eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
برای شناسایی رفته بودیم به شرق بصره؛ کانال ماهی. چند متر مانده به سنگر عراقی‌ها، دیدمش. گفتم: جای شما این‌جا نیست. این‌جا، جای تیرانداز است، نه فرمانده لشکر... گفت: مگر من با بقیه‌ی بچه‌های لشکر چه فرقی دارم که‌ پشت آن‌ها باشم؟ هیچ فرقی بین من و سایر نیروهای لشکر نیست. @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جواد خادم، وزیر رژیم پهلوی: همه فهمیدند که با ایران به رهبری آیت‌الله خامنه‌ای نمی‌توان شوخی کرد. @Modafeaneharaam
دقت کنید! ما به جایی حمله نکردیم! عبارتِ "حمله ایران به اسراییل" غلط است! ما در مقام کنش نیستیم! ما در حال واکنشیم...! واکنش به چندین بار حمله به مستشاران و اماکن حساس مان! همین! آنچه شاهد آن هستیم دفاع است! دفاع از تمامیت ارضی دفاع از عزت مردم ایران دفاع از آبروی این سرزمین دفاع از انقلاب و اسلامِ عزیز مراقب جنگ رسانه ای دشمن باشیم... @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شهروندان عرب: 🔹حمله ایران، افسانه امنیت راهبردی اسرائیل را پایان داد، ننگ بر کشورهای خائن عربی، به ایران افتخار می‌کنیم، پس از شش ماه اهالی غزه توانستند یک شب با آرامش بخوابند... @Modafeaneharaam
حسین انتظامی: ‏مصاحبه رئیس ستاد نیروهای مسلح درباره عملیات تنبیهی یکی از بهترین مصاحبه‌های یک مقام ارشد نظامی است؛ مقتدر، مسلط، کوتاه، قاطع اما بدون شعار، حاوی اطلاعات، آرامش‌بخش مردم و حاوی پیام‌های صریح به طرف مقابل @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #خاطرات_دفاع_مقدس* #نویسنده_محمد_محمودی* #گلابی_های_وحشی #قسمت_سی_سو
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * هنوز زبان من بند بود که لطیف شروع به حرف زدن کرد آرام و شمرده گفت: _السلام علیک یا ابا عبدالله.... دو، سه بار دهانش باز و بسته شد و به شهادت رسید . آن زمان سلام گفتن لطیف برایم قابل فهم نبود. هر گاه آن لحظه را در ذهن مرور میکردم دچار حالت عجیبی میشدم. نوع رفتار لطیف مانند کسی بود که در مقابل انسانی بزرگ عرض ادب میکند. یک دفعه حواس و نگاهش را از من میگرفت و به سمت دیگری خیره شد. انگار مرا لایق سخن گفتن ندانست .یک دفعه دیدم که شهباز طیبی بر بالین لطیف آمده است. پرسید: - لطیفه ؟ پاسخ دادم: - بله! شهباز نشست و های های گریست. سپس چفیه خود را بر صورت لطیف کشید و از آن جا دور شد. لحظه ای که به خود آمدم احساس کردم که از آن دنیا به این دنیا برگشته ام و از این رو به آن رو شده ام دست و پایم را گم کرده بودم. انگار لطیف روح مرا هم با خود برده بود. وقتی که خود را زنده ،دیدم چشمم به اسلحه ام افتاد .آن را برداشتم و خیلی زود در پوش آن را پیدا کردم و جوفی پرتاب نارنجک را از لوله جدا کردم. خشاب تیر جنگی را کوبیدم .جایش دست پاچه و عصبانی بودم انگار آدمی که از همه روزگار طلبکار باشد ،سرم را از خاکریز بالا کشیدم و دندانهایم را به هم فشردم و با فشار انگشت گلوله ها را به سمت دشمن شلیک میکردم انگار لطیف طیبی میگفت: _بزنید وقت تنگ است ... @Modafeaneharaam
🎁 مسابقه بزرگ حجاب فاطمی " يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ ... " شرکت کننده شماره : 31561 دختر گلم : فاطمه زارع از مشهد 🎁 جایزه نفر اول از بازدید بیشتر: مبلغ ۱.۵۰۰.۰۰۰ میلیون تومان 🎁 جایزه نفر دوم و سوم: هر نفری ۵۰۰/۰۰۰ هزار تومان 🎁 جایزه ۳٠ نفر بعدی: هر کدام یک تابلو فرش چهره اهدا خواهد شد. ✓ مهلت ارسال تا ادمین ثبت نام مسابقه: @girls_313 لینک شرکت در مسابقه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c " سفیــــــران حجـــــاب "
امام حسين عليه السلام: لَيستِ العِفّةُ بمانِعَةٍ رِزْقا، و لا الحِرصُ بجالِبٍ فَضْلاً، و إنَّ الرِّزقَ مَقْسومٌ و الأجَلَ مَحتومٌ، و اسْتِعمالُ الحِرصِ طَالبُ المَأْثَمِ نه عفّت و مناعت مانع روزى مى شود و نه حرص زدن روزى بيشتر مى آورد؛ زيرا روزى تقسيم شده و اجل حتمى است و حرص زدن طلب گناه است ميزان الحكمه ج3 ص25 @Modafeaneharaam
🟣سؤال: کسی که خیلی مشکلات زندگی به او فشار ‌آورده چه‌کار کند؟ 🌸حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: تا می‌تواند «أستغفرالله» بگوید، «أتوب إلى الله» بگوید،‌ «صلوات» بفرستد، سلاحی که به‌دست ما داده شده همین‌هاست. 📚بیانات در درس خارج فقه، کتاب حج، 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃🌸🍃🌻🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوب @Modafeaneharaam
♦️‌هم آمریکا بداند هم دست نشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستی در این منطقه بدانند، پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرضی، هرگونه تجاوزی، بلکه هرگونه تهدیدی، پاسخی خواهد بود که از درون آنها را از هم خواهد پاشید و متلاشی خواهد کرد 🔹‌رهبر معظم انقلاب @Modafeaneharaam
💌 اثر وضعی محبوب @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌سقوط پرچم اسرائیل به شکلی بسیار زیبا... پرنده ها 𓅂هم به کمک فلسطین آمدند. اگر خدا بخواهد قطعا👈 تمام موجودات رو مامور میکند👉 تا از مظلوم دفاع کنند و کمک مظلوم بیایند "این فیلم انسان رو یاد سوره فیل می اندازد." @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوار ماشین بود. زد کنار و گفت: میشه یه دقیقه بیایید اینجا. بهش گفتم شما بیا... رفت ماشین رو پارک کرد و اومد.یه ذوق و هیجانی تو چشماش برق می‌زد. ‌گفت: از دیشب که ایران، اسرائیل رو زده، خیلی خوشحالم. میشه منم مثل شما بشم؟! بهم بگین چیکار باید بکنم؟ باهاش صحبت کردیم که اگه دوست داشته باشی میتونی چادر سر کنی و... با همون صداقتی که تو چشماش موج میزد گفت: اصلا دوست دارم از این نیروهای پلیس تشکر کنم. نمیدونم چه جوری؛ اما فقط میدونم که دلم خیلی میخواد ازشون قدردانی کنم. بعد گفت میرم گل میگیرم و میام... بعدِ یک ساعت، برگشت. دیدیم ۲۰تا شاخه گل گرفته و دونه دونه ش رو داده روبان پیچیدن... باورم نمیشد!! با همون چشمانی که هنوز هم از صداقت و هیجان وشوق، برق میزد، رفت و گلها رو به پلیس اهدا کرد... ۱۴۰۳/۱/۲۶ @Modafeaneharaam
🚩 اگر خودش راننده نبود، اصرار می‌کرد نگه داریم! جایش مهم نبود، پمپ بنزین، مجتمع رفاهی و خدماتی یا ... این مال زمانی بود که همراه می‌رفتیم اصفهان. برای آموزش باید ساعت 7 صبح خودمان را می‌رساندیم دانشکده امیرالمومنین علیه السلام. صدای اذان که می‌آمد می‌زد کنار، یا باید می‌زدیم کنار. مهم بود نماز اول وقتش از دستش نرود... 🚩 یک‌بار هم پسرهاش را آورد مغازه برای اصلاح. گفت «اینجا باشن... کار دارم... میرم و بر می‌گردم، می‌برمشون!» نایستاد. سریع رفت. از پسر بزرگش که نشست برای آرایش موهاش پرسیدم «بابات کجا رفت؟!» گفت «رفت مسجد... برای نماز جماعت...» 👤 راوی: کمالی ✍️ خانم منتظرالحجه @Modafeaneharaam
امام موسی‌بن‌جعفر(ع) فرموده‌اند: «کسی که قبر فرزندم علی (ع) را زیارت کند، پاداش او هفتار هزار حج نیکو و مقبول خواهد بود.» در نظر داریم ۱۸ افراد کم بضاعتی که تا اکنون به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف نشده اند را به مشهد اعزام کند. هزینه سفر هر زائر ۳میلیون پنصد می‌باشد. مشارکت هرنفر ۲۰۰ هزار تومان شماره کارت به نام هیئت حراس الحرم 5859837008685139 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴چه پیش گویی دقیقی این سخنرانی ۴۰ سال پیش آقاست در زمان جنگ تحمیلی، در زمانی که کشورما مورد تجاوز واقع شده، کمترین امکانات نظامی رو داریم... شاید کسانی که صحبت‌های آقا رو اون زمان گوش میدادن میگفتن مگه میشه؟ خیلی مثبت‌اندیشیه این صحبتهارو الان میشه فهمید فرد کنار آقا حاج قاسمه، جاش این روزا خیلی خالیه❤️ @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 یادگاری‌ام از سوریه و جنگ با داعش، موج انفجار و فراموشی است. کوچکترین موضوعات روزمرهٔ زندگی را فراموش می‌کنم. هشت‌سالی می‌شود که حسابی درگیر تبعات جنگ سوریه‌ام. اما یک چیزی را بعد از هشت سال، آن هم درست روز تشییع جنازه‌ی حسین یادم آمد! 🚩 آذر ٩۵ بود. آقای جمالی مسئول پشتیبانی، ما را رساند به مَشهَدالسِّقْطْ، زیارتگاه و مرقد محسن‌بن‌الحسین(ع) که توی حلب است. پارچه متبرکِ معطری آنجا دستم را گرفت. یک عطر آسمانی داشت؛ مثلش را هیچ‌وقت نشنیده بودم. حسین که فهمید، خواست تکه‌ای هم به او بدهم. قول و قرار گذاشتیم به‌ش برسانم. بعداً...! اما هر دو یادمان رفت. هم من، هم او. من آن‌قدر درگیر فراموشی و سرگیجه و سیاهی رفتن چشم هستم که اتفاقات چند دقیقه قبل را یادم می‌رود. چه برسد به موضوعی که ازش گذشته باشد. 🚩 گذشت تا رسید به روزی که می‌خواستند حسین را تشییع و دفن کنند. یادم آمد! ناگهانی! انگار الهام شده باشد به من که قول و قراری داشتی با کسی! پارچه متبرک را که هنوز بوی عطر می‌داد، بریدم و رساندم به پدر شهید: «امانتیِ حسین است.» راوی: همرزم شهید ✍️ خانم حُسنو @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین سخنان دختری که در غزه به شهادت رسید: «پدر، حوض کوثر و دو خانه بسیار بزرگ کاخ مانند را می بینم» «ان الّذين قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا فلا خوف عليهم ولا هم يحزنون اولئك اصحاب الجنة خالدين فيها جزاء بما كانوا يعملون» كسانى كه گفتند: «پروردگار ما «اللّه» است» و سپس استقامت كردند پس نه خوفى بر آنهاست و نه اندوهى، آنان اصحاب بهشت هستند كه به پاداش عملكردشان براى هميشه در آن جا هستند.(احقاف-۱۳و۱۴) إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ همانا كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداست، پس (بر اين عقيده) مقاومت نمودند، فرشتگان بر آنان نازل مى شوند (و مى گويند:) نترسيد و غمگين مباشيد و بشارت باد بر شما به بهشتى كه پى در پى وعده داده مى شديد.(فصلت۳۰) @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨فردا ۲۹ فروردین روز ارتش است و نقل انتقالات تسلیحات که فیلم آن در صفحات مجازی منتشر شده است، مربوط به رژه است و ارتباطی با درگیری های ایران و رژیم صهیونیستی ندارد. @Modafeaneharaam
سلیمانی: ▫️ما هیچ شبی نمیخوابیم مگر اینکه به نابودی دشمنان فکر می کنیم ما به تلاش برای پیروزی مقاومت شبانه روز ادامه خواهیم داد تا اینکه زمین و آسمان و دریا برای صهیونیستها تبدیل به جهنم شود. @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #خاطرات_دفاع_مقدس* #نویسنده_محمد_محمودی* #گلابی_های_وحشی #قسمت_سی_چه
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * نیروهای گروهان یکی یکی شهید و مجروح میشدند و دشمن مقاومت میکرد. ستونی از نیروهای گردان امام مهدی (عج) از پشت خاکریز مجاور نهر عبور میکردند تا دشمن را دور بزنند و درگیری را شدت دهند در آن لحظات یکی از نیروها به دوستانش می گفت: _بچه ها آیه و جعلنا تلاوت کنید تا دشمن ما را نبیند. آن قدر با اعتماد این سخن را بر زبان جاری می ساخت که گویی به او الهام شده بود . عملیات و نبرد ادامه داشت یکی دیگر از بستگان لطیف آر پی جی گرفت و خود را از پشت خاکریز به آن طرف انداخت . هر چه دوستانش میگفتند :«فلانی نرو کشته میشوی!» قبول نکرد و بعد از چند لحظه صدای شلیک موشک آر پی جی او شنیده شد. فریاد می زد: - بچه ها موشک بیاورید این جا جای خوبی است! بچه ها به سرعت خود را به او رساندند .هیچ کس کوتاهی نمیکرد . آقای چناری در حالی که داشت قبضه خمپاره شصت خود را در کنار ما آماده تیراندازی میکرد فریاد معاون گروهان را که شنید به من و زبیر گفت: _بچه ها مواظب قبضه باشید تا من نوروزی را که مجروح شده بیاورم, یکی از بچه ها به آقای چناری گفت: _آقا این چه موقع دنبال مجروح رفتنه بیا و خمپاره را راه اندازی کن. با تشر آن رزمنده آقای چناری به کنار قبضه برگشت و اقدام به تیراندازی کرد .هنوز فریاد مادر مادر نوروزی می آمد. رزمنده ای در میان دود و دولاغ رگباری بست و حرکت کرد ،اسمش حمزه بود . از ناله های نوروزی عصبانی شده بود و گفت :چرا داد و فریاد میکنی؟ روحیه ی بچه ها را خراب میشه... این کارا خوب نیس! ... @Modafeaneharaam