آرزوها سبب شود که کار امروز به فردا بیفکنی، زیرا تو متعلق به امروز و مالِ امروز هستی نه مالِ روزهای نیامده. در آنجا که کار مفید و لازم و خداپسندی می‌خواهی انجام دهی تأخیر و دفع الوقت را روا مدار. ای ابوذر! به عمرت بیشتر بخل بورز تا به مالت. 📚( مرتضی مطهری، حکمتها و اندرزها ، ج1 ،ص62)
💠حُسن خلق فقط لبخندزدن نیست ! فى الکافی، عن الباقر: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): … طوبی لمَن حَسُن مع الناس خُلقُه و بذَل لهم معونتَه و عدل عنهم شرّه. 📚( الشافی، صفحه 821) 🔶خُلق در اینجا طبعا به معنای اخلاقِ رفتاری است، یعنی برخورد او با مردم، برخوردِ ناشی ازً حُسن اخلاق باشد؛ تندی، تلخی، جفا، بی اعتنایی نسبت به امر مردم در او وجود نداشته باشد. حُسن خلق فقط لبخندزدن نیست اگرچه لبخند زدن هم یکی از اجزاء حُسن خلق است. علاوه بر این، کمک هم به مردم بکند؛ چه کمکِ مالی، چه کمکِ آبروئی، چه احیاناً کمک بدنی و جسمی.... خوشا به حال کسی که شرّش را هم از آنها باز بدارد. چون هرانسانی یک شرّی هم دارد، ماها منشأ شرور هم هستیم، ممکن است منشأ خیرات هم باشیم، اخلاقمان بد است، غضب غلبه می‌کند، امیال گوناگون غلبه می‌کند، خودخواهی‌ها غلبه می‌کند. اینها در رفتار بیرونی ما بروز و ظهور پیدا می کند. این بروز و ظهور را از مؤمنین، از مردم باز بداریم، نگذاریم آنچه از شرور نفس برمی‌خیزد، از برخی از غرائز غلط ما، از بعضی از صفات و ضعف‌های اخلاقیِ ما، نگذاریم که این روی مردم سرریز بشود، به آنها ضرر برساند. 📚شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت ا... امام خامنه ای (مدظله العالی)- [جلسه 504 درس خارج 8 / 8/ 91 ]
📝سوال: اینکه گفته می شود در هبه به رحم رجوع به هبه جایز نیست،‌ منظور از رَحِم چه کسانی هستند؟ ✍پاسخ: مقام معظم رهبری: مقصود از ارحام، خویشاوندان نَسَبی می باشند، و مشروط به این که آن مقدار نسب دور نباشد، که عرفا از ارحام شمرده نشوند. [1] ✍ آیت الله مکارم: منظور از ارحام، تمام بستگان نسبی است. [2] ✍ آیت الله سیستانی: نزديكانى كه با شما در مادر يا مادر بزرگى شريك باشند. [3] ✍ آیت الله شبیری زنجانی: مقصود از ارحام خویشاوندان نسبی هستند که در طبقات ارث قرار دارند. [4] ✍ آیت الله فاضل: ارحام به کسانی گفته می شود که خویشاوندی نزدیک خونی با انسان دارد مانند پدر و مادر و نیز پدر بزرگ و مادر بزرگ پدری و مادری و برادر و خواهر و فرزندان و نوه های آنها و نیز عمو و دایی و عمه و خاله و فرزندان آنها که در طبقات ارث به ترتیب طبقه اول و دوم وسوم بیان شده اند، تمام اینها ارحام گفته می شوند. [5] ➖➖➖➖➖ 📚 پی نوشت: [1]. استفتاء اینترنتی پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای، شماره استفتاء: TK6L5t87iJc. [2]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله مکارم، کد رهگیری: 9509290148. [3]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله سیستانی، کد استفتاء: 562591 ١. [4]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله شبیری زنجانی، شماره سوال: 36635. [5]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله فاضل لنکرانی، کد رهگیری: 9502917. ➖➖➖➖➖
💠بزرگوارى امام حسين عليه السلام شخصس به نام (عصام بن مصطلق ) گويد: روزى به مدينه وارد شدم و حسين بن على عليه السلام را با قيافه اى جذاب مشاهده كردم و به شگفت آمدم آنگاه هر چه از حسادت نسبت به پدرش در دل داشتم آشكار كردم . گفتم : تو فرزند ابوتراب هستى ؟ جواب داد: آرى ، من هم او و پدرش را مورد برگوئى بسيار قرار دادم . آنگاه با عطوفت و مهربانى به من نگاه كرد و اين آيات را تلاوت كرد: و امر به نيكى كن واز انسانهاى جاهل درگذر، و اگر وسوسه اى از شيطان در تو ايجاد شد به خدا پناه آور كه او بسيار شنوا و آگاه است . وقتى طايفه اى از شيطانها پرهيزكاران را وسوسه كنند خدا را به ياد آورند و همان لحظه آگاه و بينا شوند، شيطانها برادرشان (افراد فاسق و هواپرست ) را به گمراهى مى كشانند. سپس به من گفت : آرام باش و براى من و خودت از خداوند طلب مغفرت كن . اگر از ما يارى بخواهى تو را يارى خواهيم كرد و اگر كمك بخواهى كمك مى كنيم و اگر طلب هدايت نمائى تو را هدايت خواهيم كرد. مردبا اين بر خورد نيكوى حضرت از گفته ها و رفتار خود پشيمان شدم در اين هنگام حضرت فرمود: لاتثريب عليكم اليوم يغفراللّه لكم و هوارحم الراحمين . (يوسف به برادران شرمنده خود گفت ) امروز هيچ ملامتى بر شما نيست (و من عفو كردم ) خداوند شمارا مى بخشد او مهربانترين مهربانان است . سپس فرمود: آيا اهل شام هستى ؟ گفتم : بله فرمود: اين خود طبيعى است كه معاويه در ميان مردم شام شايع كرده است . درود خدا بر ما و تو باد. نيازمنديهاى خود را بگو كه مرا بهتر از آنچه گمان برده اى خواهى يافت ، انشاءاللّه تعالى . عصام گويد: با اين بر خورد بزرگوارانه او زمين با همه پهناورى كه داشت برايم تنگ شد و دوست داشتم كه مرا در خود فرو برد آنگاه خود را از وى دور كردم و از آن پس كسى محبوبتر از او پدرش نزد من نبود. 📚بحارالانوار، ج 44، ص 191.
💠بوی خوش هر كجا بوي خوشي به مشام شما برسد توقف مي كني و نفسي عميق مي كشي تا از آن بو و رايحه ي خوش بهره ي بيشتري ببري و هر كجا بوي عفن و نا خوشايندي باشد ، بيني خود را گرفته و قدم ها را سريعتر بر مي داريد. يعني ما آدم ها نسبت به بوي خوش و بوي بد بي تفاوت نيستيم . پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نسبت به زشتي ها و زيبايي هاي اخلاقي دقيقاً اينگونه بود، چون اخلاق خوش هم مثل رايحه است . يُحَسِّنُ الحَسَن و يُقبِّح القَبيح يعني اگر كسي اخلاق زيبايي داشت پيامبر (ص) او را تحسين مي كرد . و اگر كسي اخلاق زشتي داشت آن را تقبيح مي كرد البته با لطف و لطافت و نرمش و مدارا : كانَ خُلقُ رسول الله دينَه اخلاق پيامبر (ص) مثل باران سحر گاهي بود كه نم نم و آرام مي بارد و طراوتي خاص به گل و گياه و هوا مي بخشد . 📚کتاب سلوک باران – حجت الاسلام محمد رضا رنجبر