#بحث_روايتى
(در ذيل آيات گذشته )
● رواياتى به نقل از ابن عباس در خصوص آيه (و عسى ان تكوهوا شيئا) و بيان مفاد روايت
#المیزان| در الدر المنثور است كه ابن جرير از ابن عباس روايت كرده كه گفت من پشت سر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) سوار شده بودم ، فرمود: اى ابن عباس از خدا به آنچه برايت مقدر كرده راضى باش هر چند كه مخالف خواسته و آرزويت باشد، براى اينكه مقدرات تو از پيش در كتاب خدا ثبت شده ،
عرضه داشتم : يا رسول الله اين در كجاى قرآن است ، با اينكه من قرآن را خوانده ام (چنين چيزى بياد ندارم ؟) فرمود: آيه : ((و عسى ان تكرهوا شيئا و هو خير لكم ، و عسى ان تحبوا شيئا و هو شر لكم ، و الله يعلم و انتم لا تعلمون )).
#المیزان_جلد2_ص284
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علامه_ما
□○شهادت اعضای بدن در روز قيامت؟!○□
□«یوْمَ تَشْهَدُ عَلَیهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا یعْمَلُونَ»
سوره نور ۴□
□(در آن روز زبانها و دستها و پاهایشان بر ضد آنها به اعمالی که مرتکب میشدند گواهی میدهد!).□
□○علامه طباطبایى(ره) در تفسیر این آیه میفرماید: «شهادت اعضا، زمانى واقعیت دارد كه هر یك از اعضا در دنیا داراى شعور باشند و از عمل انسان آگاه باشند وگرنه هر گاه در قیامت خداوند به اعضاء شعور بدهد و یا در آن روز به آنها آگاهى و صوت بدهد كه شهادت نخواهد بود.
□○زیرا شاهد باید به هنگام عمل، هم حاضر باشد و هم عالم باشد تا بتواند ماجرا را دریابد و براى روزى دیگر گواهى بدهد. بنابراین همه اعضاى ما در این عالم داراى یك نوع آگاهى و شعورند، گرچه نوع آن علم و شعور با علم و شعور ما فرق داشته باشد.»
#الميزان ، ج ۱۷، ص ٤٠٢
@mohamad_hosein_tabatabaei
#المیزان
□تفسیر سوره توحید□
□سوره #توحید خداى تعالى را به #احديت_ذات و بازگشت ما سوى الله در #تمامى حوائج وجوديش به سوى او و نيز به اينكه احدى نه در #ذات و نه در #صفات و نه در #افعال شريك او نيست مى ستايد، و اين توحيد قرآنى، توحيدى است كه #مختص به خود قرآن كريم است، و #تمامى معارف (اصولى و فروعى و اخلاقى) اسلام بر اين #اساس پى ريزى شده است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
#علامه_طباطبايی_ره
#عاشورا
■●آیا روزه گرفتن در روز
عاشورا استحباب دارد؟●■
■● #المیزان|ملحق شدن عاشورا به سه روز در هر ماه و وجوب يا استحباب روزه آن بعنوان يك عيد از اعياد اسلامی از بدعتهايی است كه بنی اميه (لعنهم اللَّه) آن را ابداع كردند، در حالی كه هيچ يك از اين مضامين درست نيست، نه يهود عاشورا را عيد میدانسته و نه نصارا، و نه مردم جاهليت و نه اسلام،
■●چون عاشورا نه يك روز ملی بوده تا نظير نوروز و مهرگان عيد ملی و قومی بشود، و نيز در آن روز هيچ واقعهای از قبيل فتح و پيروزی برای ملت اسلام اتفاق نيفتاده، تا نظير مبعث و ميلاد رسول خدا صلی الله علیه وآله روزی تاريخی برای اسلام باشد، و هيچ جهت دينی هم ندارد تا نظير فطر و قربان عيدی دينی باشد، پس عزت و احترامی كه بنی اميه برای عاشورا درست كرده اند عزتی است بدون جهت.
@mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم
مستحضرید از سوم اکتبر آیه ۲۵۵ سوره بقره که بخش اول #آیت_الکرسی است از #المیزان حضرت علامه در کانال دنبال میشود
توصیه میکنم حتما دنبال بفرمائید
موید منصور باشید ان شاءالله✋
□○ #المیزان |نظر علامه طباطبایی درباره ایمان #حضرت_ابوطالب○□
□○در تفسیر الدر المنثور، روایتی آمده که حضرت ابوطالب، به پیامبر (صلی الله علیه وآله) ایمان نیاورد و در نهایت با حالت کفر از دنیا رفت! مرحوم علامه طباطبایی در ذیل کریمه ۵۶ سوره قصص، به این روایت اینگونه پاسخ میدهد:
□○«در معناى اين روايت، روايت ديگرى از ابن عمر، ابن مسيب، و غير آن دو آمده، و ليكن روايات بسيار زيادى از ائمه اهل بيت (علیهم السلام) رسيده، كه فرموده اند: ابو طالب ايمان آورده بود، و اشعارى هم كه از او نقل شده پر است از اقرار به صدق رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، و حق بودن دين او، و اين ابو طالب كسى است كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را وقتى صغير بود در دامن خود جاى داد، و بعد از بعثت و قبل از هجرت از او حمايت كرد، حمايتى كه ارزش آن حمايت و مجاهداتش در حفظ جان شريف رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در ده سال قبل از هجرت معادل است با ارزش مجاهدتهاى همه مهاجرين و انصار در ده سال بعد از هجرت، آن وقت چگونه ممكن است چنين كسى ايمان نياورده باشد؟!»
□○ترجمه المیزان، ج۱۶، ص۸۱○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بزرگترین، تفسیر قران کریم #المیزان
□اثر ماندگار از عارف، فیلسوف و مفسر بزرگ جهان اسلام #علامه_طباطبایی_ره
□حاصل بیست سال زحمت علامه طباطبایی ره را بخوانیم
#طرح | هَجَمَ بِهِمُ العِلْم...
□مرحوم مهندس عبدالباقی، فرزند علامه طباطبایی:
پدر ما، کتاب #المیزان را ۱۵روز متوالی بدون نقطه مینوشت و بعد برمیگشت و نقطهگذاری میکرد! وقتی دلیل این کار را پرسیدیم فرمودند:
«مطالب به ذهن من هجوم میآورند و من فرصت نمیکنم نقطه بگذارم.»
@mohamad_hosein_tabatabaei
#علامه_طباطبائی و شعر #ایرج_میرزا در رسای #شهدای_دشت_کربلا
□من به مرحوم علامه طباطبایی اشکال کردم که آیا ایرج میرزا را میشناسید؟
او هجو سرا است.
علامه میفرماید بله میشناسم و کتاب شعر او را هم دارم.
□سپس علامه میفرماید مع ذلک، ای کاش ایرج میرزا این بیت شعرش را به من میداد و من #المیزان را به او میدادم و ادامه میدهد: من گمان ندارم کسی که چنین بیتی را راجع به حضرت علی اکبر امام حسین (علیه السلام) سروده است، در روز قیامت حضرت سید الشهدا (علیه السلام) نسبت به این فرد بی تفاوت باشد.
یکی از شعرای مشهور عصر مشروطه، ایرج میرزا است. وی در نقد روابط اجتماعی و اوضاع سیاسی زمانه، اشعاری محکم و فاخر دارد اما بیشتر به عنوان یک شاعر هزلسرا شناخته میشود.
□با این همه، به خاطر سرودههایی چند در ذکر مناقب و مراثی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، نام وی در دیوان شعرای آئینی نیز به چشم میخورد. درباره یکی از سرودههای عاشورایی ایرج میرزا، در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی، نقل قولی عجیب از مرحوم #علامه_طباطبایی (ره)، نویسنده تفسیر فخیم «المیزان» بازگو شده است
که ایشان آرزو کردهاند، ای کاش ایرج میرزا ثواب یک بیت از آن شعر را با ثواب تفسیر المیزان معاوضه میکرد! چنانکه میگوید:
□«من خدمت علامه طباطبایی رضوان الله علیه صاحب المیزان رسیده بودم صحبت ایرج میرزا بود. ایشان مطلبی در باره ایشان فرمودند هنوز هم هضمش برایم سخت است. هر چند ایشان شاعر هزلگویی بود ولی شعری راجع به حضرت علی اکبر دارد که با این مطلع شروع میشود:
○رسم است هر که داغ جوان دیده
○دوستان رأفت برند حالت آن داغ دیده را
○یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
○وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
○آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند
○تا تقویت شود دل محنت کشیده را
□مرحوم علامه آقای طباطبایی فرمودند:
من حاضر بودم تمام کتاب المیزانم را بدهم به ایرج میرزا و این بیت شعرش را بگیرم:
○بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد
○آتش زدند لانه مرغ پریده را
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #المیزان
مالاندوزانی که در روزهای #کرونایی انفاق نمیکنند، بخوانند!○□
#در_قرآن_میخوانیم:
الَّذينَ يَكنِزونَ الذَّهَبَ وَالفِضَّةَ وَلا يُنفِقونَها فى سَبيلِ اللَّـهِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ أَليمٍ
{ کسانى که طلا و نقره مىاندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمىکنند، آنان را به عذابى دردناک، بشارت بده!}
□○سیّد مفسران #علامه_طباطبایی_ره:
آیه شریفه، عموم احتکار کنندگان را به عذاب شدیدى تهدید مىکند و در جملهی "و لا ینفقونها فى سبیل الله"، کنز و احتکار را توضیح مىدهد و مىفهماند آن احتکارى مبغوض خداست که مستلزم خوددارى از انفاق در راه او باشد و در مواردى که وظیفه انفاق آن مال در راه خدا است، انسان را از انجام آن منع کند.
□○و بهطورى که از کلام خود خداى تعالى برمى آید انفاق در راه خدا عبارتست از آن انفاقى که قوام دین بر آن است، بهطورى که اگر در آن مورد انفاق نشود بر اساس دین لطمه وارد مى آید، مانند انفاق در جهاد و در جمیع مصالح دینى که حفظش واجب است، و همچنین آن شوون اجتماعى مسلمین که با زمین ماندنش، شیرازه اجتماع از هم گسیخته مىگردد و نیز حقوق مالى واجبى که دین آن را به منظور تحکیم اساس اجتماع تشریع کرده.
□○ پس اگر کسى با وجود احتیاج اجتماع به هزینه، درباره حوایج ضروریش سرمایه و نقدینه را احتکار و حبس کند او نیز از کسانى است که در راه خدا انفاق نکرده و باید منتظر عذابى دردناک باشد؛ چون او خود را بر خدایش مقدم داشته، و احتیاج موهوم و احتمالى خود و فرزندانش را بر احتیاج قطعى و ضرورى اجتماع دینى برترى داده است.
□○ترجمه المیزان، ج ۹، ص ۳۳۳○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#المیزان | چرا دعای کافر، مستجاب نمیشود؟
■وَ مَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ
دعای کافران (به جایی نمیرسد و) جز در ضلالت نیست!»
#غافر:۵۰
#سیّد_مفسران:
«هر چند خداى سبحان وعده قطعى داده كه دعاى هر كس از بندگانش را كه او را بخواند مستجاب كند، و فرموده : ((اجيب دعوة الداع اذا دعان (( و دعا در صورتى كه حقيقتا دعا باشد، به هيچ وجه رد نمى شود. و ليكن آنچه كه در متن اين وعده به عنوان قيد آمده اين است كه اولا دعا، دعا و طلب حقيقى باشد، نه بازى و شوخى ، و ثانيا ارتباط آن حقيقتا به خدا باشد، يعنى دعا كننده تنها از خدا حاجت بخواهد و در اين خواستنش از تمامى اسبابهايى كه به نظرش سبب هستند منقطع گردد. و كسى كه به عذاب آخرت كفر مى ورزد و آن را انكار مى كند، و حقيقت آن را مى پوشاند، نمى تواند رفع آن را به طور جدى از خدا بخواهد، چون اين خواستنش يا در دنيا است كه جدى نبودن آن خيلى روشن است و يا در آخرت است ، در آنجا هم هر چند عذاب را به چشم مى بيند، (و با همه ظاهر و باطنش لمس مى كند)، و از شدت آن به ناچار از هر سبب ديگر منقطع شده ، تنها متوسل به خداى سبحان مى شود و ليكن آن ملكه انكارى كه از دنيا به همراه خود آورده ، و بال و طوق لعنتى شده كه هرگز از او جدا نمى شود، و آتشى كه در آن است جزاى همان انكار است ، در نتيجه نمى گذارد رفع چيزى را كه منكرش بوده به طور جدى از خدا بخواهد. علاوه بر اين ، سخن درباره انقطاعش از سببها و توسلش به خداى تعالى ، همان سخنى است كه در طلب جدى اش گفتيم ، همانطور كه او نمى تواند بطور جدى دعا كند همچنين نمى تواند بطور جدى از سببهاى ديگر بريده و متوسل به خداى عزيز گردد و چگونه مى تواند چنين توسلى جدى داشته باشد؟ با اينكه در دنيا آن را كسب نكرده بود - دقت بفرماييد.»
■●ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷،ص : ۵۱۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#المیزان | حضرت آدم (علیه السلام) چه مدت، میهمان بهشت خدا بود؟
■مرحوم صدوق از امام باقر عليهالسلام از پدران بزرگوارش، از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) روايت كرده كه فرمود: مكث آدم و حوا در بهشت از هنگامى كه وارد آن شدند تا ساعتى كه بيرون شدند تنها هفت ساعت از ايام دنيا بود و در همانروز كه اين جريان واقع شد، خدا از بهشتش بيرون كرد.
■●ترجمه الميزان ج۱، ص۲۲۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● #المیزان | حرف تازه و دقیق علامه طباطبایی درباره «صبر اجتماعی»●■
در آیه آخر سوره آل عمران میخوانیم: «ـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱصْبِرُوا۟ وَصَابِرُوا۟ وَرَابِطُوا۟ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ...»،
چه فرقی بین صبر کردن و صابر بودن است؟
«علاّمه طباطبايی مطلب دقيقی را از دو كلمه ﴿صابِروا و رابِطوا﴾ استنباط كرده اند كه ﴿صابِروا ورابِطوا﴾ مستقيم متوجّه مؤمنان است؛ به اين معنا كه صبرهايتان را با هم تبادل كنيد؛ نه اينكه هر يك به تنهايی صبر كنيد، همانگونه كه آيه شريفه ﴿واعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَميعا) فرمان ميدهد كه همه با هم مسلمان باشيد؛ نه فقط همه مسلمان باشيد، پس اگر مسلمانان هماهنگی جمعی نداشته باشند، هيچ يك به آيه مزبور عمل نكرده اند، زيرا فرمان ﴿واعتَصِموا﴾ به معنای «مسلمان شويد» نيست، بلكه به معنای «با هم مسلمان باشيد» است و با هم مسلمان بودن، غير از مسلمانی هر فرد به تنهايی است.
با هم مسلمان بودن يعنی در مسائل نظری تبادل فكری داشتن، در امور اجرايی و عملی همكاری كردن و در مسائل دفاعی و جنگ مصابره و مرابطه داشتن.
#نتيجه_آنكه :
﴿صابِروا﴾ و ﴿رابِطوا﴾ خطاب به مؤمنان است؛ بدين معنا كه با هم صبر و رباط داشته باشيد، زيرا صبر هر انسانی محدود است؛ بعضی زود ميرنجند و خسته ميشوند. اگر مصابره جايگزين صبر فردی شود و مرابطه جای حراست و نگهبانی انفرادی از مرزهای دينی را بگيرد، نقص ناشی از رنجش و خستگی بعضی با توانمندی و پايداری افراد ديگر ترميم خواهد شد.»
■●ر.ک: تفسیر تسنیم، ج۱۶، ص۷۷۵●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#المیزان | یک نکته ظریف از قول استادِ علامه در اثبات امامت
#در_قرآن_میخوانیم:
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ
■[وقتی خدا ابراهیم را با حوادثی مهم امتحان کرد و وی را در امتحان موفق ساخت، فرمود: «من تو را راهبر مردم میکنم.» گفت: «و از بچهها و نسلم چطور؟» فرمود: «البته این جایگاه حساس به بدکارها نمیرسد و به معصومان، آری.»]
بقره:۱۲۴|ترجمه علی ملکی
#سیدّ_مفسران:
■«در اینجا بد نیست به یک سرگذشت اشاره کنم و آن این است که شخصى از یکى از اساتید ما پرسید: «به چه بیانى این آیه دلالت بر عصمت امام دارد؟ »
او در جواب فرمود: «مردم به حکم عقل از یکى از چهار قسم بیرون نیستند و قسم پنجمى هم براى این تقسیم نیست:
1️⃣ یا در تمامى عمر ظالمند
2⃣یا در تمامى عمر ظالم نیستند
3️⃣یا در اول عمر ظالم و در آخر توبه کارند
4️⃣ و یا بعکس در اول صالح و در آخر ظالمند.
■ابراهیم (علیهالسلام ) شأنش اجل از این است که از خداى تعالى درخواست کند که مقام امامت را به دسته اول و چهارم از ذریه اش بدهد. پس به طور قطع، دعاى ابراهیم شامل حال این دو دسته نیست.
باقى مىماند قسم دوم و سوم یعنى آنکسى که در تمامى عمرش ظلم نمیکند و آن کسی که اگر در اول عمر ظلم کرده در آخر توبه کرده است. از این دو قسم ، قسم دوم را خدا نفى کرده، باقى مى ماند یک قسم و آن کسى است که در تمامى عمرش هیچ ظلمى مرتکب نشده.
پس از چهار قسم بالا دو قسمش را ابراهیم از خدا نخواست و از دو قسمى که خواست یک قسمش مستجاب شد، و آن کسى است که در تمامى عمر معصوم باشد.
■●ترجمه المیزان، ج۱، ص۴۱۵●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#المیزان | طفل سقط شده هم شفاعت میکند!
#علامه_طباطبایی (رحمهاللهعلیه):
« روايات بسيارى در باب شفاعت سيده زنان بهشت فاطمه عليهاالسلام و نيز شفاعت ذريه او، غير از ائمه، وارد شده و همچنين روايات ديگرى در شفاعت مؤ منين و حتى طفل سقط شده از ايشان، نقل شده؛ از آن جمله در حديث معروف از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) كه فرمود: «تناكحوا تناسلوا الخ »، فرمود: زن بگيريد و نسل خود را زياد كنيد كه من در روز قيامت به وجود شما نزد امتهاى ديگر مباهات مىكنم و حتى طفل سقط شده را هم به حساب مىآورم و همين طفل سقط شده با قيافهاى اخمو، به در بهشت مىايستد هر چه به او میگويند: در آى، داخل نمیشود و میگويد: تا پدر و مادرم نيايند داخل نمىشوم.»
■●ترجمه تفسير الميزان جلد ۱،ص : ۲۷۳●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□● #المیزان | "استراق سمع شیاطین و پرتاب شهاب ثاقب" یعنی چه؟●□
□اين كه "شهاب ثاقب" چيست و چگونه به سوی شيطانها پرتاب می شود ، از معانی مشكل قرآن است كه حقيقت آن را جز خدا و تربيت شدگان و تعليم يافتگان خدايی نمی دانند.
#علامه_طباطبايی در شرح آن می نويسد:
مفسرين برای اينكه مساله" استراق سمع" شيطانها در آسمان را تصوير كنند، و نيز تصوير كنند كه چگونه در اين هنگام به سوي شيطانها با شهابها تيراندازي ميشود بر اساس ظواهر آيات و روايات كه به ذهن ميرسد، توجيهاتي ذكر كرده اند كه همه بر اين اساس استوار است كه آسمان عبارت است از افلاكي كه محيط به زمين هستند، و جماعتهايی از ملائكه در آن افلاك منزل دارند، و آن افلاك در و ديواری دارند كه هيچ چيز نميتواند وارد آن شود، مگر چيزهايی كه از خود آسمان باشد، و اينكه در آسمان اول، جماعتی از فرشتگان هستند كه شهابها به دست گرفته و در كمين شيطانها نشسته اند كه هر وقت نزديك بيايند تا اخبار غيبی آسمان را استراق سمع كنند، با آن شهابها به سوی آنها تيراندازی كنند و دورشان سازند و...
□اين معانی همه از ظاهر آيات و اخبار ابتداء به ذهن ميرسد و ليكن امروز بطلان اين حرفها به خوبي روشن شده و عيان گشته است در نتيجه بطلان همه آن وجوهی هم كه در تفسير" شهب" ذكر كرده اند، كه وجوه بسيار زيادی هم هستند- و در تفاسير مفصل و طولاني از قبيل تفسير كبير فخر رازي و روح المعاني آلوسي و غير آن دو نقل شده، باطل ميشود. ناگزير بايد توجيه ديگری كرد كه مخالف با علوم امروزي و مشاهداتی كه بشر از وضع آسمانها دارد نبوده باشد. و آن توجيه به احتمال ما- و خدا داناتر است- اين است كه: اين بياناتی كه در كلام خدای تعالي ديده ميشود، از باب مثالهايی است كه به منظور تصوير حقايق خارج از حس زده شده، تا آنچه خارج از حس است به صورت محسوسات در افهام بگنجد، هم چنان كه خود خداي تعالي در كلام مجيدش فرموده:" وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ" و اينگونه مثلها در كلام خداي تعالي بسيار است، از قبيل عرش، كرسي، لوح و كتاب، كه هم در گذشته به آنها اشاره شد، و هم در آينده به بعضي از آنها اشاره خواهد رفت.
□بنا بر اين اساس، مراد از آسمانی كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمي ملكوتي خواهد بود كه افقي عاليتر از افق عالم ملك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما با اجرامی كه در آن هست عاليتر و بلندتر از زمين ماست. و مراد از نزديك شدن شيطانها به آسمان و استراق سمع و به دنبالش هدف شهابها قرار گرفتن، اين است كه شيطانها ميخواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند و از اسرار خلقت و حوادث آينده سر درآورند. ملائكه هم ايشان را با نوري از ملكوت كه شيطانها تاب تحمل آن را ندارند، دور ميسازند. يا مراد اين است كه شيطانها خود را به حق نزديك ميكنند تا آن را با تلبيسها و نيرنگهاي خود به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ به صورت حق درآورند و ملائكه رشته های ايشان را پنبه ميكنند و حق صريح را هويدا ميسازند تا همه به تلبيس آنها پی برده، حق را حق ببينند و باطل را باطل."
□●ترجمه الميزان،ج۱۷،ص-۱۸۸-۱۸۶●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #المیزان| "استراق سمع شیاطین و پرتاب شهاب ثاقب" یعنی چه؟○□
□اين كه "شهاب ثاقب" چيست و چگونه به سوی شيطانها پرتاب می شود ، از معانی مشكل قرآن است كه حقيقت آن را جز خدا و تربيت شدگان و تعليم يافتگان خدايی نمی دانند.
#علامه_طباطبايی در شرح آن می نويسد:
مفسرين برای اينكه مساله" استراق سمع" شيطانها در آسمان را تصوير كنند، و نيز تصوير كنند كه چگونه در اين هنگام به سوی شيطانها با شهابها تيراندازی ميشود بر اساس ظواهر آيات و روايات كه به ذهن ميرسد، توجيهاتی ذكر كرده اند كه همه بر اين اساس استوار است كه آسمان عبارت است از افلاكی كه محيط به زمين هستند، و جماعتهايی از ملائكه در آن افلاك منزل دارند، و آن افلاك در و ديواری دارند كه هيچ چيز نميتواند وارد آن شود، مگر چيزهايی كه از خود آسمان باشد، و اينكه در آسمان اول، جماعتی از فرشتگان هستند كه شهابها به دست گرفته و در كمين شيطانها نشسته اند كه هر وقت نزديك بيايند تا اخبار غيبی آسمان را استراق سمع كنند، با آن شهابها به سوی آنها تيراندازی كنند و دورشان سازند و...
□اين معانی همه از ظاهر آيات و اخبار ابتداً به ذهن ميرسد و ليكن امروز بطلان اين حرفها به خوبی روشن شده و عيان گشته است در نتيجه بطلان همه آن وجوهی هم كه در تفسير" شهب" ذكر كرده اند، كه وجوه بسيار زيادی هم هستند و در تفاسير مفصل و طولانی از قبيل تفسير كبير فخر رازی و روح المعانی آلوسی و غير آن دو نقل شده، باطل ميشود. ناگزير بايد توجيه ديگری كرد كه مخالف با علوم امروزی و مشاهداتی كه بشر از وضع آسمانها دارد نبوده باشد. و آن توجيه به احتمال ما- و خدا داناتر است- اين است كه: اين بياناتی كه در كلام خدای تعالی ديده ميشود، از باب مثالهايی است كه به منظور تصوير حقايق خارج از حس زده شده، تا آنچه خارج از حس است به صورت محسوسات در افهام بگنجد، هم چنان كه خود خدای تعالی در كلام مجيدش فرموده:" وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ" و اينگونه مثلها در كلام خدای تعالی بسيار است، از قبيل عرش، كرسی، لوح و كتاب، كه هم در گذشته به آنها اشاره شد، و هم در آينده به بعضی از آنها اشاره خواهد رفت.
□بنا بر اين اساس، مراد از آسمانی كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمب ملكوتی خواهد بود كه افقی عاليتر از افق عالم ملك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما با اجرامی كه در آن هست عاليتر و بلندتر از زمين ماست. و مراد از نزديك شدن شيطانها به آسمان و استراق سمع و به دنبالش هدف شهابها قرار گرفتن، اين است كه شيطانها ميخواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند و از اسرار خلقت و حوادث آينده سر درآورند. ملائكه هم ايشان را با نوری از ملكوت كه شيطانها تاب تحمل آن را ندارند، دور ميسازند. يا مراد اين است كه شيطانها خود را به حق نزديك ميكنند تا آن را با تلبيسها و نيرنگهای خود به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ به صورت حق درآورند و ملائكه رشته های ايشان را پنبه ميكنند و حق صريح را هويدا ميسازند تا همه به تلبيس آنها پی برده، حق را حق ببينند و باطل را باطل."
□الميزان،ج۱۷،ص۱۸۶-۱۸۸
@mohamad_hosein_tabatabaei
□ #المیزان| و در ((درالمنثور)) است كه ابن ابى شيبه ، و احمد، و ترمذى ، و ابن جرير، و طبرانى ، و ابن مردويه ، از ام سلمه روايت كرده اند كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) در دعاهايش بسيار مى گفت ((: ((اللّهم مقلب القلوب ثبت قلبى على دينك )) روزى به ايشان عرض كردم : يا رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) مگر دلها زير و رو مى شوند؟
□فرمود: ((بله ، خداى تعالى هيچ فردى از بنى آدم را نيافريده ، مگر آنكه دلش بين دو انگشت از انگشتان خدا قرار دارد، اگر او بخواهد دل استوار مى شود، و گرنه دچار زيغ و انحراف مى گردد.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□ #المیزان| و از على (عليه السلام ) سؤال كردند: آيا از وحى چيزى نزد شما هست ؟ فرمود: ((نه ، به آن خدا كه دانه را مى شكافد و خلايق مى آفريند سوگند، بعد از وحى موهبتى كه هست اين است كه خداى تعالى به هركس از بندگانش كه بخواهد فهم در قرآنش را مى دهد)).
@mohamad_hosein_tabatabaei
#المیزان | پس هر گاه در زندگى دچار فتنه هايى شديد، كه چون شب تاريك پيش پاى زندگيتان را ظلمانى كرد، بر شما باد #تمسك_به_قرآن ، كه بدرگاه خدا #شفيعى است كه شفاعتش پذيرفته مى شود، گفتار بهت آورى است #منطقى ، كتابى است كه هركس آن را پيش رو قرار دهد، و بر طبق راهنمائى هاى او قدم بردارد، اين قرآن وى را بسوى #بهشت راه مى نمايد، و كسى كه آنرا پشت سر بيندازد، باز همين قرآن از پشت سر او را بطرف #دوزخ مى راند، و قرآن #دليلى است كه به بهترين راه دلالت مى كند، كتابى است كه در آن حق از باطل جدا شده ، و از #معارف_حقه آنچه قبلا در عقل با نقل بدون بيان بوده بيان گشته ، و آنچه نبوده آورده شده ، قرآن #فاصل و #جدا_ساز_حق_از_باطل است ، نه شوخى ، كتابى است داراى ظاهرى و باطنى ، ظاهرش #حكم ، و باطنش #علم است ، ظاهرش بسيار زيبا و باطنش عميق است ، حدودى دارد، و حدودش نيز داراى حدودى است ، #عجايب آن شمردنى و #غرائبش كهنه شدنى نيست .
□در قرآن چراغهائى از #هدايت ، و منارى از #حكمت است ، براى هر نكته سنج عارف ، #راهنماى_معرفت است ، پس هر صاحب بصيرت را سزد كه براى درك معارف آن #چشم_بصيرت خود باز كند.
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
#المیزان| و در تفسير عياشى از فضيل بن يسار روايت شده كه گفت : من از حضرت ابى جعفر (عليه السلام ) از معناى اين روايت سؤال كردم ، فرمود: ((هيچ آيه اى در قرآن نيست مگر آنكه #ظاهرى_و_باطنى دارد، و هيچ حرفى نيست مگر آنكه #حد_و_مرزى دارد، و براى هر حدى #سرآغاز_و_مطلعى است )).
پرسيدم : منظور رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) از #ظاهر_و_باطن قرآن چيست ؟ فرمود: ((منظور از ظاهر قرآن #الفاظ نازل شده آنست ، و منظور از باطن قرآن #معانى_الفاظ است ، كه در مورد خبرهاى قرآن بعضى از آن معانى رخ داده ، و بعضى بعدا رخ مى دهد، و قرآن با گردش و جريان خورشيد و ماه جريان دارد، در هر چرخى كه آنها مى زنند، و حوادثى مى آورند، #پيش_گفته_اى از قرآن محقق مى شود، همچنان كه خداى تعالى در اين مورد فرموده : ((و ما يعلم تأويله الا اللّه و الراسخون فى العلم )) و آن مائيم كه تأويل قرآن را مى دانيم .
@mohamad_hosein_tabatabaei
#المیزان| در تفسير عياشى از جابر از امام باقر (عليه السلام ) روایت آورده که فرمود: ((اى جابر براى قرآن بطنى است ، و براى بطنش نيز بطنى ديگر است ، همچنان كه براى آن ظاهرى است ، و براى ظاهرش نيز ظاهرى ديگر)).
□و باز درهمان تفسير از همان جناب ، روايت آورده كه در حديثى فرمود: ((اگر بنا بود آيه اى كه درباره مردمى نازل شده با مردان آن مردم از بين برود، چيزى از قرآن باقى نمى ماند، و ليكن قرآن طورى است كه اولش (يعنى عصر نزولش ) و آخرش (يعنى اعصار بعدش ) تا زمانى كه آسمان و زمين برجاست را يك جور شامل مى شود، و براى هر قومى آيه اى است كه تلاوتش مى كنند، حال يا آيه از خير آنان خبر مى دهد و يا از شرشان )).
@mohamad_hosein_tabatabaei
#المیزان | و بنابراين از معانى اين امور چهارگانه اين به دست آمد، كه #ظهر_قرآن عبارت است از معناى ظاهرى آن ، كه در ابتدا بنظر مى رسد، و #بطن_قرآن آن معنائى است كه در زير پوشش معناى ظاهرى نهان است ، حال چه اينكه يك معنا باشد، و يا معانى بسيار باشد، چه اينكه با معناى ظاهرى نزديك باشد، و چه اينكه دور باشد، و بين آن ظاهر و اين معناى دور معانى ديگرى واسطه باشد، و #حد_قرآن عبارتست از خود معنا به معناى ظاهرى و باطنى ، و #مطلع_قرآن عبارت است از معنائى كه حد از آن طلوع میكند، و آن باطن متصل به حد است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□ #المیزان| و در حديثى كه از طرق شيعه و سنى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نقل شده آمده كه قرآن بر هفت حرف نازل شده . از آن جمله در بعضى از آن اخبار آمده كه : ((قرآن مشتمل بر هفت حرف نازل شده ، اول #امر، دوم #نهى ، سوم #ترغيب ، چهارم #تهديد، پنجم #جدل ، ششم #داستان ، و هفتم #مثل )) و در بعضى ديگر اينطور آمده : ((1 - نهى ، 2 - امر، 3 - ح لال ، 4 - حرام ، 5 - محكم ، 6 - متشابه ، 7 - امثال )).
□و از على (عليه السلام ) نقل شده كه فرمود: ((قرآن بر #هفت_قسم نازل شده و هر قسم آن #كافى_و_شفا_دهنده است ، و آن هفت قسم عبارت است از: امر، نهى ، ترغيب ، تهديد، جدل ، مثل و داستانها)).
□پس به حكم اين روايات بايد هفت حرف را تنها حمل كنيم بر هفت نوع خطاب و بيان.
@mohamad_hosein_tabatabaei
بسم الله الرحمن الرحیم
◾️برشی از المیزان«۱»
لطفا آیه ۶۹ سوره مبارکه نساء رو مطالعه کنید◾️
متن آیه:
وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا
ترجمه:
▪️و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند همنشین کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛از پیامبران و صدیقین و شهدا و صالحین؛و آنها رفیقهای خوبی هستند.
#المیزان:
در روایتی از امام علی (علیه السلام) در شان نزول این آیه آمده است که مردی از انصار به حضور پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شرفیاب شد وگفت: ای پیامبر خدا، من توانایی جدایی از شما را ندارم. هنگامیکه به خانه ام میروم، همین که به یاد شما می افتم، دیگر دستم به کار نمیرود،کارم را هرچه باشد رها میکنم و به زیارت شما می آیم تا شما را ببینم و آرام بگیرم و این به دلیل عشق و علاقه ی من به شماست. اکنون در این اندیشه ام که در روز قیامت که شما داخل بهشت میشوید و به بالاترین درجه میروید، چه کنم؟! آنروز چگونه بر جدایی شما صبر کنم؟! پس این آیه نازل شد. آنگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن مرد را فرا خواند و این آیه را برایش تلاوت کرد و به او بشارت و مژده داد.
☑️المیزان ج۴ ص ۴۲۵
@mohamad_hosein_tabatabaei
بسم الله الرحمن الرحیم
☑️برشی از المیزان«۱»
لطفا آیه ۶۹ سوره مبارکه نساء رو مطالعه کنید.
#متن_آیه:
▪️وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا
#ترجمه:
▪️و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند همنشین کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛از پیامبران و صدیقین و شهدا و صالحین؛و آنها رفیقهای خوبی هستند.
#المیزان:
در روایتی از امام علی (علیه السلام) در شان نزول این آیه آمده است که مردی از انصار به حضور پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شرفیاب شد وگفت: ای پیامبر خدا، من توانایی جدایی از شما را ندارم. هنگامیکه به خانه ام میروم، همین که به یاد شما می افتم، دیگر دستم به کار نمیرود،کارم را هرچه باشد رها میکنم و به زیارت شما می آیم تا شما را ببینم و آرام بگیرم و این به دلیل عشق و علاقه ی من به شماست. اکنون در این اندیشه ام که در روز قیامت که شما داخل بهشت میشوید و به بالاترین درجه میروید، چه کنم؟! آنروز چگونه بر جدایی شما صبر کنم؟! پس این آیه نازل شد. آنگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن مرد را فرا خواند و این آیه را برایش تلاوت کرد و به او بشارت و مژده داد.
✔️المیزان ج۴ ص۴۲۵
@mohamad_hosein_tabatabaei