eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
318 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی قشنگ میگفتن که: عادت کنید که عادت نکنید...🌱 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🍃🌸هنگام اذان است لحظه اجابت دعاست🌸🍃 🍃🌸خدایا ظهور حجتت را برسان خدایا قلب مقدسش از ما راضی و خشنود بگردان🌸🍃 🍃🌸خدایا موانع ظهورش برطرف بگردان خدایا رهبر عزیز ما را در پناه خودت حفظ کن🌸🍃 🍃🌸خدایا عاقبت همه مارو ختم به خیر بگردان خدایا ما را آنی وکمتر از آنی به خودمان وامگذار🌸🍃 🍃🌸خدایا تا مارو نبخشیدی از این دنیا نبر الهی رزمندگان مدافع حرم را سلامت بدار🌸🍃 🍃🌸دشمنان اسلام را نیست و نابود بگردان 🍃🌸خدایا این ویروس منحوس کرونا را از تمام جهان هستی ریشه کن بفرما 🍃🌸الهی آمین بحق حضرت زینب(س) 🍃🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمّد وَعَجِّل فَرَجَهُم وأهْلِك أَعدَائَهُـم أجمَعین🌸🍃 اگر حال خوشی پیدا شد جز برای فرج یار دعایی نکنیم🤲😭 🍃🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸🍃 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
عاشقان وقت نماز است 📢 اذان میگویند اذان ظهر به افق تهران 🍃 🍃 🍃 🍃 اَللّهُ اَکبَرُ اَللّهُ اَکبَرُ اَللّهُ اَکبَرُ اَللّهُ اَکبَرُ 🌹🌷🌹🌷🌹 اَشْهَدُ اَنْ لا اِلَهَ إِلاَّ اللّهُ 🌹🌷🌹🌷🌹 اَشْهَدُ اَنْ لا اِلَهَ إِلاَّ اللّهُ 🌹🌷🌹🌷🌹 اَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ 🌹🌷🌹🌷🌹 اَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ 🌹🌷🌹🌷🌹 اَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّهِ 🌹🌷🌹🌷🌹 اَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّهِ 🌹🌷🌹🌷🌹 حَی عَلَی الصَّلاةِ 🌹🌷🌹🌷🌹 حَی عَلَی الصَّلاةِ 🌹🌷🌹🌷🌹 حَی عَلَی الْفَلاحِ 🌹🌷🌹🌷🌹 حَی عَلَی الْفَلاحِ 🌹🌷🌹🌷🌹 حَی عَلی خَیرِ الْعَمَلِ 🌹🌷🌹🌷🌹 حَی عَلی خَیرِ الْعَمَلِ 🌹🌷🌹🌷🌹 اَللّهُ اَکبَرُ اَللّهُ اَکبَرُ 🌹🌷🌹🌷🌹 لا اِلَهَ إِلاَّ اللّهُ لا اِلَهَ إِلاَّ اللّهُ 💐🍀💐🍀💐 عَجِلوُابا لصلاة @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
entezar_2.mp3
2.63M
🎧استاد روح الله کاظم زاده 🦋اذان انتظار🌟 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
روایت از پدر شهید امید اکبری : تو راه مشهد بودیم با ماشین در حال حرکت که اذان سر دادند ، امید گفت: پدر بزنیم بغل نماز بخونیم؟ گفتم اینجا وسط بیابون؟ صبر کن تا برسیم به یه جایی که آب و دولابی باشه.. اونجا وایمسیم. چند دقیقه بعد از دور یه درخت و جوب آبی مشخص بود که یه دفعه امید با خوشحالی گفت: اینجا بایستیم انگار آب هم هست! گفتم صبر کن میریم جلو تر به روستا یا مسجدی برسیم بعد نماز میخونیم.. یه لحظه دیدم امید سرخ و سفید شد و گفت بابا چند دقیقه از فضیلت نماز اول وقت گذشته بعد شما هی میگید بریم جلو بریم جلو!... @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
در این لحظات ملکوتی✨❣ ❣✨سر سجاده عشق دعا برای سلامتی و طول عمر رهبر عزیزمان وتعجیل درظهورمولایادمان نرود✨❣ ❣✨نماز اول وقت📿 💕💕💚💚💕💕 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 فرق دوران امام خمینی ( ره ) با امام خامنه ای ( مدظله ) پشتیبان ولایت فقیه باشیم @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
گنجشکی که نشانی از شهدا آورد... 🌷 شهید علیرضا خاکپور از سرداران شهید «لشکر پنج نصر خراسان» از خطه گلستان، روستای پیرواش، متولد سال ۱۳۴۵، از خانواده ای روستائی و کشاورز، متاهل، وقتی «سمانه» تنها دخترش، «هشت ماهه» بود؛ علیرضا در ششم اسفند سال «۱۳۶۵»در عملیات «کربلای پنج» مظلومانه شهید شد. شهید علیرضا خاکپور؛ در دفترچه خاطراتش آورده است: منطقه ای چند بار بین ما و عراقی ها، توی شلمچه دست به دست شد. نشسته بودم جلوی سنگر که گنجشکی آمد، چند متری ام روی تل خاکی نشست، برُّ و بر نگاهم می کرد. به یکی از بچه ها که کنارم نشسته بود، گفتم: این گنجشک گرسنه است. بلند شدم چند دانه نان خشک شده را بردم یک متری اش، ریختم و برگشتم. نخورد. یکی از بچه ها سنگی به طرفش پرتاب کرد که، گنجشکک ، برو خمپاره می خوری ها، پرید. چرخی زد و دوباره برگشت، همان نقطه نشست. یکی دیگر از بچه ها سنگی دیگر برداشت، به طرفش پرتاب کرد. پرید و رفت، چند لحظه بعد، باز دوباره برگشت. همان نقطه نشست. پریدم داخل سنگر، گفتم: بچه ها سر نیزه، یکی بیلچه آورد، یکی با سر نیزه، زدیم به زمین، چند لحظه بعد، پوتین خون گرفته ای، پیدا شد، بیشتر کندیم…. بعثیهای ملعون ، چهل و هشت‌ شهید مظلوم بسیجی را یک جا روی هم دفن کرده بودند ... #🌺خیلی جالب🌺 🥀🥀🥀🥀🥀 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
؟؟؟؟ 🔴 آتش دنیا را به جان خرید هادی یکبار به دیدنم آمد و گفت: می‌خواهم برای پیاده‌روی به بصره بروم و مسیر طولانی بصره تا کربلا را طی کنم. آن روز متوجه شدم که پشت دست هادی به صورت خاصی زخم شده، فکر می‌کنم حالت سوختگی داشت. هادی به بصره رفت و ده روز بعد از اینکه به نجف رسید به منزل ما آمد. بعد از اینکه حالش کمی جا آمد، با هم شروع به صحبت کردیم. هادی از سفر به بصره و پیاده‌روی تا نجف تعریف می‌کرد، اما نگاه من به زخم دست هادی بود که بعد از گذشت ده روز هنوز بهتر نشده بود! صحبت‌های هادی را قطع کردم و گفتم: این زخم پشت دست برای چیه؟ خیلی وقته که می‌بینم. نمی‌خواست جواب بده و موضوع را عوض می‌کرد. اما من همچنان اصرار می‌کردم. بالاخره توانستم از زیر زبان او حرف بکشم! مدتی قبل، در یکی از شب‌ها خیلی اذیت شده بود. می‌گفت که شیطان با شهوت به سراغ من آمده بود. من هم چاره‌ای که به ذهنم رسید این بود که دستم را بسوزانم! من مات و مبهوت به هادی نگاه می‌کردم. درد دنیایی باعث شد که هادی از آتش شهوت دور شود. آتش دنیا را به جان خرید تا گرفتار آتش جهنم نشود. برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🌷 شهید مدافع حرم محمود رضا بیضایی🌷 یکی از دوستانش جمله‌‌ای عربی را برایم پیامک کرده بود و اولش نوشته بود: "این سخنی از محمودرضاست. آن جمله این بود: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة». یعنی: «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! پرسیدم: این جمله را محمودرضا کجا گفته؟ گفت: آخرین باری که تهران بود و با هم کلاس اجرا کردیم، این جمله را اول کلاس روی تخته سیاه نوشت من هم آنرا توی دفترم یادداشت کردم. جمله برای بیست و هشت روز قبل از شهادتش بود. راوی: برادر شهید 🔅 روحش شاد یادش گرامی و راهش استوار🔅 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 آخــــــرین باری که می رفت جــــــبهه بدرقه اش کردم وقت رفتن خواستم صــــورتش را ببوسم ، که یکی صداش کرد ســـــرش رو برگردوند سمت صدا ، نا خود آگاه به جای صورتش ، پشت گـــــردنش رو بوسیدم پیکرش رو که آوردند رفتم بالای سرش .. دیدم تـــــرکش خورده به گردنش درست همون جایی که بوســــــیده بودم .. مادرش تعریف میکرد .. 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
قهربودیم درحال نمازخوندن بود...  نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم...  کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن... ولی من بازباهاش قهربودم!!!!! کتابو گذاشت کنار... بهم نگاه کرد و گفت: "غزل تمام...نمازش تمام...دنیامات سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!! بازهم بهش نگاه نکردم....!!! اینبارپرسید : عاشقمی؟؟؟ سکوت کردم.... "گفت : عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند. .."  دوباره با لبخند پرسید: عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟  گفتم:نـــــــه!!!!!  گفت:"لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری... که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری..." زدم زیرخنده....و روبروش نشستم....  دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه...  بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم... خداروشکرکه هستی.... به نقل از همسر شهید بابایی 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
اولین بار که با هم صحبت کردیم از طریق تلفن بود. سجاد به من گفت : زندگی کردن با یک نظامی سخت است. باید خودتان را برای روزهای سخت و هر اتفاقی در آینده آماده کنید.☝️ من هم در پاسخ به سجاد گفتم : من زندگی حضرت فاطمه (س) را الگوی خودم قرار دادم و دوست دارم و سعی میکنم تا جایی که میتوانم فاطمه گونه زندگی کنم . 😊 وقتی این را گفتم اشک در چشم های سجاد جمع شد و گفت: خوشحالم که این انتخاب را داشتم. ✅ من خودم خیلی کم توقع بودم و شرایط مالی سجاد را درک میکردم. سجاد همان کسی بود که من می‌خواستم. انسانی مذهبی، خوش اخلاق و اجتماعی. در حقیقت بیشتر با خدا بودنش من را مجذوب کرده بود. اعتقاد داشتم کسی که با خدا باشد می‌توان به او اعتماد کرد و تکیه‌گاه محکمی برای زندگی می‌شود💔 شهید مدافع حرم سجاد دهقان🌹 🌷 @shahidanbeheshty
می گفت : امیدوارم ، هـر گلوله ای که به تنم می خورد درد و رنجش را از عسل شیرین تر حس کنم . . . خبرنگار شهـید سیف‌اللہ تبریزیان🌷 🌷 @shahidanbeheshty
حد و مرز ندارد... سرش نمیشود در هـم که باشے ...! دلـت تو را میزند💔 و چه زمینے بهتر از ...❤️ الرزقنا سریعا...😭😭😭 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
"من می خواهم درآینده شهید بشم"😌 جمله اش که تمام شد معلم پرید وسط حرف علی وگفت : 😕 ببین علی جان موضوع انشا این بود که ؟😄 باید درمورد یه شغل یاکار توضیح میدادی!😐 مثلا پدر خودت چه کاره است؟😃 علی سکوتش را شکست و گفت آقا اجازه،☝️ شهید😔 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
•بسته‌ام عهد✋ °که در راه •شهیـ🌹ـدان باشم °چادر مشکی من •رنگ شهـ🕊ـادت دارد ✌️ 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
💕 همیشه وقتی میخواست فیلم یا عکس شهدا رو تماشا کنه منو مینشوند کنارش ودوتایی باهم تماشا میکردیم به قول خودش میخواست من رو آماده کنه همش از شهادت حرف میزد وقتی گریه میکردم، بغض میکرد واشک توی چشمهاش جمع میشدو میگفت: "ببخشید خانم معذرت میخوام" بعد که گریه هام تموم میشد بهم میگفت: "همیشه بخندو شاد باش که با خوشحالیت خوشحال میشم..اگه ناراحت باشی وگریه کنی منم دلم میگیره وناراحت میشم" بعد غیر مستقیم با شوخی وخنده میگفت: "انقدری که من بهت علاقه دارم مطمئنم که زیاد پیشت نمیمونم" 💞💓💞💓 بخاطر همین هروقت دلم میشکنه وگریه میکنم عطرش رو احساس میکنم وشب خوابش رو میبینم وقتی گله میکنم که چرا نیستی میگه من درتمام شرایط کنارتم وتنهات نمیزارم ولی تو نمیتونی منو ببینی.. در بدترین شرایط کنارم بوده وبهم کمک کرده ودستم رو گرفته، هیچوقت تنهام نزاشته💖 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🕊افــلاڪیان خـاڪی🕊: 😂 🌺 یه رو از دستش زدن ، داد میزد : آهــااای ... 😃 سفره ، حوله ، لحاف ، زيرانداز ، روانداز ، دستمال ، ماسك ، ڪلاه ، ڪمربند ، جانماز ، سايه بون ، ڪفن ، باند زخم ، تور ماهیگیریم ... همــه رو بـردنــــــد !!!😂😄😂 شادی ڪه دار و ندارشون همان يک بود 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹