دلخوشــ♡ــم
به آن لحظه که روبرویت میایستم؛
تو
نگاهم میکنی؛♥️
و زیر و بمِ مرا، با یک نگاه میفهمی
لبخندی گوشهی لبانت مینشیند😊
میگویی:
《ارفع رأسک!
بلند کن #سرت را.
ما تو را برای #خودمان جدا کردیم...✨
#امامنامهدی
#هذایومالجمعه
#اللهمعجل_لولیکالفرج💫
@Modafeaneharaam
هر سال #شهادت_حضرت_رقیه تو خونه مجلس عزا میگرفت 🏴 ٢روز قبل از شهادت حضرت رقیه #شهید شد.🕊
چون خانواده ازشهادت جلیل خبر نداشت مجلس عزا رو مثل هر سال برپا کرد بدون اینکه بدونند این هم مجلس٣ساله ی ارباب هست هم شهید جلیل خادمی.💔
علت شهادت
اصابت تیر قناصه به سر 😔
#یااباعبدالله 😭
@Modafeaneharaam
#شهید_علی_اصغر_یوسفی🌸
بعد از شهادت دوستانش در دخانیه لحظه شماری میکرد برای شهادت ، توی نامه ای به دوستانش نوشته بود که من دارم میام 🌹
توی عملیات دوم دخانیه بعد از آزاد سازی دخانیه دعوت حق را لبیک گفت و به جمع دوستان شهیدش پیوست 🕊✨
مزارش در گلزار شهدای بهشت زهرا قطعه ۵۰ میباشد 🌱
#فاطمیون✌️
#سالروز_شهادت 🕊
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#بسم_رب_الحسین رمان: #از_نجف_تا_کربلا✨🌸 نویسنده: #رضوان_میم #قسمت_دهم توی اون شلوغی هم خنده ام گ
#بسم_رب_الحسین
رمان: #از_نجف_تا_کربلا✨🌸
نویسنده: #رضوان_میم
#قسمت_يازدهم
#بخش_اول
راه افتادیم.از نجف دل کندن سخت بود😔
ولی خب.باید می رفتیم سمت ارباب...❤️
تقریبا اول های راه هستیم.راه خیلی شلوغه.میشه گفت ترافیک آدمه.جلوی روت آسمون رو نمی تونی ببینی.آسمون که نیست پر از پرچمه🏴.پر از پرچم لبیک.هرکس نگاه کنه باورش نمیشه هزار و چهارصد سال پیش حسین فقط هفتاد و دو نفر یار داشت و الان این سیل جمعیت دارن خودشون رو به خاک و خون می کشیدن برای کی؟برای خود حسین.🖤❤️
عمه زینب این جمعیت رو ببینه....
سه نفری با هم بودیم.من و نرگس و زینب.روی دوش هامون چفیه های یه رنگ و روی سرم سربند یازهرا.عین گروه سرود شده بودیم👀
هممون ذوق کرده بودیم نمی دونستیم چی کار کنیم جوری که اول های راه سر هر موکب می ایستادیم و هرچی خوراکی داشت می خوردیم.هنوز به تیر برق صد نرسیدیم از شکم پر نمی تونستیم راه بریم.😐
-رضوان سادات جان عزیز دلم.کسی شما رو زور نکرده که همه چایی های موکب هارو بخوری ها؟🙄من برای خودت میگم خواهر.اینجا دسشوویی ایناش زیاد تمیز نیستا.تو هم که وسواسی...
اینجا بود که یاد این شعر افتادم توی دلم خندیدم:
من ترک چایی کرده بودم سالیانی
موکب به موکب #اربعین چایی خورم کرد🌱✨
—شما خودت از اول راه فلافل هارو درو کردی تا اینجا زینب بانو.بزار برای بقیه هم بمونه.😏
خلاصه اول راه همه جوگیر بودیم.نمی دونستم گلی کجای راهه.می خواستم پیداش کنم و یک قسمتی از راه رو با اون باشم.باید پیداش می کردم..🌷
_وای بچه ها من دارم می پزم..
نرگس درحال که خودش رو باد می زنه می گه:
_وای وای.دیشب تو سرما دندونامون تیلیک تیلیک می کردا.الان احساس می کنم مغزم به صورت مایع از گوشام بریزه بیرون...😣
همه از این حرف نرگس خندیدیم.عجب راهی بود...
باهمه سختی هاش حاضر نیستی جاتو با بهشت عوض کنیم.
زینب که مخ گروه بود مثلا چفیه هممون رو گرفت و برد زیر شیر آب.خوب که خیس شد اورد انداخت رو سرمون.
آخی چقدر خوب شد.👌
راستی..عمه زینب شما چفیه داشتی؟
اصلا آب...😔💔
پايان قسمت يازدهم بخش اول
امیدوارم لذت برده باشید
#کپی_با_صلوات🌸
@Modafeaneharaam
عاشق #حضرت_رقیه بود❤️
چند روز آخر اقامتش در دمشق ،مڪرر
به زیارت حضرت رقیه میرفت🌹
شب آخر،چند ساعت قبل از آن انفجار هم به زیارت حضرت رقیه رفته بود💔
شاید هم حاجت بیست و چند سالهاش
را از دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام)
گرفت در همان روزهای شهادت
حضرت رقیه ، #شهید شد✨🕊
#شهید_عماد_مغنیه ✌️🌺
#شهادت_حضرت_رقیه
@Modafeaneharaam
🔴سنگری از خون
وصیت نامہ شهید #حججے』 بہ خواهران:🌺👇👇
همیشہ این بیت شعر را بہ یاد آورید...↓
آن زمانے کہ #حضرت_رقیه س خطاب
بہ پدرش فرمودند:💔
غصہیِ |∞
#حجابِ من را نخوری باباجان...!
『چادرم』 سوختہ😔
اما بہ سرم هست هنوز😔
😭😭
خانما شما رو به حضرت رقیه به شهید حججی قسم میدم یکم وضع حجابهاتونو خوب کنین😔
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهید مدافع حرم علیرضا قنواتی 🌺 #سالروز_شهادت🕊 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله عل
جمع کل صلوات:
🌹14,154🌹
انشاءالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا✨
💢 دلنوشته دختر شهید :
❣من همیشه وقتی که دلم برای بابام تنگ میشه، عکسش و تو دلم نقاشی میکنم میدونم که
بابام مراقب منو داداشم هست❤️
وقتی که دلم برای بابام تنگ میشه
یاد #رقیه_خاتون دختره امام حسین میفتم💔
که کوچیکتر از من بود و باباش شهید شد😔 مامانم همیشه میگه :
شهدا زندهاند و همیشه پیشمونن ؛
پس بابایی یادت باشه
مثل قبلنا که برام هدیه میگرفتی
هدیه منو تو بهشت نگه دار
تا منم بیام ازت بگیرم ...☺️
#نازدانه_فاطمهخانم✨
#دختر_شهید_مدافعحرم
مصطفی صدرزاده🌺
شادی روح شهدا #صلوات
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
👆دومین نفری که از شهید صفری #کربلا گرفتن 😍✨ التماس دعا میرید زیارت🌹 @Modafeaneharaam
👆سومین نفری که از شهید صفری #کربلا گرفتن 😍✨
التماس دعا میرید زیارت🌹
@Modafeaneharaam
مجيد خودش از اعضاي اصلي هيئت جوانان سيدالشهدا(ع) يافتآباد بود. دلش با اهلبيت بود و از بچگي به حضرت زينب(س) عشق و ارادت خاصي داشت❤️. وقتي شهيد كريمي او را به هيئت ديگري دعوت ميكند، آنجا در مورد مدافعان حرم و مظلوميت اهل بيت در سوريه ميشنود و كاملاً دگرگون ميشود.»✨
«دوستانش ميگفتند آن شب مجيد آن قدر گريه ميكند كه از هوش ميرود😔، به هوش كه ميآيد ميگويد من باشم كسي نگاه چپ به حرم بيبي زينب(س) بيندازد☝️. از آن لحظه به بعد اخلاق مجيد تغيير كرد. ساكت و آرام شده بود. خيلي اين در و آن در زد تا راهي سوريه شود. در تمام اين مراحل با شهيد مرتضي كريمي همراه يكديگر بودند. اتفاقاً با هم در يك منطقه و عمليات شهيد شدند.🕊
تصویر شهید مجید قربانخانی روبروی ضریح حضرت رقیه🌸💔
@Modafeaneharaam
روضه های شام داغی بر دلش گذاشته بود که تا ابد، به بازار شام حتی نگاهی هم نکرد☝️‼️
روحالله هر بار که به سوریه میرفت سوغاتی نمیآورد. میگفت: من از بازار شام خرید نمیکنم. بازاری که حضرت زینب(س) رو به اسیری بردند، خرید کردن نداره😔!!!
پ ن: عکس شهید مدافع حرم در دروازه ساعات (سر در همان بازاری که به اسرای کربلا بیحرمتی شد😭)
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی🌹
@Modafeaneharaam
باسلام خدمت عاشقای سیدالشهدا
+حرف دل
بار اولی که قرعه کشی انجام دادیم خیلی از دوستان اومدن گفتن دیگه قرعه کشی ندارید😔 اما جواب من فقط این بود: همون بود...
با توجه به حجم بالایی از پیامهای دوستان واسه ثبت نام تصمیم گرفتیم #مجدد قرعه کشی انجام بدیم💚 اما: فقط و فقط به خودتون بستگی داره که چقدر کمک کنید از هزار تومن تا یک میلیون دفعه پیش داشتیم بزرگواری که دومیلیون کمک کردند اجرشون با خود ارباب🌿 و یا دوهزار تومن هم کمک داشتیم هر چقدر که دلتون میخواد به امثال همچین عاشقایی کمک کنید💔👆سریع یه یاعلی بگید انشاءلله دل این مومنان رو شاد میکنین ارباب دلتونو شاد کنه ✨🌺
حتی الامکان ثبت نام جدید نداریم تا ببینیم چقدر کمک جمع میشه
همه چی دست خود شماست😊
شماره کارت 👇
6037997191543124
به نام فاطمه دوستی نیری
دوستانی که کمک میکنید حتما عکس فیش واریزیتون رو به این ایدی بفرستید👇
@Fateme454
لطفا عجله کنید فرصتی نمونده اگر کمکی جمع نشه قرعهکشی کنسل میشه...💔
مدافعان حرم 🇮🇷
#بسم_رب_الحسین رمان: #از_نجف_تا_کربلا✨🌸 نویسنده: #رضوان_میم #قسمت_يازدهم #بخش_اول راه افتادیم.از
#بسم_رب_الحسین
رمان: #از_نجف_تا_کربلا✨🌸
نویسنده: #رضوان_میم
#قسمت_يازدهم
#بخش_دوم
چون اول راه بود تقریبا تند تند اومده بودیم یک ذره خسته شده بودیم.وقت نماز بود برای همین قرار شد یک ذره کنار جاده استراحت کنیم و نماز بخونیم.بعد هم بگردیم دنبال موکب برای خواب.😴
چندتا صندلی کنار هم دیگه پیدا کردیم و نشستیم به صحبت کردن و چایی خوردن.غروب بود و هوا خیلی دلچسب بود.نسیم خنکی میومد و چادرامون رو تکون می داد.🍃
با خودم گفتم این نسیم از کربلاست.بوی سیب دارد با خودش.سلام منو به حسین برسون✋💔.بگو بهم امون بده برسم...
صدای خش خش راه رفتن اون همه زائر کنار غروب آفتاب بی نظیر بود.خش خش که نه.بعضی از عراقی ها بچه های کوچیکشون رو گذاشته بودن توی این کارتون های میوه و با بندی روی زمین می کشیدنشون.بچه ها هم خوشحال از کنار ما که رد میشدن باهامون بای بای می کردن.☺️👋👋
آره دیگه.توی راه #کربلا بودن.ولی باباشون اونا رو میبرد.چرا خوشحال نباشن.بابا نباشه عموشون که هست...😭
عمو نباشه داداششون که هست...
اصلا هیچ کسی نباشه دشمن نیست که...
تازیانه نیست که...😭
لب تشنه نیست که...😭
بگذریم...
بعد از کمی استراحت بلند شدیم بریم نماز خونه پیدا کنیم ولی از کمبود جا مجبور شدیم یک کارتون روی خاک ها بیاندازیم و به نوبت نماز بخونیم و اون نماز چقدر به ما چسبید.نزدیکی های کربلا...توی صحرا....نماز اول وقت...روی خاک....💔💔
باز هم بگذریم...
ولی زمان مثل برق و باد می گذشت.نمی دونستیم قراره وقتی برگشتیم حسرت ثانیه ثانیه های این سفر رو بخوریم.هیچکس توی سفر نمی فهمه.ولی وقتی برگردی تازه می فهمی کجا بودی و به سمت کی میرفتی...✨🕊
نوشتم:
دست خودم نبود عاشقت شدم
بر طالعم نوشته بود عشاق الحسین❤️🖤
پايان قسمت يازدهم بخش دوم
امیدوارم لذت برده باشید
#کپی_با_صلوات🌸
@Modafeaneharaam