eitaa logo
مدافعان ظهور
383 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
78 فایل
ارتباط با خادم کانال @alishh.. با به اشتراک گذاشتن لینک کانال مدافعان ظهور،در ثواب راه اندازی آن و نشر مطالب شریک باشید ★ به بهانه یه لبخند مهدی فاطمه★ لینک کانال در پیام رسان ایتا👇 @modafeanzuhur ویا https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_983543805_۱۱۰.mp3
3.38M
🔴 قسمت ۲۸ وظایف منتظران 🔵 محبت به امام و روشهای آن 🎙️ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
بریم با هم قسمت ۶٨ داستان کاردینال رو بخونیم
6⃣8⃣
📚 📖 *امیر هُدی مقدم رو به حوراء یا همون حامد گفت : - یعنی واقعاً دلت نمیخواد کمکی بکنی؟ اون پسر مدت طولانی همکلاسی تو بوده! حوراء که مشخص بود استرس زیادی رو متحمل میشه جواب داد : - آبجی من که چند بار بهت گفتم اون پسره چند بار میخواست ابراز علاقه کنه ... اما من اهمیت ندادم. خب بالاخره طبیعیه که وقتی دختر باشی خیلی ها ممکنه بخوان ارتباط بگیرن ... خانم مقدم از روی نیمکت پارک بلند شد و گفت : - ین چالش برای این بوده که وقتی معشوقه جواب رو بده یه ری اکشن در خور بهش نشون بده! که بترسه و ... پس حتماً اومده و تو جواب رد دادی که این بلا رو سر خودش آورده دیگه !! حوراء دست هاش رو به هم مالید ... دست هاش لرزش خفیفی پیدا کرد، چشم هاش رو محکم بست و نفس عمیقی کشید. خانم مقدم کنارش نشست و دست های کشیده و لاک زده ش رو توی دست هاش گرفت و گفت : - به من نگاه کن! هیچ اتفاقی قرار نیست برای تو بیفته ... اینکه اون پسره ی احمق چه بلایی سر خودش آورده از خریّت خودش بوده و ربطی به تو نداره. ما فقط میخوایم بفهمیم آیا واقعاً همونطور که توی چالش اون گروه مسخره مطرح شد خودکشی کرده یا نه؟ همین.‌ حوراء دست هاش رو جلوی صورتش برد و در حالی که چهره ش به کبودی میزد گفت : - من ... خب اون شب یادته آبجی که بهت زنگ زدم و بارون می اومد؟ خانم مقدم جواب داد : - همون شبی که رعد و برق وحشتناکی میزد و من اومدم پیشت؟ - آره‌... حوراء با بغض ادامه داد : - عصر همون روز سارینا به من زنگ زد. گفت که با بچه ها یه برنامه ریختن و ازم خواستن که منم برم، بهش گفتم خیلی خسته م و اصلاً جوون ندارم! اما اصرار کرد و منم که حوصله م سر میرفت رفتم. قرار بود همدیگه رو توی دربند ببینیم‌. اما به اونجا که رسیدم سارینا زنگ زد و گفت که برنامه عوض شده و قراره توی باغِ مانی اسدی دورهمی داشته باشیم و لوکیشن رو برام‌ فرستاد. وقتی به اونجا رسیدم همه ش استرس داشتم. وارد که شدم فقط سارینا و مانی اسدی اونجا بودن. پرسیدم پس بقیه ی بچه ها کجان و مناسبت دورهمی چیه؟! گفت یکی از بچه ها قراره خواستگاری کنه. کم کم بچه ها جمع شدن تقریباً ۱۰ نفری بودیم ... اینا همه شون با هم صمیمی بودن و فقط من این وسط باهاشون زیاد قاطی نمیشدم و فقط یه کم با سارینا دوستی داشتم. که ای کاش هیچوقت باهاش دوست نمیشدم ... حوراء به اینجای حرف هاش که رسید زیر گریه زد! خانم مقدم بغلش کرد و شونه هاش رو ماساژ داد و گفت : - بعدش چی شد ...؟ حوراء گریه هاش رو قورت داد و گفت : - بعدش یهو کلی بادکنک هوا کردن و آریا عظیمی که قبلاً هم‌‌چند باری به بهونه های مختلف سعی کرده بود به من نزدیک بشه و ارتباط بگیره اومد کنارم ... منم که همیشه ازش حساب میبردم و میترسیدم جامو با سامی عوض کردم ... شهریار به اینجا که رسید گفت : - برای چی ازش حساب میبردین و ترس داشتین؟! حوراء سری به نشونه ی تاسف تکون داد و گفت : - چون همه میگفتن بابای آریا از اون قاضی های کله گنده ست که پرونده های خیلی مهمی توی کشور دستشه! کلاً هیچکس با آریا خیلی صمیمی نمیشد‌... با اینکه خیلی پسر خوبی بود اما بقیه بخاطر حسادت های خودشون تحویلش نمیگرفتن. منم که حس کرده بودم ممکنه علاقه ای به من داشته باشه ، ازش دور میکشیدم. چون ... خب نمیخواستم که چیزی از گذشته من بدونه! خانم مقدم با استیصال پرسید : - خب بعدش چی شد؟! قطره های اشک از گونه ی حوراء روی زمین ریخت و گفت : - بعدش آریا رفت و وسط وایساد و با خنده گفت خب همونطور که قول دادم الان وقت اون شب طلایی برای منه! یهو بدون هیچ مقدمه ای سمت من اومد و جلوم زانو زد ... جیغ و هورای همه بالا رفت و آریا جعبه ای از جیبش بیرون آورد و گفت با من ازدواج میکنی؟ حوراء به اینجا که رسید شروع کرد به گریه کردن ... با هق هق ادامه داد : - بعدش همه شروع کردن به جو دادن که یالا زود باش ... بله رو بگو ... زود باش بله رو بگو!!! منم که شُکه شده بودم و نمیدونستم باید چی بگم شروع کردم به فرار کردن.‌ یهو سارینا دستم رو گرفت و گفت : - این برنامه از مدت ها پیش بینی شده ، خواهش میکنم جوابش رو بده. اما فراموش نکن جوابت هر چی که باشه مستقیم‌ روی جون آریا تاثیر میزاره ... چون اون واقعاً عاشقته ! من که میدونستم نه تنها به آریا بلکه به هیچ کسی دیگه حسی ندارم رو به اریا که بازم منتظرم بود گفتم : - من نمیتونم باهات ازدواج کنم. یهو برق چشم هاش خاموش شد و با ناراحتی گفت : - آخه چرا ...؟ یعنی اونقدر از من متنفری؟! منم در جوابش گفتم که تو خیلی پسر خوبی هستی و برای هر زنی ایده آل هستی! اما مشکل اینه من نمیتونم فعلاً باهیچ مردی ازدواج کنم! آریا همش پافشاری کرد که تا هر وقتی که بخوای منتظر می مونم. بقیه هم همش اصرار میکردن که یالا "بله" بگو 👇
مدافعان ظهور
📚 #کاردینال 📖 #قسمت_شصت_و_هشتم ✍ #م_علیپور *امیر هُدی مقدم رو به حوراء یا همون حامد گفت : -
منم که‌ از شدت فشاری که روم بود عصبی شده بودم یهو کنترلم رو از دست دادم و فریاد زدم : - من نمیتونم با هیچ مردی فعلاً ازدواج کنم! چون ... چون من یه تِرنسم! و هنوز تغییر جنسیتم‌کامل انجام‌ نشده! یهو همه کپ کردن و چند نفر جیغ کشیدن! آریا به گریه افتاد ... رو به من گفت : - دروغ میگی ... تو دختری ! من مطمئنم‌تو دختری! اما با اصرار قسم خوردم که من هنوز کامل دختر نشدم و یه ترنسم و نمیتونم باهات ازدواج کنم. نمیدونم‌ چی شد ... یهو همه ی جمعیت فریاد زدن آریا نه ... آریا تورو خدا دیوونه بازی در نیار .. آریا اون که جواب رد کامل نداده ! میتونی منتظرش بمونی! میتونید با هم‌ادامه بدین. اما یهو آریا یه اسلحه از جیبش درآورد و روی پیشونیش گذاشت و با اشک ازم پرسید : - قسم بخور که تو ترنسی ... قسم بخور! منم‌برای اینکه خیالش رو راحت کنم تا دیوونه بازی درنیاره جواب دادم : - بخدا من هنوز یه مرد هستم و تغییر جنسیتم کامل نشده ... اسم اصلیم هم حامد ...! که ای کاش زبونم‌ لال میشد و هیچوقت نمیگفتم. یهو صدای " بنگ " بلند شد. آریا به سرش شلیک کرد ...! حوراء به اینجا که رسید از شدت فشار عصبی و گریه به زمین افتاد. شهریار با ناراحتی رو بهش گفت : - اونی که فیلم میگرفت رو یادته که کی بود؟ حوراء با گریه جواب داد : - فکر کنم سامی موبایل دستش بود ... من فکر میکردم اون اسلحه هم الکی و جزو برنامه ست که هیجانش رو بیشتر کنن اما نمیدونستم که ... هُدی رو به حامد گفت : - بعدش چی شد؟! حوراء به خودش مسلط شد و گفت : - من که از شنیدن صدای بچه ها که فریاد میزدن آریا مُرده ... آریا خودش رو کشته وحشت زده بودم با عجله فرار کردم! ادامه دارد ...
✅ "جهاد تبیین را جدّی باید گرفت" دشمن در رأس نقشه‌هایش تبلیغات است؛ ‌به قول خودشان پروپاگاندا است. علاجِ پروپاگاندا «تبیین» است، تبیین حقیقت از زبانهای مختلف، از حنجره‌های مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف؛‌ تبیین. وسوسه‌ای را که روی آن جوان یا نوجوان اثر می گذارد، چه می تواند برطرف کند؟ باتوم که نمی تواند برطرف کند؛ آن وسوسه را تبیین می تواند برطرف کند. ۱۴۰۱/۱۰/۱۹ 🟢شما هم می توانید با تشکیل گروه های جهاد تبیین در «پویش بزرگ نقش رمضانی من» شرکت کنید.😍 📌جهت شرکت در پویش ارسال صوت/عکس/فیلم در شبکه اجتماعی تجربت👇👇 Tajrobat.net. 🎁همراه با جوایز کمک هزینه سفرکربلا و مشهد و متبرکات حرم امام حسین«ع»🎁 🌱دوستان خود را به گروه نجما(نقش آفرینی جوان متعهد انقلابی)دعوت کنید.. https://eitaa.com/joinchat/2442592371C1612a0eda2 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✨از رسول خدا حضرت محمد(ص) نقل شده است که هر کس در ماه رمضان مؤمن روزه داری را افطار دهد پاداش آزاد کردن بنده مؤمنی را دارد و سبب آمرزش گناهان او می شود. وقتی که اصحاب پرسیدند توان چنین کاری نداریم فرمود: آن کس که توان ندارد مقداری شیر یا قدری آب و یا تعدادی خرما هم بدهد، خداوند به او چنین پاداشی را عطا می کند. 🌼 شما می توانید با تشویق دیگران به برپایی افطاری ساده در «پویش بزرگ نقش رمضانی من» شرکت کنید.😍 📌جهت شرکت در پویش ارسال صوت/عکس/فیلم در شبکه اجتماعی تجربت👇👇 Tajrobat.net. 🎁همراه با جوایز کمک هزینه سفرکربلا و مشهد و متبرکات حرم امام حسین«ع»🎁 🍃دوستان خود را به گروه نجما(نقش آفرینی جوان متعهد انقلابی)دعوت کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/2442592371C1612a0eda2 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: هر کس عیادت بیماری را بکند هفتاد هزار فرشته‌ از آسمان ندا می‌دهد که‌ ای فلان! (او را با نام صدا می‌زند) پاک شدی و بهشت گوارایت باد.🌺 🌼 شما می توانید با تشویق دیگران به عیادت از بیماران در «پویش بزرگ نقش رمضانی من» شرکت کنید.😍 📌جهت شرکت در پویش ارسال صوت/عکس/فیلم در شبکه اجتماعی تجربت👇👇 Tajrobat.net. 🎁همراه با جوایز کمک هزینه سفرکربلا و مشهد و متبرکات حرم امام حسین«ع»🎁 🌼دوستان خود را به گروه نجما(نقش آفرینی جوان متعهد انقلابی)دعوت کنید.. https://eitaa.com/joinchat/2442592371C1612a0eda2 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🚨فوری 🚨فوری 🦋 سلام به همه رفقا با پیگیری که انجام دادیم و از چند جا استعلام کردیم 💥 زکات فطریه رو میشه برای مدرسه سازی در منطقه محروم شیعه نشین استفاده کرد 💯 فلذا عزیزان در جریان باشید امسال فطریه هاتون رو برای ساخت مدرسه در منطقه محروم ولی آباد خوزستان میشه استفاده کرد همه خودتون هم به اطرافیانتون هر کس که فطریه داره اعلام بفرمایید که میتونه روز عید برای ما واریز کنه تا باهاش مدرسه رو بسازیم ان شاالله 💢 ان شاالله شنبه این هفته مراسم کلنگ زنی مدرسه با حضور نماینده خوزستان در مجلس شورای اسلامی ، امام جمعه شوشتر و فرماندار و رئیس آموزش و پرورش شوشتر و تنی چند از افراد تاثیرگذار خوزستان انجام خواهد شد ✅ یادتون نره فطریه هاتون رو برای ساخت مدرسه استفاده میکنیم تا میتونید به اطرافیانتون هم بفرمایید که فطریه هاشون رو برای این امر واریز کنند 🚨 توجه 🚨 توجه ⛔️لطفا فقط زکات فطریه واریز بشه ⛔️ ما امکان گرفتن کفاره روزه غیر عمد و عمد رو نداریم لطفا کفاره روزه عمد و غیر عمد رو واریز نفرمایید (لطفا دقت کنید) 🦋لینک واریز زکات فطره https://ppng.ir/d/WCsc (اکه با لینک واریز کنید خیلی بهتره ) 💠 شماره کارت 6277607000317003 💠 یا شماره کارت 5041721077145895 🦋 به نام قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی
دو تا نکته مهم 💥 فطریه از فردا غروب بعد از اذان باید واریز بشه 💯 لطفا تا میتونید این پست بالا رو تو گروههای خانوادگی و مخاطبینتون ارسال کنید تا در ثواب مدرسه سازی شریک بشن و شما هم از این طریق ثواب مضاعف ببرید