هدایت شده از حدیث اشک
یا ولی الله
من که برایت غیر دردسر ندارم
مثل بقیه چشم های تر ندارم
تو دوستم داری ولی باور ندارم
خیلی پریدن دوست دارم پر ندارم
من از تو بردم آبرو هستم وبالت
باید که پیش تو بمیرم از خجالت
هر لحظه از یادم تو را بردم ضرر شد
اشکی که خرج تو نشد خون جگر شد
شبها برای تو نمردم تا سحر شد
با معصیت افعال خوبم بی اثر شد
من کاسب اشکم اگر چه خرده پایم
یک مرتبه ای کاش به چشمت بیایم
نگذاشته دنیا برای من حواسی
از تو رسیده نعمت از من ناسپاسی
تو بیشتر از من خودم را میشناسی
شرمنده ام شرمنده از این آس و پاسی
میدیدمت ای کاش در سن جوانی
آقا کجایی کوفه ای یا جمکرانی؟
من که نشد باشم علیِ مهزیارت
شیطان گرفته روح من را به اسارت
نفسم شده آلوده و دیده خسارت
بخشندگی تو به من داده جسارت
تو رو میندازی برایم رو سیاهم
من را جدا انداخت از تو اشتباهم
حال قدیم و آن سحرهایش کجا رفت؟
افتاد از لب اسم تو حال دعا رفت
خیلی دعای ندبه از من به قضا رفت
هی قول دادم قول هایم زیر پا رفت
اما فراموشم نشد سینه زن هستم
گریان آن آقای بی پیراهن هستم
گریان آن آقای بی یار و حبیبی
که تکیه بر نی داد از فرط غریبی
با چکمه برگرداند او را نانجیبی
پیچید در گودال عطر دل فریبی
آن مادری که پهلویش مسمار خورده
فریاد زد ذبحش سه ساعت کار برده
بهمن ترکمانی
#بهمن_ترکمانی #شعر_آیینی #شعر_فراق_امام_زمان #شعر_مذهبی #شعر_مناجات_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
هدایت شده از حدیث اشک
چیزی نداشت عالم اگر که تو را نداشت
بی تو کسی که کار به کار خدا نداشت
بی خواهش و بدون تمنا گذار عمر
طی میشد و به لب احدی ربنا نداشت
از روی ماه تو به همه فیض می رسد
شب های تار ما تو نبودی صفا نداشت
در حسرت تو مرد هر آنکس تو را ندید
آن نوکری که جز فرج تو دعا نداشت
درمان دردهایی و پروردگار هم
در شیشه ی دواش به جز تو دوا نداشت
نزدیکتر به توست هرآنکس که مخلص است
هر کس که کار کرد ولی ادعا نداشت
من را ببخش گر سبب رنجشت شدم
این کمترین به جان تو قصد جفا نداشت
در کربلا به نیت قرب خدا زدند
با سنگ میزد آنکه به دستش عصا نداشت
جنگیده بود از نفس افتاده بود شاه
حتی برای صحبت با شمر نا نداشت
بیرون قتله گاه صدایش گرفته بود
فریاد میکشید عقیله، صدا نداشت!
#بهمن_ترکمانی
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#شعر_روضه
@hadithashk
هدایت شده از حدیث اشک
هر لحظه ی نگاه تو را میخرم حسین
بار تو را به شانه ی خود میبرم حسین
با لطف تو برای خودت گریه میکنم
بانی چشم های همیشه ترم حسین
تو باور منی به همه گفته ام مرا
خاکم کنند با همه ی باورم حسین
تنها به ذکر تو شده ام منقلب که من
در مجلس تو یک نفر دیگرم حسین
نام شماست نان شب سفره ی دلم
هر شب کمی ز غصه ی تو میخورم حسین
کوچه به کوچه مشتری روضه ی توام
شکر خدا که در به در این درم حسین
تنها در آسمان حریم تو میپرم
چون که نوشته اند به روی پرم حسین
منت ز هیچکس نکشیدم به زندگی
چون سایه ی تو بوده به روی سرم حسین
در مجلس عزای تو مویم سپید شد
من را قبول کن که سیه لشگرم حسین
مثل رسول ترک به بالین من بیا
وقتی که میرسد نفس آخرم حسین
#بهمن_ترکمانی
#شعر_مناجات_سیدالشهداء
@hadithashk
هدایت شده از حدیث اشک
رعیت فقط به وعده سلطان دلش خوش است
مفلس به دست های کریمان دلش خوش است
کافیست که به چشم تو آیم همین فقط
مورم که بر نگاه سلیمان دلش خوش است
در چاه مانده ام که تو را میزنم صدا
یوسف به صوت زنگ شتربان دلش خوش است
ما را که کشت درد فراقت تمام شد
بر داد آن برس که به درمان دلش خوش است
بگذار تا که گریه کنم در فراق تو
لب تشنه بر چکیدن باران دلش خوش است
آنکس که در دیار خودش هم غریبه شد
تنها به یک سلام ز خویشان دلش خوش است
خرما نداشت هسته چرا که بهانه بود
زهرا به بازگشتن سلمان دلش خوش است
در بین سوت و ساز و همه ناسزای خلق
زینب که بر شنیدن قرآن دلش خوش است
با اینکه شانه هم نشود گیسویش ولی
دختر به چند تار پریشان دلش خوش است
اینگونه که طبق جلویش پرت کرده اند
به اینکه گوشه ای بدهد جان دلش خوش است
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#بهمن_ترکمانی
@hadithashk