🏴 حی علی العزا...
◾️زیارت، تغییر اردوگاه؛ از اردوگاه جهل به اردوگاه عقل◾️
▪️زیارت، در واقع تغییر اردوگاه است؛ از اردوگاه جهل به اردوگاه عقل.
▪️زائر با تشرّف به محضر مزور، از اردوگاه جهل که سرداران و رزمندگان آن، شهوت و غضب، هوای نفس و دنیاطلبی و رذائل اخلاقی است، جدا میشود؛ صف جدا میکند و ملحق میشود به سپاه عقل.
▪️سرداران و رزمندگان سپاه عقل هم ایمان، یقین، تسلیم، رضا، اخلاص، تقوا و فضائل اخلاقی است.
▪️زیارت یک تغییر اردوگاه اینچنینی است. این نکته را در خیمهگاه برای عزیزان گفتم که ما الان به خیمۀ اباعبدالله الحسین علیه السّلام ملحق شدهایم. میدانید که شب عاشورا ۳۵ نفر از لشکریان عمرسعد، جدا شدند و به سپاه اباعبدالله الحسین علیه السّلام ملحق شدند و فردای آن روز هم به شهادت رسیدند و به آن مرتبۀ عظیم دست پیدا کردند. خوب این نماد بیرونی است.
▪️یک نماد درونی هم دارد؛ یعنی امام حسین علیه السّلام در درون ما همان حقیقت عقل است و عمرسعد همان حقیقت جهل.
▪️این رویارویی در کربلای زمین و ارض وجود ما و عاشورای درون ما، بین جنود عقل و جهل برقرار است. حال اگر کسی از جنود جهل جدا شود و به جنود عقل ملحق شود، در واقع همان اتّفاق افتاده است؛ اینکه «کُلُّ یَومٍ عاشوراء وَ کُلُّ اَرضٍ کَربَلاء» حقیقتش همین است.
▪️ما تا دیروز در دنیا غرق بودیم؛ الان آمدیم به لشکر امام حسین علیه السّلام ملحق شدیم؛ از لشکر عمرسعدِ درونمان جدا شدیم و به لشکر امام حسین باطنمان ملحق شدیم و انشاءالله طوری باشد که دوباره پشیمان نشویم و برنگردیم.
▪️یعنی این حرکت ظاهری که به صورت زیارت مقرّر و وضع شده، آن حقیقت باطنی را میرساند؛ اینکه انسان از خانه و زندگی و شغل و عنوان و همه چیز خودش میبُرد و به مزور ملحق میشود، در واقع همان جدا شدن از آن ویژگیها و خصلتهای منفی است؛ از آن دنیاطلبیها و هواپرستیها و خودخواهیها و خودبینیها و رذائل، و ملحق شدن به لشکر فضائل.
▪️بنابراین زیارت یک نوع تغییر اردوگاه است. یعنی فرد قطع رابطه میکند؛ مثل حرّ بن یزید ریاحی دیدید که چطور بُرید؛ از همۀ مقاماتش، فرماندهیاش، عنوانش، سلامتش و جانش... از همه چیز بُرید و آمد به لشکر امام حسین علیه السّلام ملحق شد. زیارت یک چنین حقیقتی است.
▪️انشاءالله انسان در زیارت اینگونه قصد کند؛ چون میرود که به لشکر و سپاه مزور ملحق شود.....
◾️استاد مهدی طیّب ۸۸/۰۷/۰۲◾️
#زیارت
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
▪️اینکه هنگام ورود به حرم ائمّه علیهم السّلام میگویی: رَبِّ اَدخِلنى مُدخَلَ صِدقٍ وَ اَخرِجنى مُخرَجَ صِدقٍ، یعنی خدایا کاری کن با صدق پیش این آقا بروم و از پیش ایشان هم با صدق پیش شما بیایم.
▪️وقتی به حرم ائمّه علیهم السّلام مشرف میشوید، زود داخل نشوید. دم در توقّف کنید و اذن دخول بخوانید تا رغبتتان طلوع کند و قطرهی اشکی بر چشمتان بنشیند. اوّل دل را جلو بفرستید. اشک نشانهی این است که اجازهی ورود دادهاند. بعد وارد شوید و همانطور که افرادی که در زمان حیات ظاهری امام علیه السّلام خدمت ایشان میرسیدند، سلام میکردند، به ایشان سلام کنید. زیارتنامههای طولانی گاهی اوقات انسان را از امامی که در محضرش ایستاده است، غافل میکند. در داخل صحن و حرم ائمّه علیهم السّلام هم احترام زائران و خدّام را نگه دارید، هر کس چیزی به شما گفت، آن را از جانب امام بدانید و ادب کنید و بپذیرید. صدای همهمهای که بالای صدای تک تک زائران به گوش میرسد، صدای ملائکه را همراه دارد.
▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
◾️مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️
#زیارت_اهلبیت_علیهمالسلام
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت اول بخش چهارم2⃣ ● وجه تعبير به ((ملائكه )) در جمله ((اذ قالت الملائكة ..
آیات 60-42 آل عمران، قسمت اول
بخش پنجم
● گفتار معصومين در تفسير ((كلمه ))
حال ببينيم در آيه مورد بحث ((كلمه )) به چه معنا است ؟ بعضى گفته اند: مراد از آن حضرت مسيح (عليه السلام ) است ، به اين اعتبار كه انبياى قبل از مسيح و يا خصوص اسرائيليان از انبياء، مردم را بشارت داده بودند به اينكه به زودى نجات دهنده بنى اسرائيل مى آيد، و صحيح است كه خداى تعالى در چنين مورد بفرمايد: مسيح همان كلمه اى است كه قبلا مى گفتم و نظير اين تعبير را در ظهور موسى (عليه السلام ) آورده و فرموده : ((و تمت كلمه ربك الحسنى على بنى اسرائيل بما صبروا))، ليكن اين توجيه درست نيست براى اينكه هر چند با بشارتهاى كتب عهدين مى سازد،
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 302
ولى با قرآن كريم نمى سازد، چون قرآن كريم قبلا بشارت آمدن عيسى (عليه السلام ) را نداده بود، تا بگوئيم : ((كلمه )) در اين آيه به معناى آن بشارتى است كه قبلا داده بود، بلكه قرآن ، عيسى (عليه السلام ) را بشارت آور معرفى نموده ، نه كسى كه مردم از پيش بشارت آمدنش را شنيده باشند، علاوه بر اينكه سياق جمله : ((اسمه المسيح )) با اين توجيه تناسبى ندارد، چون ظاهر اين عبارت اين است كه لفظ ((مسيح )) نام خود كلمه است ، و يا به عبارت ديگر كلمه خود عيسى است نه نام ظهور او و يا ظهور كلمه اى كه قبلا به وسيله انبياء وعده اش داده شده بود.
و چه بسا گفته باشند كه مراد از ((كلمه ))، عيسى (عليه السلام ) است ، چون عيسى (عليه السلام ) روشنگر تورات براى مردم است ، و مرادى كه خداى تعالى از تورات دارد بيان مى كند، و براى مردم ، آن مطالبى را كه يهوديان در تورات اضافه كرده اند مشخص مى سازد، و اختلافى را كه در امور دينى دارند برطرف مى سازد، همچنان كه خود آن جناب به حكايت قرآن در خطاب به بنى اسرائيل فرموده : ((و لابين لكم بعض الذى تختلفون فيه )) ليكن اين نكته هر چند كه تعبير به كلمه را توجيه مى كند، ولى آيه شريفه از قرينه اى كه مساعد با اين توجيه باشد خالى است .
و چه بسا گفته باشند كه مراد از ((كلمه منه )) خود بشارت است ، مى خواهد به مريم خبر دهد كه به عيسى (عليه السلام ) حامله مى شود و عيسى (عليه السلام ) از او متولد خواهد شد و خلاصه مى خواهد بفرمايد: خداى تعالى به تو بشارت مى دهد به كلمه اى از خود و آن كلمه اين است : بشارت مى دهد تو را به اينكه به زودى بدون اينكه با مردى تماس گرفته باشى عيسى از تو متولد مى شود، اين توجيه نيز درست نيست ، چون در ذيل آيه فرموده : اسم آن كلمه مسيح است و بنابراين توجيه اسم كلمه ((مسيح )) نيست بلكه اسمش بشارت است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
▪️بدان که صحبت [همنشینی] اثرهای قوی و خاصیّتهای عظیم دارد. هر سالکی که به مقصد نرسید و مقصود حاصل نکرد از آن بود که به صحبت دانایی نرسید...
▪️هرکه هرچه یافت از صحبت دانا یافت. باقی این همه ریاضات و مجاهدات بسیار، و این همه آداب و شرایط بیشمار از جهت آن است که تا سالک شایسته صحبت دانا گردد. که سالک چون شایسته به صحبت دانا گشت، کار سالک تمام شد.
▪️ای درویش، اگر سالکی یک روز بلکه یک لحظه به صحبت دانایی رسد و مستعد و شایستۀ صحبت دانا باشد بهتر از آن بود که صد سال، بلکه هزار سال به ریاضات و مجاهدات مشغول باشد.
◾️ #شیخ_عزیزالدین_نسفی
(انسان کامل)◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️اربعین در آیینۀ عرفان
▪️عاشورا تا اربعین، دربرگیرندۀ قوس نزول و قوس صعود است. در تعیّن، این یک سیر کامل است. لذا یک دوست اهلبیت علیهم السّلام، یک مؤمن، یک شیعۀ دلدادۀ اهلبیت علیهم السّلام، در این چهل روز یک چلّۀ کامل را طی میکند ...
▪️نیمۀ اوّل این سیر از عاشورا تا اوّل صفر اتّفاق میافتد. از حسین علیه السّلام تا یزید، از اعلی علّیّین تا اسفل السّافلین، از کربلا تا شام.
▪️نیمۀ دوم سیر، از اسفل السّافلین است؛ یعنی از شام ویران، از یزید پلید فاصله گرفتن و دوباره برگشتن به نزد حسین علیه السّلام ...
۸۶/۱۲/۰۹
#اربعین_حسینی
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 60-42 آل عمران، قسمت اول
بخش ششم
● معناى ((كلمه خدا)) و مراد از ((كلمه )) در جمله : ((يبشرك بكلمة منه ...))
و چه بسا گفته باشند كه مراد از كلمه خود عيسى (عليه السلام ) است ،
چون عيسى كلمه ايجاد است ، يعنى مصداق كلمه ((كن )) است و اگر خصوص عيسى (عليه السلام ) را كلمه خوانده ، با اينكه هر انسانى و بلكه هر موجودى مصداقى از كلمه ((كن )) تكوينى است براى اين بود كه ولادت ساير افراد بر طبق مجراى اسباب عادى و مالوف صورت مى گيرد، نطفه مرد با عمل نكاح به نطفه زن مى رسد و عوامل مقارن با اين عمل دست به كار مى شوند تا فرزند متولد شود و به همين جهت ولادت را مستند به عمل نكاح مى كنند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 303
همانطور كه ساير مسببات را به اسبابش مستند مى كنند، و چون انعقاد نطفه عيسى از اين مجرا نبوده و پاره اى از اسباب عاديه و تدريجيه را نداشته ، قهرا هستيش مستند به صرف كلمه تكوين بوده ، بدون اينكه اسباب عاديه در آن دخالت داشته باشد، پس عيسى خود كلمه است و آيه : ((و كلمته القيها الى مريم و روح منه )).
و نيز آخر آيات مورد بحث كه مى فرمايد: ((ان مثل عيسى عند اللّه ، كمثل آدم خلقه من تراب ، ثم قال له كن فيكون )) مويد اين معنا است و به نظر ما اين وجه بهترين وجه در تعبير عيسى (عليه السلام ) به كلمه است.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️منتظر همراه نباش
❞ عینصاد( علی صفائی حائری)
▪️﮺ من بسيار ديده ام دلهاى مشتاق و آرزوهاى جوانى را، كه با توجّه و ديدار و يا نقل حكايت معنويت بزرگان، به طلبگى روى مى آوردند و با خيال خام و بدون توجّه به فاصله ها و مراحل كار، با اشتياق به صرف و نحو آويختند و از فقه و اصول بالا رفتند و پس از تجربه ى اين علوم و پس از ديدار با نقطه ضعفهاى همراهان و پيشكسوتان، سر خوردند و روى برتافتند و رفتند و رفتند؛ و يا زمينگير و ذليل ماندند و يك عمر را به حسرت و كاشكى گذراندند.
▪️و اين داستان، فقط در طلب فقه و راه طلبگى نيست، كه در هر راهى از خدمت و عبادت و جهاد و فداكارى، اين مشكلات و اين پيچ و خم ها و اين فراز و نشيب راه و شماتت دوست و دشمن و كوتاهى همراهان و پيشكسوتان هست. و اين تويى كه بايد با شناسايى هدف، منتظر همراه و متوقّع راحتى راه نباشى، كه مردان راه، آنجا كه پرچم را به دست گرفتند، منتظر نماندند و دل به ترس نسپردند و درهاى قلعه ى خيبر را پيش از رسيدن تمامى نيرو از جاى كندند. ﮺
◾️نامه هاى بلوغ | ص ۱۸۵◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
✔️حرکت کاروان اسرای کربلا از شام به سمت کربلا
▪️ترس یزید پس از سوگواریها و روشنگریهای اُسرای اهل بیت علیهم السّلام در شام و دستور خروج کاروان اسرا از شام در نهم ماه صفر
#مناسبات_ماه_صفر
✔️عمّار یاسر
▪️شیعۀ ناب و دوست فدایی اهلبیت علیهم السّلام
▪️یار با وفای امیرالمومنین علی علیه السّلام
▪️شهادت در نهم صفر و در جریان جنگ صفّین
◾️۸۷/۱۱/۱۷ استاد مهدی طیب◾️
#مناسبات_ماه_صفر
✔️جنگ نهروان - روز نهم ماه صفر
▪️قلع و قمع خوارج جنگ صفّین در جنگ نهروان و درآوردن چشم فتنه به تعبیر امیرالمؤمنین علی علیه السّلام ...
#مناسبات_ماه_صفر
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت اول بخش ششم ● معناى ((كلمه خدا)) و مراد از ((كلمه )) در جمله : ((يبشرك ب
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم
بخش اول
● وجه تسميه عيسى به مريم (عليهما السلام ) به ((مسيح ))
و كلمه ((مسيح )) به معناى ممسوح است . و اگر آن جناب را به اين نام ناميدند، به اين مناسبت بوده كه آن جناب ممسوح به يمن و بركت بوده و يا براى اين بوده كه آن جناب ممسوح به تطهير از گناهان بوده و يا با روغن زيتون تبرك شده ممسوح گشته ، چون انبياء روغن زيتون به خود مى ماليدند و يا بدين جهت است كه جبرئيل بال خود را در هنگام ولادت آن جناب بر بدن او ماليده تا از شر شيطان محفوظ باشد و يا براى اين بوده كه آن جناب همواره دست بر سر ايتام مى كشيده و يا براى اين بوده كه دست بر چشم اشخاص نابينا مى كشيده و آنان را بينا مى كرده و يا بدين جهت مسيحش خواندند كه دست بر بدن هيچ بيمارى نمى كشيده مگر آنكه شفا مى يافته ، اينها وجوهى است كه در وجه تسميه عيسى بن مريم (عليهما السلام ) به مسيح ذكر كرده اند.
ليكن آن وجهى كه مى توان بدان اعتماد نمود اين است كه لفظ مسيح در ضمن بشارتى كه جبرئيل به مادرش داده بود آمده ، و قرآن آن بشارت را چنين حكايت نموده : ((ان اللّه يبشرك بكلمه منه اسمه المسيح عيسى بن مريم ...))، پس قبل از آنكه آن جناب كورى را بينا كند و يا بيمارى را شفا دهد و اصولا به حكم اين آيه قبل از ولادت ، مسيح ناميده شده بود.
و كلمه ((مسيح )) عربى كلمه ((مشيحا))ى عبرى است كه در كتب عهدين عبرى زبان آمده و بطورى كه از آن دو كتاب استفاده مى شود، رسم بنى اسرائيل چنين بوده كه هر پادشاهى تاجگذارى مى كرده ، از جمله مراسم تاجگذارى اين بوده كه كاهنان او را با روغن مقدس مسح مى كردند
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 304
تا سلطنتش مبارك شود و بدين مناسبت پادشاه را مشيحا مى گفتند، كه يا به معناى خود شاه است و يا به معناى مبارك است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
◾️حضرت آیتالله بهجت قدسسره◾️
▪️مجلس روضه فقط روضهخوانی نیست؛ بلکه مجلس درس احکام، معارف، عقاید و ترویج مذهب است.
◾️رحمت واسعه، ویراست سوم، ص٣١٩◾️
◾️حضرت آیتالله بهجت قدسسره◾️
▪️ما امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را دوست می داریم، چون امیر نحل(فرمانده کل) است؛ امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می رسد؛ و او را پیغمبر صلیاللهعلیهوآله برای ما امیر قرار داده است؛
▪️و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود قرار داده؛
▪️و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه خیرات است و وجود ممکنات، فیض اوست.
◾️کتاب حضرت حجت(عجل الله)، مجموعه بیانات آیتالله بهجت پیرامون حضرت ولیعصر(عجل الله)_ص١٨٠◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی،روز دهم ماه مبارک رمضان۱۴۴۲ ه .ق ، برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️ ◾️جلسه
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی شبِ یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ ه.ق ،برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️
◾️جلسه هفدهم « شرح رساله لقاءالله » ، قسمت اول ،از دقیقه (۱۰-۱)◾️
▪️واعلم اَنَّ دَرَجاتِ الجّنَة عَلی عددِ آیاتِ القرآن.
"بدان درجات بهشت به عدد آیات قرآن است"
اگر در معنای ظاهری عبارت توقف کنیم ، هر آیه ای از قرآن به منزله یک درجه ای از درجات بهشت است ، یعنی در حدود شش هزار و ششصد وشش درجه برای بهشت میتوان قائل شد.
▪️در قیامت به شخص قاریِ قرآن در نشئه طبیعت خطاب می ِشود" اِقراء وَأرق" یعنی بخوان و بالا برو، البته کسی که در این جا (نشئه طبیعت) قرآن تلاوت کرده و قابلیّت واستعداد پیدا کرده است مخاطب به این خطاب میشود.
▪️به همین دلیل در حدیث آمده است که : قرآن را تلاوت کن ، به آن عمل نما، در انجام فرائض و شرایع آن کوشش کن، به حلال و حرام آن آمِر و ناهی باش ، در تَهَجُّدِ به قرآن اِهتمام داشته باش. زیرا قرآن عَهدُاللّهی است که باید هر روز در آن بنگری ، در این صورت آمادگی پیدا میکنی که به تو بگویند بخوان و بالا برو.
▪️انشاءالله توفیق داشته باشیم در شبانه روز در طول عمرمان در محضر قرآن تشرّف حاصل کنیم به فرموده امام(علیه السلام) حتی به اندازه "پنجاه آیه" ( خَمسینَ آیَه) بخوانیم. البته چونکه این عزیزان خود عرب زبان بودند برای آنها آسان بود امّا برای غیر عرب زبانها این تلاوت کار سختی است. ما کلام را تَنَّزل بدهیم ، آن را به پنج آیه سفارش میکنیم. به این نحوی که بیان شد تلاوت شود.
▪️در تلاوت قرآن، طوری عمل نماید که ، تمام اعضا و قوا در این تلاوت سهیم باشد ، چشم با نگاه کردن تلاوت میکند ، گوش و همچنین قوه مربوط به این عضو با شنیدن صدای قرآن ، قاری محسوب میشود .
▪️این نحوه تلاوت قرآن، مانند نماز است. در نماز تمام اعضاء و جوارح در حال نماز خواندن هستند . وقتی در ابتدا رو به قبله میایستیم که مَقادیم بدن به سمت قبله رو میکنند در این حال کلّ بدن در حال نماز است.
▪️مجموعه بدن در هنگام رکوع وسجده بافت خاصی پیدا میکند در سجده هفت عضو بدن حتماً باید مُماس با زمین شود ، دو کف دست ، دو زانوی پا، دو تا نوک انگشت شصت پا و دیگری هم نقطهی پیشانی است که بر روی مُهر قرار میگیرد ، اینها اعضای هفتگانه در نماز خواندن هستند .
▪️در هنگام اقامهی رکعات نماز ، ایستادن در نماز ، ذکر بدن محسوب میشود.
▪️پس نمازِ بدن، به ایستادن است البته در نماز های مستحبی میتوان نشست و نماز خواند.
▪️در آغاز نماز وقتی دستها را برای تکبیرةالاِحرام بلند میکنیم باید کف دستها به سوی قبله باشد این حرکت خود برای دست یک نحوه نماز خواندن است.
▪️تمام حرکات و سَکَنات و هیئت و بافتی که در نماز داریم همه در مجموع نماز را تشکیل میدهد. در تکبیرِ نماز ابتدا نماز گزار یک تعدادی از کارها را بر خود حرام می کند. مانند نگاه کردن به اطراف. خوردن ، آشامیدن، ... یعنی با گفتن تکبیرةالاِحرام ، مُحِرِم میشود و مجوز ورود به نماز را پیدا میکند.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_هفدهم_شب_۳_۲_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی شبِ یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ ه.ق ،برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️ ◾️جلسه
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ،برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️
◾️جلسه هفدهم شرح رساله لقاءالله، قسمت دوم ، دقیقه (٢۰-۱۰)◾️
▪️تمام اعضاء وجوارح و همه قوای انسان در هنگام اقامهی نماز در حال نماز خواندن هستند، مانند قوه حافظه ، قوه مُتَخیّله، قوه خیال ، قوه مُتَصوّره ، قوه عاقله، در هنگام نماز در کار هستند.
▪️حواس پنجگانه انسان اعم از قوه سامِعه در شنیدن ، قوه باصِره در دیدن ، در حال نماز هستند .به همین دلیل فرمودند: در هنگام نماز چشم نمازگزار باید باز باشد و به محل سجده نگاه کند ، یا فرمودند در هنگام رکوع بین دو تا قدم خود را نگاه کنید، دلیل این دستورات این است که هر یک از اعضاء ، نماز مخصوص به خودشان دارند.
▪️در هنگام نماز ، زبان کوچک با زبان همکاری میکند تا دَمِ خارج شده از ریه به حلق برسد و به صوت تبدیل شود ، اگر نماز جَهریه است باید بلند بخواند ، اگر نماز اِخفاتیه است باید آهسته خوانده شود و صوت نداشته باشد.
▪️اگر کسی بگوید من حضور قلب ندارم پس نماز خواندنِ من فایده ای ندارد در پاسخ او باید گفت تمام اعضاء و جوارح انسان در حال نماز خواندن هستند و اگر با حضور قلب باشد خیلی بهتر است.
▪️اگر در نماز، حضور قلب باشد این توجه قلبی، به منزلهی امام جماعت محسوب میشود .در این مسیر تمام قُوا ، اعم از قوایِ خیال و وَهم و مُتخیّل و مُتصوّره که کلمات را با کلمات ترکیب میکند آیات را با آیات ضمیمه میکند و دَم به دَم از قوه حافظه مُدرکات خودش را به ظهور میرساند.
▪️برای مثال بعد از تکبیر" بِسم الله الرحمن الرحیم "میگوید بعد آن "الحمداللّه " میگوید اگر شخص حافظه نداشته باشد نمیتواند این ها را به ترتیب اِعاده کند.
▪️در هنگام نماز قوه متخیّله اَشکال و صُوَرِ کلمات را از مخزن خیال صورتگری میکند تا با همدیگر دوخت و دوز کند و این رَوندِ پشت سر هم بودن ، درست صورت بگیرد. آنقدر این جا کار انجام میگیرد که تعجب آور است.
▪️قوه متخلیّه در این هنگام شش کار را انجام میدهد :
▪️صورت را با صورت ترکیب میکند.
▪️صورت را با معنا ترکیب میکند.
▪️معنا رابا معنا ترکیب میکند.
▪️صورت را از صورت تجزیه میکند.
▪️معنا را از صورت تجزیه میکند.
▪️معنا را از معنا تجزیه میکند.
▪️متخَیّله مانند یک نقاشی است که میخواهد عکس یک حیوانی را بکشد که فرضاً سَرِ او شبیه طاووس باشد بدن او شبیه گاو ، پاهای او شبیه فلامینگو ...! این نحوه تجزیه و ترکیب کار بسیار بزرگی است.
▪️در نماز؛ تمام اعضاء و جوارح و قوای ادارکی از قوای حسی گرفته تا خیالی و وهمی و مخازنِ آنها همه در حال نماز هستند. تمام اعضاء و جوارح وهمچنین قلب که به طور مستمر در حال تَقلُّب و انقلاب است در حال نماز است.
▪️قلب را به این دلیل قلب میگویند چون این توانمندی را دارد که دائماً بسوی عالم غیب رو کند وبه عالم شهادت مُطلقه برگردد. و به عالم شهادتِ مُضاف برود و واردِ غیب مُضاف شود و همچنین به عالم غیبِ مطلق برود ... یعنی بطور مستمر در حال رفت آمد در عوالِم است این توانمندی را مقام قلب میگویند.
▪️قلب حالت تحولی دارد؛ گاهی در غیب است، گاهی هم تنزّل میکند در عالم مادّه است. اگر قلب در هنگام نماز توجّه غیبی او بر قرار باشد، قابلیّت پیدا میکند که امام جماعت شود. سایر قوا مادونِ قلب هستند لذا ایشان افق اعلایی دارد به همین دلیل بقیّه قوای ادراکی نمیتوانند امام شوند.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_هفدهم_شب_۳_۲_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ
وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي...
#یاحسین
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ»
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش اول ● وجه تسميه عيسى به مريم (عليهما السلام ) به ((مسيح )) و
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم
بخش دوم
● يهود و كلمه ((مسيح ))
و نيز از كتب بنى اسرائيل استفاده مى شود كه عيسى (عليه السلام ) را از اين جهت مشيحا ناميدند كه در بشارت آمدنش خوانده بودند، او به زودى در بنى اسرائيل ظهور مى كند و او بر ايشان حكم مى راند و منجى ايشان است ، از آن جمله عبارت انجيل لوقا است كه اين معنا از آن به خوبى استفاده مى شود، در آنجا مى گويد: وقتى فرشته مريم در آمد و گفت : سلام براى تو اى كسى كه سرشار از نعمت ربى ، از نعمت مبارك او، و تو در ميان زنان ، زنى مبارك هستى ، مريم وقتى فرشته را ديد معطل ماند كه چه بگويد و اين سلام كه او كرد چه معنا دارد، فرشته گفت : اى مريم مترس كه به نعمتى از ناحيه خدا ظفر يافتى و تو به زودى حامله مى شوى و پسرى ميزائى و نامش را يسوع مى گذارى و اين به زودى مردى عظيم مى شود كه حتى او را پسر خداى على مى خوانند و رب به او كرسى داوود پدرش را خواهد داد و تا ابد بر بيت يعقوب حكمرانى خواهد نمود و ملك او آخر ندارد.
پس يهوديان از اين بشارت فهميدند كه پيغمبرى كه مژده اش را داده اند حكمرانى خواهد كرد و به همين جهت و به اين بهانه بود كه يهوديان از قبول دعوت و نبوت عيسى بن مريم (عليهما السلام ) تعلل ورزيدند، چون در عيسى بن مريم سلطنتى نديدند و تا چندى كه آن جناب در بين ايشان بود به سلطنت نرسيد. و باز به خاطر وجود اين عبارت در آن بشارت بود كه بعضى از علماى نصارا و به تبع آنان بعضى از مفسرين اسلام در مقام توجيه بر آمده و گفته اند: منظور از ملك و سلطنت عيسى (عليه السلام ) ملك معنوى است نه سلطنت ظاهرى و صورى .
مؤلف قدس سره : اين توجيه بعيد نيست : از اين جهت در عبارت بشارت ، آن جناب را مسيح يعنى مبارك ناميدند، كه بطور كلى روغن مالى كردن در اعتقاد بنى اسرائيل براى تبرك انجام مى شده . و مويد آن آيه زير است كه مى فرمايد: ((قال انى عبد اللّه ، آتانى الكتاب و جعلنى نبيا، و جعلنى مباركا اينما كنت )).
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
☑️منظور از عبارت عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَین علیهالسلام
◾️حضرت آیتالله بهجت◾️
▪[منظور ازعبارت] عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَین علیهالسلام، [در روایات] معلوم است.
▪️این زمین به این وسیعی کجایش عند قبر الحسین است؟
همینکه شخص شروع کرد به قُرب(نزدیک) قبر حسین علیهالسلام، عند قبر حسین، صادق[و صحیح] است.
▪️یادم میآید در اربعین، کربلا بهاندازهای شلوغ میشد و بهاندازهای اجتماع میشد که از همان جایی که آدم از اتومبیل پیاده میشد، مثلاًهمان گاراژی که مطابق[و روبهرو] با در قبلۀ صحن حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) است، از آنجا ابداً دیگر کسی نمیتوانست حرکت بکند و بیاید، مگر در غایت صبر وطمأنینه که آیا بگذارند یک قدم جلوبرود یانه؟!
▪️مثل همان که میگویند اگر سوزن بیندازید به زمین نمیرسد. از آنجا تا به صحن چقدر مسافت است؟ از صحن تا خود حرم چقدر مسافت است؟ حالا اگر یک وقتی چنین شد و انسان قادر نبود راه برود ـهمین الآن هم اگر راه را باز بگذارند[١]، شاید جمعیت برسد به اینجا که خدا میداند از چند فرسخی اینطور ازدحامی میشود که آدم نمیتواند قدم از قدم برداردـ بر همۀ اینها عند قبرالحسین(علیه السلام) صادق است!
خصوصاً در مواقع ضرورت که آدم میفهمد عند قبرالحسین(علیه السلام) است. آن جای به آن دوری عند قبر الحسین علیهالسلام است نسبتبه دهفرسخی و بیستفرسخیای که مثلاً خارج از چهار فرسخ است [که در روایت آمده است].
#پی_نوشت:
✔️١. آیتالله بهجت این بیانات را در اسفند ماه سال ١٣٧٧ بیان فرمودهاند که در آنزمان حزب بعث، راهپیمایی اربعین را ممنوع کرده بود.
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش اوّل◾️
☑️ جابر جامه احرام بر تن میکند، یعنی حقیقت کعبه اینجاست.
▪️جابر بن عبدالله انصاری صحابی خوبی برای پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم بود و سنّ بالایی هم داشت، حسنین علیهما السّلام به او عمو میگفتند و به شدّت به او علاقمند بودند. جابر هم به شدّت دل سپردۀ آنها بود. این است که وقتی خبر شهادت اباعبدالله الحسین علیهالسّلام در مدینه به او رسید، بیدرنگ با یارش عطیّه، برای آمدن به کربلا و زیارت تربت پاک حسینی مصمّم شدند.
▪️بارها اشاره کردهام که اینکه نقل میکنند عطیّه خادم جابر بن عبدالله انصاری بود، تصویر کوچکی از عطیّه در ذهنها ترسیم میکند. عطیّه یک مفسّر و محدّث بزرگ است. اینگونه نیست که فرد معمولی و دون پایهای باشد، شخصیّت بزرگی است.
▪️راز این را هم که خدمت به جابر را اختیار کرده بود، خدمت عزیزان عرض کردهام. بعضی از کسانی که میخواهند در مسیر عبودیّت و طریق بندگی حضرت حق و در راه دین رشد بزرگی نصیبشان شود، یک ولیّ خدا، یک انسان والامرتبه و عظیم القدر را پیدا میکنند و برای اینکه بتوانند بیست و چهار ساعته از محضر او بهره ببرند؛ برخلاف دیگر شاگردان و مریدان که ممکن است تنها ساعاتی از روز اجازه داشته باشند در حضور او باشند؛ افتخار خدمتکاری آن شخص را پذیرا میشوند و از این طریق امکان پیدا میکنند دائماً در حضور او باشند و از همۀ حالات، رفتار و سخنان او بهره ببرند و درس بگیرند. عطیّه هم از این شمار بود.
▪️کمااینکه خود ائمّه علیهم السّلام هم از این نوع خدمتگزاران داشتند که بسیار عظیم القدرند. مثلاً قنبر که غلام امیرالمؤمنین علی علیه السّلام است؛ فکر نکنیم او یک خدمتکار معمولی بوده است؛ او انسان اهل معرفت، اهل معنویّت و شخص بسیار والامقامی است؛ منتها این توفیق فوقالعاده ای بود که خدمتگزاری امیرالمؤمنین علیه السّلام به او این فرصت را میداد که بتواند همواره در کنار حضرت علی باشد و از وجود مقدّس و نورانی ایشان استناره و کسب نورانیّت کند. سایر ائمّه علیهم السّلام هم بعضاً چنین افرادی را داشتند.
▪️عطیّه خدمت کردن به جابر را در این سفر افتخاری برای خود و فرصتی برای همراهی و حضور در محضر جابر میدانست. این دو نفر از مدینه به سمت کربلا حرکت کردند و روز بیستم ماه صفر، صبح هنگام وارد سرزمین کربلا شدند. جزء به جزء ماجرا ثبت شده است.
▪️جابر بن عبداللّه انصاری در نهر روفرات غسل کرد و جامۀ احرام بر تن پوشید که این خیلی معنا دارد. جامه احرام جامهای است که برای طواف خانه خدا بر تن میکنند. گویا جابر با این عمل خود یک سخن بسیار بزرگ و عمیق را به همۀ آینده تاریخ خودش اعلام میکند.
▪️او میگوید حجّ حقیقی اینجاست؛ روح حج اینجاست. کعبهای که در آن روزگار، مطاف کسانی بود که حسین را در سرزمین کربلا تنها گذاشتند، جز یک جنازۀ بی روح نبود؛ همانطور که اگر روح از پیکر انسان خارج شود، آن پیکر اثری ندارد؛ کاری از آن بر نمیآید؛ کسی نمیتواند فایده و بهرهای از آن ببرد؛ جنازۀ مردهای است که گوشهای افتاده است و بعد از چند صباح هم متعفّن میشود و خودش منشأ بسیاری از آلودگیها و انحرافات میگردد.
▪️جابر با عمل خود میگوید روح کعبه، حسین است؛ روح کعبه ولیّ اعظم خداست. کعبه یک پیکر است؛ کعبه یک پوسته است؛ محتوای آن ولایت است و این یک باور عمیق برای همه ماست.
▪️کعبه اگر حرمتی دارد به خاطر این است که محلّ تولّد امیرالمؤمنین علیه السّلام است؛ محلّ نزول نور ولایت علویّه در عالم خاک است. منهای آن، کعبه فقط یک اتاق است که با سنگ ساخته شده است.
▪️کعبه همۀ ارزشش را از حقیقت ولایت ولیّ الله اعظم گرفته است. کعبه بدون ولایت هیچ نیست؛ یک جنازه مرده است. یک پیکرۀ بی خاصیت و بی اثر است. شاهدش را هم همین امروز در دنیا میبینیم. این طوافهایی که دور کعبه میشود، پیامدها و آثارش کو؟! بسیاری اشخاص هر ساله به مکّه میروند؛ دور کعبه طواف میکنند؛ حج به جا میآورند؛ عمرههای متعدّد میروند؛ امّا کدام تحوّل؟ کدام آثار سازنده را از این طوافها با خودشان به ارمغان میآوردند؟ چرا؟
▪️چون روح ولایت در این کعبه نیست. کعبۀ تهی از ولایت یک پیکرۀ بیخاصیت و یک پوستۀ بدون محتواست. کعبهای که میتوان به دور آن گشت، در حالی که پسر پیغمبر را در غربت و تنهایی تشنه کام ذبح میکنند، چه خاصیتی دارد؟! چه بو و اثر و چه نشانهای از حقیقت و شایستگیها دارد؟ هیچ!
▪️لذا جابر جامۀ احرام بر تن میکند؛ یعنی حقیقت کعبه اینجاست؛ روح کعبه اینجاست.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب◾️
#اربعین_حسینی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️حاج محمد اسماعیل دولابی:
▪️همانطور که در ظاهر، خداوند راه کربلا را چند وقت باز میکند تا مؤمنین بهرهمند شوند و چند وقت میبندد تا قدر بدانند و شاکر شوند، در دل هم خداوند همین کار را میکند؛ چند روز بسط و گشایش و چند روز قبض و گرفتگی ایجاد میکند. چند روز حال عبادت دارید و چند روز از عبادت و نماز خودتان خوشتان نمیآید. اگر دیدید حال عبادت ندارید، خیلی شلوغ نکنید و صابر باشید چون خدا که صانع و پرورندهی ماست، برای رشد دادن ما این کار را کرده است.
▪️وقتی هم راه باز شد و کار روی دور افتاد، شکر کنید و بهره ببرید.
☑️مصباح الهدی ص۲۰۱
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️دستور مرحوم علامه طباطبایی (ره) به شاگردانشان◾️
▪️بیایید با امام حسین (علیه السلام) یک قراری بگذارید، تصمیم بگیرید هر معصیتی که در نماز برای شما مشغولیت ایجاد می کند (ذهنتان را مشغول میکند) را ترک کنید، مطمئن باشید به چله نرسیده آثارش و نورانیت اش را خواهید دید!
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
▪️وقتی خواستی به حرم امام حسین علیه السّلام مشرّف شوی، تنها برو و وقتی هم مشرّف شدی حواست به دیگران نباشد؛ به خود حضرت علیه السّلام باشد. انشاءالله وقتی خواستی مشرّف شوی، ابتدا در نهر حسینی که نزدیک مرقد حضرت ابوالفضل است و از فرات جداشده و آبش گلآلود است و تربت مخلوط دارد و آبش هنگام حرکت ناله میکند، غسل زیارت کن و با قدمهای کوتاه و به آهستگی و بدون اینکه با کسی حرف بزنی و به اطراف توجّه کنی، به طرف حرم برو. هر قدمی که به سمت حرم برمیداری، ملائکه و نور روی سرت میریزند. وقتی به حرم رسیدی، بالای کفشکَنِ حرم، زیارتنامهای نوشته شده است به این ترتیب: صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِاللهِ وَ صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِاللهِ وَ صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِاللهِ که این خودش یک زیارت کامل است. گویا زائر میگوید جانم به قربانت یا اباعبدالله، بعد میبیند مثل اینکه درست نشد و دلش آرام نگرفت، دوباره میگوید جانم به قربانت ای اباعبدالله و بار سوم هم به همین ترتیب. داخل حرم، پایین پای حضرت محلّی است که استخوانهای شهدا را آنجا دفن کردهاند. اگر هوشیار باشی، آنجا که عبور میکنی، احساس میکنی زیر پایت مثل یک دریا گود است.
▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
◾️مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
◾️حکایتی از بزرگواری مرحوم آخوند ملّاحسینقلی همدانی قدّس سرّه◾️
▪️در يک سفر زيارتى که مرحوم آخوند با اصحابشان پياده به کربلا مشرّف مى شدند، در راه عرب هاى بيابانى ايشان را لخت مى کنند و هر چه دارند مى ربايند.
▪️سپس که ايشان را مى شناسند، به حضورشان مى آيند و هر چه ربوده بودند تقديم مى کنند و معذرت ميخواهند.
▪️مرحوم آخوند فقط کتابهاى وقفى را که ربوده بودند پس ميگيرد و بقيّه کتب و اموال را نمى گيرد و ميفرمايد: به مجرّد سرقت، من ايشان را به حِلّ کردم، چون راضى نشدم بواسطه من خداوند کسى را در آتش دوزخ بسوزاند.
◾️روح مجرّد ص ۵۵۳
#علامه_حسینی_طهرانی◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش اوّل◾️ ☑️ جابر جامه احرام بر تن میکند، یعنی حقیقت کعبه اینجاست.
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش دوّم◾️
☑️روح کعبه که عشق حسینی است قبلهگاه قلبها و دلهای انسانها میشود.
▪️گرچه من در روایات، مؤیّدی برای این حرف ندیدم؛ ولی این حرف در افواه هست که وقتی حضرت بقیّه الله الاعظم ارواحنافداه ظهور فرمودند، قبله را به کربلا منتقل میکنند و مرقد مطهّر حسینی قبله میشود.
▪️معنای این سخن آن نیست که از نظر جغرافیایی، سمت ایستادن برای عبادت، از شهر مکّه به شهر کربلا تغییر میکند. این دریافت اشتباه از این سخن است. قبله محلّ اقبال انسان است؛ محلّی است که دل انسان به آن رو می کند؛ قلب انسان به آن متوجّه است؛ توجّه انسان به آن متمرکز است؛
فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ
جایی که وجه انسان، وجهه همّت انسان، روی دل و قلب انسان، همهی حواس و توجّه انسان به آن سمت است، آنجا قبله است.
▪️اینکه قبله به کربلا منتقل میشود، یعنی روح کعبه، که حقیقت ولایت است، و ظهور ولایت در اوج قلّۀ آن، که عشقی است که اباعبدالله الحسین علیه السّلام در عالم ظاهر کردند، آن عشق الهی بروز میکند و روح کعبه، که عشق حسینی است، قبلهگاه قلبها و دلهای انسانها شود؟ آیا امروز علائم آن را نمیبینید؟
▪️حتّی به شکل ظاهری عرض کنم؛ مگر چند نفر به مراسم حج مشرّف میشوند؟ حتّی سالهایی که خیلی حج شلوغ است؛ میگویند امسال مثلاً دو میلیون نفر حاجی بود. امروز که اربعین است چند نفر در کربلای اباعبدالله بودند؟ اینگونه که نقل شده است، شانزده میلیون نفر! آیا قبله به کربلا منتقل نشده است؟ محلّ توجّه دلها و قلبها کربلای اباعبدالله الحسین علیهالسّلام نشده است؟ و حال صبر کن صبح دولتت بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است
▪️خواهید دید چه اتّفاقی میافتد. همین که الان هست غیر قابل تصوّر بود؛ یعنی شما چند سال به عقب برگردید؛ میبینید شهر کربلا شهر غریبی بود. همین چند سال قبل وقتی وارد حرم اباعبدالله علیه السّلام میشدید، به ندرت زائر داخل حرم بود. به شدّت غربت بود. حرم خاک گرفته، کف حرم پر از ماسههای بادیه بود.
▪️کسانی که زمانهای قبل از سقوط صدّام به عتبات مشرّف شدند، دیدهاند که شرایط چگونه بود. آیا اصلاً قابل تصوّر بود روز اربعین، یا روز عاشورا، یا روز عرفه چنین جمعیّتی در سرزمین کربلا جمع شوند؟ این همه زائر! آن هم با این حالت!
▪️کسی میخواهد به حج برود هواپیما سوار میشود؛ با آن همه پذیراییهای ویژه و هتلهای بسیار مدرن و مجلّل و مجهّز که برای اسکانش در نظر میگیرند و وسیلههای نقلیه بسیار مدرنی که برای جابجا شدن در فاصلههای بین شهرها یا در داخل شهرها در اختیارش قرار میدهند؛ امّا امروز چگونه افراد به زیارت اباعبدالله الحسین علیه السّلام میروند؟ با پای پیاده، از فرسنگها دورتر. اقلّش این است که به نجف به محضر امیرالمؤمنین علی علیه السّلام مشرّف میشوند و بعد از زیارت مرقد مطهّر حضرت اسدالله الغالب، علیّ بن ابیطالب علیه السّلام، با پای پیاده در هوای بسیار سرد یا به شدّت گرم به سمت کربلا و حرم اباعبدالله الحسین علیهالسّلام به راه میافتند. بخشی از این پیادهها با پای برهنه میروند، حتّی کفش به پا ندارند؛ بعضی از جاهای مسیر کاملاً خاک و شن است، ریگ است؛ پاها آسیب میبیند؛ امّا چه عشقی اینها را میآورد. یک گروه دیگر که از جنوب عراق پای پیاده راه میافتند؛ از بصره، پانصد، ششصد کیلومتر پیاده میآیند تا روز اربعین خود را به کربلای حسینی برسانند. آیا این خبر نمیدهد که قبله دارد به کربلا منتقل میشود؟ قبلۀ دلها و جانها به کربلا منتقل میشود؟
▪️هرچه میخواهند بکنند؛ این وهّابیها چه میکنند؛ چه تبلیغاتی که ضدّ ولایت در سطح دنیا میکنند؛ این همه رسانههای مختلف، شبکههای ماهوارهای، سایتهای اینترنتی، نشریات، روزنامهها، مبلّغینی که به نقاط مختلف اعزام میکنند؛ پولهایی که خرج میکنند؛ اینها را که در جنبه تبلیغات و فرهنگی برای سرد کردن میدان عشق ورزی به اهل بیت عصمت و طهارت انجام میدهند؛ آن هم از سفّاکیها و ددمنشیهایشان، انفجارهای انتحارییی که گام به گام برای ترساندن و منصرف کردن از اقبال به اباعبدالله الحسین علیه السّلام طرّاحی میکنند؛ امّا چه اثری بخشیده و چه موفقیّتی نصیبشان ساخته است؟ اینها واقعیّت است.
▪️اگر نقل میکنند که متوکّل عبّاسی برای اینکه نگذارد افراد به زیارت امام حسین علیه السّلام بروند، میگفت اگر کسی بخواهد برود، باید یک دستش را بدهد ما قطع کنیم و عدّهای میرفتند دستشان را میدادند و قطع میکردند و به زیارت اباعبدالله علیه السّلام میرفتند؛ شاید برای برخی باورش دشوار بود؛ امّا روی آوردن این همه زائر با وجود خطر عملیات تروریستی و انفجارهای انتحاری وهابیان سلفی، آن را کاملاً باورپذیر کرده است.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب◾️
#اربعین_حسینی
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
اَݪسَلآمعَلَێڪَیٰآاَبٰآعَبدِلݪّہ
تاخواستَند
غَزلبِنویسَندقَلمشِکَست
یَعنےڪہعآجِزندزِوَصفتو
واژهھا #حُسیـن
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
بسکه چشمم بههوایحرمت تر شده است
شیشه پنجــــــره انگـــار مشجّر شده است
بس که هـــر آه فقط نام تــو را زمزمه کرد
از نفسهای من این خانه معطر شده است
دم به دم فـــــال گرفتــــم که میآیم یا نه
رازقیهـــای اتاقــــــم همه پرپر شده است
مثـــل آنهـــــا که هـــــــوادار رکابت بودند
نخل صبر منِ بیحوصله بیسر شده است
پای مـــن در سر خــــود میل حریمت دارد
حس من سمت حــرم باز کبوتر شده است
دل هــر پیــر که پابوس تو و تختات شد
شک نداریم که صدسال جوانتر شده است
#اسماعیلعلیخانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
هرڪجامیگذرمجلوهمستـٰانہاوست
اینحسینڪیستکہعـٰالمهمہدیوانۂ
اوست....!
#امام_حسین
#اربعین
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
🏴 «زیارت اربعین از علامات مؤمن»
☑️گزیدهای از پیام حضرت آیتالله بهجت درباره تعظیم شعائر
▪️بسم الله الرحمن الرحیم، قال الله (عزّ مَن قائل): «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت آن [حاكى] از پاكى دلهاست»[حج:٣٢].
▪️تمام تقواها مرتبط به قلب است و جسد بهمنزلۀ خادم است. و اختصاص شعائر به این است که تقوا را در قلوب دیگران تثبیت مینماید.
▪️و علاماتی هستند که بهواسطه آنها، به ذیالعلامة (صاحب علامت) پی میبرند. فرمودهاند: «عَلائِمُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ, صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ؛
مؤمن پنج نشانه دارد: اقامه ۵۱ ركعت نماز (مجموع واجبات و مستحبات)،
و «بسم الله الرحمن الرحيم» را (در نماز) بلند گفتن»،
در سجده پيشانی بر خاك نهادن،
و انگشتر عقیق در دست راست كردن، و زيارت اربعين.
◾️متن پیام حضرت آیتالله بهجت در مراسم رونمایی از گنبد حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام ۱۳۸۴ شمسی◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش دوّم◾️ ☑️روح کعبه که عشق حسینی است قبلهگاه قلبها و دلهای انسان
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش سوّم◾️
☑️ بر خلاف سفر حج، هر چه شرایط سختتر و خطر شدیدتر میشود، تشویق ائمه علیهم السّلام برای زیارت کربلا بیشتر میشود.
▪️اگر نقل میکنند که متوکّل عبّاسی برای اینکه نگذارد افراد به زیارت امام حسین علیه السّلام بروند، میگفت اگر کسی بخواهد برود، باید یک دستش را بدهد، ما قطع کنیم و عدّهای میرفتند دستشان را میدادند و قطع میکردند و به زیارت اباعبدالله الحسین علیه السّلام میرفتند؛ شاید برای برخی باورش دشوار بود؛ امّا روی آوردن این همه زائر با وجود خطر عملیات تروریستی و انفجارهای انتحاری وهابیان سلفی، آن را کاملاً باورپذیر کرده است.
▪️خدمتتان عرض کردهام؛ با اینکه حج واجب است، امّا به محض اینکه احتمال خطری جدّی مطرح شود، وجوب حج برداشته میشود. امّا کربلا چه؟
▪️روایات اهل بیت علیهم السّلام را ببینید. هرچه شرایط سختتر، هرچه خطر شدیدتر، تحریض و تشویق ائمّه علیهم السّلام برای اینکه به زیارت اباعبدالله علیه السّلام بروید بیشتر. به ظاهر زیارت اباعبدالله علیه السّلام عمل مستحبّ است؛ سفر حج سفر واجب است؛ امّا در سفر واجبِ حج به محض اینکه خطری جدّی پیش میآید، وجوب برداشته میشود. امّا در سفر مستحبّ زیارت اباعبدالله الحسین علیهالسّلام هرچه خطر شدیدتر میشود، تحریض اهلبیت علیهم السّلام بر تشرّف به زیارت آن حضرت بیشتر میشود.
▪️خواستم اشاره کنم که این عمل جابر که غسل میکند و جامه احرام بر تن میپوشد، چه معنای عمیقی داشت. جابر به زیارت کعبۀ دلها آمده است. حسین علیه السّلام قبلهگاه قلوب اهل دل است.
▪️جابر در حالی که به شدّت متأثّر و اشک ریزان است، با گامهای بسیار کوتاه حرکت میکند؛ با پای برهنه به سمت تربت اباعبدالله الحسین علیهالسّلام حرکت میکند و در گامهایی که بر میدارد، مشغول ذکر خدای متعال است. نقل شده است؛ خاک را میبویید و مسیر را پیدا میکرد.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب◾️
#اربعین_حسینی
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش دوم ● يهود و كلمه ((مسيح )) و نيز از كتب بنى اسرائيل استفاده
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم
بخش سوم
● معناى كلمه ((عيسى ))
و اما كلمه ((عيسى )) در اصل ((يشوع )) بوده كه هم به معناى مخلص تفسير شده و هم به معناى منجى و در بعضى از اخبار به كلمه ((يعيش زنده مى ماند)) تفسير شده و اين با نامى
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 305
كه براى فرزند زكريا نهاده ، يعنى نام ((يحيى زنده مى ماند)) مناسب تر است ، چون قبلا هم گفته بوديم كه بين اين دو پيامبر از هر جهت شباهتى برقرار بوده (شباهت تام )
در آيه مورد بحث با اينكه خطاب به مريم است در عين حال عيسى (عليه السلام ) را، عيسى بن مريم خوانده و اين براى آن بوده كه توجه دهد به اينكه عيسى بدون پدر خلق شده و به اين صفت شناخته مى شود و نيز به اين كه مريم در اين معجزه شريك او است ، همچنان كه در جمله : ((و جعلناها و ابنها آيه للعالمين ))، فرموده مريم و عيسى را براى همه عالميان آيت قرار داديم .
وجيها فى الدنيا و الاخره ، و من المقربين
((وجاهت )) به معناى مقبوليت است و مقبول بودن عيسى (عليه السلام ) در دنيا روشن است و همچنين در آخرت چون قرآن از آخرت او چنين خبر داده .
و اما اينكه فرمود: از مقربين است ، معناى كلمه ((مقرب )) روشن است، مى فرمايد: عيسى (عليه السلام ) مقرب نزد خدا است و داخل در صف اولياء است و از جهت تقرب داخل در صف مقربين از ملائكه است ، همچنان كه فرمود: ((لن يستنكف المسيح ان يكون عبدا للّه و لا الملائكه المقربون ))، و در جاى ديگر قرآن تقريب را معنا كرده و فرموده : ((اذا وقعت الواقعه - تا جمله - و كنتم ازواجا ثلثه ...، و السابقون السابقون اولئك المقربون )).
و به طورى كه ملاحظه مى كنيد از اين آيات بر مى آيد كه منظور از اين تقرب ، تقرب به خداى سبحان است و حقيقت آن اين است كه فردى از انسانها در پيمودن راه برگشت به خدا - آن راهى كه به حكم آيه : ((يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه ))، و به حكم آيه : ((الا الى اللّه تصير الامور))، پيمودنش بر هر انسانى نوشته شده ، از ساير انسانها سبقت بگيرد.
و اگر دقت بفرمائيد در اينكه صفت ((مقربين )) صفتى است براى افرادى از انسانها و افرادى از ملائكه ، آن وقت خواهى فهميد كه لازم نيست اين صفت اكتسابى باشد تا بگوئى
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 306
ملائكه صفت تقرب را از راه اكتساب و مجاهده با نفس به دست نياورده اند و با اين حال چگونه بعضى از آنان مقرب و بعضى غير مقرب شده اند، چون ممكن است مقام تقرب در ملائكه موهبتى باشد و در انسان از راه عمل و مجاهدت به دست آيد.
جمله : ((وجيها فى الدنيا و الاخرة )) و همچنين جمله هائى كه به آن عطف شده ، يعنى ((و من المقربين و يكلم ...))، ((و من الصالحين ))) و ((يكلمه )) و ((رسولا))، همه جمله هائى حاليه اند.
و يكلم الناس فى المهد و كهلا...
كلمه ((مهد)) به معناى آن بسترى است كه براى كودك شيرخوار تهيه مى كنند. و كلمه ((كهلا)) از ماده كهولت يعنى سالخوردگى گرفته شده و به معناى دوران بين جوانى و پيرى است ، دورانى است كه انسان به حد تماميت و قوت مى رسد، و لذا بعضى گفته اند: كهل به كسى گفته مى شود كه جوانيش با پيرى مخلوط شده و چه بسا گفته باشند كهل كسى است كه سنش به سى و چهار سال رسيده باشد.
و به هر حال جمله مورد بحث مى فهماند كه عيسى (عليه السلام ) تا سن كهولت زنده میماند و اين خود بشارت ديگرى است براى مريم .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش سوّم◾️ ☑️ بر خلاف سفر حج، هر چه شرایط سختتر و خطر شدیدتر میشود،
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش چهارم◾️
☑️لوح جابر یا لوح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️اینکه گفته شده است جابر نابینا بود و چشمهایش کور شده بود، ظاهراً این گونه نباشد. سن بالا بود؛ کهنسال بود و چشم مقدار زیادی از دید خودش را از دست داده بود؛ چشمش کم سو بود؛ امّا نابینا نبود. این هم که عرض میکنم به قرینهای است که من از آن این نتیجه را گرفتهام:
▪️جابر صحابی معمّر پیغمبراکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است؛ رسول خدا به او بشارت دادند که تا پنج امام را خواهد دید و به او فرمودند وقتی به حضور پنجمین امام که همنام من است، رسیدی؛ سلام منِ رسول الله را به او برسان.
▪️جابر در اوج کهنسالی خدمت امام باقر علیه السّلام که در سنین آغازین عمر بودند مشرّف میشود؛ سلام پیامبر را به محضر امام باقر علیه السّلام میرساند. سپس سخن از لوحی به میان میآید که وقتی اباعبدالله الحسین علیهالسّلام متولّد شدند، خدا برای پیامبر هدیه فرستاد.
▪️آن لوحی نورانی بود که جبرئیل برای آن حضرت آورد و ایشان آن را به حضرت زهرا سلام الله علیها دادند. در کتب روایی معروف به لوح جابر یا لوح فاطمه زهرا سلام الله علیها است و تمام سرگذشت آینده در آن ذکر شده است؛ تمام ائمّه علیهم السّلام را یک به یک نام برده است و اینکه در چه شرایطی مسئولیّت امامت بر دوششان قرار خواهد گرفت؛ اینها در لوح جابر هست.
▪️جابر مورد علاقۀ پیامبر و اهل بیت علیهم السّلام بود. وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها، امام حسین علیه السّلام را به دنیا آوردند؛ جابر هم برای عرض تبریک خدمت حضرت رفت. وقتی این لوح نورانی را دید پرسید که چیست و حضرت زهرا سلام الله علیها به او فرمودند ماجرای آن لوح چیست.
▪️او اجازه گرفت از روی آن لوح رونوشتی بردارد و متن لوح را روی برگهای نوشت. جابر بن عبدالله انصاری سالهای طولانی بعد، در اواخر عمرش، که با امام باقر علیه السّلام ملاقات میکند؛ در آن تشرّف آن نوشته را خدمت امام باقر علیه السّلام عرضه میکند و آن را از رو میخواند و این نشان میدهد که چشم او در زمان امام باقر علیه السّلام هم گرچه کم سو بوده است؛ امّا قدرت دید داشته است.
▪️لذا اینکه نقل شده است جابر نابینا بوده است، درست نیست. چشمش نابینا نبود؛ کهنسال بود و چشمش هم طبیعتاً به اقتضای سنّ و سالش کم سو شده بود؛ امّا اینکه با هدایت چشم حرکت نمیکرد؛ علّتش سیل اشکی بود که از چشمانش جاری بود.
▪️نقل شده است خاک را میبویید و مسیر را پیدا میکرد. عزیزان با این بحثها آشنا هستند؛ نیاز به توصیف زیاد و تشریح فراوان ندارد که انسان غیر از این حواسّ ظاهری، حواسّ باطنی دارد. انسان غیر از دیدۀ بدن، چشم دلی دارد؛ غیر از گوش پیکر، گوش باطنی دارد. انسان غیر از شامّۀ مادّی و جسمانی، شامّۀ روحانی دارد. چشم باطن چیزهایی را میبیند که چشم بدن قادر به دیدن آن نیست.
چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنی است، آن بینی
اگر گوش دل باز شود، صداهای ملکوتی را میشنود. اگر شامّۀ روح بیدار شود، عطرهای ملکوتی را استشمام میکند.
▪️اینکه جابر خاک را میبویید و مسیر تربت اباعبدالله علیه السّلام را پیدا میکرد با شامّۀ بدنش نبود؛ او با شامّۀ روح و جان میبویید. کسی که این شامّه در او بیدار شود، خیلی چیزها را میتواند با بوییدن تشخیص دهد.
▪️از مرحوم حاج آقای دولابی رضوان اللّه تعالی علیه در حالات مرحوم حاج هادی ابهری خدمتتان نقل کردهام؛ حاج آقا نقل میکردند این عاشق شیفته و مست عشق اباعبدالله الحسین علیه السّلام، این مجنون عشق حسینی با شامّهاش راه یابی میکرد. در یک محلّه که رد میشدیم با شامّهاش تشخیص میداد؛ میگفت در فلان خانه اخیراً زائری از کربلا آمده است. با شامّۀ روحش بو میکشید و تشخیص میداد. حتّی میفرمودند گاهی اوقات من جایی بودم و حاج هادی ابهری خبر نداشت. میفرمودند مثلاً مشهد مشرّف شده بودند. حاج هادی ابهری که به مشهد آمده بود و خبر نداشت حاج آقای دولابی هم آمدهاند و کجا مقیمند؛ با بو کشیدن جای حاج آقا را پیدا میکرد و سراغ حاج آقای دولابی رضوان الله تعالی علیه میآمد.
▪️اینگونه است؛ اگر شامّۀ روح بیدار شود، خیلی چیزها را تشخیص میدهد. کمااینکه اگر چشم دل باز شود، خیلی چیزها را میبیند. گوش دل باز شود، خیلی چیزها را میشنود. صداهایی در عالم وجود دارد که گوش ظاهر نمیشنود.
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب◾️
#اربعین_حسینی
@mohamad_hosein_tabatabaei