eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
56 دنبال‌کننده
528 عکس
165 ویدیو
80 فایل
آیدی معاون آموزش گروه تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها علی سروش @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
فرشته آمده تا دورت ازدحام کند بگو مسیح به قنداقه‌ات سلام کند به شاعرت بده اذن غزل که بعد از این دوات تیره بپوشد، قلم قیام کند بیا و خال لبت را نشان بده به خلیل بگو بر این حَجَرالاَسوَد استلام کند شده‌ست زائر تو زائر خدا در عرش به جبرئیل بگو وصف این مقام کند برو به دوش رسول خدا که می‌خواهد از این طریق تو را باز احترام کند تو نور چشم خدایی، علی‌ست عین الله خدا بناست که نسل تو را امام کند به نص لَحمُکَ لَحمی پیمبر آمده است به شوق روی تو خورشید با سر آمده است بعید نیست نگاهت به مُرده جان بدهد و یا به دست سلیمانِ عصر، نان بدهد بعید نیست ز نامت بلال مست شود به عشقت از سر شب تا سحر اذان بدهد بعید نیست که روزی سه بار قبله‌نما به جای کعبه ضریح تو را نشان بدهد طلای اصل بریزد به جای گرد و غبار اگر عبای تو را یک‌نفر تکان بدهد اجل اسیر غم توست، کشته مرده‌ی توست بگو که ابرویت این‌بار را امان بدهد تو کیستی که جهان مست شد از آمدنت رسول اکرم ما خورد از می دهنت بکش در آینه‌ای روی دلربایت را برای آنکه ببینیم ما خدایت را گذاشته‌ست از این شانه روی آن شانه نبی به فخر عوض کرده باز جایت را تو را زمین بگذارد دلش نمی‌آید به دست باد دهد گرد رد پایت را! گرفته‌ای سر یک دوش کیسه‌ی اطعام و روی دوش دگر عشق مرتضایت را به کوری همه‌ی دشمنان دین، تک تک علی گذاشته‌ای اسم بچه‌هایت را دل من این دل سرمست باز حیران شد ز نام نامی او شعر من پریشان شد ** علی امام ابوذر، علی معلم سلمان علی‌ست اسم خدا طبق نقل‌های فراوان علی‌ست مظهر توحید و قلب سوره‌ی انسان کتاب مدح علی هم خلاصه‌اش شده قرآن علی‌ست مالک یوم الجزا و معنی میزان و نام عشق علی را خدا گذاشته ایمان علی امیر، علی شیر حق، علی یل میدان دوباره معرکه و شاه و ذوالفقار پریشان شده‌ست با رجزش بین جنگ هجمه‌ی طوفان نگاه با جبروتش شده‌ست معرکه گردان نداشته زرهش پشت و لشکری شده حیران شنیده‌اند که سربند زرد گشته رجزخوان نظر به تیغ دو دم هم نبوده ساده و آسان به سادگی نرسد کار کارزار به پایان شده‌ست لذت توصیف این نبرد دوچندان که بعد کشتن کفار آمد و همه دیدند علی گرفته ابالفضل را دوباره به دامان! که خورده است گره جان او به جان ابالفضل چقدر بوسه علی زد به بازوان ابالفضل شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از حدیث اشک
همین که نام قشنگت به روی لب گل کرد دوباره شعر من از آسمان تنزل کرد چگونه از تو نوشتن مرا تحیُر داد اجاق طبع مرا نام نامی ات گر داد به نام مادر ایشان توسلی کردم دوباره مثل همیشه توکلی کردم نوشتم اول صفحه به نام خیر الناس به نام نامی زیبای حضرت عباس کسی که از کف دست تو آب مینوشد قسم به اسم شریفت شراب مینوشد به اذن حضرت زهرا همیشه سقایی تو ماه چارده ای نه، تو ماه زهرایی امید حیدر کرار بودی و هستی الی الابد تو علمدار بودی و هستی تو قبله ی سر سجاده ی دعاهایی تو آن شمایل زیبای ماوراهایی تو آن نوید امید دل همه هستی تو آن نسیم بهشتی علقمه هستی به شان و رتبه کسی با شما برابر نیست شبیه تو به خدا در جهان برادر نیست ز برتران دو عالم تو برتری عباس تو سیدالشهدا را برادری عباس تو نور دیده عرشی، بلند والایی تو حسرت شهدا در بهشت بالایی تو وحشت دل قوم امیه ای عباس عموی اصغر و عشق رقیه ای عباس تو مهر ساز تمامیِ مهربان هایی تو غیرت همه ی آذری زبان هایی غلام حلقه بگوش اند عالمی، ما هم اسیر عشق تو هستند ارمنی ها هم علم کش علم تو هزار میکائیل ندیده است به آقایی تو جبرائیل قسم به سرخی وقت غروب عاشورا علم کشان شب و ظهر روز تاسوعا... همیشه بیمه ی دست بریده ات هستند چقدر اهل محل دل به پرچمت بستند بزرگی تو به عالم همیشه شد اثبات برای توبه کند واسطه تو را هر لات َچقدر طفل مریض آمد و شفا دادی چقدر خرج سفر های کربلا دادی چقدر نذر برای تو کرده این عالم چقدر عاشقت هستند این بنی آدم چه عرض میکنم اصلا؟ شما که آگاهی برای نذری تو جنگ می‌شود گاهی!!! همیشه روز نهم می‌شود فراوانی گدا و شاه برای تو می‌شود بانی تویی که بر سر کوی خود علقمه داری چگونه این همه جا در دل همه داری؟ بدون گریه مگر می‌شود برایت خواند! رسیده وقت سحر می‌شود برایت خواند؟ دوباره از سر عشق و نیاز می‌خوانم دو جمله روضه تلخ از ریاض میخوانم نوشته است که وقتی علم زمین افتاد نگاه زینب کبری به شاه دین افتاد چگونه می‌شود این روضه را تجسم کرد امام تشنه لبان دست و پای خود گم کرد به دور اهل حرم مثل باد میچرخید شبیه مار گزیده به خویش میپیچید شهی که خاک رهش بود گوهر و الماس به روی خاک نشست و صدا زد ای عباس بیا و حال حرم را خودت تماشا کن بدون دست، گره از جبین من وا کن ببین که طفل سه ساله به لرزه افتاده به سمت اهل حرم چشم هرزه افتاده @hadithashk
✅سرانجام کاروان امام حسین(ع) به مکه رسید. 👤شیخ مفید می نویسد : 📋《لَمَّا دَخَلَ اَلْحُسَيْنُ(ع) مَكَّةَ كَانَ دُخُولُهُ إِلَيْهَا لَيْلَةَ اَلْجُمُعَةِ لِثَلاَثٍ مَضَيْنَ مِنْ شَعْبَانَ دَخَلَهَا وَ هُوَ يَقْرَأُ [وَ لَمّٰا تَوَجَّهَ تِلْقٰاءَ مَدْيَنَ قٰالَ عَسىٰ رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوٰاءَ اَلسَّبِيلِ] ثُمَّ نَزَلَهَا وَ أَقْبَلَ أَهْلُهَا يَخْتَلِفُونَ إِلَيْهِ وَ مَنْ كَانَ بِهَا مِنَ اَلْمُعْتَمِرِينَ وَ أَهْلِ اَلْآفَاقِ》 ♦️امام حسین(ع) پس از پنج روز در روز سوم شعبان سال ۶۰ هجری قمری به مکه رسید در حالی که آیه فوق را قرائت می فرمود. و وابستگان و ساکنان مکّه و زائران بیت الله الحرام با شنیدن خبر ورود امام حسین(ع) به مکه بسیار شادمان شدند و به استقبال ایشان آمدند. مردم در این مدت اقامت امام حسین(ع) در مکه، صبح و شام، نزد حضرت(ع) در حال رفت و آمد بودند. 📋《وَ هُوَ أَثْقَلُ خَلْقِ اَللَّهِ عَلَى اِبْنِ اَلزُّبَيْرِ قَدْ عَرَفَ أَنَّ أَهْلَ اَلْحِجَازِ لاَ يُبَايِعُونَهُ مَا دَامَ اَلْحُسَيْنُ(ع) فِي اَلْبَلَدِ وَ أَنَّ اَلْحُسَيْنَ(ع) أَطْوَعُ فِي اَلنَّاسِ مِنْهُ وَ أَجَلُّ》 ♦️و این امر بر عبداللّه بن زبیر، سخت گران می‌آمد؛ چرا که امید داشت مردم مکّه با وی بیعت کنند و می‌دانست که تا امام حسین(ع) در مکّه هست، کسی با او بیعت نمی‌کند؛ زیرا جایگاه امام حسین(ع) در نزد مردمان مکّه، بسیار بالاتر از جایگاه پسر زبیر بود.(۱) اما در میان مخالفان یزید در مدینه، وجود شخصیت ممتازی چون امام حسین(ع)، همانند خورشید تابان، تمام ستارگان و سیارگان را بی فروغ می‌نمود و به عنوان تنها یادگار جدش حضرت محمد(ص) و جانشین پدر و برادر مظلومش حسن بن مجتبی(ع)، در رسیدن به مقام خلافت و رهبری مسلمانان، شایسته‌تر از همه بود و نگاه همگان به سوی او معطوف بود. بدین لحاظ، یزید بیش از همه، از ایشان واهمه داشت و درصدد تسلیم کردنش برآمد. بنابراین، امام حسین(ع) با توجه به نامناسب بودن شرایط مدینه برای اظهار مخالفت علنی و قیام و نیز در خطر بودن جان خود در این شهر بدون امکان حرکتی مؤثر، تصمیم به ترک آن گرفت و از آیه‏‌ای که در هنگام خروج از مدینه قرائت کرد، این نکته که ترک این شهر به علّت عدم احساس امنیت بوده است آشکار می‏‌شود. امام حسین(ع) در این مدت ۶۵ روزه اقامتش در مکه در حضور مردم به صورت علنی مشغول سخنرانی و افشای ماهیت پلید یزید بود و جلسات تفسیر قرآن خود را دائر نمود. 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۳۶ @TarikhEslam