eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 254-253 بقره قسمت پنجم بخش سوم1⃣ بحث فلسفى ● بحثى فلسفى (در باره حقيقت كلام و مصاديق آن و
آیات 254-253 بقره قسمت پنجم بخش سوم2⃣ بحث فلسفى ● بحثى فلسفى (در باره حقيقت كلام و مصاديق آن و بيان فلسفى متكلم بودن خداوند) بلكه اگر در معناى جمله (دلالت بر معنا) دقت كنيم ، ناگزير مى شويم كه بگوئيم : ذات خداى تعالى بر ذات خود دلالت مى كند، براى اينكه دلالت از هر راهى كه باشد بالاخره شانى از شئون هستى ، و اثرى از آثار آن است ، و هيچ موجودى اين دلالت را از پيش خود نياورده ، بلكه همانطور كه وجودش از خدا است دلالتش هم از خدا و قائم به خدا است ، پس هر موجود كه با وجودش بر موجودش دلالت مى كند، اين دلالتش فرع دلالتى است كه به نوعى بر ذات خود دارد، (چون قبل از اينكه بر غير خودش دلالت كند بر هستى خود دلالت مى كند، و ساده تر بگويم به خاطر اینکه موجود هست ، بر وجود صانع خود دلالت دارد)، و اين دلالتها در حقيقت از خدا است ، پس دال بر اين موجود كه داراى دلالت است ، و دال بر دلالتش خداى سبحان است ، (زيرا او است كه موجودى آفريده كه با آثارش بر وجود خودش ، و با هستى خود بر وجود خدا دلالت مى كند). پس خداى سبحان تنها كسى است كه با ذات خود هم بر ذاتش دلالت مى كند، و هم بر تمامى مصنوعاتش ، و بنابراين مى توان مرتبه اى از ذات او را كلام ناميد، همچنان كه به بيان گذشته مرتبه اى از فعل او را كلام ناميديم . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 498 پس خلاصه بيان فلسفى اين شد كه خداى تعالى از دو جهت متكلم است يك مرتبه از كلام ، صفت ذات است ،از اين جهت كه بر ذات او دلالت مى كند، و مرتبه ديگر آن صفت فعل است ، كه همان خلقت و ايجاد باشد، چون هر موجودى بر كمال پديد آورنده اش دلالت دارد. و آنچه در اينجا از فلاسفه نقل كرديم به فرض كه درست هم باشد، لغت با آن مساعد نيست ، براى اينكه آنچه از كتاب و سنت كه براى خدا اثبات كلام كرده با امثال عبارات زير اثبات كرده ، مى فرمايد: ((منهم من كلم الله ))، ((و كلم الله موسى تكليما))، ((اذ قال الله يا عيسى ))، ((و قلنا يا آدم ))، ((انا اوحينا اليك ))، ((نبانى العليم الخبير)) و كلام به معناى عين ذات با هيچ يك از اين عبارت ها سازش ندارد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●چندین چراغ داریم و بی‌راهه می‌رویم!●■ : ■●در روایت آمده است که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: «أَهْلُ بَیتی أَمانٌ لأَهْلِ الأرْضِ، کما أَنّ النجُومَ أَمانٌ لأَهْلِ السماواتِ؛ اهل‌بیت من، مایه‌ی امنیت زمینیان هستند، همان‌گونه که ستارگان مایه‌ی امنیت آسمانیان هستند».[۱] ■●آیا امکان دارد در شداید و گرفتاری‌ها به آنها پناهنده شویم و آنها چاره نکنند و پناه ندهند و بلا را از ما مرتفع نکنند؟! راه اهل‌بیت علیهم‌السلام، راه نجات و سعادت و امان و مایه‌ی سلامت دارَین دنیا و آخرت است. .... ■●در محضر بهجت، ج٣، ص٢۴۶●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●یادداشت های دکتر دینانی خدا را الله بگوییم یا «هو»؟●■ ■●در ادامه بخوانید: انسان کنشگر است خدا ر
■●یادداشت های دکتر دینانی خدا را الله بگوییم یا «هو»؟●■ ■●در ادامه بخوانید: ده سال پای درس امام خمینی●■ ■منصور حلاج خود به این مسأله اشاره کرده و اسارت نفس و نفی انانیت را مورد تأکید قرار داده است. از ابن باکویه نقل شده که حمد پسر حلاج در شب آخر عمر پدرش به او گفت: ای پدر مرا نصیحت کن. حلاج به او گفت: فرزندم نفس خود را اسیر کن از بیم آنکه مبادا او تو را اسیر خود کند. حمد گفت: پدر آیا تنها یک چیز به من میگویی؟ حلاج گفت: وقتی عالم در کار بردگی است، تو در کار آن باش که کمترین ذره اش در حسن و جمال و عظمت، از کار دو عالم برتر است! حمد گفت: پدر آن چیست؟ حلاج گفت: . ■همان سان که در این عبارت مشاهده می شود مهم ترین پند و اندرز حلاج در آخرین شب عمر خود به فرزندش چیزی جز اسیر کردن نفس و نفی انانیت نیست. نکته قابل ملاحظه ای که در نصیحت حلاج به فرزندش مشاهده می شود این است که یک ذره معرفت را در زیبایی و عظمت از دو عالم و آنچه در آنهاست برتر و بالاتر شمرده است. موارد دیگری نیز در سخنان حلاج می توان پیدا کرد که او روی مسأله معرفت تکیه کرده و برای آن ارزش فراوان قائل شده است(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
■●استاد علی صفایی حائری ●■ ■●در هر راهى رنج و گرفتارى هست و براى تمامى مردم تحول و گردش هست. و با همين رنج و تحول مؤمن عاشق مشخص مى‌شود و غفلت زده‌ى موقعيت‌ها و غايب و گرفتار در نعمت‌ها كه بر خود ستم كرده‌اند و حركت خود را در گرو شرايط‌ و امكانات گذاشته‌اند كنار مى‌روند و شهدا كه حضور مستمر داشته‌اند انتخاب مى‌شوند و گواهان اتخاذ مى‌شوند، مؤمن غربال مى‌شود و كافر به هلاك مى‌رسد. ■●بهشت بدون جهاد و صبر به دست نمى‌آيد و با همين جهاد و شهادت است كه تمناى كسانى كه آرزوى مرگ را داشتند، ولى با ديدار آن،به آن خيره شدند و ايستادند، محك مى‌خورد. ■●و همين‌طور صبر و استقامت آن‌هايى كه همراه محمد و پس از محمد صلى الله عليه و آله از راه او باز نمى‌گردند و پشت نمى‌كنند، مشخص مى‌شود، كه خدا صابر را مشخص مى‌كند و به شاكرها پاداش مى‌دهد. ■●وارثان عاشورا، صفحه ۶۴●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■در راه دریافت حقیقت باید علم فکری را مقدمه ی علم شهودی قرار دهی و برای ادراک کنه این مطلب باید شهود را اصل قرار دهی و علم حصولی را فرع، اما نه بدان معنی که از فرع بی نیاز باشی. ■این فرعی است که تو را به جانب اصل رهنمون می سازد. پس فرع را برای نیل به اصل در آغوش بگیر و همواره به خاطر داشته باش که این علم فکری پلی است برای رسیدن به آنچه تو بدان مقصود به آفرینش در آمده ای ■مبادا گمان کنی که هر چه خیر است در دامن معرفت حصولی است پس همت بلند گیر و معرفت شهودی را غایت حرکتت قرار ده که از تو حرکت و از خدا برکت. ■از خدایت توفیق این حرکت را بخواه و به راه بیفت که بی منتها در بی منتهای خیر و کمال و سرور انسانی در انتظار تو نشسته انچنان که هر چه در ذهن خود از انها در نظر بگیری باز قطره در مقابل دریایی بی نهایت است ● . ■●رساله رابطه علم و دین استاد صمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
#یاعلی @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●مصباح‌الهدی وسفینةُ‌النّجاة - بخش اوّل●■ ■ايّام بسيار بزرگ، گرانقدر و درس آموزی است. خدای متعال توفيق داد يک‌بار ديگر ماه محرّم را با همه‌ی جلالت و عظمتش و با تمام زيبايی‌ها و جمالش و با همه‌ی داغ‌ها و سوگ‌هايش تجربه كنيم. ■عاشورا يك مكتب است؛ عاشورا تنها یک فاجعه‌ی جان‌خراش برای گريستن، سوگوار بودن و بر سر و سينه زدن نيست. ■در مكتب عاشورا بايد انسان عاشورايی شويم ؛ والّا ساليان سال هم اشک بريزيم و بر سر و سينه بزنيم، امّا حال و هوای عاشورايی در جان ما ايجاد نشود، از عاشورا بهره‌ی چندانی نبرده‌ايم. ■امام حسين عليه‌السّلام امام است و امام كسی است كه اَمام و پيشاروی يک گروه حركت می‌كند و آنها را راهبری می‌کند؛ و شيعه يعنی كسی كه امام خود را مشايعت می‌کند؛ در پیِ امام خويش راه می‌پويد؛ گام بر جای گام امام خويش می‌نهد. ■تشيّع يعنی پيروی؛ يعنی در پیِ امام راه سپردن. اگر امام ما اباعبدالله الحسين عليه‌السّلام است، و اگر طالب تشيّع آن بزرگواريم، لازمه‌اش اين است كه راهی را كه امام حسين عليه‌السّلام طی كردند، طی كنيم. .... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■
■●منظور از اولی و دومی و سومی و چهارم در زیارت عاشورا چه کسانی هستند●■ ■●مرحوم آیت الله العظمی حبیب الله شریف کاشانی از علمای بزرگ شیعه می نویسد: ■«و المراد بالأوّل و الثانی و الثالث الثلاثة الذين غصبوا حقّ وصيّ الرسول و تقدّموا عليه. و بالرابع معاوية.»■ ■مراد از اولی و دومی و سومی سه نفری هستند که حق وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله را غصب کردند و بر او تقدم جستند. و مراد از چهارمی معاویه است. ■●شرح زیارة عاشوراء، صفحه ۱۰۵●■ ■اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ■
■● (قسمت اول )●■ ■●مردم دو مشكل جدّی دارند: 1⃣یکی اینکه عميقی نسبت‌به حجّت خدا ندارند. البتّه این بحثی است که نمی‌رسم باز کنم؛ اینکه حتّی روزی كه عثمان كشته شد و مردم درِ خانه‌ی حضرت علی علیه السلام ريختند، [اصلاً این مردم حضرت را به‌عنوان امام قبول نداشتند!] در خطبه‌ی شقشقيّه، اميرالمؤمنين علیه السلام می‌فرمايند: ازدحام جمعیّت طوری بود كه حسنين داشتند زير دست و پا خفه می‌شدند و لباس من به تنم پاره شد؛ درِ خانه‌ی من هجوم آوردند كه بياييد با شما بيعت كنيم. ■●آيا واقعاً مردمی که ریختند درِ خانه‌ی حضرت امیر علیه السلام ، آمدند با اميرالمؤمنين علیه السلام به‌عنوان حجّت معصوم خدا كه امام است و خلافت و حكومت ایشان را خدا مقرّر داشته و پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم بارها اعلام كرده و در غدير خمّ نسبت‌به اين فرمان الهی از مردم بيعت گرفته، بیعت کنند؟ آیا این مردمی که برای بیعت درِ خانه‌ی حضرت علی علیه السلام ریختند، به اين عنوان آمدند؟ يعنی به‌عنوان یک شيعه‌ی امام‌شناسِ پذيرای امام؟! قطعاً اين‌گونه نبود! یقیناً اين‌طور نبود!! يعنی فكر نكنيم مردم بعد از قتل عثمان همه شیعه شدند! این جمعیّتی که آمدند با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت کردند، شیعه نشدند؛ در واقع اینها ابوبكر و عمر و عثمان را تجربه كردند و تلخی رفتارهای بی‌رويّه‌ی آنها را با همه‌ی وجود لمس كردند، ظلم و ستم و تبعيض و غارت بيت‌المال و فساد و فحشايی كه دستگاه خلافت مستقيم و غيرمستقيم ترويج كرد، اينها را لمس كردند و با همه‌ی وجود به تنگ آمده بودند؛ دنبال يكی ديگر ميیگشتند كه او اين ظلم‌ها را به آنها نكند؛ اين تعدّی‌ها، این تبعيض‌ها، اين فاميل‌بازی‌هايی كه عثمان كرد، اين كارها را نكند؛ و ديدند علی علیه السلام اين‌گونه است. ■●علی علیه السلام انسان عادلی است؛ علی علیه السلام انسان زاهدی است؛ انسان پاكی است. آمدند با علی علیه السلام به‌عنوان يك انسان معمولی بيعت كنند؛ نه به‌عنوان حجّت معصوم خدا. همه‌ی مردم زمانب كه آمدند با علی علیه السلام بيعت كردند شيعه نشدند. به‌عنوان یک خلیفه، چهارمين خليفه، با ایشان بيعت كردند. لذا خودشان هم می‌گویند خلفای راشدین چهار نفرند؛ چهارمی علی علیه السلام است. اکثریّت مردم به این عنوان آمدند بیعت کردند. ■●شيعيان نابِ خالصی كه حضرت را به‌عنوان حجّت معصوم خدا و امام مفترض‌الطّاعه‌ای می‌شناختند كه از جانب خدای متعال ولايت او مقرّر شده و مردم ملزم به پذيرش و تمكين از ولايت او هستند، بسيار نادر بودند. در زمانی هم كه اميرالمؤمنين علیه السلام در كوفه حكومت می‌كنند، ماجرا همين است. يعنی وقتی از مدينه آمدند و مقرّ حكومتشان را به كوفه منتقل كردند، [مردم کوفه شیعه‌ نبودند.] حالا علل و عوامل این انتقال چه بود، بحث مفصّلی ميیبرد و یک كار پژوهشی جدّی میطلبد كه چه شد اصلاً اميرالمؤمنين علیه السلام مقرّ حكومت را از شهر مدينه كه شهر رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم بود به شهر كوفه منتقل كردند. علی‌ایّ‌حال بعد از اين انتقال مقرّ حكومت، بسياری از مردم كوفه هم اميرالمؤمنين علیه السلام را به‌عنوان يك زمامدار سياسی، يك خليفه و يك حاكم ميیشناختند. اینها باور ناب شيعی به‌عنوان حجّت معصوم خدا راجع‌به حضرت علی علیه السلام نداشتند. ■●لذا آن معرفتي كه در زيارت عاشورا از خدا درخواست ميكنيم، فَاَسْأَلُ اللهَ الَّذِي اَكْرَمَنِي بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ اَوْلِيائِكُمْ، اين معرفت حجّت خدا، معرفۀ‌الحجّۀ، حسابش جداست از اينكه بگوييم اين شخص، انسان خوبی است. بسياری از اهل‌سنّت كه امروز در دنيا زندگی می‌كنند راجع‌به حضرت علی علیه السلام می‌گويند: بله، حضرت علی علیه السلام انسان خوبي بود؛ خليفه‌ي چهارم بود؛ قبولش داریم. پسرعموی پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم بود؛ داماد پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم بود؛ جزو ‌کبار صحابه‌ی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم هم بود و دوستش داريم. اين ادّعا را دارند و بسياری از آنها هم ممکن است واقعاً راست بگویند و واقعاً از ته دل دوست داشته باشند. برخی از اهل‌سنّت اين‌طورند؛ مثل شافعی‌ها كه واقعاً هم يك محبّت قلبی به اهل‌بیت علیهم السلام دارند و ابراز ارادت هم می‌كنند. امّا اين ابراز ارادت و ابراز محبّت به‌عنوان فاميل پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و اینكه انسان خوبی بود و جزو صحابه‌ی فاضل و باسواد پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بود، غير از این است که ما اميرالمؤمنين علیه السلام را به عنوان حجّت معصوم خدا و امام مفترض‌الطّاعه و ولی‌الله‌الاعظم باور داشته باشيم. ... ۹۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت پنجم بخش چهارم ● وجه تسميه علم كلام و اشاره با اختلاف اشاعره و معتزله درباره تقديم يا حادث بودن كلام خدا اين را هم بايد دانست كه بحث كلام از قديمى ترين بحث هائى است كه علماى اسلام را به خود مشغول داشته ، و اصلا علم كلام را به همين مناسبت علم كلام ناميدند كه چون از اينجا شروع شد كه آيا كلام خدا قديم است يا حادث ؟ اشاعره قائل بودند به اينكه كلام خدا قديم است ، و گفتار خود را چنين تفسير كردند كه منظور از كلام ، معانى ذهنى است كه كلام لفظى بر آنها دلالت مى كند، و اين معانى همان علوم خداى سبحان است كه قائم به ذات او است ، و چون ذات او قديم است صفات ذاتى او هم قديم است ، و اما كلام لفظى خدا كه از مقوله صوت و نغمه است ، حادث است ، چون زائد بر ذات ، و از صفات فعل او است . در مقابل ، معتزله قائل شدند به اينكه كلام خدا حادث است چيزى كه هست گفته خود را تفسير كرده اند به اينكه منظور ما از كلام ، الفاظى است كه طبق قرارداد لغت دلالت بر معانى مى كند، و كلام عرفى هم همين است ، و اما معانى نفسانى كه اشاعره آن را كلام ناميده اند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 499 كلام نيست ، بلكه صورتهاى علمى است ، كه جايش در نفس است . و به عبارتى ديگر وقتى ما سخن مى گوئيم در درون دل و در نفس خود چيزى به جز مفاهيم ذهنى كه همان صورتهاى علمى است نمى يابيم ، اگر منظور اشاعره از كلام نفسى ، همين مفاهيم باشد، كه مفاهيم كلام نيست ، بلكه علم است ، و اگر چيز ديگرى غير صور علمى را كلام ناميده اند، مادر نفس خود چنين چيزى سراغ نداريم . مى توان به معتزله اشكال كرد، و پرسيد چرا جايز نباشد كه يك چيز به دو اعتبار، مصداق دو صفت و يا بيشتر بشود؟ و چرا صور ذهنى به آن جهت كه انكشاف واقعيات و درك آن است ، مصداق علم ، و به آن جهت كه مى توان آن را به ديگران القا كرد، كلام نباشد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●میزان معرفت و اعتقاد به امام معصوم علیه‌السلام منزلت اهل‌بیت علیهم‌السلام در نگاه آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■●درباره‌ معرفت و اعتقاد به امام[معصوم] علیه‌السلام أَدْنَی‌الْمَعْرِفَة(پایین‌ترین درجۀ شناخت) کافی است و آن این است که فقط معتقد باشیم که او امام مُفْتَرَضُ‌الطاعَة (اطاعت او واجب) و وصی پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است، ولو اسم او و اینکه مثلاً او همان کسی است که با معاویه و یا با مروان و طلحه جنگید را ندانیم. ■●همچنین دانستن ترتیب آنها و اینکه امام چندم است، لازم نیست. خدا کند آنچه را که از ما می‌خواهند انجام دهیم، و آنچه را که نمی‌خواهند انجام ندهیم. ■●در محضر بهجت، ج۱، ص۶۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●هوشیاری جهت مقابله با تبلیغات سوء و توطئه های دست نشاندگان●■ ■توجه داشته باشیدکه شیاطین دربین همه طبقات منتشر شده اند که برای ارباب های خود راهی باز کنند، اینها می خواهند همان بساط سابق را اوج بدهند. ■شما توجه داشته باشید که آنها را در بین خودتان راه ندهید ،دفع کنید آنان را. شما بدانید که با اسلام می توانید مستقل باشید و با اسلام می توانید آزاد باشید. قرآن شما را آزاد قرار داده است و قرآن استقلال شما را بیمه کرده است. ■کسانی که در بین شماها رخنه می کنند و میخواهند تبلیغات سوء بکنند یا به اسم دلسوزی برای کارگران یا به اسم های دیگر، اینها خائن به ملت ما هستند،اینها برای کارگران هیچ دلسوزی ندارند، اینها میخواهند مملکت ما آشفته باشد و مملکت ما گل آلود باشد و از گل آلود و آب گل آلود ماهی بگیرند، اینها دست نشاندگان آمریکا یا غیر آمریکا هستند و اینها هستند که میخواهند باز ما را به آن اختناق و به آن وابستگی برگردانند. ☑️بیدار باشید برادران من، بیدار و هوشیار باشید. ■●صحیفه نور، جلد ۶، صفحه ۱۷ بیانات امام خمینی(ره) در جمع پرسنل پادگان های فرح آباد و لشگرک مورخ: ۱۳۵۸/۰۱/۲۶ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●علامه حسن زاده ی آملی●■ ■انسان به نيروى عقل صاحب عشق میشود و به پرتو عشق به عرفان میرسد و عرفان معرفت اللّه است كه غرض از آفرينش است و جان تمام علوم و غايت همه معارف است، هم به عقل احتياج داريم و هم به نقل و هم به عرفان. ■●ممدالهمم درشرح فصوص الحکم●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●مصباح‌الهدی وسفینةُ‌النّجاة - بخش اوّل●■ ■ايّام بسيار بزر
■●مصباح‌الهدی وسفینةُ‌النّجاة - بخش دوّم●■ ■●ابراز عاطفه همه‌ی تشيّع نيست؛ گرچه بسيار زيبا و بسيار گرانبهاست. خدا می‌داند هر قطره اشکی كه از چشم دوست اهل بيت در ماتم اباعبدالله عليه‌السّلام جاری می‌شود، چقدر در ترازو و ميزان الهی گران‌سنگ است؛ اصلاً قابل تصوّر نيست. امّا در عين اين عظمت، همه‌ی عاشورا اشک ريختن نيست؛ راه سپردن درپی امام است. ■●اباعبدالله الحسين عليه‌السّلام اسوه‌اند. اسوه يعنی كسی كه بايد به او تأسّی كرد. قرآن كريم در مورد پيامبر اكرم صلّی الله عليه و آله وسلّم فرمود: ■«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»■ ■●در وجود و شخصيت و زندگی و خُلق و خوی و منش و روش پيامبر اكرم صلّی الله عليه و آله وسلّم برای شما مسلمانان بهترين الگو برای تأسّی است. ■●اين نقش اسوه بودن را پس از پيامبر صلّی الله عليه و آله وسلّم، ائمّه‌ی هدی عليهم‌السّلام برعهده دارند. امام حسين عليه‌السّلام اسوه‌اند. خود حضرت در يكی از سخنرانی‌هايشان به اين تصريح كردند؛ فرمودند: «فَلَکُمْ فِیَّ أُسْوَهٌ» پس در وجود من برای شما الگويی برای تأسّی است. ■●دوست اهل بيت، شيعه‌ی اباعبدالله عليه‌السّلام، بايد در زندگی به اباعبدالله عليه‌السّلام تأسّی كند؛ از ايشان الگو بگيرد و سعی كند تا جايی كه می‌تواند همه‌ی ابعاد وجودش شبيه آن حضرت شود؛ شباهتی پيدا شود. : ■●«کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» همه‌ی روزها عاشورا و همه‌ی سرزمين‌ها كربلاست، ■●بايد علاوه بر ابراز عاطفه و سوگواری و اشک ريختن، از واقعه‌ی عاشورای سال شصت و يكم هجری درس گرفت تا در عاشورای زمان خويش و كربلای سرزمين خويش، حسينی رفتار كرد. .... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عرفات در حجّ شیعه، معرفت امام حسین علیه السّلام است و حج بدون درک و وقوف عرفات درست نیست. ■●سالی یک بار عاشورا شیعیان را میمیراند و زنده میکند و مُوتُوا قَبلَ اَن تَمُوتُوا را عملی میکند. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■●توصیه‌هایی برای حسینی علیه السّلام●■ ■۱- سفر زیارت، اگر همراه با توجّه و اخلاص و معرفت و عشق و ارادت به اهل بیت علیهم السّلام باشد، هر قدم که انسان در مسیر آن برمی‌دارد، آثار سازندۀ معنوی و روحی عظیمی خواهد داشت. امّا اگر خدای نکرده فرد غافلانه این راه را طی کند، بهرۀ اندکی نصیبش خواهد شد. ■۲- هرچه ادب نسبت به صاحب این راه و مقصد و نسبت به همراهان این سفر بیشتر باشد؛ هرچه توفیق کمک کردن و محبّت کردن به زائران و به کسانی که به عشق اباعبدالله الحسین علیه السّلام از زائران استقبال و پذیرایی می‌کنند، بیشتر باشد، سفر، سازندگی‌ِ معنوی بیشتری خواهد داشت و به تعبیر دیگر، بیشتر مورد تایید اهل بیت علیهم السّلام خواهد بود. ■۳- به نیابت معصومین علیهم السّلام این سفر را در پیش گرفتن و به قصد آنها به زیارت مشرّف شدن، زمینه ساز توجّه و عنایت بیشتری از جانب حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌ السّلام خواهد بود. ■۴- احساس کنید به سفری عازم هستید که در طول سفر حجّت خدا همراه شما هستند و توجّه داشته باشید که چنین همسفر بزرگی در کنارتان قرار دارند. ■۵- هم قدر این سفر را بدانید و هم آن را به خود منتسب نکنید و به حول و قوّه خود نسبت ندهید؛ بلکه آن را توفیق الهی و عطیه‌ی خداوند و هدیه‌ی اهل بیت علیهم السّلام بدانید و از خداوند متعال که چنین سفری را روزی شما کرده است، متشکر باشید. ■۶- مؤکداً توصیه می‌کنیم پیش از آغاز سفر، کتاب ره توشۀ دیدار را مطالعه کرده و به نکاتی که در آداب و اسرار سفرهای زیارتی و انجام زیارت، در آن کتاب اشاره شده است، توجّه بیشتری داشته باشید. ■ان‌شاءالله از فردا بخش‌هایی از کتاب ره توشۀ دیدار و فایل‌های صوتی گفتارهای استاد طیّب دربارۀ زیارت و اربعین حسینی علیه السّلام بطور روزانه در کانال اهل ولاء قرار خواهد گرفت تا مورد استفاده‌ی کلیه دوستان، به خصوص زائران اربعین حسینی علیه السّلام قرار بگیرد. ■امیدواریم سفر زیارتیِ پرباری داشته باشید و خداوند زیارات ظاهری بسیار و زیارات باطنی پایدار نصیبتان سازد.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت اول )●■ ■●مردم #كوفه دو مشكل جدّی دارند: 1⃣یکی اینکه #معر
■● (قسمت دوم )●■ ■●بسياری از مردم كوفه چنين باوری نداشتند. امام علی علیه السلام را صرفاً يك زمامدار خوب تلقّی می‌كردند. ولذاست كه چون اين معرفت وجود نداشت به خودشان اجازه می‌دادند كه از فرمان ایشان هم تمرّد كنند؛ در اجرای فرمان ایشان هم تعلّل بورزند. مشكل اينجاست! يكي از مشكلات جدّی اين است كه اين وجود ندارد. اين باور، اين شناخت كه حجّت خدا وليی اعظم خداست، خليفه‌ی خدا در روی زمين است، وجود او استمرار وجود رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم است، چنين باوری وجود ندارد. چنين شناخت و معرفتی وجود ندارد. ■●متأسّفانه در جامعه‌ی ما هم همین‌طور است. بعضاً می‌بينيم حتّی در جامعه‌ی شيعه‌نام ما، يعنی مردمی كه از آنها می‌پرسی مذهبت چيست، می‌گويد شيعه‌ی اثناعشری، امّا وقتی می‌خواهيد به عمق معرفت و شناخت و باور آنها راه پيدا كنيد، می‌بينيد نه! واقعاً چنين شناخت عميق و اصيلی از ائمّه علیهم السلام نيست. پس يكی از سراشيبی‌هايی كه جامعه‌ی كوفه را در معرض اين خطر قرار داد كه بتواند رو در روی حجّت خدا بايستد، اين است كه اصلاً او را حجّت خدا نمی‌دانست! او را انسان خوبی می‌دانست؛ او را فاميل رسول‌الله صلی الله علیه و آله سلم ميیدانست؛ در همين حد! باوری بالاتر از اين در بسياری از آن مردم وجود نداشت. آن شناخت عميق نسبت‌به حجّت اعظم خدا را نداشتند. اين كرامت معرفت كه در زيارت عاشورا می‌گوییم اَكْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِكُمْ، اين كرامت معرفت نصيبشان نبود. ☑️خب این يك نكته و يك مشكل كه شناخت و معرفت دينی، عميق نبود و اگر در جامعه‌ی ما هم اين معضل وجود داشته باشد، می‌تواند زمينه‌ساز انحرافات و اشتباهات فراوانی باشد؛ اين خطر را بايد درك كنيم. ■●فقط به شكل عاطفی با مذهب روبه‌رو شدن و به شكل احساسی نسبت‌به مذهب اظهار علاقه كردن، نسبت‌به شخصيّت‌های مذهبی اظهار ارادت و محبّت و مودّت كردن، كفايت نميیكند. بايد تا عميق شدن معرفت دينيمان روی خودمان كار كنيم. بايد بنيان‌های اعتقادیمان را، مبتنی بر مطالعات عميق علمی، مبتنی بر استدلالات دقيق عقلی، مستحكم كنيم. بايد احكام دينمان را، ارزش‌های حاكم بر نظام اسلامی و نظام الهی را به روشنی بشناسيم. ■●اگر نشناسيم چنين خطری در انتظار ما هم می‌تواند باشد. ■●اين را تأكيد می‌كنم؛ در مباحثمان هم اشاره كرده‌ام كه گاهی اوقات بعضی از محافلی كه صدق هم دارند، صفای خوبی هم دارند، به‌دليل ضعف بنيان‌های اعتقادی و ضعف معلومات دينی، دچار كج‌فهمی ها و بدفهمی‌ها شدند. يك خواب ديده، يك مكاشفه‌ برایش دست داده، فكر می‌كند حالا اين حجّت است و اين را معيار قرار داده و حالا رفتاری می‌كند كه اصلاً با هيچ‌جای دين خدا و كتاب خدا و سنّت معصومين علیهم السلام سازگار نيست! با سيره‌ی معصومين علیهم‌السلام سازگار نيست! اين مال ضعف اطّلاعات دينی است. ■●عزيزان! به‌صورت جدّی بايد روی خودمان كار كنيم. صرف اينكه با بحث‌های لطيف معنوی و اخلاقی آشنا می‌شويم، كفايت نمی‌كند. لازم است؛ امّا كافی نيست. بايد وقت جدّی بگذاريم براي مطالعه؛ برای كلاس رفتن؛ برای درس گرفتن و رشد دادن اطلاعات دينیمان. شناخت و معرفت دينی بايد عميق شود تا انسان در چنين لغزشگاه‌هايی نلغزد؛ خدای ناكرده اسمش شيعه نباشد و رو در روی حجّت خدا بايستد. ... ۹