eitaa logo
محمدجواد کریمی
88 دنبال‌کننده
265 عکس
249 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تأمّلی بر جنبش مقاومت میرزا کوچک خان جنگلی(۹) ✍محمد جواد کریمی 🔸تشکیلات نهضت جنگل نهضت جنگل- در طول ۷ سال حیات و موجودیت سیاسی و نظامی خویش- دارای سازمان و تشکیلاتی بود. حدود قلمرو و قدرت نهضت جنگل استان گیلان بود که از یک طرف به صفحات آذربایجان و زنجان و قزوین و از طرف دیگر به مازندران و نور و کجور محدود می گردید. کسما مرکز تشکیلات مالی و اداری نهضت بود و حاجی احمد کسمایی متصدی آن بود. درآمد نهضت از محل وصول عشریه و عوارض خروج کالا از گیلان به خارج، تامین می شد. گوراب زرمیخ مرکز تشکیلات نظامی بود و حتی مدرسه تعلیمات نظامی داشت. هیأت اتحاد اسلام - که از علماء و روحانیون تشکیل می شد- حدود اقدامات و تصمیمات نهضت را معین می کرد و تقریبا رهبری نهضت را علماء بر عهده داشتند، اما این عنوان دوام چندانی نداشت، و عناصری که مایل به دخالت فراوان روحانیون نبودند، در صدد برآمدند که نام هیأت اتحاد اسلام را تبدیل به کمیته نمایند و در نتیجه کمیته ای با ۲۷ عضو تشکیل شد.(۱) اعضای این کمیته عبارت بودند از ۱- حاجی میرزا محمد رضا حکیمی ۲- حاجی سید محمود روحانی ۳- حاجی شیخ علی علم الهدی ۴- سید عبدالوهاب صالح ۵- میرزا محمدی انشائی ۶- شیخ بهاءالدین املشی ۷- میر منصور هدی ۸- شیخ محمود کسمائی ۹- دکتر ابوالقاسم فربد ۱۰- حسین کسمائی ۱۱- اسماعیل عطار ۱۲- عزت الله خان هدایت ۱۳- وقار السلطنه ۱۴- مشدی علی شاه ۱۵- حسین خان خیاط ۱۶- رضا افشار ۱۷- سید حبیب الله خان مدنی ۱۸- شیخ عبدالسلام (۲) ۱۹- ابراهیم کسمائی ۲۰- میرزا هادی لاکانی ۲۱- محمد علی پیر بازاری ۲۲- میر احمد خان مدنی ۲۳- دکتر سید عبدالکریم کاشی ۲۴- اسکندر خان امانی ۲۵- حاجی احمد کسمائی ۲۶- آقا جواد گل افزانی ۲۷- میرزا کوچک خان(۳) 📚۱- دکتر مدنی، سید جلال‌الدین، تاریخ تحولات سیاسی و روابط خارجی ایران ،ج۲, ص ۳۴۷. ۲-حاج شیخ عبدالسلام عرب (شهید مکی)، از روحانیون لاهیجان‌ و‌ از جمله یاران میرزا از آغاز نهضت و از رئوس آن بود که علاوه بر عضویت در جلسات کمیته اتحاد اسلام در عملیات های نظامی حضور پررنگی داشت. نامبرده در ماجرای تسلیم دکتر حشمت ایشان هم در زمره فرماندهانی بود که همراه با دکتر حشمت تسلیم شد و مدتی در زندان بود. پس از آزادی تا سال ۱۳۴۸ شمسی زنده بود و قبرش در بقعه آقا سیدمحمد یمنی لاهیجان قرار دارد. ۳-ابراهیم فخرایی، سردار جنگل، ص ۹۷. @mohammadjavad_karimi
🌀 جامعه مدرسین، جنگ شناختی و ضرورت بازیگری مؤثر در حکمرانی مجازی 🖋 علیرضا محمدلو 🔸 تسلط بر مغزها از تسلط بر سرزمین‌ها بالاتر است. اگر مغز یک ملت را تسخیر کنند آن ملت سرزمین خود را تقدیم می‌کند. این کلام راهبردی رهبر انقلاب را می‌توان توصیف کوتاه جنگ شناختی هم نامید. ❓اما عناصر اصلی این جنگ شناختی چیست؟ 🔹 اگر رسانه را مصدر و بستر جنگ‌های شناختی بپذیریم در تحلیل پیام رسانه‌ای، یک فرایند پنج مرحله‌ای مطرح شده است: فرستنده پیام، متن پیام، بستر(کانال) پیام، گیرنده پیام و اثر پیام. شاید بتوان یک متغیر ششمی را هم به این فرایند اضافه کرد یا بطور مجزا از ارکان پنج‌گانه مذکور مطرح نمود: تکنیک پیام. بدین صورت که بگوییم: چه کسی، چه پیامی را از چه کانالی و برای چه مخاطبی و با چه سطح اثری و با چه تکنیک‌هایی منتقل می‌کند؟ 🔺 با این اوصاف و با در نظرگرفتن پیشرفت‌های تکنولوژیکی و نظریه جامعه شبکه‌ای، آنچه که جنگ‌های شناختی امروز را شکل و هیأت متفاوتی می‌بخشد، و است. در واقع سکوهای اثر و شبکه‌های اجتماعی، توانایی انگاره‌سازی در سطح فراگیر و به تعبیری را دارا هستند. ♨️ اینکه به چه چیزی فکر بکنیم و چگونه فکر بکنیم را پلتفرم‌ها و تکنیک‌های رسانه‌ای تعیین می‌کنند. 🔻 دستور روز جوامع در پلتفرم‌ها و از مسیر تکنیک‌های جنگ شناختی تعیین می‌شود. دیگر حتی فراموش می‌شود که منبع پیام و اثر پیام و مخاطب پیام کیست. حتی متن پیام هم شکل فانتزی پیدا کرده و فقط از باب سرگرمی و بعنوان کالا(اطلاعات) مصرف می‌شود. 🔻 مسیر جامعه شبکه‌ای را برای تسلط بر جوامع و تثبیت و تعمیق و توسعه هژمونی تدارک دیده‌ و ترتیب داده است. چراکه قدرت را با گفتمان گره زده و به تعبیر گرامشی، یک (هژمونی) را با هک‌کردن اندیشه‌ها، تغییردادن ذائقه‌ها و کنترل رفتارها سامان بخشیده است. 🔹 کشورها جهت حفظ هویت و استقلال ملی و هضم نشدن در (جهان‌سازی شبکه‌ای)، سیاست‌های متنوعی را جهت کنترل وضعیت اتخاذ کرده‌اند که بخشی مبتنی بر تأسیس شبکه ملی اطلاعات و بخش بزرگی نیز بر اساس فیلترینگ مجازی و قسمت لاغری هم تحت عنوان سواد رسانه‌ای صورتبندی شده است. 🔹 شبکه‌ ملی اطلاعات که حکم زمین بازی را دارد و سوادرسانه بعنوان یک تاکتیک فرهنگی بلندمدت مطرح است اما قواعد بازی و سیاست‌های بازیگری در کنار این دو مقوله حائز اهمیت است. بعنوان مثال: 1⃣ موارد فیلترینگ ایالات متحده آمریکا شامل مقابله با نفوذ خارجی، مبارزه با تروریسم و عدم دسترسی کودکان به محتوای صریح جنسی است. 2⃣ کشور کانادا علاوه بر این موارد، محتوای نفرت‌انگیز و ارتباط جنسی با حیوانات و موارد نقض حقوق بشر را در لیست فیلترینگ قرار داده است. 3⃣ اتحادیه اروپا در لیست جرایم سایبری‌اش، نشر مطالب نژادپرستانه، هرزه‌نگاری کودکان و فیشینگ و کلاهبرداری رایانه‌ای را می‌بیند. 4⃣ در قوانین مجازی کشور آلمان، نفی هولوکاست، نفی سیاست‌های دولت و حتی فیلتر ویکی‌پدیا را هم شاهد هستیم! 5⃣ انگلستان نیز پورنوگرافی شدید و شکنجه را در لیست فیلتر تشخیص داده 6⃣ حتی رژیم غاصب صهیونیستی نیز در کنار موارد امنیتی، مخالفت با آرمان‌های یهود و ترویج فساد و تروریسم را به عنوان فاکتورهای اعمال فیلتر اعمال کرده‌ است. ♨️ فاجعه اینجاست که در حوادث اخیر کشور ما، جنگ شناختی با سه محور اغتشاش، ترور و اعتصاب در بستر کاملا پلتفرمی شکل گرفت و حدود سه ماه، مبتنی بر تکنیک‌های رسانه‌ای و فضای ولنگار و نیمه فیلتر مجازی، پروپاگاندای وحشتناکی بر فضای افکار عمومی سایه انداخت و هزینه‌های اقتصادی و انسانی و فرهنگی را بر کشور تحمیل کرد. 🔻 علاوه بر محورهای امنیتی، سیاسی و اجتماعی در جنگ ترکیبی اخیر، از وجوه مبنایی(ولایت فقیه) تا وجوه هنجاری و نمادین(حجاب و عفاف)، بشدت مورد هجمه قرار گرفت که راهبری این جنگ شناختی حجیم، در فضای رهای مجازی ما بود. ❇️ نتیجه منطقی؛ حکمرانی مجازی با محوریت جنگ شناختی، جزء لاینفک استعمار فرانو بوده و آلترناتیو کشورهای دنیا و از جمله ایران برای جبران فرسایش در جامعه شبکه‌ای، اعمال سیاست فیلترینگ، در عرض شبکه‌ملی اطلاعات و توسعه سوادرسانه‌ای است. ♨️ از آنجایی که حوزه علمیه، در جامعه اسلامی است و بزرگان و اعزه که در تعبیر حضرت آقا "مغز متفکّر، چشم بینا و وجدان سالم و حسّاسی برای دستگاه اداره‌ دینی در کشور هستند" در کنار سایر خواص اثرگذار بایستی برای تحقق این سیاستها در راستای تحقق حکمرانی مجازی، نقش‌آفرینی لازم را همراه با ظرافت‌ها و روش‌های اقناعی ایفا نمایند و تسلیم پروپاگاندای حبابی برای رفع بی‌محابای فیلترینگ بدون پیوست‌های لازم به بهانه فروکش کردن اغتشاشات یا ...نشوند.
تأمّلی بر جنبش مقاومت میرزا کوچک خان جنگلی(۱۰) ✍ محمد جواد کریمی 🔸 ادوار نهضت جنگل شناخت اجمالی نهضت‌ جنگل‌ از نظر سیاسی‌، اجتماعی ‌و ترکیب‌ رهبری‌ به ‌دو دوره ‌تقسیم‌ می‌شود: دوره‌ نخست‌ با عزیمت ‌ میرزا کوچک‌ خان ‌به ‌ گیلان ( رجب ‌۱۳۳۳/ خرداد ۱۲۹۴) آغاز شد و با توقف ‌مخاصمات‌ جنگی ‌و انحلال ‌کمیته‌ اتحاد اسلام ‌پایان ‌یافت. ( شعبان ‌۱۳۳۸/ اردیبهشت‌۱۲۹۹). دوره ‌دوم ‌با ورود ارتش‌ سرخ ‌شوروی ‌به ‌ ایران (۲۹ شعبان‌۱۳۳۸/ ۲۸ اردیبهشت‌۱۲۹۹) شروع‌ شد و با شکست‌ نظامی ‌جنگل‌ و شهادت ‌میرزا کوچک ‌خان‌ (۱۱ آذر ۱۳۰۰) به ‌پایان‌ رسید. دوره ‌دوم ‌سه ‌مرحله ‌داشت‌: مرحله ‌اول‌، توافق ‌نمایندگان ‌جنگل‌ با نمایندگان ‌دولت‌ شوروی‌ (نه‌مادّه‌ انزلی‌) و تشکیل‌ حکومت ‌موقت ‌جمهوری‌؛ مرحله‌ دوم‌، کودتای ‌ حزب‌کمونیست‌ بر ضد میرزا و تشکیل ‌دولت ‌ائتلافی ‌ احسان‌اللّه ‌خان ‌با نمایندگان ‌دولت ‌ شوروی‌ و حزب کمونیست ‌ایران‌؛ و مرحله ‌سوم‌، ورود حیدرخان ‌عمو اوغلی به ‌ایران ‌و تشکیل ‌دولت‌ جمهوری‌ شورایی‌ گیلان‌. @mohammadjavad_karimi
تأمّلی بر جنبش مقاومت میرزا کوچک خان جنگلی(۱۱) ✍ محمد جواد کریمی ♨️نقش نفوذی ها در ایجاد اختلاف و تفرقه در درون جنبش 💥در وسعت اندیشه خونبار جنگل از پشت خنجر می خورد سردار جنگل به نظر غالب صاحب نظران و آگاهان تاریخ معاصر ایران، اولین ضربه کاری به نهضت جنگل نه از خارج و از سوی حکومت و دولت و حتی اردوی قزاق و قوای نظامی اجنبی اعم از انگلیسی و روسی، بلکه از داخل نهضت متوجه آن شد و آن عبارت از بروز اختلاف بین میرزا کوچک رهبر نهضت و حاج احمد کسمایی مرد شماره ۲ نهضت جنگل بود؛ که در نهایت منجر به جدایی و تسلیم حاج احمد کسمایی و نیروهای تحت امرش به قوای دولتی شد! در اینجا به بررسی نقش نفوذی ها در تکوین این اختلاف ویرانگر می پردازیم. شیخ بهاء الدین املشی از اعضای کمیته اتحاد اسلام در خاطراتش از نقش نفوذی ها در ایجاد اختلاف در درون نهضت جنگل می نویسد: جمعی از مردم خلق الساعه، فرزندان روز [ابن الوقت] که در همه ی زمان[ها] دورِ دیگِ آشِ پخته، جمع می شوند و پزندگان آش را گرفته و محروم می کنند، در و زرمیخ[مراکز نفوذ حاج احمد و میرزا کوچک] جمع شده، [دسته ای] سنگ محبت میرزا کوچک را و دسته دیگر سنگ محبت حاج احمد را روی دل پر از محبت خود می کوبیدند! از آن جمله# میرزا حسین خان کسمائی آزادیخواه دوره اول مشروطه که با دعوت و سلام و صلوات وارد جنگل شد. این دسته ی تازه وارد و تقسیم بندی آنها،[در درون نهضت] مرا به یقین وادار نمود که اینها مخصوصا از طرف [ی] مقیم تهران، ماموریت دارند که به وسیله ، جنگل را نمایند. (۱) 📌رضا افشار بهائی نفوذی؛ نقطه مقابل فعالیت های حسین خان کسمائی را در نهضت جنگل انجام می دهد. او خود را طرفدار حاج احمد کسمائی نشان می داد و در مقابله با میرزا کوچک در داخل نهضت و در بدبینی حاج احمد کسمائی نسبت به میرزا کوچک، نقش مهمی ایفا کرد. 📌پیامد دسته بندی دسته بندی داخل نهضت، اثرات مخربی را بر جا نهاد و حاج احمد کسمائی را در مقابل میرزا کوچک قرار داد. و کار را به جایی رسانید که حاج احمد کسمائی را از میرزا جدا و از نهضت کناره گرفت و در نهایت خود را تسلیم دولت وثوق الدوله کرد! اقدامی که ضربه سهمگینی به نهضت جنگل وارد کرد. 📚۱- فرهنگنامه علمای مجاهد گیلان، میثم عبداللهی،ص ۶۱ به نقل از گوشه هایی از تاریخ گیلان، بهاء الدین املشی، صص ۲۲۳-۲۲۴. @mohammadjavad_karimi
تأملی بر جنبش مقاومت میرزا کوچک خان(۱۲) ✍ محمدجوادکریمی 🦀 پس لرزه های خیانت نفوذی ها مهم ترین ضربه ای که تسلیم حاج احمد کسمائی بر پیکر نهضت جنگل وارد کرد، این بود که دو منطقه اصلی نهضت- کسماء و گوراب زرمیخ- از حوزه نفوذ میرزا میرزا کوچک خان خارج شد. چرا که حاج احمد و خاندانش به تمام جزئیات و زیر و بم منطقه و پایگاه ها و مراکز مهمات نهضت در آن منطقه، آگاهی و اشراف داشتند! و احتمال این که این اطلاعات را در اختیار دولت وثوق الدولة قرار دهند، دور از انتظار نبود. لذا رو تمام جنگل های منطقه فومنات برای میرزا کوچک و یاران او ناامن شده بود. از این رو میرزا دستور داد که تمام نیروها و سران نهضت به سوی لاهیجان که حوزه نفوذ دکتر حشمت بود، حرکت کنند.(۱) 💥 بمباران لاهیجان میرزا کوچک چند روز که در داخل شهر لاهیجان ماند؛ شروع به بمباران شهر کرده و تعقیب و درگیری نیروهای علیه یاران میرزا کوچک باعث شد تا او و یارانش برای در امان ماندن مردم، شهر لاهیجان را ترک و راهی جنگل ها و کوهها شوند و کم کم به سمت کوههای منطقه تنکابن رسیدند و قزاق های ایرانی آنها را با سرعت تعقیب می کردند و در نزدیکی آنها بودند؛ اما میرزا کوچک خان برای جلوگیری از برادرکشی، فرمان حمله نمی داد، و اعلام می کرد که جنگ اصلی ما با نیروهای انگلیسی است. میرزا کوچک و نیروهای همراهش دائما تحت تعقیب نیروهای قزاق قرار گرفته و امکان اینکه در جای ثابتی مستقر شوند، به وجود نیامد. تسلیم دکترحشمت دکتر حشمت که از این تعقیب و گریز خسته شده بود، به امان نامه قوای دولتی اعتماد کرده و به همراه ۲۵۰ نفر از یارانش تسلیم شد. دکتر ابراهیم حشمت به دستور عبدالجواد متین المللک (قریب) و عبدالحسین خان سردار معظم خراسانی(تیمور تاش) حکمران وقت گیلان، در ۲۲اردیبهشت ۱۲۹۸ شمسی در شهر رشت اعدام گردید. با تسلیم دکتر حشمت، لاهیجان و به تبع آن شرق گیلان نیز از قلمرو نفوذ و قدرت نهضت جنگل خارج شد.(۲) 📚۱- فرهنگنامه علمای مجاهد گیلان, میثم عبداللهی، ج ۱, ص ۶۶ ۲-همان، صص ۶۸ به نقل از تاریخ انقلاب جنگل، ص ۲۰۹-۲۲۲؛ سردارجنگل، صص ۱۷۷-۱۸۵. @mohammadjavad_karimi
ضمیمه بخش ۱۲ یکی دو هفته پس از اعدام دکتر حشمت، گفته شد که وثوق الدوله تمایلی به اعدام او نداشته و حتی دستور داده بود که جلوگیری از مجازات وی بشود؛ اما سردار معظم خراسانی، حاکم گیلان(همان تیمورتاش دوران استبداد رضاخان) دستور وثوق الدوله را ارائه نداده است. تاریخ سیاسی معاصر ایران، سید جلال‌الدین مدتی، ج ۱, ص ۱۵۴. @mohammadjavad_karimi
تأمّلی بر جنبش مقاومت میرزا کوچک خان جنگلی(۱۳) ✍محمد جواد کریمی مجاهدات و خدمات دکتر حشمت دکتر ابراهیم حشمت الأطباء فرزند میرزا عباسقلی حکیم باشی طالقانی، یکی از حاذق و در عین حال از مردان آزاده و خدمتگزار بود. مردی با ایمان و نیک نام که در جنبش مشروطیت از و طبیب نظام ملی بود و در قیام جنگل از سران با شخصیت و فداکار بود. در لاهیجان با تسطیح طرق و کوشش در توسعه فرهنگ و تاسیس نظام ملی و احداث رود که اراضی وسیعی از شالیزارهای برنج را از خطر سوختن مصون می داشت، خدماتش را عیان ساخته بود. یک بار هنگام اردوکشی دولت به گیلان، با راهنمایی نصرت الله خان صوفی املشی به رشت رفت و با مقامات نظامی دولت ملاقات نمود، آنها وی را تشویق به تسلیم کردند و به آینده درخشان امیدوار ساختند. حتی اعزام دکتر و ۱۲ تن از نزدیکانش را به اروپا به خرج دولت به منظور تکمیل تحصیلات و متشکل ساختن قوای تحت فرماندهیش را به خدمت ژاندارمری نوید دادند؛ لیکن میرزا کوچک خان پس از استحضار از قضیه،بدوا به وسیله دو نفر نماینده و بعد شخصا دکتر حشمت را ملاقات و‌ او را متقاعد ساخت که تسلیم شدن به دولت مساوی با مرگ است. و لذا هر دو نفر مشکلات یک عقب نشینی دامنه دار و مصائب مترتب بر آن را از پیش، مطالعه و به خود هموار ساخته و سرنوشت خود را به دست حوادث و اتفاقات سپردند. 📚تلخیص و اقتباس از سردار جنگل، ابراهیم فخرائی، ص ۱۷۹. @mohammadjavad_karimi
🔘 عبور از قانون اساسی یا تعطیل آن❗️ 1⃣ یک طرف رسانه ها و جبهه سیاسی اصلاحات و رجال آن است که بین اعتراض و آنچه واقعاً در صحنه می گذرد تمایز موثر نمی گذارند و عملاً اغتشاش را هم اعتراض می خوانند! 2⃣ طرف دیگر برخی خواص در مناصب مهم و موثر است که اعتراض را در حد صحبت کردن و نامه و مقاله نوشتن فرو می کاهند! ▫️اصل۹ قانون اساسی حتی با وضع قانون (چه رسد به فرافکنی رسانه ای) اجازه خدشه به استقلال و تمامیت ارضی بنام آزادی را نمی دهد. طیف اول تصریح دشمنان در تسلیح اغتشاشگران را نشنیده می گیرند و همه حوادث جاری را درون زا می خوانند! جنایات عجیب در شکنجه کُشی بسیجیان و هتک حرمت بی سابقه ی پلیس را ندید می گیرند و ذیل اعتراض جا داده، به شکل موثر محکوم نمی کنند! اگر یک صدم این هتک و شکنجه ها از سوی نظام انجام می شد چه نمی کردند و حتی به صرف ادعا قبلا (سال۸۸) چه نکردند!؟ ▫️ اصل ۲۷ قانون اساسی نیز اعتراض را به تجمعات معنا می کند و فقط به دو شرط (مسلحانه نبودن/ مخل به مبانی اسلام نبودن) مشروط می نماید. اما فقیه شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران به مقاله و نامه نوشتن فرو می کاهد! اگر همین حرف را رویه مجریان قانون در مقابل تجمعات اعتراضی در دهه های اخیر نمی دیدیم، ناظر بر موارد اغتشاشی اخیر می گرفتیم. این تلقی، بیانات امام در مکاسب محرمه شان ذیل آیه۱۴۸ نساء و جواز تظلّم با "الجهر بالسوء من القول" با وجود امکان شکایت به محکمه و برقراری حکومت اسلامی را ندید می گیرد! https://lib.eshia.ir/10051/1/282#_ftn1 این رویه، حتی مواردی که رهبر انقلاب تجمع کارگران را به حق و رفتن دانشجویان در بین آنها را ستایش می کنند؛(۹۸/۳/۱) را هم بخاطر همان فرو کاست، در مرتبه های بعد اجازه نمی دهد! ⬅️ بین عبور از قانون اساسی یا تعطیل و تأویل آن، راه عمل بدون تنازل به همه اصول آن است که خوب است طرفین برآن اجماع عملی کنند. محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
شعر مداحی مدح حضرت زهرا (س) - ای بی نشانه‏ ای که خدا را نشانه‏ ای ای بی نشانه‏ ای که خدا را نشانه‏ ای هر سو نشان توست، ولی بی نشانه ‏ای ای روح پر فتوح کمال و بلوغ و رشد چون خون عشق در رگ هستی روانه‏ ای با یاد روی خوب تو می‏ خندد آفتاب بر خاک خسته رویش گل را بهانه ‏ای ای ناتمام قصه شیرین زندگی تفسیر سرخ زندگی جاودانه‏ ای تصویر شاعرانه در خود گریستن راز بلند سوختن عارفانه‏ ای هیهات، خاک پای تو و بوسه ‏های ما؟! تو آفتاب عشق بلند، آستانه‏ ای در باور زمانه نگنجد خیال تو آری حقیقتی بحقیقت فسانه‏ ای زهرای پاک ای غم زیبای دلنشین تو خواندنی‏ ترین غزل عاشقانه ‏ای فاطمه راکعی قم المقدسة, ۱۳ جمادی الاولی ۱۴۴۴ برابر با ۱۷ آذرماه ۱۴۰۱ @mohammadjavad_karimi
محمدجواد کریمی
تأمّلی بر جنبش مقاومت میرزا کوچک خان جنگلی(۱۳) ✍محمد جواد کریمی مجاهدات و خدمات دکتر حشمت دکتر ابر
تأملی بر جنبش مقاومت میرزا کوچک خان(۱۴) ✍ محمد جواد کریمی 🌹دکتر حشمت در محکمه نظامی مقامات نظامی دولت ، به دکتر حشمت پیغام فرستاده و به استناد اینکه مسلمانند و فرد مسلمان راضی به ریختن خون برادران هم کیش خویش نیست، پشت را به علامت کرده یاد کردند که در صورت تسلیم، جانا و مالا از هر نوع تعرض مصون خواهند بود. دکتر حشمت که به مبانی دینی ایمان داشت، سوگند مقامات نظامی را حمل به صحت نمود و یک روشنایی مبهمی از اعتماد و اطمینان به آنچه شنیده و‌ از نظرش گذشت در قلبش تابید، و لذا با پیش بینی حوادث محتمل الوقوع، تسلیم شدن به قوای دولتی را به عقب نشینی بی هدف ترجیح داد و با ۲۷۰ نفر از مجاهدین تحت امرش تسلیم شد. 📌نقض عهد بدرفتاری فرماندهان قزاق در همان لحظات اولیه تسلیم، وی را به اشتباهی که کرده بود، متوجه ساخت! چه می دید مردم در مسیر راهش، به ابراز احساسات مخالف و‌اعمال دشمنی و کینه توزی- نسبت به وی- برخاسته و سخنان ناهنجاری به زبان می آورند! و این امر اگر تحت تعلیمات فرماندهان نظامی صورت نمی گرفت، قطعا امکان پذیر نمی شد. به علاوه سرهنگ قریب از رعایت نظامیش سرباز زده و از هیچ گونه اهانت نسبت به دکتر خودداری نکرده و حتی وی را مورد ایراد ضرب قرار داد. طولی نکشید که جلسه دادگاه نظامی- که بیشتر به خیمه شب بازی شباهت داشت- ترتیب داده شد و بدون اینکه حق دفاعی برای دکتر قائل شوند، حکمی را که از پیش انشاء شده، قرائت و‌ او را به اعدام محکوم کردند‌.سرانجام حکم اعدام، در روز چهارم اردی بهشت برابر با ۱۱ شعبان ۱۳۳۷ هجری قمری در قرق کارگزاری رشت ، در حضور عموم مردم به اجرا گذاشته شد. 📌آرامش در پای دار ژست دکتر حشمت به هنگام اعدام، مظلومانه و با یک متانت و وارستگی عجیبی همراه بود. دکتر پس از استماع متن حکم اعدام، بدون هیچ سخنی، بالای چهارپایه دار رفت و کلاه نمدی سیاهش را - که قیافه موقری به وی داده بود- از سر برداشت و به دست یکی از حاضران داد، سپس شنلش را از دوش برداشت و‌ تقدیم یکی از مأموران نمود و بعد عینک سفیدش را از چشم برگرفت و به شخص دیگری داد و آن وقت نگاه معنی داری به جمعیت حاضر در قرق، نمود و طناب دار را شخصا به گردن انداخت و ریشش را از لابلای طناب بیرون کشید؛ از این حرکات مظلومانه و‌ در عین حال شجاعانه دکتر ، دفعتاً صدای ضجه و شیون از میان تماشاچیان برخاست، دژخیمان قرق کارگزار عجله کرده و طناب را بالا کشیدند و برای ارعاب مردم به‌طور دست جمعی شروع به شلیک نمودند.مردم در پی شلیک قزاقان متفرق شده، گریختند و دکتر حشمت مردانه بالای دار جان داد و بدین گونه طومار زندگی مردی که قلبش سرشار از محبت وطن و هموطنانش بود، درهم پیچیده شد. 📚 تلخیص و اقتباس از سردار جنگل، ابراهیم فخرائی، صص ۱۸۱-۱۸۲. @mohammadjavad_karimi
محمدجواد کریمی
تأملی بر جنبش مقاومت میرزا کوچک خان(۱۴) ✍ محمد جواد کریمی 🌹دکتر حشمت در محکمه نظامی مقامات نظامی د
تأملی بر جنبش مقاومت میرزا کوچک خان(۱۵) ✍محمد جواد کریمی عبدالحسین تیمورتاش (سردار معظم خراسانی) حاکم گیلان عبدالحسین تیمورتاش که در دولت وثوق الدوله، حکومت گیلان را بر عهده گرفت، مردی بی رحم و فاسد و خودخواه بود که به واسطه مداوم، اغلب از طبیعی بود! تصادفا تمام دوره مأموریتش در گیلان مقارن با خمودگی و رخوت نهضت جنگل بود، لذا فرصت مناسبی به دستش رسید که آنچه می تواند از آزار و اذیت خلق کوتاهی ننماید تا بدین وسیله رئیس دولت وقت را از اعمال خشن و شقاوت آمیز خود راضی و خشنود سازد! زارع و دهقان گیلانی را که از دهات دوردست - برای فروش محصول خویش- به رشت می آمدند، دستگیر و به بهانه انتساب به نهضت جنگل، زندانی می ساخت و انواع زجر و عقوبت را در باره شان روا می داشت. افراد بازداشت شده، در انبارهای کارخانجات نوغان- که مخصوص انباشتن پیله کرم ابریشم است- زندانی می شدند. زیرا در شهربانی، محلی برای پذیرفتن افراد جدید وجود نداشت و همه زندانها پر شده بود. 💥روند صدور حکم اعدام روزی که اراده اش به اعدام کسی از محبوسین تعلق می گرفت، یکی را به نام احمد یا محمود به آواز بلند صدا می زدند، و چون کسی خود را به نام های یاد شده معرفی نمی کرد، فی الحال یقه یک نفر را گرفته و به زور به قتلگاه می بردند! زندانی بیچاره هرآنچه قسم یاد می کرد که مثلا احمد یا محمود نیست و اساساً با جنگلی ها نسبت و رابطه ای ندارد، فایده ای نداشت، بلکه تو دهنش می کوبیدند و هیچ اعتراضی جز تن به مرگ دادن را از او نمی پذیرفتند! از قول ظهیر همایون معاون فرمانداری رشت، نقل شده است که روزی تیمورتاش مرا خواست و گفت دستور داده ام چند نفر را امروز اعدام کنند و با دست خود اشاره به تصاویری که روی میزش پهن شده بود، کرد. گفتم: اینها چکاره اند و اسامیشان چیست؟ فورا قلم قرمز را برداشت و در کنار چند اسم علامت گذاشت! ♨️نفرت و انزجار مردم گیلان از این مرد قسی القلب وصف ناشدنی است. این عقده، یک بار به هنگام ورود سردار سپه به گیلان منفجر شد، مردمی که به استقبال رضاخان در باغ آقازاده- چند کیلومتری بالای خمام- آمده بودند، به مجرد اینکه چشمشان به تیمور تاش افتاد، بی اختیار فریاد کشیدند«مرده باد تیمورتاش»! از این برخورد غیرمترقبه، سردار سپه خشمگین شد و بدون درنگ با ناخشنودی به رشت عزیمت کرد. تیمورتاش بعدها در دوران وزرات درباریش، از مردم رشت انتقام گرفت.به این ترتیب که ملیون و آزادیخواهان گیلان را به اتهام تمایلات کمونیستی به مشکلات فراوان دچار ساخت. مجامع ادبی و قرائت خانه ها را تعطیل و از هیچ گونه آزار و حبس و تبعید در باره آنها دریغ نورزید. تا اینکه ناگاه در اوج قدرت، به حضیض ذلت سرنگون و گرفتار غضب ولی نعمت خود رضاخان شد و به اتهام خیانت به وطن؟! از صدر وزارت دربار عزل و به کنج محبس منتقل شد. و سرانجام در همان سیاه چال رضاخانی دیده از جهان فرو بست. 📚 تلخیص و اقتباس از کتاب سردار جنگل، ابراهیم فخرائی @mohammadjavad_karimi
🔰چین هم به دیپلماسی جهانی علیه ایران پیوست؟ چند روز گذشته با هجمه چشمگیر اصلاح‌طلبان نسبت به حضور رئیس جمهور چین در عربستان و شرکت در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس گذشت. ✅ اما واقعیت ماجرا چیست؟ 🔻در بیانیه ی اول که مشترکا با عربستان منتشر شده بود، تنها در یک پاراگراف از ایران نام برده شده و در آن آمده است: «در خصوص ایران، دو طرف بر لزوم تقویت همکاری مشترک برای تضمین ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران توافق کردند. دو طرف همچنین از ایران خواستند در همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، رژیم منع اشاعه (سلاح‌های هسته‌ای) را حفظ و به اصول حسن همجواری و عدم مداخله در امور داخلی کشورها احترام بگذارد». موضع رسمی چین در قبال برنامه‌ی هسته‌ای ایران، همواره و به طور پیوسته درخواست از ایران برای همکاری با آژانس بین‌المللی و تاکید بر ماهیت صلح‌آمیز برنامه‌ی هسته‌ای ایران بوده است. حال باید از جناب ابوطالبی و دیگر اصلاح‌طلبان پرسید که این فاجعه‌ای که در بیانیه‌ی اول رخ داده چیست؟ چه تغییری در مواضع چین نسبت به ایران در مقایسه با مواضع گذشته آن کشور رخ داده است که چنین به خشم آمده‌اند و ندای «چین هم ایران را فروخت» سر می‌دهند؟ 🔻و اما درباره بیانیه ی دوم… آنچه به درستی مایه‌ی اعتراض هموطنان اصلاح‌طلب است، بند دوازدهم این بیانیه است که پس از جلسه‌ی اعضای شورای همکاری خلیج فارس – یعنی عربستان، امارات، بحرین، قطر، عمان، و کویت- و چین منتشر شد. در بند دوازدهم این بیانیه آمده است: «سران طرفین بر حمایت از تمام تلاش‌های صلح‌آمیز شامل اقدامات، ابتکارات و تلاش‌های امارات متحده‌ی عربی مطابق اصول و قوانین بین‌المللی جهت انجام مذاکرات دوجانبه برای حل مسئله جزایر سه گانه (تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی) تا حل این مسئله مطابق قوانین و اصول بین‌المللی تاکید نمودند.» با توجه به اینکه مسئله‌ی تمامیت ارضی برای ایران و ایرانی یک مسئله‌ی حیاتی است، خشم به‌وجود آمده کاملا قابل درک است و طبیعتا ایران بر سر خاک خود با احدی مذاکره نخواهد کرد و اظهار نظر کشورهای دیگر درباره‌ی این موضوع را برنخواهد تافت. اما ذکر چند نکته در این باره ضروری است. نکته‌ی اول اینکه در جلسات شورای همکاری خلیج فارس، دولت‌های عضو معمولا در بیانیه‌ی پایانی‌شان، ایران را «اشغالگر» و امارات متحده عربی را «مالک جزایر سه‌گانه» معرفی می‌کنند. برای مثال در بیانیه‌ای که در اجلاس چهل و دوم این شورا پیش از آغاز جام جهانی قطر منتشر شد، نسبت به تعهد اعضاء بر ایستادگی‌شان در برابر اشغال ادامه‌دار جزایر توسط ایران و حق حاکمیت امارات بر این جزایر تاکید شده بود. بنابرین موضع‌گیری چین مبنی بر حل و فصل موضوع «بر اساس قوانین بین‌المللی» را نمی توان حمایت چین از حاکمیت امارات بر جزایر تلقی کرد. هرچند گرفتن چنین موضعی وسط‌بازانه از سوی چین نیز به هیچ عنوان مورد قبول ایران نیست. اما پرسش این است که چه نیاز به بزرگنمایی و تزریق خشم به جامعه علیه چین است؟ چرا موضع وسط- و البته غیرقابل قبول چین- را به طرفداری از امارات تعبیر کرده‌اند؟ نکته‌ی دوم اینکه در جهان کنونی، نظم شبکه‌ای بر روابط بین‌الملل حاکم است. دولت‌ها ممکن است در موضوعی توافق، و در دیگر موضوعات اختلاف نظر داشته باشند. برای مثال، سال‌هاست که دولت‌های قطر، کویت و عمان پای بیانیه‌های بسیار تندتر از بیانیه‌ی دیروز را امضا کرده و بر حاکمیت امارات بر جزایر تاکید می‌ورزند. آیا اصلاح‌طلبان که امروز خواهان احضار سفیر چین، و برخورد جدی دستگاه دیپلماسی ایران با چین هستند، قائل به اتخاذ همین تصمیم درباره سه کشور قطر، کویت و عمان نیز هستند؟