#سوره_توحید
□ترجمه آيات در تفسیرالمیزان□
○به نام الله كه رحمان و رحيم است
بگو او الله يگانه است 1⃣
○كه همه نيازمندان قصد او مى كنند2⃣
○نزاده و زاييده نشده3⃣
○و هيچ كس همتاى او نيست4⃣
#تفسیرالمیزان
□روايات وارده از طرق #شيعه و #سنى در #فضيلت اين سوره بسيار زياد است، حتى از هر #دو طريق رسيده كه:
1⃣اين سوره #معادل با يك #ثلث قرآن است.
2⃣اين سوره هم مى تواند در #مكه نازل شده باشد و هم در #مدينه.
و آنچه از بعضى از روايات وارده در سبب نزول آن #ظاهر است اين است كه در #مكه نازل شده است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره توحید□
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
قل هو الله احد1⃣
#تفسیرالمیزان
□كلمه (#الله) مورد #اختلاف واقع شده، #حق آن است كه (علم به #غلبه) براى خداى تعالى است، يعنى #قبلا در زبان عرب اسم #خاص براى حق تعالى نبود، ولى از آنجايى كه استعمالش در اين مورد #بيش از ساير موارد شد، به خاطر همين #غلبه استعمال، تدريجا اسم خاص خدا گرديد، همچنان كه اهل هر زبانى ديگر براى خداى تعالى نام #خاصى دارند.
☑️فرق بين (#احد) و (#واحد) و #معناى احد بودن خداى تعالى
□كلمه (احد) #صفتى است كه از ماده (#وحدت) گرفته شده، همچنان كه كلمه (واحد) نيز #وصفى از اين ماده است، چيزى كه هست، بين احد و واحد #فرق است، كلمه احد در مورد چيزى و كسى بكار مى رود كه #قابل_كثرت و #تعدد نباشد، نه در #خارج و نه در #ذهن، و اصولا داخل اعداد نشود، به #خلاف كلمه واحد كه هر واحدى يك #ثانى و #ثالثى دارد يا در خارج و يا در توهم و يا به فرض عقل، كه با #انضمام به ثانى و ثالث و رابع كثير مى شود، و اما احد اگر هم برايش #دومى فرض شود، باز #خود همان است و چيزى بر او اضافه نشده.
□مثالى كه بتواند تا #اندازه اى اين فرق را روشن سازد اين است كه:
وقتى مى گويى (#احدى از قوم نزد من نيامده )، در حقيقت هم آمدن يك نفر را #نفى كرده اى و هم دو نفر و سه نفر به بالا را.
اما اگر بگويى: (#واحدى از قوم نزد من نيامده ) #تنها و تنها آمدن يك نفر را نفى كرده اى، و #منافات ندارد كه چند نفرشان نزدت آمده باشند، و به خاطر همين #تفاوت كه بين #دو كلمه هست، و به خاطر همين معنا و #خاصيتى كه در كلمه (احد) هست، مى بينيم اين كلمه در #هيچ كلام ايجابى به جز در باره خداى تعالى #استعمال نمى شود، (و #هيچ وقت گفته نمى شود: جاءنى احد من القوم - احدى از قوم نزد من آمد)
بلكه هر جا كه استعمال شده است كلامى است #منفى، تنها در مورد خداى تعالى است كه در كلام #ايجابى استعمال مى شود.
@mohamad_hosein_tabatabaei
#تفسیر_المیزان
□بیان آیات ( ۳ و ۴ ) سوره توحید□
○لم يلد و لم يولد3⃣
○و لم يكن له كفوا احد4⃣
□اين #دو آيه كريمه از #خداى تعالى اين معنا را #نفى مى كند كه چيزى را #بزايد. و يا به عبارت ديگر ذاتش #متجزى شود، و جزئى از #سنخ خودش از او #جدا گردد. چه به آن معنايى كه #نصارى درباره #خداى تعالى و #مسيح مى گويند، و چه به آن معنايى كه #وثنى مذهبان #بعضى از آلهه خود را #فرزندان_خداى سبحان مى پندارند.
□و نيز اين #دو آيه از خداى تعالى اين معنا را #نفى مى كنند كه #خود او از چيزى متولد و #مشتق شده باشد، حال اين تولد و اشتقاق به #هر_معنايى كه اراده شود، چه به آن #نحوى كه وثنيت درباره خدايان خود گفته اند، كه بعضى اله #پدر و بعضى ديگر اله #مادر و بعضى ديگر اله #فرزند است، و چه به نحوى ديگر.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره توحید□
#تفسیرالمیزان
□و در كتاب #توحيد از #وهب بن وهب قرشى از امام #صادق (علیه السلام) از آباى گرامى اش (علیه السلام) روايت آورده كه اهل #بصره به #حسين بن على (علیه السلام) #نامه اى نوشته، و در آن از كلمه(#صمد) پرسيدند، حضرت در پاسخشان اين نامه را به ايشان نوشت:
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
اما بعد، مبادا در #قرآن كريم #خوض كنيد. و در آن #جدال راه نيندازيد، و بدون #علم و از روى #مظنه و #سليقه درباره آن چيزى مگوييد، كه از #جدم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شنيدم كه مى فرمود:
كسى كه بدون #علم در باره قرآن سخن بگويد، #نشيمنگاه او پر از #آتش خواهد بود، و خداى سبحان #خودش كلمه (#صمد) را تفسير كرده، بعد از آنكه فرمود: (الله احد الله الصمد)، آن را با #دو آيه بعد تفسير نموده، فرمود:
(لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد).(۴)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات(۲)و (۳)و(۴)سوره مسد□
□ما اغنى عنه ماله و ما كسب□(۲)
□در اين آيه كلمه (ما) #دو بار آمده، اولى #نافيه است، و دومى مى تواند #موصوله باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند #مصدريه باشد، و معنايش #كسب كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان #عمل او است، و معناى آيه به فرض #دوم اين است كه:
عمل او دردى از او #دوا نكرد.
و #معناى آيه به هر حال اين است كه مال #ابولهب و عملش و يا #اثر عملش دردى از او #دوا نكرد و به #نفرين خدا و يا #قضاى او، هم دچار #تباب و #خسران_نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
□سيصلى نارا ذات لهب□(۳)
□يعنى به #زودى داخل آتشى #زبانه_دار خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش #دوزخ است كه #جاودانى است، و اگر كلمه (#نار) را #نكره و #بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و #هولناكى آن را برساند.
□و امراته حماله الحطب□(۴)
□يعنى #بزودى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى #همسرش نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه (#حماله) در جمله (حماله الحطب) از اين جهت #فتحه به خود گرفته كه به اصطلاح #وصفى است كه به منظور #مذمت _موصوف آن از #وصفيت افتاده و در اينجا به عنوان نام آن #زن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد:
من #مذمت مى كنم حماله الحطب را.
ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه #حال از كلمه (امراه) است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بيان آیه (۱) سوره نصر□
□اذا جاء نصر الله و الفتح□(۱)
#تفسیرالمیزان
□روشن ترين #واقعه اى كه مى تواند #مصداق اين نصرت و فتح باشد، #فتح_مكه است، چون فتح مكه در #حيات_رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و در بين #همه فتوحات، #ام_الفتوحات و نصرت روشنى بود كه بنيان #شرك را در #جزيره_العرب ريشه كن ساخت.
□و #مؤيد اين نظريه #وعده نصرتى است كه در #ضمن آيات نازله درباره #حديبيه داده و فرموده:
(انا فتحنا لك فتحا مبينا ليغفر لك اللّه ما تقدم من ذنبك و ما تاخر و يتم نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما و ينصرك اللّه نصرا عزيزا)، (سوره فتح آیات ۱_۳)، چون بسيار نزديك به #ذهن است كه #منظور از فتح و نصر عزيز، همان #فتح_مكه باشد، چون #تنها فتحى كه #مرتبط با فتح حديبيه باشد همان فتح مكه است كه #دو سال #بعد از صلح حديبيه اتفاق افتاد.
□و اين #نظريه به ذهن #نزديكتر است، تا آيه را #حمل كنيم بر #اجابت دعوت حقه از ناحيه #اهل_يمن و #دخول بدون #خونريزيشان در اسلام.
پس #نزديكتر به #اعتبار همان است كه بگوييم:
#مراد از نصر و فتح، #نصرت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بر #كفار_قريش، و مراد از فتح، #فتح_مكه است. و نيز بگوييم اين سوره #بعد از صلح حديبيه و بعد از #نزول سوره فتح و قبل از فتح مكه نازل شده است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□چند #روايت مربوط به #نزول سوره نصر□
□در #مجمع_البيان از #مقاتل روايت كرده كه گفت: وقتى اين سوره #نازل شد، #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آن را بر #اصحابش قرائت كرد، اصحاب همه خوشحال گشته به يكديگر #مژده مى دادند، ولى وقتى #عباس آن را شنيد #گريه كرد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيد:
چرا مى گريى #عمو؟ عرضه داشت: من خيال مى كنم اين سوره #خبر_مرگ تو را به تو مى دهد، يا رسول الله. حضرت فرمود: #بله اين سوره همان را مى گويد كه تو #فهميدى، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بعد از نزول اين سوره #بيش از #دو سال زندگى نكرد، و از آن به بعد هم ديگر كسى او را #خندان و خوشحال نديد.
□ #مؤلف: اين #معنا در #تعدادى از روايات با عباراتى #مختلف آمده.
و بعضى در #وجه دلالت سوره بر خبر #مرگ آن جناب چنين گفته اند كه: اين سوره #دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از انجام رسالات خود #فارغ شده، آنچه #بنا بود انجام دهد انجام داده، و دوران تلاش و مجاهدتش به #سر رسيده، و معلوم است كه طبق مثل معروف عند الكمال يرقب الزوال، هر چيزى كه به #حد_كمالش رسيد بايد منتظر #زوالش بود.
□و در #همان كتاب از #ام_سلمه روايت كرده كه گفت: #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #اواخر عمرش نمى ايستاد و نمى نشست و نمى آمد و نمى رفت، #مگر اينكه مى گفت: سبحان الله و بحمده و استغفر الله و اتوب اليه. ما #علت اين معنا را پرسيديم، فرمود: من بدين عمل #مامور شده ام، آنگاه اين سوره را مى خواند: (اذا جاء نصر الله و الفتح ).
□ #مؤلف: و در اين #معنا روايات يكى دو تا #نيست، البته در #بين آنها در اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) چه #ذكرى مى گفته #اختلاف هست.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□حركت #لشكر اسلام بر سوى #مكه و #فتح مكه□
□ #حكيم بن حزام و #بديل بن ورقاء نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، و #اسلام را پذيرفته با آن جناب #بيعت كردند، وقتى #مراسم بيعت تمام شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آن #دو را پيشاپيش خود روانه به سوى #قريش كرد تا ايشان را به سوى #اسلام دعوت كنند و #اعلام بدارند هر كس بر #خانه_ابوسفيان كه #بالاى مكه است داخل بشود #ايمن است، و هر كس داخل خانه #حكيم كه در #پايين مكه است بشود او نيز ايمن خواهد بود، و هر كس هم #درب خانه خود را بروى خود #ببندد و دست به #شمشير نزند ايمن است.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□حركت #لشكر اسلام بر سوى #مكه و #فتح مكه□
□و به ايشان #دستور داد كه به #هيچ_وجه #متعرض كسى نشوند و با كسى #نجنگند، مگر آنكه ابتدا به #جنگ كرده باشد، و #دستور داد #چهار نفر را هر جا ديدند به #قتل برسانند:
۱-عبدالله بن سعد بن ابى سرح
۲-حويرث بن نفيل
۳-ابن خطل
۴-مقبس بن ضبابه
□و نيز #دستورشان داد كه #دو نفر #مطرب و #آوازه خوان را #هر_جا ديدند #بكشند، و اينها كسانى بودند كه با #آوازه خوانيهايشان رسول خدا (صلی الله عبیه وآله) را #هجو مى گفتند. و فرمود حتى اگر ديدند #دست به #پرده_كعبه دارند در همان حال به #قتلشان برسانند. #طبق اين فرمان #على (علیه السلام) #حويرث بن نفيل و يكى از #دو آوازه خوانها را #كشت، و آن ديگرى #متوارى شد، و نيز #مقبس بن ضبابه را در #بازار به قتل رسانيد، و #ابن خطل را در حالى كه #دست به پرده كعبه داشت #پيدا كردند، و #دو نفر به وى #حمله كردند، يكى #سعيد بن حريث، و ديگرى #عمار بن ياسر، #سعيد از عمار #سبقت گرفت و او را به #قتل رسانيد.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه(۳) سوره کافرون□
□و لا انتم عابدون ما اعبد(۳)
#تفسیرالمیزان
□اين جمله نيز #نفى_استقبالى نسبت به پرستش #كفار بر معبود رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، و اين خبرى #غيبى از اين معنا است كه كفار معهود، در #آينده نيز به دين #توحيد در نمى آيند.
□اين #دو آيه(۲,۳) با انضمام امر ( #قل ) كه در #آغاز سوره است، اين معنا را به دست مى دهد كه گويا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به كفار فرموده: پروردگار من مرا #دستور داده به اينكه به طور #دائم او را بپرستم، و اينكه به شما خبر دهم كه شما #هرگز و تا ابد او را نمى پرستيد، پس تا ابد #اشتراكى بين من و شما در #دين واقع نخواهد شد.
بنابراين آيه شريفه در #معناى آيه (لقد حق القول على اكثرهم فهم لا یومنون)
«سوره یس، آیه۷»
و آيه شريفه زير است كه مى فرمايد: (إنَ الذينَ كفروا سواء عليهم ءانذرتهم أم لم تنذرهم لا يومنون).(۱)
«سوره بقره، آیه ۶»
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۴)و (۵)و (۶) سوره کافرون□
□و لا انا عابد ما عَبدتُم (۴)
□و لا انتم عابدون ما اعبد(۵)
□لَکم دینُکم وَلی دین(۶)
#تفسیرالمیزان
□اين #دو آيه #تكرار مضمون دو آيه #قبل است كه به منظور #تأكيد آن تكرار شده، نظير تكرارى كه در آيه (كلا سوف تعلمون ثم كلا سوف تعلمون)
«تکاثر، آیات ۳،۴»
آمده، و نيز تكرارى كه در آيه (فقتل كيف قدر ثم قتل كيف قدر )
«مدثر، آیات ۱۹, ۲۰»
آمده است.
□بعضى از مفسرين در #توجيه اينكه چرا #بين دو موصول #فرق نگذاشت، گفته اند: #مصدريه است، و معناى آيه اين است كه #خلاصه نه من #شريك شما در پرستش هستم و نه شما شريك منيد، نه در #عبادت مشتركيم و نه در #معبود، چون معبود من خداى تعالى است، و معبود شما #بت است، عبادت من عبادتى است كه خدا #تشريعش كرده، و عبادت شما چيزى است كه خودتان از در #جهل و افتراء #بدعت نهاده ايد.
□بنابراين توجيه، #دو آيه مورد بحث #تكرار و #تأكيد دو آيه قبل #نيستند، ولى #عيبى كه در اين توجيه است اين است كه از نظر عبارت آيه #بعيد به ذهن مى رسد.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□صاحبان #دو قول اول استدلال كرده اند به #بعضى روايات، و اما #باقى اقوال #هيچ دليلى ندارند به جز #تحكم و بى دليل حرف زدن، و به هر حال اينكه در #آخر_سوره فرمود:
(ان شانئك هو الابتر).
با در نظر گرفتن اينكه كلمه (#ابتر) در ظاهر به معناى #اجاق_كور است، و نيز با در نظر گرفتن اينكه جمله مذكور از باب #قصر_قلب است، چنين به دست مى آيد كه منظور از كوثر، #تنها و تنها #كثرت_ذريه اى است كه خداى تعالى به آن جناب #ارزانى داشته، (و بركتى است كه در نسل آن جناب قرار داده )، و يا مراد #هم خير كثير است و هم كثرت ذريه، چيزى كه هست كثرت ذريه يكى از #مصاديق خير كثير است، و اگر مراد مساله ذريه به #استقلال و يابه طور #ضمنى نبود، آوردن كلمه (إن) در جمله (ان شانئك هو الابتر) #فايده اى نداشت، زيرا كلمه (إن) علاوه بر #تحقيق، #تعليل را هم مى رساند و معنا #ندارد بفرمايد ما به تو #حوض داديم، چون كه #بدگوى تو اجاق كور است و يا بى خبر است.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره کوثر□
#تفسیر_المیزان
□ورسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: دست بلند كردن يكى از #مظاهر_استكانت و #التماس است كه خداى تعالى (در #مذمّت كفار) فرموده: «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون».
ترجمه: (براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى).
#مؤلف: اين روايت را #صاحب مجمع البيان از #مقاتل از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل كرده، سپس گفته #ثعلبى و #واحدى اين روايت را در #تفسيرهاى خود آورده اند. و نيز گفته همه #عترت طاهره از آن جناب نقل كرده اند، كه معناى #نحر بلند نمودن #دو دست تا #محاذى گودى زير گلو در هنگام #نماز است.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□مضمون آن نوعى #ارتباط با سوره #فيل دارد، و لذا بعضى از اهل #سنت گفته اند سوره (#فيل) و (#ايلاف) يك سوره اند، همچنان كه نظير اين سخن را درباره #دو سوره (#ضحى) و (#الم_نشرح) گفته اند، چون بينشان #ارتباطى وجود دارد، و اين نظريه را به #مشهور در بين #شيعه نسبت داده اند، و ليكن #حق مطلب آن است كه دليلى كه بر آن #استناد كرده اند، #وحدت را نمى رساند.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□ #بعضى از روايت اولى پاسخ داده اند به اينكه #معارض است با روايتى كه گفته: در قرآن ابى بن كعب #بين آن دو بسم اللّه بوده، و از #دومى پاسخ داده اند به اينكه بر #فرض كه روايت درست باشد #احتمال دارد راوى #حديث بسم اللّه بين آن دو را از عمر بن خطاب نشنيده باشد، و يا #عمر آن را #آهسته خوانده باشد. علاوه بر اين، روايت مذكور #معارض است با روايتى از #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كه فرمود: خداى تعالى #قريش را بخاطر #هفت خصلت بر ديگران #برترى داد، از آن جمله فرمود: و درباره آنان #سوره اى نازل شد كه در آن سوره سخن از #احدى به جز قريش نرفته است، و آن سوره (قريش) است، (تا آخر حديث). از همه اينها گذشته رواياتى كه #دلالت بر #جدايى اين #دو سوره دارد، و اينكه #بين آن دو بسم اللّه قرار دارد #متواتر است.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□و اما آنهايى كه از #شيعه قائل به #وحدت اين #دو سوره شده اند استنادشان به #روايتى است كه صاحب #مجمع آن را از #ابى_العباس از #يكى از دو امام بزرگوار امام #باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) نقل كرده كه فرموده است: سوره (الم تركيف فعل ربك باصحاب الفيل) و سوره (لايلاف قريش) #يك سوره اند.
□و نيز روايتى است كه شيخ در #تهذيب به سند خود از #علاء از زيد شحام روايت كرده كه گفت: به امام #صادق (عليه السلام) نماز #صبح را اقتدا كرديم، در نمازش در #يك ركعت سوره (والضحى) و سوره (الم نشرح) را خواند.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□حال به #وضع يك يك اين روايات مى رسيم: اما روايت #ابى_العباس، روايتى است #ضعيف؛
چون در آن #رفع شده، يعنى راويان #وسط حديث افتاده اند.
□و اما روايت #زيد_شحام #غير از سند #تهذيب به #دو سند ديگر روايت شده، #يكى باز در تهذيب است كه شيخ به سند خود آن را از #ابن_مسكان از #زيد شحام نقل كرده كه گفت: با امام #صادق (عليه السلام) نماز خوانديم، در #نمازش سوره (#والضحى) و(#الم نشرح) را خواند.
و سند روايت #دوم زيد شحام عبارت است از #ابن_ابى_عمير از بعضى از راويان #شيعه از زيد شحام كه گفت: به امامت امام #صادق (علیه السلام) نماز خوانديم، در ركعت #اول سوره ( #والضحی)، و در دومی( #الم_نشرح) را خواند.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات سوره قریش□
#تفسیر_المیزان
□ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□و اين روايت يعنى #صحيحه ابن ابى عمير #صريح است در اينكه امام #دو سوره را در #دو ركعت خواندند، و با وجود اين روايت ديگر #ظهورى براى روايت علاء باقى نمى ماند، يعنى ديگر #ظهور ندارد در اينكه هر #دو سوره را در #يك_ركعت خوانده باشد، چون عبارت آن چنين است: ( پس #الضحى و #الم_نشرح را در ركعتى خواند) و اين مى سازد با اينكه ضحى را در ركعتى و الم نشرح را در ركعتى خوانده باشد.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□
#تفسیرالمیزان
□لايلاف قريش(۱)
□ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲)
□و كلمه (#قريش) نام عشيره و #دودمان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است كه همگى از نسل #نضر_بن_كنانه اند كه نامش #قريش نيز بوده، و كلمه (#رحلت) - همانطور كه در #مجمع_البيان آمده - به معناى #حالتى است كه يك انسان سوار بر #راحله و در حال #سير دارد و (#راحله) به معناى #شترى است كه براى راهپيمايى #نيرومند باشد.
□و منظور از (#رحلت_قريش) مسافرت آنان از #مكه به بيرون براى #تجارت است، و اين رحلت از #مشخصات اهل اين شهر بوده، چون اين شهر در #دره اى خشك و سوزان و بى آب و علف واقع شده، كه نه #زرعى در آن هست و نه #ضرعى پستان شيردارى) #ناگزير قريش زندگى را از راه #تجارت مى گذارنيد، و در هر سال #دو نوبت به تجارت مى رفت، يك نوبت در #زمستان كه به طرف #يمن مى رفت، و نوبتى ديگر در #تابستان كه به سوى #شام ره مى سپرد، و با اين دو نوبت سفر كردن زندگى خود را #اداره مى نمود، و مردم #يمن و #شام پاس احترام قريش را مى داشتند، زيرا خانه #كعبه بيت الحرام در بين ايشان واقع شده بود، و به همين جهت راهزنان و غارتگران كه #ممر عيشى به جز #دزدى و غارت نداشتند، #متعرض ايشان نمى شدند، نه سر راه را برايشان مى گرفتند، و نه به شهرشان #حمله ور مى شدند.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۳) سوره قریش□
#تفسیرالمیزان
□فليَعبدوا رَب هذا البَيت(۳)
□حرف ( #فاء) در #آغاز جمله (فليعبدوا) در اصطلاح #ادبيات براى اين آمده كه مطلب بويى از #شرطيت را داشته، يعنى جا داشته كسى #توهم كند كه #پرستش رب اين بيت لابد #شرايطى دارد كه با بودن آن شرايط #بايد رب اين بيت را پرستيد، و با نبودنش نپرستند.
□براى #رفع اين توهم مى فرمايد:
(اگر در #گذشته چنين كرديم و چنان شد و شما چنان بوديد و چنين شديد، كارى به گذشته نداريم، گذشته هر چه بوده بايد #امروز رب آن بيت را #بپرستيد، كه شما را با ايام #دو رحلت مأنوس كرد، در اين وظيفه هيچ شرطى در كار نيست).
و يا بويى از #تفصيل را داشته، يعنى جا داشته توضيح دهد در چه حالى رب اين بيت را بپرستند، و در چه حالى نپرستند، و اين #دو حال را از يكديگر جدا كند، چون جاى چنين #توهمى بوده، فرموده: نه، تفصيلى در بين #نيست، در هر حالى كه پيش بيايد بايد رب اين بيت را بپرستيد، پس حرف فاء در اين آيه نظير حرف (فاء) در آيه (ولربك فاصبر) است.
□و #حاصل معناى آيات #سه گانه اين است كه #قريش بايد رب اين بيت را بپرستد، بخاطر اينكه رب اين بيت ايشان را با #دو رحله #تابستانى و #زمستانى مانوس كرد، تا هم #گردونه تجارت و زندگيشان بگردد، و هم در #وطن ايمن باشند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□الذى اطعمهم من جوع و امنهم من خوف(۴)
□اين آيه اشاره است به #منت واضحى كه در ايلاف #دو رحلت وجود دارد، و #نعمت ظاهرى كه نمى توانند آن را #انكار كنند، آن #تأمين #معاش قريش و #امنيت آنان است كه نه نانشان تامين بوده و نه #جانشان، و نه سرزمين خرمى بود كه ديگران بدانجا آيند، و نه جان ديگران در آنجا تأمين مى شد پس بايد #ربى را بپرستند که به #بهترین وجه امورشان را #تدبیر نمود همان رب #بیت است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره قریش□
#تفسیر_المیزان
□در تفسير #قمى در #ذيل آيه (لايلاف قريش) آمده كه:
اين سوره درباره #قريش نازل شده، چون قريش #معاششان از #دو رحلت تابستانى و زمستانى به #يمن و #شام تأمين مى شد، از #مكه پوست و محصولات دريايى و كالاهايى كه در ساحل دريا #پياده مى شده از قبيل فلفل و امثال آن را #بار مى كردند و به #شام مى بردند، و در شام جامه و آرد خالص و حبوبات #غلط مشهور است، و #صحيح آن #حبوب است كه در روايت آمده)، #خريدارى مى كردند، و همين مسافرت باعث مى شد #وحدت و الفتى در بينشان برقرار گردد، هر وقت به يكى از اين دو سفر دست مى زدند يكى از بزرگان قريش را #رئيس خود مى كردند، و زندگيشان از اين راه تأمين مى شد.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره عصر□
□والعَصر(۱)
□در اين كلمه به #عصر سوگند ياد شده، و از نظر مضمونى كه #دو آيه بعد دارد #مناسبتر آن است كه منظور از عصر، #عصر_ظهور رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) باشد، كه عصر #طلوع اسلام بر افق مجتمع بشرى، و #ظهور و غلبه #حق بر باطل است، چون مضمون #دو آيه بعد اين است كه #خسران عالم انسان را #فراگير است و تنها كسانى را #فرا نمى گيرد كه از حق #پيروى نموده، و در برابر آن #صبر كنند، و اين #اقليت عبارتند از كسانى كه به خدا و روز جزا #ايمان آورده و عمل #صالح كنند.
□ولى #بعضى گفته اند: مراد از #عصر، وقت عصر، يعنى #آخر_روز است، چون اين وقت #دلالت دارد بر #تدبير_ربوبى كه روز را مى برد و شب را مى آورد، و #قدرت و #سلطنت را از سلطان روز يعنى #خورشيد سلب مى كند.
□بعضى #ديگر گفته اند: مراد نماز #عصر است، كه نماز #وسطى است كه از همه نمازهاى #يوميه فضيلت بيشترى دارد.
□بعضى #ديگر گفته اند: مراد شب و روز است، كه #اصطلاحا به آنها #عصران گفته مى شود.
□بعضى #ديگر گفته اند: منظور از عصر #دهر است، كه در آن #عجائبى وجود دارد، كه بر قدرت #ربوبى دلالت دارد.
□و بعضى ديگر #وجوهى ديگر ذكر كرده اند. و در بعضى از روايات آمده كه منظور، عصر #ظهور_مهدى (عليه السلام) است كه در آن عصر #حق بر باطل به طور كامل #غلبه کند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۳) سوره عصر□
□الَّا الَّذينَ آمَنوا وَ عَملوا الصَّالِحات(۳)
□جمله (و عملوا الصّالحات) بر #عمل به همه اعمال صالح دلالت دارد واز آن استفاده مى شود كه مؤمنان #گنهكار نيز در خسرانند و ظاهر جمله (و عملوا الصالحات ) اين است كه به #همه اعمال صالح #متصف باشد. پس اين جمله #استثنائيه شامل #فاسقان كه بعضى از صالحات را انجام مى دهند، و نسبت به بعضى ديگر #فسق مى ورزند نمى شود، و #لازمه اين، آن است كه منظور از خسران #اعم از خسران به تمام معنا باشد يعنى شامل خسران از بعضى جهات هم بشود، و بنابراين #دو طايفه خاسرند، يكى آنهايى كه از #جميع جهات خاسرند نظير كفار #معاند حق و مخلد در عذاب، #دوم آنهايى كه در بعضى جهات خاسرند، مانند مؤمنينى كه #مرتكب فسق مى شوند و #مخلد در آتش نيستند چند #صباحى عذاب مى بينند، بعد عذابشان پايان مى پذيرد و مشمول شفاعت و نظير آن مى شوند.(۴)
@mohamad_hosein_tabatabaei
#جوان_عزیز_آسمان_منتظر_توست
☑️دو گروهی که خداوند در ماه #رجـب چشـم انتظار آنهاست
▪️مرحوم آقای #دولابي به نقل از آيتالله انصاري همداني(اعلی اللّه مقامهما الشّریف) آن #عارف بزرگوار، فرمودند:
▪️خداي متعال از اوّل ماه رجب چشم انتظار #دو گروه است.
يكی #جوانها. عشق خدا جوانهاست.
علاقه عجيبي به #جوان دارد.
براي همين #بهشتش را پر از #جوان ميكند.
حداكثر سن در جنّتالمأوي ۳۵ است، نه ۴۰ و همه به حالت شباب هستند.
خدا اينقدر دوست دارد. چشم انتظار است جوان بيايد تا در ماه #رجب بگويد «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» #پروردگار عالم ميگويد:
جوان من! خوش آمدي.
▪️آيتالله انصاري همدانی(اعلي اللّه مقامه الشّریف) فرموده بودند:
پروردگار عالم در ماه #رجب به #جوانها عجيب نگاه می كند.
▪️اگر #جوانی تا پانزدهم هنوز نيامده، دائم نگاه ميكند، يك شبي او را مجلسي ميبرد، جايي ميكشاند و او را در دام تقوي مياندازد. ميگويد: بنده من! تو را برگرداندم، خودت نيامدي، تو را كشاندم.
▪️لذا يك گروه که #خدا چشم انتظار آنهاست، همين #جوانها هستند؛ منتها، تهمتزننده را قبول نميكند ولو از اين گروه، إلّا حلاليّت بطلبد.
▪️#دومين گروه که #ذوالجلال و #الاكرام در ماه رجب چشم انتظار آنهاست، آن كسي است كه لحظات #آخر عمرش رسیده است، چه جوان چه پير. يك طوري در ماه رجب ميخواهد او را پاك كند.
#آیت_الله_انصاری_همدانی_ره
#مرحوم_دولابی_ره
@mohamad_hosein_tabatabaei