کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●ماه صفر به نهمین روز خود رسید. در تاریخ صدر اسلام، سه حادثهی مهم در روز نهم صفر رخ داده است. ■
■●۲-جنگ نهروان (۹صفر)
یک سال بعد از این واقعه، در سال ۳۸ هجریقمری، در همان دوران خلافت امیرالمؤمنین عليه السلام ، ماجرای #جنگ_نهروان پیش آمد. جنگی که نطفهی آن در #جنگ_صفّین بسته شد.
■●بعد از اینکه سپاهیان #معاویه، قرآنها را بر سر نیزه کردند، گروهی خشکهمقدّس، ولی محروم از فهم، بصیرت و درک، فریب ظاهر را خوردند؛ از امیرالمؤمنین عليه السلام صف جدا کردند و ایشان را مجبور کردند #مالک_اشتر را که تا یک قدمی خیمهی معاویه پیش رفته بود و شاید دقایقی تا پیروزی قطعی امیرالمؤمنین عليه السلام فاصله نبود، برگردانند و بعد هم حضرت را وادار کردند تن به حکمیت بدهند؛ آن هم نه با حَکَمی که خود امیرالمؤمنین عليه السلام موردنظرشان بود؛ یعنی مالکاشتر وقتی #خوارج او را نپذیرفتند، امیرالمؤمنین عليه السلام فرمودند: ابنعباس؛ ولی خوارج او را هم نپذیرفتند و پیر خرفت سادهلوح و دور از بصیرتی به نام ابوموسیاشعری را به امیرالمؤمنین عليه السلام تحمیل کردند تا در ماجرای حَکَمیت، از جانب امیرالمؤمنین عليه السلام در برابر عمروعاص خدعه ورز نقش حکم را ایفا کند.
■●بعد هم ماجرای عزل امیرالمؤمنین عليه السلام توسّط ابوموسیاشعری و عزل و همزمان نصب معاویه توسّط عمروعاص در داستان حکمیت که پیش آمد؛ خوارج گفتند: هم ما خطا کردیم؛ هم علی عليه السلام خطا کرد! ما توبه میکنیم؛ علی عليه السلام هم باید توبه کند! و اگر توبه نکند، با او میجنگیم؛ و بالاخره ماجرای جنگ نهروان پیش آمد.
■●خوارج بهقدری فتنهگری کردند که امیرالمؤمنین عليه السلام علیرغم همهی حلم و صبری که در برابر آنها ورزیدند، از این جریان بی شعور، جامدالفکر، مقدّسمآب و بسیار خشن، برای اسلام احساس خطر کردند.
■●جریانهای تکفیری امروز، گروههای به ظاهر مقدّس، ولی فاقد فهم، شعور و بصیرت و متکّی به خشونت، قتل و غارت به خوبی این جریان را نشان میدهند. اینها نمونههایی از جریان خوارج هستند.
■●امیرالمؤمنین عليه السلام احساس خطر کردند و ماجرای #جنگ_نهروان پیش آمد که در چون امروزی این جنگ آغاز شد و سرانجام به پیروزی قاطع امیرالمؤمنین عليه السلام ختم شد. امّا از دل اندک تعداد باقیمانده از سپاه خوارج که کمتر از شمار انگشتان دو دست بودند، فتنهی به شهادت رساندن امیرالمؤمنین عليه السلام شکل گرفت و نهایتاً امیرالمؤمنین عليه السلام در محراب عبادت با ضربت شمشیر زهرآلود عبدالرّحمنبنملجممرادی، که یکی از همین طایفهی #خوارج نهروان بود، مضروب شدند و پس از حدود چهلوهشت ساعت به شهادت رسیدند.
■●امروز به این لحاظ هم روز مهمّی است و میتوان درسهای بزرگی از ماجرای #جنگ_نهروان آموخت؛ همانطور که از ماجرای #جنگ_صفين درسهای زیادی می توان آموخت.
■●جلسهی ٢١ آذر ١٣٩٢_٩ صفر ١٤٣٥ - استاد مهدی طيب●■
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●دلایل صلح امام حسن علیه السلام (قسمت ۱)●■ ■امام مجتبی علیه السلام در زمانی بر سر کار آمدند و
■●دلایل صلح امام حسن علیه السلام (۲)●■
■پس از آن در جریان جنگ صفّین هم که تولّد رسمی ماجرای #خوارج عصر امیرالمؤمنین علیه السلام را شاهد هستید؛ که چگونه همان یاران علی علیه السلام شمشیر به روی ایشان کشیدند؛ که بگو #مالک_اشتر برگردد؛ چون مالک پیغام داد؛ گفت: یا علی! پنج دقیقه به من مهلت بده. من دم خیمه ی معاویه رسیده ام. پنج دقیقه به من وقت بدهی؛ سر معاویه را برایت می آورم؛ امّا اشخاصی از یاران علی علیه السلام که به روی حضرت شمشیر کشیده بودند؛ گفتند قبل از اینکه مالک اشتر سر معاویه را بیاورد، ما سر توی علی را اینجا قطع می کنیم! بگو مالک برگردد! که امیرالمؤمنین علیه السلام پیغام دادند: مالک! اگر می خواهی مرا زنده ببینی، برگرد. مالک هم با دل شکسته و خون، دست خالی از کنار خیمه ی معاویه برگشت.
■پس از آن هم خوارج نهروان چه کردند! داستان #حکمیت را به امیرالمؤمنین علیه السلام تحمیل کردند. حضرت اصل حکمیت را قبول نداشتند. می فرمودند: بزنید این کاغذهایی که بر سر نیزه شده است، فرو بریزید. قرآن اصلی منم! اینجا شما شمشیر به روی قرآن اصلی می کشید؛ می گویید ما حاضر نیستیم با قرآن بجنگیم! البتّه کسی به حرف امیرالمؤمنین علیه السلام گوش نداد. قسمت اعظم سپاه امیرالمؤمنین علیه السلام به روی حضرت شمشیر کشیده بودند و بعد هم زمانی که حکمیت را تحمیل کردند، حضرت فرمودند: حَکَم من مالک اشتر؛ او از طرف من برود. گفتند: نه؛ مالک را هم قبول نداریم. فرمودند: مالک را قبول ندارید؟ پس ابن عبّاس از طرف من برود. گفتند: نه؛ ما ابن عبّاس را هم قبول نداریم. حضرت فرمودند: شما چه کسی را قبول دارید؟ یک شخصیت ضدّ امیرالمؤمنین علیه السلام! شخصی که به جنگ صفّین نیامد. در کوفه ماند و به مردم می گفت: همراه علی علیه السلام نروید. ما نمی دانیم. هر دو طرف این قضیه باطلند. نه در رکاب معاویه باشید و نه در رکاب علی علیه السلام. مردم! در مسجدها بمانید به عبادتتان بپردازید.
خوارج نهروان #ابوموسای_اشعری را با این طرز تفّکر به امیرالمؤمنین علیه السلام تحمیل کردند؛ که او حَکَم شود! بعد هم در ماجرای حکمیت، عمروعاص ملعون و فریبکار از بلاهت ابوموسی استفاده کرد و منجر شد به اینکه ابوموسای اشعری برود، بگوید: ما در گفتگویمان با عمروعاص، که حَکَم معاویه است، توافق کرده ایم هردویمان علی علیه السلام و معاویه را عزل کنیم و مردم خلیفه ی دیگری انتخاب کنند. ابوموسی اشعری گفت: من که از طرف علی حَکَم هستم؛ همان طور که حلقه ی انگشتر را از دستم در می آورم، علی علیه السلام را از خلافت عزل می کنم و از منبر پایین آمد. نوبت عمروعاص شد که بالا برود و او هم معاویه را عزل کند. عمرو عاص بالای منبر رفت. گفت: آی مردم! من هم همان طور که حلقه ی انگشتر را از دستم در می آورم، علی را از خلافت عزل می کنم و همان طور که دوباره این را در انگشتم می اندازم، معاویه را در خلافت نصب می کنم؛ که اینجا بلوایی به پا خاست.
■پس از آن همین خوارجی که اصل حکمیت و همین طور حَکَم را به امیرالمؤمنین علیه السلام تحمیل کرده بودند، دوباره سراغ حضرت آمدند؛ که اصلاً تو کافری! چرا حکمیت را قبول کردی؟! از همان روز فتنه های علیه امیرالمؤمنین علیه السلام شروع شد و بالاخره به شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام منجر گردید.
■ #جنگ_نهروان جنگ بسیار عجیبی بود. امیرالمؤمنین علیه السلام با سپاهیان سابق خودشان می جنگیدند؛ انسان هایی که پیشانی هایشان از سجده های طولانی پینه بسته بود؛ افرادی که بسیاری از آنها حافظ قرآن بودند؛ ولی بی شعور! خشکه مقدّس های بدون شعور! خیلی خطرناک است! مراقب باشیم نکند عبادت، نماز، روزه، ذکر و خلوت ما، ما را از ولایت و امیرالمؤمنین علیه السلام جدا کند.
ادامه دارد...
■●استاد مهدی طیب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●دلایل صلح امام حسن علیه السلام (۳)●■ ■پس از جنگ نهران هم درست است که تعداد زیادی از خوارج باقی
□○دلایل صلح امام حسن علیه السلام (۴)○□
#ویژگی_یاران_امام_مجتبی علیه السلام
□یاران امام مجتبی علیه السلام در دوران خلافتشان چه کسانی هستند؛ دوران خلافتی که سپس هم با قرارداد ترک مخاصمه خاتمه پیدا کرد.
□عدّه ی اندکی شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام هستند؛ که اکنون شیعیان امام مجتبی علیه السلام شده اند و در محضر امام مجتبی علیه السلام هستند. تعدادشان هم بسیار اندک است.
□گروه دیگر از لشکریان امام مجتبی #خوارج نهروانند؛ همان کسانی که پدر امام مجتبی علیه السلام را به شهادت رساندند؛ امثال شمربن ذی الجوشنی که در واقعه ی کربلا هم دیدید چه کرد! این خوارج نهروان جزء لشکریان امام مجتبی علیه السلام هستند!
□یک گروه هم انسان های طمّاعی که دنیاپرستند و به راحتی می توان آنها خرید. کوفه از این گونه انسان ها زیاد دارد. اشخاصی که خودشان را خیلی ارزان می فروشند. تواریخ و مقاتل نقل کرده اند، بعد از واقعه ی کربلا، وقتی آمدند جنازه ها را جمع کنند، هنگامی که جیب های جنازه های سربازهای سپاه عمر سعد را می گشتند، حواله ی یک من جو پیدا می کردند؛ یعنی حواله ی یک من جو گرفتند و آمدند امام حسین علیه السلام، پسر پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم را کشتند! چقدر انسان باید دنی و کم همّت باشد! با حواله ی یک من جو، دین، قیامت و همه چیزشان را فروخته بودند و بعد هم در میدان جنگ به دَرَک واصل شده بودند. به هر حال این طور مردم هم در شهر کوفه کم نیستند.
□یک عدّه افراد هم هستند که انسان های شکّاک، اشخاصی که باور و اعتقاد محکم و ثباتی در خطّ ولایت امام مجتبی علیه السلام ندارند. امروز یک تفکّر دارند و فردا یک تفکّر. هر حرف به آنها می رسد، آنها را مردّد می کند و عزم راسخی ندارند.
□عدّه ی دیگری از لشکریان امام مجتبی علیه السلام هم پیروان رؤسای قبایل خود هستند. این خلق و خو هنوز هم در عرب وجود دارد؛ که برای رئیس قبیله جایگاه فوق العاده ای قائلند و اطاعت و فرمانبری فوق العاده ای دارند. آنجا زندگی عشیره ای و قبیله ای حاکم است؛ لذا کافی بود شما رئیس قبیله ای را بخرید؛ تمام افراد آن قبیله در آن خط حرکت می کردند. افرادی نبودند که رأی مستقلّی برای خودشان داشته باشند.
□سپاه امام مجتبی علیه السلام مرکّب از اینگونه اشخاص است. سپاه به شدّت بی انضباطی است. طبیعتاً سپاهی که بخشی از آنها شیعیانند؛ بخشی خوارجند؛ بخش دیگری اموی ها هستند و یک بخش از آنها رشوه خوارهایی هستند که با پول خودشان را می فروشند؛ سپاهی که در آن نظم، انسجام و انضباط وجود ندارد، که برای جنگیدن قوی نیست.
□از طرف دیگر هم جنگ های پیاپی یی که در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام پیش آمده بود، آنها را خسته کرده بود. ببینید برخی از افرادی که جنگ می کردند، به امید غنایم جنگ می کردند. در جنگ بین مسلمان ها که غنیمت گیری نبود. در جنگ با مشرکین، چرا؛ غنایم جنگی بدست می آمد و غنایم بین رزمنده ها تقسیم می شد؛ امّا در این جنگ ها، مثل جنگ صفّین، نهروان و جمل غنایمی نبود که تقسیم شود؛ لذا انگیزه ی مالی و مادی یی هم در سپاهیان امام مجتبی علیه السلام نبود؛ که بگوییم بروند بجنگند چیز دنیایی گیرشان بیاید. اشخاص لایق و برجسته هم در اطراف امام مجتبی علیه السلام نمانده بودند؛ سردارانی مثل #مالک_اشتر و یاران رشید و مقاومی مثل #میثم نبودند. همه ی آنها رفته بودند. اگر هم بودند؛ تک و توک و از دست حکومت متواری بودند. دیگر کسی نمانده بود. افرادی مثل #مقداد و #سلمان نبودند. دور امام مجتبی علیه السلام خیلی خالی بود.
باز امیرالمؤمنین علیه السلام تعدادی یار برجسته داشتند. امام مجتبی علیه السلام در سپاهشان هیچ کس را نداشتند.
ادامه دارد...
□استاد مهدی طیب□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️ماه صفر به نهمین روز خود رسید. در تاریخ صدر اسلام، سه حادثهی مهم در روز نهم صفر رخ داده است.
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...
2️⃣ جنگ نهروان (۹صفر)
یک سال بعد از این واقعه، در سال ۳۸ هجریقمری، در همان دوران خلافت امیرالمؤمنین عليه السلام ، ماجرای #جنگ_نهروان پیش آمد. جنگی که نطفهی آن در #جنگ_صفّین بسته شد.
▪️بعد از اینکه سپاهیان #معاویه، قرآنها را بر سر نیزه کردند، گروهی خشکهمقدّس، ولی محروم از فهم، بصیرت و درک، فریب ظاهر را خوردند؛ از امیرالمؤمنین عليه السلام صف جدا کردند و ایشان را مجبور کردند #مالک_اشتر را که تا یک قدمی خیمهی معاویه پیش رفته بود و شاید دقایقی تا پیروزی قطعی امیرالمؤمنین عليه السلام فاصله نبود، برگردانند و بعد هم حضرت را وادار کردند تن به حکمیت بدهند؛ آن هم نه با حَکَمی که خود امیرالمؤمنین عليه السلام موردنظرشان بود؛ یعنی مالکاشتر;. وقتی #خوارج او را نپذیرفتند، امیرالمؤمنین عليه السلام فرمودند: ابنعباس؛ ولی خوارج او را هم نپذیرفتند و پیر خرفت سادهلوح و دور از بصیرتی به نام ابوموسیاشعری را به امیرالمؤمنین عليه السلام تحمیل کردند تا در ماجرای حَکَمیت، از جانب امیرالمؤمنین عليه السلام در برابر عمروعاص خدعه ورز نقش حکم را ایفا کند.
▪️بعد هم ماجرای عزل امیرالمؤمنین عليه السلام توسّط ابوموسیاشعری و عزل و همزمان نصب معاویه توسّط عمروعاص در داستان حکمیت که پیش آمد؛ خوارج گفتند: هم ما خطا کردیم؛ هم علی عليه السلام خطا کرد! ما توبه میکنیم؛ علی عليه السلام هم باید توبه کند! و اگر توبه نکند، با او میجنگیم؛ و بالاخره ماجرای جنگ نهروان پیش آمد.
▪️خوارج بهقدری فتنهگری کردند که امیرالمؤمنین عليه السلام علیرغم همهی حلم و صبری که در برابر آنها ورزیدند، از این جریان بی شعور، جامدالفکر، مقدّسمآب و بسیار خشن، برای اسلام احساس خطر کردند.
▪️جریانهای تکفیری امروز، گروههای به ظاهر مقدّس، ولی فاقد فهم، شعور و بصیرت و متکّی به خشونت، قتل و غارت به خوبی این جریان را نشان میدهند. اینها نمونههایی از جریان خوارج هستند.
▪️امیرالمؤمنین عليه السلام احساس خطر کردند و ماجرای #جنگ_نهروان پیش آمد که در چون امروزی این جنگ آغاز شد و سرانجام به پیروزی قاطع امیرالمؤمنین عليه السلام ختم شد. امّا از دل اندک تعداد باقیمانده از سپاه خوارج که کمتر از شمار انگشتان دو دست بودند، فتنهی به شهادت رساندن امیرالمؤمنین عليه السلام شکل گرفت و نهایتاً امیرالمؤمنین عليه السلام در محراب عبادت با ضربت شمشیر زهرآلود عبدالرّحمنبنملجممرادی، که یکی از همین طایفهی #خوارج نهروان بود، مضروب شدند و پس از حدود چهلوهشت ساعت به شهادت رسیدند.
▪️امروز به این لحاظ هم روز مهمّی است و میتوان درسهای بزرگی از ماجرای #جنگ_نهروان آموخت؛ همانطور که از ماجرای #جنگ_صفين درسهای زیادی می توان آموخت.
◾️جلسهی ٢١ آذر ١٣٩٢_٩ صفر ١٤٣٥ - استاد مهدی طيب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
،