eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□بحث روايتى سوره مسد□ □(چند روايت درباره بدرفتارى ابولهب و همسرش با رسول اللّه (صلی الله علیه وآله) و نزول سوره مسد)□ □در به سند خود از بن جعفر (علیه السلام) روايت كرده كه در حديثى كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بر مى شمارد، فرموده يكى از آنها داستان همسر ابولهب است كه وقتى سوره(تبت يدا ابى لهب ) نازل شد، نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) آمد در حالى كه پسر نيز در  حضور آن جناب بود، عرضه داشت يا رسول الله، ام جميل است كه با مى آيد، و چه خشمى! گويا قصد تو را دارد، چون به دست گرفته مى خواهد آن را به طرف تو كند. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: او مرا بيند. اضافه مى كند آمد و از من پرسيد رفيقت كجا است؟ □گفتم آنجايى كه خواسته است. گفت: من به سروقت او آمده ام اگر او را ببينم اين را به سويش مى افكنم، چون او مرا كرده، به و سوگند كه من زنى هستم، (و میدانم چگونه كنم، اين را گفت و رفت). □ابوبكر از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيد: راستى او تو را ؟ فرمود: نه، تعالى بين من و او انداخت، و ديدنش شد. : قريب به اين معنا از طريق از طرق اهل روايت شده. □و در تفسير در ذيل آيه (وامراته الحطب) روايت كرده كه فرمود: ام جميل دختر بود، و عليه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى كرد و احاديث و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را براى مى برد. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □ #مجمع البيان سپس اضافه مى كند از #ابن مسعود روايت شده كه گفت
□بحث روایتی سوره نصر□ □و نيز از روايت شده كه گفت : وقتى رسول خدا (صلی الله علیه وآله) وارد شد، حاضر داخل خانه شود، در حالى كه مشركين در آنجا باشد و داد قبل از ورود آن جناب ها را بيرون سازند، و نيز اى از ابراهيم و اسماعيل (عليهماالسلام) بود كه در دستشان از لام - كه وسيله اى براى نوعى بود - وجود داشت، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: بكشد را، به خدا سوگند كه خودشان هم مى دانستند كه ابراهيم و اسماعیل (علیهماالسلام) هرگز مرتکب قمار از لام نشدند.(۳) □ : روایات پیرامون داستان فتح مکه زیاد است، هر کس بخواهد به همه آنها شود باید به کتب و جوامع اخبار مراجعه کند، آنچه ما آوردیم به منزله بود. @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی اعلی الله مقامه الشریف می‌فرمایند●■ ■ تجلّی خداست. روز عاشورا روز ظهور لَا اِلهَ اِلّا الله است. ■تا ظهر عاشورا کار است و از ظهر به بعد، کار . ■نماز و روزه و قرآن و ایمان و… هر یک چهار فصل دارند. ایمان، است. ■ حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف کربلاست. همه مصیبت‌های عالم در کربلا جمع شد و جزای آن شد این آقا. ■●مصباح الهدی ۲۹۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●برشی از یک کتاب ●■ چه چیزی را در متنِ متین زندگی مان قرار می دهیم که هنگام تعارض ها و درگیری ها بقیه چیزها را آن می کنیم . این یک انتخاب است که پیامدهایش به دنبال خواهد بود . هر کدام از ما هر هدفی را که انتخاب کنیم ، « سلوک خاصّی » را هم به دنبال خواهد داشت ؛ یعنی من اگر را در متن زندگی خودم قرار دادم ، یک سیری خواهم داشت ویک نوع حرکتی خواهم داشت . و اگر را ، را ، را ، لذت هایم را ، و نفسانیتم را در متن زندگی ام قرار بدهم ، یک سلوک و روش و شکل و شمایل کاری دیگری خواهم داشت . ■●فوز سالک ، علی صفایی حائری ، ص ۲۲۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□● برای و بهانه نمی خواهد. خداوند برای افاضه کردنش دلیل نمی‌خواهد، خداوند بالذات افاضه می‌کند و است به ذات بخشش دارد اصلاً دلیل، نباید بیاوریم ذات حق افاضه کننده است اما این افاضه به یک استحقاقی، به یک ظرفیتی باید باشد : اون هم در کامل بود و این افاضه‌ی کامل که حق تعالی در تمام صفات خودش کرد در انسان کامل است و اگر را خلق نمی‌کرد خودش خداوند در تمام صفاتش تجلی نمی‌کرد و اگر انسان در عالم هستی نبود خداوند در تمام ذات ظاهر نمی‌گشت. اِنا وَجه الله اِنا عَین الله ... یداالله ... ‌های جدید می‌گویند انسان یک پشه است در عالم هستی اینها مقام معنوی انسان را نمی‌فهمند همین انسانی که از یک پشه هم از جثه کم‌تر است اگر نبود خداوند در تمام صفات و تجلی نمی‌کرد و یک چیز ناقص بود. به همین دلیل می‌گوید مَن رَآنی فَقَد رأی الحق، غیر عرفانی ناقص است و هیچ کس مثل انسان را نشناخته‌اند. □●حکیم دکتر دینانی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□آخرين و مقصود در راه بندگى پروردگار اين است كه بنده از جميع ما سوى اللّه بريده و فقط به مشغول باشد. □○ باب پنجم فصل اول عارف کامل میرزا جواد آقاملکی تبریزی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️امام جواد علیه السلام فرمودند◾️ ☑️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» ◾️اینکه انسان به خدا اطمینان و اعتماد کند سخن بسیار بزرگی است؛ چون ما گاهی اوقات در زندگی هایمان به مقامات بشری بیشتر از خدا اعتماد می کنیم. اینکه رئیس فلان دستگاه بگوید خیالت جمع باشد من کارت را انجام می دهم؛ فلان ثروتمند بگوید خیالت از آن بدهی راحت باشد، خودم بدهیت را می پردازم بیشتر خیال ما را راحت می کند تا آنکه خدا می گوید: «اَ لَيْسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» آیا خداوند نمی تواند نیاز بنده اش را برآورده کند؟ تواناییش کم است؟ ◾️می تواند، خداوند می گوید من عهده دار رزقت هستم «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ اِلاّ عَلَى اللهِ رِزْقُها» هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه منِ خدا عهده دار رزقش شده ام. من خودم متضمّن رزق هستم. ◾️این قدر که قول رئیس اداره و ثروتمند توانست خیال ما را راحت کند و دغدغه ی خاطر و ناراحتی خیال را از ما بگیرد، آیا واقعاً حرف های خدا توانسته در ما اطمینان ایجاد کند؟ ◾️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ» اطمینان به خدا قیمت هر چیز قیمتی یی را برای انسان تأمین می کند. بهای دست یافتن به هر چیز قیمتی و بزرگ، اعتماد به خداست؛ اینکه فرد به خدا اعتماد داشته باشد. ◾️صبح که در مغازه اش می رود، نگران این نباشد که مشتری می آید یا نمی آید؟ قیمت بالا می رود یا پایین می آید! مطمئن باشد که خدا رزق او را از پیش مقدّر کرده و با تقلاّی او، سر سوزنی رزقش زیاد نمی شود و با انفاق و احسان سر سوزنی از رزقش کم نمی شود. همانی است که هست؛ یک سر سوزن کم و زیاد نمی‌شود؛ انسان این اعتماد را به رزّاقیّت خداوند بکند. ◾️این اعتماد را بکند که خداوند فرمود: «كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ» منِ خدا این حق را بر خودم واجب کردم، خودم عهده دار شدم که مؤمن را کنم و نگذارم زمین بخورد. اگر انسان به خدا کند، دغدغه ی خاطرها می رود، آرامِ آرام می شود؛ نه اینکه تحرّکش گرفته شود؛ نه، در عین آرامش تحرّک دارد. ◾️خدا حاج آقای دولابی را رحمت کند مثال قشنگی می زدند؛ می فرمودند دل مؤمن مانند کسی است که در کشتی روی صندلی راحتی نشسته و لَم داده و کشتی امواج را در دل اقیانوس ها می شکافد و با سرعت پیش می رود. راحت راحت است، یک ذرّه هیجان، غصّه، و در دلش نیست، راحت لم داده، چرا؟ چون متّکایش خداست و به خدا توکّل کرده است. ◾️ که جایی کم نمی آورد، ضعیف نیست، خوابش نمی برد که بگوییم خوابش برد و یادش رفت که مثلاً مواظب من بنده باشد و گرگ ها آمدند و مرا خوردند «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ» ◾️برای چه من باشم؟ خدا نه فقیر، نه ضعیف، نه بخیل و نه جاهل است و نه خوابش می برد برای ناراحت شدنم چه توجیهی پیدا کنم؟ چه توجیهی برای دغدغه ی خاطر و مشوّش بودن می توان پیدا کرد؟ ◾️لذا دل مؤمن مثل همان مسافر در کشتی لم داده؛ امّا بدنش مثل کشتی است که امواج را در دل دریای متلاطم دنیا می شکافد و پیش می رود؛ یعنی بدنش پر از تحرّک، جنب و جوش و انرژی است؛ امّا دلش آرام است. ◾️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» و اعتماد به خدا نردبانی به سوی هر نقطه ی بلند تعالی است؛ یعنی اگر کسی می خواهد به علوّ، و مقامات بلند معنوی و انسانی برسد راهش ثقه ی به خداست. ◾️استاد مهدی طیب علیه السلام◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️امام جواد علیه السلام فرمودند: ▪️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» اینکه انسان به خدا اطمینان و اعتماد کند سخن بسیار بزرگی است؛ چون ما گاهی اوقات در زندگی هایمان به مقامات بشری بیشتر از خدا اعتماد می کنیم. اینکه رئیس فلان دستگاه بگوید خیالت جمع باشد من کارت را انجام می دهم؛ فلان ثروتمند بگوید خیالت از آن بدهی راحت باشد، خودم بدهیت را می پردازم بیشتر خیال ما را راحت می کند تا آنکه خدا می گوید: «اَ لَيْسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» آیا خداوند نمی تواند نیاز بنده اش را برآورده کند؟ تواناییش کم است؟ ▪️می تواند، خداوند می گوید من عهده دار رزقت هستم «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ اِلاّ عَلَى اللهِ رِزْقُها» هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه منِ خدا عهده دار رزقش شده ام. من خودم متضمّن رزق هستم. ⁉️ ▪️این قدر که قول رئیس اداره و ثروتمند توانست خیال ما را راحت کند و دغدغه ی خاطر و ناراحتی خیال را از ما بگیرد، آیا واقعاً حرف های خدا توانسته در ما اطمینان ایجاد کند؟ ▪️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ» اطمینان به خدا قیمت هر چیز قیمتی یی را برای انسان تأمین می کند. بهای دست یافتن به هر چیز قیمتی و بزرگ، اعتماد به خداست؛ اینکه فرد به خدا اعتماد داشته باشد. ▪️صبح که در مغازه اش می رود، نگران این نباشد که مشتری می آید یا نمی آید؟ قیمت بالا می رود یا پایین می آید! مطمئن باشد که خدا رزق او را از پیش مقدّر کرده و با تقلاّی او، سر سوزنی رزقش زیاد نمی شود و با انفاق و احسان سر سوزنی از رزقش کم نمی شود. همانی است که هست؛ یک سر سوزن کم و زیاد نمی‌شود؛ انسان این اعتماد را به رزّاقیّت خداوند بکند. ▪️این اعتماد را بکند که خداوند فرمود: «كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ» منِ خدا این حق را بر خودم واجب کردم، خودم عهده دار شدم که مؤمن را کنم و نگذارم زمین بخورد. اگر انسان به خدا کند، دغدغه ی خاطرها می رود، آرامِ آرام می شود؛ نه اینکه تحرّکش گرفته شود؛ نه، در عین آرامش تحرّک دارد. ▪️خدا حاج آقای دولابی را رحمت کند مثال قشنگی می زدند؛ می فرمودند دل مؤمن مانند کسی است که در کشتی روی صندلی راحتی نشسته و لَم داده و کشتی امواج را در دل اقیانوس ها می شکافد و با سرعت پیش می رود. راحت راحت است، یک ذرّه هیجان، غصّه، و در دلش نیست، راحت لم داده، چرا؟ چون متّکایش خداست و به خدا توکّل کرده است. ▪️ که جایی کم نمی آورد، ضعیف نیست، خوابش نمی برد که بگوییم خوابش برد و یادش رفت که مثلاً مواظب من بنده باشد و گرگ ها آمدند و مرا خوردند «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ» ⁉️ ▪️برای چه من باشم؟ خدا نه فقیر، نه ضعیف، نه بخیل و نه جاهل است و نه خوابش می برد برای ناراحت شدنم چه توجیهی پیدا کنم؟ چه توجیهی برای دغدغه ی خاطر و مشوّش بودن می توان پیدا کرد؟ ▪️لذا دل مؤمن مثل همان مسافر در کشتی لم داده؛ امّا بدنش مثل کشتی است که امواج را در دل دریای متلاطم دنیا می شکافد و پیش می رود؛ یعنی بدنش پر از تحرّک، جنب و جوش و انرژی است؛ امّا دلش آرام است. ▪️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» و اعتماد به خدا نردبانی به سوی هر نقطه ی بلند تعالی است؛ یعنی اگر کسی می خواهد به علوّ، و مقامات بلند معنوی و انسانی برسد راهش ثقه ی به خداست. ◾️استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️امیرالمومنین علی (علیه‌السلام): ‌ اعتماد به ، محكم‌ترين اميد است. ‌ ✔️غررالحكم: ۶۰۵ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️دو گروهی که خداوند در ماه چشـم انتظار آنهاست ▪️مرحوم آقای به نقل از آيت‌الله انصاري همداني(اعلی اللّه مقامهما الشّریف) آن بزرگوار، فرمودند: ▪️خداي متعال از اوّل ماه رجب چشم انتظار گروه است. يكی . عشق خدا جوانهاست. علاقه عجيبي به دارد. براي همين را پر از مي‌كند. حداكثر سن در جنّت‌المأوي ۳۵ است، نه ۴۰ و همه به حالت شباب هستند. خدا اين‌قدر دوست دارد. چشم انتظار است جوان بيايد تا در ماه بگويد «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» عالم مي‌گويد: جوان من! خوش آمدي. ▪️آيت‌الله انصاري همدانی(اعلي اللّه مقامه الشّریف) فرموده بودند: پروردگار عالم در ماه به عجيب نگاه می كند. ▪️اگر تا پانزدهم هنوز نيامده، دائم نگاه مي‌كند، يك شبي او را مجلسي مي‌برد، جايي مي‌كشاند و او را در دام تقوي مي‌اندازد. مي‌گويد: بنده من! تو را برگرداندم، خودت نيامدي، تو را كشاندم. ▪️لذا يك گروه که چشم انتظار آنهاست، همين هستند؛ منتها، تهمت‌زننده را قبول نمي‌كند ولو از اين گروه، إلّا حلاليّت بطلبد. ▪️ گروه که و در ماه رجب چشم انتظار آنهاست، آن كسي است كه لحظات عمرش  رسیده است، چه جوان چه پير. يك طوري در ماه رجب مي‌خواهد او را پاك كند. @mohamad_hosein_tabatabaei