eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.5هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
108 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون: @modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 ✨مثل یک میل ورزشی در اطراف ارتفاعی بود که به آن می‌گفتند و مشرف به شهر و در تصرف دشمن بود. این ارتفاع همان جایی بود که هنگام سال تحویل ، دشمنان از روی آن خمپاره ‌ی به سوی بچه‌های ما شلیک کرد و چندین نفر از جمله و به شهادت رسیدند. بنابراین گرفتن این ارتفاعات برای ما خیلی مهم بود. فروردین سال ۶۱ توانستیم طی عملیاتی این ارتفاعات را از دشمن پس بگیریم. آن زمان بود و قرار بود برای بچه‌ها بیاورد ولی چون مسیر ناهموار و مرتفع بود ، به ته دره کرد. من و که یک دوربین معمولی داشت به طرف او رفتیم . بدون اینکه حتی یک قطره خون از بینی اش آمده باشد در حالی که یک پنجاه کیلویی کالیبر ۵۰ را مثل یک به دوش گرفته بود و به سمت بالای دره در حرکت بود. آن لحظه من با دوربین شهید قنبری در این حالت از او عکس گرفتم ، البته آن لحظه عکاسی از او برایم زیاد مهم نبود اما بعدها صبوری و استقامت و شجاعت او که در عکس به تصویر کشیده شده بود ، برایم خیلی جالب بود. : جانباز محمدعلی حضرتی
🥀 ✨حجله دامادی‌ام،سنگرم که به جبهه رفت ، نامزدش همکار ما در واحد پاسداران بود.هر روز با چند نفر از خواهرها به خانه شهدا می‌رفتند تا با خانواده‌ها دیدار کنند. ایشان هر وقت عملیات می‌شد به واحد مربوطه مراجعه می‌کردند و اسامی مجروحین را می‌گرفتند که برای عیادت از آنها برود. هر روز در تعاون سپاه خبرهای جدید پخش می‌شد و بچه‌ها پیگیر شناسایی و عملیات بودند. یک روز از قُم زنگ زدند و آمار شهدا را برای ما ارسال کردند. لیست را که دریافت کردیم اسم هم جزو بود بلافاصله همه بچه‌های سپاه از شهادت ایشان مطلع شدند و این در حالی بود که نامزد او هم مرتب وضعیت را از بچه‌ها سوال می‌کرد. هیچکس جرات بروز آن را نداشتند آخر قرار بود بعد از از جبهه یه شان را فراهم کنند. سرانجام گفتن موضوع به نامزد سعید به عهده من گذاشته شد. به سختی این کار را انجام دادم. زمان تشییع جنازه سعید فرا رسید آن روز ماشین پدر بزرگوار را امانت گرفتیم و تزیین کردیم و جلوی تشییع کنندگان پیکر حرکت دادیم. هدف ما از این کار اثبات عشق و علاقه جوانان به پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی و مقاومت در مقابل متجاوزان بعثی بود. آن روز نوشته‌های روی ماشین نصب شده بود که توجه خیلی‌ها را جلب کرد: 🌺مهمان عروسیم مهدی صاحب زمان 🌺نقل عروسیم رگبار گلوله‌ها 🌺اسلحه دسته گل دامادی‌ام 🌺حجله دامادی‌ام سنگر من : رضا رجبعلی