5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 ماجرای جالبی را مشاهده میکنید از شهیدی که پس از گذشت 17 سال از شهادتش، زنده میشود و به یکی از اعضای کمیته تفحص شهدا کمک میکند تا مشکلاتش حل شود.
♦️مثل دیوانه هاشده بودم.به کارت شناسایی نگاه کردم،
شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین.. اعزامی از ساری..
وسط بازار ازحال رفتم.
🔆 ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
@Modafeaneharaam
فرازی از وصیتنامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انت کما احب واجعلنی کما تحب
الهی هب لی کمال انقطاع الیک
سلام و درود خداوند بر ارواح پاک حضرت محمد (ص) و آل محمد و درود و سلام ما و خدا به مولا و آقای عالم حضرت بقیهالله(عج)؛ شهادت میدهم که خداوند یگانه است و محمد(ص) خاتم رسولان و برترین بنده خداست و امیر المومنین علی مرتضی(ع) برادر و وصی او بود و فرزندان معصوم مولا، امامان پس از او هستند و تا قیامت امامت در خاندان پاک محمد (ص) قرار دارد و لاغیر "و رضیت بذلک".
خداوندا دو چیز را لااقل از اختیار انسان خارج کردی و آن اولی مرگ و دومی تولد است که انسان به اندازه ذرهای در آن دخالت ندارد. ابتدا خدا را شاکرم که به من نعمت وجود را عطا کرد و پس بر آن شاکرم که در موجودات از جمله موجوداتی هستم که حرکت میکنند.
در میان این موجودات مرا انسان خلق کردی و در میان انسانها مرا عاقل خلق کردی و در میان عاقلها مرا یکتاپرست خلق کردی، در میان یکتاپرستان مرا مسلمان آفریدی و در میان مسلمانان شیعه و در میان شیعیان شیعهی اثنی عشری آفریدی و ای کاش در میان این شیعهها مرا از ذریهی زهرا خلق میکردی و در میان آنها از جمله کسانی بودم که مادر و پدرم هر دو سید میبودند.
خداوندا باز هم بگویم به من چه دادی؟ چرا؟! مگر من با آن بچه مسیحی و بچه یهودی و آن کافر چه فرقی داشتم...، خدایا چه دادی که شکرش را بهجا آوردم؟
و شاید «علی جان»!
به یمن والدینی خوب و عشاق/ مرا عبد و غلامت آفریدند
خدایا!
بهشت را بهشتهام/ بهشت من علی بود
خدایا! اگر روزی آمد که محبت علی را از من گرفتی جان من در بدنم نباشد. خدایا حال میدانم که علی چرا چیزی را جز دل چاه برای درد دل انتخاب نکرد. خیلی چیزها را نمیتوان به هیچکس گفت؛ خدایا جان آن امام زمان را سالم بدار که او امید شیعه است. در طول 1400 سال شیعه را کشتند به خاطر مولایشان به خاطر یک کلام "عشق چهارده تن" چرا؟!
#سالروز_شهادت
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ منظور از مُضطر در دعای امن یجیب چیست؟
@Modafeaneharaam
@Modafeaneharaam
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم رضا عباسی
☔️همسر شهید نقل میکنند: همیشه به فقرا و نیازمندان کمک میکرد و نصف درآمد روزانه خود را برای کمک به فقرا کنار میگذاشت و هر روز که از مکانیکی برمیگشت، نصف درآمد خود را برای فقرا و نیمی دیگر را برای هزینههای منزل کنار میگذاشت.
☔️نسبت به فقرا، نیازمندان و جوانانی که توان مالی برای ازدواج نداشتند، بیتفاوت نبود و به صورت پنهانی و مخلصانه به آنها کمک میکرد؛ چنانکه بعد از شهادت او همان فقرا، نبود ایشان را احساس میکنند و از کمکهای او بسیار میگفتند که تا به حال کسی خبر نداشته است. این خصوصیت او برگرفته از سیره و روش مولا علی علیهالسلام با فقرا و یتیمان بود.
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🎈اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🎈
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#سالروز_شهادت
@Modafeaneharaam
❇️ امام محمد تقی عليه السلام:
📃 گويی مینگرم که قائم عليه السلام روز شنبه و روز عاشورا، ميان رکن و مقام ابراهيم، در مسجدالحرام ايستاده است و در آغاز قيام جهانيش فرشتهی امين وحی در برابر او قرار گرفته و ندا میدهد که:
✨ «هرکس میخواهد برای خدا بيعت کند بشتابد و با حجت خدا بيعت نمايد.»
📜 «کأني بالقائم -يوم عاشورا، يوم البست- قائما بين الرکن و المقام، بين يديه جبرئيل ينادي: البيعة لله.»
⬅️ غيبت شيخ طوسي، ص 274
🎉🎈🎊 فرخنده ميلاد جواد الائمه، حضرت امام محمد تقی عليه السلام بر ولی نعمتمان حضرت علی ابن موسی الرضا عليه السلام، مولایمان حضرت مهدی(عج) و عموم شيعيان جهان مبارک باد. 🌸🌷💐
@Modafeaneharaam
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| #استاد_شجاعی
ماه، ماه خودمه!
بنده هم بنده خودمه!
دلم میخواد پنجاه سال اشتباهش و ندید بگیرم.
#من_و_خدا
#ناامیدی_از_رحمت_خدا
#أین_الرجبیون 🌜
╭♥️
╰┈➤
@Modafeaneharaam
@Modafeaneharaam
#پیامکی_از_بهشت💐
۲۱ دی ماه سالروز شهادت مدافع حرم
شهید مرتضی کریمی گرامی باد🌷
#شهادت: ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
خان طومان، حلب، سوریه
#شهید_مرتضی_کریمی
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 #ساعت۱۶بهوقتحلب 🌹روایتهایی از اسناد جنگهای نامتقارن سردار
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #ساعت۱۶بهوقتحلب
🌹روایتهایی از اسناد جنگهای نامتقارن سردار شهید #حسین_همدانی
قسمت 2⃣1⃣
دیدم لازم است قدری پلیتیک بزنم گفتم:
« مادر محمود شهبازی در بخش آی سی یو بستری است. او ناچار شد چند روز به اصفهان برود. اگر این گرفتاری برای او پیش نمی آمد خودش برمیگشت جنوب و به کارها میرسید و دیگر ضرورتی نداشت من این طور سریع شال و کلاه کنم و به آنجا برگردم. خوش و خرم چند روزی پیش شما میماندم و قدری خستگی در میکردم ولی چه کنم؟ با این وضع چاره ای جز رفتن به این سفر ندارم.»
البته به کار بردن این شگرد علت داشت. حاج محمود در نظر همه اعضای خانواده و بستگان ما حرمت و اعتبار بالایی داشت. چاره ای نداشتم جز اینکه کمی از اعتبار او خرج کنم. به علاوه، دروغ هم نگفته بودم. منتها، برای آرام کردن اهل منزل، به خصوص مادرم، ناچار شدم قدری چاشنی آه و ناله به صحبت هایم اضافه کنم. گفتم:
« کاش میتوانستم بمانم اصلاً کجا از اینجا بهتر؟ منتها شما هم انصاف بدهید. حالا که محمود بنده خدا گرفتاری دارد، خدا را خوش می آید من پیش شما باشم و در غیاب او کارهایش زمین بماند؟ به علاوه، به محض اینکه محمود از اصفهان به جنوب بیاید سریع آنجا کارها را سروسامان میدهیم و بعد به خواست خدا من سعی میکنم یک بار دیگر برگردم همدان. »
مادرم گفت:
« حالا او یک کاره ای است تو آنجا چه کاره ای که اگر نروی، کار جنگ لنگ میماند؟! »
خیلی دلخور شده بود از ناراحتی صورتش سرخ شده و چشمهایش به اشک نشسته بود. همان طور که داشتم ساک را میبستم گفتم:
« ببین مادر جان حالا که دارم میروم، اگر بخواهی پشت سرم گریه و زاری کنی، مطمئن باش من آنجا شب و روز از این بابت معذب میمانم. »
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@Modafeaneharaam