آیات 252-244 بقره قسمت چهارم
بخش ششم
● سخن بعضى از مفسرين مبنى بر اينكه آيه ((لولا دفع الله ...))و آياتى ديگر به دو اصل تنازع و انتخاب اشاره دارد
اينك به اول گفتار برگشته ، مى گوئيم : بعضى از مفسرين گفته اند: آيه شريفه : ((و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض و لكن الله ذو فضل على العالمين ))، به دو قانون تنازع در بقا و انتخاب طبيعى اشاره دارد.
و سپس گفته آيه شريفه : ((اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله على نصرهم لقدير، االذين اخرجوا من ديارهم بغير حق الا ان يقولوا ربنا الله ، و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله كثيرا و لينصرن الله من ينصره ، ان الله لقوى عزيز، االذين ان مكناهم فى الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزكوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عاقبه الامور))
هم اين دو قانون را از نظر شرعى امضاء نموده و جامعه اسلام را به سوى آن ارشاد مى كند و مى فرمايد تنازع بقا و دفاع از حق امرى است مشروع كه سرانجام منتهى به اين مى شود كه افراد صالح باقى بمانند، كه اين همان اصل دوم طبيعى يعنى انتخاب اشرف است .
و نيز مفسر نامبرده ، اضافه كرده : از جمله آياتى كه از قرآن كريم دلالت بر قاعده تنازع دارد، آيه شريفه زير است كه مى فرمايد: ((انزل من السماء ماء فسالت اوديه بقدرها، فاحتمل السيل زبدا رابيا، و مما يوقدون عليه فى النار ابتغاء حليه او متاع زبد مثله ، كذلك يضرب الله الحق و الباطل ، فاما الزبد فيذهب جفاء و اما ما ينفع الناس فيمكث فى الارض ، كذلك يضرب الله الامثال )).
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 460
چون اين آيه به ما مى فهماند كه سيل حوادث و ميزان تنازع كف هاى باطل و مضر به حيات اجتماع را كنار زده و از بين مى برد و در نتيجه ابليز (كه حق و نافع بوده ، و مايه آبادانى در زمين مى باشد) و نيز ابريز به عنوان زيور و ابزار كار انسان مورد استفاده قرار مى گيرد. اين بود گفتار مفسر نامبرده .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#آیتالله_بهجت_قدس_سره :
□●عنْ عَلِيٍّ علیهالسلام قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله يَخْطُبُ يَوْمَ النَّحْرِ وَ هُوَ يَقُولُ هَذَا يَوْمُ الثَّجِّ وَ الْعَجِّ فَالثَّجُّ مَا تُهَرِيقُونَ فِيهِ مِنَ الدِّمَاءِ فَمَنْ صَدَقَتْ نِيَّتُهُ كَانَ أَوَّلُ قَطْرَةٍ لَهُ كَفَّارَةً لِكُلِّ ذَنْبٍ وَ الْعَجُّ الدُّعَاءُ فَعِجُّوا إِلَى اللَّهِ فَوَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ إِلَّا صَاحِبُ كَبِيرَةٍ مُصِرٌّ عَلَيْهَا لَا يُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِالْإِقْلَاعِ عَنْهَا. (دعائمالاسلام، ج١، ص١٨۴)
□●امام علی عليهالسلام: شنيدم رسول خدا صلیاللهعليهوآله روز عيد قربان، خطبه میخواند و میفرمود: امروز، روز « #ثجّ» و « #عجّ» است.
□●«ثجّ» خون قربانیهاست كه میريزيد؛ پس نيت هركس صادق باشد، اولين قطره خونِ قربانی او كفاره همه گناهان اوست.
□●و «عجّ»، دعاست؛ پس به درگاه خداوند دعا كنيد، قسم به آنكه جان محمد در دست اوست، از اينجا هيچ كس برنمیگردد، مگر آمرزيده شود، جز صاحب گناه كبيرهای که بر آن اصرار ورزد و در دل خود، تصميم بر ترک آن ندارد.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●استاد علی صفایی حائری●□
#عرفات
□●اينجا اين سؤال مطرح مىشود كه چرا ابتدا بايد #عرفات باشد و بعد #مشعر و بعد #منى؟ آيا شعور بعد از معرفت است؟
□●عرفات سرزمينى كه در آنجا آدم و حوّا همديگر را ديدهاند و شناختهاند.
جايى كه معرفت، كامل مىشود و توجّهاتى براى انسان مىآيد. دعاى عرفهى حضرت ابا عبداللّه خيلى حرفها را نزديك مىكند.
□●در عرفه و در آن فضا بايد به چند چيز توجه بشود: يكى به نعمتها و امكاناتى كه حق داده است.
و يكى كارهايى كه انسان انجام داده و ببيند كه او با انسان چه كرده و انسان با او چه كرده است.
□●همين نكته است كه حضرت ابا عبدالله در چند فراز، ستايش انعام و عنايتهاى حق را دارد و بعد متوجّه به خود انسان مىشود و به آنچه كه بايد انجام مىداده و كارى كه بايد مىكرده؛ يعنى تو هم خودت را ديدهاى و هم پروردگارت را و هم تقصير خودت را در برابر او ديدهاى.
□●وقتى اين معارف و آگاهى حاصل شد باعث مى شود كه تو براى حق حريم قائل شوى و در نتيجه به حرمات شعور پيدا كنى.
□●حقیقت حج، صفحه ۲۰●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #شمهای_از_اسرار_حج (قسمت سوم)○□ □○در متن دعاهایی که از معصومین علیهم السلام برای #روز_عرفه وارد
□○ #شمهای_از_اسرار_حج (قسمت چهارم)○□
□○سرزمین #عرفات بیرون از حرم است. حرم، حریمی در اطراف شهر مکّه است که وقتی کسی میخواهد از آنجا بگذرد و به سمت مکه برود، باید حتماً محرم باشد. امّا عرفات بیرون از حرم است؛
□○گویا سالک در آن نقطهای که به #یقظه و بیداری میرسد، اهل حرم الهی نیست؛ بیرون رانده شدهی از آن وادی است؛ کسی است که در حریمِ دوست اقامت ندارد. امّا وقتی به یقظه و بیداری و توبه و تحوّل رسید، آنگاه است که با تکمیل این توبه، در آستانهی ورود به حرم قرار میگیرد. چون عصر عرفه، حاجیها از محلّ اقامتشان در عرفات حرکت میکنند و شب را در مشعرالحرام به سر میبرند.
□○مشعرالحرام داخل حرم است؛ یعنی حال که به یقظه و بیداری رسیدهای و توبه کردهای و مصمّم شدهای بر اینکه از روزمرّگیها و از زندگی مادّی و حیوانی بِکَنی و به حیات انسانیت راه پیدا کنی، میتوانی وارد حریم دوست شوی. #مشعر_الحرام در حریم دوست قرار گرفته است و جزء حرم است.
□○اینجا نقطهای است که سالک الی الله به شعور و خودآگاهی میرسد؛ به درک حقیقت میرسد و این امری است که در شب اتّفاق میافتد. وقوف در #مشعر_الحرام، شب انجام میشود. از اوّل مغربِ روز نهم ماه ذیالحجّه که آغاز شب است، حاجی در مشعرالحرام وقوف و اقامت میکند تا اذان صبح روز دهم که به منتهیٰالیه مشعرالحرام یا مُزدَلِفه میآید که منطقهای به نام وادی محصّر است و آمادهی عبور میشود.
□○گویا وارد منطقهای میشود که از آنجا باید خط را بشکند و به صحنهی کارزار و رزم وارد شود. نیل به خودآگاهی و شعور و درک حقایق بلند هستی در مشعرالحرام در شب اتّفاق میافتد.
#ادامه_دارد...
□○در محضر استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۸/۰۵○□
#ماه_ذی_الحجه
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○مقصود از #ایمان تکیه کردن بر خوبی و زیبایی و دانایی مطلق است که خداست و میتوان بر او تکیه کرد و در زیر سایهی او پناه گرفت و به پشتوانهی او با اقتدار تمام در مقابل هر جهل و ظلم و شرارت ایستاد.
□○ایمان به خدا همان مقام امن است که در آن آدمی را هیچ هراس و نگرانی از کسی نیست زیرا با قدرت مطلق پیوند دوستی و آشنایی برقرار کرده است.
#یاعلی
#الهی_قمشه_ای
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●خاطرۀ آخوند ملّاعلی همدانی از علّامه طباطبائی رضوان الله علیهما●□
□●ما همیشه مرحوم آیةالله علّامه طباطبائی رضوان الله علیه را به حال سکوت می دیدیم که ابداً ظهور و بروز نمی کند. تا آنکه شبی در خارج شهر مشهد در محلّی که آیة الله میلانی و مرحوم حاج سیّدمحمود ضیابری و علّامه طباطبائی و من با چند نفر دیگر بودیم،
□●بالمناسبه مطلبی پیش آمد که علّامه در پیرامون آن دو ساعت تمام بیاناتی داشتند و چنان بسط و گسترش داده شد که من پس از اتمام کلامشان عرض کردم:
□●من در اعمال -ظاهرا- شب جمعه خوانده بودم که هر کس فلان عمل را انجام دهد خداوند به وی گنجی عنایت می فرماید یا از مال و یا از علم.
□●من چون مال نمی خواستم آن عمل را بجای آوردم تا خداوند گنچ علم را نصیب من گرداند؛ للّه الحمد و الشّکر امشب به آن مراد رسیدم و گنچ علم را پیدا کردم.
□●«مهر تابان» ص ۸۰●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○در قیامت چون نمازها را بیاورند، در ترازو نهند و روزهها را و صدقهها را همچنین.
□○اما چون محبت را بیاورند، محبت در ترازو نگنجد.
□○پس اصل محبت است و این محبت در همان قلب سلیم و سالم جای دارد که حافظ در سینه داشته است:
○وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
○که در طریقتِ ما کافریست رنجیدن
#الهی_قمشه_ای
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 252-244 بقره قسمت پنجم
قسمت اول1⃣
● رد آن گفته و توضيح بطلان استشهادات آن مفسر از برخى آيات قرآنى
مولف : اما دو قاعده تنازع در بقا و انتخاب طبيعى (به آن معنائى كه ما برايش كرديم ) هر چند فى الجمله و تا حدودى درست است ، و قرآن هم آن دو را مورد عنايت قرار داده ، ليكن اين دو صنف آيه اى كه از قرآن آورده به هيچ وجه در صدد بيان آن دو قاعده نيستند، براى اينكه دسته اول از آيات ، در صدد بيان اين جهت است كه خداى تعالى در اراده خود مغلوب هيچ چيزى نيست و ازهيچ عاملى شكست نمى خورد، و يكى از چيزهائى كه اراده او بدان تعلق گرفته و آن را خواسته معارف دينى است .
پس معارف دينى هم به هيچ وجه مغلوب واقع نمى شود،و حامل آن معارف نيز در صورتى كه آن را به راستى و درستى حمل كرده به هيچ وجه شكست نخواهد خورد.
جمله : ((بانهم ظلموا و ان الله على نصرهم لقدير)) كه در آيه اول بود، و جمله االذين اخرجوا من ديارهم بغير حق الا ان يقولوا ربنا الله ))، كه در آيه دوم بود، كاملا بر اين مطلب دلالت دارد، براى اينكه اين دو جمله در اين صدد است كه بيان كند مؤمنين به زودى بر دشمنانشان غلبه خواهند كرد، اما نه به حكم تنازع در بقا و انتخاب اشرف ، براى اينكه اشرف و اقوى از نظر طبيعت ، آن فرد و جامعه اى است كه از نظر تجهيز طبيعى مجهز به جهازهائى قوى باشد، نه اينكه از نظر حقانيت و اشرافيت معنوى نيرومندتر باشد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 461
و بر خلاف گفته شما فرد و جمعيتى كه نيروى معنويش قوى بوده و داراى دين حق و معارف حقه است ، غالب مى شود، و به اين جهت غالب مى شود كه مظلوم است ، و به اين جهت مظلوم است كه بر قول حق پايدارى مى كند و خداى تعالى كه خودش حق است ، همواره حق را يارى مى كند، به اين معنا كه هر جا حق و باطل با هم روبرو شدند، باطل نمى تواند حجت حق را از بين ببرد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت پنجم قسمت اول1⃣ ● رد آن گفته و توضيح بطلان استشهادات آن مفسر از برخى آيات قر
آیات 252-244 بقره قسمت پنجم
قسمت اول2⃣
● رد آن گفته و توضيح بطلان استشهادات آن مفسر از برخى آيات قرآنی
و نيز خداى تعالى حامل حق را هم در صورتى كه در حملش صادق باشد يارى مى فرمايد، همچنان كه در همان آيه فرمود: ((و لينصرن الله من ينصره ، ان الله لقوى عزيز، االذين ان مكناهم فى الارض اقاموا الصلوه ...)) يعنى خدا آن ياوران حق را يارى مى كند كه وقتى قدرت پيدا كردند از نماز و زكات دست برندارند، و خلاصه در يارى كردن حق صادق باشند.
و در آخر مى فرمايد: ((و لله عاقبه الامور)) و با اين جمله ، به تعدادى از آيات اشاره مى فرمايد كه از آنها بر مى آيد عالم كون در طريق كمال خود به سوى حق و صدق و سعادت حقيقى سير مى كند.
و در اين هم شكى نيست كه قرآن دلالت مى كند بر اينكه غلبه ، همواره نصيب خدا و لشگر او است ،به آيات زير توجه فرمائيد: ((كتب الله لاغلبن انا و رسلى )) ((ولقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين ، انهم لهم المنصورون ، و ان جندنا لهم الغالبون )) و ((الله غالب على امره )).
و همچنين دسته دوم كه از آنها تنها آيه : ((انزل من السماء ماء فسالت اوديه بقدرها))، را آورده بود، نمى خواهد درباره اصل تنازع و اصل انتخاب و يا تبعيت محيط، چيزى بگويد، بلكه در اين مقام است كه بفرمايد: حق باقى و باطل فانى است ، و بقاى حق و فناى باطل چه از باب تنازع باشد، (همچنان كه در حق و باطل هائى كه از سنخ ماديات است از اين باب است )، و يا اينكه از باب تنازع در بقا نباشد، (مانند حق و باطل هائى كه بين ماديات و معنويات هست ، كه غلبه حق در آنها از باب تنازع نيست ) براى اينكه معنا (منظور ما از معنا، موجود مجرد از ماده است ) مقدم بر ماده است ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 462
و در هيچ حالى مغلوب واقع نمى شود، پس بقاى معنا و تقدمش بر ماده از باب تنازع نيست ، و نيز مانند حق و باطلى كه هر دو از سنخ معنويات و مجردات باشد (مانند ايمان و نفاق درونى ) كه اگر حق هميشه غالب است از باب تنازع نيست ، بلكه قضائى است كه خدادر اين باره رانده ، همچنان كه خودش فرمود: ((و عنت الوجوه للحى القيوم ))
و نيز فرمود: ((له ما فى السموات و الارض كل له قانتون ))
و باز فرموده : ((و ان الى ربك المنتهى )).
پس خداى عزوجل بر هر چيزى غالب است ، و او واحد و قهار است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei