🌹 #شهدا_و_امام_زمان_عج 🌹
#شهید_مدافع_حرم #رسول_خلیلی
همیشه پیگیرومصمم دنبال یادگیری علوم نظامی وفنی بود،،
آنقدر ازم سوال میپرسید''که یه وقتهایی تعجب میکردم ,''ازش میپرسیدم:
''رسول جان چراانقدر اصراربه یادگیری داری؟!
ان شاءالله وقتش شد''میای توصف سربازای ولایت ویادمیگیری'' .
🍃''بایه شوروحرارتی جواب داد'''
✊💔داداش ،،وقت کمه،دوست دارم وقتی لباس سربازی حضرت مهدی (عج)ومقام معظم رهبری روپوشیدم،،ازروزاول آماده باشم،،💔✊
🕊رسول بعدچندسال که لباس سربازی حضرت روپوشید،،اکثرآموزشهارو گذرونده بود'''ودردوره های آموزشی وتخصصی همیشه جزء نفرات ممتاز بود،،،
📚 به نقل دوست شهید ، آقا مرتضی
منبع: @Rasoulkhalili
حاج مجید بنی فاطمه نقل می کنند که شهید در هیئت ریحانه الحسین(ع) ❤️👌توسل و ارادت خاصی به امام زمان(عج) داشت و در این هیئت با دوستان خود پیرامون این موضوع به گفت وگو می پرداختند❤️👌و در مسجد جمکران نیز در درس استاد تهرانی حضور پیدا می کرد و در فرصت هایی که پیش می آمد در هیئت حضور پیدا می کرد.
برادرش نقل می کند که یک بار من خواب بودم، من را بیدار کرد و گفت به هیئت برویم، حضور پیدا کردیم اما یکباره در مابین سخنان سخنران، گفت برویم، پرسیدم چرا؟ گفت برویم توضیح می دهم، در مسیر گفت❌ این سخنران خط فکری سیاسی اش ضدولایت فقیه است.❌
****
مادر شهید تعریف می کرد که شهید به خواب اش آمده و گفته است: 💔برای زمینه سازی ظهور امام زمان(عج)، تنها شعاردادن کافی نیست باید حرکت کرد و در عمل ارادت خود را نشان دهید.💔 منبع:
http://shabestan.ir/detai/News/644818
🆔 @mohameen کانون محامین
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
📌 #پنجشنبه_ها_در_محضر_شهدا
(۱۶) من کجا، شهادت کجا ⁉️
مامان صدا زد و یڪ مشت پستہ و تخمہ کف دستم ریخت 🤲🏻. وقتے نگاه به صورت مامان ڪردم، خیلے حال خوبۍ داشتم 😊. تہ ذهنم آمد، اگر روزے شهادت قسمت من شود، یڪۍ از چیزهایے ڪه حتے در بهشت نیز دل تنگش مےشوم، نگاہ به صورت خانوادهام است. خندهام گرفت 😅 و گفتم: "حتما جو سفر راهیان نور منو گرفته، جنگ ڪجا، من ڪجا، شهادت ڪجا".
چند روزے ڪہ جنوب بودیم، راویان مختلفی مےآمدند و براے ما از شرایط و وضعیت آن زمان تعریف مےڪردند؛ ایثار، شجاعت، صداقت و... .
شب همه دور هم نشسته بودیم، هر ڪس خاطرهاے را تعریف مےکرد یا حس و حال خودش را مےگفت؛ مثل همیشه ساڪت بودم و به حرفهاے بقیه گوش مےڪردم. یاد این عبارت افتادم: "مَن احبَنی عَشَقنی، و مَن عَشَقنی عَشَقة و من عَشقتة قَتَلتة ..." 😢
دیگر نمےتوانستم ڪنار بقیہ بنشینم. بهانہاے پیدا ڪردم و زدم بیرون. بغض سنگینۍ در گلویم نشسته بود. شهدا در یڪ چیز مشترڪ بودند و آن عشق واقعے بود.
بعد از سفر راهیان نور سعۍ ڪردم بیشتر روے خودم ڪار ڪنم. براے خودم یڪ سرمشق نوشتم 📝 ڪہ چند بند خاص داشت؛ مثل این حرف #شهید_حسین_خرازی "گاهی یڪ نگاه حرام شهادت را براے ڪسی ڪہ لیاقت شهادت دارد، سالها عقب مےاندازد".
📚 کتاب #رفیق_مثل_رسول، خاطرات شهید مدافع حرم #رسول_خلیلی. صفحات ۵۸ تا ۶۰.
_______
@mohameen