Modiryar | مدیریار
💢 مقایسه چرخه سنتی BPM و چرخه جایگزین
▪️در این نوشته از تصویر سنتی چرخهٔ مدیریت فرایندهای کسب و کار به یک چرخهٔ جایگزین حرکت کردیم تنها به یک دلیل: #متمایز_ساختن مدیریت بر روی سطح «مورد» از مدیریت بر روی سطح «فرایند».
▪️وقتی تصویر نهایی چرخهٔ جایگزین را با تصویر اصلی مقایسه میکنید متوجه میشوید که دو مورد #بهینه_سازی و #مدل_سازی غیب شدهاند. برای من «مدلسازی» گامی مجزا نیست بلکه اقدامی است که میتوان در خلال گام طراحی انجام داد. به نظرم در چرخه سنتی BPM مدلسازی به دلیل گرایشهای مبتنی بر سیستمهای مدیریت فرایندهای کسب و کار یا همان BPMSها مجزا از طراحی در نظر گرفته شده است.
▪️علاوه بر «مدلسازی» من «بهینهسازی» را هم به عنوان یک گام جدا در نظر نگرفتم چون فکر میکنم «بهینهسازی» اصولاً یک فعالیت نیست بلکه هدف هر دو چرخهٔ موجود در مدل جایگزین است. چرخهٔ «پایش» در مورد بهینهسازی در سطح هر موردِ مشخص است. و چرخهٔ طراحی به بهینهسازی فرایند در زمانی که #عملکرد_فرایند مناسب نیست برمیگردد.
💢 به کدام چرخه باید بیشتر توجه داشت؟
▪️این که به کدام چرخهٔ بهینهسازی توجه بیشتری داشته باشیم بستگی به سطح #انعطاف_پذیری ارائه شده یا امکان استقرار در خلال عملیات اجرای فرایندهایمان دارد.
اگر روندهای ثابتی داشته باشم که امکان تغییر در سطح هر مورد مشخص برای آنها فراهم نباشد باید به سراغ چرخهٔ «بازطراحی» برویم. و اگر در خلال اجرای فرایند آزادی بیشتری داشته باشیم انعطاف بیشتری در چرخه «پایش» خواهیم داشت.
▪️ولی بزرگترین تفاوت میان چرخهٔ اصلی و چرخهٔ جایگزین در #نقطهٔ_اجرا است. در چرخهٔ جایگزین «اجرا» بالا قرار گرفته است چون بیشتر شرکتها و سازمانها در حال حاضر فرایندهای خود را دارند و در نهایت با اجرای فرایند است که میتوانند به مشتریان خود خدمت بدهند.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar