eitaa logo
Modiryar | مدیریار
201 دنبال‌کننده
5هزار عکس
793 ویدیو
2 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگر من مرده ام ... ⛱ دلبر زیبای من چرا این قدر خسته ای، نور دیدگانم چرا بی حوصله ای، عزیزتر از جانم تو را چه می شود که چشمانت سرخ است و به غایت کلافه ای، فدای تو شوم دائم به چه می اندیشی که در لاک خود فرو رفته و بیرون نمی آیی، در آن دور دست‌ها چه می بینی که ما نمی بینیم و ساعت‌ها دستت را زیر چانه ات گذاشته و بدان خیره می شوی؟ ⛱ یار وفادار من! جانان مهربانم! عشق و ایمانم! مگر من مرده ام که تو زانوی غم بغل کنی و این چنین حیران و پریشان باشی؟ سرت را روی شانه هایم بگذار، اگر آرام می شوی "های های" برایم گریه کن. خودم همراه و هم پای غم ها و دردهای توام، بی حوصلگی هایت را به جان می خرم و کوله بار تمام گلایه هایت را به دوش می کشم. ⛱ من سری دارم پرشور که درد می کند برای برآوردن خواسته های تو، دلی دارم پر امید که مرا برای زندگی عاشقانه در کنار تو مصمم تر می کند و از همه مهم تر خدایی دارم که حرف های مرا ناگفته می شنود و می داند، هوایم را دارد، غم را از دلم می زداید، دعایم را مستجاب می کند و هر آن چه بخواهم کریمانه به من می بخشد. www.modiryar.com @ghare_tanhae
Modiryar | مدیریار
مدل کسب‌ و کار داشته باشید، نه طرح کسب ‌و کار 💢 از مدل تا طرح: ▪️یک طرح کسب‌ و کار، یک تئوری اثبات نشده از نحوه کسب ‌و کار شماست. طرح‌های کسب‌ و کار خیلی به ندرت در مواجهه با اولین مشتری واقعی دوام می‌آورند. به عبارت دیگر، بخش‌های مهمی از طرح کسب‌ و کار شما ممکن است به محض ورود به بازار و شروع کار روی محصولات تغییر کند تا مطابق با واقعیت‌های بازار هدف شود. بنابراین خود را خیلی درگیر نوشتن جزئیات طرح کسب ‌و کار نکنید و به جای آن سعی کنید به طور واقعی روی کسب ‌و کار خود کار کنید. 💢 ایجاد مخاطب به معنی راه‌اندازی کسب ‌و کار نیست: ▪️در حالی که برخی افراد پیش از شروع یک کسب ‌و کار بیش از حد روی طرح آن تمرکز می‌کنند، برخی دیگر اشتباه بزرگی مرتکب می‌شوند و هیچ طرحی تهیه نمی‌کنند. این افراد بدون هیچ برنامه واقعی برای ایجاد درآمد، شروع به نوشتن وبلاگ یا انتشار پادکست می‌کنند. اگرچه وبلاگ‌ها و پادکست‌ها بهترین ابزارهای بازاریابی هستند و به شما در جذب مخاطب کمک می‌کنند، اما داشتن مخاطب به معنای داشتن یک کسب ‌و کار نیست. داشتن مخاطب تنها به این معنی است که شما می‌توانید یک مکالمه را به صورت آنلاین آغاز کنید و یک نفر واقعاً به شما گوش خواهد داد. ▪️برای داشتن یک کسب‌ و کار، ابتدا باید محصولات و خدماتی برای فروش به مخاطب داشته باشید، سپس یک استراتژی بازاریابی برای ترغیب آن‌ها به خرید بچینید تا در نهایت به درآمد برسید. اگر هدف شما ایجاد یک کسب ‌و کار سودآور است، باید بتوانید چیزی به کسی بفروشید. بنابراین به اشتباه داشتن مخاطب را به معنای داشتن کسب ‌و کار قلمداد نکنید. 💢 مدل کسب ‌و کار خود را ایجاد کنید: ▪️پیشنهاد می‌کنم به جای اینکه هیچ طرحی نداشته باشید و یا یک طرح کسب ‌و کار چندین صفحه‌ای تهیه کنید، یک سند یک تا دو صفحه‌ای ایجاد کنید که در آن اجزای اصلی مدل کسب ‌و کار خود را مشخص کرده‌اید. به کمک این مدل می‌توانید مطمئن شوید که در کسب ‌و کار شما تمام اصول رعایت می‌شود و نحوه ارتباط آن با دیگران به چه صورت است. 💢 در این سند باید موارد زیر را بصورت مختصر شرح دهید: ▪️بازارهای هدف بالقوه خود را معرفی کنید. ▪️محصولات و خدمات خود را با توجه به ویژگی‌ها، مزایا و فایده‌ای که برای مشتری دارد، توضیح دهید. ▪️درباره بازاریابی محصول و کانال‌های بازاریابی اولیه‌ای توضیح دهید که قصد دارید از آن‌ها برای به دست آوردن مشتری استفاده کنید. ▪️روند تحویل و ارائه محصولات و خدمات خود را شرح دهید: به چه افراد، مهارت‌ها، تجهیزات و نرم‌افزارهایی برای ارائه محصول یا خدمات خود به مشتری نیاز دارید؟ ▪️یک برآورد قیمت از منابع مالی شرکت بر اساس قیمت‌گذاری محصولات و هزینه‌های برآورد شده در سال اول درج کنید. ▪️بدانید که به چه تعداد مشتری برای سر به سر شدن (نه سود و نه ضرر کردن) نیاز خواهید داشت. ▪️تکمیل این سند مختصر تضمین می‌کند که شما برای هر مؤلفه اصلی کسب‌ و کار خود یک نقطه شروع داشته باشید. 💢 گام‌های عملی: ▪️ خود را مشخص کنید: آیا در حال ساخت یک مدل کسب ‌و کار هستید و یا فقط می‌خواهید حضور و مشتری آنلاین داشته باشید؟ ▪️ _و_کار خود را تهیه کنید. ▪️مطمئن شوید که شما به وضوح بیان شده‌اند: بازار هدف، محصولات و خدمات، استراتژی بازاریابی، قیمت‌گذاری و روش‌های تحویل. www.modiryar.com @modiryar
جلسات بی خاصیتی که زمان مدیران را تلف می کند! www.modiryar.com @modiryar
الگوی چرخشی بدست آمده طی دوره ۸ ساله چرخش سياره زمین و زهره به دور خورشید! www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
  ✍ ارزپاشی جواب نمی‌دهد     ▪️لزوم توجه به نرخ ارز به‌عنوان یکى از مهم ترین مباحث کلان اقتصادی در هر کشورى ضرورت دارد. مدیریت نرخ ارز خصوصاً به دلیل شوک ها و سکته های نفتی و افزایش تقاضا و نوسانات نرخ ارز در سال های اخیر از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است. مدیریت نرخ ارز در همواره یکی از چالش‌ها و مسائل عمده سیاست‌گذاران و تصمیم گیران این عرصه بوده به گونه ای که در همه ادوار در محافل دانشگاهی و تصمیم ساز اقتصاد ایران مباحث چالش‌برانگیزی حول نحوه تعیین نرخ ارز در جریان بوده است. نرخ ارز بیانگر ارزش پول هر کشورى است و ارتباط میان با دنیاى مالی خارج را نشان می‌دهد. بر همین اساس ضرورت دارد بانک مرکزی درباره نحوه تامین منابع ارزی و آسیب‌های ناشی از غفلت در تامین آن هوشیار باشد و در توزیع ارز کنترل‌های لازم را به کار گیرد. ▪️در همین راستا یکی از مهم‌ترین وظایف ، حفظ ارزش پول ملی، ثبات و اعمال سیاست‌های ارزی در بستر نظام اقتصادی است و سایر دستگاه‌ها در این شرایط باید کمک‌رسان بانک مرکزی باشند. پس تنظیم مناسب نرخ ارز، توجه به تغییرات و عوامل مؤثر بر آن در هر شرایطى، می‌تواند موضوعى مهم و قابل تأمل باشد. افزایش ، اصلی‌ترین سیاست و رویکرد اقتصادی دولت ایران در چند دهه اخیر بوده است. به‌منظور رهایی از اقتصاد تک محصولی، توسعه صادرات غیر نفتی برای دولت ایران یک ضرورت انکارناپذیر است. تغییر نرخ ارز، مجموعه‌ای از تغییرات متفاوت و حتی متضاد را در بخش خارجی و داخلی اقتصاد به همراه دارد که برآیند آن می‌تواند عملکرد اقتصاد کشور را تحت تاثیر مثبت یا منفی قرار دهد. ▪️مدیریت مناسب از یک طرف نقش موثری در صادرات و واردات و به تبع آن تنظیم و تعدیل تراز تجاری و تراز پرداخت‌های کشور دارد و از طرف دیگر نقش موثری در تعیین قدرت رقابتی تولیدکنندگان داخلی در برابر رقبای خارجی در بازارهای داخلی و خارجی و به تبع آن تعیین میزان تولید و اشتغال دارد. مدیریت نرخ ارز نیازمند یک فرآیند علمی مبتنی بر سیستمی حساب شده و بر اساس سایر شاخص های پولی و مالی است. بر این اساس باید گفت آن چه در سال های اخیر در کشور برای مدیریت نرخ ارز رایج شده است جواب نمی دهد. سیاست برای مدیریت نرخ ارز در بازار آزاد پاسخگوی آن چه باید نیست پس ضرورت دارد با اعمال سیاست های یکپارچه نسبت به مدیریت بهینه بازار ارز اقدام شود. اگر دولت ۵ سال قبل ارز کشور را با اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی به هدر نمی‌داد و با ارزپاشی منابع ارزی مواجه نمی‌شدیم، اکنون این مشکلات را نداشتیم، همچنین بانک مرکزی می‌توانست کشور را از کالاهای اساسی بی‌نیاز کند. ▪️از طرف دیگر با توجه به فعل و انفعلات حوزه پولی و ارزی در سال های اخیر مردم ارزهای شاخص همچون دلار را ظرفیت‌های مناسبی برای سرمایه‌گذاری و کسب منفعت می‌دانند، از سالی که تحریم‌های ناجوانمردانه اقتصادی آمریکا و شورای امنیت علیه ایران اعمال گردید، نگاه مردم به ارزهای شاخص همچون دیدگاه آن ها نسبت به مسکن، طلا و خودرو حالت سرمایه‌ای پیدا کرده و در حقیقت دلار به عنوان یکی از مهم‌ترین ارزهای مورد و واحدهای تولیدی در سبد سرمایه‌گذاری عموم مردم قرار گرفته است. اگر بانک مرکزی به کمک دستگاه‌های اقتصادی مهم کشور همچون وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت امور اقتصادی و دارایی، در اجرای تعهدات مربوط به سامانه نیما و تأمین ارز مورد نیاز موفق عمل کند و کمبودی در این زمینه نداشته باشد، می‌تواند بدون تزریق غیر هدفمند و کلاسیک ارز در بازار آزاد، آن را مدیریت کرد.   ✍ منبع: هفته نامه نخست، مورخ ۲۲ آبان ۱۳۹۹، شماره ۸۴۸ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
💢 مقایسه چرخه سنتی BPM و چرخه جایگزین ▪️در این نوشته از تصویر سنتی چرخهٔ مدیریت فرایندهای کسب و کار به یک چرخهٔ جایگزین حرکت کردیم تنها به یک دلیل: مدیریت بر روی سطح «مورد» از مدیریت بر روی سطح «فرایند». ▪️وقتی تصویر نهایی چرخهٔ جایگزین را با تصویر اصلی مقایسه می‌کنید متوجه می‌شوید که دو مورد و غیب شده‌اند. برای من «مدل‌سازی» گامی مجزا نیست بلکه اقدامی است که می‌توان در خلال گام طراحی انجام داد. به نظرم در چرخه سنتی BPM مدل‌سازی به دلیل گرایش‌های مبتنی بر سیستم‌های مدیریت فرایندهای کسب و کار یا همان BPMS‌ها مجزا از طراحی در نظر گرفته شده است. ▪️علاوه بر «مدل‌سازی» من «بهینه‌سازی» را هم به عنوان یک گام جدا در نظر نگرفتم چون فکر می‌کنم «بهینه‌سازی» اصولاً یک فعالیت نیست بلکه هدف هر دو چرخهٔ موجود در مدل جایگزین است. چرخهٔ «پایش» در مورد بهینه‌سازی در سطح هر موردِ مشخص است. و چرخهٔ طراحی به بهینه‌سازی فرایند در زمانی که مناسب نیست بر‌می‌گردد. 💢 به کدام چرخه باید بیشتر توجه داشت؟ ▪️این که به کدام چرخهٔ بهینه‌سازی توجه بیشتری داشته باشیم بستگی به سطح ارائه شده یا امکان استقرار در خلال عملیات اجرای فرایند‌های‌مان دارد. اگر روند‌های ثابتی داشته باشم که امکان تغییر در سطح هر مورد مشخص برای آن‌ها فراهم نباشد باید به سراغ چرخهٔ «بازطراحی» برویم. و اگر در خلال اجرای فرایند آزادی بیشتری داشته باشیم انعطاف بیشتری در چرخه «پایش» خواهیم داشت. ▪️ولی بزرگ‌ترین تفاوت میان چرخهٔ اصلی و چرخهٔ جایگزین در است. در چرخهٔ جایگزین «اجرا» بالا قرار گرفته است چون بیشتر شرکت‌ها و سازمان‌ها در حال حاضر فرایند‌های خود را دارند و در نهایت با اجرای فرایند است که می‌توانند به مشتریان خود خدمت بدهند. www.modiryar.com @modiryar
بزرگ‌نمایی اقدامات کوچک مدیران www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
۶ جمله یک مدیر ضعیف:‌ با صندلی من حرف بزنید!   شناختن یک  کار چندان سختی نیست. از مرور تجربیات روزمره تان هم به راحتی می‌توانید یک مدیر ضعیف و نالایق را بشناسید. کافی است به وضعیت کارتان در این یکسال اخیر فکر کنید. به جملاتی که هرروز صبح تا عصر از مدیر و کارفرمایتان شنیده‌اید فکر کنید. حتماً بسیاری از آن جملات را به خاطر می‌آورید. خیلی‌هایشان به دل شما نشسته و خیلی‌هایشان عذابتان داده است. در این نوشتار با ما همراه باشید تا ۶ جمله یک مدیر ضعیف را برای شما فاش کنیم.   ➊ به نظر می‌رسد این مشکل شخصی است: افرادی که سرکار می‌آیند با دیدگاه‌ها، افکار، و استعدادهایشان می‌آیند. هم‌چنین تعهداتی را با خود به همراه می‌آورند که از آنان جدا‌ناپذیر است تعهداتی نسبت به کودکان، والدین و سایر بستگانشان دارند و حتی نسبت به حیوانات و گل و گیاهانی که در منزل نگهداری می‌کنند نیز متعهد هستند. اگر رییس شما به زندگی خصوصی شما اهمیتی نمی‌دهد چرا باید هم‌چنان کنار او بمانید؟ استعدادتان را برای رییسی خرج کنید که انسان بودن شما را می‌فهمد و به نیازهای محل کار و خارج از محل کار شما آگاهی دارد. ➋ من برای فکر کردن به شما پول نمی‌دهم: اشتباه بزرگ این‌جاست. یک مدیر دقیقا برای فکر کردن به کارکنان‌اش پول می‌دهد. اگر برای چیزی غیر از اندیشیدن و تفکر خلاق پول می‌دهد پس حتما در حال تاراج سرمایه‌ی خود یا سهامداران شرکت‌اش است.   ➌ ما همیشه این کار را به این صورت انجام می‌دهیم: بیش‌تر مدیران ایستا و کارنابلد سعی می‌کنند ضعف خود را زیر پوشش ثبات رویه پنهان می‌کنند و معمولا می‌گویند: خدا می‌داند از وقتی ما این رویه را پیش گرفته‌ایم، هیچ چیز در دنیا عوض نشده است!   ➍ نمی‌توانم کاری برایتان انجام دهم، تصمیم گرفته شده است: حتماً قبلاً این جمله را زیاد شنیده‌اید: بله، می‌دانم من مدیر هستم، اما من نمی‌توانم کاری کنم. من فقط مطابق با دستورالعمل‌های داده شده رفتار می‌کنم، چون من برای هیچ شخصی از قدرت سیاسی استفاده نمی‌کنم، حتی برای خودم! ➎ من مدیرم! فقط کاری را که به شما گفته شده است انجام دهید:   این جمله ناشی از یک ترس مدیریتی است. پس از شنیدن این جمله نفسی عمیق بکشید، کاری را که به شما گفته شده است انجام دهید، سپس به خانه بروید و رزومه‌ی کاری خود را برای شغلی دیگر تقویت کنید و به هر جایی که می‌توانید بفرستید. ➏ اگر این شغل را نمی‌خواهی شخص دیگری را به جای تو خواهم گذاشت: این جمله‌ی احمقانه، دعوتی است از شما که در شغل خود به جلو بروید و قدمی بردارید. از رییسی که از این جملات می‌گوید دوری کنید و بدانید فقط کارفرمایان بزرگ می‌توانند یک شرکت بزرگ بسازند.   🔚 سخن پایانی: ▪️اگر این ۶ عبارت را بارها شنیده‌اید وقتش رسیده است عطای این رییس و محل کار را به لقای‌اش ببخشید و به یک محیط کاری بروید که انرژی شما، عرق کاری‌تان، علاقه و اشتیاق‌تان مهم باشد و از ایده‌هایتان استقبال شود. ▪️به دنیای جدید کاری قدم بگذارید. محیط کار انسانی دقیقا همین جاست. از این ترس خود بیرون بیایید و به مکانی بروید که انسان‌ها مشکلات‌شان را با هم حل می‌کنند. می‌توانید این برنامه را از همین لحظه آغاز کنید! www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
چرتکۀ عاشقی ⛱ وای به حال وقتی که عشق و دوست داشتن به جای آن که در ترازوی اخلاصِ دل وزن شود در ترازوی دیجیتال بازار عیارش مشخص شود. به جای دل و دلدادگی حساب دو دو تا چهارتا بنشیند و رنگ و بوی محبت جایش را با زرق و برق دنیا و حرف های تلخ چه دادیم و چه گرفتیم عوض کند. اینجا همان وقتی است که به جای فکر کردن به این که چه کنم تا کام محبوبم شیرین شود و حال معشوقم خوب، طرف می نشیند و فکر می کند برایم چه کرده و چه آورده! یا از این بدتر چرتکه می اندازد و بده و بستان های خودش را با او و دیگران مقایسه می کند و فی بازارِ عشق و محبت را به نرخ روز محاسبه می کند. ⛱ کاسب کاری به اوج می رسد، در ترازنامۀ عاطفی هر جا عاشق بیچاره کاری نکرده یا نتوانسته بی عرضه، کم فروش و بی محبت است و بویی از عاشقی نبرده و آنجا که کاری انجام داده و خواسته ای را برآورده وظیفه اش بوده و همان قدر برایم می ارزد و همان میزان دوستش دارم. الان هم که روزگار تحریم و تورم است و وضع بازار خوب نیست و قلمروی نتوانستن ها بسیار گسترده تر از توانستن هاست عده ای هیچ سهمی برای محبت و عشق قائل نیستند! ⛱ اما قطعاً این همه ماجرا نیست! عشق کرامت می خواهد و شرافت و عاشقی و شیدایی زن و مرد نمی شناسد. عشق باید در دل ظهور کند و در فداکاری بروز، با اخلاص متولد شود و با ایثار به شکوه برسد. عاشق رنگ عوض نمی کند، چشم و دلش سیر است و گرفتار زرق و برق نمی شود. که اگر غیر از این باشد خانۀ محبت از پای بست ویران است. پس چرتکه را کنار گذارید و زلف یار در دست بگیرید، از شراب ناب وصال معشوق سرمست باشید و رسم وفاداری به جای آورید، سختی و کاستی ها را نادیده بگیرید و از هر آن چه دارید لذت ببرید که عمر دنیا بدجوری کوتاه است. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
💢 این مدل فرایندهای انجام پژوهش را نشان می‌دهد. بر اساس این مدل یک پژوهش از لایه‌های مختلفی تشکیل می‌شود که در آن هر لایه متاثر از لایۀ بالاتر است. این لایه ها عبارتند از: ▪️لایۀ فلسفه های پژوهش؛ ▪️لایۀ رویکردهای پژوهش؛ ▪️لایۀ راهبردهای پژوهش؛ ▪️لایۀ انتخاب روش‌های پژوهش؛ ▪️لایۀ افق زمانی پژوهش؛ ▪️لایۀ شیوه‌ها و رویه‌های جمع آوری داده‌ها. 💢 ، 2009 1⃣ لایۀ اول نشان دهنده جهان بینی و نوع نگاه پژوهشگر به جهان است. بر اساس این لایه نوع نگاه پژوهشگر اثبات گرا به پدیده یا شیء مورد مطالعه متفاوت از نوع نگاه پژوهشگر واقع گرا، تفسیری و عمل گرا و ... خواهد بود. 2⃣ لایۀ دوم بسته به نوع جهان بینی فسلفی که پژوهشگر اتخاذ نموده است، می تواند برای مطالعۀ پدیدۀ مورد نظر از دو رویکرد قیاسی یا استقرایی استفاده نماید. در رویکرد قیاسی، فکر از طریق معلومات کلی، مجهولات جزئی را کشف می کند، یعنی از کنار هم گذاشتن واقعیات پذیرفته شده و استنتاج یک نتیجه از آن حاصل می شود (نتیجه گیری از کل به جزء). در این استدلال چنانچه مقدمه‌ها درست باشند نتیجه ها هم الزاماً درست خواهند بود.  3⃣ لایۀ سوم پژوهشگر بر اساس انتخابی که در هر یک از لایه‌های بالاتر داشته، می‌تواند استراتژی‌های متفاوتی را به کار برد. استراتژی تجربی، استراتژی پیمایشی، استراتژی مطالعه موردی، استراتژی اقدام پژوهشی، استراتژی نظریۀ داده بنیاد، استراتژی قوم نگاری و استراتژی مطالعات آرشیوی یا تاریخی. 4⃣ لایۀ چهارم پژوهشگر از حیث توسل به کمی سازی رفتار پدیده مورد نظر، می‌تواند هر یک از روش‌های کمی، کیفی یا ترکیبی را اتخاذ نماید. در روش کمی، داده هاي متناسب با موضوع به صورت كمي و عددي تبديل مي شوند که داده هاي كمي معمولاً از طريق پرسشنامه گردآوري مي‌شوند. 5⃣ لایه پنجم نشان دهندۀ، مطالعۀ پدیدۀ مورد نظر در یک مقطع زمانی خاص یا در یک دورۀ زمانی طولانی تر (چند مقطعی) است. اکثر مطالعات اکتشافی، توصیفی و تبینی که یک پدیده خاص را در یک بازۀ زمانی خاص مورد مطالعه قرار می‌دهند از نوع تک مقطعی‌اند.  6⃣ لایه ششم پژوهشگر بسته به اینکه در لایه های بالاتر چه رویکرد، استراتژی، و روشی را به کار گرفته باشد از شیوه های مختلفی برای گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌های پژوهش استفاده می‌کند. مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و ... از جمله شیوه‌هایی است که برای گردآوری داده‌ها ممکن است مورد استفاده قرار گیرد. در حقیقت بنا به این مدل، فلسفه و جهان بینی پژوهشگر، پایه و اساس پژوهش را شکل می دهد، چرا که هر یک از مراحل بعدی پژوهش از انتخاب رویکرد پژوهش تا جمع آوری و تحلیل داده بر اساس جهان بینی و نگرش پژوهشگر صورت می‌گیرد. از این رو، پژوهشگران می‌بایست در ابتدای هر کار پژوهشی، مبنای فسلفی کار و نوع نگرش و جهان بینی خود را مشخص سازند. 💢 و همکاران بر اساس مدل ساندرز و همکاران، با اندکی تغییر مدل زیر را به عنوان مدل پیاز فرایند پژوهش ارائه کرده اند: ▪️لایۀ مبانی فلسفی پژوهش؛ ▪️لایۀ جهت‌گیری های پژوهش؛ ▪️لایۀ رویکردهای پژوهش؛ ▪️لایۀ انتخاب روش‌های پژوهش؛ ▪️لایۀ مکانی پژوهش؛ ▪️لایۀ راهبردهای پژوهش؛ ▪️لایۀ اهداف پژوهش؛ ▪️لایۀ شیوه‌ها و رویه‌های جمع‌آوری داده‌ها. این مدل مثل است با این تفاوت که سه لایه (لایه ۲ و ۵ و ۷) به آن اضافه شده است. در لایه دوم، به ۴ نوع اصلی پژوهش در علوم طبیعی و اجتماعی (جهت‌گیری پژوهش) اشاره دارد: پژوهش بنیادی، پژوهش کاربردی، پژوهش ارزشیابی و پژوهش توسعه‌ای. در لایۀ پنجم پژوهشگر می ‌تواند بر حسب صبغه پژوهشی، پژوهش را از نظر مکانی به صورت آزمایشگاهی (پژوهش‌های کمی)، کتابخانه‌ای (پژوهش‌های کیفی) و میدانی انجام دهد. لایه هفتم نیز، نشان دهنده اهداف پژوهش است. بر اساس این لایه، هر کدام از این استراتژی ها اهداف غایی خاصی دنبال می کنند. استراتژی های کمی در پی توصیف و تبیین؛ استراتژی های کیفی به دنبال مکاشفه و فهم؛ و استراتژی های ترکیبی با توجه به نوع طرح، توصیف و تبیین، فهم و اکتشاف را همزمان دنبال می کند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
شخصیت شما از چه نوعی است؟ هر یک از ما با بزرگ شدن، احساسات منفی خود را می‌پوشانیم و با استفاده از مکانیسم‌های دفاعی، از خود در برابر آن‌ها محافظت می‌کنیم. اما وقتی والدین واکنش‌های مناسب نداشته باشند، شخصیت‌های ناسالم شکل می‌گیرند.   💢 مکانیسم‌های دفاعی اولیه: ▪️: من بد هستم،‌ پس تو خوبی. ▪️: وابستگی بیش از اندازه به دیگری. ▪️: بازگشت به رفتارهای مراحل قبلی رشدی و انجام رفتارهای غیربالغانه. ▪️: تبدیل احساسات ناخوشایند به ناراحتی‌ها،‌ دردها و بیماری‌های جسمانی. ▪️: دفن کردن ناهشیارانه احساس منفی. ▪️: وقتی سرکوب به صورت هشیارانه انجام گیرد، به آن فرونشانی گفته می‌شود. ▪️: اهمیت بیش از اندازه قایل شدن برای دیگران و خواسته‌هایشان. ▪️: نشان دادن رفتار و خلقیات یک فرد دیگر،‌ رفتاری که واقعا متعلق به خود فرد نیست. ▪️: پرخاشگری و حمله‌های پنهان و غیرمستقیم ▪️: تقلید و پیروی از کسی که آشنا است. ▪️: آوردن دلیل‌هایی که درست نیستند، اما منطقی و قانع‌کننده‌اند. ▪️: مسخ شدن. گریز روانی از شرایط آسیب‌زا. ▪️: رو به باورها و افکار درونی خود آوردن. ▪️: انکار این که چیزی اتفاق افتاده یا اصلا وجود دارد. ▪️: تقصیر را به گردن دیگری انداختن. ▪️: نسبت دادن احساس و افکار خود به دیگری. ▪️: دروغ گفتن به خود و باور کردن آن. ▪️: تبدیل احساسات به رفتار. ▪️: حمله برای دفاع ▪️: باور به توانایی برای همه کار و فقدان هیچ ضعفی. ▪️: رفتن به دنیا‌های دیگر با خیال‌پردازی. ▪️: جدا شدن از احساسات خود.   💢 مکانیسم‌های دفاعی پیچیده: ▪️: امنیت در روابط زناشویی. ▪️: انتقال احساسات و تکانه‌های اضطراب‌زا از یک شخص یا شی به فرد و یا شی امن‌تر و قابل پذیرش‌تر. ▪️: امنیت در سازمان‌دهی. ▪️: باور به این که هرگز نباید دوباره شکست خورد. ▪️: انجام دادن کاری که دقیقا برعکس احساس واقعی درونی است. ▪️: تلاش برای جبران آن‌چه قبلا انجام شده است. ▪️: پنهان شدن در پشت رفتارهای خوب و پسندیده ▪️: همه چیز را خواسته الهی یا نیرویی برتر دانستن. ▪️: تبدیل کردن به مفاهیم امن و پذیرفتنی. ▪️: بی‌ارزش کردن آن‌چه باعث ایجاد احساسات ناخوشایند می‌شود. ▪️: باور به این که هیچ چیز درست نیست. ▪️: تلاش برای کنترل کردن همه. ▪️: منحرف کردن با استفاده از طنز و شوخی. ▪️: تبدیل تمایلات و احساسات درونی به نقشی مقبول اجتماع، مانند هنر وجراحی. ▪️: به خود بالیدن و خود را به رخ کشیدن www.modiryar.com @modiryar