eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.8هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
11.8هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام‌زمانی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشین.... •༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Modafeaneharaam
🌺برادرم فراتر از زمان خود مي‌انديشيد. وقتي حضرت آقا به رياست جمهوري انتخاب شدند، شهيد نادري طي يك سخنراني گفت: «روزي فرا مي‌رسد كه آقاي خامنه‌‌اي ♡رهبر جهان اسلام♡ خواهد شد.» نوار اين سخنراني شهيد سيد ميرزا نادري هنوز موجود است. شهيدي كه در تحليل انقلاب‌هاي به شكست انجاميده جهان مي‌گفت: آنچه آنها نداشتند ما داريم. ما رهبري چون ولي فقيه داريم كه سكان بان انقلاب است و تا حول محور اوييم؛ "پيروزي" از آن ماست...🌺 🌹 @Modafeaneharaam
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
یه کانال مذهبی که... ✓منبع تصویرای حال خوب کنه😍 ✓منبع متن های بر آمده از دله😌 خلاصه که حنین یعنی کانالی پر از حس و حال خوب :) https://eitaa.com/joinchat/218038457Cafb29a3de8 یه چنل خوش آب و رنگ🌻 یه وقتایی گل گلی🙃🍭 یه وقتاییم ابریِ ابری😉 هنوزم نمیخوای جوین شی؟ ): بدو بیا😃😍👇 https://eitaa.com/joinchat/218038457Cafb29a3de8
میخواستم بزرگ بشم، درس بخونم، مهندس بشم، خاکمو آباد کنم، زن بگیرم، مادر و پدرم و ببرم کربلا، دخترم و بزرگ کنم، ببرمش پارک، توی راه مدرسه با هم حرف بزنیم، خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم،خوب نشد..! ‏باید می‌رفتم از مادرم، پدرم، خاکم، ناموسم، دخترم، دفاع کنم، رفتم که دروغ نباشه، احترام کم نشه، همدیگرو درک کنیم، ریا از بین بره، دیگه توهین نباشه، محتاج کسی نباشیم. ‏فرازی از وصیتنامه شهید کاظم مهدی‌زاده🌷 @Modafeaneharaam
حجةالاسلام قرائتی حفظه‌الله : ‏ما به دو وسیله می‌توانیم منکرات را در جامعه از بین ببریم؛ ازدواج و نماز ‏چون شیطان از دو راه وارد قلب جوانان می‌شود یعنی و .🔵 ‏شهوت را باید به وسیله ی ازدواج کنترل کرد و غفلت را باید به وسیله نماز از بین ببریم.✅ @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قولی که ۵ روزه عملی شد! بازم بگید رییسی دلسوز نیست کاری نمیکند! 🔹 در جریان سفر رئیس‌جمهور به استان خراسان جنوبی و بازدید از یکی از روستاهای مرزی، برخی از اهالی روستا از رئیس‌جمهور‌ درخواستی داشتند که رئیسی قول داد آن‌را انجام دهد. این قول پس از ۵ روز عملی شد! @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این ایام ناامید کننده چرا باید امیدوار بود؟! خدای نوح و ابراهیم و اسماعیل و موسی و عیسی و محمد(ص) خدای ماهم هست @Modafeaneharaam
🦋تزکیه و برنامه ریزی برای رشد و تعالی روح و جسم 🦋 مادر بزرگوار این شهید : «زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که ۲۰ مورد داشت، نماز به‌موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله، نماز امام زمان (عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم ،دعا کردن در صبح و ظهر و شب،کمتر گناه کردن تا کم خوردن صبحانه ناهار و شام دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت می زد...» 🌹 @Modafeaneharaam
🔴اعتصاب غذا برای جبهه رفتن‼ وقتي ميرزا مي‌خواست جبهه برود، مخالفت كردم. گفتم تو داري آموزش نظامي مي‌دهي. ديگر چرا خودت به جبهه مي‌روي؟ فهميد اجازه نخواهم داد و پيش پدرش رفت. مرحوم همسرم هم گفت من از طرف خودم رضايت مي‌دهم اما رضايت مادرت شرط است. اينطور شد كه ميرزا دو روز تمام لب به غذا نزد. خب من هم مادرم نتوانستم ناراحتي‌اش را تحمل كنم و گفتم به شرطي قبول مي‌كنم كه استخاره بگيريم. اما خودت نبايد بگيري. مي‌برم پيش كسي كه استخاره‌اش مقبول‌تر باشد. بردم پيش يكي از آشنايانمان در روستا و خوب آمد. پيش خودم گفتم حالا كه خدا راضي است. چرا من كه بنده خدا هستم راضي نباشم... 🌹 @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #براساس_زندگینامه_شهید_سیدمحمد_کدخدا* #نویسنده_علی_سلیمی* #قسمت_بیست
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * . یکی بود یکی نبود. یه گوشه از این دنیایی که توش زندگی میکنیم یه دشت قشنگ بود پر از پرنده های جور با جور که هرکدام سرگرم زندگی خودشان بودند .طاووس ها کنار به جمع می شدند و خودشون روی آب برانداز می کردند .قناری هاش روی شاخه درختان می نشستند و آواز می خواندند. گنجشک ها جیک جیک می‌کردند و دنبال دونه واسه جوجه هاشون هستند .خلاصه همه چی همونجوری بود که باید باشد تا اینکه یک روز هر کدام از پرنده ها به کارهای خودشان مشغول بودند سر و کله روباه و دارو دستش پیدا شد .جونم برای دخترم بگه، روباه بدجنس و رفقاس کارشون شده بود که هر روز بیان یکی از این پرنده ها را شکار کنه. پرنده ها هم از ترس جونشون مجبور بودن برن یک گوشه قایم بشن .دیگه نه طاووس ها کنار هم جمع شدن ،نه قناری ها آواز می خوندن و نه گنجشک ها جیک کشان دشت را پر کرده بودند. دیگه دشت مثل روز اولش قشنگ نبود.این وضع همینجور ادامه داشت که یک روز چند تا از پرنده ها که از این زندگی خسته شده بودند پا پیش گذاشته اند و قرار شد تمام پرنده ها را یه جا دور از چشم روباه جمع کنند و دنبال راه علاجی برای خودشون بگردند. آره عزیزم به هر سختی بود این تصمیم را به گوش همه پرندها رساندند .فردای آن روز پیش از طلوع آفتاب همه پرنده ها روی بلندترین درخت دست جمع شدند و شروع کردند به صحبت کردند هر کسی چیزی می گفت اما وقتی همه جای کار روز ندیدند غلط از آب در میامد. هد هد که تا آن موقع ساکت مانده بود و گوش میکرد بالهاشو باز کرد و به بالاترین شاخه درخت پرید و با صدای بلند که بقیه هم بفهمند نظر خود را گفت. واسه اونا از دشت بزرگ و قشنگی هاش و پرنده ای که آنجا زندگی می کرد حرف زد به نام سیمرغ. اون میتونه از اونا رو از اون روباه نجات بده حرف ها که تموم شد و صدای عجیبی توی پرنده ها به راه افتاد. هرکس نظری داد اون عده که شهامتشان را از دست داده بودند از سختی های سفر گفتند. ما خیلی ها هم که از بدشون خسته شده بودم آمادگی خودشون را واسه رفتن اعلام کردند. چهار دختر گلم گوشت که با منه؟! فردای آن روز ۸ انگار داشت نفس تازه‌ای میکشید پرنده هایی که عازم سفر بودند آخرین سفارش ها و پیغام ها را به جفت و بچه هاشون می کردند و آماده می‌شوند تا برند ناجی بزرگشون را پیدا کنند. عده‌ای دیگر از این پرنده ها که البته تعدادشان زیاد نبود به لونه هاشون پناه برده بودند. _مامان چرا بعضی از پرنده ها با بقیه نمی رفتند؟! _آخه مامان ممکن بود که سفرشان برگشتی نداشته باشه دانا این موضوع و خطراتش رو در همان جلسه اول برایشان گفته بود. خلاصه آنها حرکت کردند انگار یک ابر بزرگ روی سردشت کشیده شد صدای به هم خوردن بال هاشون توی آسمون همه جا را پر کرده بود آره عزیزم اون ها رفتند... @Modafeaneharaam •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روز صبح از جانب دوستانتان سلامی میدهیم به وجود گرمی که خود مظهر سلام است... السَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلامِ تعجیل در فرج مولامون صلوات @Modafeaneharaam
✨امام على عليه السلام: 🌾هرگاه گناهى مرتكب شدى، به محو آن با توبه بشتاب 📚 تحف العقول، صفحه ۸۱ ═✧❁🌸❁✧═ @Modafeaneharaam
آشـــوب‌ها تمــــام شد همــــه به خانه‌هایشان برگشتند؛ الّا شهـــــــــدا...💔 ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ @Modafeaneharaam
چهل عدد زیارت عاشورا به نیت شهید علمدار قبل از شروع ۱۴ سلام به حضرت زهرا سلام الله علیها ( صل الله علیک یا فاطمه الزهرا ) و ۱۴ صلوات بعد از پایان زیارت عاشورا هم به همینصورت جهت شرکت به آیدی زیر تعداد را پیام دهید @Ahmad_mashlab1115
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهمان داریم چه مهمانی... مراسم استقبال از پیکر شهید گمنام در بخش زند روز دو شنبه ۵دی ماه ۱۴۰۱ ۱- زمان و مکان : ساعت ۱۱ روستای پیروز(پری) ۲-زمان و مکان :ساعت ۱۱:۳۰ تکیه ابوالفضل شهر زنگنه ----------------------------------------------- @Modafeaneharaam
⭕محرم که می شد می گفت دوست داشتم عاشورا بودم و یکی از یارای امام حسین(علیه السلام) می شدم، قسمت نشد ولیاقت نداشتم. وقتی اصرار میکردم که نره سوریه بهم گفت: بذار برم خودمو محک بزنم ببینم واقعا دل و جرأت شو دارم یا نه⁉️ سالروز شهادت مدافع حرم 🌹گرامیباد... @Modafeaneharaam
🏴موکب های فاطمی دختران انقلاب 📌با اهدای روسری های متبرک به حرم اباعبدالله(ع) به دختران کم حجاب 📢تهران:از یکشنبه چهارم دی ماه تا دهم رشت:از یکشنبه چهارم دی ماه تا ششم ♥️اگر چه سوخت ولی چادرش نیفتاده یقین که مادرمان بر حجاب حساس است 👌همراه با حضور مهمانان ویژه،خانواده های شهدا،غرفه کودک، اهدای هدایا و پذیرایی @Modafeaneharaam
🌼یک بار ایشان قالیچه افشاری زیر پای خودش را برای والده اش که مریض بود فرستاد و به جای آن خود از حصیری استفاده می کرد...🌼 🌹 @Modafeaneharaam
⭕️ این شهید ۲۴ ساله نابغه مدافعان حرم بود ♨️ این روزها همزمان است با پنجمین سالگرد شهادت محمدرضا فخیمی هریس؛ یکی دیگر از شهدای مدافع حرم دهه هفتادی که نماد نسل جوان ایرانی شدند. وی که سال 1370 در شهر تبریز متولد شد، به خاطر هوش سرشاری که داشت، در هشت سالگی قرآن را به سه زبان عربی، فارسی و ترکی مسلط بود و در 11 سالگی در مسجد یادواره‌های شهدا و کلاس‌های احکام و قرآن برگزار می‌کرد. وی با اینکه در رشته پزشکی قبول شد، اما از تحصیل در این رشته انصراف داد و وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد تا سریع‌تر به مقصدش یعنی شهادت برسد. سرانجام نیز اواخر آذر سال 94 در حلب سوریه به آرزوی خود رسید و جام شهادت را نوشید. 🔻شهید مدافع حرم محمدرضا فخیمی هریس در بخشی از وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: «اینجانب بنده گناهکار درگاه خداوند از شما امت شهیدپرور تقاضا دارم که مطیع محض ولایت حضرت امام خامنه‌ای‌(مدظله‌) نه در حرف بلکه در عمل، این‌گونه نباشید که به خاطر حرف این و آن و عده‌ای منحرف حرف ولی در روی زمین بماند یا اگر حرف ولی را مخالف با میل شخصی دیدیم به آن عمل نکنیم. حال که دست بنده از دنیا کوتاه است و زمان ظهور حضرت ولی‌عصر‌(عج) را ندیدم، اگر ایشان را دیدید و زمان ظهور را درک کردید سلام بنده را به ایشان اعلان فرمایید. در پایان از همه بستگان‌‌، دوستان‌، همسفران و کسانی که با آنها معاشرت داشتم طلب حلالیت دارم.» @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️صف‌آرایی خودجوش مردمی درمقابل کشف‌حجاب‌های سازماندهی‌شده 📍درهنگام امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر یا با زبان خوش، اگر طرف مقابل اقدام به فحاشی و فیلمبرداری کرد واکنش ما چگونه باشد؟ 🎙 محمد جوانی @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #براساس_زندگینامه_شهید_سیدمحمد_کدخدا* #نویسنده_علی_سلیمی* #قسمت_بیست
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * . جونم واست بگه عزیزم. این پرنده ها رفتند و رفتند و هرچه جلوتر میرفتن، مسیرشون هم مشکل تر می شد خیلی ها هم که طاقت کمتری داشتند همان وسط های راه از رفتن باز ماندن. خلاصه خدا میدونه چند تا کوه و درو دریا را پشت سر گذاشتند بالهاشونو پرواز درد گرفته بود ولی به راهشان ادامه می‌دادند آخه هر کدومشون که میموند سرنوشته جزمرک در انتظارش نبود. وضعیت مشکلی بود باید با همه تمامشون با خستگی و مشکلات دیگه می جنگیدند تا بتوانند به راهشان ادامه بدهند. _مامان پرنده ها هم مثل آدم ها واسه جنگیدن تفنگ دارند؟! _عزیزم جنگ آنها جنگی نیست که تیر و تفنگ توش نتیجه بده. اون ها با تلاششون میجنگند بابال زدنشون با زنده ماندن شون. همینطور کوه ها در حال پشت سر می گذاشتند و می رفتند. از آن طرف خانواده اون پرنده ها که توی دست مونده بودن دائم انتظار برگشتن شان را می کشیدند روزها گنجشک کوچولو ها و چندتا از جوجه پرنده های دیگر می رفتند اول دشت، روی درخت بزرگی می نشستند و چشم به آسمان می دوختند که ببینند آن ها کی برمی گردند. _مامان جون بابا کی برمیگرده؟! _همین روزها عزیزم خیلی زود آخه دیروز رادیو میگفتم ولی یادشون با پیروزی تمام شده. _مامان جون عملیات یعنی چی؟! _یعنی همون کاری که بابات توی جبهه با دوستاش میکنن _بابا جون که میگفت میخواد بره صدام را دستگیر کنه. _امان از دست تو دختر زبون باز در میزنن بزار ببینم کیه... @Modafeaneharaam •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*