❤️ #همسر_قدرشناس
💠 یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباسها و ظرفها. همین طور که داشتم لباس می.شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار میکنی. مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دستهای یخ زدهام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت میکشم. من نتونستم اون زندگیای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس میشسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه..». حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار میکنم. همین قدر که #درک میکنی و میفهمی و قدرشناس هستی برام کافیه».
شهید #عبدالحمید_قاضی_میرسعید
@Modafeaneharaam
⭕️ گلوله خوردن یک سلبریتی
🔴 سلبریتی که دیشب در جشن پیروزی تیم آمریکا شرکت کرده بود گلوله خورد+عکس🧐😳
گذاشتم اینجا پستشو ، سنجاقم شده
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2218066109C2272e7b5f3
زنی در متن تاریخ.mp3
6.01M
🎙بشنوید | زینب کبری(س) نشان داد زن در حاشیهی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد.
🔸به مناسبت میلاد حضرت زینب سلاماللهعلیها
#کلیپ_صوتی
@Modafeaneharaam
خیلی زینبی بود و نسبت به عمه ی سادات حساسیت خاصی داشت، همیشه می گفت: تا زمانی که به من احتیاج داشته باشند، تو سوریه می مونم و از ناموس امام حسین علیه السلام پاسداری میکنم.☝️
یادم هست که می گفت با چند نفر از دوستانم با هم نشسته بودیم و در مورد سوریه صحبت می کردیم اگر سوریه سقوط کرد چیکار کنیم. هر کدام از دوستان یه چیزی میگفت. یکی گفت میرم لبنان یکی عراق، اون یکی ... هرکس یه جایی گفت اما وقتی نوبت به مهدی رسید لبخند همیشگی خودش زد گفت:
"من ميرم حرم بی بی زینب، دم در حرم میمونم، تا آخرین قطره خونم از حرم خانم پاسداری می کنم."✊
اونجا بود که رفقاش به اذعان خودشون به تفکر مهدی حسادت کردند...
#شهید_مهدی_حسینی🕊🌹
@Modafeaneharaam
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏪مقام حضرت زینب سلامالله علیها
🔶حجة الاسلام انصاریان
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌼داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸 #براساس_زندگینامه_شهید_سیدمحمد_کدخدا* #نویسنده_علی_سلیمی* #قسمت_یکم
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_سیدمحمد_کدخدا*
#نویسنده_علی_سلیمی*
#قسمت_دوم
نمی دانم که لای کاغذهای پوشه گم شده بودم .صورتم را از روی کاغذ ها که بلند کردم چشمانم بی اختیار بسته شد. دور از تلاطم غریبی دور و برم احساس میکردم .مثل وقتی که قرار است اتفاق مهمی بیفتد اولین گریه کودکی تمام هیجانات اطرافم را به سادی تبدیل کرد.
_خداراشکر شما هم بعد از مدتها به آرزو نرسیدیم یک پسر صحیح و سالم..
انگار تمام صداهایی که در فضا پخش می شد به سمت من حرکت میکردند. نگاهم به تقویم آویزان شده روی دیوار افتاد.
برگهای تقویم یکی یکی جدا میشدند و به پرواز در میآمدند حس میکردم زمان در قالب باد آن ها را به حرکت در می آورد .کودک روز به روز بزرگتر می شد و با لحن شیرین بچه گانه اش در دل تمام فامیل جا باز میکرد.
از سر و صدای توی خیابان می شد فهمید که مدرسه ها تعطیل شده اند به سمت پنجره رفتم مثل کسی که دغدغه رسیدن دوستی در دلش زیر و بالا می شود ،حرکات بازیگوشانه با کیفهای روی کول افتاده.. دو تا سه تا و حرف های همکلاسی ها..
_چند روز پیش آقا معلم من از محمد درد پرسید نتونست جواب بده همه بچه ها زدند زیر خنده به جاش امروز امتحانش رو ۲۰ گرفته.
_شما کدوم مدرسه درس میخونی؟
_مدرسه صدرا
از صدای توپ فوتبالی که بغل دستم به دیوار خورد به خودم آمدم آنقدر از تومان میخندیدند که دلم نیومد چیزی بگویم .با لبخند برایشان دست تکان دادم.
هر روز همین موقع از لوله پنجره رد میشوند.
کلاس پنجم و دوره راهنمایی را در مدرسه محمود نعمت حمام کرد و به هنرستان نمازی رفت سالی که دیپلم گرفت مصادف بود با سال وقوع انقلاب.
@Modafeaneharaam
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #حاج_قاسم سلیمانی: من در دعاهای خودم، عموماً به حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه (س) توسل پیدا میکنم.
🔹بازنشر به مناسبت میلاد حضرت زینب (س)
@Modafeaneharaam
🚨شهادت یکی از سربازان امام زمان(عج) در سیستان و بلوچستان
🔹صبح دیروز احمد صالحی، از سربازان گمنام امام زمان(عج)، در سیستان و بلوچستان به درجه رفیع شهادت رسید.
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🔸دو هفته قبل شهادت وسط جمع دوستانه میگفتیم و میخندیدیم سید روح الله پرسید اگر وسط اغتشاشگرها گیر بی
در جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده شهادت سیدروحالله عجمیان چه گذشت؟/ متهم حسینی: به اندازه دو بند انگشت دو مرتبه چاقوی خود را به بدن شهید عجمیان فشار دادم و در مرتبه سوم کمی به داخل بدن وی وارد کردم/ متهم کرمی: بعد از اینکه سنگی به سر شهید زدم سه ضربه با مشت به سرش کوبیدم،وقتی وضعیت خلوت شد یک ضربه به شهید زدم و فرد دیگری با چاقو به دنده چپ شهید ضربه وارد کرد/متهم فرزام نیا: دو ضربه چاقو را به پیکر شهید از ناحیه پشت کتف راستش وارد کردم، یکی از ضربات به وی وارد شد و ضربه دوم هم به دست کسی که پیکر شهید را بر زمین میکشید اصابت کرد/ پس از وارد کردن ضربات چاقو فرار کردم
@Modafeaneharaam
📸 بیو صفحه توییتر شهید احمد صالحی:
خداوندا شهادت در مسیر خودت را به ما عطا فرما...
@Modafeaneharaam