از بازتاب سخنان یونسی در رسانه ها که بگذریم اما نمیشه حقیقت را کتمان کرد. اینکه موساد از قبل از انقلاب کار کرده و الان تقریبا در تمام سطوح و لایه ها نفوذ داره جای هیچ شکی نیست. باید فکر اساسی و جدی به حال این ماجرا کرد. چرا که علاوه بر جان مسئولین، آبرو و حیثیت و اعتبار و اسناد و مدارک و...
حالا این موساده
موسادی که انگشت کوچیکه mi6 انگلستان هم محسوب نمیشه.
دیگه فکر کنین اونا کجاها هستن و دارن چه غلطی میکنن؟!
بحث اینه: نفوذ جدی است
و کسی که از نفوذ و معضلات امنیتی و مشکلات عدیده حفاطتی حرف میزنه، به حضرت عباس قسم نمیخواد نهاد و سازمان و وزارتخانه خاصی را زیر سوال ببره. و منکر زحمات و تلاش های شبانه روزی عزیزان نیستیم.
لطفا اونایی که اطلاع ندارند کاسه داغ تر از آش نشند.
خود نهادهای امنیتی هم کاملا آگاهند که مشکلات جدی وجود داره و با توجه به ترورها و خرابکاری ها و پیشامدهای چند سال اخیر 👈 دیگه کسی نمیتونه بگه شما دارین دشمن را بی دلیل گنده میکنید.
لذا یکی از مطالبات جدی ما از دولت انقلابی و جهادی حضرت آیت الله رییسی اینه که پایش و پالایش جدی دستگاه های امنیتی را در اولویت برنامه های خودشون داشته باشند.
#حدادپور_جهرمی
ارادت
شما بزرگواری
به حال خودم افسوس و صد افسوس که عُرضه نداشتم شما را متقاعد کنم که رای بدید
تلاشمو کردم ولی ظاهراً اثر نداشته
اما
از اینکه منو دنبال میکنی ممنونم
خدا از ممبرزی کمترت نکنه😉😂
#حدادپور_جهرمی
به محض اینکه شنیدم حاج خانم جمالی ناخوش احوال هستند به پابوسی ایشون رفتم. ایشون یکی از سه شیرزن بزرگواری(مادرم، خانم جمالی، خانم بزرگی) هستند که در دوران کودکی و نوجوانی، حق فراوانی به گردنم دارند.
با ایشان حداقل ده بار روان خوانی قرآن داشتیم. از اول تا آخر.
خدا به ایشان طول عمر بابرکت و حسن عاقبت و شفاعت قرآن در دنیا و آخرت عنایت فرماید.
👈 با سبک و اخلاق و کلاسداری ایشان در کتاب #مممحمد بیشتر آشنا خواهید شد. انشاءالله.
#حدادپور_جهرمی
اینجا جهرم هست
و به این آقا در زبان محلی «ماهَر» میگن. یعنی کسی که مهارت رفتن به بالای نخل و مرتب کردن برگ و شاخه ها و محصولات نخل را داره.
دیروز که با آشیخ احمد آقا نشسته بودیم و صبحانه ای خوردیم و مباحثه مختصری داشتیم، حواسمون به این آقا بود. ماشاالله در طول پنج شش ثانیه از این نخل میرفت بالا!!
به آشیخ احمد گفتم من روی زمین صاف هم نمیتونم با این سرعت راه برم😂
ماشاالله بچه های تر و فرزی هستند.
دو سه روز جهرمم
با اینکه هوا خیلی گرمه، اما مردم میگن از وقتی آقای رییسی رای آورده، هوای جهرم هم بهتر شده🤣😅
از شما چه پنهون، وقتایی که جهرمم، دیگه دوس ندارم برگردم تهران.
قربون همین حال و هوای شرجی و صاف و ساده و شهرستانیمون
به قول حضرت مادرم: تهرون برای خودشون خوبه☺️
#حدادپور_جهرمی
✔️ حالا که بحث جهرم شد، یه شعر توپ و جذاب و حال خوب کن از یکی از بهترین شاعران جهرمی تقدیم کنم👇🌷😍
هدایت شده از یک فنجان تامل
کلاغو..
«کلاغو» روی کاجی خسته خسته
سیاه و زشت و لنگ و پا شکسته
به سمت کوه مشهد پر کشیدند
کبوتر های چاهی، دسته دسته
نشست و شست بازم جامه هاشو
گرفت عطر عجیبی شانه هاشو
نشست و هی نوشت و هی نوشت و
کبوترها نبردند نامه هاشو
یه شب آخر هوایی شد «کلاغو»
پر از شوق رهایی شد «کلاغو»
درخت کاج را ول کرد و کوچید
دلش گنبد طلایی شد «کلاغو»
شبی با عطر شب بو، رفت مشهد
رها از هر هیایو، رفت مشهد
صدا پیچید بین کوچه باغا
خبر اومد کلاغو رفت مشهد
به چشمش فرصتی کوتاه نمی دین
به پرهایش یه تیکه ماه ندیدین
آهای آهای کبوترهای خوشبخت
«کلاغو» را به گنبد راه نمی دین
هوا ابری، هوا بارون، «کلاغو»
دلش زخمی، دلش داغون، «کلاغو»
کبوتر های ابری هی می گفتن
برو بیرون، برو بیرون «کلاغو»
شب سرما و باد افتاد برخاک
دلو از دست داد افتاد برخاک
هفت هشت تا چرخ زد بالای گنبد
در باب الجواد افتاد برخاک
فقط یه شاخه بید و یاد داره
هوای صبح عید و یاد داره
میگه چیزی نمی دونه «کلاغو»
فقط دستی سفید و یاد داره
یه چیز دیگری شد در خراسان
سفید پاپری شد در خراسان
همش زیر سر باب الجواده
«کلاغو»، کفتری شد در خراسان
شده حالا سر و سرور «کلاغو»
گرفته لونه بالا سر «کلاغو»
شنیدن کی بود مانند دیدن
شده طوقی، شده پاپر «کلاغو»
شاعر بسیجی ایوب پرنداور
#یک_فنجان_تامل
@yekfenjantaamol
گاهی باید سکوت کرد
سکوت، گاهی لذت بخش ترین جزء زندگی آدم میشود
اینقدر لذت بخش که حد و اندازه ندارد
مجبور نیستیم همش حرف های تکراری دیگران را تَکرار کنیم
فقط برای اینکه اثبات کنیم هستیم و بلدیم حرف بزنیم
گاهی میشود انسان سکوت کند
بیشتر نگاه کند
بیشتر ببیند
بیشتر بشنود
بیشتر بخواند
حتی
بیشتر بخوابد و استراحت کند
خدا میداند که ارزش بعضی سکوت ها و حتی چندین ساعت خوابیدن ها برای دنیا و آخرت آدم، بیشتر از بعضی مدام حرف زدن هاست
#حدادپور_جهرمی
اما
حدیث داریم که: دل با نوشتن آرام میگیرد☺️
بسیار حدیث قشنگ و مجربی هست
حداقل برای من عالی بوده
اصلا نمیخواد حتما چیز حکیمانه و خاصی بنویسیا
کلا بنویس
برای دل خودت
حتی اگه ثواب هم نداشت، نداشت
ولی بنویس
حتی واجب هم نیست برای کسی بفرستی و یا کسی بخونه
من اینقدر چیز میز نوشتم و سوزوندم که خدا میدونه
ولی بعد از هر نوشتن، حس کردم تازه تر شدم، لطیف تر شدم، بقیه زندگی راحتتر گذشته و...
حتی بعد از نوشتن همین چند خط ساده
#حدادپور_جهرمی
دلنوشته های یک طلبه
اما حدیث داریم که: دل با نوشتن آرام میگیرد☺️ بسیار حدیث قشنگ و مجربی هست حداقل برای من عالی بوده اص
عطف به این👆 مطلب ؛
اصلا نمیخواد فورا بگی برم کلاس نوشتن و یا با فلان استاد مشورت کنم و فلان کتاب روش نوشتن بخونم و...
ولش کن
از اینا چیزی در نمیاد
بسیاری از کلاس ها و اساتید، به اندازه ای که گره میزنن، گره باز نمیکنن
والا
اول باید راه بیفتی
و راه افتادن با زیاد نوشتن محقَق میشه
بعدها که راه افتادی و فهمیدی خدا چی تو کاسه و ذائقه ات گذاشته، خودت انتخاب میکنی که کجا بری و چیکار کنی
لذا
«بنویس
و خودت را میان نوشته هایت تکثیر کن»
#حدادپور_جهرمی
یک روز بدون آنکه بدانم چه میکنم، برداشتم یک جمله نوشتم. همین جمله یک کتاب شد. جمله جمله میزاید. نخستین جملات خیلی مهمند، خیلی خیلی مهمند. آنها بذرهای کتاب هستنند.
#ای_ال_دکتروف
سلام
روز بخیر🌺😊