□بحث روايتى سوره نصر□
تفسیرالمیزان
□چند #روايت مربوط به #نزول سوره نصر□
□ #مؤلف: شايد منظور از #آخرين سوره #دربست و به طور #تمام بوده، كه در اين صورت #منافات ندارد كه بعضى آيات ساير سوره ها #بعد از اين سوره نازل شده باشد.
□ #تفصيل داستان #فتح_مكه□
□در #مجمع_البيان در داستان فتح مكه آمده:
#بعد از آنكه در سال #حديبيه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با #مشركين قريش #صلح نمود، يكى از #شرائط صلح اين بود كه هر #كس و هر #قبيله عرب بخواهد مى تواند #داخل در #عهد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شود، و هر كس و هر قبيله بخواهد مى تواند داخل در عهد #قريش گردد، قبيله #خزاعه به عهد و عقد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #پيوست، و قبيله #بنى_بكر در عقد و پيمان قريش در آمد، و #بين اين دو قبيله از #قديم_الايام #دشمنى بود.
□در اين بين #جنگى ميان بنى بكر و خزاعه اتفاق افتاد، و #قريش بنى بكر را با دادن #سلاح كمك كردند، ولى آشكارا كمك #انسانى ندادند به جز #بعضى افراد، از آن جمله #عكرمه بن ابى جهل و #سهيل بن عمرو كه #شبانه و #مخفيانه به كمك بنى بكر رفتند. ناگزير #عمرو بن سالم خزاعى #سوار بر مركب خود شد و به #مدينه نزد #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شتافت، و اين در هنگامى بود كه مسأله فتح مكه بر سر #زبانها افتاده بود، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #مسجد در بين مردم بود، عمرو بن سالم #ايستاد و اين اشعار را #سرود:
○لا هم انى ناشد محمدا
○حلف ابينا و ابيه الاتلد
○ان قريشا اخلفوك الموعدا
○و نقضوا ميثاقك الموكدا
○و قتلونا ركعا و سجدا
#ترجمه:بارالها #شاهد باش من به #محمد (صلی الله علیه وآله) اطلاع دادم، و او را به #کمک طلبیدم، و به سوگندهای #غلیظی که نیاکان ما و نیاکان او مقدسش می شمردند #سوگند دادم که #قریش درباره ات #خلف_وعده کردند و عهد #مؤکد تو را #نقض نمودند و ما را در حال #رکوع و #سجده کشتند.
□رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى #عمرو بس است سپس برخاست و به خانه همسرش #ميمونه رفت و فرمود: #آبى برايم آماده ساز، آنگاه شروع كرد به #غسل و شستشوى خود، و مى فرمود: #يارى نشوم اگر #بنى_كعب - خويشاوندان عمرو بن سالم - را يارى نكنم، آنگاه از #خزاعه بديل بن ورقاء با #جماعتى حركت كرده نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، آنها هم آنچه از #بنى بكر و #قريش كشيده بودند و #مخصوصا يارى قريش از بنى بكر را به اطلاع آن حضرت رسانده به طرف #مكه برگشتند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□ #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از #پيش خبر داده بود كه گويا مى بينم #ابوسفيان از طرف قريش به سوى شما مى آيد تا پيمان #صلح_حديبيه را #تمديد كند و به زودى #بديل بن ورقاء را در راه مى بيند. اتفاقا همينطور كه فرموده بود پيش آمد، بديل و همرهانش ابوسفيان را در #عسفان ديدند كه از طرف #قريش به مدينه مى رود تا پيمان را تمديد و محكم كند.
همينكه ابوسفيان #بديل را ديد پرسيد: از كجا مى آيى؟ گفت رفته بودم كنار #دريا و اين #بيابانهاى اطراف.
گفت: مدينه نزد #محمد نرفتى؟ پاسخ داد: #نه. و از هم جدا شدند، بديل به طرف #مكه رهسپار شد.
ابوسفيان به همراهان خود گفت: اگر بديل مدينه رفته باشد، حتما #آذوقه_شترش را از #هسته_خرما داده، برويم ببينيم #شترش كجا خوابيده بود، رفتند و آنجا را يافته #پشكل شتر بديل را پيدا كردند و #شكافتند ديدند هسته خرما در آن هست ابوسفيان گفت به خدا #سوگند بديل نزد محمد رفته بود.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) #عزم خود را براى #فتح_مكه جزم مى كند.
راوى مى گويد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #دستور داد تا مسلمانان براى #جنگ با مردم #مكه، مجهز و #آماده شوند، و آنگاه #عرضه داشت بارالها #چشم و #گوش قريش را از كار ما #بپوشان و از رسيدن #اخبار ما به ايشان جلوگيرى فرما تا #ناگهانى بر سرشان بتازيم و #قريش را در شهرشان مكه #غافلگير سازيم، در اين هنگام بود كه #حاطب بن ابى بلتعه #نامه_اى به قريش نوشت و به دست آن #زن داد تا به #مكه برساند، ولى خبر اين #خيانتش از #آسمان به رسول الله رسيد، و #على (عليه السلام) و #زبير را فرستاد تا #نامه را از آن زن بگيرند.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر در تفسیرالمیزان□
□ #عباس عموى پيامبر (صلی الله علیه وآله) با خود گفت: خدا به داد #قريش برسد كه #دشمنش تا پشت #كوههاى_مكه رسيده، و كسى نيست به او #خبرى بدهد، به خدا اگر رسول (صلی الله علیه وآله) به #ناگهانى بر سر قريش بتازد و با #شمشير وارد مكه شود، قريش تا آخر #دهر نابود شده.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□حركت #لشكر اسلام بر سوى #مكه و #فتح مكه□
□ #حكيم بن حزام و #بديل بن ورقاء نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، و #اسلام را پذيرفته با آن جناب #بيعت كردند، وقتى #مراسم بيعت تمام شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آن #دو را پيشاپيش خود روانه به سوى #قريش كرد تا ايشان را به سوى #اسلام دعوت كنند و #اعلام بدارند هر كس بر #خانه_ابوسفيان كه #بالاى مكه است داخل بشود #ايمن است، و هر كس داخل خانه #حكيم كه در #پايين مكه است بشود او نيز ايمن خواهد بود، و هر كس هم #درب خانه خود را بروى خود #ببندد و دست به #شمشير نزند ايمن است.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ □بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □براى ا
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□ #بعضى از روايت اولى پاسخ داده اند به اينكه #معارض است با روايتى كه گفته: در قرآن ابى بن كعب #بين آن دو بسم اللّه بوده، و از #دومى پاسخ داده اند به اينكه بر #فرض كه روايت درست باشد #احتمال دارد راوى #حديث بسم اللّه بين آن دو را از عمر بن خطاب نشنيده باشد، و يا #عمر آن را #آهسته خوانده باشد. علاوه بر اين، روايت مذكور #معارض است با روايتى از #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كه فرمود: خداى تعالى #قريش را بخاطر #هفت خصلت بر ديگران #برترى داد، از آن جمله فرمود: و درباره آنان #سوره اى نازل شد كه در آن سوره سخن از #احدى به جز قريش نرفته است، و آن سوره (قريش) است، (تا آخر حديث). از همه اينها گذشته رواياتى كه #دلالت بر #جدايى اين #دو سوره دارد، و اينكه #بين آن دو بسم اللّه قرار دارد #متواتر است.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ #تفسیرالمیزان □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □م
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□
#تفسیرالمیزان
□لايلاف قريش(۱)
□ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲)
□و كلمه (#قريش) نام عشيره و #دودمان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است كه همگى از نسل #نضر_بن_كنانه اند كه نامش #قريش نيز بوده، و كلمه (#رحلت) - همانطور كه در #مجمع_البيان آمده - به معناى #حالتى است كه يك انسان سوار بر #راحله و در حال #سير دارد و (#راحله) به معناى #شترى است كه براى راهپيمايى #نيرومند باشد.
□و منظور از (#رحلت_قريش) مسافرت آنان از #مكه به بيرون براى #تجارت است، و اين رحلت از #مشخصات اهل اين شهر بوده، چون اين شهر در #دره اى خشك و سوزان و بى آب و علف واقع شده، كه نه #زرعى در آن هست و نه #ضرعى پستان شيردارى) #ناگزير قريش زندگى را از راه #تجارت مى گذارنيد، و در هر سال #دو نوبت به تجارت مى رفت، يك نوبت در #زمستان كه به طرف #يمن مى رفت، و نوبتى ديگر در #تابستان كه به سوى #شام ره مى سپرد، و با اين دو نوبت سفر كردن زندگى خود را #اداره مى نمود، و مردم #يمن و #شام پاس احترام قريش را مى داشتند، زيرا خانه #كعبه بيت الحرام در بين ايشان واقع شده بود، و به همين جهت راهزنان و غارتگران كه #ممر عيشى به جز #دزدى و غارت نداشتند، #متعرض ايشان نمى شدند، نه سر راه را برايشان مى گرفتند، و نه به شهرشان #حمله ور مى شدند.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۳) سوره قریش□
#تفسیرالمیزان
□فليَعبدوا رَب هذا البَيت(۳)
□حرف ( #فاء) در #آغاز جمله (فليعبدوا) در اصطلاح #ادبيات براى اين آمده كه مطلب بويى از #شرطيت را داشته، يعنى جا داشته كسى #توهم كند كه #پرستش رب اين بيت لابد #شرايطى دارد كه با بودن آن شرايط #بايد رب اين بيت را پرستيد، و با نبودنش نپرستند.
□براى #رفع اين توهم مى فرمايد:
(اگر در #گذشته چنين كرديم و چنان شد و شما چنان بوديد و چنين شديد، كارى به گذشته نداريم، گذشته هر چه بوده بايد #امروز رب آن بيت را #بپرستيد، كه شما را با ايام #دو رحلت مأنوس كرد، در اين وظيفه هيچ شرطى در كار نيست).
و يا بويى از #تفصيل را داشته، يعنى جا داشته توضيح دهد در چه حالى رب اين بيت را بپرستند، و در چه حالى نپرستند، و اين #دو حال را از يكديگر جدا كند، چون جاى چنين #توهمى بوده، فرموده: نه، تفصيلى در بين #نيست، در هر حالى كه پيش بيايد بايد رب اين بيت را بپرستيد، پس حرف فاء در اين آيه نظير حرف (فاء) در آيه (ولربك فاصبر) است.
□و #حاصل معناى آيات #سه گانه اين است كه #قريش بايد رب اين بيت را بپرستد، بخاطر اينكه رب اين بيت ايشان را با #دو رحله #تابستانى و #زمستانى مانوس كرد، تا هم #گردونه تجارت و زندگيشان بگردد، و هم در #وطن ايمن باشند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره قریش□
#تفسیر_المیزان
□در تفسير #قمى در #ذيل آيه (لايلاف قريش) آمده كه:
اين سوره درباره #قريش نازل شده، چون قريش #معاششان از #دو رحلت تابستانى و زمستانى به #يمن و #شام تأمين مى شد، از #مكه پوست و محصولات دريايى و كالاهايى كه در ساحل دريا #پياده مى شده از قبيل فلفل و امثال آن را #بار مى كردند و به #شام مى بردند، و در شام جامه و آرد خالص و حبوبات #غلط مشهور است، و #صحيح آن #حبوب است كه در روايت آمده)، #خريدارى مى كردند، و همين مسافرت باعث مى شد #وحدت و الفتى در بينشان برقرار گردد، هر وقت به يكى از اين دو سفر دست مى زدند يكى از بزرگان قريش را #رئيس خود مى كردند، و زندگيشان از اين راه تأمين مى شد.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روائى سوره فیل□ □در مجمع البيان مى گويد: تمامى راويان اخبار اتفاق دارند در اينكه پادشاه يمن
□بحث روائى سوره فیل□
□مى گويد: سپس كمى راه پيمود و در بين راه مردی را به سوى بنى سليم فرستاد تا مردم را دعوت كند تا بجاى خانه كعبه خانه اى را كه او بنا كرده زيارت كنند، از آن طرف مردى از حمس از بنى كنانه به او برخورد و به #قتلش رسانيد و اين باعث شد كه #كينه ابرهه بيشتر شده ، و سريع تر روانه مكه شود.
□و چون به #طائف رسيد از اهل طائف خواست تا مردى را براى راهنمايى با او روانه سازند، اهل طائف مردى از هذيل به نام نفيل را با وى روانه كردند، نفيل با لشكر ابرهه به راه افتاد و به راهنمايى آنان پرداخت تا به مغمس رسيده ، در آنجا اطراق كردند، و مغمس ، محلى در شش ميلى (سه فرسخى ) مكه است در آنجا مقدمات لشكر (كه آشپزخانه و آذوقه و علوفه و ساير مايحتاج لشكر را حمل مى كند) را به مكه فرستادند، مردم #قريش دسته دسته به بلنديهاى كوه ها بالا آمدند، و چون #لشكر_ابرهه را ديدند، گفتند ما هرگز تاب #مقاومت با اينان را نداريم ، در نتيجه غير از #عبدالمطلب بن هاشم و شيبه بن عثمان بن عبد الدار كسى در مكه باقى نماند،(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei