eitaa logo
گروهان سایبری پایگاه شهید اصغر محمد حسن
81 دنبال‌کننده
46.5هزار عکس
21.9هزار ویدیو
248 فایل
🔸️ارسال گزارشات ( تصویری و ...) ♦️ارسال بیانات مقام معظم رهبری و حدیث 🔹️اعلام مراسمات ، برنامه های پایگاه و مسجد
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیات ۱۶۱ تا ۱۶۳ سوره انعام 🌸 قلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّيٓ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (۱۶۱) قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (۱۶۲) لَا شَرِيكَ لَهُ ۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ (۱۶۳) 🍀 ترجمه: بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت كرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یكتاپرست حقّ‌گرا، و او از مشركان نبود (۱۶۱) بگو: قطعاً نماز و عبادتم و زندگی كردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است (۱۶۲) برای او شریكی نیست، و به این [یگانه ‌پرستی‌] مأمورم، و نخستین كسی هستم كه تسلیم او هستم (۱۶۳) 🌷 : مرا هدایت کرد 🌷 : پایدار و استوار 🌷 : دین 🌷 : حق گرا 🌷 : نمازم 🌷 : عبادتم 🌷 : زندگی ام 🌷 : مرگم 🌷 : مأمورم 🌸 اين آيات همانند سایر آیات سوره انعام در نازل شده است. این آیات در حقيقت خلاصه‌ اى است از بحث هاى اين سوره كه در زمينه مبارزه با شرک و بت‌ پرستى بيان شده، نخست در برابر عقايد و ادّعاهاى دور از منطق مشركان و بت‌ پرستان، خداوند به صلی الله علیه و آله و سلم دستور مى‌ دهد كه «قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ: بگو: یقینا پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت کرد» اين راه راست همان مسیر و يكتاپرستى و درهم كوبيدن آيين شرک و بت‌ پرستى است. 🌸 سپس «صراط مستقيم» را توضيح مى‌ دهد و می فرماید: «دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ: دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم» همان ابراهيمى كه از آيين خرافى زمان و محيط، اعراض كرد، و به حقّ يعنى آيين يكتاپرستى روى آورد «حَنِيفاً: یکتاپرست و حق گرا» اين تعبير گويا پاسخى است به گفتار مشركان كه مخالفت را با آيين بت‌ پرستى بود نكوهش مى‌ كردند، پيامبر در پاسخ آنها مى‌ فرمايد: اين سنّت شكنى و پشت پا زدن به عقايد خرافى محيط، تنها كار من نيست، كه مورد احترام همه ما است نيز چنين كرد. سپس براى تأكيد مى‌ افزايد «وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ: و او از مشرکان نبود» بلكه او قهرمان بت‌ شكن و مبارز با آيين شرک بود. 🌸 سپس به دستور می دهد «قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ: بگو قطعا و عبادتم و زندگی کردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است» براى او زنده‌ ام به خاطر او مى ‌ميرم و در راه او هر چه دارم فدا مى ‌كنم تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستى من اوست! سپس براى تأكيد و ابطال هر گونه شرک و بت ‌پرستى، اضافه مى ‌كند: «لا شَرِيكَ لَهُ: برای او شریکی نیست» سرانجام مى‌ فرمايد: «وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ: و به این مأمورم و نخستین کسی هستم که تسلیم او هستم» اوّلين مسلمان بودن «صلّى اللّه عليه و آله»، يا از نظر كيفيّت و اهميّت اسلام اوست، زيرا درجه تسليم و اسلام او بالاتر از همه انبيا بود و يا اوّلين فرد از اين امّت بود كه آيين و را پذيرفت. 🔹 پيام های آیات ۱۶۱تا۱۶۳ سوره انعام ✅ سخنان و تعالیم ، نظر شخصى او نیست، بلكه متن وحى الهى است، كه باید به مردم اعلام كند. ✅ راه مستقیم، راه است. ✅ ، تنها كار خداست، انبیا هم با هدایت الهى راه مستقیم را پیدا مى‏ كنند. ✅ ، از شئون ربوبیّت است. ✅ راه ‏ علیه السلام، همان یكتاپرستى است، نه افكار شرک آلود ✅ بت‏ شكنى و اعراض از شرک، تنها كار پیامبر اسلام نیست، بلكه او به پیروى از چنین مى‏ كرده است. ✅ اساس ادیان توحیدى در طول تاریخ، یكى بوده است. ، همان آیین حضرت ابراهیم است و تنفّر از شرک، راه همه‏ ى پیامبران مى‏ باشد. ✅ راه و روش و هدف خود را در برابر راه هاى انحرافى، با صراحت و افتخار اعلام كنیم. ✅ با آنكه ، جزو عبادات است، ولى، جدا ذكر شده تا اهمیّت آن را نشان دهد. ✅ انسان‏ هاى ، مسیر تكوینى (مرگ و حیات) و مسیر تشریعى خود (نماز و نُسُك) را فقط براى خداوند عالمیان مى‏ دانند. ✅ آنگونه كه در قصد قربت مى‏ كنیم، در هر نفس كشیدن و زنده بودن و مردن هم مى‏ توان قصد قربت كرد. ✅ مرگ و حیات مهم نیست، مهم آن است كه آنها براى خدا و در راه خدا باشد. ✅ آنچه براى باشد، رشد مى‏ كند. ✅ و دست ما نیست، ولى جهت دادن به آن دست ماست. ✅ در كارها، فرمان الهى است. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
⚫️بذر اندیشه ⚫️به مناسبت رحلت نبی اکرم صلی الله علیه و آله ◀️«پیامبر اکرم این هدف را دنبال می کرد که هرجا زمینه مساعد بود، و عقیده را بپاشد؛ با این امید که در زمان مساعد، این بذر سبز خواهد شد. هدف این بود که و خوشبختی انسان به همه دلها برسد. این جز با ایجاد یک و الگو امکان پذیر نبود؛ لذا پیغمبر به مدینه آمد تا این نظام نمونه را به وجود آورد. این‌که چقدر بتوانند آن را ادامه دهند و بعدیها چقدر بتوانند خودشان را به آن نزدیک کنند، بسته به آنهاست. پیغمبر نمونه را میسازد و به همه بشریت و تاریخ ارائه میکند.»(مقام معظم رهبری 1380/2/28) @faslebidarri
~⛵️~ خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند : خداوند چهار چیز را در چهار چیز قرار داده است : 🍃 اول ، برکت علم را در تعظیم استاد قرار داده است. شاگرد باید استادش را تعظیم کند و به او احترام بگذارد. ...من هرشب برای آشیخ مرتضی زاهد (ره) یک سوره قرآن می خوانم. اینها در برکت علم تاثیر دارد. 🍃دوم : بقای ایمان در تعظیم خداست. اگر خدا را بزرگ بشماری ایمانت باقی می ماند. خواندن نماز در اول وقت تعظیم الله است. 🍃سوم: اگر کسی می خواهد در دنیا شاد باشد و دست به هر چه می زند طلا بشود می بایست به پدر و مادرش نیکی کند. 🍃چهارم : اگر می خواهی که از آتش دوزخ رهایی یابی ، مردم را از خود نرنجان و آنها را اذیت نکن. ✳️ @bahjat_alabd
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۶۱ «نهج البلاغه» با چه اوصافی از پیامبر اكرم (ص) تجليل می‌كند؟ 🔹 (ع) در آغاز خطبه ۱۶۱ «نهج البلاغه» به معرفى (ص) مى پردازد و مى فرمايد: «ابْتَعَثَهُ بِالنُّورِ الْمُضِي‏ءِ، وَ الْبُرْهَانِ الْجَلِيِّ، وَ الْمِنْهَاجِ الْبَادِی وَ الْكِتَابِ الْهَادِی؛ خداوند او را با نور روشنى بخش و برهانِ آشكار و طريقِ واضح و كتابِ هدايت كننده، برانگيخت». منظور از «نور مضىء» همان اوست كه همه جا را روشن ساخت و «برهان جلى» اشاره به اوست. «منهاج بادى» او را بيان مى كند و «كتاب هادى»، است كه هدايتگر خلايق تا دامنه قيامت است. بعضى از شارحان «نهج البلاغه» هر چهار جمله را اشاره به «قرآن مجيد» مى دانند كه امام (ع) از زواياى مختلف به آن نگريسته است؛ ولى آنچه در تفسير آن گفتيم كه هر يك به چيزى اشاره مى كند، مناسب‌تر به نظر مى رسد و جمعى از شارحان «نهج البلاغه» آن را پذيرفته اند. در هر حال، كلام امام (ع) اشاره به اين دارد كه اركان چهارگانه دعوت پيامبر (ص)، از هر نظر كامل و قوى و سرچشمه آن، نور وحى بود و معجزات مختلف، برهان و دليل آن و كتاب هدايت كننده اى همچون قرآن، بيانگر آن و قوانين و احكامش روشن، حساب شده و حكيمانه بود. 🔹سپس به معرفى (ص) در هشت جمله كوتاه مى پردازد و مى فرمايد: «خاندانش بهترين خاندانها، شجره فاميل او [بنى هاشم] بهترين شجره ها، شاخه هايش موزون و ميوه هايش در دسترس همگان قرار داشت. زادگاهش مكّه [مركز خانه خدا] و هجرتگاهش، مدينه طيّبه [مركز جمعى از پاكبازان] بود. آوازه اش از آن شهر برخاست و صدايش از آنجا به همه رسيد». «متهدل» به معناى آويزان است و در اينجا به معناى ميوه اى است كه در دسترس همگان قرار دارد. پيروزى و موفقيّت انسان در سايه امور مختلفى به دست مى آيد. شرافت خانواده و كرامت اصل و نسب و شخصيت والاى بستگان و فرزندان، تولّد در محلِّ با ارزش و فعاليّت در محيط آماده، هر يك سهمى در پيروزى انسان دارد. و هر گاه در زندگى (ص) درست دقت كنيم مى بينيم علاوه بر شرف ذاتى آن حضرت، خداوند عوامل پيروزى را براى او فراهم ساخته تا بندگانش را از اين طريق هدايت كند؛ نسب او به حضرت ابراهيم (ع) و فرزندش اسماعيل (ع) مى رسد و از آن پدر و فرزند، شجاعت و ايثار را به ارث برده است. 🔹خاندانش بنى هاشم كه از بهترين طوايف عرب بودند. پدرى همچون عبدالله و جدّى چون عبدالمطلب، عمويى همچون حمزه و ابوطالب و عموزاده اى مانند امام علی (ع) و جعفر و فرزندانى همچون حضرت زهرا (س) و ائمه معصومين عليهم السلام داشت. مكّه حرم امن الهى زادگاه او بود و هجرتگاهش مدينه طيّبه مركز گروهى از مردم ايثارگر و فداكار بود. دعوت خود را از آنجا گسترش داد و صداى او در تمام جهان پيچيد. «اسره» كه از مادّه «اسر» (بر وزن عصر) به معناى قدرت و قوّت گرفته شده، اشاره به خاندان بنى هاشم و فاميل نزديك حضرت است. «شجره»، اشاره به ريشه اصلى اين خانواده است كه به ابراهيم (ع) باز مى گردد و «اغصان معتدل» اشاره به شاخه هاى او همچون عبدالمطلب، ابوطالب، حمزه، جعفر، اميرمؤمنان علی (ع) و ائمه هدى مى باشد كه از نظر فضل و كمال و عدم اختلاف همچون شاخه هاى هماهنگ يك درخت بودند و «ثمار»؛ (ميوه ها)، علوم و دانش هايى است كه از اين خاندان در طول تاريخ نصيب مردم شد. 🔹آنگاه به سراغ معرفى برنامه هاى عملى پيامبر (ص) میرود و ميفرمايد: «خداوند او را با دليل كافى و اندرز شافى و دعوت اصلاح گرانه، فرستاد». آرى، او داراى دلايل عقلى، فطرى و انواع معجزات حسّى بود و انسانها و جامعه هاى بيمار را با سخنان خود درمان كرد و ويرانى هاى فراوانى از عصر جاهليّت - كه در تمام شئون اجتماعى وجود داشت - اصلاح و آباد ساخت. (ص) از نظر ريشه با حجت و برهان قانع كننده همراه بود و از نظر محتوا، برنامه اى شفابخش در بر داشت، و از نظر نتيجه به اصلاح مفاسد و ترميم ويرانی‌ هاى فكرى و اخلاقى و اجتماعى منتهى شد. امام (ع) سپس به كارهاى مهمّى كه (ص) انجام داد پرداخته، چنين میفرمايد: «خداوند به وسيله او احكام ناشناخته [الهى] را آشكار ساخت و بدعت هايى كه به نام دين در شريعت الهى وارد شده بود ريشه كن كرد و احكامى را كه اكنون نزد ما روشن است بيان داشت». در واقع (ص) به سه كار مهم دست زد: عقايد حقّه را آشكار ساخت؛ بدعتها و خرافات را از ميان برداشت و احكام الهى را به طور روشن براى همه مردم تبيين كرد كه هر يك از اينها با مجاهدات بسيار و تحمّل رنج هاى فراوان صورت گرفت. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۶۶ منبع؛ وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️بعثت برای مقابله با جاهلیّت آمد 🔹 برای مقابله‌ی با آمد. جاهلیّت در ادبیات اسلامی، دوران قبل از طلوع نبوّت پیامبر مکرّم است. نباید تصوّر کرد که این جاهلیّت، مخصوص جزیرةالعرب و عرب‌های مکّه و حجاز و بقیّه‌ی نقاط بود؛ نه، آن عمومیّت داشت؛ ایرانِ آن روز هم غرق در جاهلیّت بود، امپراتوری رومِ آن روز هم غرق در جاهلیّت بود؛ و بعثت پیامبر برای مقابله‌ی با همه‌ی این جاهلیّت پدید آمد. جاهلیّت فقط به معنای فقدان علم نیست؛ 🔹در تعبیرات اسلامی و در ادبیات اسلامی، جاهلیّت معنای بسیار وسیع‌تری دارد؛ بخشی از جاهلیّت، فقدان علم و نداشتن علم است، امّا جاهلیّت به معنای وسیع عبارت است از غلبه و حاکمیّت نیروی شهوت و غضب انسانی بر محیط زندگی؛ این می‌شود جاهلیّت. یعنی جوامع انسانی، تحت تأثیر تمایلات شهوی و غضبیِ عمدتاً فرمانروایان خود به شکلی دربیاید که فضائل در آن گم بشود و رذائل حاکم بشود؛ این می‌شود جاهلیّت. بیانات مقام معظم رهبری ۹۴/۰۲/۲۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
⭕️بعثت برای مقابله با جاهلیّت آمد 🔹 برای مقابله‌ی با آمد. جاهلیّت در ادبیات اسلامی، دوران قبل از طلوع نبوّت پیامبر مکرّم است. نباید تصوّر کرد که این جاهلیّت، مخصوص جزیرةالعرب و عرب‌های مکّه و حجاز و بقیّه‌ی نقاط بود؛ نه، آن عمومیّت داشت؛ ایرانِ آن روز هم غرق در جاهلیّت بود، امپراتوری رومِ آن روز هم غرق در جاهلیّت بود؛ و بعثت پیامبر برای مقابله‌ی با همه‌ی این جاهلیّت پدید آمد. جاهلیّت فقط به معنای فقدان علم نیست؛ 🔹در تعبیرات اسلامی و در ادبیات اسلامی، جاهلیّت معنای بسیار وسیع‌تری دارد؛ بخشی از جاهلیّت، فقدان علم و نداشتن علم است، امّا جاهلیّت به معنای وسیع عبارت است از غلبه و حاکمیّت نیروی شهوت و غضب انسانی بر محیط زندگی؛ این می‌شود جاهلیّت. یعنی جوامع انسانی، تحت تأثیر تمایلات شهوی و غضبیِ عمدتاً فرمانروایان خود به شکلی دربیاید که فضائل در آن گم بشود و رذائل حاکم بشود؛ این می‌شود جاهلیّت. بیانات مقام معظم رهبری ۹۴/۰۲/۲۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) چه اهدافی را برای بعثت پیامبر اكرم (ص) بيان می کند؟ 🔹امام علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۸۵ نهج البلاغه به برنامه هاى مختلف و اهداف‌ (ص) پرداخته، چنين مى فرمايد: «أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ، وَ إِيضَاحِ الْمَنْهَجِ؛ او را براى بيان حجت هاى لازم و پيروزى آشكار [حق بر باطل] و روشن ساختن راه حقّ فرستاد». به اين ترتيب در جمله هاى سه گانه بالا، اهداف بعثت را كه اتمام حجت و پيروزى حق بر باطل، و روشن ساختن راه سعادت می‌باشد بيان فرموده است. آنگاه به برنامه هاى عملى پيامبر اکرم (ص) پرداخته، چنين مى فرمايد: «فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً بِهَا، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دالّاً عَلَيْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الْاِهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّيَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً، وَ عُرَا الْاِيمَانِ وَثِيقَةً؛ او خود را آشكارا ابلاغ كرد، و انسان ها را بر مسير حقّ قرار داد؛ در حالى كه راه پيشرفت را به آنها نشان داده بود، پرچم هاى هدايت را برافراشت و نشانه هاى روشن را برپا ساخت، ريسمان هاى [خيمه] را محكم نمود و دستگيره هاى ايمان را استوار ساخت». 🔹در آغاز، سخن از پرداختن به ابلاغ رسالت الهى به طور كلى به ميان آمده است، همانگونه كه در قرآن مجيد مى فرمايد: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ؛ [حجر، ۹۴] آنچه را مأموريت دارى آشكار ساز و از مشركان روى گردان»؛ سپس از جزئيات اين برنامه سخن مى گويد كه (ص) مردم را از بيراهه به جاده اصلى دعوت كرد و دلايل و نشانه ها را براى پيمودن اين راه به آنها گوشزد نمود و چراغ هاى نورانى بر سر هر راه نهاد، تا به هنگام تاريكى نيز از ادامه مسير باز نايستند، و سرانجام با بيانات كافى و تدبيرهاى سازنده رشته‌ های‌ اسلام را محكم ساخت و دستگيره هاى ايمان را استحكام بخشيد. كمتر كلامى را مى توان پيدا كرد كه در عين كوتاهى و فشردگى، اين همه مطلب را درباره اهداف و برنامه هاى (ص) بيان كند. 🔹جمله «جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً»، گويا را به خيمه اى تشبيه مى كند كه ريسمان هاى محكمى از هر سو، آن را به زمين هاى اطراف متّصل كرده است، تا تندبادها نتواند آن را از جا بر كَند. اين ريسمان ها امورى مانند جمعه و جماعات و حجّ و زكات و جهاد و امر به معروف و نهى از منكر است كه هميشه حوزه اسلام را حفظ كرده و از آن دفاع مى نمايد؛ هر جا اين تعليمات اسلامى پياده شود، بيمه مى شود، و هرگاه ضعيف گردد دشمنان بر مسلمين چيره خواهند شد. جمله «وَ عُرَى الْاِيمَانِ وَثِيقَةً»، را تشبيه به طنابى كرده كه دستگيره هاى مختلفى در آن است و براى نجات از قعر چاه، يا نجات در پرتگاه ها بايد به اين دستگيره ها چسبيد. بديهى است اگر اين دستگيره ها سست و ضعيف باشند، نه تنها انسان نجات نمى يابد، بلكه گرفتار سقوط خطرناكى مى شود. 🔹اين دستگيره ها همان فروع و تعليمات اسلام در برنامه هاى مختلف عبادى و اجتماعى است كه در احاديث نيز به آن اشاره شده است. از جمله در روایات نقل شده كه پيامبر اكرم (ص) روزى از اصحابشان پرسیدند: «أَىُّ عُرَى الْإِيمَانِ أَوْثَقُ؟؛ كدام يك از دستگيره هاى ايمان محكم تر است؟»، جمعى گفتند: خدا و پيامبرش آگاهترند؟ و بعضى از نماز يا زكات و... نام بردند. رسول خدا (ص) فرمود: آنچه گفتيد داراى فضيلت است؛ ولى پاسخ اصلى نيست؛ «محكم ترين دستگيره هاى ايمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و محبّت اولياى الهى و بيزارى از دشمنان الهى است». [۱] البتّه مفاهيم اخلاقى همچون توكّل، تفويض، تسليم، رضا، صبر، يقين و... كه در روايات به آن اشاره شده نيز مى تواند به عنوان دستگيره هاى ايمان معرفى شود و هيچ كدام با يكديگر منافاتى ندارند. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلامية، ‏۱۴۰۷ ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۱۲۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۱۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم الله عليه و آله:  🔸أمّا عَلامَةُ المُوقِنِ فَسِتَّةٌ؛ أيْقَنَ باللهِ حَقّا فآمَنَ بهِ، و أيقَنَ بأنّ المَوتَ حقٌّ فحَذِرَهُ، و أيقَنَ بأنّ البَعثَ حَقٌّ فخافَ الفَضيحَةَ، و أيقَنَ بأنّ الجَنّةَ حَقٌّ فاشتاقَ إلَيها، و أيقَنَ بأنّ النّارَ حَقٌّ فظَهَرَ سَعيُهُ لِلنَّجاةِ مِنها، و أيقَنَ بأنّ الحِسابَ حَقٌّ فحاسَبَ نَفسَهُ. 🔹 شش چيز است: به حقانيّت خدا يقين پيدا كرده و لذا به او ايمان آورده است، و يقين پيدا كرده كه مرگ راست است، و لذا از آن بر حذر است، و يقين پيدا كرده كه رستاخيز راست است و از اين رو از رسوايى [در آن روز ] مى ترسد، و يقين پيدا كرده كه بهشت راست است، و از اين رو مشتاق آن است، و يقين پيدا كرده كه دوزخ راست است، و از اين رو براى نجات از آن مى كوشد و يقين پيدا كرده كه حساب راست است، و از اين رو از خود حساب مى كشد. 📕تحف العقول، ۲۰ @tabyinchannel
130.8K
⭕️ سوال ❓از بعضی ایات بر می اید که صلی الله علیه و آله ای غیر از قران نداشته اند؛ایا اینطور است؟ و اگر نداشته اند چرا؟ و چرا ما باید ندیده بیاوریم؟ 🎙 استاد محمدی شاهرودی 📎 📎 💠 پرسمان اعتقادی استاد محمدی ╭┅─────────┅╮ @ostadmohamadi 🌺 ╰┅─────────┅╯
المعتبر في شهادة سید البشر.pdf
3.07M
📚 المعتبر في شهادة سيد البشر ✏️نویسنده: نهاد الفياض 📖 با مقدمه: سید محمدعلی الحلو 🇮🇶 ناشر: مکتب الطیف/ نجف ⏳تاریخ نشر: ۱۴۳۸ / چاپ اول #️⃣ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1207435498Ca5c37f18b3
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️احترام خانه «حضرت زهرا» (سلام الله علیها) در قرآن و سنت چگونه بیان شده است؟ 🔹محدّثان يادآور مى شوند، هنگامى كه آيه مباركه «فِى بُيُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» [۱] بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد، اين آيه را در مسجد تلاوت كرد: 🔹«قرأ رسول الله هذه الآية «فی بُيُوتِ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيها اِسْمُهُ» فقام إلَيْهِ رَجُلٌ: فَقالَ: أَيُّ بُيُوت هذِهِ يا رَسُولَ اللهِ (صلى الله عليه و آله)؟ قالَ: بُيُوتُ الأنْبِياءِ، فَقامَ إِلَيْهِ أَبُوبَكْرُ، فَقالَ يا رَسُولَ اللهِ (صلى الله عليه و آله) : أَهذَا الْبَيْتُ مِنْها، ـ مُشيراً إلى بَيْتِ عَلِىٍّ وَ فاطِمَةَ (عليهما السلام) ـ قالَ: نَعَمْ، مِنْ أَفاضِلِها». [۲] ([پس از تلاوت آیه توسط (ص)] شخصى برخاست و گفت: اى رسول خدا! مقصود از اين [با اين اهميّت] كدام است؟ (صلی الله علیه و آله) فرمود: ! ابوبكر برخاست، در حالى كه به خانه و (عليهما السلام) اشاره مى كرد، گفت: آيا اين خانه از همان خانه ها است؟ (صلى الله عليه و آله) در پاسخ فرمود: بلى از آنهاست). 🔹 (صلى الله عليه و آله) مدت نه ماه به در خانه دخترش مى آمد، بر او و همسر عزيزش سلام مى كرد [۳] و اين آيه را مى خواند: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً». [۴] آری كه است و به آن امر فرموده از احترام بسيار بالايى برخوردار است؛ و این کاملا واضح است خانه اى كه را در بر مى گيرد و خدا از آن با جلالت و عظمت ياد مى كند، بايد مورد احترام قاطبه مسلمانان باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره نور، آيه ۳۶. «نور خدا» در خانه هايى است كه خدا رخصت داده كه قدر و منزلت آنان رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود. [۲] الدرالمنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ق، ج ‏۵، ص ۵۰؛ روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، آلوسى، دارالكتب العلميه، ۱۴۱۵ق، چ ۱ اول، ج ‏۹، ص ۳۶۷، سوره نور، آيات ۳۴ الى ۴۰ [۳] الدر المنثور فى تفسير المأثور، همان، ص ۱۹۹ [۴] سوره احزاب، آيه ۳۳ 📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۴۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸 براى امورى را بيان كرده اند كه به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس) 🔹دانستيم‌كه ، است و امر كننده به و ميل كننده به و فرار كننده از خير است؛ و از طرفى امر به و كشاندن آن به سوى و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم. 🔹اگر در اين كار اهمال كنيم كرده، به طورى كه ديگر نمى باشد، لذا بايد با تازيانه و و هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى مى رسد. پس تا به و وعظ خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز. 🔹خداوند تعالى به (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى»؛ [۱] (اى فرزند مريم، خود را ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى را ساختى، هم سريعاً از تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲] 🔹پس اى برادر! از متابعت مكن كه (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ»؛ [۳] ( كسى است كه ضعيف شده، و براى بعد از مرگش مى كند، و و نادان كسى است كه متابعت كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد). 🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد. 🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ»؛ (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]). 🔹آرى اگر و گفتار عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!». 🔹آرى با به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است». 🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! انشاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر نفسش به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰ [۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵ [۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴ [۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است. 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه توصیه ای به فرماندار خود درباره برخورد با نیکوکاران و بدکاران می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، خطاب به او می فرماید: «وَ لاَ يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَة سَوَاء، فَإِنَّ فِي ذَلِكَ تَزْهِيداً لاَِهْلِ الاِْحْسَانِ فِي الاِْحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لاَِهْلِ الاِْسَاءَةِ عَلَى الاِْسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ كُلاًّ مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَهُ». (هرگز نبايد افراد و در نظرت باشند؛ زيرا اين كار سبب مى شود به نيكى ها و به اعمال بد گردند، بنابراين هر يك از اينها را مطابق آنچه براى خود خواسته اند ده). 🔹آنچه (عليه السلام) در اين دستور بيان كرده يكى از است؛ از مديريت خداوند و پيامبران بر جهان انسانيت گرفته تا مديريت يك پدر در خانواده. (صلی الله علیه و آله) را به بشارت و انذار دستور مى دهد و او را «مُبشر» و «نذير» مى نامد. خداوند وعده را به و را به داده است. اين اصل در با تمام اختلافاتى كه در عقايد و فرهنگ و حكومت دارند تحت عنوان و ، سارى و جارى است. 🔹دليل آن روشن است؛ زيرا ادامه انگيزه مى خواهد و بازايستادن از كار خلاف نيز انگيزه اى مى طلبد. ممكن است و اعتقادات دينى آثار مطلوبى از خود در اين زمينه به يادگار بگذارند، ولى اين انگيزه ها در همه نيست؛ به علاوه اگر مسأله و نباشد آن انگيزه ها نيز سست مى شود. جمله «وَ أَلْزِمْ كُلاًّ...» اشاره لطيفى به اين نكته است كه وقتى آنها چيزى را براى خود بپسندند دليل ندارد حاكم آن را به آنان ندهد. را براى خود پسنديده و را، بنابراين خواسته خودش را بايد به او داد. 🔹از اين بالاتر، انگيزه اى براى و كيفر بدكار انگيزه اى براى ادامه كار نيكوكار مى شود، همان گونه كه حضرت در عبارت زيباى ديگرى در فرموده: «ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ»؛ [۱] ( را به واسطه مجازات كنيد). اشاره به اينكه وقتى خود را از هاى مادى و معنوى محروم مى بيند مى شود، و بر سر عقل مى آيد و چه بسا از كار خود كند و باز ايستد. پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۰۱، (حکمت ۱۷۷) 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت خدیجه» (سلام الله عليها) در آیینه قرآن و روایات فریقین 🔹حضرت (سلام الله علیها)، اولین بانویی است که به (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد. [۱] او از دوران خود بود، که در راه پیشبرد همه خود را هزینه کرد تا جایی که در هنگام وفاتش حتی یک کفن برای خود نداشت. [۲] این بخشش آن‌چنان برای اسلام اثربخش بود که مشهور شد: و برافراشته شدن پرچم آن به برکت دو چیز است؛ شمشیر حضرت (علیه السلام) و اموال حضرت (سلام الله علیها). [۳] 💠حضرت خدیجه از منظر قرآن 🔹با توجه به روایات اسلامی، زمانی که آیه «...رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»؛ [۴] (...و کسانی که گویند: پروردگارا، ما را و فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی ما باشند و ما را پیشوای اهل تقوا قرار ده) نازل شد (صلی الله علیه و آله) به (علیه السلام) فرمودند: منظور از «مِنْ أَزْوَاجِنَا» كیست؟ 🔹حضرت جبرئیل عرض کرد: (سلام الله علیها). سپس (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «ذُرِّیَّاتِنَا» چه كسانی هستند؟ حضرت جبرئیل گفت: (سلام الله علیها)؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند: مراد از «قُرَّةَ أَعْیُنٍ» چه كسانی هستند؟ جبرئیل پاسخ داد: و (علیهما السلام). ایشان گفتند: منظور از «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» چه كسی است؟ جبرئیل گفت: (علیهما السلام) 💠حضرت خدیجه از منظر روایات 🔹گوشه‌ای از و با عظمت (سلام الله علیها) در موجود در منابع فریقین بازتاب پیدا کرده است که به دلیل رعایت اختصار چند مورد را بیان می‌کنیم: 💠بهترین بانو 🔹طبق روایات شیعه و سنی، (سلام الله علیها) یکی از است که در دنیا به دست یافت که دیگر زنان عالم به آن جایگاه دست نیافته و نخواهند یافت. [۵] این بانوی بزرگ اسلام، در آنچنان اوج گرفت که در کنار دخترش، عنوان را دارا می باشد. (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: «أفضلُ نساءِ أهلِ الجنةِ خديجةُ بنتُ خويلدٍ و فاطمةُ بنتُ محمدٍ و مريمُ بنتُ عمرانَ و آسيةُ بنتُ مزاحمٍ امرأةُ فرعونَ»؛ [۶] (بهترین زنان بهشت، ، ، و همسر فرعون می باشند). 💠غبطه حضرت آدم (علیه السلام) 🔹طبق‌روایات‌زمانی‌که (علیه السلام) از جایگاه (سلام الله علیها) و بذل و بخشش در راستای آبیاری نهال جوان آگاه شد، نسبت به غبطه خورد و فرمود: «مِمّا فَضَّلَ الله به إبنی عَلَیّ أن زوجته خَدیجهً کانَت عَوناً لَه عَلَى تَبلیغِ أمرِ الله (عزّ و جلّ)...»؛ [۷] (یکی از عالم بر فرزندم (پیامبر اسلام) این است که همسرش ، همکار و همیار او برای بود...). 💠بصیرت خدیجه (سلام الله علیها) 🔹زمانی که حضرت (سلام الله عليها) احساس كرد مرگش فرا رسيده است به (صلّی الله علیه و آله) به عنوان جملاتی را عرضه داشت که نشان از اوج و این بانوی بزرگ اسلام است. وی در اولين جمله خود خطاب به (صلی الله علیه و آله) چنین فرمود: اگر من در حق تو كوتاهي كرده ام مرا عفو كن. (صلّی الله عليه و آله) فرمود: ای ! من از تو كوچكترين قصوری نديدم و تو تمام خود را در خدمت به من و به كار بردی و بسيار خسته شدی و تمام زندگی ات را خرج كردی. [۸] 🔹 (سلام الله علیها) تمام خود را در مسیر اعتلای خرج کرد، ولی از آنجایی که عظمت اسلام را درک کرده است، نه تنها این عمل خود را بزرگ نمی‌پندارد، بلکه خود را مقصر نیز می‌داند. این است که بزرگان عالم خلقت، همچون (علیه السلام) به آن غبطه می‌خورند. پی نوشت‌ها؛ [۱] انساب الاشراف، ج۱، ص۴۷۱؛ [۲] سیره ابن هشام، ج۱، ص۴۲۶؛ [۳] الصحیح فی سیره النبی الاعظم، ج۳، ص۱۹۸؛ [۴] قرآن کریم، سوره فرقان، آيه ۷۴؛ [۵] مجمع البیان، ج۵، ص۳۲۰؛ تفسیر کشاف، ج۳، ص۲۵۰؛ [۶] مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۲۳؛ [۷] عمده القاری، ج۱، ص۶۳ ؛ [۸] شجره طوبی، ج۲، ص۲۳۵ نویسنده؛ علیرضا خاتم منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه حجاب در سیره اهل بیت چگونه بود؟ (بخش دوم) 🔸مطالعه سیره (علیهم السلام) نشان می دهد که «حضرات معصومین» در مقام توصیه مردم به حفظ ، به وظیفه روشنگرانه خود در بیان آموزه های دینی می پرداختند، و علاوه بر آن در مقام «رعایت پوشش شرعی»، با به این حکم شرعی، در صدد ارائه الگویی کامل از پوشش مطلوب زنان بودند. 💠حساسیت ویژه معصومین و مقابله با بی عفتی 🔹در كنار بيانات و توصیه های اخلاقی راجع به ، (علیهم السلام)، حساسیت های ویژه عملی و برخوردهای جدی ای نیز با مسأله داشتند. (علیه السلام) در زمانی که خلیفه بود، در نکوهش مردان عراق فرمود: «يَا أَهْلَ‏ الْعِرَاقِ‏ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ‏ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ» [۱] (ای مردم عراق، به من خبر رسیده که شما در راه ها به مردان تنه می زنند، [چرا عکس العملی نشان نمی دهید] آیا نمی کنید). 🔹سیاق خطاب (عليه السلام) در اینجا نشان می دهد که حضرت شان از جایگاه حکومت و برای محافظت از و چنین سرزنشی را متوجه سهل انگاری عراقیان کرده است. از آن حضرت در حدیث دیگری نقل شده که خطاب به همان مردان عراقی فرمود: «أَ مَا تَسْتَحْيُونَ وَ لَا تَغَارُونَ نِسَاءَكُمْ يَخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْوَاقِ وَ يُزَاحِمْنَ الْعُلُوج‏» [۲] (آیا نمی کنید و به نمی آیید که تان راهی بازارها و مغازه ها می شوند و با برخورد می کنند؟). 🔹روایت تاریخی دیگری که در این باره می تواند برای ما بسیار راهگشا باشد؛ روایتی است که راجع به حادثه ای در حجه الوداع (صلی الله علیه وآله) گزارش شده است. در این روایت تاریخی می خوانیم که در حجه الوداع زنی جوان و زیبا از طایفه خثعم برای پرسیدن مسئله ای به حضور (صلی الله علیه و آله) رسید؛ و در آن حال فردی پشت سر حضرت حضور داشت؛ نگاه هایی میان آن زن و آن فرد رد و بدل شد؛ (صلی الله علیه و آله) متوجه شد که آن دو به هم خیره شده اند، و زن جوان به جای آنکه توجهش به جواب مسئله باشد همه توجهش به آن شخص است که جوانی نورس و زیبا بود؛ و از این رو حضرت با دست خود صورت مرد جوان را چرخانید. [۳] 🔹از بعضى از روايات نیز استفاده مى شود كه در صدر اسلام بعضى از ، در امور مربوط به زنان (مسائل حجاب‏ و امثال آن) نظارت داشتند؛ از جلمه زنى به نام‏ «سحراء بنت نهیک» كه در بازارها گردش مى كرد و امر به معروف‏ و نهى از منكر مى نمود. [۴] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] الکافی، دار الكتاب الإسلامی، قم، ج ۵، ص ۵۳۷. [۲] همان. [۳] صحیح البخاری، البخاری، محمدبن اسماعیل، دار طوق النجاة، چ ۱، ج ۸، ص ۵۱. [۴] پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۳۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel