مبشران غدیر🇵🇸
#داستان_ظهور قسمت چهاردهم ⭕️ آنانى كه بار ديگر زنده شدهاند! همه منتظرند تا فرمان حركت صادر شود، ل
#داستان_ظهور قسمت پانزدهم
شعار لشكر امام زمان چيست؟
⭕️ امام زمان برنامه لشكر خود را معيّن نموده است، اوّلين هدف اين لشكر، رهايى شهر مدينه از دست طاغوت است.
درست است كه سيصد هزار نفر از سپاه سفيانى در بيابان #بَيْدا به زمين فرو رفتند اما هنوز گروهى از طرفداران سفيانى در مدينه باقى ماندهاند و اين شهر را در تصرف خود دارند.⛓⚔
گوش كن! آيا اين صدا را مىشنوى؟
📣 هيچ كس همراه خود آب و غذا برندارد.
👆🏻اين دستور امام است كه به لشكر ابلاغ مىشود.
اين تنها لشكر دنياست كه به واحد تداركات نياز ندارد❗️
امام براى رفع تشنگى لشكر خود چه برنامهاى دارد؟🤔
لشكر بزرگ حق، آماده حركت است.
هر لشكر و سپاهى براى خود، يك شعارى را انتخاب مى كند به نظر شما شعار اين لشكر چيست؟
🔔گوش كن! همه لشكر يك صدا فرياد مىزنند:
✨ يا لَثاراتِ الحُسَيْنِ؛ اى خون خواهان حسين عليهالسلام!
امام مىداند كه صدها سال است شيعه براى امام حسين عليهالسلام اشك ريخته است. آرى، اين نام حسين عليهالسلام است كه دل ها را منقلب مىكند.💔
اين يك قانون الهى است كه اگر خون مظلومى در شرق دنيا ريخته شود و كسى در غرب زمين به اين كار راضى باشد، او هم شريك جرم محسوب مىشود.⚠️
اگر چه يزيد و يزيديان مردهاند امّا امروز گروههاى بسيارى هستند كه به كار يزيد افتخار مىكنند❗️
سفيانى و سپاهيان او، ادامه دهنده راه يزيد هستند، اگر يزيد، امام حسين عليهالسلام را شهيد كرد، امروز سفيانى كه در شهر كوفه است، هر كس را كه نامش حسين است، شهيد مىكند.
خلاصهای از کتاب داستان ظهور/ آقای مهدی خدامیان آرانی
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
مبشران غدیر🇵🇸
#داستان_ظهور قسمت هجدهم ما هنوز از شهر مكه فاصله زيادى نگرفتهايم كه خبر ناگوارى از آن شهر به ما می
#داستان_ظهور قسمت نوزدهم
انتقام از دشمنان مهتاب!🌕
لشكر #امام_زمان به مدينه، شهر پيامبر نزديك مىشود.
اگر چه تعداد زيادى از سپاه سفيانى، در سرزمين #بَيْدا هلاك شدند اما هنوز گروهى از آنان شهر مدينه را در تصرّف دارند.
آنان در شهر مدينه جنايتهاى زيادى كردهاند و مسجد و حرم پيامبر را ويران كردهاند.☄
لشكر امام وارد مدينه مىشود و شهر به تصرف امام در مىآيد.
امام وارد مسجد و حرم پيامبر میشود و فرمان تعمير آنجا را مىدهد.🌿
آرى، اينجا، مدينه است، شهر حزن و اندوه!
در مدينه بود كه گروهى جمع شدند و درب خانه وحى را آتش زدند، هنوز صداى گريه فاطمه سلام الله علیها در شهر طنين انداز است، قدم به قدم اين شهر، شاهد مظلوميّت فاطمه سلام الله علیها است.😔
امام میخواهد تا از دشمنان مادر مظلومش انتقام بگيرد.⚔
اگر ديروز نامردهايى، درِ خانه فاطمه را آتش زدند، امروز به امر خدا، آنان زنده میشوند تا محاكمه شوند و در آتشى بس بزرگ سوزانده شوند.🔥
و اينجاست كه دل هر شيعهاى شاد و مسرور میشود.
آرى، امروز دشمنانِ فاطمه سلام الله علیها در آتش مىسوزند و به سزاىِ عمل ننگين خود مىرسند و همه دوستان خدا شاد مىشوند.🌷
امام بعد از اينكه برنامههاى خود را در شهر مدينه انجام داد به سوى شهر كوفه حركت مىكند زيرا خداوند چنين خواسته است كه پايتخت حكومت مهدوى، كوفه باشد.👌🏻✔️
خلاصهای از کتاب داستان ظهور/ آقای مهدی خدامیان آرانی
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
مبشران غدیر🇵🇸
#داستان_ظهور قسمت بیستم 2⃣ 🕌ديگر وقت آن رسيده است كه امام وارد شهر كوفه شود. ياران امام در مسجد ك
#داستان_ظهور قسمت بیستویکم
مدتى كه امام در كوفه بودند هفتاد هزار نفر به لشكر او پيوستهاند
هدف اصلى امام برقرارى عدالت و امنيت است، براى همين امام تصميم میگيرد تا به جنگ سفيانى برود⚔
اين خبر به #سفيانى میرسد و به فكر فرو میرود او به ياد سيصدهزار نفرى مىافتد كه در سرزمين #بيدا به دل زمين فرو رفتند او میترسد كه خودش هم به چنين سرنوشتى دچار شود او تصميم میگيرد توبه كند و جان خويش را نجات دهد
سفيانى از لشكر خود جدا شده و تنها به سوى امام مىآيد و با او گفتگو میكند
سفيانى جنايتهاى زيادى كرده و هزاران نفر از شيعيان را به شهادت رسانده است👿
سفيانى با امام بيعت میكند امام توبه سفيانى را پذيرفته است❗
جان به فداى تو اى #اماممهربانیها
تو آن قدر مهربانى كه سفيانى را كه قاتل هزاران نفر است را نيز میبخشی پس چرا عدهاى به دروغ مرا از شمشير تو ترساندهاند❓
سفيانى كه با امام بيعت كرده به سوى لشكر خود باز میگردد، سربازانش به او ميگويند:
-جناب فرمانده سرانجام كار شما چه شد؟
+من تسليم شدم و با امام بيعت كردم
-چه كار اشتباهى كرديد و ذلت را براى خود خريديد شما فرمانده لشكرى بزرگ بوديد و ما همه گوش به فرمان تو بوديم اما اكنون سربازى بيش نيستى كه بايد از فرمانده خود اطاعت كنى
سربازان سفيانى از نقطه ضعف او باخبرند و میدانند كه او تشنه قدرت است
سفيانى ساعتى به فكر فرو میرود🤔
و متأسفانه سخنان آنان كار خودش را میكند و سرانجام او را از تصميم خود پشيمان میكند
او بيعت خود را با امام میشكند و تصميم میگيرد تا به شهر كوفه يورش ببرد و با امام بجنگد☄
خلاصهای از کتاب داستان ظهور/آقای مهدی خدامیان آرانی