eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 ✨شهید بابایی دانشگاه سیار بود سالگرد شهادت سرلشکر بسیجی آمده بود قزوین ، گوشه دنج در کنار مزار شهید نشسته بود و چشم از آرامگاه بابایی برنمی‌داشت.از اصفهان آمده بود ، ۸۵ سال داشت. باید زیر بازوهای پیرمرد را می‌گرفتند تا حرکت کند. می‌گفت من عاشق بابایی هستم ، تا دو سال پیش هر دو ماه یک بار از اصفهان می‌آمدم سر مزارش و با او درد و دل و گفتگو می‌کردم. اما دو سال است توان مسافرت ندارم باید کسی باشد تا با او بیایم.با خودم کردم تا زمانی که خدا عمر داد هر سال حداقل سالگرد شهید در کنارش باشم. می‌گفت:« این عکس را زیر گرفتیم آن روزها ما در بودیم من توی آبدارخانه بودم و عباس توی آسمان‌ها اما هر وقت می‌آمد پایین به من سر می‌زد ، کنارم می‌نشست یک لقمه نان خالی آن هم نان خشک را سرپایی می‌خورد و می‌رفت. می‌گفتم: بنشین حداقل یک غذای درست و حسابی بخور! اما میگفت: بچه‌ها توی جبهه‌ها خیلیی‌هاشان همین نان خشک را هم به زور گیر می‌آورند و می‌خورند.» یک روز که آمد ، باران حسابی او را خیس کرده بود و همه لباس‌هایش گلی شده بود، هر کاری کردم لباس‌هایش را درآورد تا برایش بشورم قبول نکرد . می‌گفت: افراد باید کارهاشان را خودشان انجام دهند. هر وقت اسم می‌آمد ، تمام بدنش می‌لرزید. جانش را برای و می‌داد. او همه چیزش درس بود؛ از حرف زدن تا غذا خوردنش ، رفتارش با بقیه بچه‌ها؛ یک دانشگاه بود؛ یک دانشگاه سیار برای همه : حسن شکیب‌زاده