#ادامه....✨
تا پایش به بیمارستان میرسید
گريه ميكرد.
نيامده ميخواست برود.
ميگفت: من از #شهدا خجالت ميكشم،
از رزمندهها، جانبازها و...
نكند جا بمانم؟!!!
تصاوير جبهه را كه ميبينيم شرمنده ميشوم.
يعني ميشود من هم در راه خدا....؟!
🌿گردان يارسول (ص)، گردان خطشكن بود.
هركس حال و هواي #شهادت داشت به زور هم كه شده خودش را به آن گردان ميرساند.
آوازه سيدعلي اكبر در بين همه بچههاي لشكر پيچيده بود.
خيليها دوست داشتند در كنار دانشجوي شجاعي باشند كه هم در #معنويت پيشتاز بود
و هم مغز متفكر #طراحي عملياتهاي گردان بود.
روزها سرش خيلي شلوغ بود.
اما شبها راحتتر ميشد او را ديد
به خصوص بعد از نماز شب و قبل از اذان صبح
كه بي سر و صدا آفتابههاي دستشويي گردان را
يك به يك ميبرد زير تانكر آب و پر ميكرد
تا به رزمندگان اسلام خدمتي كرده باشد.🍂
7⃣
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#عاشقانه
#همسرانه
#همسر_شهید
#مدافع_حرم
#علی_شاهسنایی
شب عروسی هنگام برگشتن ازاتلیه ، #علی آقا به من گفتند
اگر موافق باشید قبل از رفتن پیش مهمانها ، اول برویم خانه خودمان و #نمازمان رابا هم بخوانیم ، یک #نماز دونفره #عاشقانه
و این هم درحالی بود که مرتب خانوادهامون به ایشان #زنگ می زدند که چرا نمی آیید ، مهمانها منتظرند
، من هم گفتم قبول ، فقط #جواب آنها باشما
ایشان هم گفتند مشکلی #نیست موبایلم را برای یک ساعت می گذارم روی #بی صدا تا متوجه نشویم
بعد با هم به #خانه پر از مهر و #محبتمان رفتیم و بعد از نماز
به پیشنهاد ایشان یک #زیارت عاشورای دلچسب دو نفره خواندیم و بنای زندگیمان را با #معنویت بنا کردیم و به عقیده من این #بهترین زیارت عاشورایی بود که تا حالا خوانده بودم و من #آن شب بیشتر به #عمق اخلاص و معنویت #همسرم پی بردم و خواندن #زیارت_عاشورا کار همیشگی #ایشان بود .
#هرصبح و شام با تمام وجودشان می خواندند و سفارششان هم به من همین بود که هیچ موقع خواندن #زیارت_عاشورا را فراموش نکن که من هرچه دارم از#برکات همین است ، حتی از #سوریه هم که تماس می گرفتند مرتب این موضوع را یادآوری می کردند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#پنجشنبه_های_دلتنگی
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ