#ادمین_نوشت اینو گذاشتم برا شب زنده دارا و سحر خیزا✋😶 قسمتی از پیام جدید صاحب فرم سمی شماره دو #گلبم_درد_گرفت_از_دست_شما 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂

آقای محمدی! شب زنده دارها بیدار موندن که در این واپسین سحرهای ماه مبارک رمضان توبه و استغفار کنن، آخه این چه پیامیه که دم سحر میذارین تو کانال؟!!!!! من بجای همسران این شهدا از شما عذر میخوام که مثل شما دوراندیش و آینده نگر نبودن و پیچش مو رو ندیدن و شوهر ستادی برای خودشون انتخاب نکردن و الان بی سر و همسر شدن! #گلبم_درد_گرفت

تو کانال تون دارم با واژه های جدید و عجیبی آشنا میشم که ضمن نشنیدن شون، معنی شونم نمیدونم و هرچی جلوتر میریم بیشتر میفهمم که نمی‌فهمم مثلا سیرت رحمانی چیه؟ عاشقانه های مذهبی چه صیغه ایه؟ نیروهای صف سپاه؟! دختر خونگی پاسدار ماموریت نرو شهید شو این یعنی چی ؟ الان هی فکر میکنم عاشقانه چیه مذهبي چیه ترکیبش یعنی چی؟ و اصلا الان که فکر میکنن نمیخوام بدونم معنی شون چیه #قشر_هات_چاکلت

و من که نصف شب رفتم عکسای شهدا رو مجددا دیدم که ببینم کدومشون فقط 30 درصد معیار ظاهری خانوم رو داشتن و به نتیجه نرسیدم الان یه دغدغه دیگه به دغدغه هام اضافه شد #عضو_فرقهٔ_جغدیون

دقیقا واکنشی که من به خانم فرم سمی ۲ دارم... آقای محمدی ممنون که نمیذارید سم خونمون بیفته😐 #مشاور_ستمکش_چیه؟ #مشاور_ستم_دِه #فرقه_محمدی_ستم_دیده

آقای محمدی بعضی از این جوجه پنبه ای ها خیلی کاراشون جالبه:) رفتم گلزار شهدا خواستم خلوت کنم تنها باشم طرف تا منو دید صدای مداحی ماشینشو اول بلند کرد منم بدم اومد رفتم اونور رو صندلی نشستم بعد از ماشین پیدا شد یه چرخی زد مثلا😐 بعد به بهونه خواستگاری ازم میپرسه منزل شهید فلانی نمیدونید کجاست شهیدی که اصلا شناخته نبود خیلی😐 واقعا فازا ماذا برادر....😶‍🌫 #آقای_محمدی_گلبم‌دردگرفت_ازدست_این_قشر_آسیب_پذیرتون

#ادمین_نوشت ورودی های جدید رو برده بودیم راهیان نور تا هم آشنا بشن با همدیگه و هم برای کارهای تشکیلاتی جذب شون کنیم✋😶 آخر شب بود. اومدم توی محل اسکان بخوابم. دیدم هیچ پتویی نمونده. بچه ها همه خواب بودن. دو پتو رو از روی دو نفر برداشتم، انداختم زیرم که قشنگ نرم باشه😶. ی پتو رو هم از روی ی نفر دیگه برداشتم، کشیدم روم. پتوهام که جور شد، زیر لب با خودم زمزمه کردم: #أَنَّ_الْأَرْضَ_يَرِثُها_عِبادِيَ_الصَّالِحُونَ و تخت خوابیدم. از خواب که پاشدم، بچه ها می گفتن دیشب کی پتو ها رو برداشته از روی ما!? صب سردمون شده بود. رفتیم توی اتوبوس. بلندگو رو روشن کردم و بچه ها رو نصیحت کردم که ما مهمون شهداییم.اومدیم اینجا برای خودسازی. امکان داره توی این سفر برای خوابیدن حتی پتو کم باشه، غذا خوب نباشه، نوشابه ها گرم یا کم باشه. اما کار شما و سفر شما ثواب داره. شما خواص دانشگاه هستید و بدون دعوت نامه اینجا نیومدید. رفقا بدونید که هجرت مقدمه جهاده. حتی از تعلقات هم باید جدا بشیم. منی که از ی پتو نمی تونم بگذرم، چجوری می خوام شهید بشم؟! به مادیات دل نبندید. اینجا جاده اش خاکیه، راهش خاکیه و آدم هاش هم خاکی هستن. خاکی و پاک باشید و به چیزی دل نبندید. #میزان_امکانات_ما_نیست #میزان_اتصال_ما_به_خداست #خاطرات_خود_نوشت #راهیان_نور 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂

سلام جناب محمدی وقتتون بخیر من در کارگاه اهمیت به دل نشستن شرکت کرده م و چون با یک خانومی در حال آشنایی بودم که همه اخلاقیاتش رو دوست داشتم ولی متاسفانه ظاهرشون به دلم نمینشست این آشنایی یکسال طول کشید و من در نهایت به همین دلیل ظاهری این رابطه رو تموم کردم اما الان شدیداً حس میکنم که کار به شدت اشتباهی کردم و می‌تونستم اولویت هام رو جا به جا کنم و به خاطر اینکه فقط به خاطر ظاهر رابطه رو تموم کردم باهاشون شدیداً ناراحتم. به نظرتون کار درستیه که فقط به خاطر ظاهر یک گزینه رو کنسل کنیم با اینکه تمام اخلاقیات مورد انتظار ما رو داشته باشه؟ #ارسالی_مخاطب

سلام آقای محمدی راستش خیابان امام رضا ع بودیم با همسرم یاد فرم سمی شماره دو افتادم خواستم بگم براشون دعا کردم زودتر سر عقل بیان چون واقعا این اصلا مهم نیست ماشینتون ساندروف باشه یا نه مهم اینه بتونی از ته قلبت بخاطر وجود همسرت از امام رضا تشکر کنی یا خدای نکرده گله کنی #ارسالی_مخاطب

کانال مکتب‌ خونه محمدی(طنز) https://eitaa.com/soalatkhososi فهرست موضوعات کانال https://eitaa.com/mohammadi2i/12923 لیست کارگاه ها https://eitaa.com/mohammadi2i/2915 کانال تلگرام t.me/mohammadi2i تعین وقت مشاوره و تهیه کارگاه ها @F_Shojaeeii ای دی من(حاج فِصال) @mohammadii3