eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●ما باید بدانیم كه با مرگ نمی‌پوسیم و از پوست به در می‌آییم، ماییم كه مرگ را می میرانیم●■(۲) ■●ما تا سازماندهی نداشته باشیم هرگز به بیرون اثری بخشید. اینكه می‌بینید ما عالم بی‌عمل داریم، اینکه می‌بینید یك مطلب علمی صد درصد برای او حل شده است اما نمی‌كند این برای چیست؟ ■●علم كه شكوفاكننده وحی است این دستگاه بدن را خوب ترسیم می‌كند. ما از همین بیرون كه شروع كنیم وضع درونمان حل می‌شود. ■●ما از نظر بیرون یك چشم و گوش داریم و یك دست و پا، اینها اگر هماهنگ و سالم باشند چشم و گوش می‌فهمد و دست و پا برابر آن عمل می‌كند، یعنی فهم را چشم و گوش به عهده دارند و كار را دست و پا، اما اگر دست و پا ویلچری بود و چشم و گوش او سالم بود، این مار و عقرب را می‌بیند ولی قدرت فرار كردن ندارد، این عالم بی‌عمل مشكل علم ندارد، اما مگر علم كار می‌كند؟! این دست و پا مسئول عمل كردن است كه بسته است! ■●دیدار جمعی از اعضای مؤسسه امام موسی صدر با آیت الله العظمی جوادی آملی●■ ۱۰ اردیبهشت ۹۷ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات(۲)و (۳)و(۴)سوره مسد□ □ما اغنى عنه ماله و ما كسب□(۲) □در اين آيه كلمه (ما)  بار آمده، اولى است، و دومى مى تواند باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند باشد، و معنايش كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان او است، و معناى آيه به فرض اين است كه: عمل او دردى از او نكرد. و آيه به هر حال اين است كه مال و عملش و يا عملش دردى از او نكرد و به خدا و يا او، هم دچار و شد و هم تباب و خسران دو دستش. □سيصلى نارا ذات لهب□(۳) □يعنى به داخل آتشى خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش است كه است، و اگر كلمه () را  و الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و آن را برساند. □و امراته حماله الحطب□(۴) □يعنى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه () در جمله (حماله الحطب) از اين جهت به خود گرفته كه به اصطلاح است كه به منظور  _موصوف آن از افتاده و در اينجا به عنوان نام آن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد: من مى كنم حماله الحطب را. ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه از كلمه (امراه) است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۳) سوره عصر□ □الَّا الَّذينَ آمَنوا وَ عَملوا الصَّالِحات(۳) □جمله (و عملوا الصّالحات) بر به همه اعمال صالح دلالت دارد واز آن استفاده مى شود كه مؤمنان نيز در خسرانند و ظاهر جمله (و عملوا الصالحات ) اين است كه به اعمال صالح باشد. پس اين جمله  شامل كه بعضى از صالحات را انجام مى دهند، و نسبت به بعضى ديگر مى ورزند نمى شود، و اين، آن است كه منظور از خسران از خسران به تمام معنا باشد يعنى شامل خسران از بعضى جهات هم بشود، و بنابراين طايفه خاسرند، يكى آنهايى كه از جهات خاسرند نظير كفار حق و مخلد در عذاب، آنهايى كه در بعضى جهات خاسرند، مانند مؤمنينى كه فسق مى شوند و در آتش نيستند چند عذاب مى بينند، بعد عذابشان پايان مى پذيرد و مشمول شفاعت و نظير آن مى شوند.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
○به بسم الله الرحمن الرحیم است ○که عارف محییِ عظمِ رمیم است □این ، که استخوان های خرد شده و و خلقُ و خوهای ریشه دوانده در متن جانِ انسان است که انسان تا این ریشه ها را بکند و خردشان کند و محییِ عظمِ رمیم شود و از این حیاتِ دربیاید و به حیاتِ انسانی برسد، □به فرمودند تو چهار صفت را در خود بمیران؛ این چهار صفت به عنوان اینکه در حیوانات در افقی اعلاست، به این معناست که اگر می خواهی به صفاتِ انسانی برسی که هستی و بشوی و بشوی ، راهش این است که اوصافِ حیوانی را از خودت دور  کنی، □حالا در بین اوصافِ حیوانی، چهار صفت و چهار حیوان موجود در خارج را که حیوانات موجود در خارج به منزلۀ و تجلیاتِ اوصافِ نفسِ انسانی در بخشِ هستند آنها را نام برده است. □که شما چهار حیوان را سر بِبُر و بالای ده تا قُلّه  بگذار و تماشا کن چه می شود. □۱- : صفتِ ؛ هر حیوانی که صفتِ لجن خوری دارد عرب به آن بطّ (اردک) می گوید؛ انسانی که دارای صفتِ لجن خوری است باید این صفت را از خودش دور کند و از دربیاید. □۲- : صفتِ طلبی و طلبی؛ چیزهائی که زیبائی جان انسانی نیست را از خود دور کنید؛ □وَ زَیَّنَ فی قُلُوبِکُمُ الایمان (وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ)،□ □که فرمود تنها زینتِ شما همان شما و اعتقاداتِ ایمانی شماست، همان و انسانیِ شماست که در مسیرِ حق متعال آن را تحصیل فرمودید. اینها زینتِ شماست. به غیر از اینها مثل خانۀ خوب داشتن، مدام زندگی حیوانی را تقویت کردن و در مسیر زیبائیِ حیوانی مدام قدم برداشتن، بیچارگی است؛ اینها را از خود دور کنید؛ تا کی می خواهید در این بیچارگی ها باشید؟ □مانندِ طاووس نباش که مرتب پرش را در می آورد و ژست می گیرد و به تمامِ پرندگان و مرغان می گوید ببینید چقدر زیبا هستم، پرهای رنگارنگ دارم؛ طایفۀ ما! دودمانِ ما! خانوادۀ ما! سرمایۀ ما! و ... ، □اینطور نفرمائید! اینطور نباشد. □این چیزها را از خود دور کنید و با آن خود را مشغول نفرمائید. این صفتِ زینت طلبی و امورِ مادیِ دنیائیِ بی ارزش را برای هم حساب نکنید و به رخ هم نکشید، اینها را از خود دور کنید. □بعد چون در بین حیوانات خیلی به زینت و زیبائی و رنگین بودن پرهایش مشهور است، این صفتِ حیوانیِ انسان را به طاووس تشبیه کرده است. □این طاووسی که در اینجا موردِ بحث است فقط همان طاووس نیست، بلکه منظور هر حیوانی است که در بین حیوانات دیگر و نسبت به آنها زیبائی دارد که برای خودش پُزی دارد. این خصلت ها را از خود دور بفرمائید تا مرحلۀ دوّم خروج از عادت را بیابید. □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○برشی از یک کتاب○□ □خیال می‌کنیم مقصود این است آدم ها در عمل حرکتی داشته باشند . این ، ما را بسته است و زنجیر کرده ؛ در حالی که مقصد این نیست . مقصد است نه هدف این است که افراد فراهم شود نه اینکه همه خوب شوند . چرا که مربوط به انتخاب و اختیار آنهاست . می‌خواهند عمل کنند یا نکنند . آن چه مطلوب است ، « تفاهم هاست » نه « توافق‌ها » ، « فهم » است نه «عمل » . آنچه مهم است فهم در برخوردهاست و عمل ؛ وابسته به شخص است . می‌خواهد خوب شود یا نشود . مقصود این نیست که همه شوند ، مقصود این است که همه شکل بگیرند ؛ یا شوند یا . بیش از این توقعی نیست که پیامبران نیز زمینه انتخاب انسان را فراهم می کردند . تا آنهایی که زنده شدند ، با آگاهی برای زندگی آماده شده باشند و آنهایی که به هلاکت رسیدند ، با آگاهی و در روشنی هلاکت را انتخاب کرده باشند . مقصد همین است ، نه چیزی بیش از این . □○حرکت علی صفایی حائری صفحه ۵۸○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ ◾️ ☑️قسمت 4⃣ ▪️وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا (کهف/۸۰) ▪️و اما آن غلام که او را کشتم؛ می‌گوید که این بچه‌ی ناصالحی بود که پدر و مادر صالحی داشت. این غلام نشان از است. اگر سر آن عمل ناصالح ما را نبُرَد و قرار باشد که یک عمل ناصالح در من و شما بماند، این می‌تواند تا ۷۰ نسل ایمان ما را بر باد بدهد... انسان بایستی با و و با (پس از نجات از دام عُجب) از عمل ناصالح خلاصی ‌یابد. باید آن عمل ناصالح را کنی، یکی از اسماء حق متعال که برای انسان رجا می‌آورد، «یَا مَاحِي السَّیِّئات» است. خدا گناهان را محو می‌کند. ای کسی که گناهان را محو می‌کنی! باید دست به دامان این اسم شویم تا گناهان ما محو شود... نفس ناطقه انسانی است؛ کُلّ مُولِدٍ یُولِدُ عَلي الفِطْرَة. نفس تو مؤمن است، و و است، وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي اما عمل می‌آید و کار را خراب می‌کند. خراب کند چه می‌شود؟ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَ كُفْرًا... دچار و می‌شود. اراده‌ی ولیّ خدا بر این است که مُبَدّلَ السَّیّئاتِ بِالحَسَنَات باشد. یکی از اسرار حضرت علیه‌السلام در کربلا همین است. ایشان این اسم یا مُبَدّلَ السَّیّئاتِ بِالحَسَنَات حق متعال را به اوج خودش رساند. کسی اگر به دستگاه وارد شود به راحتی می‌تواند را به تبدیل کند. ▪️در روایت داریم که از این پدر و مادر (که در این داستان قرآنی از آنان یاد شده)، هفتاد پیغمبر به دنیا آمد. چقدر این نکته لطیف است! وقتی که این عمل ناصالح در درون من و شما به توبه و استغفار پاک شود چنین برکاتی دارد حال آنکه اگر تصرف نباشد این توبه و استغفار نیز حاصل نمی‌شود! این که می‌گوییم بدون به علیهم‌السلام نمی‌شود یعنی همین. او باید بیاید و گناه ما را تطهیر کند. او نیاید نمی‌شود! به استغفرالله گفتن من و شما مسئله حل نمی‌شود، باید به در خانه امیرالمؤمنین و اهل‌بیت علیهم السلام برویم! اگر او بیاید و این گناه را از باطن من و شما محو و ریشه‌کن کند، به جای آن گناه، هفتاد حسنه ظهور خواهد کرد. هفتاد عدد کُن است یعنی اینکه این هفتاد انتها ندارد! ▪️وقتی خدا توفیق عطا فرمود به محضر حضرت حفظه الله تعالی شرف حضور یافتم، ایشان فرمود و این دو اصل هستند اما مهمتر، ترک محرمات است. اگر گناه نکنی در آنسو هر کاری که کرده باشی به تعبیر قرآن صدبرابر می‌شود که از هر دانه‌ی گندم صد دانه به عمل می‌آید ولی اگر انسان اجازه دهد که این فرزند ناصالح در درونش بماند، از این هفتاد پیغمبر دیگر خبری نیست... ما در اینجا داریم باطن خود را کنکاش می‌کنیم اما در عالَم ظاهر خیلی ها را دیده‌ایم که آدم های خیلی خوبی بوده‌اند اما فرزندانشان آنان را بیچاره کرده‌اند... الی ماشاء الله هم مصداق داریم، از دور و بر خودمان گرفته تا مقامات و شخصیت های برجسته... ما کاری به ظاهر نداریم اما می‌بینیم که این قضیه در ظاهر نیز صدق دارد و در درون ما نیز چنین است؛ کنایه از است. اگر در خواب دیدید که بچه‌ای دارید بدانید که عملتان را به شما نشان می‌دهند. حضرت ابراهیم دید که دارد سر پسرش را می‌برد، نه اینکه برود و سر او را ببرد بلکه این عمل خودش است!