□●" جمع فرشتگان در انسان "●□
□عارفان گفته اند که فرشتگان به سبب آنکه آئینهٔ تمام نمای جمال الهی نیستند هیچ گاه به مرتبهٔ عشق نمی رسند بلکه پیوسته هر یک مدهوش و سرمست گوشه ای از جمال الهی اند و همان گوشه را محراب عبادت کرده و به خدمت خلق و فرمانبرداری مشغولند. امّا انسان که قلبش آیینهٔ تمام نمای جمال و جلال الهی است و اسماء و صفات الهی را تمام در پیش چشم دارد اگر از مرتبهٔ استعداد به فعلیّت رسد و بر تخت خلافت الهی بنشیند عاشق کامل است.
●فرشته عشق نداند که چیست قصه مخوان
●بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز
#حافظ
□●برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن "
به قلم حسین الهی قمشه ای●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_قرائتی
□به علامه طباطبایی گفتند چه کنیم که امام رضا (علیه السلام) نزد خدا واسطه شود. گفت بروید حرم و بگوئید بفاطمه بفاطمه بفاطمه. سه بار آقا را به فاطمه قسم بدهید امام دعایت را مستجاب میکند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم
○اگر حال خوشی پیدا کردید و دستی به دعا بلند شد ، همه رو دعا کنیم!
○مرهون صفای باطن و ظاهر به حق مولانا علی بن موسی الرضا المرتضی علیه السلام
#یاعلی
#بندگی_خدا_روزیتون
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9، آل عمران ، قسمت اول بخش دوم ● معناى اينكه آيات محكمه ((ام الكتاب )) هستند حال ببينيم
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت اول
بخش سوم
● آيات مشابه نيز، پس از آنكه با آيات محكمه تبيين شدند، محكمه مى شوند
نكته ديگر اين كه : در آيه شريفه ، كلمه ((محكمات )) در مقابل ((اخر متشابهات )) قرار گرفته ، پس معلوم مى شود، همان طور كه گفتيم آيات قرآن دو قسمند، آن دسته كه محكم است متشابه نيست ، و آنكه متشابه است محكم نيست و تشابه به معناى توافق چند چيز مختلف و اتحاد آنها در پاره اى از اوصاف و كيفيات است ، و از سوى ديگر قرآن را چنين توصيف كرده كه كتابى متشابه و مثانى است ، بطورى كه پوست بدن مردم خدا ترس ، از شنيدن آن جمع مى شود، و فرموده :
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 31
((كتابا متشابها مثانى تقشعر منه جلود الذين يخشون ربهم ...)) ومنظور از اين تشابه غير از آن تشابه است ، منظور از اين آنست كه آيات اين كتاب (چه محكمش و چه متشابهش ) از اين نظر كه يك اسلوب بى نظير دارند، و همه آنها در بيان حقايق و حكمت ها و هدايت به سوى حق صريح و اسلوبى متقن دارند، متشابه و نظير هم هستند، و منظور از تشابه در آيه مورد بحث ، (بدليل اين كه ، در مقابل محكم قرار گرفته ، و نيز به قرينه اين كه ، فرموده بيماردلان تنها آيات متشابه را گرفته ، جار و جنجال بپا مى كنند، و مى خواهند آنها را به دلخواه خود تأويل نمايند ((مترجم ))) اين است كه آيات متشابه طورى است كه مقصود از آن براى فهم شنونده روشن نيست ، و چنان نيست كه شنونده به مجرد شنيدن آن ، مراد از آنرا درك كند، بلكه در اين كه منظور، فلان معنا است يا آن معناى ديگر ترديد مى كند، و ترديدش بر طرف نمى شود تا آن كه به آيات محكم رجوع نموده و به كمك آنها معناى آيات متشابه را مشخص كند، و در نتيجه همان آيات متشابه نيز محكم شود، پس آيات محكم به خودى خود محكم است ، و آيات متشابه به وسيله آيات محكم ، محكم مى شود.
مثلا آيه شريفه : ((الرحمن على العرش استوى )) آيه متشابه است ، چون معلوم نيست منظور از برقرار شدن خدا بر عرش چيست ؟ شنونده در اولين لحظه كه آنرا مى شنود در معنايش ترديد مى كند، ولى وقتى مراجعه به آيه : ((ليس كمثله شى ء)) مى كند مى فهمد كه قرار گرفتن خدا مانند قرار گرفتن ساير موجودات نيست و منظور از كلمه ((استوا برقرار شدن )) تسلط بر ملك و احاطه بر خلق است ، نه روى تخت نشستن ، و بر مكانى تكيه دادن ، كه كار موجودات جسمانى است ، و چنين چيزى از خداى سبحان محال است .
و باز نظير آيه شريفه : ((الى ربها ناظرة )) كه وقتى شنونده آن را مى شنود، بلافاصله به ذهنش خطور مى كند كه خدا هم ، مانند اجسام ديدنى است ، و وقتى به آيه : ((لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار)) مراجعه مى كند آن وقت مى فهمد كه منظور از ((نظر كردن )) تماشا كردن با چشم مادى نيست .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 32
و همچنين وقتى آيه نسخ شده را با آيه ناسخ مقايسه مى كند آن وقت مى فهمد كه عمر اولى در اصل كوتاه بوده ، و حكمش محدود به حدى از زمان بوده و بعد از آن زمان ، كه همان زمان نزول آيه ناسخ باشد، حكمش از اعتبار مى افتد، و همچنين مثالهائى نظير اين سه مثل .
پس اين بود آن معنايى كه از دو كلمه ((محكم )) و ((متشابه )) به ذهن مى رسد، و فهم ساده ، آن را از مجموع آيه مورد بحث مى فهمد، چون اگر فرض كنيم كه حتى تمامى آيات قرآنى متشابه است ، آيه مورد بحث ، بطور قطع آيه ايست محكم كه حتى ساده ترين فهم ها هم آن را مى فهمد.
و اگر فرض كنيم كه اين آيه از آيات متشابه است آن وقت تمامى آيات قرآن متشابه مى شود، ديگر جا ندارد كه آيات را به دو قسم ، محكم و متشابه تقسيم كند، و بفرمايد: ((هن ام الكتاب و اخر متشابهات )) و ديگر جمله : ((هن ام الكتاب )) دردى را دوا نخواهد كرد، براى اين كه فرض كرديم خودش هم متشابه است .
و نيز، ديگر آيه شريفه : ((كتاب فصلت آياته قرآنا عربيا لقوم يعلمون بشيرا و نذيرا)) معناى صحيحى نخواهد داشت .
و نيز احتجاج خداى عزوجل در آيه شريفه : ((افلا يتدبرون القرآن و لو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافا كثيرا))، عليه آنهايى كه در آيات قرآن تدبر نمى كنند احتجاجى صحيح نمى بود.
و همچنين آيات ديگر كه قرآن را ((هدايت ))، ((نور))، ((تبيان ))، ((بيان ))، ((مبين ))، ((ذكر)) و امثال آن توصيف كرده ، معناى صحيحى نخواهد داشت .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#حجتالاسلام_والمسلمین_عالی:
□اگر کسی رابطهاش با اهلبیت قطع شد، هیچ[گونه] رحمت، هدایت، نورانیت و رشد برایش به وجود نخواهد آمد. راه عنایت و رحمت خدا فقط از طریق اینها است.
□خدا رحمت کند، مرحوم آیتالله آقای فِهری را، آدم بزرگواری بودند. خدمات زیادی داشتند. آقازاده آقای بهجت نقل میکردند حدود پانزده، بیست سال پیش آقای فهری خانه ما آمد. آن موقع تقریباً هشتاد سالش بود. حرفهایی به پدرم گفتند که اشک پدرم را درآورد. بعد به ایشان گفت که آقا اگر الآن بگویید سراغتان بیایم که مثلاً دست من را بگیرید، دیگر برای من فایده ندارد. من دیگر پیر شدهام. حدود هشتاد سالم است. هر چه میخواستم بشوم شدهام. اما الان مهمانتان هستم. از خانهتان نمیروم تا یکی از عنایاتی که اهلبیت به شما کرده است را به من بگویید.
□آقای بهجت که منقلب بود گفت چیزی به تو میگویم. ایشان فرمود: من مشهد که رفتم خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدم. امام رضا ده چیز به من داد. من یکی از آن ده چیز را به تو میگویم. امام رضا علیهالسلام به من فرمود:
«فلانی! مگر امکان دارد کسی به ما اهلبیت پناه بیاورد، [ما] به او پناه ندهیم!»
□اینها مظهر رحمت خدا بودند. تمام رحمت خدا را جذب کرده بودند و با بندگان خدا بر این اساس برخورد میکردند.
□اگر کسی رابطهاش با اهلبیت قطع شد، هیچ[گونه] رحمت، هدایت، نورانیت و رشد برایش به وجود نخواهد آمد. راه عنایت و رحمت خدا فقط از طریق اینها است. ابوالقاسم اوست. تقسیم کننده آنها هستند. جای دیگر خبری نیست.
☑️مگر امکان دارد کسی به ما اهلبیت پناه بیاورد [ما] به او پناه ندهیم!
@mohamad_hosein_tabatabaei
□علامه حسینی طهرانی از شاگردان سلوکی و علمی علامه طباطبایی، در کتاب «لمعات الحسین» حدیثی را از حضرت امام حسین علیهالسلام نقل میکند و در قولی دیگر در تفسیر آن چنین به بیان علامه طباطبایی استشهاد میکند:
از جمله فرمودههای حضرت سید الشهداء أباعبدالله الحسین(علیه السلام) است که روزى به عنوان خطبه براى اصحاب خود ایراد نمودند:
أَیُّهَا النَّاسُ! إنَّ اللَهَ مَا خَلَقَ خَلْقَ اللَهِ إلَّا لِیَعْرِفُوهُ؛ فَإذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ، وَ استَغنَوا بعِبادَتهِ عَن عِبَادَة ما سِواهُ.
فَقالَ رَجلٌ: یابنَ رسولِ اللَهِ! مَا مَعرِفَة اللَهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ فَقالَ: مَعرِفَة أَهلِ کُلِّ زَمَانٍ، إمامَهُ الَّذِى یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ.
«اى مردم! به درستی که خداوند خلق خود را نیافرید، مگر از براى آنکه به او معرفت و شناسایى پیدا کنند. پس زمانی که او را بشناسند، در مقام بندگى و عبودیت او بر مىآیند؛ و به واسطه عبادت و بندگى او از عبادت و بندگى غیر او از جمیع ما سِوى مُستغنى مىشوند.
در این حال مردى گفت: اى پسر رسول خدا! معرفت خداوند عز و جل چیست؟
حضرت فرمود: معرفت و شناخت اهل هر زمان، امام خود را که واجب است از او اطاعت و پیروى کنند.»
□علامه طهرانی میگوید: روزی به استاد خود، علامه طباطبایی گفتم: چگونه میتوان به مغز و مراد این حدیث شریف حضرت سید الشهداء(علیه السلام) رسید؟
علامه طباطبایی پاسخ گفت:
تنها راه منحصر به فردِ وصول به معرفت امام علیهالسلام و ادراک مقام ولایت مطلقه حضرات معصومین علیهمالسلام، عرفان است و بس!
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □معمولا اموات در حال قبض می روند، نه در حال بسط، چون نفس ک
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□به تعبیر متاله سبزواری، می بینید هر لحظه ای عالم در های و هو نسبت به شخص است.(۳۷)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □به تعبیر متاله سبزواری، می بینید هر لحظه ای عالم در های
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□پس در حال قبض است که نفس قطع می شود، اگر بسط امد، مجدّداً شخص به نشئه ی طبیعت بر میگردد و اگر نفس منقبض شد و برنگشت، شخص به عالم غیب منتقل می شود، پس یکی از طرق انتقال به عالم غیب این است که نفس قطع می شود.(۳۸)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" انسان در فراز و فرود "○□
□بعض آدمیان متابعت عقل چنان کردند که کلّی مَلَک گشتند و نور محض گشتند؛ ایشان انبیا و اولیایند؛ از خوف و رجا رهیدند که: لا خَوفٌ عَلَیهِم و لا هُم یَحْزَنون. و بعضی را شهوت بر عقلشان غالب گشت تا بکلی حکم حیوان گرفتند. و بعضی در تنازع مانده اند، و آنها آن طایفه اند که ایشان را در اندرون رنجی و دردی و فغانی و تحسری پدید می آید، و به زندگانی خویش راضی نیستند؛ اینها مؤمنانند. اولیا منتظر ایشانند که مؤمنان را در منزل خود رسانند و چون خود کنند، و شیاطین نیز منتظرند که ایشان را به اسفل السافلین سوی خود کشند.
#مولانا
□○برگرفته از کتاب " گزیده فیه مافیه "
اثر حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□اگر میخواهی حیات عقلت، حیات جاوید شود، وجودت سرسبز و پربرکت گردد، برو و آب حیات را پیدا کن... آب حیات کجاست؟ در ظلمات! ظلمات کجاست؟ همین عالم طبیعت... همین عالم طبیعت ظلماتٌ فوق ظلمات است. جناب خضر در ظلمات، آب حیات را یافت. اینجا ظلمت محض است لذا تا انسان به عالم طبیعت قدم نگذارد و تا به عالم ظاهر نیاید، نمیتواند مستسقی آب حیات باشد. باید به عالم طبیعت بیاید و در این عالم طبیعت دنبال حیات بگردد! تعبیر شریفتر این است که جسم شما ظلمات است و روح شما آب حیات، اجازه بده تا روحت از این ظلمت جسمت آزاد شود و روح به سمت آزادی و بیقیدی حرکت کند. کربلا مظهر آزادگی است. شهدای کربلا کسانی بودند که خود را از همه قیود رها کردند تا به سرچشمه آب حیات رسیدند. جناب خضر «عَبدٌ منْ عِبادِنا عُلِّمناهُ مِنْ لَدُنّا عِلماً»، عبدی از عبادالله است كه ما به او تعلیم علم کردیم. او کسی بود که خود را متصل به مقام ولایت کرد و به سرچشمه حیات رسید؛ تو نيز عبدالله شو تا اباعبدالله علیه السلام خضرت كند. ولایت مطلقه، آب حیات است لذا خضر، جاوید شد. من و شما جاوید نمیشویم مگر اینكه به در خانه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برویم.
#ح_م
□مهم این است که روح انسان جاوید شود و به حیات ابدی برسد. اینگونه نباشد که وقتی طور وجودیمان عوض شد و به سرای آخرت منتقل شدیم، ما را ببرند و در یک بهشتی که پر از میوه و سیب و انار و عسل است بیندازند! اینها را میخواهم چکار؟! من حسین را میخواهم...
#ح_م
□○ #شرح_مراتب_نفس_اماره○□
□ذبح بقره از مراتب توبه است که در آیهی دیگر هم حضرت موسی با قومش میفرماید که «فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُم»(بقره/۵۴) تا توبهی شما پذیرفته شود. توبه آن است که شما نفستان را بکشید. در آیهی دیگری خدا به پیغمبر میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ» (انفال/۶۵) به مؤمنان بگو که قتال داشته باشند و نفسشان را بکشند. قتال انسانی که میخواهد به خدا برسد، در مراتب نفسش است و نه بیرون از آن. یعنی همهی هواهای نفسانی او که او را به سمت غیر حق متعال دعوت میکند، از بین ببرد تا فقط حق متعال بماند؛ هرچیزی غیر از خدا را ذبح کند. مظهر اتم این غیرخدا هم جسم و عالم مادی است. آن مقداری که عقل و نقل به ما اجازه دادهاست، باید انجام بدهیم و مجاز است. فراتر از این حد و حدود میشود نفس اماره.
□اگر انسان در مرتبهی جسم متوقف باشد، او عاقبت به شر میشود. این جسم مظهر آتش است و انسان را میسوزاند لذا وقتی در داستان قوم حضرت نوح آنها مدام گناه کردند و حضرت نوح به ایشان وعدهی عذاب داد، حضرت حق متعال میفرماید: «حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ».(هود/۴۰) تنور محل آتش است. یعنی این آتش به جوش آمد و فوران کرد. ظاهر آیه همان شکل مشهور عذاب قوم حضرت نوح است. تأویل این آیه این است که این تنور جسم ما است که محل آتش است. وقتی ما در مرتبهی جسم متوقف باشیم یعنی تمام عمر ما مصروف این جسممان شود، این جسم برای ما آتش میشود و زمانی است که میبینی از درون این تنور آبی فوران میکند و دیگر قیامت تو فرا رسیده است و تو دیگر کاری نمیتوانی بکنی. امر الهی جاری میشود و کاری از دست تو برنمیآید. این آب تمام وجودت را ویران میکند. لذا همین وَفَارَ التَّنُّورُ یکی از بطون ظهور قیامت برای قوم حضرت نوح بود. آب از درون تنور فوران کرد و همهی آن شهر را و یا به قول برخی دیگر تمام خشکی را نابود کرد. در قیامت انفسی هم روال همینگونه است. یعنی مادامی که ما در این عالم ماده حضور داریم، فرصت داریم بندگی خدا را به جا بیاوریم. اما امر الهی دفعتاََ میآید و ما دیگر فرصتی نداریم. قیامت انسان ظهور میکند و همانگونه که در داستان حضرت نوح آن پسر به کوه پناه برد و حضرت نوح گفت که امروز دیگر شما هیچ پناهی ندارید و دیگر فرصتی ندارید که عملی انجام دهید، ما هم به همین شکل گرفتار میشویم...
#ح_م
#امام_شناسی
□حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام در کربلا کراراً میفرمایند «هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللّهِ؟!» «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُني؟!» آیا کسی هست؟! این اشقیاء در ظاهر دارند صدای حضرت را میشنوند اما چون در آفاق و انفس امام خود را ندیدهاند لذا گوش باطن آنها کر است، اینها نمیتوانستند صدای اباعبدالله الحسین را بشنوند و به او لبیک بگویند. اصلا ممکن نیست، نمیشود... انسان باید در باطن سیر کند. یا انسان باید این حواس ظاهریاش را برای باطن پاک کند یا چنان به کمال برسد که حواس ظاهریاش هم مندک در حواس باطنی او گردد یعنی هر چیزی که با این چشم ظاهر میبیند خدا ببیند، هر چیزی که با این گوش ظاهر میشنود خدا بشنود. اگر غیر خدا میبینی و میشنوی، بدان که هنوز ابواب ولایت به روی تو باز نشده است.
#ح_م
□●" باغ هستی "●□
●باغِ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
●شمشادِ خانه پرورِ من از که کمتر است
#حافظ
□در باغ هستیِ من شمشادی هست که مرا از تمنای هر سرو و صنوبر در باغ های جهان بی نیاز کرده است و آن حضور مستمر آفریدگاری است که در دل من خانه دارد:
●یکی درخت گل اندر فضای خلوتِ ماست
●که سروهای چمن پیش قامتش پستند
#سعدی
□●برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ "
به قلم حسین الهی قمشه ای●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□
□خداوند متعال دو پناهگاه محکم در این امّت گذاشته است، یکی وجود پیامبر خود صلّی الله علیه و آله و سلّم که رَحمَةٌ لِلعالَمین است و هم اکنون در دل مؤمنین وجود دارد. دیگری استغفار است. مادامی که امّت توبه و استغفار دارد، بلای عمومی که بر امّتهای گذشته نازل میشد، در این امّت نازل نمیشود.
□امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: عَجِبتُ لِمَن یَقنُطُ وَ مَعَهُ الاِستِغفارُ: در شگفتم از کسی که یأس پیشه میکند، در حالی که استغفار همراه اوست
#یاعلی
□○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت اول بخش سوم ● آيات مشابه نيز، پس از آنكه با آيات محكمه تبيين شدند، محكمه
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت اول
بخش چهارم
● ((محاكمات )) آيات متضمن اصول مسلمه قرآنى است و ((متشابهات )) آيات متضمن روعاست
علاوه بر اينكه هركس آيات قرآن را از اول تا آخر مورد دقت قرار دهد، هيچ شكى نمى كند در اينكه حتى يك آيه از آن ، بدون مدلول و معنا (بطورى كه خواننده هيچ معنايى از آن نفهمد) وجود ندارد، بلكه تمامى آيات آن ، ناطق به مدلول خود هست ، حال يا مانند آيات محكم ناطق به يك مدلول و معنا است ، بطورى كه هيچ عارف به كلامى در آن شك نمى كند و يا مانند آيات متشابه كه بين چند معنا مشتبه است و باصراحت مى دانيم كه يكى از آن معانى مراد است .
چيزى كه هست اين است كه خواننده در اينكه كداميك از آن معانى مقصود است شك و ترديد مى كند، و مى دانيم آن معناى واحدى كه مقصود خداى تعالى است ، لابد بيگانه از اصول مسلمه در قرآن ، از قبيل :
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 33
((وجود صانع )) و ((يگانگى او))، ((بعثت انبيا)) ((تشريع احكام ))، ((معاد)) و... نيست ، بلكه موافق با آن اصول است ، و آن اصول هم همان معنا را نتيجه مى دهد، و در فرض مسأله ، مرجع ما همان اصول است ، كه بايد به وسيله آن ها آن معناى حق را از ميان ساير معانى معين كنيم .
پس قرآن خودش مفسر خويش است و بعضى از آياتش اصل و مرجع براى بعضى ديگر است .
و آنگاه اگر اهل نظر بعد از توجه به اين مطالب به آيه مورد بحث كه مى فرمايد: ((منه آيات محكمات هن ام الكتاب و اخر متشابهات )) برخورد كند، ديگر هيچ شكى نمى كند در اينكه مراد از كلمه ((محكمات )) آياتى است كه متضمن اصول مسلمه اى از قرآن است و مراد از كلمه ((متشابهات )) آياتى است كه معانى آنها به وسيله آيات دسته قبل روشن مى گردد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیتالله بهجت قدسسره○□
□امر عجیب کشف حجاب برای چه بود؟ چرا چادر زنهای مسلمان باید برداشته شود و چرا باید اتحاد لباس به وجود آید؟ نمیدانستیم که از سیصد سال قبل در همان عهدنامه آنها این امر بود که اینگونه کار برای استعباد و نوکری و استثمار انجام شود.
□○در محضر بهجت، ج١، ص۶٠○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○مراقبات شب و روز دحوالارض○□
□روز دحوالارض (۲۵ ذیالقعده) روزی است که زمین از نقطهای که کعبه بنا شده است، سر از زیر آب بیرون آورد و پهن و گسترده شد. از کعبه هست که زمین شایستۀ سکونت خلیفهالله میشود. دحوالارض روز گسترش رحمت الهی و روز تفضّلات بزرگ خدای متعال است.
□شب دحوالارض هم از ليالی شریف و شبی بسیار عظیم است. شب ظهور و تولّد انبیاء بزرگ؛ حضرت ابراهیم علیه السّلام و حضرت عیسی بن مریم علیهما السّلام و شب عنایات خاصّۀ الهی به اهل عبادت و خلوت است. شبی است که رحمت خدا در آن نازل میشود و قیام به عبادت در آن اجر بسیار دارد.
#اعمال_روز_دحوالارض:
□۱- غسل
□۲- روزه
□روز دحوالارض یکی از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است و از برای روزهدار این روز هرچه بین آسمان و زمین است، استغفار میکنند.
□روزۀ اين روز همانند روزۀ هفتاد سال است و در روايت ديگر آمده كه كفارۀ هفتاد سال است، و هر كه اين روز را روزه بدارد و شب را به عبادت به سر آورد، براى او عبادت صد سال نوشته شود.
□۳- دو رکعت نماز که مستحبّ است در آغاز روز، هنگامی که آفتاب کمی بلند شود (هنگام چاشت) خوانده شود و بخواند در هر رکعت:
○سوره «حمد» ۱ بار
○سوره «شمس» ۵ بار
#و_بعد_از_نماز_هم_بگوید:
○لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلیِّ الْعَظيمِ○
#سپس_دعا_كند_و_بخواند:
□يا مُقيلَ العَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی، يا مُجيبَ الدَّعَواتِ اَجِـبْ دَعْـوَتی، يـا سامِعَ الاَْصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی، وَارْحَمْنی وَتَجاوَزْ عَنْ سَيِّئاتی وَما عِنْدی، يا ذَاالْجَلالِ وَالاْكْرامِ.
□ای ناديده گيرندۀ لغزشها! لغزشم را ناديده گير، ای اجابت كنندۀ دعوتها! دعوتهايم را اجابت كن، ای شنوای صداها! صدايم را بشنو و به من رحم كن، و از بدیهايم و آنچه نزد من است درگذر، ای صاحب جلال و اکرام.
□۴- خواندن دعایی که شیخ طوسی رحمت الله علیه توصیه نموده است:
□اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْكَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ كَاشِفَ كُلِّ كُرْبَةٍ أَسْأَلُكَ فِی هَذَا الْيَوْمِ مِنْ أَيَّامِكَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِينَ وَدِيعَةً وَ إِلَيْكَ ذَرِيعَةً وَ بِرَحْمَتِكَ الْوَسِيعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ الْمُنْتَجَبِ فِي الْمِيثَاقِ ..... (برای خواندن متن کامل دعا به مفاتیحالجنان مراجعه فرمایید)
□۵- زیارت امام رضا علیهالسّلام
#مراقبات_ماه_ذیالقعده
#دحوالارض
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●اعمال روز بیست و پنجم، روز «دحو الارض»●□
□کار مهم در این ماه آگاهی از نعمتهایی است که خداوند در روز «دحو الارض، گسترش زمین» به بشر ارزانی داشته است. زیرا آگاهی از نعمت و کم و کیف آن اولین مرتبه شکر است. همانگونه که در روایات بر این مطلب تصریح و در علم اخلاق ثابت شده است.
در روایات زیادی آمده است که در بیست و پنجم ذی القعده کعبه نصب گردیده، زمین گسترده شده، آدم پایین آمده، خلیل و عیسی علیهما السّلام متولد شدند و رحمت پخش شده است.
□از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: «اولین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنجم ذی القعده بود. کسی که این روز را روزه داشته و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را در عبادت باشد، خواهد داشت. هر گروهی که در این روز برای ذکر پروردگار بزرگشان گرد هم آیند، پراکنده نمی گردند مگر این که خواسته آنان داده می شود. در این روز یک میلیون رحمت نازل می شود که نود و نه هزار تای آن برای روزه داران این روز و عبادت کنندگان این شب خواهد بود».
#المراقبات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□نفس ناطقهی امام محل تجمیع صور علمی و معانی بی منتهای الهی است و او بر جمیع ممکنات ربوبیت دارد. ببین جان تو بر کدامین پرده آویخته شده است و مربوب که هستی، بر در او باش. زیارت اتحاد زائر با مزور است و این اتحاد، اتحاد اندکاکی است یعنی این همانی و هم مکانی!! زائر کسی است که با مزور یکی شود نه اینکه امامش را در مکان و زمان و جهات زیارت کند. امام حقیقتی است که نفوس، اشراقات نفس کلی اویند. پس حجابِ تن و تعلقات آن را کنار بزن تا آفتاب عالم تاب امام را در جان خود بیابی که او از رگ گردن به تو نزدیکتراست...
○ای که نزدیک ترینی به من حتی ز خودم
○از منِ دور ز خود بر توی نزدیک سلام...
#ح_م
#زیارت_مخصوص
#بیست_و_سوم_ذیالقعده
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□
□من کُلِّ مَعصِیةٍ وَ طَاعَةٍ اَستَغفِرُ اللهَ: از هر گناه و طاعتی که انجام دادهام، از خدا طلب مغفرت میکنم. پس عبد از همهی کارهای خودش، چه بد و چه خوب، استغفار کرد و جنبهی انتساب فعل به خودش منتفی شد و تنها کارهای خدا باقی ماند. آن وقت دید که کُلٌّ مِن عِندِ اللهِ: همهی کارها از جانب خداست.
□عبد مولا را که میبیند، شکر میکند و خودش را که میبیند، استغفار میکند.
□افراد معصیتکار که توبه میکنند، مهمان تازهوارد خدایند و خدا آنها را دوست دارد.
□○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#سه_وعده_زیبای_اللهﷻ
□از جمله زيباترين وعده هاى خداوند متعال جل جلاله:
□﴿لَئِن شَكَرتُم ⇜ لَأَزيــدَنَّـكُــم﴾
اگر شکر گذاری کنید ⇜ بر شما خواهم افزود...
□﴿فَاذكُــروني ⇜ أَذكُــــركُــــم﴾
پس به یاد من باشید ⇜ تا به یاد شما باشم...
□﴿ادعـــونــي ⇜ أَستَجِب لَكُم﴾
مرا بخوانید ⇜ تا (دعای) شما را بپذیرم...
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei