رویکرد ما برای تربیت انقلابی تربیت عالم ربانی مجاهد است نه عالم ربانی قاعد. البته خدای متعال هر دو را بهشت میبرود: و کلا وعد الله الحسنی ولی این کجا و آن کجا؟
برنامههای معاونت تهذیب و تربیت
• ویرایش برنامه جامع تربیتی در همه ساحت ها و بر اساس هندسه معرفتی و نیاز های تربیتی
• تدوین نظام راهنمایی صنفی طلبه
• تدوین برنامه جامع میثاق طلبگی
• تربیت استاد و مربی اخلاق
• بسیج: بالندگی بسیج حوزههای علمیه در گام دوم انقلاب اسلامی
• تشکیل شورای تهذیب استانی؛ شورای بسیج استانی، دارالقرآن استانی
• تشکیل شورای تهذیب و دارالقرآن در مدارس علمیه و پایگاه بسیج
• طرح توسعه مدارس قرآنی
• طرح معلم قرآنی
• توسعه مراکز مشاوره ۱۸ استان
• نظام استعدادیابی طلبه
• نظام جامع اندیشه اسلامی
• سامانه تهذیبی حوزه
• اصلاح سامانه تلبس
• پایش قرآنی
بیانیه بسیج محمد عالمزاده نوری.docx
172.9K
📑 #بخوانید
❇️ بالندگی #بسیج_طلاب و روحانیون در گام دوم انقلاب
🔹ایده تحولی بسیج طلاب
🔰 استاد محمد عالمزاده نوری
⌛️ تابستان ۱۴۰۰
🔵 بههمراه متن فرمان حضرت امام بر تشکیل بسیج دانشجو و طلبه
☑️اهم عناوین:
🔘ماهیت و ارکان بسیج
🔘تمایز بسیج حوزه با بسیج سایر اقشار
🔘ویژگیهای بسیج طلاب
🔘وظایف بسیج طلاب
🔘الزامات تحول و تعالی بسیج طلاب و روحانیون
🗞نشر برای نخستین بار
بهمناسبت هفته #بسیج
🔸 @raahorasm
هدایت شده از راه و رسم طلبگی
j 00 09 01 Final.mp3
16.32M
🔉 #بشنوید
❇️ بسیج؛ معیت مؤمنان با جریان پیامبران الهی
🔰 استاد محمد عالمزاده نوری
⌛️ ۱ آذر ۱۴۰۰
🔵سخنرانی در هیئت فقه و شهادت، مدرسه علمیه معصومیه
به مناسبت هفته #بسیج
🔸 @raahorasm
🔸 @masoumieh_ir
هدایت شده از راه و رسم طلبگی
درباره مشاوره - محمد عالمزاده نوری.docx
61.7K
📑 #بخوانید
💠 ارزیابی پدیده مشاوره حوزوی در نسبت با رسالتهای روحانیت
☑️ آسیبشناسی مراکز مشاوره حوزوی
🔘 رسالت حوزه؛ اقامه دین، ادامه رسالت پیامبران
🔘 ریزشهای پنهان در حوزه
🔘 رواندرمانگری به روش غربی؛ ریزش مخفی در حوزه
🔰 حجةالاسلام والمسلمین، محمد عالمزاده نوری
معاون تهذیب و تربیت حوزههای علمیه
⌛️ دیماه ۱۴۰۰
🔵 سخنرانی در جلسه مدیران گروههای تخصصی مراکز مشاوره اسلامی سماح
#کارویژه_روحانیت
🔸 @raahorasm
🔸 @mohammad_nooori
هدایت شده از محمد عالمزاده نوری
هدایت شده از m sed
نشست جمع میان سلوک فردی و اجتماعی - سخنان استاد عالم زاده نوری.mp3
17.45M
🔰 جمع میان سلوک فردی و اجتماعی - استاد عالمزاده نوری
▫️نشست علمی "جمع میان سلوک فردی و اجتماعی" توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات با همکاری معاونت تهذیب حوزههای علمیه برگزار شد.
▫️در این نشست استاد محمد عالمزاده نوری، معاون تهذیب و تربیت حوزههای علمیه به ارائه مباحث مربوطه پرداختند.
#نشست_تخصصی
#رهبانیت
#استاد_عالم_زاده
💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات
https://eitaa.com/joinchat/1085734937Cedd3e6f21f
هدایت شده از m sed
🔰 بیانات استاد محمد عالمزاده نوری در نشست علمی "جمع میان سلوک فردی و اجتماعی"
▫️نشست علمی "جمع میان سلوک فردی و اجتماعی" توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات با همکاری معاونت تهذیب حوزههای علمیه برگزار شد.
▫️در این نشست استاد عالمزاده نوری به ارائه مباحث مربوطه پرداختند که اهم فرمایشات ایشان به قرار ذیل است؛
- خداوند متعال برای عالم یک پروژه کلان در نظر گرفته است که انسانها باید این طرح را اجرا کنند. به صورت صریح طرح خودش را بیان کرده است؛ هم در قرآن کریم و هم در کتب آسمانی دیگر که ان الارض یرثها عبادی الصالحون!
- برای اجرای این کلانپروژه، پیغمبر فرستاده است، جبرئیل فرستاده است، کتاب فرستاده است. برای آن است که در سراسر این عالم، این طرح اجرا شود.
بر خودش هم واجب کرده است که این پروژه اجرایی شود چرا که میفرماید "کتبنا".
لذا تحقق این کلانپروژه قطعی است.
- اجرای این پروژه الهی توسط انسانهایی است که سالکان الیالله هستند و در راه خدا قدم برمیدارند. این اراده الهی است که قرار است پروژه خدا را اولیای الهی به همراه مومنان به حق اجرا کنند.
- منطق حاکم در اینجا حصولی نیست؛ منطق بنی اسرائیلی که به موسی گفتند تو و خدایت بروید فرعونیان را بکشید.
منطق اینجا تحصیلی است؛ همه با هم باید این پروژه الهی را اجرایی کنیم. خداوند متعال ارادهاش را توسط من و شما میخواهد اجرا کند.
- واژه سبیل در قرآن را نگاه کنید؛ هاجروا فی سبیل الله، انفقوا فی سبیل الله، احصروا فی سبیل الله، قاتلوا فی سبیل الله.
در اجرای طرح الهی، باید در راه خدا هجرت کرد و سختی کشید، انفاق کرد، محاصره شد و به جهاد پرداخت.
- اهل معرفت فرمودهاند انسان باید فانی در حق شود و یکی از موارد فنا این است که خواستهاش خواسته خدا باشد. بنابراین خواسته انسان سالک باید اجرای طرح خدا باشد.
- در سلوک فردی و سلوک اجتماعی تنافی وجود ندارد که بخواهیم هر دو را جمع کنیم. آنچه مهم است این که ما باید دنبال اراده خدا باشیم و اراده خدا اجرای کلانپروژه اوست.
- انسان سالکی که میخواهد مجری طرح الهی شود باید ظرفیت بالایی داشته باشد و این ظرفیت را در نماز شب و خودسازی و از خودگذشتنها به دست میآورد؛ یا ایها المزمل قم اللیل الا قلیلا. ای پیغمبر بلند شو و نماز شب بخوان! چرا؟ چون ما مسئولیت سنگین به عهده تو میخواهیم بگذاریم.
- آنقدر ظرفیت بالایی میخواهد که این مسئولیت را بتوانیم انجام بدهیم. باید خیلی ارتباطمان با خدا قوی باشد تا بتوانیم کار خدا را انجام دهیم.
- برخی میگویند ما باید فقط وقتی از شبانهروز را به خودسازی بپردازیم. حرف غلطی است! ما کاری جز خودسازی نداریم و ۲۴ ساعت ما باید خودسازی باشد. با این نگاه حتی کسی که غذا میخورد تا قوی شود تا دین خدا را یاری دهد تا طرح خدا را جاری کند، مشغول خودسازی است و دائما به یاد خداست.
- اگر انسان هزار سال هم عبادت بکند اما پیوندی با این جریان و طرح الهی نداشته باشد، یک رهبانیت غیرالهی دارد که بیفائده است.
- برقراری پیوند ما با این طرح و این جریان، توسط ولایت است. خدا توسط ولی خود طرحش را اجرا میکند و ولی خدا با کمک یارانش. ما باید خودمان را پیوند بزنیم با ولی خدا تا طرح خدا را اجرا کنیم. بنابراین ولایت جمع میان سلوک فردی و اجتماعی است.
- دو نوع معنویت داریم؛ یکی پیوند با ولایت دارد که مجری طرح الهی است و یکی پیوند با ولایت ندارد که این نوع از معنویت، نفسانیت است.
کسی همچون مالک اشتر نخعی شمشیر میزد و حرکت میکرد به سمت خیمه معاویه که در واقع داشت طرح الهی را در رکاب ولی خدا اجرا میکرد و همان زمان کسی همچون ابوموسی اشعری سر به سجده نهاده بود.
- هر کسی نمیتواند در این جریان باشد اما در این جریان امتحانات و آزمایشهای سختی صورت میگیرد که البلاء للولاء. باید سره از ناسره مشخص شود.
- از آنجا که استعدادها مختلف است هر کسی با توجه به استعداد خودش آزمایش میشود. شیطان را با سجده بر آدم امتحان میکند!
- وقتی صدام به ایران حمله کرد، امام خمینی رحمةاللهعلیه هیچ ترسی نداشت و میگفت دزدی آمده است، سنگی پرتاب کرده است، میرویم بیرونش میکنیم.
این انسان اصلا ترس نمیشناخت و اگر خدا بخواهد امتحانش کند، چطور باید او را امتحان کند؟
او را با قطعنامه ۵۹۸ امتحان میکند. چند روز قبل فرموده بودند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود... ادامه میدهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان... خواب راحت جهانخواران را سلب خواهد کرد.
حالا بعد از این شعارها باید از حرفهایش دست بکشد و جام زهر را قبول کند.
- امتحانات انسانهایی که طرح الهی را میخواهند انجام دهند با همین حوادث اجتماعی است که سره از ناسره مشخص میشود.
#نشست_تخصصی
#رهبانیت
#استاد_عالم_زاده
💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات
https://eitaa.com/joinchat/1085734937Cedd3e6f21f
محمد نوری, [۳۰.۰۱.۲۲ ۱۷:۲۱]
محمد نوری, [۳۰.۰۱.۲۲ ۱۶:۱۹]
صمیمانه با فرزندان حوزوی تمدن اسلامی؛
سخنان اخیر این جانب که در فضای مجازی منتشر شد، در کنار بازخوردهای مثبت فراوان، موجب سوء برداشت برخی فرزندان انقلابی حوزه در عرصههای جهادی و مشاوره - که قدرشناس تلاشها و مجاهدتهای آنان هستم - گردید. اینجانب بهعنوان یک پژوهشگر دغدغهمند عرصهی هویت طلبگی بر خود لازم میبیند توضیحات تکمیلی زیر را برای تنویر افکار دوستان بیفزاید. این بیان را با ذکر یک مثال آغاز میکنم:
در سنجش فعالیتهای یک خانم خانهدار، یعنی در مقیاس اداره منزل و برقراری نظم و نظافت در آن، یکی از نشانههای موفقیت، برداشتن خس و خاشاک و زدودن گرد و غبار است؛ درحالیکه در سنجش فعالیتهای یک قرارگاه بزرگ عمرانی در مقیاس کشوری، تبدیل کشور به یک کارگاه مملو از خاک و ماسه و مصالح و انواع بینظمیهای بصری، نشانه موفقیت در جریان امور است.
در بحث رسالت طلبگی، اولین پرسش این است که روحانیت قرار است در چه مقیاسی، پیرامون خود را متحول کند؟
پاسخ صحیح به این پرسش، روشن خواهد کرد که روحانیت چه مأموریتهایی را از باب وظائف اصیل خود و چهکارهایی را از باب مقدمات و لوازم و چهکارهایی را از باب اضطرار و چهکاری را با انحراف از مأموریتهای اصیل خویش دنبال میکند.
این اصل مسلم را باید پذیرفت که مقیاس طلبگی، تحقق آرمان تمدن اسلامی است و کارکردهای دیگر، به تناسب سازگاری با آن، ارزشگذاری میشوند. نظیر کسی که مامور انتقال به موقع و سالم سازههای یک نیروگاه هستهای از بندر به مقصد است. این راننده وظیفهشناس، اگر پیش از سفر زمانی را برای اطلاع از معیوب نبودن وسیله نقلیه و احیاناً تعمیر خودروی خود صرف کند یا در طول سفر، بخشی از فرصت خود را به سوخترسانی یا نصب نرمافزارهای مسیریاب بپردازد، از باب مهیا کردن مقدمات و لوازم مأموریت اصلی خود شماتت نمیشود. اما همین راننده اگر در بین راه به درخواست مسافران فراوانی که برایش دست تکان میدهند و از او تقاضا میکنند که آنها را به مقصد برساند اعتنا کند، مذمت میشود؛ چون مأموریت او مسافرکشی نیست. بله؛ تنها در صورتی مجاز است خواسته مسافری را اجابت کند که آن مسافر در معرض خطر جانی و اضطرار شدید باشد.
امروزه جامعه حوزوی بهعنوان یک نهاد دغدغهمند و مسئول نسبت به نیازهای انقلاب، پیرامون خود فعالیتهای برزمینمانده متنوعی میبیند که به خاطر بحران نیروی انسانی با همان سبک و الگوی غلط گذشته انجام میشود؛ و بر زمین ماندن این خردهبارها، برای روحانیون دردمند، آزارنده و غیرقابلتحمل است. مثلا اگر در طول این سالها نظامِ سلامتِ چابک و عدالتمحوری شکل گرفته بود که ظرفیتهای پزشکی را به درستی در جهت رفع آلام و اسقام مردم به کار میگرفت، نیاز به حضور گروههای جهادی از پزشکان و پرستاران به حداقل میرسید. یا اگر نظام تأمین اجتماعی، شفافیت در عرصههای اقتصادی و اصلاح دیوانسالاری اداری به سامان میرسید بسیاری از جنبشها و جریانهای خرد و کلان، نیروهای متراکم خود را در فعالیتهای پایدارتر و غیر اورژانسی صرف میکردند و سرعت تحول در انقلاب بالاتر میرفت. این نیازهای روزانه، پرداختن به مأموریتهای اضطراری و موقت را به روند مستمر تبدیل کرده و لحظهبهلحظه ریل حوزویها را عوض کرده و آنان را به روزمرگی دچار نموده است. درست است که حوزویان در فعالیتهای فوری مانند سیل و زلزله و کرونا بنا به ضرورتهای ایمانی پای کار آمدند و تبصرهای به وظایف اصلیشان زدند و در بازهای زمانی، به خاطر اینکه انقلاب در کوتاهمدت لطمه نخورد و مضیقههای کمرشکن مردم را نابود نکند مأموریتهای محوریشان را تعطیل کردند؛ اما نیازهای درازمدت و بنیادین انقلاب مانند تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، و پدید آوردن نظامات صحیح حکمرانی و دستیابی به علوم انسانی اسلامی و اقامه دین در جامعه هم متولی میخواهد. چه کسی باید زمین و بستر صحیحی برای این بازی طراحی کند تا بازیگران آن بیتکلف و خودبهخود به نفع مردم عمل نمایند. حوزه علمیه احتیاج به فراغت، تمرکز، تفکر و جهاد در مقیاس تمدنی دارد و باید سرمایهها و نیروی انسانی خود را به گونهای آرایش دهد که در بازه زمانی طولانی زمین را به درستی طراحی کنند نه اینکه مکرر واکنش سریع انجام دهد.
خلاصه اینکه وظایف حوزویان به چهار بخش تقسیم میشود: وظایف اصلی، وظایف مقدمی، وظایف اضطراری، و وظایف انحرافی
محمد نوری, [۳۰.۰۱.۲۲ ۱۷:۲۱]
محمد نوری, [۳۰.۰۱.۲۲ ۱۶:۱۹]
آنچه با عنوان «ریزشهای پنهان» در جمع کارگروههای مشاوره بیان کرده بودم ناظر به نگرش بود نه ناظر به میدان. ممکن است کسی اضطرارا در یک کار غیر اصیل، زمان موسعی را خرج کند ولی نگرش درستی نسبت به وظیفه اصیل خود داشته باشد و به محض از بین رفتن اضطرار به خط اصلی بازگردد. این شخص مخاطب آن بحث نیست. ممکن است کسی برای اقامه دین، حدی از ورود میدانی را از باب مقدمه لازم بداند و با این هدف به سمت اقدام برود. این شخص نیز از حدود طلبگی بیرون نرفته است. اما آن کس که بدون خودآگاهی صنفی و بیتوجه به مقصد اصلی و رسالت حوزوی، به فعالیتهای متفرقه میپردازد (فعالیتهایی که ربطی به علوم اسلامی و تخصص حوزوی ندارد) از وظایف اصلی بیرون رفته است.
این دغدغه در عرصه روانشناسی و مشاوره هم وجود دارد. جامعه حوزوی بهعنوان متولیان تبیین، ترویج و اقامه دین وظیفه محوریاش استنباط مدل بهداشت و سلامت قلبی، ایمانی و روانی از متن دین و سپس اقامه و تحقق آن است؛ در حالی که آنچه هماکنون جاری است مدل بومی نیست و مدلهای مبتنی بر وحی نیز عمدتاً متمرکز بر اهداف، اصول، کلیات و قوانین عام است و در جزییات تکنیکها و روشها، خلأهای فراوانی دارد.
نگرش صحیح این است که به خاطر کارآمدی ظاهری نسخههای روانشناسی، به رتوش کردن دانش موجود و الصاق و انضمام چند آیه و روایت به نسخههای غربی، اکتفا نکنیم و از تولید و تحقق یک نظام سلامت روان دینی ناامید نگردیم و در حرکتهای اضطراری غرق نشویم. مشاوران جوان حوزوی که در پی خدمت به اسلام و انقلاب و تمدن اسلامی هستند، نباید در راحتترین راه که اخذ تکنیکهای روانشناختی غربی و حداکثر اصلاح برخی ظواهر است متوقف شوند. طلبه تمدنساز به عدم مخالفت قطعیه با دین بسنده نمیکند؛ بلکه به موافقت حداکثری با دین میاندیشد. نظام روانشناسی غربی، هم در روشها و تکنیکها و هم در مبانی، سستاندیشیهایی دارد که البته فرزندان انقلابی حوزه در بخشی از دستورالعملها یا سنجهها و آزمونهای آن، اصلاحاتی ایجاد کردهاند ولی این حرکت باید پرشورتر ادامه یابد و جایگزین اسلامی آن کشف و محقق شود. تعبیر ریزشهای پنهان حاصل این نگرش است و نافی زحمات مشاوران و روانشناسان انقلابی جهت پالایش این علوم از انگارههای انحرافی نیست.
از همین رسانه، فرزندان حوزوی تمدن اسلامی را به ژرفاندیشی و فراخ دیدن مقیاس رسالتهای حوزوی و توسعه دغدغهها از نیازهای اورژانسی دعوت میکنم و درخواست دارم از اکتفا به نیازهای استعجالی جز در حد ضرورت بپرهیزند.
وفقکم الله و ایانا لمرضاته
محمد عالم زاده نوری
8/11/1400
هدایت شده از محمدرضا سعادتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نشر_حداکثری
#تیزر
🎥 هویت و چیستی حوزه چیست؟
✅ تیزر معرفی چهار اثر جدید #استاد_عالم_زاده_نوری که توسط خانه طلاب جوان قم، به چاپ رسیده است.
1⃣ طلبه و انقلاب اسلامی؛ طلبه انقلابی کیست؟
2⃣ طلبه عصر انقلاب "تحلیل سیاسی و شناخت رویدادهای اجتماعی"؛ هوشمندی سیاسی و قدرت تحلیل طلبه در رویدادهای اجتماعی، چگونه حاصل میشود؟
3⃣ طلبه عصر انقلاب "جامعهسازی و علومانسانیاسلامی"؛ فرق تحصیل علوم انسانی در حوزه با دانشگاه چیست؟
4⃣ فقه و نظامسازی؛ برای اجرا و محقق ساختن دین، باید چه کرد؟
💠 جهت #خرید_کتب و کسب اطلاعات بیشتر، به آدرس زیر مراجعه کنید.
🌐 http://fna.ir/f2l
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
هدایت شده از محمدرضا سعادتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نشر_حداکثری
🎥 #تیزر معرفی کتاب «طلبه و انقلاب اسلامی»
✅ درباره #حوزه و #طلبه_انقلابی پرسش های فراوانی وجود دارد:
❓انقلابی بودن چیست؟
❓طلبه انقلابی کیست؟
❓وتمایز اصلی او با سایر طلاب در چه چیز است؟
❓این وصف را بر چه کسی می توان به حقیقت اطلاق کرد؟
❓اهمیت انقلابی بودن طلبه چیست؟
❓اگر طلبه و حوزه انقلابی نباشد چه میشود؟
❓طلبه انقلابی در #نقشه_علمی و شیوه علم آموزی، برنامه اخلاقی، برنامه تبلیغی، تعامل با خانواده، مردم، نهادهای حکومت، نیازهای انقلاب و... چه تفاوتی با سایر طلاب دارد؟
❓مدرسه و حوزهای که محل #رشد طلبه انقلابی است چه ویژگی هایی دارد؟
❓آیا #حوزه_امروز برای تربیت اینگونه طلبه مناسب است؟
❓وظیفه و نقش مدیران، مسئولان و اساتید در پرورش #طلبه_عصر_انقلاب چیست؟
⏪ در این نوشتار تلاش شده به پارهای از اینها پرداخته شود.
💠 جهت خرید کتاب، به آدرس زیر مراجعه نمایید:
🌐 https://manvaketab.ir/Book/12565
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
هدایت شده از محمدرضا سعادتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نشر_حداکثری
🎥 تیزر معرفی کتاب «طلبه عصر انقلاب؛ تحلیل سیاسی و شناخت رویدادهای اجتماعی»
🔹 #طلبه اگر بخواهد در انجام #رسالت_اجتماعی خود موفق باشد، لازم است موضوع کار خود یعنی انسان و جامعه را بشناسد؛ مانند پدری که می خواهد در تربیت فرزند خود موفق باشد؛ چنین پدری لازم است ویژگی های فرزند و قواعد حاکم بر رشد او را بشناسد.
🔹 طلبه نیز باید فضای اجتماعی و #تحولات_جامعه را رصد کند و بر احوال و نظامات اجتماعی مسلط باشد تا بتواند تأثیرگذاری بر آن و انجام رسالت خود را داشته باشد. هوشمندی اجتماعی و #قدرت_تحليل رویدادهای سیاسی اشاره به همین موضوع است.
به تناسب نوع خدمت و میزان نقش آفرینی اجتماعی، نیاز به این ویژگی کم یا زیاد خواهد بود.
🔹 کسی که توان و اعتبار و دانش بیشتری دارد به همان نسبت وظيفة بیشتری دارد و کسی که نسبت به جامعه وظیفه بیشتری دارد لازم است با جامعه آشناتر باشد.
💠 جهت خرید کتاب، به آدرس زیر مراجعه نمایید:
🌐 https://manvaketab.ir/Book/12563
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
هدایت شده از محمدرضا سعادتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نشر_حداکثری
🎥 #تیزر معرفی کتاب «فقه و نظام سازی»
🔻 با #نهضت_امام_خمینی، فرصت #نظام_سازی عینی و اقدامات گسترده اجتماعی نیز در اختیار روحانیت قرار گرفت.
🔻 #انقلاب_اسلامی در حقیقت نهضت و حرکتی برای اجرا و اقامه دین خدا و تحقق مکتب تشییع در سطح جامعه بود. بنابراین مهمترین مسأله #عصر_ما، کیفیت #ساخت_جامعه_اسلامی است و برترین نیاز انقلاب اسلامی چگونگی اجرا و شیوه تحقق بخشیدن به دین در شرایط پیچیده امروز دنیا است.
🔻 #راهبر انقلاب حضرت آیتالله خامنهای حرکت انقلاب را در پنج مرحله تصویر کرده و ایستگاه فعلی آن را مرحله سوم یعنی #دولت_سازی_اسلامی و ایجاد تشکیلات مدیریتی اسلامی نشان داده اند.
🔻 برای ساخت -دستگاه_حاکمیت_دینی و رسیدن به دولت اسلامی لازم است #نرم_افزار اداره جامعه تکمیل شود و خرده نظامات اجتماعی از جمله نظام تعلیم وتربیت اسلامی نیز به صورت کامل رقم خورد.
💠 جهت خرید کتاب، به آدرس زیر مراجعه نمایید:
🌐 https://manvaketab.ir/Book/12564
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
هدایت شده از محمدرضا سعادتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نشر_حداکثری
🎥 #تیزر معرفی کتاب «طلبه عصر انقلاب؛ جامعهسازی و علوم انسانی اسلامی»
❓دانشهای انسانی چه نسبتی با #مأموریت روحانیت و نظام تعلیم و تربیت حوزه دارد؟ و چرا در حوزه های علمیه رواج یافته است؟
❓با وجود رشتههای فراوان دانشگاهی چه ضرورتی در ورود حوزویان به آن هست؟
❓#علوم_انسانی در ایفای نقش حوزوی (فهم دین، تبلیغ دین، دفاع از دین و اجرای دین) چه تأثیری دارد؟
❓آیا پرداختن به این علوم برای طلبه، مفید یاضروری است؟ طلبه چه بهره هایی از آن می برد؟
❓آیا نوع بهره مندی حوزویان از این علوم با دانشگاهیان متفاوت است؟
❓طلبه به چه هدفی به این علوم بپردازد و در آن چه چیزی را جستجو کند؟ نگاه #طلبه با #غير_طلبه در این علوم چه تفاوتی دارد؟
❓باتوجه به #خاستگاه_غربی دانشهای انسانی و ابتنای آن بر مبانی غیراسلامی چگونه میتوان از آسیبها و آفات آن ایمنی یافت؟ چه ملاحظاتی را ضمن آن باید در نظر داشت؟
⏪ در این نوشتار تلاش شده به این سوالات پرداخته شود.
💠 آدرس جهت خرید کتاب:
🌐 https://manvaketab.ir/Book/12562
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
🌷شاخصهای هویت روحانیت🌷و 🌷ریزشها و رویشهای صنفی🌷
محمد عالمزاده نوری
گفتگوهای اخیر ضرورت بحث و بررسی پیرامون «هویت صنفی روحانیت» و شاخصههای دقیق «حوزویبودن» را بیش از پیش معلوم ساخت. لازم است خط و مرز طلبگی را صریح و گویا معلوم سازیم و تعریف جامع و مانع و قاطعی از ماهیت روحانیت بیان کنیم تا عیاری برای داوری در این باره باشد. گرچه این کمترین در نوشتههای فراوانی به این بحث پرداخته و بیش و کم تلاش کرده تا حدود و ثغور این مفهوم و شرایط تطبیق آن را آشکار سازد اما این مباحثات نشان داد که آن نوشتهها برای این منظور کافی نبوده است. از این رو توضیح بیشتری خواهم آورد.
✅ تعریف هویت
هویت هرکس یا هرچیز اوصاف ویژه و اختصاصی اوست که در کسان یا چیزهای دیگر دیده نمیشود. یعنی اموری که وجه تمایز او از سایرین (فصل ممیز یا ما به الامتیاز) است و موجب بازشناسی او از دیگران میشود.
هویت بر چند قسم است: هویت فردی، هویت نوعی و هویت صنفی. هویت فردی، یک فرد را از سایر افراد متمایز میسازد مثل ویژگیهای فردی هر یک از ما که ما را از سایر انسانها متمایز میسازد. هویت نوعی، یک نوع کلی را از سایر انواع مشخص میکند؛ مانند هویت نوعی ما آدمیان (حیوان ناطق یا حیّ متاله) که ما را از سایر جانداران متمایز میسازد گرچه نمیتواند تمایزات میان افراد را معلوم کند. هویت صنفی نیز تمایز یک صنف نسبت به سایر اصناف تحت یک نوع را ذکر میکند مانند هویت صنفی پزشک که تمایز او را از سایر اقشار و اصناف اجتماعی بیان میکند.
«هویت» همانگونه که تمایزهای یک چیز را از دیگران بیان میکند اوصاف مشترک میان افراد یک نوع را نیز بیان میکند. مثلا هویت صنفی روحانی همان گونه که تمایز روحانی از غیر روحانی را بیان میکند حد مشترک میان همه روحانیان است. بنابراین وقتی از هویت صنفی روحانی سوال میشود باید چیزی بیان کنیم که بین همه روحانیان مشترک است و در غیر روحانیان وجود ندارد. این پاسخ تعریف جامع و مانعی به شمار میرود که مرز میان روحانی و غیرروحانی و شاخص شناخت روحانی از غیر روحانی است.
پزشک و مهندس و کاسب و کارمند همه به کارهای مفید و خدمات ارزشمندی مشغولاند و نیاز جامعه را برآورده میسازند. طلبه هم در کنار این اقشار و اصناف اجتماعی یک خدمت مقدس و موثر انجام میدهد. هویت صنفی طلبه تعریف دقیقی از طلبگی است که دقیقا تمایز میان طلبه از آن اقشار و اصناف را معلوم میکند.
✅ هویت صنفی روحانی
روحانیت در فرهنگ اسلامی «نهاد عالمان دین» است و بر پایه آیه ۱۲۲ سوره توبه به غرض تفقه در دین (یعنی دینشناسی عمیق) و ایفای نقش اجتماعی متناسب (لینذروا قومهم ... لعلهم یحذرون) پدید آمده است. بنابراین روحانی «عالم دین» است، «تحصیلات تخصصی» در زمینه دین اسلام دارد و باید به عنوان «اسلام شناس» نقشآفرینی کند.
به بیان دیگر در این آیه شریفه تفقه در دین، یعنی تحصیل تخصصی علوم اسلامی بر عدهای لازم دانسته شده است. اگر آن عده به توصیه خدا عمل کردند و تفقه در دین را به دست آوردند هر کاری که از آنها برمیآید و از دیگران برنمیآید بر عهده آنان است و کارویژه آنها به شمار میرود. یعنی هر خدمت اجتماعی که نیازمند اسلامشناسی و تحصیل تخصصی در زمینه معارف اسلامی است کارویژه روحانیت است و هر خدمت دیگر (هرچند مفید و مقدس) که نیاز به تحصیل تخصصی علوم دینی ندارد کارویژه روحانیت نیست. تدریس علوم اسلامی، تحقیق در منابع دین، ترویج و تبلیغ آموزههای دینی، دفاع نرم از معارف مکتب اسلام، اسلامیسازی علوم انسانی، تربیت دینی انسانها و مدیریت کلان جامعه بر اساس دین، بیتردید نیازمند تحصیلات تخصصی در عرصه دین و کارویژه روحانیت است؛ اما رانندگی تاکسی، خلبانی هواپیما، جراحی قلب، توسعه صنایع موشکی یا هستهای، بازرگانی و کشاورزی، کارگردانی سینما و مانند آن – هرچند مفید و مقدس - به تحصیلات تخصصی در علوم اسلامی نیاز ندارد و کارویژه روحانیت به شمار نمیآید.
✅ عالم دین یعنی عالم به قرآن و حدیث
از آنجا که علوم و معارف اسلامی در «قرآن و حدیث» جمع است «عالم دین» معادل «عالم به قرآن و حدیث» است. بنابراین اگر کسی همه علوم فلسفی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، طبیعی، انسانی، غیبی و شهودی را مسلط باشد اما از مضامین قرآن و حدیث آگاه نباشد عالم دین نیست و کارویژههای روحانیت را نمیتواند برعهده گیرد و اگر نظرات همه اندیشمندان شرقی و غربی و تئوریهای همه دانشمندان علوم طبیعی و انسانی و اجتماعی را بداند اما از نظرات خدا و پیامبر خدا مطلع نباشد عالم دین نیست.
✅ فراتر از هویت انسانی و هویت ایمانی
با این توضیح معلوم شد که هویت روحانی چیزی غیر از هویت انسانی و هویت ایمانی است. ممکن است کسی آدم خوبی باشد، یا مومن شایستهای باشد ولی روحانی نباشد. روحانیت یک تعریف خاص دارد که بعد از هویت انسانی و ایمانی تعریف میشود.
✅ ریزش یا خروج از هویت صنفی روحانیت
اکنون اگر فرض کنیم کسی پس از سالها تحصیلات حوزوی، به یک خدمت مفید و مقدس مانند جراحی قلب یا ساختن سد و مهندسی ساختمان مشغول شود از هویت حوزوی خارج شده است، گرچه صلاحیت و شایستگی آن را همچنان بالقوه داشته باشد. دقیقا مانند کسی که تحصیلات تخصصی پزشکی و مدرک معتبر برای جراحی قلب را داراست ولی به کار فروشندگی یا خیاطی اشتغال یافته است. این شخص گرچه شایستگی جراحی قلب را دارد اما بالاخره جراح قلب نیست و از هویت جراحی خارج شده است. در اینجا ما تاسف میخوریم که یک جراح قلب از هویت صنفی خود خارج شده و ریزشی از حرفه جراحی رخ داده است؛ ولی اعتراف میکنیم که به یک کار مفید دیگر میپردازد.
توجه داریم که وقتی میگوییم کسی از نقش طلبگی خارج شده و از رسالت طلبگی فاصله گرفته است هرچند تاسف میخوریم اما به او اهانت نکردهایم؛ بلکه صرفا گزارشی توصیفی از وضعیت او دادهایم؛ زیرا کار طلبگی حدود و تعریف مشخصی دارد و هر کار خوبی، طلبگی نیست. طلبگی تنها یکی از کارهای خوب است و بسیار محتمل است کسی طلبگی را به اختیار یا به اضطرار رها کند و به کار خوب دیگر بپردازد؛ حتی ممکن است وظیفه شرعی یک نفر این باشد که دست از طلبگی و روحانیت بردارد و کار دیگری را انتخاب کند. مانند کسی که پدر و مادر خود را از دست داده و تکفل برادران و خواهران یتیمش را بر عهده گرفته است و برای تامین نیازهای اولیه آنها به درآمد بیشتری نیاز دارد. این شخص از نظر شرعی موظف است طلبگی را رها کند و به یک کار پردرآمد بپردازد و ادامه طلبگی برای او حرام و مانع انجام وظیفه شرعی ضروری است.
اصولا نمیتوان طلبگی را به همه افراد توصیه کرد؛ زیرا سایر نیازهای اجتماعی بر زمین میماند. به همین جهت هم خدای متعال در آیه ۱۲۲ سوره توبه فرموده است: فلولانفر من کل فرقه منهم طائفه؛ یعنی از هر دستهای یک گروه طلبه شوند.
✅ شاخص تحصیلات تخصصی دینی
این شاخص مهم، حد فاصل طلبه از غیر طلبه است و با همین خطکش میتوانیم معلوم کنیم چه کسی روحانی است و چه کسی روحانی نیست. چه کاری کار آخوندی است و چه کاری، کار طلبگی و آخوندی به شمار نمیرود؟
ساختن ساختمان، برداشت زعفران و درو کردن گندم در اردوهای جهادی و مانند آن، به تحصیل تخصصی علوم اسلامی نیاز ندارد و کار طلبگی نیست. گرچه بسیار کار مقدسی است و نیاز نیازمندان را برآورده میسازد. همان گونه که پزشک محترمی که در اردوهای جهادی به این کارها میپردازد از کار پزشکی خود دست برداشته و به ضرورت، مشغول کار دیگری شده است که هم برای او سازندگی دارد و هم برای جامعه مفید است. این کار بیشک قابل تحسین است اما قطعا پزشکی نیست؛ شایسته است این پزشک مخلص جهادگر از تخصص خود نیز در این اردوی جهادی استفاده کند و مجاهدانه به کار صنفی خود یعنی پزشکی هم بپردازد. به همین ترتیب طلبهای که در این اردوی جهادی به این کارها میپردازد قطعا کار مقدس و قابل ستایشی و چه بسا کار واجبی انجام میدهد اما طلبگی نمیکند.
مانند مهندسی که در ایام دفاع مقدس به جبهه رفته و اسلحه بر دوش گرفته و میرزمد. این مهندس رزمنده، بسیار کار خوبی کرده و واجب خود را ادا میکند، اما به خوبی روشن است که مهندسی نمیکند. بله؛ اگر از تحصیلات تخصصی خود در مهندسی رزمی استفاده کند مهندسی کرده است.
همینطور کمک به نیازمندان و رفع حوایج مستمندان به تحصیلات تخصصی علوم دینی نیاز ندارد. البته هر طلبه، پزشک یا مهندسی بر حسب وظیفه انسانی و ایمانی خود موظف است دغدغهمند امور مسلمین باشد و به رفع نیاز تهیدستان بپردازد که پیامبر اسلام فرمودند: من اصبح لایهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم.
و توجه داریم که طلبه باید به وظایف انسانی و ایمانی پایبندتر باشد که الحسن من کل احد حسن و منک احسن، لمکانک منا
طلبهای که در خیریه خدمت میکند یا به حسب ضرورت در اردوهای جهادی به یاری سیلزدگان و محرومان شتافته است به وظیفه انسانی، اسلامی و ایمانی خود عمل کرده و بسیار شایسته مدح و ثناست؛ اما در حین انجام آن کارها، کارویژه طلبگی را انجام نمیدهد؛ گرچه دیگران را به انجام این کارها تشویق میکند و الگوی عملی خوبی برای اقشار دیگر میشود. حال اگر فرض کنیم کسی تمام زمان و توان خود را در ایام سال به این قبیل کارها اختصاص داده و درس و بحث و تبلیغ و تدریس و ارتباط با منابع دین را به کلی کنار نهاده است؛ بیتردید از نقش روحانیت خارج شده است؛ هرچند کسوت روحانیت را در بر داشته باشد. دقیقا مانند جراح قلبی که اتاق عمل را کنار نهاده و تمام سال خود را در خیریه به توزیع مایحتاج اولیه میان تهیدستان و نیازمندان میگذراند یا در مناطق محروم به خدمات عمرانی میپردازد یا در جبهه جنگ میرزمد.
✅ به این دو عنصر توجه کنیم: یک) تحصیلات تخصصی علوم دینی، دو) راهبری اجتماعی بر اساس دین.
بیشک تحصیلات تخصصی مقدمه است. تحقق همهجانبه اسلام در جامعه هم غایتالقصوی است. در میانه این دو عنصر، دهها خدمت دیگر وجود دارد که مبتنی بر تحصیلات تخصصی است ولی مستقیما راهبری جامعه نیست. همه این خدمات و فعالیتها، مصداق طلبگی و از کارویژههای روحانیت است.
مثل اینکه غایت پزشکی سلامت مردم است. بر این اساس پزشکان آموزشهای تخصصی میبینند که این کار را انجام دهند. آن وقت هر کاری که نیاز به این تخصص داشته باشد و در راستای آن غایت باشد کار پزشکی است. پس کارهای دیگری که سلامت ما را تامین میکند ولی نیاز به علم پزشکی ندارد مانند تهیه لباس گرم برای خانوادهها را نمیتوان کارویژه پزشک دانست.
معماری اسلامی، هنر اسلامی، طب اسلامی، علوم انسانی اسلامی
نوع نقشآفرینی روحانیت و نهاد عالمان دین، در جایگاههای مختلف اجتماعی نیازمند ایدهپردازی و تئوریزهسازی است. زیرا از آنجا که جامعه اسلامی جامعهای است که دین در تمام عرصههایش حاضر و در تمام شئونش حاکم است، باید نوع حضور متخصص دینی در عرصههای مختلف عملیاتی را معلوم کنیم.
یقینا تعریف، فلسفه و حدود و ثغور معماری اسلامی را متخصصان اسلام و دانشمندان دینی باید معلوم کنند، تلاش برای تحقق این معماری هم بر عهده روحانیون است؛ اما از آن طرف کارگری کردن و آجر بر آجر نهادن و گاهگل و سیمان درست کردن جزو ماموریتهای عالم دینی نیست.
بیشک برای اسلامیسازی یک عرصه علاوه بر آشنایی تخصصی با علوم اسلامی و منابع دینی حتما باید در آن عرصه نیز ورود تخصصی داشت. کسی که معماری و هنر را نمیشناسد نمیتواند معماری و هنر را اسلامی کند و کسی که با پزشکی آشنا نیست نمیتواند پزشکی اسلامی را تعریف و محقق کند. کسی که با روانشناسی آشنا نیست نمیتواند روانشناسی اسلامی را تولید و محقق سازد؛ اما این بدین معنا هم نیست که عالم دین کار فیلمبرداری را هم بر عهده بگیرد یا فروشنده گیاهان دارویی شود.
عالم دین وقتی که به عرصه معماری وارد میشود نباید هویت خود را با یک معمار متخصص یکی ببیند. وقتی که به عرصه هنر و سینما وارد میشود نباید هویت خود را با یک کارگردان متخصص یکی بداند. عنصر خودآگاهی صنفی در این میان بسیار مهم است. اگر این خودآگاهی صنفی نباشد عالم دین به تدریج از نقش و هویت عالمان دینی خارج میشود و به یک هویت تخصصی دیگر تبدیل میشود. اما اگر متوجه باشد که باید نقش عالمان دین را داشته باشد در هر عرصه اولا صورت اسلامی آن را معلوم میسازد و ثانیا برای راهبری تحقق آن تلاش میکند. البته در همین نقطه محتمل است که برای راهبری و تحقق آن لازم باشد که یک نمونه واقعی از آن را پدید آورد و ایده نظری خود را در میدان عمل بیازماید یا امکان آن را برای انکارکنندگان با وقوعش ثابت کند؛ این کاملا بجا و لازم است؛ اما اگر آن خودآگاهی نباشد به مرور این مقدمه ذیالمقدمه پنداشته میشود و عالم دینی در غیرمأموریت خود میماند. پس باید میزان و کیفیت حضور عالمان دین در معماری و هنر و پزشکی و سایر علوم انسانی و تخصصهای دانشگاهی را معلوم سازیم و با تحفظ کامل بدان پایبند باشیم.
✅ بله اگر طلبه یا پزشک همه توان و زمان خود را به این گونه کارها اختصاص نداده باشد و این قبیل خدمات اجتماعی را در کنار وظایف حوزوی یا پزشکی قرار دهد؛ بسیار مطلوب است. مانند مراجع عظام تقلید که در کنار انجام وظایف حوزوی در حد عالی، بیمارستان و خیریه هم تاسیس کردهاند و به مستمندان و محرومان رسیدگی میکنند.
توجه داریم که این کارهای پسندیده ایمانی، قطعا به عنوان پیشران اخلاقی و معنوی و نیز الگوسازی برای جامعه مفید است یعنی روحانی باید بیش از دیگران به توصیههای ایمانی پایبند باشد و پیش از دیگران بدان اهتمام نشان دهد؛ امّا این نقشها نباید با هویّت طلبگی اشتباه گرفته شود و طلاب از کارویژه اصلی خود غفلت کنند؛ همانگونه که یک پزشک نباید از کارویژه اصلی خود غفلت کند و به جای پزشکی به این مقوله کارها بپردازد. ثمره بحث اینجا معلوم میشود که طلبه جهادیای که به هویت اصیل خود آگاه است کار جهادی را مقدمه ایفای رسالت اصلی خود یعنی اسلامشناسی و نهادینه کردن اسلام در جامعه قرار میدهد ولی طلبه جهادیای که به این حقیقت بیتوجه است ممکن است به مرور همه کارویژههای اصلی خود را فراموش کند و از هویّت اصیل خود در همه وظایف طلبگی خارج شود.
✅ ارزش فعالیتهای طلبگی
در فرهنگ اسلامی، رتبه خدمات اجتماعی نرم از خدمات سخت برتر دانسته شده و مداد علما از دماء شهدا برتر معرفی شده و کار دل بر کار گل مقدم دانسته شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به رسیدگی امور یتیمان توصیه فراوان داشتند. اما کسی را که سرپرست معنوی خود را از دست داده از کسی که سرپرست مادی و نانآور خود را از دست داده یتیمتر دانستهاند.
عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِي انْقَطَعَ عَنْ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِهِ وَ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَيْهِ وَ لَا يَدْرِي كَيْفَ حُكْمُهُ فِيمَا يُبْتَلَى بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِينِهِ أَلَا فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا وَ هَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِيعَتِنَا- الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا يَتِيمٌ فِي حَجْرِهِ أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَ عَلَّمَهُ شَرِيعَتَنَا كَانَ مَعَنَا فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى. (احتجاج طبرسی؛ ج۱، ص۱۶)
شاخص «تحصیلات تخصصی حوزوی» وضعیت کارمندان ادارات را هم معلوم میسازد. کارمندان ادارات - حوزوی یا غیرحوزوی - اگر در کنار فعالیتهای صرفا اداری خود به کار طلبگی مانند تبلیغ و تدریس و تحقیق و فعالیتهای نرم فرهنگی اشتغال دارند حوزوی، وگرنه کارمندند.
با داشتن این شاخص، معلوم میشود «تبلیغ دین در سطح عمومی» که به تحصیلات تخصصی علوم اسلامی نیاز ندارد کارویژه طلبگی نیست؛ زیرا هر انسان مومنی موظف است مبلغ دین اسلام باشد. یک پزشک یا یک کاسب مومن متعهد انقلابی، با زندگی مومنانه و اخلاق خوش خود مردم را به اسلام جذب میکنند؛ ولی کار آنها طلبگی نیست. یک طلبه هم در اردوی جهادی یا در حین خدمت خالصانه به محرومان و آسیبدیدگان به تبلیغ عمومی دین میپردازد و کار طلبگی نمیکند.
برادر عزیزتر از جانم «علی مهدیان» که هم اهل کار جهادی و خیریه است و به بیلزدن و تیکشیدن در بیمارستان افتخار میکند و هم در عالم طلبگی اهل علم و بیان و بنان و فاضل و تواناست در تعریف طلبگی به «امامت و راهبری جامعه» اشاره کرده و طلبه را بدان منحصر ساخته است.
من نگاه این برادر عزیزم را میستایم ولی گوشزد میکنم که این تعریف تنگتر از دایره واسع صنف طلبگی است و تنها فرد اعلا و اکمل آن را در بر میگیرد. اگر طلبگی را در راهبری و جلوداری و پیشرانی جامعه منحصر بدانیم امثال علامه طباطبایی را که به کار تحقیق در علوم اسلامی میپرداختند نباید به واقع روحانی بشناسیم و این البته قابل التزام نیست.
مهدیان نوشته است: «خدمت و کار خیر و پژوهش و سخنرانی و حتی کار علمی همه لازمه امامت و مدیریت جامعه است برای قیام لله و اقامه حق و عدل».
این همه درست است اما متذکر میشوم که اگر این موضوع را تعریف روحانیت تلقی کنیم باید سردار سلیمانی را هم طلبه و روحانی بدانیم زیرا در کار مدیریت و امامت جامعه و امر اقامه توحید و عدالت از بسیاری جلوتر بود. نقش امامت و راهبری جامعه آنهم به سوی مقاصد دینی آنجا که با تحصیلات تخصصی علوم اسلامی گره میخورد شان طلبگی است؛ آنهم یکی از شئون طلبگی نه همه حقیقت آن.
غایت طلبگی اقامه دین، راهبری اجتماعی و مدیریت همه شئون و نظامات بر اساس دین است این کاملا درست. بر این اساس نهاد عالمان دین شکل گرفته که با تحصیل علوم دینی و اشراف بر محتوای اسلام این کار بزرگ را انجام دهند. بنابراین تحصیلات تخصصی علوم دینی رو به سوی غایت تحقق اسلام است.
هدایت شده از خبرگزاری رسا
💢 شاخصهای هویت روحانیت و ریزشها و رویشهای صنفی
🔹 حجت الاسلام والمسلمین محمد عالمزاده نوری، معاون تهذیب حوزه های علمیه طی یادداشتی به شاخصهای هویت روحانیت و ریزشها و رویشهای صنفی پرداخته است.
متن کامل در 👇👇👇
https://rasanews.ir/002wcX
#روحانیت
#هویت_طلبگی
🆔 @rasanewsagency
هدایت شده از بهنام پازوکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹معیار هویت طلبگی ، عالم دین بودن است
🔸سخنان حجت الاسلام و المسلمین عالم زاده معاون تهذیب و تربیت حوزه های علمیه در دیدار با گروه های جهادی استان البرز
🆔 https://eitaa.com/nedaye_tahzib
سوء تفاهم در مشاوره
چرا مشاوران متخصص نمیتوانند مشاوران مدارس علمیه باشند؟
واژه «مشاور» در ذات خود گرفتار نوعی اجمال و دارای ابهامی سخت و سنگین است. به همین جهت از این جمله که «فلان کس مشاور است» فیذاته چیزی دستگیر مخاطب نمیشود؛ یعنی معلوم نمیشود که او در چه زمینهای مشاوره میدهد؟
مانند واژهی «متخصص» که واژهای میانتهی و بیتعین است. وقتی گفته میشود «فلانکس متخصص است» تصویری در ذهن ما نقش نمیبندد. این واژه ابدا معلوم نمیکند که در چه موضوعی به چنین کسی باید مراجعه کرد! این واژهها تنها با مضافالیه خود، معنا و تعین مییابد. اگر گفتیم «متخصص گوش و حلق و بینی» یا «متخصص فروش» یا «متخصص برق صنعتی» تازه معنای آن آشکار میشود.
همین کلام درباره کلمهی «مشاور» نیز جاری است. معنای مشاور تنها با مضافالیهش روشن میشود و بدون آن، در ابهام و اجمال، غوطهور است. توجه کنید: «مشاور املاک»، «مشاور تغذیه»، «مشاور حقوقی»، «مشاور پزشکی»، «مشاور خانواده»، «مشاور اختلالات روانشناختی» و... این مضافالیهها هستند که معنای مشاور را روشن میگردانند.
به همین ملاک، وقتی سر در یک ساختمان، تابلوی «مرکز مشاوره» را میبینیم معنای محصلی از آن درک نمیکنیم؛ مگر آنکه مضافالیهی برای آن وجود داشته باشد: مرکز مشاوره املاک، مرکز مشاوره خانواده، مرکز مشاوره تحصیلی یا...
البته نمیتوان انکار کرد که در روزگار کنونی کلمه «مشاور» به شکل مطلق در «مشاوره روانشناسی» تبادر و انصراف دارد. یعنی مشاور کسی است که تخصص روانشناسی دارد و میتواند در موضوعات مربوط به این دانش اظهار نظر تخصصی کند؛ اما با این همه راه مغالطه بسته نیست؛ زیرا در پارهای از «مراکز مشاوره» مشاوره حقوقی یا مشاوره تغذیه هم داده میشود و دقیقا معلوم نیست به چه دلیلی در این مراکز «مشاوره فقهی یا اعتقادی» وجود ندارد؟!
-----
نکته مهم دیگر که منشا سوء برداشتها و مغالطات دیگری میگردد اینکه برحسب مضافالیهی که به واژهی «مشاور»، روح و معنا و تعین میدهد لازم است تحصیلات تخصصی وجود داشته باشد. کسی که میخواهد «مشاورهی تغذیه» بدهد باید «رشتهی تغذیه» خوانده باشد، کسی که میخواهد «مشاورهی حقوقی» بدهد باید «رشتهی حقوق» خوانده باشد و کسی که میخواهد «مشاور پایاننامههای فقهی یا کلامی» باشد باید در فقه یا کلام تسلط داشته باشد و...
بنابراین نمیتوان توقع داشت که فارغالتحصیلان رشته کلام، مشاوره حقوقی یا اخلاقی بدهند! نیز نمیتوان اجازه داد که فارغالتحصیلان رشته روانشناسی، مشاوران املاک یا تغذیه شوند!
-----
به همین معیار نمیتوان اجازه داد فارغالتحصیل رشته مشاوره که عمدتا تحصیلات تخصصی مرتبط با رشته روانشناسی دارد و واحدهای این رشته را گذرانده است، درباره طلبگی اظهار نظر کند و مشاوره دهد؛ حتی اگر خودش طلبه باشد!
زیرا اولا در زمینه طلبگی، مطالعه تخصصی ندارد؛ ثانیا تجربیات شخصی او در عالم طلبگی معلوم نیست موفق باشد.
کسی که قرار است به طلبه مشاوره صنفی و طلبگی بدهد باید در باره عالم طلبگی، رسالتهای حوزه و نگاه کلان به فضای روحانیت، تامل، مطالعه تخصصی و مباحثه گسترده داشته باشد. حضور متخصصان مشاوره (روانشناس) در مدارس علمیه و راهنمایی طلاب در مسایل طلبگی همان قدر ناروا است که حضور متخصصان رشته حقوق در عرصه مسایل روانشناسی به استناد تجربیات فردی و به بهانه معلومات عمومی!
مشاور طلبگی که از آن به مربی راهنما تعبیر میکنیم باید بتواند در مدرسه علمیه و در ارتباط با طلبه، هویت آخوندی را تثبیت کند، ارزشها و افتخارات طلبگی را انتقال دهد، رسالتها و ماموریتهای حوزه را روشن کند و طلبه را در مسیر پرشکوه طلبگی باورمند و راسخ گرداند. در حالی که متخصصان رشته مشاوره (روانشناسی) برای این امور آموزش تخصصی ندیدهاند و در آن ورودی ندارند. ورود چنین کسی به این عرصه ورودی بیتخصص، سلیقهای و حداکثر بر اساس تجارب فردی در عالم طلبگی است که معلوم نیست در آن هم موفقیت داشته باشد.
بله؛ حضور مشاور (روانشناس) در مدرسه علمیه برای حل مسائل روانشناختی و یاری طلاب جوان در مدیریت عواطف و هیجانات و درمان اختلالات مفید است؛ اما مشروط به آنکه این مشاوران متخصص، در عرصه مسایل طلبگی ورود نکنند و پا در کفش مشاوران طلبگی نفرمایند.
اذا دار الامر بین المشاور (روانشناس) و راهنمای طلبگی
با تحلیل فوق به خوبی روشن است که در مدارس علمیه هم به مشاور (روانشناس) نیاز داریم و هم به مربی راهنمای طلبگی و حضور هر دو متخصص در مدارس علمیه مغتنم و مفید و بلکه ضروری است؛ نه این جای آن را میگیرد و نه آن کارکرد این را دارد. حال اگر فرض کنیم مدیر مدرسه به هر دلیل نمیتواند هر دو شأن را تامین کند و باید از این میان، تنها یکی را انتخاب کند، کدام یک را باید مقدم کرد؟ بیهیچ تردیدی مشاور طلبگی بر مشاور روانشناس مقدم است. زیرا در عالم طلبگی ایجاد باور پایه به هویت طلبگی بر هر چیز دیگری مقدم است و اولین قدم در طلبگی به شمار میرود؛ بله؛ مربی راهنما و مشاور طلبگی، در صورت کشف مسائل روانشناختی، جوان را به مراکز مشاوره روانشناختی ارجاع میدهد. همان گونه که در صورت کشف بیماری جسمی به مراکز درمانی.