eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 ✨عبور از زیر قرآن آماده اعزام برای شرکت در بود. قرآن را آوردم که از زیر آن عبور کند ، نگاه پدرش از او برداشته نمی‌شد. به پدرش گفت: « ۲۳ سال است که مرا می‌بینی سیر نشده‌ای؟» باباش هم که این حرف رو شنید سرخ و سفید شد و هیچ نگفت. آن روز مهربانی عجیبی در چهره‌اش موج می‌زد. فهمیدم اوست ، دلم ریخت ناخودآگاه اشک‌هایم جاری شد ، من اگرچه قبلاً خواب دیده بودم و به من الهام شده بود که می‌شوند اما نمی‌دانم چطور آن روز وقتی از زیر قرآن رد شد ، خوابی که دیده بودم مجدداً برایم یادآوری شد. آن روز از زیر قرآن عبور کرد و پشت سرش در را بست اما دیگر دَر خانه ما هیچ وقت برای او باز نشد. : مادر شهیدان علی و محمدرضا قاقازانی
🥀 ✨مار و روحیه رزمندگان اینجا در اطراف است. ظهر یکی از روزهای سال ۶۴ ، حدود ساعت یک ، همه برای خوردن ناهار آماده می‌شدند. هنوز به چادر گروه نرسیده بودم که صدای داد و فریاد بچه‌ها از یکی از چادرها بلند شد. مرا صدا می‌کردند که بروم را که داخل چادر رفته است ، بگیرم. توی منطقه هر وقت و دیده می‌شد ، فقط مرا صدا می‌زدند که آنها را بگیرم. آن روز هم داخل چادر شدم و در حالی که بچه‌ها از ترس نمی‌دانستند چه کار کنند ، به آرامی را گرفتم و از چادر خارج شدم. بیرون چادر که آمدم از فرصت استفاده کردم انجام دادم تا بچه‌ها روحیه بگیرند. آن هم جمع رزمندگان دلیری که در حال آماده شدن برای حضور در بودند. در عکس دو طرف من است که در ، شد و که سال‌ها اسیر دشمن ظالم بود. : کرم قربانی
🥀 آذر ماه سال ۶۵ است و در روستای آبادان قبل از . آخرین آموزش‌های بچه‌های رزمنده انجام شده بود و همه در حال آماده شدن برای حضور در عملیات بودند. فرمانده گردان بود و من هم جانشین ایشان. او دقیقاً فهمیده بود که این سفر ، سفر آخرش است. در آرامش کامل نشسته و در حال نوشتن وصیت‌نامه است. او علاوه بر اینکه دارای و زیادی بود ، از نظر هم بدنی تنومند داشت و کارهای سخت را به تنهایی انجام می‌داد تا به سایر بچه‌ها فشار وارد نشود. آن روز در نوشت: تا زمانی که نفس در بدن دارم، بر آنم که فریاد رسای الله اکبرم تیری بر قلب مزدوران کافر باشد. : جانباز علی قلی‌پور # ماندگاران
🥀 ✨شبی که کمتر از شب قدر نبود آن شب هر ثانیه‌اش ۱۰۰۰ شب گذشت. همه از هم شفاعت می‌خواستند. یکی حلالیت می‌گرفت ، دیگری طلب آمرزش می‌کرد ، همه همدیگر را در آغوش گرفته بودند ، با هم خداحافظی کرده و آماده اعزام به منطقه عملیاتی شده بودیم. در آن شب دل کندن از یکدیگر واقعاً سخت بود. تک تک حرکت‌ها و وقایع گذشته از مقابل چشم‌هایمان رژه می‌رفتند و خاطرات روزهای گذشته در ذهن‌ها دوباره تداعی می‌شد. ما شب‌های زیادی را در زیرزمین دعا و نماز خوانده بودیم ، بدون سر و صدا . بچه‌ها گاهی اوقات دعا و نمازشان را هم زیر پتو می‌خواندند تا صدایشان به گوش دشمن نرسد. شاید باورش سخت باشد ولی آن شب حضور در آن محیط روحانی کاملاً محسوس بود. شبی که خیلی از بچه‌ها معتقد بودند کمتر از شب قدر نیست. در پیش بود. عملیاتی که و ما از همه جا بی‌خبر بودیم. در این جمع ۳۳ جفت برادر وجود داشتند که بعد از عملیات هر کدام یک برادر خود را میاد گاه عاشقان فرستاده بود. آنهایی هم که مانده بودند یا بودند یا به نوعی آسیب دیده. بود. از یک طرف آب رودخانه و از طرفی دیگر باتلاق و دشمنی که راه حمله و عقب نشینی را بر روی ما بسته بود. در ، دشمن کاملاً مجهز بود و مدام می‌زد و . الله اکبر : امیر قاریان‌پور
🥀 ✨نیمی شهید و نیمی ! چند روزی به مانده بود. نمی‌دانم شاید طول کشید تا رزمندگان حاضر را جمع کردم تا یک بگیرم. راستش یک جورهایی هم به دلم افتاده بود که خیلی از همین بچه‌ها رفتنی هستند. یعنی . به خاطر همین خیلی اصرار داشتم که همه باشند. تا امروز هم خودم آمار تعدادشان را نداشتم اما امروز که به آن روز نگاه می‌کنم ۶۴ نفر را توی جای دادم. ۶۴ نفری که درست نیمی از آنها امروز در بین ما نیستند. از این ۳۲ خیلی‌هاشان توی همان پرواز کردند بقیه هم ادامه دهندگان راهشانند انشاالله. : رضا و مجید پیله فروش‌ها ، پرویز اسفندیاری ، مهرداد خانبان، علی جاوید مهر، فلاح ، انبوهی ، شالباف، رضا وهابی، ابراهیم کرمی ، محمدرضا کبیری، حسن اسماعیلی ، محسن امام قلی قاسم جمالی ، حسین عبادی ، مجید روغنی، محمود احمدی ، عبادی ، داوود خلیلی، رحیم صحرا کارنیا ، احمد اللهیاری ، سید باقر علمی محمدی، محمد کیامیری، علیرضا جوادی ، اکبر اسدی ، اصغر مافی، اسماعیل مرندی ، سید علی حسینی ، امیر باقریان ، محسن زرینی ، صادق صالحی ، جعفر سقاییان ، پرویز اسفندیاری : عباس عطاری