eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○ #شهید_مطهری؛ اگر ظلم و اجحاف در نتیجه #تفاوت ها و پستی و بلندی ها و ناهمواری ها در جامعه ای پیدا شد آن جامعه #باقی_نمی_ماند هر چند مردمش به حسب عقیده مسمان باشند. #بیست_گفتار ص ۷۶ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #شهید_مطهری؛ اگر ظلم و اجحاف در نتیجه #تفاوت ها و پستی و بلندی ها و ناهمواری ها در جامعه ای پیدا شد آن جامعه #باقی_نمی_ماند هر چند مردمش به حسب عقیده مسمان باشند. #بیست_گفتار ص ۷۶ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره توحید□ قل هو الله احد1⃣ □كلمه () مورد واقع شده، آن است كه (علم به ) براى خداى تعالى است، يعنى در زبان عرب اسم براى حق تعالى نبود، ولى از آنجايى كه استعمالش در اين مورد از ساير موارد شد، به خاطر همين استعمال، تدريجا اسم خاص خدا گرديد، همچنان كه اهل هر زبانى ديگر براى خداى تعالى نام دارند. ☑️فرق بين () و () و احد بودن خداى تعالى □كلمه (احد)  است كه از ماده () گرفته شده، همچنان كه كلمه (واحد) نيز از اين ماده است، چيزى كه هست، بين احد و واحد است، كلمه احد در مورد چيزى و كسى بكار مى رود كه و نباشد، نه در و نه در ، و اصولا داخل اعداد نشود، به كلمه واحد كه هر واحدى يك و دارد يا در خارج و يا در توهم و يا به فرض عقل، كه با به ثانى و ثالث و رابع كثير مى شود، و اما احد اگر هم برايش فرض شود، باز همان است و چيزى بر او اضافه نشده. □مثالى كه بتواند تا اى اين فرق را روشن سازد اين است كه: وقتى مى گويى ( از قوم نزد من نيامده )، در حقيقت هم آمدن يك نفر را كرده اى و هم دو نفر و سه نفر به بالا را. اما اگر بگويى: ( از قوم نزد من نيامده )  و تنها آمدن يك نفر را نفى كرده اى، و ندارد كه چند نفرشان نزدت آمده باشند، و به خاطر همين كه بين كلمه هست، و به خاطر همين معنا و كه در كلمه (احد) هست، مى بينيم اين كلمه در كلام ايجابى به جز در باره خداى تعالى نمى شود، (و وقت گفته نمى شود: جاءنى احد من القوم - احدى از قوم نزد من آمد) بلكه هر جا كه استعمال شده است كلامى است ، تنها در مورد خداى تعالى است كه در كلام استعمال مى شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○استاد علی صفایی حائری○□ □○تسبيح يعنى در تو بينش و آگاهى و حالتى به وجود آيد كه وقتى « و » را در انسان، « و » را در جامعه، « و » را در هستى و آفرينش و رابطه اين همه را با «اللَّه» ديدى، با اين همه او را پاك و منزه ببينى. □○چون درد و رنج، عامل حركت تو هستند و ظلم و ستمى كه ديگران در حق تو داشته اند، علامت آزادى آنها و در عين حال، وسيله درگيرى و ورزيدگى توست. □○تفاوت و تبعيض هم ملاك افتخار نيست؛ چون اين مهم نيست چه دارى و در چه موقعيتى هستى، مهم اين است كه دارايی هاى تو چقدر بازدهى داشته است و در موقعيت ها چه نوع موضع گيرى را داشته اى. □○حرکت، ص ۱۸۶○□ @mohamad_hosein_tabatabaei