#لنگرهای_شغلی و کاربردهای آن
✍ #ادگار_شین
متخصص روانشناسیِسازمانی و پویاییِشغلی
#Edgar_Schein
⇦ هرکس یک #لنگر_شغلی_غالب دارد و با مشخص کردن آن میتواند شغلی که بیشترین رضایت را برایش فراهم میآورد پیدا کند. مثلاً اگر لنگر شغلی شما #خدمات است، میتوانید دامنۀ وسیعی از گزینههای شغلی داشته باشید که اجازه میدهند به دیگران خدمت رسانی کنید. اگر #مدیریت را ترجیح میدهید، میتوانید در دامنۀ گستردهای از صنایع و انواع مختلف مشاغل، دیگران را مدیریت کنید.
⇦ شِین، ۸ موضوع یا لنگر شغلی را شناسایی کرده است، که علاقه افراد به انواع مختلف محیطهای کاری را نشان میدهند. این ایده میگوید بعد از اینکه موضوع مورد علاقهتان را پیدا کردید، میتوانید سِمَتی که بالاترین رضایت را به شما میدهد شناسایی کرده و مسیر شغلی خود را متناسب با آن برنامه ریزی کنید. عناوین این ۸ لنگر به شرح زیرند:
⓵ #تکنیکی | #کارکردی یا #وظیفهای
این افراد، زمانی که در کاری واقعاً مهارت دارند، انگیزه پیدا میکنند. (در اینجا منظور از تکنیکی، مرتبط با تکنولوژی نیست، بلکه یک فردِ حرفهای ماهر و متخصص در زمینهای خاص مدنظر است.) افرادی که این لنگر را دارند، با توسعه دادن مهارت رشد میکنند و از محیط چالشبرانگیز که امکان استفاده از تخصصشان را فراهم میکنند، لذت میبرند.
⓶ #مدیریتی_عمومی
برخلاف افراد تکنیکی/کاربردی، افرادی با گرایش مدیریتی عمومی، تخصص را محدودیت میدانند. آنها نمیخواهند متخصص باشند، بلکه میخواهند متخصصان را به استخدام خود درآورند. آنها از اختیار داشتن و آموزش دادن، حل مشکلات، مدیریت و ارتباط با افراد لذت میبرند.
⓷ #خودمختاری | #استقلال
این افراد ترجیح میدهند در محیطی کار کنند که بتوانند قوانین خودشان را داشته باشند، استانداردهای خودشان را تعریف و مستقل از دیگران کار کنند. آنها میخواهند کاری که انجام میدهند را از ابتدا تا انتها تحت کنترل داشته باشند و به خاطر کاری که به تنهایی به پایان رساندهاند مورد قدردانی قرار گیرند.
⓸ #امنیت | #ثبات
این افراد ریسکپذیر نیستند. آنها محیطهایی آرام و باثبات و قابل پیشبینی را ترجیح میدهند و زمانی که شغلشان را به صورت کامل انجام میدهند راضی میشوند. آنها تمایل دارند در سازمانهایی که به شدت ساختار یافته هستند و قوانین و انتظارات تعریف شده دارند، کار کنند.
⓹ #خلاقیت_کارآفرینانه
افرادی که این لنگر شغلی در آنها غالب است، خلاق و پرانرژی هستند. آنها خلاقیت را با شروع کسب و کارهای جدید نشان میدهند. این افراد برای مالکیت ارزش قائل میشوند و برخلاف افرادی که لنگر خودمختاری دارند، از کار کردن با دیگران و استخدام افراد با استعدادی که برای رسیدن به آرزوها و خلاقیت خود به آنها نیاز دارند، لذت میبرند.
⓺ #خدمت_رسانی/ جانفشانی برای یک آرمان
خصوصیت این لنگر شغلی، تمایل به خدمترسانی به دیگران است. کارهایی به افرادی که به این لنگرگاه گرایش دارند، انگیزه میدهد که بازتاب ارزشهای آرمانیشان باشد، حتی اگر آن کار بهطور مستقیم به استعدادهایشان مرتبط نباشد.
⓻ #چالش_خالص
این افراد علاقمند به حل مسئله و چالش هستند. آنها عاشق رقابت هستند و موانع را به شکل فرصتهایی برای آزمایش خود و عملکردشان میبینند. افرادی با لنگر شغلی «خلاقیت کارآفرینانه»، خیلی زود کسل میشوند، ولی افرادی که گرایش «چالش خالص» دارند، برای اینکه انگیزهشان حفظ شود، باید دائما با تغییرات مواجه شوند.
⓼ #سبک_زندگی
این افراد کار را جدای از زندگی میدانند. ایجاد تعادل بین کار، خانواده و اوقات فراغت برای این افراد از اهمیت بالایی برخوردار است و آنها معمولا سِمَتی را انتخاب میکنند که به آنها امکان برقراری چنین تعادلی را بدهد. آنها فرصتهایی که در بخشهای مختلف زندگیشان مانع ایجاد کنند را رد میکنند.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ دیگر فرقی ندارد
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 حکایت تلخ بی تفاوت شدن
✅ «دیگر فرقی ندارد» حکایت تلخ بی تفاوت شدن است. یعنی حتماً برای من فرق دارد ولی کار را به آن جا رسانده ای که دیگر چیزی نمی خواهم، قیدش را زدم، عطایش را به لقایش بخشیدم، کار را با همه مواهبش رها کردم و به خودت سپردم. اینک تو بمان و هر آن چه دلت می خواهد، تو باش و هر کاری که دوست داری انجام بده. من نیستم، کناره می گیرم، گوشه ای می ایستم و به هر آن چه از #استقلال، انگیزه، اندیشه و خواست من بوده و تو به یغما برده ای با حسرت نگاه می کنم. اگر در «کار و زندگی»، امور «خانه و جامعه» اوضاع به گونه ای پیش رفت که اعضای خانواده، دوستان،
✅ همکاران، کارکنان و افرادی که با آن ها در ارتباط هستید چنین جمله ای را به شما گفتند و خود را حذف کردند یا نادیده گرفتند از خدا بترسید، درنگ کنید، کمی آهسته تر قدم بردارید، به #رفتار و گفتار گذشته ی خود اندیشه کنید و از خود بپرسید به راستی کجای کار من می لنگد، چه حقی را از دیگران غصب کرده ام یا چه رفتاری از من سر زده که آن ها را دلسرد و سرخورده کرده است و بودن را به نبودن ترجیح داده اند؟ کناره گیری دیگران از ما و هر آن چه با ما در ارتباط است پیام خوبی ندارد و گاهی معنایش می تواند ظلمی باشد که ما در حق کسانی که زورشان به ما نمی رسد روا داشته ایم.
🔴 حدود، حقوق، مسئولیت پذیری
✅ به نظر من اگر بخواهیم «اخلاق» را تعریف کنیم سه کلید واژه ی اساسی برای آن قابل طرح است: «حدود، حقوق، مسئولیت پذیری». «حدود» بدان معنا است که در زندگی باید مراقب باشیم پای خود را از گلیم مان درازتر نکنیم، حد و مرز نگه داریم، از خط قرمزها عبور نکنیم و وارد حد و مرز اختیارات، علاقه مندی ها و وابستگی های دیگران نشویم. به بیان ساد تر «اندازه نگه داریم که اندازه نکوست.» اما «حقوق» به این امر اشاره دارد که در زندگی باید حق خود، طبیعت، سایر انسان ها، والدین و خداوند را ادا کنیم. به بیان ساده تر مدیون احدی نباشیم و در انجام تکالیف خود #همت گماریم.
✅ بدین صورت احترام والدین حفظ می شود، محیط زیست سالم می ماند، مردم از دست و زبان ما در امان خواهند بود و خلاصه اصول اخلاقی رعایت می گردد و خداوند از ما راضی می شود. «مسئولیت پذیری» نیز این امر را به آدمی گوشزد می کند که هر انسانی اولاً باید نسبت به هر آن چه پیرامون او و زندگی اش وجود دارد حساس و مسئولیت پذیر باشد و ثانیاً سهم مسئولیت خود را برای ایجاد زندگی و دنیایی بهتر با حُسن نیت و تلاش برای #پیشرفت و تعالی جامعه بردارد بدین گونه هر چیزی در جای خود قرار خواهد گرفت.
🔴 در جایگاه مدیریت
✅ این امر زمانی اهمیت بیشتری می یابد که اثرات تصمیمات و نظرات ما در جایگاه یک مدیر بر جامعه ای کوچک یا بزرگ اثر می گذارد. حال می خواهد به عنوان پدر خانواده فرد تصمیمی بگیرد که پیامدهایش بر اعضای خانواده اثر گذار است، یا در مقام یک معلم رفتار و گفتار او بر دانش آموزان یک کلاس اثراتی دارد یا در مقام یک مدیر ارشد سازمانی که می تواند آینده زندگی کاری و اجتماعی افراد را تحت تأثیر قرار دهد. متأسفانه امروزه در بسیاری از سازمان های ما این مهم رعایت نمی شود. افراد تا در مقام مدیریت قرار می گیرند به غلط خود را «ولی نعمت» و صاحب صلاح و صرفه کارکنان و کل سیستم می پندارند و رفتاری از آن ها سر می زند که نتیجه اش از بین رفتن انگیزه کارکنان و #عدالت_سازمانی است.
✅ اصولاً کار از جایی اشکال پیدا می کند که فرد در مقام #مدیریت می خواهد به جای اِعمال قوانین، ضوابط و اصول سازمانی بر اساس سلایق و علایق خود رفتار کند. بدین صورت شایستگی ها ضایع می شود و منابع هرز می رود، «آشنا گزینی» جانشین «شایسته گزینی» می شود و مدیر خود را صاحب حق در همه امور می داند و بدین صورت مدیون سازمان و ذیربطان آن می گردد. چون عمر مدیریت ها کوتاه است و دنیا آن چنان که برخی گمان می کنند ارزشی ندارد چه زیان کار است فردی که خود را اینگونه بدهکار خدا و خلق خدا نماید.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻پنجشنبه ۹ آذرماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۹۷
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar