🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_سیدمحمد_کدخدا*
#نویسنده_علی_سلیمی*
#قسمت_بیست_شش
. خیلی با خودش کلنجار رفته بود چند بار وسط راه می خواست برگردد اما قولی که داده بود مانع شد.
پشت در با تابی در دست غرق در تفکراتش بود تبسمی کمرنگ روی صورتش شاید یاد حرف هایش با شریف افتاده بود.
_هرکی برگشت باید ولخرجی کند و یک اسباب بازی واسه دختر یکی بگیره قبوله سید،؟
_ولی خدا کنه بیفته گردن تو آخه من این روزا اصلا وضع مالیم خوب نیست..
_بابا واسه تو که اینجوری خسیس نبودی...
و صدای شلیک خنده هر دو..
_کیه؟!
صدای زن مرد را به خودش آورد و مثل پاک کنی لبخند را از روی صورتش، زدود .در وضعیت سخت دیگر قرار گرفته بود نمیداند چه بگوید بریده بریده جواب داد:
_خانم نصیری منم کدخدا!
زن هم متقابلاً از شنیدن این صدای کی خورد چادر را محکم تر دور خودش پیچید در روی پاشنه چرخیدن و حس عجیبی دختر را وادار به دویدن کرد. برای او زیبا ترین تصویری که می توانست به حافظه بسپارد دیدن پدر بود در چهارچوب در.
_پس کو بابام؟!
_عمو جون یک تاب خوشگل برات آوردم.
_شما چرا زحمت کشیدید آقای کدخدا
تا بوسه حیات نصب شده بود و وزش ملایم باد آرام تکان می داد نفس عمیقی که شاید نشان میداد که بار سنگینی از دوشش برداشته شده تحمل نگاه های پرسشگر آنها را نداشت.
«تعریف نصیری رفت پیش خدا او لیاقت شهادت را داشت. مثل یک پرنده بالهاشو باز کرد و رفت»
دلش میخواست میتوانست این حرفها را بلند بلند فریاد بزند اما تنها جمله را که قادر به بیان شبرد خیلی سریع ادا کرد و در را پشت سر خود بست تا خیسی صورتش را مخفی نگه دارد.
_همین روزها بچه های تعاون میان اینجا من باید یکسری به خونه بزنم.
زنگوله های حیاط سرش را به آسمان بلند کرده بود و گرد سفید جت ها را در آسمان دنبال می کرد .دخترک سوار بر تاب تصویر پدر را در چهارچوب در مجسم می کرد که لبانش رنگ خنده ملیح گرفته بود.
زن کلماتی نامفهوم را پشت سر هم ادا میکرد انگار صحبت از پایان پرنده هایی بود که به نظر میرسید به سیم رقصیده باشند حالا کمی بیشتر به خودش آمد تا آینده جوجه گنجشک هایی را ترسیم کند که روی اولین درخت دشت نشسته اند تا رسیدن سیمرغ را خوش آمدگویند.
صدای پای مرد را محکم بر زمین نشست کوچه پس کوچه های شیراز است یا نبرد رگهای گردنش متورم شده بود انگار خشمی کهنه را در مشت های گره شده اش با خود میبرد. استخوانی اش از گریه می لرزید .انگار از قافله بزرگی جا مانده بود.
#ادامه_دارد
@Modafeaneharaam
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرمایۀ محبت زهراست دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمیدهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا
یک ذره از محبت زهرا نمیدهم
◼️ فرارسیدن سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، بی بی دو عالم، پاره تن پیامبر صلی الله علیه و آله و اسوه زنان عالم را بر محضر مبارک حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و شما تسلیت عرض مینماییم
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤گریههای حاج #قاسم_سلیمانی در روضه حضرت زهرا سلاماللهعلیها
🔳مراسم ایام فاطمیه در بیتالزهرا سلاماللهعلیها کرمان
⚫️#فاطمیه_شهدایی
@Modafeaneharaam
✅به حضرت زهرا (س) متوسلشدم و نجات يافتم...
🍀نمیدانم چه شد! هر قدر تلاش کردم خودم را از شر سیمهای خاردار خلاص کنم، نتوانستم. وضعیتم لحظه به لحظه بدتر میشد.
🔰میدانستم چه بکنم. موانع در حال تکان خوردن و بسیار خطرناک بود، چون توجه دشمن را به سمت من جلب میکرد. از همه کس و همه جا ناامید، به ائمه ـ علیهم السلام ـ متوسل شدم از همه کس و همه جا ناامید، به ائمه ـ علیهم السلام ـ متوسل شدم. یکی یکی سراغ آنها رفتم. یک لحظه یادم آمد که ایام فاطمیه است. دست دعا و نیازم را به طرف حضرت فاطمه(س) دراز کردم و با تمام وجودم از ایشان خواستم که نجاتم بدهند. گریه کردم. دعا کردم.
🌠در همین حال احساس کردم یکی پشت لباسم را گرفت، مرا بلند کرد و در آب اروند پرتم کرد. آن حالت را در هشیاری کامل احساس کردم».
احمد این ماجرا را برای دوستش تعریف کرد، او را قسم داده بود که تا زنده است، آن را برای کسی بازگو نکند.
🌷#شهید_احمد_جولاییان🌷
📙برگرفته از کتاب مهر مادر. اثر گروه شهید هادی
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو دلیل برای این سوال که چرا امیرالمؤمنین دست به شمشیر نبرد؟ چرا نجنگید؟ چرا حضرت زهرا سلام الله پیش قدم شد؟ یک دلیل از زبان حضرت زهرا و دیگری از اميرالمؤمنين علیهماالسلام
این شبهه بسیار فراگیر است، حتما این کلیپ رو تا میتونید منتشر کنید، یاعلی مدد❤️
#فضائل_حضرت_زهرا
✍حسین دارابی
@Modafeaneharaam
4_5859559057991405288.mp3
13.3M
🔊 #صوتی | #پادکست
📝 مهربان مثل مادر
👤 استاد #شجاعی ؛ حجتالاسلام #رفیعی
🌱 #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها با آخرین جملهاش در لحظه شهادت یک نقشه راه را برای ما ترسیم میکند.
نقشهای که بر اساس آن همین الان هم میشود فهمید در مسیر عاقبت بخیری هستیم یا نه!
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #سرمشق_فاطمی | توصیه حضرت زهرا(س)؛ مقدم کردن دعا برای دیگران
@Modafeaneharaam
👇👇🔴👇👇
📣 #هماکنون_اعلام_شد
💳 وام قرض الحسنه #10میلیون_تومانی با اقساط ماهی 320 هزارتومان
جزئیات کامل و ثبتنام ↙️
https://eitaa.com/joinchat/1293156355C5ab1e6ee74
✅ #ورق_برگشت
🚫🚫🚫
✅ #تعطیلی_مدارس
🔴 #تعطیلی بسیاری از مدارس و ادارات سراسر کشور #امروز اعلام شد
https://eitaa.com/joinchat/1293156355C5ab1e6ee74
👆👆
اگه بچه مدرسهای دارید اولین نفر اینجا ببینید
#شبانه_های_کانال
پیام فاطمیه چیست.......
این است که
حتی اگر دستت راشکستند دست از یاری امامزمانت برنداری.....
منِ فاطمه، برای امام زمانم،
امیرالمؤمنین جان دادم.
شمابرای امامزمانت عجل الله
پسرم مهدی چه کردید؟؟
برای نایب امام زمان چه کردی؟!
@Modafeaneharaam
یا رضا ای پاره قلب رسول کردگار
شد شهیده مادرت افسوس با هجده بهار😔💔
#نائبالزیاره
@Modafeaneharaam
فاطمهی درونِ تو.mp3
1.64M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥 فاطمهی درونِ تو!
✨ در زیارت جامعه کبیره خطاب به اهل بیت علیهم السلام میگوئیم:
اَنفُسُکُم فِی النُّفوس ☜ جان شما در جان مومنان است.
➖ حقیقت این عبارت چیست؟
➖ چه ارتباطی با من و شما دارد؟!
#استاد_شجاعی
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیئتی بودن باید دیده بشه؛ تو حلال حرومِ کسب و کارت...💔
👤 #کلیپ زیبای «هیئتی بودن» با نوای حاجسیدمجید #بنی_فاطمه تقدیم نگاهتان
شاعر: سیدجواد #پرئی
◾️ #حضرت_زهرا ؛ #فاطمیه
@Modafeaneharaam
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_سیدمحمد_کدخدا*
#نویسنده_علی_سلیمی*
#قسمت_بیست_هفت
🎤. برگرفته از خاطره محیط الذین خادم
ساعت ۱۲ شب بود همراه سید به سمت قرارگاه راه افتاده بودم تا در جلسه ای که برای بررسی نحوه آماده سازی نیروهای عملیات کربلای ۵ می پرداخت شرکت کنیم.
خلع ناشی از شهادت حاج مهدی و تاریکی راه سکوت عمیقی را بر ما حاکم کرده بود سکوت سید از ناگفتههای زیادی خبر میداد و من در تاریکی صدای گامهایش را میشنیدم که شتاب خاصی داشت.
در جلسه مشکلات و مسائل زیادی مطرح شد بزرگترین مشکل وضعیت جوی و استراتژیک منطقه بود. هوای صاف و زمین هموار باعث میشد تمام نقل و انتقالات ما در معرض دید دشمن قرار بگیرد. در آن موقع تنها می شد به معجزه دل بست معجزه که خیلی سریع هم اتفاق افتاد.
این جلسه یکی از بچه ها که از بیرون به جمع ما ملحق شد خبر داد که حدود نیم ساعتی از هوای منطقه غبار آلوده شده به طوری که چشم چشم را نمیبیند .این از لطف وزش بادی بود که این بار خلاف جهت همیشگی می وزید و حتی باعث میشد تا سر و صدای تحرکات ما به گوش دشمن نرسد.
بازدید از قرارگاه بیرون زده این بهترین وضعیت ممکن برای تردد و انتقال کانال به منطقه مورد نظر بود این وضعیت را ظهر فردای آن شب ادامه داد.
ساعت حدود یک و نیم بعد از ظهر بود تقریباً تمامی تجهیزات در محل های مورد نظر مستقر شده بودند دیگر برای دیدن آفتاب لحظهشماری میکردیم. زمین منطقه خیس بود و گرد و غبار هوا مانع از دید مواضع دشمن میشد. به مدد وزش باد ،غباری که منطقه را پوشانده بود کنار رفت و آفتاب با تنبلی خاص ظهر های پاییز خود را وسط آسمان نشان داد.
زمان مناسبی برای شروع عملیات به همراه سید و برادران ظل انوار جهت آخرین سرکشی به مواضع خودی راه افتادیم.
سید همانطور که قبلاً گفتم بعد از شهادت حاج مهدی به کلی دگرگون شده بود خیلی ساکت توی خودش بود اما دقیق تر که می شدی بیقراری و خاصی را در حرکاتش میدیدی.
#ادامه_دارد
@Modafeaneharaam
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای غصب فدک چه بود؟
🔸خیلی از ما کم و زیاد درباره فدک در روضههای فاطمیه شنیدیم، در این بخش قرار است ماجرای تاریخی غصب فدک را بررسی نماییم.
البته هدف از ایراد خطبه، دفاع از ولایت و امامت آقا امیرالمومنین علی علیه السلام بوده است. لذا در این خطبه تقریبا ۵ درصد مطالب حضرت زهرا به موضوع فدک اختصاص یافته است.
علت عدم رضایت حضرت زهرا سلام الله علیها از ابوبكر و عمر نیز جسارت به امیرالمومنین و غصب خلافت و دهها ظلم ديگر آنهاست.
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ جملات تکاندهنده حضرت زهرا(س) درباره جهاد تبیین
کار دین از این به بعد با شماست
این مسئله شوخی نیست...
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلربایی نواهایۍ ازجنس ِ غزلوقصـیده🌿^^!'
__ تڪبیتهایۍ روحنـواز و قنـد🌚☁️.
-
JOIN _ JOIN _ JOIN _ JOIN
JOIN _ JOIN _ JOIN _ JOIN
JOIN _ JOIN _ JOIN _ JOIN
-
_ این چنل معروفـہبہ شعرهای ِنباتـش :)))
#شعرهاۍژرفاستـادابتھـاج🤍*.*!
📛●داستانی عجیب و واقعی●📛
🌱 در زمان رسول خدا، مردی آمد و از تنگدستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نماز نمی خوانی؟ مرد گفت: نمازهای پنجگانه را با شما به جماعت بجا می آورم.
حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟
🔹آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند
پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی نماز نمی خواند؟
مرد گفت: تمامی آن ها نماز می خوانند.
پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا!!!........😰😱
💠برای ادامه داستان 《👇کلیک👇》کنید
http://eitaa.com/joinchat/3796762624C4e2e9e1bb2