داستان ساحران و ایمان آوردنشان در سوره ی اعراف آیات ۱۱۲ تا ۱۲۶ از ماجراهای جالب قرآنی است.
فکر کن عده ای با فرمان فرعون، با فرمان کفر، به امر باطل، می آیند. وعده ی مال و قرب می گیرند و کارشان را به نفع فرعون انجام میدهند. خب، یعنی با کفر بوده اند؛ اما وقتی معجزه ی موسی را میبینند یکهو ورق برمیگردد...
به سجده می افتند و ایمان می آورند. فرعون میگوید دست و پایتان را ضربدری قطع میکنم، به صلیبتان میکشم، اما از حق دست نمی کشند و از خدا میخواهند سرشار از صبر شوند و مسلم بمیرند...
خب اینکه آنها ساحرانی بوده اند که احتمالا علم سحر را در اعلا درجه اش، میدانستند و برایشان مثل روز روشن بوده که کار موسی معجزه است و سحر نیست، درست...اما سوال اینجاست چطور عده ای از دل کفر، یکدفعه مومن میشوند؟ چطور از باطل اینچنین ناگهان، چنان فاصله میگیرند که شهید راه حق میشوند؟ مگر کم بوده اند کسانی که به حقانیت معجزات پیامبران علم داشته اند، ولی نه تنها #مومن نشده اند، بلکه بر کفرشان روز به روز افزوده شده است؟
نمونه های این چنینی دیگری هم هستند. مثلا آنچه در کربلا بر #حر گذشت. یا حتی در دوران معاصر، سرگذشت افرادی مثل #طیب_حاج_رضایی و #شاهرخ_ضرغام و #مجید_قربانخانی و... به سرگذشت ساحران بی شباهت نیست.
چه چیزی باعث می شود عده ای در دل #باطل چنان باشند که خدا دلهایشان را سنگ نکند، چه چیز باعث شده خدا بر دل آنها مهر نزند و جانهایشان پذیرای نشانه های الهی باشد و توفیق #توبه بیابند؟
کفرشان چگونه کفری بوده؟ و در مقابل #ایمان عده ای چگونه است که عاقبتشان به #کفر می انجامد؟
یادم آمد جمله ای از علی صفائی حائری خوانده بودم که گویی جوابی به این سوالهاست:
" کفر #متحرک، به اسلام میرسد ولی اسلام راکد، «پدر بزرگ کفر» است. سلمانها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آنها را به رسول (ص) منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول (ص) بودند، رُکودشان آنها را به کفر پیوند زد."
.
پ.ن: یادمان باشد این مقایسه ها، قیاس روش هاست نه اشخاص.
.
.
#ده_لعن_و_ده_سلام
#کل_یوم_عاشورا_و_کل_ارض_کربلا
#امروز_قرارگاه_حسین_ابن_علی_ایران_است
.
#شب_ششم_محرم
#مقایسه_روشی
#شخصیت_شناسی_کربلا
#ما_ملت_امام_حسینیم