eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□ترجمه آيات در تفسیرالمیزان□ ○به نام الله كه رحمان و رحيم است بگو او الله يگانه است 1⃣ ○كه همه نيازمندان قصد او مى كنند2⃣ ○نزاده و زاييده نشده3⃣ ○و هيچ كس همتاى او نيست4⃣ □روايات وارده از طرق و در اين سوره بسيار زياد است، حتى از هر طريق رسيده كه: 1⃣اين سوره با يك قرآن است. 2⃣اين سوره هم مى تواند در نازل شده باشد و هم در . و آنچه از بعضى از روايات وارده در سبب نزول آن است اين است كه در نازل شده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□سوره نصر□ □در اين سوره تعالى گراميش را و يارى مى دهد، و خبر مى دهد كه به زودى آن جناب مشاهده مى كند كه مردم گروه داخل مى شوند، و دستورش مى دهد كه به اين يارى و فتح خدايى، خدا را كند و حمد گويد و نمايد. □اين سوره بنا به كه خواهيم كرد در بعد از و از فتح نازل شده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره نصر□ تفسیرالمیزان □چند مربوط به سوره نصر□ □ : شايد منظور از سوره و به طور بوده، كه در اين صورت ندارد كه بعضى آيات ساير سوره ها از اين سوره نازل شده باشد. □ داستان □ □در در داستان فتح مكه آمده: از آنكه در سال رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با قريش نمود، يكى از صلح اين بود كه هر و هر عرب بخواهد مى تواند در رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شود، و هر كس و هر قبيله بخواهد مى تواند داخل در عهد گردد، قبيله به عهد و عقد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) ، و قبيله در عقد و پيمان قريش در آمد، و اين دو قبيله از بود. □در اين بين ميان بنى بكر و خزاعه اتفاق افتاد، و بنى بكر را با دادن كمك كردند، ولى آشكارا كمك ندادند به جز افراد، از آن جمله بن ابى جهل و بن عمرو كه و به كمك بنى بكر رفتند. ناگزير بن سالم خزاعى بر مركب خود شد و به نزد خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شتافت، و اين در هنگامى بود كه مسأله فتح مكه بر سر افتاده بود، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در در بين مردم بود، عمرو بن سالم و اين اشعار را :  ○لا هم انى ناشد محمدا ○حلف ابينا و ابيه الاتلد ○ان قريشا اخلفوك الموعدا ○و نقضوا ميثاقك الموكدا ○و قتلونا ركعا و سجدا :بارالها باش من به (صلی الله علیه وآله) اطلاع دادم، و او را به طلبیدم، و به سوگندهای که نیاکان ما و نیاکان او مقدسش می شمردند دادم که درباره ات کردند و عهد تو را نمودند و ما را در حال و کشتند. □رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى بس است سپس برخاست و به خانه همسرش رفت و فرمود: برايم آماده ساز، آنگاه شروع كرد به و شستشوى خود، و مى فرمود: نشوم اگر - خويشاوندان عمرو بن سالم - را يارى نكنم، آنگاه از بديل بن ورقاء با حركت كرده نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، آنها هم آنچه از بكر و كشيده بودند و يارى قريش از بنى بكر را به اطلاع آن حضرت رسانده به طرف برگشتند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □ #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از #پيش خبر داده بود
□بحث روایتی سوره نصر□ □ابوسفيان از آنجا به آمد و نزد خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) رفت، عرضه داشت: اى محمد قوم و خويشاوندانت را حفظ كن و قريش را بده و مدت پيمان را كن. خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: آيا عليه توطئه كرديد و بكار زديد و را شكستيد؟ ابوسفيان گفت: . فرمود: اگر نشكسته ايد ما بر سر خود هستيم. ابوسفيان از آنجا بيرون آمد، به برخورد و گفت: قريش را در پناه خود گير. ابوبكر گفت: بر تو مگر كسى مى تواند رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) كسى را پناه بدهد. از او هم گذشت به برخورد و همان تقاضا را از او كرد و جواب را از او شنيد. از او هم گذشت به منزل ام حبيبه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) رفت و خواست تا روى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بنشيند، دخترش خم شد و فرش را كرد. ابوسفيان گفت:دخترم آيا كردى از اينكه پدرت روى فرش بنشيند. گفت: بله، اين فرش خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، و تو به خاطر و پليد هستى و نمى توانى روى اين فرش .(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره کافرون□ #تفسیرالمیزان □در #الدرالمنثور آمده كه #ابن جرير، ابن ابى حاتم، و ابن انب
□بحث روایتی سوره کافرون□ □و در تفسير از پدرش از ابى عمير روايت كرده كه گفت: از ابى جعفر احول از سوره مورد بحث سؤال كرد، كه مگر يك سخنگوى اينطور حرف مى زند كه در يك سطر مطلبى را بگويد و تكرار كند؟ ابى جعفر احول جوابى از اين اشكال نداشت. به طرف روان شد، و در مدينه از امام (عليه السلام) پرسيد حضرت فرمود: نزول اين سوره و مطلبش اين بود كه قريش به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كرده بود، بيا تا بر سر پرستش خدايان اى كنيم، تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، يك سال تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، خداى تعالى در پاسخشان سخن آنان را يعنى را بكار برد، آنها گفته بودند يك سال تو خدايان ما را عبادت كن در پاسخ فرمود: (لا اعبد ما تعبدون) آنها گفته بودند و يك سال ما خدای تو را. در پاسخشان فرمود: (و لا انتم عابدون ما اعبد لكم دينكم و لى دين ) □ احول وقتى اين پاسخ را شنيد نزد شاكر رفت، و جواب را بدو گفت. ابوشاكر گفت: اين جواب مال تو نيست اين را از بدينجا حمل كرده، (يعنى تو نزد بن محمد رفته اى و را از او گرفته اى). : تكرار در كلام قريش اين است كه بيا تا به يك سال تو خدايان ما را و يك سال ما خداى تو را بپرستيم.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴روز نوزدهم محرم: آغاز حرکت اسرا از کوفه به شام ■بنابه یکی از دو نقل، روز نوزدهم محرم الحرام، روز حرکت قافله ی اسرا از کوفه به شام است. ■حضرت زینب سلام الله عليها، حضرت امّ کلثوم سلام الله عليها حضرت فاطمه ی بنت الحسین سلام الله عليها و در رأس آنها علیّ بن الحسین، امام سجّاد عليه السلام، با سخنرانی های آتشین و با آن نحوه ی مواجهه با ابن زیاد در دربار او، کاری کردند که شهر کانون التهاب شد. ■جریان عبدالله ابن عفيف هم پایه ی شورش و حرکت توّابین در همان جا گذاشته شد. در نتیجه ابن زیاد به شدّت نگران از این شد که نکند مردم کوفه بر او بشورند و آنچه که او با آلوده کردن دستان خود به خون پسر پیامبر صلي الله عليه و اله به دست آورده است، از کف او برود؛ لذا به شدّت از حضور قافله ی اسرا در کوفه ناراحت بود. ■از طرف دیگر نامه ی یزید حاوی دستور اعزام این قافله به شام، به کوفه رسید. لذا تلاش کرد به سرعت قافله را به‌سمت سوق و حرکت دهد. در روز پانزدهم یا نوزدهم ماه محرّم الحرام این قافله حرکت کرد. ■اسرا در مسیر خود تا رسیدن به شهر شام و در روز ورود به شهر شام در روز اوّل ماه صفر، چه حرکت عظیمی انجام دادند! ■خدمتتان عرض کرده ایم که حرکت اباعبدالله عليه السلام از به مکّه و توقّف چهار ماهه‌ی آن حضرت در شهر مکّه یک کار حساب شده و برنامه ریزی شده برای ایجاد آگاهی در سطح جهان اسلام بود؛ برای اینکه حضرت همه ی مسلمان هایی را که برای عمره به مکّه می آمدند، آگاه می کردند و پیام انقلاب و نهضت عظیمی را که در پیش داشتند، از طریق آنها به اقصی نقاط بلاد اسلامی می رساندند، که این کار قبل از بود. شبیه آن کار هم بعد از عاشورا، از طریق قافله ی اسرا انجام شد. ■سربازان مزدور و خونخوار ابن زیاد و یزید، به خاطر اینکه افتخار و پیروزی خود را به رخ مردم بکشانند و شاید هم نسقی از مردم بگیرند و به مردم نشان دهند که اگر کسی بخواهد جلوی یزید پلید ایستادگی نشان دهد، چه بر سر او خواهد آمد؛ این قافله را به‌صورت زیکزاک حرکت دادند؛ یعنی در مسیری که به سمت می رفتند، قافله را به‌سمت هر آبادی و شهری که در مسیر بود، منحرف می کردند و اسرا و سرهای مطهّر شهدا را نمایش می دادند. ■اتّفاقاً همین ماجرا بستری بود برای اینکه آل الله از آن استفاده کنند و با سخنرانی-های آتشین در نقطه نقطه ی شهرهای مسیر، بذر اعتراض را بپاشند و بستری برای یک حرکت عمیق علیه حکومت بنی امیّه فراهم کنند. ■●جلسه ٣٠ آبان ٩٢_ استاد مهدی طيب●■
■●جابرابن عبدالله انصاری با دوست خود عطیه در همان روز (۲۰ صفر سال۶۱) برای زیارت به رفتند. جابر در فرات غسل کرد، جامۀ احرام پوشید (مثل کسی که به حج می رود)، خود را با سعد معطر کرد و پابرهنه آهسته آهسته به سمت قبر مطهر حرکت نمود. وقتی به قبر نزدیک شد، دیگر اشک دیدگانش مجال دیدن به او نداد، لذا از عطیه خواست تا دستانش را روی قبر حضرت بگذارد. اول از هوش رفت و وقتی عطیه او را به هوش آورد او سه بار گفت: «یا حسین». پاسخی نشنید و گفت: «حبیب لا یجیب حبیبه» .بعد به خود گفت: «آخر چطور جواب بدهد؟! در حالی که میان سر و بدن او جدایی افتاده است.» بعد حضرت را با الفاظی زیارت کرد و به حضرت و باقی شهدا سلام داد. ■●در آخر به عطیه گفت: « به خدا سوگند ما هم در مرتبت و منزل این شهدا شریک هستیم.» عطیه باتعجب پرسید آخر چطور؟! او پاسخ داد: « من از حبیبم رسول الله صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: من احب قوما حشر معهم و من احبّ فعل قوم اشرک فی عملهم» (هر کس افرادی را دوست بدارد، همراه آنها محشور خواهد شد، و هر کس کار و عمل عده ای را دوست بدارد، در آن کار با آنها شریک خواهد بود.» و نیت من و دوستانم هم بر همان نیتی است که حسین علیه السلام و یارانش نیت داشتند و لذا ما هم شریکیم.» ■●در این اثنا بود که قافلۀ اسرا رسیدند. علیه السلام به جابر گفت حال که کرده اید کنار بروید تا این بانوان زیارت کنند. آن خانم های داغ دیده دیگر نمی توانستند صبر کنند تا شترها زانو بزنند و سپس آنها پیاده شوند، بلکه خود را از بالای شترها به زمین انداختند، هر کدام قبری را در آغوش گرفتند و مشغول شیون و ماتم شدند..قافله سه روز در کربلا ماند. ■●امام سجاد علیه السلام دیدند اگر یک روز بیشتر در کربلا بمانند کسی از آن جمع زنده نخواهد ماند، لذا امر به حرکت به سوی کردند. اما از امام سجاد علیه السلام اجازه گرفتند و یک سال تمام در کربلا نزد قبور مطهر ماندند. ایشان تمام مدت زیر آفتاب سوزان به گریه و سوگ می نشستند.به طوری که وقتی پس از یک سال به مدینه بازگشتند کسی ایشان را نمی شناخت؛ بسیار نحیف و کاهیده و آفتاب سوخته شده بودند. ■●این ماتم عظيم را به محضر امام زمان علیه السلام و همه دوستداران اهل بیت علیهم السلام تسلیت عرض می کنیم. ■●استاد مهدی طيب _جلسه ٣٠ ديماه ٨٩●■
■●روز نوزدهم محرم: آغاز حرکت اسرا از کوفه به شام●■ ■بنابه یکی از دو نقل، روز نوزدهم محرم الحرام، روز حرکت قافله ی اسرا از کوفه به شام است. ■حضرت زینب سلام الله عليها، حضرت امّ کلثوم سلام الله عليها حضرت فاطمه ی بنت الحسین سلام الله عليها و در رأس آنها علیّ بن الحسین، امام سجّاد عليه السلام، با سخنرانی های آتشین و با آن نحوه ی مواجهه با ابن زیاد در دربار او، کاری کردند که شهر کانون التهاب شد. جریان عبدالله ابن عفيف هم پایه ی شورش و حرکت توّابین در همان جا گذاشته شد. در نتیجه ابن زیاد به شدّت نگران از این شد که نکند مردم کوفه بر او بشورند و آنچه که او با آلوده کردن دستان خود به خون پسر پیامبر صلي الله عليه و اله به دست آورده است، از کف او برود؛ لذا به شدّت از حضور قافله ی اسرا در کوفه ناراحت بود. ■از طرف دیگر نامه ی یزید حاوی دستور اعزام این قافله به شام، به کوفه رسید. لذا تلاش کرد به سرعت قافله را به‌سمت سوق و حرکت دهد. در روز پانزدهم یا نوزدهم ماه محرّم الحرام این قافله حرکت کرد. ■اسرا در مسیر خود تا رسیدن به شهر شام و در روز ورود به شهر شام در روز اوّل ماه صفر، چه حرکت عظیمی انجام دادند! ■خدمتتان عرض کرده ایم که حرکت اباعبدالله عليه السلام از به مکّه و توقّف چهار ماهه‌ی آن حضرت در شهر مکّه یک کار حساب شده و برنامه ریزی شده برای ایجاد آگاهی در سطح جهان اسلام بود؛ برای اینکه حضرت همه ی مسلمان هایی را که برای عمره به مکّه می آمدند، آگاه می کردند و پیام انقلاب و نهضت عظیمی را که در پیش داشتند، از طریق آنها به اقصی نقاط بلاد اسلامی می رساندند، که این کار قبل از بود. شبیه آن کار هم بعد از عاشورا، از طریق قافله ی اسرا انجام شد. ■سربازان مزدور و خونخوار ابن زیاد و یزید، به خاطر اینکه افتخار و پیروزی خود را به رخ مردم بکشانند و شاید هم نسقی از مردم بگیرند و به مردم نشان دهند که اگر کسی بخواهد جلوی یزید پلید ایستادگی نشان دهد، چه بر سر او خواهد آمد؛ این قافله را به‌صورت زیکزاک حرکت دادند؛ یعنی در مسیری که به سمت می رفتند، قافله را به‌سمت هر آبادی و شهری که در مسیر بود، منحرف می کردند و اسرا و سرهای مطهّر شهدا را نمایش می دادند. ■اتّفاقاً همین ماجرا بستری بود برای اینکه آل الله از آن استفاده کنند و با سخنرانی-های آتشین در نقطه نقطه ی شهرهای مسیر، بذر اعتراض را بپاشند و بستری برای یک حرکت عمیق علیه حکومت بنی امیّه فراهم کنند. ■●جلسه ٣٠ آبان ٩٢_ استاد مهدی طيب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ 🚩روز بیست‌و‌هشتم ماه رَجَب، روز آغاز سفر روحانی و باطنی با قافله‌ی اَباعبدالله‌الحسین علیه‌السّلام است…🚩 🚩روز بیست‌و‌هشتم ماه رَجَب در سال شصتم هجری قمری، روزی است که اباعبدالله‌الحسین علیه‌السّلام بعد از فشاری که از طریق فرماندار یزید در ، برای بیعت کردن با یزید به آن حضرت وارد کرد، مدینه را به سمت مکّه ترک گفتند و حرکتی را آغاز کردند که به واقعه‌ی عظیم منتهی شد. 🚩دلدادگان آستان حسینی علیه‌السّلام از بیست‌وهشتم ماه رَجَب همراه قافله‌ی اباعبدالله علیه‌السّلام راه می‌افتند؛ یعنی از بیست و هشتم ماه رجب تا روز دهم محرّم دلشان در قافله‌ی اَباعبدالله علیه‌السّلام است. هرشب که می‌خوابند به این فکر می‌کنند که امام حسین علیه‌السّلام الآن کجا هستند؟ 🚩حضرت راه بین مدینه تا مکّه را چند روز طی کردند و روز چهارم شعبان وارد مکّه شدند. در این فاصله، هر روز و هر شب دل دوستدار اباعبدالله علیه‌السّلام همراه ایشان است. هنگامی هم که حضرت به مکّه رسیدند، در مدّت اقامت نزدیک به سه ماهه‌ی حضرت در ، دل عاشق اباعبدالله علیه‌السّلام هر روز و شب در کنار ایشان در مکّه است و در روز هشتم ماه ذِی‌الحَجّه که اباعبدالله علیه‌السّلام برای حرکت از مکّه به‌سمت آماده شدند، یار و دلداده‌ی اَباعبدالله علیه‌السّلام هم، با دل خود با قافله‌‌ی حسینی همراه می‌شود و منزل به منزل راه را طی می‌کند تا به می‌رسد. 🚩در کربلا هم همراه با اَباعبدالله علیه‌السّلام هشت، نه روز اقامت می‌کند. بعد در کنار شهدا به شهادت می‌رسد و سپس در کنار اُسَرا به اسارت می‌رود و سفر اسارت را از روز یازدهم محرّم، همراه قافله‌ی اُسَرا در پیش می‌گیرد. از کربلا به کوفه می‌رود، از کوفه به شام، از به کربلا و از کربلا به مدینه. 🚩روز بیست‌و‌هشتم ماه رَجَب، روز آغاز سفر روحانی و باطنی با قافله‌ی اَباعبدالله‌الحسین علیه‌السّلام است. 🚩در محضر استاد مهدی طیّب ۹۲/۳/۱۶🚩 @mohamad_hosein_tabatabaei