eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●حضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی:●■(۲) #شهادت_در_راه_تهذیب_نفس ■اگر دانشمندی توان چيرگی بر د
■●آثارحضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی:●■(۳) ■غرض آن كه آن چه از پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله و سلم) رسيده است كه «إذا كان يوم القيامة يوزن دم الشهداء بمداد العلماء فيرجّح مداد العلماء علي دم الشهداء»[۱]، ناظر به آن است كه انديشمندان بكوشند كه ، معارف الهی را به خوبی فرا گيرند؛ ، مطالب آموخته آن ها قابل ضبط و نگارش باشد؛ ، مطالب نگارش را مرقوم دارند؛ ■ ، سنّت و سيرت آنان در قلم و رقم زدن در مسير جهاد با اهريمن و باشد؛ ؛ روح حماسه و استقلال طلبی و نفی هر گونه سلطه‌گرز و سلطه‌پذيری از آثار قلمی آنان محسوب گردد تا رزمندگان دو جبهه جهاد اكبر و اصغر را در كنار مائده الهی و آثار بجا مانده از خويش، به خوبی بپرورانند و نظام اسلامی را مستقرّ كنند. ■نمونه بارز آن چه گذشت، زندگی پربار و عمر پربركت امام راحل(قدّس‌سرّه) است كه هم از نافع برخوردار بود، هم امّت اسلامی را به فراگيری علوم نافع فرا ميخواند، هم آثار بَنان و بَيان ايشان در تحميس و تشجيع و ترغيب به برقراری نظام و و هرگونه بنيان سلطه‌طلبی، سهم مُؤثّر ميداشت و خلف صالح و صادق ايشان مقام معظّم رهبری نيز همان راه را ادامه ميدهند، و تداوم آن سنّت حسنه را از خداوند مسئلت می نمايند. ■●سروش هدايت جلد۱ -صفحه۷۰●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●آنچه در کودکان باید رعایت شود●■ ■در مورد کودکان فرموده اند ايشان را تا سالگی رها کنيد تا خود را در بخش کنند به گونه ای که: ۱-خوب . ۲-خوب . ۳-خوب کنند. ■فرموده اند: تا سالگی کودکانتان را کنيد تا خوب بازی کنند البته فقط باشيد تا آنها در اين مدت بد ياد نگيرند. ■هرگز جلوی بچه را نگيريد که اگر بچه در اين مدت آنچه را که در توان دارد، اعم از قوه و و غير آن نريزد اين قوه در او ميکند و آن هنگام که شد و می شود. ■زيرا تا انسان آنچه را که در دارد بيرون نريزد نمی‌تواند آن را کند. آن اين است که يک قوة بازيگری در کودک وجود دارد که او بايد تا هفت سالگی تمام آن را کند و بيرونش بريزد که اگر ريخت از آن به بعد دوران بازيگری اش به رسيده است.  ■کنترل قوة کودک تا قبل از هفت سالگی آسان است اما بعد از آن می شود! ■نتیجه کلام اينکه وقتی نهال کودک خوب چيده نشد، اين نهال رشد می کند. وقتی هم که کج شد بسياری از آنها به دنبال نمی‌روند، اگر هم بروند بايد جان به لب بياورند تا خود را کنند. ■●شرح مراتب طهارت، استاد صمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️به مناسبت فرارسیدن ۲۳ محرم ، سالگرد فاجعهٔ تخریب حرم مطهر امامین‌عسکریین علیهماالسلام در سال ۱۴۲۷ھ۔ق توسط پیروان سقیفهٔ ملعونه - وهابی‌ها و ناصبی‌ها - ‍ ‍ ☑️پاسخ شهید اول قدس سره شریف به روایات مورد استناد وهابیون پیرامون عدم بنای بر قبور تعمیر و تخریب قبور ☑️ شهید اول در کتاب ذکری الشیعة في أحکام الشریعة بعد از این‌ که روایاتی پیرامون بحث قبور و روایاتی که بعضا مخالفین به آن استناد میکنند را می‌آورد , در مورد اینکه آیا این قبور باید تخریب شود یا خیر و آیا نفی بنا بر قبور میکند یا خیر چنین مینویسند: ▪️هذه الأخبار رواها الصدوق والشيخان وجماعة المتأخرين في كتبهم، ولم يستثنوا قبرا، ولا ريب ان الامامية مطبقة على مخالفة قضيتين من هذه:أحداهما البناء، والأخرى الصلاة، وتانك ما في المشاهد المقدسة.فيمكن القدح في هذه الأخبار لأنها آحاد، وبعضها ضعيف الاسناد، وقد عارضها أخبار أشهر منها،وقال ابن الجنيد: لا بأس بالبناء عليه، وضرب الفسطاط يصونه ومن يزوره. أو تخصص هذه العمومات باجماعهم في عهود كانت الأئمة ظاهرة فيهم وبعدهم من غير نكير وبالأخبار الدالة على تعظيم قبورهم وعمارتها وأفضلية الصلاة عندها، وهي كثيرة ▪️این روایات را صدوق و شیخ طوسی و و جماعتی از متاخرین در کتاب خود نقل کرده‌اند و قبری را استثنا نکرده‌اند و شکی نیست که شیعه امامیه بر مخالفت در دو مسئله اجماع دارند: اول بنای بر قبور (انبیاء و ائمه علیهم‌السلام و صالحین) و دیگری نماز در کنار قبور و مخصوصا قبور ائمه علیهم‌السلام در شهرهای مقدس است، پس ممکن است که نسبت به اخباری که پیرامون تخریب قبور است ضعف وارد کنیم چون خبر واحد هستند و بعضی از این‌ها ضعیف السند است و روایات مشهورتر با این‌ها معارض است؛ ابن الجنید گفت: بنای بر قبور و ساخت خیمه‌ای که قبر و زائرین آن را حفظ کند اشکال ندارد. و با تخصیص این عمومات در زمان ائمه، اجماع مسلمین این کار را می‌کردند و هیچ انکاری هم نبود،‌ و به واسطه اخباری که بر تعظیم قبور ائمه و ساخت آن‌ها دلالت می‌کند و فضیلت نماز خواندن در آن (خوب است که این‌ها را بیان کنیم و تمام این روایات این‌ها را تخصیص می‌زند). ◾️ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة - الشهيد الأول - جلد ۱ صفحه ۴۲۰◾️ ☑️طبق کلام شهید اول مشخص شد که: ▪️ امامیه در مسئله بنای بر قبور ائمه و خواندن نماز کنار قبور ائمه با آن روایت اختلاف دارند و می‌گویند که آن روایت، این دو مسئله را شامل نمی‌شود. - اکثر این روایات خبر واحد هستند و ضعیف السند و با روایات مشهوره که مجوز بنای بر قبور و تکریم اینها داده است تعارض دارد. - نه ائمه و نه علما منکر این عمل نشدند و مردم این کار را می‌کردند حتی در زمان خود ائمه علیهم السلام و تقریر امام هم برای ما حجت است. ☑️علامه محمد باقر مجلسی اعلی الله مقامه الشریف در مورد آن‌‌ دسته روایات وارده در مورد کراهت از بنا و تعمیرقبور میفرماید: (هر چی می‌خواهی درباره کراهت بنای بر قبور بگو) اما این از قبور انبیاء و ائمه علیهم‌السلام استثنا شده است چون مسلمان‌ها بالاتفاق بر قبور اولیای الهی بنا می‌ساختند و منکر هم وجود نداشت و روایات هم در این مسئله تشویق کرده‌اند، بلکه حتی بعید نیست که قبور علما و صلحا را هم استثنا کنیم و باید به تعظیم شعائر الهی (ساخت بنای بر قبور انبیاء و ائمه علیهم‌السلام) توجه کنیم و بسیاری از مصالح دینی به این اقتضا می‌کند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️چند تذكّر در نحوۀ لعن و تبرّى - بخش دوّم◾️ ▪️۳ـ دوست اهل‌بيت علیهم السّلام در همۀ امور خود، از جم
◾️چند تذكّر در نحوۀ لعن و تبرّى - بخش سوّم◾️ ▪️ : به نص قرآن كريم دو فرشتۀ والامقام بر هر شخص مأمورند كه در تمامى لحظات، هر لفظ و سخنى كه از دهان وى خارج می‌شود و هر عملى كه از او سر می‌زند را در نامۀ عمل او ثبت كنند تا در روز بازپسين به محضر‌ پروردگار تقديم نمايند. و در روز قيامت گوش و چشم و دل و اعضاى ظاهر و باطن، تماماً در برابر آنچه كرده‌اند در پيشگاه الهى مورد مؤاخذه قرار می‌گيرند. ▪️و به موجب حديث شريفى كه به نحو متواتر توسّط شيعه وسنّى نقل شده است حَلالُ مُحَمَّدٍ حَلالٌ اَبَداً اِلى يَومِ القِيامَةِ وَ حَرامُ مُحَمَّدٍ حَرامٌ اَبَداً اِلى يَومِ القِيامَةِ: آنچه پيامبر اكرم حلال نمود تا روز قيامت همواره حلال و آنچه رسول خدا حرام كرد تا روز قيامت همواره حرام است. بنابراين در هيچ روزى از ايّام سال نمی‌توان خود را از حلال و حرام پيامبر خدا معاف دانست. ▪️در حديث رفع هم كه از پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل شده، چنين مسأله‌اى ذكر نشده است. حضرت در آن حديث می‌فرمايند: نُه چيز از امّتم برداشته شد: اشتباه و فراموشى و آنچه به اكراه وادار به انجام آن می‌شوند و آنچه از آن ناآگاهند و آنچه بر انجام آن توانايى ندارند و آنچه به اضطرار به آن مبادرت می‌كنند و حسدى كه ناخواسته بر دلشان خطور می‌كند و تفأّل بدى كه به ذهنشان می‌آيد و فكر وسوسه‌آميزى كه در مورد خلق به انديشۀ آنها می‌گذرد و به زبان جارى نمی‌سازند. ▪️ : حتّى اگر چنين مطلبى درست بود و واقعاً در روز يا روزهاى خاصّى گناهان ثبت نمی‌شد و فرد به خاطر آن مورد مؤاخذه و كيفر اخروى قرار نمی‌گرفت، باز هم دوست اهل‌بيت علیهم السّلام در اظهار بيزارى و نفرت از دشمنان آن بزرگواران و ابراز شادى به مناسبت از پا در آمدن آنها، می‌بايست مراعات ادب و حيا و ورع و تقوى را بنمايد؛ زيرا تقيّد دوست اهل‌بيت علیهم السّلام به ادب و حيا و ورع و تقوى، ناشى از ترس او از عذاب الهى نيست؛ بلكه پرهيز او از گناه و پليدى، به اين خاطر است كه خدا و اهل‌بيت علیّهم السلام چنين چيزهايى را نمی‌پسندند و دوست ندارند. ▪️دوست اهل‌بيت پيرو اميرالمؤمنين علیه السّلام است كه عرضه داشت: خدايا نه از سر ترس آتش دوزخت و نه به طمع نعمت‌هاى بهشتی‌ات سر به راه بندگى تو ننهادم، بلكه تو را سزاوار عبادت شدن يافتم و به عبادت تو پرداختم. ▪️و در جاى ديگرى آن حضرت سر به بندگى و فرمانبرى سپردن از ترس كيفر اخروىِ عصيان و گناه را به كار بردگانى كه از ترس تازيانه ارباب فرمان می‌برند تشبيه نمودند. و بر همين اساس فرمودند: لَو كُنّا لا نَرجوا جَنَّةً وَ لا نَخشى ناراً وَ لا ثَواباً وَ لا عِقاباً، لَكانَ يَنبَغى لَنا اَن نُطالِبَ بِمَكارِمِ الاَخلاقِ، فَاِنَّها مِمّا تَدُلُّ عَلى سَبيلِ النَّجاحِ، اگر اميدى به بهشت و ترسى از آتش جهنّم نداشتيم و پاداش و كيفر الهى وجود نداشت، باز هم سزاوار بود كه ما در پىِ كرامت‌ها و فضايل اخلاقى باشيم، زيرا شايستگی‌هاى اخلاقى از جمله چيزهايى است كه انسان را به راه رستگارى رهنمون می‌شود. ▪️ : ارزش در اين است كه انسان از باطن و درون، اهل ادب و حيا و ورع و تقوى باشد، نه اينكه در دل و در درون، طالب بى ادبى و بى حيايى و فسق و فجور باشد، لكن از ترس عذاب و كيفر الهى، با تكلّف و فشار، در عملِ ظاهرى، ادب و حيا و ورع و تقوى را مراعات كند. مسأله رُفِعَ القَلَم اگر هم واقعيّت داشت، شايد تمهيدى بود براى فراهم كردن زمينۀ ظهور مكنونات باطنى اشخاص و بيرون ريختن و ظاهر شدن شخصيّت حقيقى افراد و متمايز شدن خوبان واقعى از كسانى كه با تصنّع و تكلّف و زور و فشار، خود را از ارتكاب بدی‌ها و گناهان نگاه داشته‌اند، ولى در باطن طالب و تشنۀ گناهان و آلودگی‌ها هستند. ▪️ : آنچه نشان می‌دهد مطرح كنندگان رُفِعَ القَلَم خود نيز به آن چندان اعتقادى ندارند اين است كه در ايّام به اصطلاح رُفِعَ القَلَم قطعاً به ديگران اجازه نمی‌دهند دست تجاوز به مال و دارايى آنها دراز كرده يا فكر تعدّى به ناموس و خانواده‌شان را به ذهن خود راه دهند. ▪️از اين اشخاص بايد پرسيد اگر رُفِعَ القَلَم واقعيّت دارد و به استناد آن، ارتكاب گناهان مجاز می‌شود، به چه دليل آن را شامل همۀ گناهان نمی‌دانيد؟ آيا فقط از برخى گناهان قلم برداشته شده و يا از همه گناهان؟ و فقط نسبت به بعضى از اشخاص اين رُفِعَ القَلَم جارى گشته يا نسبت به همه افراد؟ ▪️گرچه ذكر نكتۀ اخير چندان با حال و هواى اين نوشتار سنخيّت نداشت و نگارنده ترجيح می‌داد متعرّض آن نشود، لكن به نظر رسيد به سان نيشتر دردآورى كه بر دمل چركينى زده می‌شود تا شخص از شرّ آن رها گردد، اين نكته نيز گرچه تلخ و گزنده است، شايد بتواند موجب بيدارى و به خود آمدن برخى غافلان شود. ◾️کتاب ره توشۀ دیدار تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۱۱
☘نکاتی پیرامون لعن و برائت☘ ▪️ به معنای نفرین کردن فرد ملعون است تا از رحمت خاصه‌ی خدا دور باشد مانند شیطان که حق تعالی او را رجیم خواند و از بارگاه قربش مطرود ساخت. و دوری جستن از ملاعین است. ▪️این لعن به چند دلیل ذومراتب است: اینکه لعن و ملاعین در قرآن بیان شده است و هر آیه‌ی قرآن دارای بطون و تأویل است. نفس لعن کردن و ملعونین از جمله‌ی موجودات نظام وجود هستند و هر شیئی از اشیاء عالم نزد حق متعال خزینه‌ای دارد که از آن خزینه تنزل کرده است و در نشئه شهادت به قدر معلوم ظهور کرده است؛ «وَ إِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (حجر، ۲۱) ▪️با این مقدمه‌ی مختصر برخی از مراتب لعن و برائت بدین شرح است: ▪️لعن لسانی و برائت از دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام در مقام اظهار به بیان و بنان. ▪️دوری جستن از رذائل اخلاقی و معاصی. این مرتبه روح لعن لسانی است چون دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام ریشه و آغاز و اصل و فرع و معدن همه‌ی گناهان و شرور هستند کما اینکه اهل‌بیت علیهم السلام معدن و اصل و فرع و اول و آخر هر خوبی هستند. ▪️لذا برائت حقیقی از دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام دوری از گناهان است. با نظر به این معنی، منقول است که ای بسا کسی بگوید: «اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ» و این لعن شامل خود او نیز به سبب انغمار در گناه و ارتکاب معاصی بشود! ▪️عارف کامل مرحوم حاج آقای دولابی می‌فرمود: لعن کردن دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام است. چنین لعنی که هم به لسان جاری شود و هم در عمل برائت از رفتار و اعمال و کردار ملعونین صورت بگیرد استغفار خواص است. ▪️مرتبه‌ی اُخری از لعن برائت از مظاهر دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام در هر عصری است به عنوان مثال امروز آمریکا و اسرائیل و داعش و امثال اینها... ▪️مرتبه دیگر از لعن این است که این معادن معاصی را حتی یاد نکنی چون چنان پست هستند که ارزش یاد کردن ندارند. شخصی به عارفی گفت: چه کنیم گناه نکنیم؟ آن عارف روشن ضمیر جواب داد: گناه چیه؟! اصلا حرفش را هم نزن! به اسم گناه هم فکر نکن چه برسد به اینکه انجامش بدهی! ▪️لذا چیز پست و ظلمانی را حتی یاد نکن تا به او وجود ندهی... . ❗️این سخن مغایر روایاتی که پیرامون لعن هستند نمی‌باشد بلکه روح لعن است. عرض شد لعن صرفاً لسانی نیست بلکه مراتب دارد. کما اینکه می‌گوییم ویژگی بنده خدا این است که همواره ذاکر به ذکر الهی باشد. بعد در تبیین آن قائلیم که ذکر حقیقی ذکر فعلی و قلبی است. این موضوع نفی ذکر لسانی نیست بلکه بیان روح ذکر است. پس ممکن است فردی به زبان ذکر نگوید اما قلبش مملو از محبت و یاد الهی باشد، چنین فردی ذاکر حقیقی است چون مذکور وجودش را از خود پر کرده است. و اما دیگری آنقدر ذکر بگوید که لب و دهانش خشک شود اما دل بهره‌ای از ذکر نبرده باشد هر چند فقط زبان او بهره‌اش را برده است، چنین کسی در نگاه عارف ذاکر حقیقی نیست بلکه خدا را فقط در مرتبه‌ی زبان یاد کرده است مثل ابوموسی اشعری ملعون که همواره و در هر حال ذکر می‌گفت، به طوری که پیرایشگر او نمی‌توانست ریش او را به سبب تکان‌های بی‌وقفه‌ی چانه‌اش منظم و مرتب کند!! ☑️پس مرتبه‌ی قلبی لعن این است که لاعن چنان از ملاعین دوری می‌گزیند که اجازه نمی‌دهد لحظه‌ای قلب او را اشغال کنند چون فضای سینه‌ی او سرشار از محبت و مهر گلرخان است. در ذکر خدا و اولیاء باید وجود ذاکر سرشار از یاد خدا و اولیاء او باشد و در لعن، وجود لاعن خالی از یاد ملعون و اعمال و کردار و صفات آنها باشد. ▪️پس عزیزان عنایت داشته باشند که بیان یک مرتبه به معنی نفی مراتب دیگر نیست کما اینکه در ذکر خدا هم اینگونه است. ▪️البته لعن و برائت اسرار بلند عرفانی دیگری هم دارد که مصلحت نیست پرده از رخ آنها در انظار عموم برداشته شود... 🔻 اَللَّهُمَّ الْعَنِ اَلْجِبْتَ وَ اَلطَّاغُوتَ بِعَدَدِ مَا أحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ 🔺 چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲