eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
91.2هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
560 ویدیو
112 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
اجازه بدید چند تا تجربه مهم را براتون بگم:👇
وقتی میخواید سوسیس بندری بپزید، حواستون باشه که پیاز و سیب زمینی نباید کاملا سرخ بشه. طلایی رنگ بشه کافیه
ضمنا بالا بودن شعله گاز، تاثیری در زودپختن و یا بهتر پختن غذا نداره. لذا فکر نکنین هر چه شعله و روغنش بیشتر باشه، زودتر میپزه و خوشمزه تر میشه.
ضمنا پیشنهاد میدم در پختن سوسیس بندری، اصلا از فلفل قرمز استفاده نکنین. اگه خواستین فلفلش کنین، فقط یه کم فلفل سیاه استفاده کنین. فلفل سیاه را بربزین روی رب گوجه و یه کم آبلیمو و یه نصف استکان آب ...
ولرم بهتره😐
آب با غذای چرب خیلی نخورید ضرر داره ضمنا اگه میخواید به عنوان سحری استفاده کنید، نوشابه باهاش نخورین میدونم سخته میفهمم کاملا درک میکنم اما کلا سحری نوشابه نخورین
از بس تو مدت قرنطینه ظرف شستم، جارو کردم، آشپزی کردم، لباس شستم‌ .... اون روز زنگ خونه رو زدند یه ساعت دنبال چادر میگشتم تا در و باز کنم😐
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بین الطلوعین خوشی براتون آرزومندم به این فایل گوش بدید تا لذت بیشتری تجربه کنید التماس دعا
پیشنهاد میکنم به هیچ وجه از تعقیبات نماز صبح غافل نشید. بسیار بسیار پر محتوا و جذاب است🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم و رحمت الله😊 نیم روز شما بخیر🌸🌺 بعضی دوستان درباره سوسیس دیشب سوال کرده بودند. حقیقتش اینه که ما بخاطر اینکه تقریبا احتیاط میکنیم و چندان از سوسیس کالباس و همبرگر های بازاری استفاده نمیکنیم، چند نفر شدیم و داریم از یکی از مادران دوستانمان حمایت میکنیم و این بزرگوار هم برای ما به صورت خانگی و کاملا سالم و به مراتب خوشمزه تر از بیرون، سوسیس کالباس و همبرگر میزنه. حالا سلامت خود محصول خدا را شکر جای خود داره اما قیمتش هم مناسبه و حداقل دو سه نفر هم به صورت حرفه ای دارن زحمت میکشن. حتی قرار شده برامون دیگر محصولات هم تست بزنه ببینه میتونه یا نه؟ از ناگت و شنسل مرغش که دیگه نگم که هر چه بگم کم گفتم. خب حالا این بده؟ حداقل ۱۲ یا ۱۳ خانواده را در طول هر ماه سفارش میگیره و زحمتش میکشه. بهش گفتیم لطفا نه تبلیغ کن و نه دیگه سفارش قبول کن. چون خودمون تامینت میکنیم و حتی اگه خواستیم بریم مسافرت و این چیزا اما بازم به این محصولات نیاز داریم. ما تازه فهمیدیم ظرفیت این داره که خیارشور و ترشی خونگی هم بزنه. به همین سادگی. پیشنهاد میدم شما هم همین کار رو بکنید. یه خانواده ای در بین دوستان و یا اقوام و حتی همسایه که از لحاظ سلامت و بهداشت و با خدا بودن خیالتون ازش راحته، استخدام کنید و به صورت ماهانه بهش سفارش بدید. ضمنا گفتیم دیگه سفارش کسی قبول نکن و اصلا بنده خدا نمی‌رسه که دیگه بخواد بیشتر سفارش بگیره. چون مثلا یکی از سفارشاتش گل باغاست😌 بنظرتون دیگه می‌تونه نفس راحت بکشه؟ خب نه! پس لطفاً در خصوصی پیام ندید و نخواید به شما هم معرفی کنیم. خداییش نمیرسه. ارادت🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی که مباحثش شباهت داره به بحث های کانال درمورد اشتباه ارسطو و به جای برگشت، بدتر کردنش😔 ارسالی مخاطبین
طبقات گناه از دیدگاه امام زین العابدین علی بن الحسین.pdf
149.4K
یکی از مخاطبین محترم، در روز میلاد امام سجاد علیه السلام خلاصه کتاب را در یک تک برگ نوشتند. از ایشون تشکر میکنیم🌷
رفقا یادتونه چند شب پیش گفتم اغلب دعواها و شلوغ کاری های آمریکا در عراق، سیاسی هست و احتمالا سودای کودتای تمیز دارند؟ یادتونه گفتم شب جمعه مشخص میشه و حتی امکان شلوغ کاری بیشتر در شب جمعه هست؟ خب ما که پیشگو و از این حرفها نیستیم و الحمدلله ادعای وصل بودن به کسی و جایی هم نداریم بلکه از قرار دادن پازل ها در کنار هم به این نتایج رسیدیم که قدری از آن را توضیح دادم. حالا امروز عصر خبری منتشر شد که لحظه لحظه داره تقویت میشه. اونم اینه که: 👈 رئیس جمهور عراق در آستانه استیضاح است! 🗞 "عدن شعلان" عضو پارلمان عراق: برهم صالح به دو اتهام نقض قانون اساسی و خیانت در معرض استیضاح است. "البلداوی" عضو پارلمان عراق: ▪️همه دلایل برای برکناری صالح فراهم است. وی با معرفی نکردن نامزد فراکسیون اکثریت، خلاف قانون اساسی عمل کرده است. بازم امشب خبرهای دیگری در راه باشه. امیدواریم به خیر بگذره
علیکم السلام مشکلی نیست و حتی موضوعات جذابی مثل موضوعات زیر به ذهنم میومد: ۱. جنس و عمق محبت در قلب یک زن (فهیمه) مخصوصا اگر وابسته شود چگونه است؟ ۲. تذکر بهتاش به سارا و نیکا درباره حضور آنها در اینستا با همه مشکلات شخصیتی خودش چطور ارزیابی میشه؟ ۳. چرا اکثر ورزشکارها و معضلات اخلاقی و اجتماعی آنها یکسان است و از کی اینگونه الگو شد؟ ۴. تشریح حالات و سکنات کاملا طبیعی و مطابق عینی با واقع طاهره دختر محمود نقاش به عنوان یک خانم تنها و معضلات پیرامونش به عنوان دومین زن تنهای فیلم. ۵. تفاوت رحمت و فهیمه در فرایند فراموشی و کتمان رابطه احساسی و ده ها نکته دیگه اما دیگه بنظرم کافیه چون قبلاً هم گفتم که انتقاداتی هم دارم و بعضیاش را بعضی از رفقا گفتند و نوشتند. اما بنظرم پایتخت از اون دست سریالاست که کاملا تونست جامعمون رو در قالب یک فیلم ارائه بده! و تمام اتفاقاتش رو توی اجتماعمون احساس میکنیم! اما دیگه ادامه این بحث برام اولویت نداره. وگرنه حرف بسیار است.
چرا تموم نشه؟ بعله. تموم میشه. زیاد طولانی نخواهد شد. حالا با همه ضعف مدیریت ها و امکانات و ... بالاخره همه چی عادی میشه و از این کتل هم عبور می‌کنیم. ولی خب دیگه... آخرالزمانه خیلی وقته که خبرایی در عالم هست و من و تو خیلی توجهی نداریم ولی علی الظاهر از حالا باید بیشتر حواسمون جمع کنیم از همه نظر کسی نمیدونه چه میشه و چه خواهد شد اما بزرگترامون گفتن حواس جمع تر قدم بردارین من و تو هم باید بگیم:
ای جانم ای جانم دست خطاطش درد نکنه🌺🌺 و همچنین صاحب جمله قصار😌
علیکم السلام بنده اگر قرار بود جواب پیام شما بزرگوار و امثال شما را بدهم و وارد این مسایل بشوم، خیلی وقت پیش باید فیتیله کانال و همه فعالیت های مجازی را می‌کشیدم پایین و میرفتم. به هیچ وجه با اینگونه وصلت ها و معرفی ها نه تنها موافق نیستم بلکه کاملا مخالفم و حتی هر چه التماس کردند که تبلیغ کانال های همسریابی طلاب و مومنین و کفار و منافقین و سایر فامیل های وابسته بکنم، قبول نکردم. برو آقا جان برو عزیز برادر حتی اونایی که ده ها سال درس عرفان و سلوک و فلسفه (به صورت حضوری و نه مجازی) میدادند و مثلا درباره آنها در بوق و کرنا کوبیده بودند و میگفتند که آینده معنوی انقلاب اسلامی تو دست اینا هست، اقدام به وصلت بعضی شاگردان و هواداران خودشون کردند و الان با ده ها خانواده مشکل دار و دادگاهی و مطلقه از حلقات شاگردان آنان مواجهیم. چه برسه به فضای مجازی و معرفی اکانت و شماره به این و اونی که حتی نمیدونیم کی هستن و کجا هستن و چقدر همسرنگهدار هستند و اصلا به شعور ازدواج رسیدند یا نه؟! جسارت نباشه اما لطفا دیگه به هیچ وجه درباره اینجور مسایل مراجعه نکنید که جوابم همین است که عرض کردم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️ خاطرات کاملا قسمت نوزدهم فضای عجیبی در روزهای کرونایی در قرارگاه های بچه های جهادی و طلاب حاکم بود. اون از بیمارستانش. اون از قرارگاهش. اون از سردخونه و مرده شور خونش و ... وقتی اون پسر اعدامی رو شستیم و یه دست کفن مرتب هم کردیم و آماده شد، گذاشتیم که هر وقت خواستن بیان ببرن و دفنش کنند. بچه ها از یه در دیگه میخواستن خارج بشن که حتی نفهمن این پسر کیه و کس و کارش کین و کجایین؟ ولی یه جوری بود. دل کندن ازش سخت بود. حالا ما کلی آدم شسته بودیم و تیمم داده بودیما. ولی اون جوون یه جور خاصی بود. انگار تو وجودش آهن ربا داشت که همینجوری بچه ها ایستاده بودن و نگاش میکردن. من اگه یه روزی قرار باشه واسه بچه هام از کرونا و روزای خاصش بگم، محاله که دو نفر رو یادم بره و از اونا چیزی نگم: یکی بنیامین! که خدا بگم چیکارش کنه؟ اصلا خرابمون کرد و رفت! یکی هم همین جوون اعدامی! که انگار داشتیم بعد از مرگش میشناختیمش ولی دیگه دیر شده و باید خاکش کنن. بگذریم ... بچه هایی که غسل میدادن و زحمت کفن و دفن اموات کرونایی رو میکشیدن، اگه جا داشت غسل میدادن اما اگه هم دیگه نمیشد تیمم میدادند. حتی الان شنیدم که بعد از روزهای اول که تیم ما اونجا فعال بود، سایر تیم ها مجبور شده بودند اغلب اموات را فقط تیمم بدهند و شرایط غسل را نداشتند. نتیجه سلامتی من و چند تا از بچه های دیگه اومده بود و کم کم باید کلا قرارگاه را هم ترک میکردیم و جای خودمون رو به سایر اعزّه میدادیم. ولی با یک چیزی روبرو بودیم که نمیشد ازش گذشت ولی واجعا جای کار داشت. اونم این بود که تعداد بانوی غساله کم بود و کم کم داشت میزان و تعداد اموات بانو هم افزایش پیدا میکرد. از یه طرف اغلب خواهرا و خانواده ها بنا به شرایط و تکلیفی که داشتند مشغول دوختن ماسک و لباس مخصوص و این چیزا بودند و از یه طرف دیگه شاید حداکثر خواهرانی که از بانوان محترم طلبه بودند و جهادی در کار غسل دادن اموات داوطلب شده بودند سه نفر بود. البته جایی که ما بودیم سه نفر بودند و من اطلاعی از سایر جاها ندارم. اون سه بنده خدا دیگه بیشتر از یک هفته صلاح نبود اونجا باشن. هم به خاطر سلامتی و هم به خاطر شرایط روحی و این چیزا. بندگان خدا خودشون هیچی نمیگفتند و اعتراضی نداشتند. ولی خب! بچه ها باید یه فکری به حالش میکردند تا خدایی نکرده شاهد حادثه ناگوار برای اونا نباشیم. نشستیم دور هم ببینیم چیکار میتونیم بکنیم؟ هر کسی یه چیزی گفت ونظری داد. یکی گفت فراخوان بدیم اما بنا به دلایل متعدد این پیشنهاد رد شد. یه نفر گفت با یکی دو تا از حوزه ها صحبت کنیم و بگیم اساتیدشون زحمتش بکشن اما خیلی از این پیشنهاد هم استقبال نشد. دو سه نفر گفتند خانمای خودمون اعلام آمادگی کردند و از ظرفیت همینا استفاده کنیم اما اینم جالب نبود و نمیخواستیم از یک خانواده، هم پدر گرفتار باشه و هم مادر! با اینکه خیلی هم اصرار داشتند اما صلاح نبود. خلاصه مونده بودیم چیکار کنیم. بعد از دو ساعت جلسه و بحث، چون نمیخواستیم الا بختکی کار کنیم، قرار شد استراحت کنیم و ادامه بحث را بندازیم برای بین الطلوعین فرداش. رفتم دراز بکشم که یادم به گوشیم افتاد. گوشیمو برداشتم و یه ضد عفونی کردم و روشنش کردم. ماشالله شاید دو هزار تا پیام نخونده داشتم. همینجوری که چشمی داشتم به عزیزانی که پیام دادند نگاه میکردم، یهو چشمم خورد به اکانت «محمد» و فورا بازش کردم. نوشته بود: «سلام. تماس فوری.» دیگه نگا نکردم ببینم ساعت چنده؟ فورا زنگ زدم براش: «ما با ولایت میمانیم شور ما از عاشوراست ...» فورا برداشت. گفتم: سلام علیکم
گفت: سلام حاج آقا! کجایی تو؟ گفتم: درخدمتم. خوبین الحمدلله؟ گفت: نه حالا اونقدر اما چند بار تماس گرفتم و دیدم نیستی و عکس کانالت صفحه سیاه زدی و ... گفتم: ببخشید. داستان داره. بعدا برات مفصل میگم. چه خبر؟ گفت: سلامتی. دیگه میخواستم بدم ردت بزنن ببینم کجایی؟ گفتم: چیزی شده؟ گفت: نه ... حالا درباره کار بعدا حرف میزنیم... راستی رفتی برای کروناییا؟ گفتم: آره اگه خدا قبول کنه ... گفت: قبول باشه ان شاالله ... اگه کاری از من برمیاد بگو بیام. گفتم: حالا هستن بچه ها ... ولی اگه لازم شد چشم. گفت: راستی نیروی خانم نمیخواین؟ تا اینو گفت، برقم گرفت و پاشدم نشستم و گفتم: چرا چرا ... اتفاقا خیلی هم لازمه ... همین حالا بحثش بود ... چطور؟ گفت: خب خدا را شکر ... دو سه روزه که چند نفر از خانما که با یکی از گروه های ما کار میکنند گفتن که برای شما هر چی پیام دادند شما اصلا سین نکردی و ازت دلخور شدند و الان هم به من گفتند که حاضرن اگه کاری مخصوص خانما باشه جهادی بیان و خدمت کنن. گفتم: خدا رحمت کنه امواتشون. خیلی هم به موقع و لازمه. کی میتونن بیان؟ گفت: چطور؟ میتونم بگم که مثلا فردا پس فردا بیان. چون خودشون اینجوری اعلام آمادگی کردند و حداقل ده دوازده روز هم میتونن بمونن. بنده خداها هم به خودم گفتند و هم به خانمم گفتند. گفتم: وای حاجی این عالیه! نگفتی چند نفرن؟ گفت: اطلاع دقیق ندارم اما اینجوری که گفتن شاید باشن چهار پنج نفر! گفتم: باشه ... میگم واحد خواهران درخدمتشون باشن. گفت: فقط حاج آقا لطفا حواست باشه ها ... کسی تو کار اینا خیلی دخالت نکنه و چراغ خاموش میان و میرن. گفتم: اوکی. حواسم هست. اصلا میسپارم ... راستی کاش لیست اسامی میدادین که بدم به واحد خواهران و دیگه بگم کارشون راه بندازن. گفت: اینجوری بهتره. باشه. وقتی اسامی را دادند برات میفرستم. گفتم: عالیه. خدا خیرت بده. بعدش چند دقیقه حرف زدیم و خدافظی کردیم. دقایقی بعد، یه لیست فرستاد و اسامی پنج نفر از خواهران طلبه با درج مقاطع تحصیلی سطح سه و چهار حوزه برام فرستاد. الحمدلله خواهران فاضل و زحمت کشیده ای بودند. چون تقریبا همشون میشناختم و قبلا جلساتی درخدمتشون بودیم. بعد از نماز صبح به بچه ها خبر حل شدن این مسئله مهم را دادم و یه قلم خودکار برداشتم که اسامیشون یادداشت کنم و تحویل بخش خواهران بدیم: پنج نفر: خانم .... خانم .... خانم .... خانم .... و خانمِ پریا ... ☺️ ادامه دارد...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر در بین الطلوعین های راهیان نور این صوت را گذاشتن و رفتیم سوار اتوبوس ها شدیم و از پادگان دوکوهه و ... به طرف مناطق جنگی رفتیم. 🌷یادش بخیر🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیداری؟