✅ امکان فهم و شناخت یقینی از دین (۱۳)
🪐 نگاهی گذرا بر انواع شناخت های دینی
اکنون در پرتو نكاتی كه بيان شد، نگاهی گذرا به انواع شناختهای دينی می افكنيم:
پاره ای از شناخت های دينی را مي توان در زمره مسائل فلسفی پيش از علم قرار داد كه با دلايل صرفا عقلی به اثبات مي رسند و به اصطلاح، از قبيل گزاره های پيشينی نظری هستند. در چنين شناخت هايی، همچنان كه گذشت، مي توان به #يقين #منطقی دست يافت.
❇️ باورهای اساسی اديان، يعنی باور به وجود خدا، باور به توحيد ذاتی، صفاتی و افعالی، باور به ضرورت نبوت و باور به معاد، همگي در اين بخش جای مي گيرند. به عبارت ديگر، در #اصول #اعتقادات و #اصول #دين، راه تحصيل #يقين منطقی به آنها باز است.
از طرفی در فلسفه اسلامی، يكی از اقسام علم حضوري، علم حضوری معلول به علت هستی بخش خود دانسته شده است؛ از اين رو گزاره «خدا وجود دارد.» می تواند به عنوان گزاره ای وجدانی در ذهن منعكس گردد و چنان كه گفتيم، وجدانيات نيز از جمله گزاره های پيشينی و مفيد يقين منطقی هستند. در هر حال، تمام آن دسته از گزاره های دينی كه از جمله گزاره های پيشينی و قبل از علم به حساب مي آيند و مي توان با براهين عقلي محض براي آنها دليل آورد و به تصديقشان پرداخت، قابل دستيابی به يقين منطقی هستند.
🔸اما ساير گزاره هاي دينی كه يا تنها از طريق نقل به اثبات مي رساند، يا دست كم در استنباط آنها از مقدمه ای نقلی استفاده گرديده است، قابل دستيابی به يقين منطقی نيستند؛ زيرا شناخت های نقلی ما به وسيله يكي از اين سه راه بدست مي آيد؛ خبر واحد، خبر واحد محفوف به قراين قطعی و خبر متواتر.
خبر واحد معتبر، چيزی بيش از ظن نوعی را نتيجه نمی دهد و خبر متواتر، با عنايت به تشكيكی كه در دو شرط عقلی آن صورت گرفته و نيز خبر واحد محفوف به قراين قطعی نيز چيزی فراتر از يقين روانشناختی(= قطع اصولی) به بار نمی آورد.
بنابراين، #امكان نيل به #یقين #منطقی در #تمام گزاره های دينی #وجود ندارد، بلكه تنها در #بخشی از آموزه های دينی مي توان به #چنين يقينی نايل آمد.
بر اين اساس، #تمامی آنچه كه از #تقليد حاصل مي شود، جزم و يقين منطقی نيست؛ چون اوّلاً احتمال خلاف در آن زياد است و ثانيا قابل نقض و زوال پذير است ؛ مثلاً هرگاه از مقلّد جازم سؤال شود كه به چه دليل به فلان مطلب، جزم و يقين داری، در پاسخ خواهد گفت: چون فلان شخص گفته است. در اين صورت فرد مقلِّد با كمترين شبهه ای، ممكن است شك كند و جزم و يقين او زايل گردد و اين گونه جزم و يقين كه جازم و مالك آن نيز نيست، در معرض زوال می باشد.(۱)
📚۱- آیت الله جوادی آملی، شناخت شناسی در قران، ص ۲۳۹.
@mohammadjavad_karimi