eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■یکی از ویژگی های عاقل■ ■در روایتی مولا امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند : ((( العاقل من وضع الأشياء مواضعها و الجاهل ضد ذلك ))) یعنی عاقل کسی است که هر چیزی را در جای خودش قرار می دهد و نادان ( جاهل) بر خلاف این میباشد ■نکته ی اول که از این کلام شریف برداشت می شود این است که همه ی ما انسان ها چیزهایی را دارا هستیم ■نکته ی دیگر این می باشد که همه ی ما از این دارایی ها به گونه ای استفاده خواهیم کرد حال این استفاده ی ما می تواند درست و به جا باشد و هم چنین می تواند نادرست و نا به جا باشد ■نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند عاقل هر چیزی را در همان جایی که باید استفاده کند مورد استفاده قرار می دهد و در مقابل جاهل دقیقا بر عکس عمل می کند ■به طور مثال نعمت فرصت که همه ی انسان ها آن را دارا می باشند را در نظر بگیرید ■عاقل ، از فرصتی که خداوند متعال در اختیار او قرار داده است به نحو احسن بهره برداری می کند و در راه کسب رضایت خداوند قدم بر می دارد ■جاهل ، فرصتی را که خداوند در اختیار او قرار داده است تلف می کند و به جای اینکه از این فرصت برای کسب رضایت خداوند استفاده کند کارهایی می کند که موجب غضب خداوند می شود ■طرح یک سوال چگونه متوجه شویم که دارایی های خود را در همان جایی که باید استفاده می کردیم مورد استفاده قرار داده ایم ؟ یا ملاک استفاده ی درست یا نادرست از دارایی ها چه چیزی میباشد ؟ ■در جواب خواهیم گفت از آن جایی که خداوند متعال خالق ما می باشد و به تمام وجود ما آگاهی کامل دارد یعنی خیر و صلاح ما را می داند و هم چنین کارهایی که برای ماضرر دارد را می داند هر چیزی را که به ما عطا فرموده است نحوه ی استفاده درست و غلط از آن را هم برای ما بیان فرموده اند ■بنابراین تنها راه برای این که بدانیم نحوه ی درست استفاده نمودن از دارایی هایمان چیست رجوع به کلام خداوند می باشد که خداوند حکیم با بندگانش فقط و فقط از طریق حجت ها ی خودش سخن می گوید ■همه ی ما دارای اشک چشم میباشیم و با توجه به ناراحتی هایمان از این اشک چشم استفاده و گریه می کنیم ■خب سوال اینجاست که اشکم یا گریه ام را کجا استفاده کنم که از آن در جای خودش استفاده کرده باشم ؟ ■در روایتی معروف حجت خداوند امام رضا علیه السلام به یکی از اصحابشان به نام ریان بن شبیب می فرمایند : ... اگر خواستی گریه کنی برای حسین بن علی علیهما السلام گریه کن ... اگر بر حسین علیه السلام گریه کردی تا آن جا که اشک هایت بر گونه هایت بریزد ، خداوند همه ی گناهنت را می آمرزد ، چه گناه کبیره باشد و چه گناه صغیره ، چه کم باشد ، چه زیاد . ■تصمیم بگیریم با استفاده ی درست از اشک چشممان یعنی گریه برای مصیبت های سید الشهداء امام حسین علیه السلام مولای مهربانمان امام عصر حضرت مهدی علیه السلام را یاری کنیم.
#علامه_طباطبایی (ره) ■سرمایه و دارائی من این است که مانند ترک‌های پشت کوه، صاف و بی‌غلّ و غشّ به حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام ارادت و ایمان دارم. ■●خورشید اهل دل ، ص ۱۳۳●■
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت چهارم بخش پنجم يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا أَنفِقُوا... ● سرپيچى كردن از انفاق كفر و ظلم است معناى اين جمله واضح است ، نكته اى كه در اين آيه است اين است كه ذيلش دلالت دارد بر اينكه سرپيچى كردن از انفاق ، كفر و ظلم است . بحث روايتى ● بحث روايتى (در ذيل آيات گذشته ، وقوع اختلاف بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) و رواياتى در باره تكليم خدا در كافى ، از امام باقر (عليه السلام ) روايت آورده كه در تفسير جمله ((تلك الرسل فضلنا...)) فرموده : همين آيه دلالت دارد بر اينكه اصحاب محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) هم از اين كليت مستثنى نبودند يعنى ايشان هم بعد از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) دو دسته شدند، بعضى كافر و بعضى مؤمن . و در تفسير عياشى از اصبغ بن نباته روايت آورده كه گفت : در خدمت امير المؤمنين على بن ابيطالب سلام الله عليه در روز جنگ جمل ايستاده بودم كه مردى نزدش آمد، و پيش رويش ايستاده و عرضه داشت : يا امير المؤمنين مردم تكبير گفتند، ماهم گفتيم ، مردم ((لا اله الا الله )) گفتند، ما نيز گفتيم ، مردم نماز خواندند ما هم خوانديم ، پس چرا با اين مردم بجنگيم ؟!. حضرت فرمود: بر سر اين آيه مى جنگيم كه خداى تعالى مى فرمايد: ((تلك الرسل فضلنا بعضهم على بعض ، منهم من كلم الله ، و رفع بعضهم درجات ، و اتينا عيسى بن مريم البينات ، و ايدناه بروح القدس و لو شاء الله ما اقتتل الذين من بعدهم (و مائيم آن مسلمانانى كه بعد از انبيا قرار داريم ) و لكن اختلفوا فمنهم من آمن و منهم من كفر و لو شاء الله ما اقتتلوا، و لكن الله يفعل ما يريد)). ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 493 پس به حكم اين آيه ، امت پيامبر اسلام هم بعد از آن جناب دو دسته شدند، كافر و مؤمن ، و دسته مؤمن ، ما، و كفار اينها هستند آن مرد عرضه داشت : آرى ، به خداى كعبه سوگند كه اينها كافر شدند، آنگاه به لشگر دشمن حمله كرد تا كشته شد، (خدايش رحمت كند). مولف : اين قصه را شيخ مفيد و شيخ طوسى هر دو در امالى خود و مرحوم قمى در تفسير خود آورده اند، و اين روايت دلالت دارد بر اينكه امير المؤمنين سلام الله عليه كفر در آيه را به معنائى اعم از كفر خاص و اصطلاحى گرفته ، كه در اسلام احكام خاصى دارد، چون اين را مى دانيم و روايات بسيار زياد و همچنين تاريخ هم مسلم كرده كه آن جناب با مخالفين خود معامله كفار مشرك و حتى معامله اهل كتاب ، و نيز معامله اهل رده نمى كرده ، و خلاصه مخالفين خود را مسلمان مى دانسته است . پس معلوم مى شود، اين كه در روايت ، مخالفين خود را كافر خوانده توسعه اى در معناى كافر داده است ، و آن معناى اعم و وسيع جز اين نمى تواند باشد كه دشمنان او نسبت به باطن و معناى دين كافر هستند، نه نسبت به ظاهر آن ، و به همين جهت كه مى بينيم بارها مى فرمود: من با اين مخالفين بر سر تاويل مى جنگم ، نه بر سر تنزيل . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۴) سوره عصر□ □و تواصَوا بالحقَّ و تواصَوا بالصَّبر(۴) □كلمه (تواصى) به معناى #سفارش كر
□بیان آیه (۴) سوره عصر□ □و تواصَوا بالحقَّ و تواصَوا بالصَّبر(۴) □در اينجا به نظر مى رسد، و آن اين است كه: تواصى به حق، يكى از اعمال صالح است و با اينكه عنوان كلى (و عملواالصالحات) را ذكر كرده بود، چه اى باعث شد كه خصوص  تواصى به حق را نام ببرد؟ □جوابش اين است كه: اين از قبيل ذكر خاص بعد از است، كه در مواردى بكار میرود كه گوينده نسبت به خاص بيشترى داشته باشد، و بر اينكه خداى تعالى از ميان همه اعمال صالح به تواصى به حق عنايت بيشتر داشته، و بدين منظور آن را بعد از عموم اعمال صالح ذكر نموده اين است كه همين تواصى را در مورد تكرار كرد، و با اينكه میتوانست بفرمايد: (و تواصَوا بالحَقِّ و الصَّبر)، فرمود: (و تواصَوا بالحق و تواصَوا بالصَّبر).(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
: ■●بعد از شهادت حضرت حسین‌بن‌علی علیه‌السلام، حضرت زینب علیهاالسلام در اسارت، آن‌چنان مردانه خطبه می‌خواند که گویی در تخت سلطنت قرار دارد. امام‌ ‌سجاد علیه‌السلام در حال اسارت و درحالی‌که غُل جامعه(نوعی غل که با آن دست و پا و گردن را با هم می‌بندند) به گردن داشت، به سائل(فقیر)، شاهانه کمک می‌کند. ما چنین بزرگانی داریم که همه چیز ما از آن‌هاست، ولی گویا آن‌ها را نداریم! ■●برگرفته از رحمت واسعه ، ص ١١٨●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۹●■ ■الگو گرفتن از اعمال و رفتار امام حسین علیه السّلام■ ■امام حسین عل
■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۱۰●■ ■زیارت و اقامه عزای امام حسین علیه السّلام، زمینه‌ی آموختن درس انسانیت و حرکت در مسیر ایشان■ ■یک راوی نقل کرده، روز عاشورا، لحظه‌ای که به پیکر اباعبدالله علیه السّلام حمله شد، هنگامی که حضرت از اسب به زمین افتادند، آن صحنه‌ی تکان دهنده که ملائک آسمان به اضطراب افتادند، زمین به لرزه افتاد، آن حالت دگرگون در کل جهان و خلق جهان به قول محتشم اتفاق افتاد، من دیدم جمعی از شیوخ عرب در یک بلندی ایستاده و این صحنه را می‌بینند و های های گریه می‌کنند، من رفتم سراغشان و گفتم شما که این قدر متأثرید، به کمک او بروید و نگذارید امام را بکشند، گفتند ما متأثر هستیم، گریه می‌کنیم ولی نه اینکه خودمان را درگیر کنیم! ■مرحوم ثقه‌الاسلام تبریزی، آزادی خواه مشروطه طلب آذربایجان است. روس‌ها او را دستگیر کردند و عجیب است که روز به دار کشیدن او روز عاشوراست. روس‌ها روز عاشورا این روحانی مبارز و انقلابی را به دار کشیدند. وقتی که روس‌ها در تدارک به دار کشیدن او بودند، تعدادی از آزادی خواهان تبریز سراغ هیأت‌ها رفتند، آن زمان در تبريز هيأت‌هاى چند ده هزار نفری روز عاشورا قمه زنى مى‌كردند، با قمه سرها را مجروح می‌کردند و خون فوّاره می‌زد. آزادی خواهان گفتند اگر یکی از این هيأت‌ها راه بیافتد در میدان، روس‌ها جرأت نمی‌کنند ثقه‌الاسلام را به دار بکشند. آنها سراغ بزرگترین هیئت قمه زن تبریز رفته و قضیه را گفتند که این روس‌های کافر می‌خواهند این روحانی بزرگوار را به دار بکشند، شما که این همه شجاعت و شهامت دارید که این قمه ها را بر فرق سرتان می‌کوبید و این همه در عشق اباعبدالله از خود بی خود می‌شوید، بیایید با هم به محلی که می‌خواهند ثقه‌الاسلام تبريزى را به دار بکشند رفته و مانع این اتفاق شویم. می‌دانید رئیس آن هیئت چه گفت؟ گفت نه آقا، روس ها تفنگ دارند، آدم را می‌کشند! این‌ها اینجا مشغول قمه زدن بودند و ثقه‌الاسلام را آنجا به دار کشیدند! بعضی وقت‌ها گریه کردن‌ها این‌طور است، مثل همان شیوخ عرب که نگاه می‌کردند و گریه می‌کردند. ■به هر حال مهم، الگو گرفتن است و این تأكيدهایی که وجود دارد، برای الگو گرفتن از این مکتب است. می‌گوییم امام حسین علیه السّلام؛ امام یعنی چه؟ امام یعنی کسی که پیشواست و دیگران به دنبال او می‌روند و دیگرانی که به دنبال او می‌روند شیعه هستند. ■شیعَةُ عَلىٍّ مَن شايَعَ عَلىَّ بنَ ابیطالبٍ شیعه علی یعنی کسی که علی را مشایعت می‌کند و پشت سر او راه می‌رود. ■شیعَةُ حُسَینٍ مَن شايَعَ حُسَینَ بنَ عَلىٍّ شیعه امام حسین علیه‌السّلام هم یعنی کسی که امام حسین علیه‌السّلام را در راهی که او پیشرو و راهبر آن هستند، مشایعت می‌کند. ■بنابراین بهره‌گیری از نهضت عاشورا، عمل کردن به همان رفتارهایی است که الگویش امام حسین علیه‌السّلام و اهل بیت گرام آن حضرت است و ارزش امام حسین علیه‌السّلام هم به همین است. امام حسین علیه‌السّلام مثل بعضی از روشنفکران نیستند که کنار گود نشسته و مردم را تهییج کنند که بروید. مثل بنی اسرائیل که گفتند: موسی تو با خدایت، برو بجنگ، ما هم اینجا نشستیم، هر وقت پیروز شدی بیا به ما بگو تا از میوه‌های پیروزی بهره گیریم. ■امام حسین علیه‌السّلام خودش راه می‌افتد، بعد می‌گوید هر کسی با من است، به دنبال من راه بیافتد. همان روزی که صبحش حضرت می‌خواستند حرکت کنند، فرمودند: ■من کانَ باذِلا فینا مُهجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللهِ نَفسَهُ هر کسی که می‌خواهد خون قلبش را در راه ما بذل و بخشش کند و دل به دیدار و لقاءالهی و شهادت در راه خدا سپرده ■فلیَرحَلْ مَعَنا باید با ما راه بیافتد، ■فاِنَّنِی راحِلٌ مُصبِحاً اِن‌شاءَالله چه شما بیایید چه نیایید، من فردا صبح می‌روم، حالا هر که دلش می‌خواهد بیاید. ■ای گروه، هر که ندارد هوای ما سر گیرد و برون رود از کربلای ما ■به هر حال درک معرفت واقعه‌ی عاشورای امام حسین علیه‌السّلام زمینه ساز رشد انسان است. ■تاکیدهای عجیبی هم در زیارت امام حسین علیه السّلام داریم: ■من زارَالحُسَينَ فی العَرَفَة َكَمَن زارَ اللهُ فی عَرشِهِ. کسی که در عرفه یا با معرفت اباعبدالله علیه السّلام را زیارت کند مثل این است که خدا را در عرش دیدار کرده است. ■یخالِطُه الله بِنَفْسِه خدا بنفسه با این بنده مخلوط می‌شود. ■حالا این عبارت یعنی چه، خدا می‌داند. خیلی حرف بزرگی است. کسی که در عرفه یا با معرفت امام حسین علیه السّلام را زیارت کند چنین و چنان می‌شود، ثواب صد هزار حج و صد هزار عمره دارد. ■همه‌ی این‌ها به خاطر این است که زیارت، ذکر مصیبت و اقامه‌ی عزای امام حسین علیه‌السّلام باید زمینه‌ی درسِ انسانیت آموختن و در مسیر ایشان حرکت کردن باشد. ■●«استاد مهدی طیّب» ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■ظهور حضرت ولیِّ عصر عجّل‌الله‌‌تعالی‌‌فرجه جزای کربلاست. همه ی مصیبتهای عالم در کربلا جمع شد و جزای آن شد این آقا. ■بنای نظام آفرینش بر قربانی شدن مادون برای مافوق است. همه ی موجودات طبیعت خود را قربان مؤمن میکنند، او خود را قربان اهل بیت علیهم السّلام و آنها خود را قربان خدا میکنند. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●هر وقت بياد اويى جوانى الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة●■ ■إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً (الكهف ۱۱) فى الكافى عن الصادق (علیه السلام) انه قال لرجل ما الفتى عندكم فقال له الشاب فقال لا الفتى المؤمن ان اصحاب الكهف كانوا شيوخا فسماهم الله فتية بايمانهم و العياشى عنه (علیه السلام) مثله الا انه قال كانوا كلهم كهولا و زاد من آمن بالله و اتقى فهو الفتى (تفسير الصافى) ■در دفتر دل در اين معنى گفته ايم: ●به بسم الله الرحمن الرحيم است ●كه آن اصحاب كهف است و رقيم است ●بيا در كهف قرآن اى برادر ●به بين احوال انسان را سراسر ●از اين گنجينه سر الهى ●به وسع خويش يابى هر چه خواهى ●چو قدر خويشتن را ناشناسى ●به نعمتهاى ايزد ناسپاسى ●گمانم اينكه از فتيه چو خوانى ●مر آنانرا جوانانى بدانى ●و ليكن گوش دل بگشا زمانى ●شنو از غائص بحر معانى ●امام صادق آن قرآن ناطق ●كه فتيه بوده اند پيران صادق ●ولى از قدرت روحى ايمان ●بقرآن وصفشان آمد جوانان ●بيا پير جوان مى باش اى پير ●بيا روشن روان میباش اى پير ●تو هم اصحاب كهفى و رقيمى ●چو بسم الله الرحمن الرحيمى ■●هزار و یک نکته | نکته ۱۰۱ علامه حسن زاده ی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■..در روايات براى تربت قبر شريف امام حسين عليه السلام نكته ى ديگرى مبنى بر اينكه تسبيح تربت در دست انسان بدون آنكه با آن ذكر گفته شود خود تسبيح ذکر مى گويد بيان گرديده است ‌؛ روزى حقير خواستم بدانم آن ذكر چيست. توجهى كرده ، ناگهان ديدم با صداى آرام و مظلومانه اى مى گويد: ■«يا حسين! يا حسين! يا حسين!» بى اختيار اشكم جارى شد.... ■●حاج سید حسین یعقوبی قائنی سفینه الصادقین●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■ورود قافله أسراء به کوفه و خطبه ی حضرت زینب (سلام الله علیها)
■امام حسين عليه السّلام امام است و كسی است كه اَمام و پيشاروی يك گروه حركت می كند و آنها را راهبری می كند؛ يعنی كسی كه امام خود را مشايعت می كند؛ درپی امام خويش راه می پويد ؛ گام جای گام امام خويش می نهد. ؛ يعنی درپی امام راه سپردن . ■اگر امام ما اباعبدالله الحسين عليه السّلام است ، و اگر طالب تشيّع آن بزرگواريم، لازمه اش اين است كه راهی را كه حسين عليه السّلام طی کردند ، طی كنيم. ■ابراز عاطفه همه ی تشيّع نيست؛ گرچه بسيار زيبا و بسيار گرانبهاست. خدا می داند هر قطره اشكی كه از چشم دوست اهل بيت در ماتم اباعبدالله عليه السّلام جاری می شود چقدر در ترازو و ميزان الهی گرانسنگ است ؛اصلاً قابل تصوّر نيست. امّا درعين اين عظمت، همه ی عاشورا اشك ريختن نيست! درپی امام است. ■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ١٢ دی ٨٧●■
■زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت ■رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت ■در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت ■از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت
●بر فرس تندرو هركه تو را ديد گفت ●برگ گل سرخ را باد كجا می برد
🏴 ورود قافله‌ی اسرا به کوفه ■حرکت دادن سرهای مطهّر شهدا بر سرِ نیزه پیشاپیش قافله، به دستور ابن زیاد ■عملکرد زینب کبری سلام الله علیها و تحقیر ابن زیاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت پنجم بخش اول ● روايتى در ارتباط با آيه (كان الناس امة واحدة ...) و اختلاف امت مترجم : (در مسند احمد بن حنبل جلد سوم صفحه 33 آمده كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به اصحابش فرمود: يكى از شما كسى است كه با مردم بر سر تاويل قرآن مى جنگد، همانطور كه من بر سر تنزيل آن جنگيدم . ابوبكر و عمر از جا برخاستند، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: نه شما نيستيد، پينه دوز است ، و در همان حال على (عليه السلام ) داشت كفش او را پينه مى زد) و ظاهر آيه شريفه هم مساعد با اين روايت است ، و براى اينكه آيه نيز دلالت دارد بر اينكه آن بيناتى كه رسولان خدا آوردند، در رفع اختلاف امت ها مؤثر واقع نشده و بعد از رفتن هر پيامبرى امتش اختلاف و جنگ كردند، و اين به خاطر اين است كه اختلافشان مستند به خودشان بوده ، و اين چيزى نيست كه آيات بينات رسولان جلوگيرش شود، بلكه خاصيت اجتماع انسانها كه هيچگاه خالى از بغى و ظلم نيست ، همين است . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 494 پس آيه شريفه هم مى خواهد همان معنائى را بفهماند كه آيات زير در مقام بيان آن است : ((و ما كان الناس الا امة واحدة ، فاختلفوا، و لولا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم فيما فيه يختلفون )) يعنى : مردم ، همه يك امت بودند، بعدا مختلف شدند، و اگر اين قضا از ناحيه پروردگارت رانده نشده بود كه مردم تا مدتى معين زندگى كنند، هر آينه در هر اختلافى طومار هستى آنان را بر مى چيد. ((كان الناس امة واحدة )) تا آنجا كه مى فرمايد: ((و ما اختلف فيه الا الذين اوتوه من بعد ما جائتهم البينات بغيا بينهم ، فهدى الله الذين آمنوا لما اختلفوا فيه من الحق )) (ترجمه اين آيه در اواخر جلد سوم گذشت ). ((و لا يزالون مختلفين الا من رحم ربك )) پيوسته در اختلاف هستند مگر كسانى كه خدا به ايشان رحم كرده باشد. همه اين آيات دلالت مى كند بر اينكه اختلاف در كتاب آسمانى (كه خود اختلافى است دينى ) همواره بعد از انبيا بين پيروان ايشان بوده ، و قابل اجتناب نبوده ، همچنان كه در خصوص اين امت فرموده : ((ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما ياتكم مثل الذين خلوا من قبلكم )) و يا گمان كرده ايد قبل از اينكه آن آزمايش ها كه امتهاى قبل از شما پس دادند، پس بدهيد داخل بهشت مى شويد؟. و نيز از پيامبر خود حكايت مى كند كه روز قيامت چنين مى گويد: ((يا رب ان قومى اتخذوا هذا القرآن مهجورا)) اى پروردگار من ، امت من بعد از من اين قرآن را پشت سر انداختند، و در مطاوى و خلال آيات قرآنى تصريحات و اشاراتى به اين معنا هست . و اما اينكه دامنه اين اختلاف تا زمان صحابه يعنى بعد از رحلت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) كشيده شد، تاريخ مورد اعتماد و روايات متواتره بر آن دلالت دارد، و نيز دلالت دارد بر اينكه اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بعد ازآن جناب با هم اختلاف كردند، و فتنه ها بپا ساختند، و در اين فتنه ها همان معامله را با يكديگر كردند كه ساير امتها بعد از پيامبرشان كرده بودند، و هيچ يك از صحابه امت اسلام را از كليت آيه شريفه ، استثنا نكرد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 495 و نگفت آخر ما معصوم هستيم ، و يا رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بشارت داده و پيشگوئى كرده كه امت اسلام با هم جنگ نمى كنند، و يا اجتهاد من اين است كه امت اسلام نبايد اختلاف كنند، و يا خدا و رسول امت اسلام را استثنا كرده اند، پس مساله اختلاف امتها امرى است اجتناب ناپذير آزمايشى است كه بايد پيش بيايد، تا سيه روى شود آنكه در او غش باشد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■کفار می‌خواهند جنگ میان مسلمان‌ها ادامه داشته باشد تا بازار اسلحه‌فروشی آنها از طرفین رایج باشد و اسلحه‌های انبارشده را برای رفع احتیاج خودشان بفروشند و اسلحه‌های کامل‌تر و مدرن‌تر بسازند. ■عمداً اختلاف و جنگ و درگیری راه می‌اندازند، بعد می‌آیند و ادعا می‌کنند که می‌خواهیم شما را آشتی دهیم. خوب می‌دانند که چه پیشنهادی به هر دو طرف بکنند، تا راضی شوند. ■●در محضر بهجت، ج۳، ص۱۶۱●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■یزید قصد داشت معارف الهی را ازبین ببرد اما امام حسین(علیه السلام) با خون خود مانع او شد و حضرت سجاد(علیه السلام) و زینب کبری (علیه السلام) این راه را ادامه دادند. ما هدایت و معارفی را که به دستمان رسیده ، مدیون این ذوات مقدسه هستیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●آیا روزه گرفتن در روز عاشورا استحباب دارد؟●■ ■● |ملحق شدن عاشورا به سه روز در هر ماه و وجوب يا استحباب روزه آن بعنوان يك عيد از اعياد اسلامی از بدعتهايی است كه بنی اميه (لعنهم اللَّه) آن را ابداع كردند، در حالی كه هيچ يك از اين مضامين درست نيست، نه يهود عاشورا را عيد میدانسته و نه نصارا، و نه مردم جاهليت و نه اسلام، ■●چون عاشورا نه يك روز ملی بوده تا نظير نوروز و مهرگان عيد ملی و قومی بشود، و نيز در آن روز هيچ واقعه‌ای از قبيل فتح و پيروزی برای ملت اسلام اتفاق نيفتاده، تا نظير مبعث و ميلاد رسول خدا صلی الله علیه وآله روزی تاريخی برای اسلام باشد، و هيچ جهت دينی هم ندارد تا نظير فطر و قربان عيدی دينی باشد، پس عزت و احترامی كه بنی اميه برای عاشورا درست كرده اند عزتی است بدون جهت. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عدم تقابل بین حکمت خسروانی و اسلام از نظر سهروردی●■ ■●فرهنگ غیر از زبان است. زبان های مختلف و اقوام مختلف در گذشته فراوان بوده و الان هستند، ولی به طور اصولی فرهنگی بر این منطقه حاکم بوده است که خیلی عمیق بوده و بسیار هم متنوّع است. سهروردی به این فرهنگ آشنایی داشت و آن را کشف کرده بود. از این رو معتقد بود، این فرهنگ منافی اسلام نیست و اسلام هم مخالف فرهنگ ایران نیست. ■●اسلام وقتی آمد بت پرستی و خرافات و ضلالت را زدود اما فرهنگ ایران باستان، خرافه نبود. از این رو ،اسلام مخالف فرهنگ ایران نیست و به عقیده سهروردی حتّی آن را تأیید کرده است. فلسفه ایران باستان فلسفه نور است که بعد ها فلسفه شیخ اشراق را تشکیل می دهد. در آن فلسفه، نور و ظلمت در برابر هم قرار دارند. نور اساس است و ظلمت، اهریمن و سرانجام نور غلبه پیدا می کند و همیشه غالب است. ■●سهروردی می خواست احیای حکمت خسروانی کند و خودش هم ادّعا می کند: من برای احیای حکمت خسروانی آمده ام. @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■چنانكه خواب موجب تعطيل حواس آدمى و انصرافش از اين نشأه ميشود رسوخ در علم و معرفت و دوام در حضور و مراقبت موجب انصراف از ماسوى الله و سبب اقبال كلى بسوى حقيقة الحقائق مى گردد. ■●نصوص الحکم بر فصوص الحکم علامه حسن زاده●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● : اینکه همه ی ما در امام حسین (علیه السلام) فدا شویم و امام حسین(علیه السلام) در خدا یعنی چه؟●■ ■● : امام حسین علیه السلام مظهر خداست؛ آینه ی تمام نمای خداست. اگر انسان بخواهد فدای کسی شود، قربان امام حسین علیه السلام نشود، قربان چه کسی شود؟! قربان پول و مقام و جاه و ثروت و شوکت و دولت شود؟! انسان باید قربان امام حسین علیه السلام شود. ■●کمال عبد در قربان شدن او برای موجود بالاتر است. ولیّ اعظم خدا از ما بزرگتر است. اگر بخواهیم به کمال برسیم، باید در راه او قربان شویم؛ کما اینکه اصحاب اباعبدالله علیه السلام قربانی در راه اباعبدالله علیه السلام شدند؛ آنوقت در وجود او فانی شدند؛ بخشی از وجود اباعبدالله علیه السلام شدند. یعنی هر یک از آنها در حدّ خودشان، امام حسینی شدند؛وجودشان جلوه گاه کمالات حسینی شد؛ در امام حسین علیه السلام فانی شدند. پس برای اینکه به کمال برسیم باید در راه خوبان خدا فدا شویم؛ چون آنها بزرگتر از ما هستند. ■●خوبان خدا هم برای اینکه به کمال برسند باید در راه خدا فدا و فنا شوند. این سلسله ی قربانی در عالم، مسیر تکامل است. ■●خاک در گیاه فانی می شود؛ تکامل پیدا می کند. گیاه، غذای یک گوسفند می شود؛ فانی می شود؛  بدن آن گوسفند می شود؛ تکامل پیدا می کند. من و شما گوشت آن گوسفند را می خوریم؛بدن ما می شود؛ تکامل پیدا می کند. پس یکی یکی قربانی شدند تا به ما رسیدند. اگر ما هم بخواهیم کمال پیدا کنیم، باید قربانی بزرگتر از خودمان شویم. ■●در محضر استاد مهدی طیب - ۱۴ اردیبهشت ۸۵ ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei